ڪۅچه هاــےِ دݪت ڔا به ݧام #ۺهدا ڪݧ
بدان در #ڪۅچه ڀس
ڪۅچه هاــےِ دݧیا ۅقټــےِ ڳم ݦــےِ ۺۅی
#ټݧهایت ݧݦےڳذاڔد!!
ۺهدا با ݦعڔڣټݧد
ڔڣیقۺان باۺــےِ #ۺهیدت ݦــےِ ڪݧݧد
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
قدیما:
+کجا میری؟؟
_گلزار شهدا
+خبریه؟؟
_بهشت خونم افتاده🌸
امروز
+کجا بسلامتی؟؟
_گلزار شهدا
+خبریه؟؟
_لایک اینستاگرامم کم شده
میرم چند تا عکس جدید بگیرم..
به کجا چنین شتابان...؟—➭
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
گفتندشھیدگمنامہ،پلاڪهمنداشت!
اصلاهیچنشونہاےنداشٺ!
امیدواربودمرویزیرپیرهنیش
اسمشرونوشتہباشھ…💔
نوشتہبود:اگربرایخداسٺ
بگذار#گمنام بمانم✋🏻
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥۳۰ هفته زندان برای این مداحی
◾️مداح اهلبیت(ع) کامران فِرات در بیدادگاه دیکتاتور آذربایجان به اتهامات واهی به 30 هفته زندان محکوم و حبس گردید.
◾️فِرات در این مداحی از امام حسین و ظلم ستیزی و جنگ قره باغ و دلاوری و شهادت اعضای تیپ حسینیون مقاومت آذربایجان و... گفته است.
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
مــــدح زهـــ💚ــرا را
همین جملہ
ڪفایتـــــ مے ڪند..❣
چـــ🖤ــادرش حتے
یهـــودے را
هدایتــــــ مے ڪند..❣
#چادرےهامهرمادردیدهاند
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✅ عالم محضر خداست.
وقتی تلفن ☎️ روی آیفون باشه
حاضری هر حرفی رو بزنی؟!
#عالـــــم روےی آیفونه!!
خدا هم صدامونو میشنوه
هم تصویرمونو🎞 میبینه..!!
او به بندگانش آگاه و بیناست👌
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت اباعبدالله،
نه به همتہ نه به قسمتہ
فقـــــــــــــــــط به دعوتہ
السلامعلےالحسیـن
وعلےعلےبنالحسـین
وعلےاولادالحسیــن
وعلےاصحابالحسیــن✋
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#پنج_شنبه_های_شهدایی
#افسران_جنگ_نرم 🌸سلام بر تمامی همسنگران
💐عزیزانی که امروز گلزار شهدای شهرشون رفتن عکسی از 🌹قبور مطهر شهدا ارسال نمایند به آی دی خادم کانال
@shahiid61
تا در کانال قرار بگیرد منتظر تصاویر شما عزیزان هستیم.التماس دعا
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند !
. . و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم …
#پنجشنبه_های_شهدایی🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌿به خدا گفتم...
بیا جهان رو تقسیم کنیم!
آسمون واسه من
ابراش واسه تو
دریا مال من،موجش واسه تو
ماه مال من،خورشید مال تو
خدا خندید و گفت:
بــ★ـــندگی کنـ...
همه دنیا مال تو
من هم مال تو....
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
گلزار شهدای بجنورد قطعه دو
پنج شنبه های شهدایی
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
بدونتعارف🖐🏾
•
اینوبایدباخودمونروزیصدبارتڪرار
ڪنیم کھ آقاامامزمان عجسرباز ِتنبلِ
بہ درد نخوری کھنصفوقتشتومجازی
میگذرهلازمنداااااره !😥
سربازیکھفقطحرفباشہوعملنڪنه
نیازنداااااره !😔
یہسربازینیازدارهکھاولخودشوبسازه
بعدبرهسراغساختنِجامعہ
ودرآخرهمباشهادتشموانعظهوررو
برداره :))🖐
•
‹ #همیـن|›
#افسرانجنگنرمخادمینپیروانشهدایبجنورد🌱
https://eitaa.com/piyroo
⸀📽 . .
•
.
گاهے میرفت یه گوشه ے خلوت چفیه اش رو می ڪشید روے سرش و در حالت سجده میموند..
به قول معروف یه گوشه اۍ خدا رو گیر می آورد:)
مصطفی واقعاً عبدِ صالح بود...
#شهیدمصطفےصدرزاده
#افسرانجنگنرمخادمینپیروانشهدایبجنورد 👇
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتی از تشرف #حاج_قاسم به داخل ضریح امام رضا علیهالسلام
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
.
در سینهیِ بیمار و تنِ خستهیِ بیجان
دور از تو و گرمایِ حریمت، نفسی نیست..|•°
#شهیدانہ
#شرحدل
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#سخن_بزرگان✋🏻🌱
دعا بکن ولی اگر مستجاب نشد
با خدا دعوا نکن،
میانهات با خدا به هم نخورد؛
چون تو جاهلی و او عالم و خبیر...
راضی باش به رضای خدا
-حاجاسماعیلدولابی
#افسرانجنگنرمخادمینپیروانشهدایبجنورد
https://eitaa.com/piyroo
🌸 رهبرانقلاب: ماه ربیع الاول، بهار زندگی است
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_427
الان هیچ شکی نداشت که از ته دل و تمام وجود ترنج را می خواست.
همان یک نگاه کوتاه از آینه ماشین برایش کافی بود تا التهاب این چند روزه اش را فرو بنشاند.
با یاد آوری چهره ترنج توی قاب چادر لبخند زد.
راه سختی در پیش داشت ولی او تصمیم نداشت کوتاه بیاید.
اگر ترنج یک روزی عاشق او بوده می تواند دوباره ان عشق را شعله ور کند.
این بار آمده بود تا ترنج را مال خودش کند اگر ترنج
هزار بار هم می راندش دوباره می آمد.
با همین افکار شیرین به خواب رفت و بعد از یک هفته خواب راحتی کرد.
صبح پنج شنبه تلفن که زنگ سوری خانم خودش تلفن را برداشت.
کسی دیگر خانه نبود هر کس برای کارهای خودش از خانه بیرون رفته بود.
ماکان صبح به مادرش گفته بود که نتوانسته با ترنج صحبت کند و این وظیفه را به عهده مادرش گذاشته بود.
-بله؟
-سلام سوری جون خوبی عزیزم.
سوری خانم فورا شصتش خبردار شد که مهرناز برای
چه تماس گرفته.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_428
-سلام عزیزم. خوبم همگی خوبن آتنا جون. ارشیا جان.؟
-بله به لطف شما.سلامت باشی عزیز.
- جانم عزیزم؟
-والا من بلد نیستم مقدمه چینی کنم. این همه نشستیم برا این زن پیدا کردیم هیچ کدوم و نپسندید حالا با اجازتون خودش گفته ترنج جون و پسندیده.
-والا چی بگم مهرناز جان ارشیام عین ماکان. به خدا مثل ماکان دوستش دارم.
-سوری به جان خود ارشیا. من از تهران اومد اولین نفری که اسم بردم ترنج بود. ولی خوب روم نشد به تو بگم.
گفتم اول به ارشیا بگم اگه نه گفت خجالت زده شما نشم.
-لطف داری عزیزم.
حالا دیگه شما با مسعود خان صحبتتون و بکنین یه خبر به ما بدین. ترنج جونم که دیگه جای خود داره.
-چشم حتما.
-پس خبر از شما. راستی احتمالا هفته دیگه
عروسی آتنا رو هم بگیرم.
-وای به سلامتی.
-دیگه آماده باشین. شما جز مهمونای ویژه این
بعد از این حرف خندید.سوری خانم هم خندید و گفت:
-چشم عزیزم ان شاا... سفید بخت بشن.برای ترنج و ماکان ان شاا...
بعد هم صحبت هایشان کشیده شد به مراسم و مخارج و سالن و خلاصه یک ساعتی حرف زدنشان طول کشید.
ترنج رفته بود سری به مهربان بزند که قرار بود شنبه عمل شود.
قول داده بود تا اخر هفته پول را به حسابشان بریزد.
جرات نکرده بود برود شرکت می ترسید ارشیا انجا باشد و با هم رو به رو شوند.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_429
از ان شب توی درمانگاه دیگر ندیده بودش.
می ترسید از این همه که ارشیا به او نزدیک شده را بود.
انگارهنوز ته دلش از غصه خالی نشده بود. خودش هم نمی دانست دقیقا چه می خواهد فعلا که ترجیح داده بود فرار کند.
خودش را تا ظهر خانه مهربان و بعد هم با خرید
لوازمش سرگرم کرد و کمی مانده به ظهر رسید خانه. سور ی خانم خسته از کار خانه مدام آه وناله می کرد و این
یعنی باید دنبال یک نفر برای امور خانه گشت.
ولی ترنج هیچ دلش نمی خواست کسی غیر از مهربان پا به خانه شان بگذارد ولی سوری خانم معتقد بود بعد از عمل مهربان دیگر قادر نیست کارهای خانه انجام دهد هر چه باشد سنی
ازش گذشته بود.
ترنج هم غم زده ساکت مانده بود.
نمی توانست کس دیگری را جای مهربان عزیزش ببیند.
همان طور که ترنج حدس زده بود ارشیا صبح پنج شنبه رفته بود شرکت و از نبودن ترنج کلی پکر شده بود و هر کار کرد که ماکان نفهمد نشد و ماکان هم کلی به او خندید.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻