eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌹شهیدمحمدزلقی شهادت : حلب_سوریه شهید : خوزستان_روستای سر بیشه دزفول از خاک های پر رمز و راز جبهه تا خاک های غریب و مظلوم فقط درس و و بندگی را می توان فهمید. بارزترین ویژگی سربازان این مرز و بوم است که در طبق بندگی گذاشته اند و پیش کش کرده اند به درگاه خدا. شاید اندک افرادی بدانند که محمد زلقی در دوران جنگ فرمانده بوده است و شاید عده کمتری بدانند که از دوران جنگ گازهای شیمیایی روزی اش شده و چه شب ها و روزها که با آن زندگی کرده و جز شکر چیزی بر لب زمزمه نکرده است. برای محمد که شب ها را در خاک های جبهه با مناجات و صبح کرده سخت است ماندن در دنیایی که پر از زرق و برق ظلمات است. گاهی عبور از سیم خاردار نفس و رسیدن به شهادت در سوری که در کنار حرم است روزی می شود. محمد به آرزوی دیرینه اش رسید اما درک این موضوع برای عده ای سخت است که کسی جان بر کف برای دفاع از حرم حضرت زینب برود. برای آرام کردن دل و شاید وجدان خودشان حرف از مادیات می زنند اما اگر خودشان روزی در دوراهی رفتن یا نرفتن بمانند می دانند که هرچه در کفه ترازو بریزند برابری نمی کند با جان انسان که در کفه دیگر است. کاش از این ترازو درس عبرت بگیرند و به فکر باشند روزی که باید جوابگو باشند در مقابل قضاوت هایشان. پایان قصه شهادت ختم می شود به سخن زیبای حضرت زینب «ما رأیت الا جمیلا» اما پایان قضاوت ها ختم می شود به جایی که باید پاسخ داد به دلهایی که خون شد از تیر طعنه و نمک زخم زبان ✍نویسنده: منتظر https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
‍ خسته ام شاید هم دلگیر، نمازم که دهن کجی می کند به اول وقت بودن را می خوانم. دفترم را می گشایم، صفحات ننوشته و سفید دفترم را تار می بینم. پلک می زنم و اشک هایم را می بینم که مثل همیشه قربانی بغض هایم شده اند. چند روز است هرچه به ذهنم التماس کردم تا چند خط در مورد پورابراهیمی روی دفتر به امانت بسپارد روزه سکوت گرفته. دلم به جایش افطار می کند با غم هایش. حال این منم و دلم که دردهایش را با صفحات دفتر و قلم سهیم می شود. آه شهید. شما که سینه سرخ های راه حسین بودید و علمداران زینب که عاقبتتان در کنار حرم ختم به خیر شد و پیکر زیبایتان با سربندهای و یا حسین دلهای به خواب غفلت رفته را لرزاند و کرد و شاید هم شهید... اما تکلیف امثال من که خود را به خواب زده اند و بیدار نمی شوند چه می شود. نفس کم آورده ام از دویدن های بدون پایان، زانوهایم زخمی است از فریب های شیطان که زمینم زد و پاهایم تاول زده در مسیرهایی که با رفتم و سنگ ریزه های ، سوغات روزهایی حیرانی ام شده. تشنه ی یک جرعه محبت پاک الهی ام و در کویر دنیا هرچه آب می بینم همه سراب است. شهید جان، تو را قسم به سالهایی که در تب شهادت سوختی و انتظار کشیدی، دستم را بگیر. این روزها به زور می گذرد. خودم را گم کرده ام و منِ حیران، کم آورده ام.... ✨ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده... ✍نویسنده: منتظر 🌷 📅تاریخ تولد : ٢ فروردین ۱٣۵۰ 📅تاریخ شهادت : ۲۴ خرداد ۱٣٩۵ 🕊محل شهادت : حومه حلب_سوریه 🥀مزار : گلزار شهدای رشت https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
‍ ای شهید... در خاکریز های ، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی،‌ ناله سردادی و شدی. هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است. برایمان بخوان. مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های مسجد با سوز دلت بخوان، مدتی است خودمان را گم کرده ایم. نادما منکسرا را برایمان کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم. هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت. روضه بخوان. برایمان از بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم. بگو چه گذشت بین در و دیوار، شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد. از میخ در هم بگو. شاید در به رویمان باز شد از وصیت مادر به دختر و بگو، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی . اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی. صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های تاب بیاریم.. نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر، یکی با دست های قلم شده، یکی و یکی با پهلوی شکسته و همچون خودت در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به اقتدا کردی. این پایان ندارد.... سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده، نشانه ای است برای هر که دلش گره بخورد به حضرت مادر. فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد. راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو می شوند. شاید هم اولین قدم برای ، خوشبختی است. سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن ♡تولدت مبارک فرمانده♡⅚ 🌺به مناسب سالروز ✍️نویسنده : منتظر 📅تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۳ 📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶. بانه 🥀مزار : اصفهان https://eitaa.com/piyroo