eitaa logo
سربازِ جهاد تبیین
358 دنبال‌کننده
359 عکس
520 ویدیو
4 فایل
خاطرات محمد سلطانی از زندانهای مخفی عراق؛ "ویژه اسرای مفقودالاثر ایرانی" و اخبار و تحلیل‌های سیاسی روز آی دی مدیر powms_69@ دکترای علوم سیاسی(گرایش اندیشه های سیاسی) #کانال_جهاد_تبیین 👇
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ *از شکنجه اسرای ایرانی، تا دفاع از حرم!* 🔻 آقای اوحدی رئیس سازمان حج و زیارت که خود از آزادگان دفاع‌ مقدس است می‌گوید: در اردوگاه تکریت ۵ مسئول شکنجه اسرای ایرانی جوانی بود به نام «کاظم عبدالامیر مزهر النجار» معروف به کاظم عبدالامیر. 🔸 یکی از برادران کاظم، اسیر رزمندگان ایرانی بود، برادر دیگرش در جنگ کشته شده بود و خودش نیز بچه‌دار نمی‌شد. با این اوصاف کینه‌ خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت. انگار مقصر همه مشکلات خود را اسرای ایرانی می‌دانست! 🔸 در این میان آقای ابوترابی را بیشتر اذیت می‌کرد. او می‌دانست آقای ابوترابی فرمانده و روحانی انقلابی است، از این رو ضربات کابلی که نثار آن مجاهد می‌کرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسرا داشت، اما هیچ‌گاه مرحوم ابوترابی شکایت نکرد و همواره به او احترام می‌گذاشت! 🔸 … یک روز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست به سمت سید آزادگان آقای ابوترابی رفت و گفت: بیا اینجا کارت دارم! ما تعجب کردیم. گفتیم لابد شکنجه جدید و… 🔸 اما از آن روز رفتار کاظم با ما و خصوصاً آقای ابوترابی تغییر کرد! دیگر ما را کتک نمی‌زد. حتی به آقای ابوترابی احترام می‌گذاشت. برای همه ما این ماجرا عجیب بود. تا اینکه از خود آقای ابوترابی سؤال کردیم… ایشان هم ماجرای آن روز را نقل کرد و گفت: کاظم عبدالامیر در آن روز به من گفت: «خانواده ما شیعه هستند و مادرم بارها سفارش سادات را به من کرده بود. بارها به من گفته بود مبادا ایرانی‌ها را اذیت کنی. 🔸 اما مادرم دیشب خواب حضرت‌زینب (ع) را دیده و حضرت زینب(ع) نسبت به کارهای بنده در اردوگاه به مادرم شکایت کرده! 🔸 صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و از من پرسید: آیا در اردوگاه ایرانی‌ها را اذیت می‌کنی؟ حلالت نمی‌کنم. حالا من آمده‌ام که حلالیت بطلبم.» 🔸 کم کم به مرور زمان محب حاج آقا ابوترابی در دل او جا باز کرد. او فهمیده بود آقای ابوترابی روحانی و از سادات است برای همین حتی مسائل شرعی خود و خانواده‌اش را از حاج آقا می‌پرسید. 🔸 آقای اوحدی ادامه دادند: بعد از آن روز رفتار کاظم با اسرای ایرانی به ویژه شهید ابوترابی بسیار خوب بود. تا اینکه روزی قرار شد آقای ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل کنند. کاظم بسیار دلگیر و گریان بود، به هر نحوی بود سوار ماشینی شد که آقای ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل می‌کرد… کاظم می‌خواست در طول مسیر تا اردوگاه بعدی نیز از حضور مرحوم ابوترابی بهره‌مند شود. 🔸 روزها گذشت تا اینکه اسرای‌ایرانی آزاد شدند. کاظم برای خداحافظی با آنان به خصوص سید آزادگان تا مرز ایران آمد. 🔸 او پس از مدتی نتوانست دوری حاج آقا ابوترابی را تحمل کند و به هر سختی بود راهی ایران شد. او برای دیدن حاج آقا به تهران آمد. وقتی فهمید حاج‌آقا ابوترابی در مسیر مشهد و در یک سانحه رانندگی مرحوم شده‌اند به شدت متأثر شد. برای همین به مشهد و سرمزار آقای ابوترابی رفت و مدت‌ها آنجا بود. 🔸 کاظم از خدا می‌خواست تا از گناهانش نسبت به اسرای ایرانی بگذرد. او سراغ برخی دیگر از اسرای ایرانی رفت و از آن‌ها بابت شکنجه‌ها و… حلالیت طلبید. ⁉️ حالا شاید این سؤال را بپرسید که این ماجرا هر چند زیباست و نشان از توبه یک انسان دارد، چه ربطی به مدافعان‌حرم دارد؟! 🔸 ربط ماجرا در اینجاست که انسان اگر توبه واقعی کند می‌تواند مقام را کسب کند. کاظم داستان ما مدتی قبل در راه دفاع از حرم حضرت زینب(ع) در به شهادت رسید. ✅ او ثابت کرد که مانند حر اگر از گذشته سیاه خود توبه کنیم، می‌توانیم حتی به مقام شهادت برسیم. ______ 📚 منبع: با تلخیص، کتاب مدافعان حرم، موسسه شهید ابراهیم هادی 🔷 برگرفته از سخنرانی حجت‌الاسلام‌راجی @pow_ms
هدایت شده از سربازِ جهاد تبیین
⭕️ *از شکنجه اسرای ایرانی، تا دفاع از حرم!* 🔻 آقای اوحدی رئیس سازمان حج و زیارت که خود از آزادگان دفاع‌ مقدس است می‌گوید: در اردوگاه تکریت ۵ مسئول شکنجه اسرای ایرانی جوانی بود به نام «کاظم عبدالامیر مزهر النجار» معروف به کاظم عبدالامیر. 🔸 یکی از برادران کاظم، اسیر رزمندگان ایرانی بود، برادر دیگرش در جنگ کشته شده بود و خودش نیز بچه‌دار نمی‌شد. با این اوصاف کینه‌ خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت. انگار مقصر همه مشکلات خود را اسرای ایرانی می‌دانست! 🔸 در این میان آقای ابوترابی را بیشتر اذیت می‌کرد. او می‌دانست آقای ابوترابی فرمانده و روحانی انقلابی است، از این رو ضربات کابلی که نثار آن مجاهد می‌کرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسرا داشت، اما هیچ‌گاه مرحوم ابوترابی شکایت نکرد و همواره به او احترام می‌گذاشت! 🔸 … یک روز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست به سمت سید آزادگان آقای ابوترابی رفت و گفت: بیا اینجا کارت دارم! ما تعجب کردیم. گفتیم لابد شکنجه جدید و… 🔸 اما از آن روز رفتار کاظم با ما و خصوصاً آقای ابوترابی تغییر کرد! دیگر ما را کتک نمی‌زد. حتی به آقای ابوترابی احترام می‌گذاشت. برای همه ما این ماجرا عجیب بود. تا اینکه از خود آقای ابوترابی سؤال کردیم… ایشان هم ماجرای آن روز را نقل کرد و گفت: کاظم عبدالامیر در آن روز به من گفت: «خانواده ما شیعه هستند و مادرم بارها سفارش سادات را به من کرده بود. بارها به من گفته بود مبادا ایرانی‌ها را اذیت کنی. 🔸 اما مادرم دیشب خواب حضرت‌زینب (ع) را دیده و حضرت زینب(ع) نسبت به کارهای بنده در اردوگاه به مادرم شکایت کرده! 🔸 صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و از من پرسید: آیا در اردوگاه ایرانی‌ها را اذیت می‌کنی؟ حلالت نمی‌کنم. حالا من آمده‌ام که حلالیت بطلبم.» 🔸 کم کم به مرور زمان محب حاج آقا ابوترابی در دل او جا باز کرد. او فهمیده بود آقای ابوترابی روحانی و از سادات است برای همین حتی مسائل شرعی خود و خانواده‌اش را از حاج آقا می‌پرسید. 🔸 آقای اوحدی ادامه دادند: بعد از آن روز رفتار کاظم با اسرای ایرانی به ویژه شهید ابوترابی بسیار خوب بود. تا اینکه روزی قرار شد آقای ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل کنند. کاظم بسیار دلگیر و گریان بود، به هر نحوی بود سوار ماشینی شد که آقای ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل می‌کرد… کاظم می‌خواست در طول مسیر تا اردوگاه بعدی نیز از حضور مرحوم ابوترابی بهره‌مند شود. 🔸 روزها گذشت تا اینکه اسرای‌ایرانی آزاد شدند. کاظم برای خداحافظی با آنان به خصوص سید آزادگان تا مرز ایران آمد. 🔸 او پس از مدتی نتوانست دوری حاج آقا ابوترابی را تحمل کند و به هر سختی بود راهی ایران شد. او برای دیدن حاج آقا به تهران آمد. وقتی فهمید حاج‌آقا ابوترابی در مسیر مشهد و در یک سانحه رانندگی مرحوم شده‌اند به شدت متأثر شد. برای همین به مشهد و سرمزار آقای ابوترابی رفت و مدت‌ها آنجا بود. 🔸 کاظم از خدا می‌خواست تا از گناهانش نسبت به اسرای ایرانی بگذرد. او سراغ برخی دیگر از اسرای ایرانی رفت و از آن‌ها بابت شکنجه‌ها و… حلالیت طلبید. ⁉️ حالا شاید این سؤال را بپرسید که این ماجرا هر چند زیباست و نشان از توبه یک انسان دارد، چه ربطی به مدافعان‌حرم دارد؟! 🔸 ربط ماجرا در اینجاست که انسان اگر توبه واقعی کند می‌تواند مقام را کسب کند. کاظم داستان ما مدتی قبل در راه دفاع از حرم حضرت زینب(ع) در به شهادت رسید. ✅ او ثابت کرد که مانند حر اگر از گذشته سیاه خود توبه کنیم، می‌توانیم حتی به مقام شهادت برسیم. ______ 📚 منبع: با تلخیص، کتاب مدافعان حرم، موسسه شهید ابراهیم هادی 🔷 برگرفته از سخنرانی حجت‌الاسلام‌راجی @pow_ms
💢 حبیب حرم و حجت خدا💢 💬 حضرت امام خامنه‌ای: 🔻 «شیواترین عرصه‌ای که سپاه می‌تواند در آن حضور پیدا کند عرصه‌ی و است؛ در عرصه‌ی شهادت ما سی سال بعد از پایان دفاع مقدّس یک مرد جاافتاده‌ی محاسن سفیدی مثل شهید داریم، یک نوجوان تازه‌ رسیده‌ای مثل شهید ؛ اینها نشانه‌های باقی ماندن همان طراوت و همان هویّت اساسی است.» ۱۳۹۸/۰۷/۱۰ 🌷 سالگرد شهادت سردار شهید حاج حسین همدانی گرامی باد. @pow_ms
💢نگاه معصومانه💢نماد ایران پاک💢 دشمن در یک سناریوی طراحی شده، دختری هرزه و خیابانی از یک خانواده جنایتکار کومله، با پدری فریبکار و دروغگو و مادری بی‌حیا، را به نماد اتحاد تروریست‌ها، اغتشاشگران، همجنس‌بازان، منافقین خلق، صهیونیست‌ها، داعش، سلطنت‌طلبان، تجزیه‌طلبان و بردگان و بندگان جنسی تبدیل کرد و فتنه‌ای برپا کرد که دهها نفر از بهترین فرزندان وطن را به خاک و خون کشید و هزاران نفر را مصدوم و مجروح ساخت و ویرانی‌های فراوان به بار آورد و حرم اهل بیت را غرق خون نمود. ما در مقابل یک فرشته پاک و معصوم با پدر و مادری شهید و برادری معصوم و شهید را به نماد تبدیل خواهیم کرد و پروفایلمان را به مدت یک هفته به تصویر زیبای مزین می‌کنیم. نماد ما نماد ، و است. 📝 محمد سلطانی @pow_ms
💢ذخیره‌های باارزش دانشگاه شهادت💢 🔻رهبر معظم انقلاب اسلامی: یک جمله به این برادر عزیزِ جانبازمان که می‌گوید «من مشروطىِ دانشگاه شهادتم» عرض کنم: به هیچ‌وجه شما مشروطی نیستید. 🔹شما ذخیره‌های باارزش دانشگاه جهادید. جهاد لزوماً با همراه نیست؛ اما لزوماً با فوزِ به رتبه‌ی مجاهدان و تقرّب به پروردگار همراه است. 🔺میدان جهاد هم همه جاست؛ هم در دفاع نظامىِ از کشور، هم در دفاع سیاسی و آبرویىِ از کشور و هم در تلاش برای پیشبرد کشور و ملت، که امروز شما در این سنگر کار میکنید. اینها همه است و همه باید مبارزه کنیم. 🌹 ولادت حضرت اباالفضل(ع) و بر شما جانبازان عزیز مبارک‌باد🌹 🇹🇯@pow_ms🇹🇯
بچه‌های کلاردشت! این عکس را قاب کنید و ببرید در اتاق فرماندار بی‌غیرت شهرتان نصب کنید، شاید اندکی حیا کند و از یک بی‌حیای کشف‌حجاب‌کرده تقدیر نکند. 🔺تیرباران با دست و پای بسته و غریبانه در چنگ دشمن. آهای بی‌غیرت! کرسی‌های مدیریتی این انقلاب با این خون‌ها و مجاهدت‌ها به دست شما رسید. حیا نمی‌کنید؟!! @pow_ms
سربازِ جهاد تبیین
💢 #شهدای_غریب_اسارت💢 قسمت(۱):افسر شجاع ارتش تیرماه ۶۹ بود.خودرویی وارد اردوگاه شد. بین قسمت راننده
💢 💢 قسمت(۲): شهیدی که در عراق نبش قبر شد. شهید علی‌قدم کرمی این شهید گلگون کفن در سال ۱۳۴۱ در شهرستان دلفان به دنیا آمد وی دو بار به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شد تا اینکه بعد از نبردی سخت درعملیات خونین بدر درسال ۱۳۶۳به اسارت نیروی های بعثی در آمدند و به زندان الرمادی عراق انتقال یافتند مقاومت مثال‌زدنی این شهید سرافراز زیر شکنجه‌ی بی پایان صدامیان بعثی، باعث شد بسیاری از اطلاعات جنگ محفوظ بماندو پیروزی‌های بزرگی نصیب رزمندگان اسلام درجبهه‌ها شود سرانجام این شهید خونین کفن با اقتدا به مولایش حسین مرگ سرخ را برگزید و زیر شکنجه‌ی ناجوانمردانه‌ی نیروهای بعثی در حالی‌که سالها منتظر بود تاخانواده و دختر کوچکش راببیند دراوج مظلومیت و غریبی در حالیکه بینایی چشمانش را از دست داده بود به رسید. پیکر مطهر این پاسدار سلحشوراسلام سالها در غربت و در خاک عراق مدفون بود تا اینکه در اواخر آبان ماه سال ۱۳۸۰پیکر مطهرش در حالی‌که هنوز سالم بود با اجساد تعدادی ازکشته‌های عراقی مبادله شد و در همین سال بر دوش هزاران نفر از مردم قدرشناس دلفان تشییع و پس از سالها در خاک وطن آرام گرفت. @pow_ms
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مشاور احمدی نژاد: به احمدی نژاد گفتم با هرکی میخوای دربیفت ولی آقا رهبر و ولی فقیه توعه ❌ احمدی نژاد گفت مشکل ما خود ایشونه! نظریه: 📝 محمد سلطانی تفاوت دو شخصیت مردمی و خدمتگزار در همین نکته است، چرا یکی مانند احمدی‌نژاد با آن همه محبوبیت و خدمات بویژه در دوره اول به انحراف می‌رود، منفور ملتی می‌شود که با دل و جان به او رای دادند و برایش نذر و نیاز کردند و چون نگینی او را در میان می‌گرفتند؟ و چرا رئیسی عاقبت بخیر شد و محبوب قلوبی شد که حتی برخی به او رای ندادند و بعضا منتقد او نیز بودند؟ رمز آن انحطاط و این عظمت در این آیه شریفه است، تعز من تشاء و تذل من تشاء. احمدی‌نژاد مغرور شد، خود را همچون مصدق محور دانست، اخلاص در عمل نداشت، در مقابل ولایت ایستاد، ولایتی که نوری است از طرف خدا. کلام به یاد ماندنی سردار شهید سلیمانی را مرور کنیم که فرمود: والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی {رهبر معظم انقلاب} است که امروز سکّان انقلاب را به دست دارد. اما شهید رئیسی از ابتدا تا لحظه شهادت، هیچگاه خودش را ندید، با اخلاص و تواضع خدمت کرد و ذوب در ولایت بود، امروز احمدی‌نژاد منفورترین شخصیت حال حاضر است و رئیسی محبوبیتش را از خدا گرفت،خداوندی که در اوج مظلومیتش و به خاطر خدمات خالصانه‌اش به مردم و عشق به ولایت، محبوبیتی به او داد که در وصف نگنجد و مدال گرفت. 🏴 @pow_ms