🚩
اَلسّلامُ عَلَیک
یا #اَباعَبدِالله_الحُسین (ع)
🚩
#رسول_الله گریان حسین است
شب #شام_غریبان حسین است
خزان روز #عاشورا سر آمد
شبی تاریک و درد افزا برآمد
زمین #کربلا در خون نشسته
دریغا کشتی از طوفان شکسته
زِهَم #شیرازه_هستی گسسته
که هستی بسته با جان حسین است
🚩
يااهل العالم، قتل الحسين بكربلا عطشانا...
🚩
#ما_ملت_امام_حسینیم
🚩 🚩 🚩
🏴 🚩 🚩
🚩 🚩
🚩
#عاشورا
۱۰ ماه محرم سال ۶۱ هجری قمری
طبق محاسبه؛
مرحوم #دکتر_احمد_بیرشک
در « #گاهشماری ایرانی »،
#واقعه_کربلا، به حساب #گاهشماری_هجری_شمسی؛میشود
۲۱ مهر ماه سال ۵۹ شمسی
تاریخ #شمسی هم مثل #قمری نیست که تغییر کند.
چون موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود با در آوردن اوقات شرعی شهر #کربلا در این تاریخ حرفهای #مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به #افق_کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳ - + دقیق اختلاف می تواند داشته باشد) را استخراج نموده ایم و روایاتی از مقتل نگارها را با این ساعتها تنظیم کرده ایم.
ساعت ۴۷ : ۰۵ اذان صبح
امام(ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد.
آنها را به #صبر و #جهاد دعوت کرد.
و بعد #دعا خواند:
اللهم انت ثقتی فی کل کرب...
خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
حدود ساعت ۶
امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق بکنند و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
ساعت ۰۶ : ۰۷ طلوع آفتاب
کمی بعد از طلوع آفتاب، امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود.
روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند.
صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته اند.
حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟
آنها انکار کردند.
امام نامه هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است.
یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمی پذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی رهاند؟
اینجا امام(ع) آن جمله معروفشان را فرمودند:
أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه ...
فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است.
من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده.
ذلت از ما دور است.
سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیده است.
حدود ساعت ۸
بعد از سخنرانی امام(ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُرَیر که « سید القرآء » ( آقای قرآن خوانهای ) کوفه بود ( الفتوح ) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند.
بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف 《 #هل_من_ناصر_ینصرنی 》 را سر داد.
چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله #حُر.
فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
۱ از ۵ ص
حدود ساعت ۹
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟
عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد.
اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: « نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم. »
بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند.
امام به یارانشان فرمودند:
اینها نماینده این قوم هستند.
برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست.
آماده شوید.
چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند.
( تعداد دقیق را نمی دانیم.
تعداد کشتگان تیر اندازی، با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شده است. )
حدود ساعت ۱۰
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند.
عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست.
امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود:
به گمانم حریف کشنده ای باشی
عبدالله آن دو نفر را کشت.
البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد.
ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند.
زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد.
زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند.
خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند.
( الفتوح ) آن نفرات را ۵۰ نفر و ( ابن شهر آشوب ) ۳۸ نفر ذکر کرده است.
#اولین_شهید، #ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت.
امام(ع) او را دعا کرد.
گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند.
۲ از ۵ ص
حدود ساعت ۱۱
بعد از این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد.
#اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از #بنیهاشم به میدان برود.
انگار برای #شهادت با هم مسابقه داشتند.
بعضی در مقابل نگاه امام(ع) شهید شدند.
یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب #بُریر بود.
#مسلم_بن_عوسجه بعد از او کشته شد.
#حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم.
مسلم با دست #امام_حسین(ع) را نشان داد و گفت:
« وصیت من این مرد است ».
یک بار هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، #حضرت_عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
۵۰ : ۱۲ اذان ظهر
#حبیب_ابن_مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد.
چون که نوشتهاند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای #نماز_ظهر #جنگ را متوقف کنیم.
یکی از لشکر کوفه صدا زد:
« نماز شما قبول نمیشود. »
حبیب به او گفت:
« ای #حمار ! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر #پیامبر(ص) قبول نمیشود؟ »
به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد.
امام(ع) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز #عاشورا گریست.
رو به آسمان کرد و گفت:
« خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم. »
امام(ع) نماز را شکسته، و به قاعده « نماز خوف » خواند.
گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند.
#زهیر و #سعید_بن_عبدالله_حنفی خودشان را سپر امام کردند.
نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید.
در آخرین نفس از امام پرسید:
« آیا وفا کردم؟ »
حدود ساعت ۱۳
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند.
بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید.
اولین نفر، #حضرت_علی_اکبر پسر امام حسین(ع) بود.
البته، ( الفتوح )، #عبدالله_بن_مسلم_بن_عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است.
این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد.
شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد.
دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند.
امام آنها را آرام کرد و فرمود:
ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید.
به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
۳ از ۵ ص
حدود ساعت ۱۴
عاقبت #امام_حسین(ع) و #حضرت_عباس(ع) تنها ماندند.
عباس(ع) اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد.
دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاورانه در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد.
#اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند.
دشمن کمی به عقب رفت.
امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود؛
《 اکنون دیگر پشتم شکست. 》
حدود ساعت ۱۵
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند.
همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند.
وقت #وداع با #اهل_بیت، کودک شیرخواره اش #علی_اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر #حرمله کشته شد.
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد.
بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند.
شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند.
🚩 🚩 🚩 بعد از شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد 🚩 🚩 🚩
در مقاتل نوشته اند زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان #ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند.
کودکی به نام #عبدالله_بن_حسن(ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد.
او را در بغل عمویش کشتند.
امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند:
« خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر ! »
ساعت ۰۶ : ۱۶ اذان عصر
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند.
روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است:
« حمید ابن مسلم گوید:
پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که میگفت « به خدا پس از من کَس را نخواهید کشت، که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد. »
گوید:
آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که « وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش ! »
گوید در این حال #سنان_بن_انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد...
۴ از ۵ ص
حدود ساعت ۱۷
بعد از شهادت #امام_حسین(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشته اند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال #امام_حسین(ع) و همراهانش آغاز شد.
#عمر_سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای #خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان #بصره به اسم #سوید_ابن_مطاع بعد از شهادت امام به #کربلا رسید و برای دفاع از #حرم امام جنگید تا #شهید شد.
نزدیک غروب آفتاب است.
سر امام را جدا میکنند و به #خولی میدهند تا همان شبانه برای #ابن_زیاد ببرد.
بعد به دستور #عمرسعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
ساعت ۴۹ : ۱۸ اذان مغرب
واقعه روز غم انگیز #عاشورا اینطور تمام میشود که درحالی که عمر سعد دستور #نماز_جماعت_مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا که من بهترین مردمان را کشته ام... !!!
۵ از ۵ ص
#اَلّلهُمَّ_الْعَنْ_قَتَلَةَ_الْحُسَيْنِ(ع)
#ما_ملت_امام_حسینیم
🚩
🚩 🚩
🏴 🚩 🚩
https://eitaa.com/niyazha
⭕🏴⭕🚩⭕
《 #فرازی_از_زیارت_عاشورا 》
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَي الأَْرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ
سلام بر تو اي ابا عبد الله، و بر جانهايي كه به درگاهت فرود آمدند،
عَلَيْكَ مِنِّي سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ
از جانب من سلام خدا بر تو باد هميشه تا هستم و تا شب و روز باقي است
وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ (لِزِيَارَتِكَ)
و خدا زيارت شما آخرين زيارت از سوي من قرار ندهد،
اَلسَّلاَمُ عَلَي الْحُسَيْنِ وَ عَلَي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ
سلام بر حسين و بر علي بن الحسين و فرزندان حسين، و ياران حسين(ع).
اَللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شَفَاعَهَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ
خدايا شفاعت حسين را در روز ورود[به قيامت] نصيبم كن،
وَ ثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَيه السَّلام
و ثابت بدار قدم صدق مرا نزد خود به همراه حسين و ياران حسين، آنان كه جانشان را در دفاع از حسين (درود بر او) بخشيدند.
🚩🏴🚩🏴🚩
https://eitaa.com/niyazha
#زیارت_عاشورا
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِ الله،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ الله،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِساءِ الْعالَمینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللّهِ وَ ابْنَ ثارِه وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعًا سَلامُ اللهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ.
یا اَبا عَبْدِالله، لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّهُ، وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَهُ بِکَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْلِ الْاِسْلامِ، وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّماواتِ عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّماواتِ،
فَلَعَنَ اللهُ اُمَّهً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَ لَعَنَ اللهُ اُمَّهً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ، وَ اَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللهُ فیها، وَ لَعَنَ اللهُ اُمَّهً قَتَلَتْکُمْ، وَ لَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِـالَّتمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ،
بَرِئْتُ اِلَى الله وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیائِهِمْ.
یا اَبا عَبْدِالله، اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ،
وَ لَعَنَ اللهُ آلَ زیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ، وَ لَعَنَ اللهُ بَنى اُمَیَّهَ قاطِبَهً، وَ لَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجانَهَ، وَ لَعَنَ اللهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ، وَ لَعَنَ اللهُ شِمْرًا، وَ لَعَنَ اللهُ اُمَّهً اَسْرَجَتْ وَ اَلجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ.
بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ، فَاَسْاَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنى بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه.
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهًا بِـالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السّلامُ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ.
یا اَبا عَبْدِالله، اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ وَ اِلى رَسُولِه وَ اِلى اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَ اِلى فاطِمَهَ وَ اِلَى الْحَسَنِ وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ، وَ بِـالْبَراءَهِ مِمَّنْ قاتَلَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ، وَ بِـالْبَراءَهِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ، وَ اَبْرَاُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِه مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ ذلِکَ، وَ بَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ، وَ جَرى فى ظُلْمِه وَ جَوْرِه عَلَیْکُمْ وَ عَلى اَشْیاعِکُمْ.
بَرِئْتُ اِلَى الله وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَ مُوالاهِ وَلیِّکُمْ، وَ بِـالْبَراءَهِ مِنْ اَعْدائِکُمْ وَ النّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ، وَ بِـالْبَراءَهِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ.
اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، وَ وَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ،
فَاَسْاَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَ مَعْرِفَهِ اَوْلِیائِکُمْ، وَ رَزَقَنِى الْبَراءَهَ مِنْ اَعْدائِکُمْ، اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ، وَ اَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ، وَ اَسْاَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللّهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدًى ظاهِرٍ ناطِقٍ بِـالْحَقِّ مِنْکُمْ، وَ اَسْاَلُ اللهَ بِحَقِّکُمْ وَ بِالشَّأْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ، اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصابًا بِمُـصیبَتِه؛ مُصیبَهً ما اَعْظَمَها وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الْاِسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ.
۱ از ۲ ص 👇
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَهٌ وَ مَغْفِرَهٌ.
اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِه بَنُو اُمَیَّهَ، وَ ابْنُ آکِلَهِ الْاَکْبادِ، اَللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ، عَلى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه، فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه.
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ مُعاوِیَهَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاویَهَ، عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَهُ اَبَدَ الاْبِدینَ، وَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِه آلُزیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِ.
اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذابَ الاَلیمَ، اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا الْیَوْمِ، وَ فى مَوْقِفى هذا، وَ اَیّامِ حَیاتى، بِـالْبَراءَهِ مِنْهُمْ وَ اللَّعْنَهِ عَلَیْهِمْ، وَ بِـالْمُوالاهِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ.
سپس صد مرتبه:
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ. اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَهَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِه. اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعًا.
سپس صد مرتبه:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
آنگاه بگوید:
اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى، وَابْدَاْ بِه اَوَّلاً ثُمَّ الْعَنِ الثّانِىَ وَ الثّالِثَ وَ الرّابِعَ. اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِسً، وَ الْعَنْ عُبَیْدَاللهِ بْنَ زیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَهَ، وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْرًا، وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ.
سپس به سجده رفته و بگوید:
اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ، اَلحَمْدُلِلهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى. اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَهَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ، اَلَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ.
دو رکعت نماز مستحب زیارت
التماس دعا
۲ از ۲ ص
🏴 🏴 🏴
🏴 🏴
🏴
#اَلّلهُمَّ_الْعَنْ_قَتَلَةَ_الْحُسَيْنِ(ع)
🏴
🏴 🏴
🏴 🏴 🏴
🏴
#شام_غریبان
دردها هست ولی فرصت گفتاری نیست
چه کنم قافله را قافله سالاری نیست
بگذارید بگریم به جوارش امشب
تا نگویند بر این کشته عزاداری نیست
پای یکطفل نبینی که پرازخون نشدهاست
دیده بگشا که به باغت گل بی خاری نیست
بر تو هر زخم تنت گریه خون سر کرده ست
در تن تو به جز از دیده خونباری نیست
فرصت گریه ندادند به بلبل در باغ
بلبل نغمه زنی در غم گلزاری نیست
غم اطفال فراری به بیابان چه خوری؟
عمه با ماست، نگویی که مددکاری نیست
آفتاب و عطش و داغ، همه سوزاناند
غیر تب بر سر بیمار، پرستاری نیست
#علی_انسانی
🏴🏴🏴
🏴
#شام_غریبان
عصر در آتش خیمه دل پیغمبر سوخت
آنچنان سوخت که از شعله دل حیدر سوخت
نه فقط دامن طفلان، نه فقط معجرها
گوشه ی خیمه عبا سوخت، تن اکبر سوخت
وسط سرخی آتش دل زینب اما
یاد مسمار درو سوختن مادر سوخت
بعد ها کنج خرابه به پدر دختر گفت:
تو نبودی کمکم روی سرم معجر سوخت
از غم سوختن اهل حرم بود اگر
نیمه شب آمد و در کنج تنور آن سر سوخت
خیمه ها سوخت و باد آمد و خاکستر رفت
دشت آرام شد اما دل یک مادر سوخت
دید آزاد شده آب ولی طفلش نیست
ناله زد از جگرو یاد لب اصغر سوخت
#محمدجواد_مطیع_ها
🏴