"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🌺 ادامه خطبه ۲۲[ذم الناكثين: شناساندن ناكثين «اصحاب جمل»]
#مولامیفرمایند:
فَإِنْ أَبَوْا أَعْطَيْتُهُمْ حَدَّ اَلسَّيْفِ وَ كَفَى بِهِ شَافِياً مِنَ اَلْبَاطِلِ وَ نَاصِراً لِلْحَقِّ
امّا اگر از آن سرباز زدند با شمشير تيز پاسخ آنها را خواهم داد،كه براى درمان باطل و يارى دادن حق كافى است.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸شرح:
در بخش گذشتۀ اين خطبه امام عليه السّلام تكيه بر استدلال منطقى فرموده و آنها را با بيانى روشن و قاطع، اندرز مىدهد تا به اشتباه خويش پى برند و از راه شيطان، باز گردند و به بيعتى كه با امام داشتهاند، وفادار مانده، دست از آتش افروزى و جنگ بردارند.
در اين بخش - كه آخرين بخش اين خطبه است - به آنها هشدار مىدهد كه اگر گوش به حرف حساب ندهند، با زبان شمشير، با آنها سخن خواهد گفت، همان شمشيرى كه پاسخ زورگويان و هوا پرستان خود محور است.
مىفرمايد: اگر آنها از پذيرفتن حق سرباز زنند، لبۀ تيز شمشير را به آنها مىبخشم، همان شمشيرى كه بهترين درمان باطل (در برابر زورگويان منطق نشناس) و يار و ياور حق (در برابر ستمگران خودكامه) است.
اين كه مىگويند پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در يك دست خود قرآن را گرفته و در دست ديگر شمشير را، بيان يك واقعيّت مسلّم در حكومتهاى الهى است. آنها بايد قبل از هر چيز، به مسائل منطقى روى آرند و براى اصلاح فرهنگ جوامع فاسد بكوشند و تا آنجا كه در توان دارند، با اندرز و نصيحت و دلايل روشن عقلانى، خطا كاران را از اشتباه بيرون آورند، ولى بديهى است كه هميشه، گروهى وجود دارند كه پردههاى خودخواهى و هوا پرستى، عقل و وجدان آنها را پوشانده و چيزى جز زبان شمشير را درك نمىكنند.
رهبران حكومتهاى الهى، در برابر اين گونه افراد، متوسّل به زور مىشوند و تكيه بر قدرت مىكنند و قاطعانه، آنها را درهم مىكوبند و اين، آخرين دارو براى درمان بيمارى فكرى و اخلاقى اين گونه افراد است، إنّ آخر الدّواء الكىّ، آخرين دواى زخمهاى غير قابل علاج، داغ كردن و سوزاندن است. در واقع، جملۀ «شافيا من الباطل» و جملۀ «ناصرا للحقّ» لازم و ملزوم هماند، چرا كه درمان باطل، سبب يارى حق و يارى حق، سبب فرو نشستن باطل است.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🌺 ادامه خطبه ۲۲[ذم الناكثين: شناساندن ناكثين «اصحاب جمل»]
#مولامیفرمایند:
وَ مِنَ اَلْعَجَبِ بَعْثُهُمْ إِلَيَّ أَنْ أَبْرُزَ لِلطِّعَانِ وَ أَنْ أَصْبِرَ لِلْجِلاَدِ
شگفتا! از من خواستند به ميدان نبرد آيم و برابر نيزههاى آنان قرار گيرم، و ضربتهاى شمشير آنها را تحمّل كنم!
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸شرح:
حضرت، در ادامۀ اين سخن مىافزايد: «عجيب است كه آنها به من اعلان جنگ دادهاند و از من خواستهاند كه در برابر نيزههاى آنان حاضر شوم و در برابر شمشيرهايشان شكيبا باشم!» (با آن كه آنها به خوبى از موقعيت من در جنگهاى اسلامى آگاهاند و ضرب شست مرا ديدهاند كه چگونه در برابر نيرومندترين مردان جنگى دشمنان اسلام، ايستادگى كردهام)، (و من العجب بعثهم إلىّ أن أبرز للطّعان و أن أصبر للجلاد!) اين تعبير، به خوبى نشان مىدهد كه گروه پيمان شكنان جنگ جمل، آغازگران آتش افروزى جنگ بودهاند، چرا كه به امام عليه السّلام اعلان جنگ كردهاند و بىشرمانه، حضرتش را تهديد به نيزه و شمشير كردهاند.
ابن ابى الحديد، از مورّخ معروف، ابو مخنف نقل مىكند كه هنگامى كه فرستادگان على(عليه السّلام) از نزد طلحه و زبير و عايشه بازگشتند، حامل پيام اعلان جنگ بودند. به هر حال اين تهديد نشان مىدهد كه تا چه حد آتش افروزان جنگ جمل، از واقعيتها، بيگانه بودند و رسيدن به مقام، آن چنان چشم و گوش آنها را بسته بود، كه واقعيت روشنى مانند شجاعت و جنگجويى على(عليه السّلام) را - كه بارها، در غزوات اسلامى، با چشم خود مشاهده كرده بودند - به فراموشى سپردند.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🌺 بخش آخر خطبه ۲۲[ذم الناكثين: شناساندن ناكثين «اصحاب جمل»]
#مولامیفرمایند:
هَبِلَتْهُمُ اَلْهَبُولُ لَقَدْ كُنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ وَ لاَ أُرْهَبُ بِالضَّرْبِ وَ إِنِّي لَعَلَى يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ غَيْرِ شُبْهَةٍ مِنْ دِينِي
گريه كنندگان بر آنها بگريند! تا كنون كسى مرا از جنگ نترسانده و از ضربت شمشير نهراسانده است، من به پروردگار خويش يقين داشته و در دين خود شك و ترديدى ندارم.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸شرح:
حضرت، در ادامۀ اين سخن، همان مطلب را با ذكر دليل روشنى تعقيب مىكند، مىفرمايد: «مادران در سوگشان، به عزا بنشينند! من، كسى نبودم كه به نبرد تهديد شوم يا از شمشير و نيزه مرا بترسانند! چرا كه من، به پروردگار خويش، ايمان و يقين دارم و در دين و آئين خود، كمترين شك و ترديدى ندارم، جملۀ «هبلتهم الهبول» - با توجه به اين كه مفهوم هبل، به عزاى فرزند نشستن است - اشاره به اين است كه شما، ارزش زنده ماندن را نداريد و بايد بميريد و مادرانتان به عزايتان بنشينند كه اين چنين در قضاوت و تدبير خود، گرفتار خطاها و اشتباهات روشن هستيد.
شبيه اين جمله در ادبيات عرب، عبارت «ثكلتهم الثّواكل» است كه آن نيز به همين معنا است. به هر حال، امام عليه السّلام در اين جملههاى حساب شده و پر معنا نخست، به سابقۀ زندگى خود اشاره مىكند و به كنايه مىگويد كه حتّى مشركان عرب مرا به خوبى مىشناختند و هرگز كسى در دوران زندگانىام مرا به جنگ و مبارزه تهديد نكرد؛ حال، شما كه اين همه با من بودهايد و ادّعاى مسلمانى داريد، چرا تهديد مىكنيد؟!
اشارۀ ديگر حضرت به اين است كه كسى، از جنگ مىترسد كه از مرگ و شهادت بترسد و كسى از مرگ و شهادت مىترسد، كه يقين قاطع به پروردگار نداشته باشد و در مسيرى كه مىپيمايد گرفتار شكّ و شبهه گردد، زيرا، آن كس كه به مسير خود ايمان دارد و صاحب يقين و اعتقاد راسخ است، مىداند كه در جنگ با دشمنان حق، هرگز شكستى نيست، بلكه يا پيروزى بر دشمن است و يا شهادت و انجام وظيفه و شتافتن به جوار قرب پروردگار و بهرهمندى از حيات ابدى و جاويدان. و اين، همان «إِحْدَى اَلْحُسْنَيَيْنِ» - يكى از دو نيكى - است كه در آيۀ شريفۀ 52 از سورۀ توبه آمده است! «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنٰا إِلاّٰ إِحْدَى اَلْحُسْنَيَيْنِ» ، بگو: «آيا در بارۀ ما، جز يكى از دو نيكويى (پيروزى يا شهادت) را انتظار داريد!»
گروهى از مفسّران نهج البلاغه، معتقدند كه جملۀ «فإنّي لعلى يقين من ربّي» و جملۀ «و غير شبهة من ديني» ، يك مفهوم را مىرساند و تأكيد هم است، ولى حق اين است كه اين دو جمله، از قبيل بيان عام بعد از خاص و ناظر به دو مفهوم است.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🌺 خطبه ۲۱۹[در ميدان نبرد جمل در سال ۳۶ هجرى وقتى به جنازه طلحه و عبد الرحمن بن عتاب رسيد فرمود]
#مولامیفرمایند:
لَقَدْ أَصْبَحَ أَبُو مُحَمَّدٍ بِهَذَا اَلْمَكَانِ غَرِيباً أَمَا وَ اَللَّهِ لَقَدْ كُنْتُ أَكْرَهُ أَنْ تَكُونَ قُرَيْشٌ قَتْلَى تَحْتَ بُطُونِ اَلْكَوَاكِبِ أَدْرَكْتُ وَتْرِي مِنْ بَنِي عَبْدِ مَنَافٍ وَ أَفْلَتَتْنِي أَعْيَانُ بَنِي جُمَحَ لَقَدْ أَتْلَعُوا أَعْنَاقَهُمْ إِلَى أَمْرٍ لَمْ يَكُونُوا أَهْلَهُ فَوُقِصُوا دُونَهُ
ابو محمد (طلحه) در اين مكان، غريب مانده است! به خدا سوگند خوش نداشتم قريش را زير تابش ستارگان كشته و افتاده بينم! به خونخواهى، بر فرزندان «عبد مناف» دست يافتم، ولى سر كردگانى «بنى جمح» از دستم گريختند، آنان براى كارى كه در شأن آنها نبود سر بر افراشتند، و پيش از رسيدن به آن سركوب شدند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸شرح:
همان گونه كه گذشت، امام عليه السّلام اين سخن را هنگامى گفت كه بعد از پايان جنگ جمل از كنار جسد طلحة بن عبد اللّه و عبد الرّحمن بن عتّاب كه غريبانه به روى خاك افتاده بودند گذشت. طلحة بن عبد اللّه همان طلحه، صحابى معروف پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله است كه بعد از كشته شدن عثمان با امام بيعت كرد ولى هنگامى كه انتظارات او براى رسيدن به حكومت در بخشى از كشور اسلام برآورده نشد پرچم مخالفت را برافراشت و با زبير و عايشه هم دست شد و آتش جنگ جمل را برافروخت و خود نيز در آن آتش سوخت. عبد الرّحمن بن عتّاب از صحابه نبود؛ ولى از تابعان به حساب مىآمد. پدرش عتّاب از كسانى بود كه در فتح مكّه مسلمان شد و پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله فرماندارى سرزمين مكّه را به او سپرد. عتّاب در آن زمان حدود بيست و دو سال داشت و پيامبر به او فرمود: «اگر كسى را از تو لايقتر براى اين كار مىدانستم او را بر مىگزيدم» و اين امر تا زمان ابوبكر نيز ادامه يافت و اتفاقا او و ابوبكر هردو در يك روز از دنيا رفتند. ولى متأسّفانه فرزندش عبد الرّحمن با آن سابقۀ درخشان پدر، از مسير حق منحرف شد و آلت دست طلحه و زبير براى رسيدن به خواستههاى نامشروع آنها شد و سرانجام در جنگ جمل كشته شد و بدن بىجانش در كنار جسم بىجان طلحه در وسط بيابان افتاد. بعضى گفتهاند: هنگامى كه عبد الرّحمن بن عتّاب در جنگ جمل كشته شد، عقابى كف دست او را با خود برداشت و در سرزمين يمّامه افكند و مردم آنجا از انگشترى كه در انگشت او بود (و نامش بر او حكّ شده بود) از ماجرا باخبر شدند. به هر حال امام عليه السّلام در آغاز اين خطبه اظهار تأسف از كشته شدن طلحه مىكند و مىگويد: «ابو محمد (طلحه) در اين مكان غريب مانده است و جسد بىجانش در وسط بيابان افتاده»
سرانجام در پايان اين سخن مىفرمايد: «آنها به سوى امرى گردن كشيده بودند كه اهليّت آن را نداشتند و پيش از آنكه به آن برسند گردنهايشان شكسته شد»؛ (لقد أتلعوا أعناقهم إلى أمر لم يكونوا أهله فؤقصوا دونه!) . اين سخن، اشاره به طلحه و زبير و مانند آنهاست كه با وجود امام عليه السّلام هرگز اهليّت خلافت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله را نداشتند و حتّى بدون حضور امام عليه السّلام نيز شايسته اين امر نبودند، چرا كه جاهطلبى و دنياپرستى مانع شايستگى براى رهبرى امت اسلام است.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🌺 خطبه ۸[از سخنان آن حضرت است، كه بدان زبير را در نظر دارد]
#مولامیفرمایند:
يَزْعُمُ أَنَّهُ قَدْ بَايَعَ بِيَدِهِ وَ لَمْ يُبَايِعْ بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَقَرَّ بِالْبَيْعَةِ وَ اِدَّعَى اَلْوَلِيجَةَ فَلْيَأْتِ عَلَيْهَا بِأَمْرٍ يُعْرَفُ وَ إِلاَّ فَلْيَدْخُلْ فِيمَا خَرَجَ مِنْهُ
زبير، مىپندارد با دست بيعت كرد نه با دل، پس به بيعت با من اقرار كرده ولى مدّعى انكار بيعت با قلب است، بر او لازم است بر اين ادّعا دليل روشنى بياورد، يا به بيعت گذشته باز گردد!.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸شرح:
امام (ع) اين سخن را در پاسخ «زبير» مطرح فرمود كه مىخواست براى پيمانشكنى خود توجيهى دست و پا كند، زيرا «معاويه» او را تحريك به خروج و سلطه بر «كوفه» و «بصره» كرد و آنها را فريب داد كه مىخواهد تمام «شام» را در اختيارشان گذارد. «طلحه و زبير» به خاطر جاهطلبى كه داشتند پيمان مؤكّد خود را با امام شكستند و «زبير» در توجيه اين كار گفت: «من تنها با دست خود بيعت كردم، نه با دل»! امام درباره این سخن، پاسخ دندانشكنى به او مىدهد. پاسخى كه در تمام محافل حقوقى دنياى ديروز و امروز مورد قبول است و يك اصل اساسى در مسائل قضايى محسوب مىشود، سپس مىافزايد: «او با اين سخنش اقرار به بيعت مىكند و ادّعاى يك امر باطنى بر خلاف ظاهر بيعت دارد».
در واقع اين سخن او تركيبى است از اقرار و ادّعا، اقرارش مسموع و مقبول است و امّا در مورد ادّعا بايد اقامۀ دليل كند مىفرمايد: «او ادّعا مىكند كه با دست خود بيعت كرد و هرگز با قلبش بيعت ننموده است»
لذا به دنبال آن امام مىفرمايد: «او بايد قرينۀ قابل قبولى كه بر اين امر گواهى دهد اقامه كند (و اثبات نمايد در شرايطى بوده كه از روى اجبار و اكراه، اين بيعت انجام شده و قلب او با دست و زبانش هماهنگى نداشته) در غير اين صورت بايد دوباره به آنچه از آن خارج شده باز گردد و نسبت به بيعتش وفادار باشد».
بسيارى از مردم ديده بودند كه «طلحه» و «زبير» با ميل خود نزد امام آمدند و بيعت كردند، آنها جزء نخستين افراد بودند و اين امر در مسجد انجام گرفت، اين بيعت از هر نظر قابل قبول است و اگر كسى مىخواهد غير آن را ادّعا كند بايد دليل محكم و قرينۀ آشكارى بر ادّعاى خود بياورد. علاوه بر اين همه مىدانستند كه در مورد بيعت با على (ع) اكراه و اجبارى وجود نداشت، گروه اندكى از سرشناسان بيعت نكردند، امام هم مزاحمتى براى آنها ايجاد نكرد. با توجّه به اين، ادّعاى عدم هماهنگى باطن و ظاهر چيزى نبود كه به اين سادگى قابل پذيرش باشد.
همان گونه كه گفته شد اين يك اصل اساسى در تمام محافل حقوقى و قضايى است كه هر كس ظاهرا با ميل خود قراردادى را ببندد، بايد به آن وفادار باشد و ادّعاى اكراه و اجبار و جدايى دل از زبان، و باطن از ظاهر پذيرفته نيست و الاّ هر كس مىتواند قرارداد خود را با ديگران به راحتى به هم بزند. خريدار و فروشنده و ازدواج كننده و واقف و... هر وقت قرارداد را به مصلحت خود نديدند، بگويند ما تنها با زبان يا دست، قرارداد بستيم و قلب ما همراه نبود! در اين صورت به اصطلاح، سنگ روى سنگ بند نمىشود و تمام قراردادهاى افراد و دولتها و ملّتها از ارزش و اعتبار سقوط مىكند و اين چيزى است كه هيچ عاقلى نمىپذيرد.
به يقين «زبير» هم اين معنى را مىدانست ولى براى اغفال عوام كه سيل اعتراض را به روى او گشوده بودند كه چرا بيعت خود را شكسته؟ تشبّث به اين حشيش و توسّل به اين دليل واهى جست.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🌺 خطبه ۹[شناخت صفت اصحاب جمل]
#مولامیفرمایند:
وَ قَدْ أَرْعَدُوا وَ أَبْرَقُوا وَ مَعَ هَذَيْنِ اَلْأَمْرَيْنِ اَلْفَشَلُ وَ لَسْنَا نُرْعِدُ حَتَّى نُوقِعَ وَ لاَ نُسِيلُ حَتَّى نُمْطِرَ
چون رعد خروشيدند و چون برق درخشيدند، اما كارى از پيش نبردند و سر انجام سست گرديدند! ولى ما اين گونه نيستيم، تا عمل نكنيم، رعد و برقى نداريم، و تا نباريم سيل جارى نمىسازيم.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸شرح:
از تعبيراتى كه در كلام بالا آمده، چنين استفاده مىشود كه امام (ع) اين سخنان را بعد از پايان جنگ جمل بيان فرموده و اشاره به سخنانى است كه طلحه و زبير و ياران آنها در آغاز جنگ بيان كرده بودند و قال و غوغايى به راه انداختند ولى سرانجام، كارى از پيش نبرده و مفتضحانه شكست خوردند و «طلحه و زبير» جان خود را در اين راه باختند. امام (ع) مىفرمايد: «آنها رعد و برقى نشان دادند ولى با اين همه كارشان به سستى و شكست انجاميد». اين تشبيه زيبا اشاره به ابرهايى مىكند كه رعد و برق فراوانى ظاهر مىكنند و به مردم نويد باران پربركتى مىدهند امّا سرانجام بى آن كه قطرهاى ببارد متلاشى و پراكنده مىشوند.
سپس امام (ع) مىافزايد: «ولى ما رعد (و برقى) نشان نمىدهيم تا بباريم و سيلى جارى نمىكنيم مگر اين كه بارانى به راه بيندازيم».
اشاره به اين كه ما تا ضربات كارى بر پيكر دشمن وارد نكنيم نمىخروشيم و تا در ميدان مبارزه كار دشمن را نسازيم سر و صدايى به راه نمىاندازيم! در واقع اين دو جمله كوتاه بيانگر دو مكتب مختلف در فعاليتهاى اجتماعى و نظامى و سياسى است.
گروهى مردم سخنند و اهل حرف، در اين ميدان كه وارد مىشوند غوغا مىكنند، ولى به هنگام عمل جز سستى و ناتوانى و ناكامى بهرهاى ندارند. گروهى ديگر اهل كردار و عملند، سخن كم مىگويند امّا عمل بسيار دارند. ساكت و خاموشند امّا كارآمد و قهرمان.
پيامبران الهى و مردان خدا و مجاهدان راه حق از گروه دوّم بودهاند ولى اهل باطل و لشكريان شيطان غالبا در گروه اوّل جاى دارند. در اين جا نكتۀ ظريفى است كه بايد به آن توجّه داشت و آن اين كه رعد و برق قبل از باريدن است و سيلاب بعد از آن، گروهى هستند كه رعد و برقى نشان مىدهند، امّا بعدا بارانى ندارند و بدتر از آنها گروهى هستند كه سيلابى راه مىاندازند بىآن كه قبل از آن بارانى داشته باشند يعنى حتّى بعد از شكست و ناكامى ادّعاى پيروزى و موفّقيّت و كاميابى دارند و اين هر دو از روشهاى افراد نادرست و بىمنطق است. گروه اوّل مدّعيان دروغين و گروه دوّم دروغپردازان بىشرم و حيا هستند! از بعضى روايات استفاده مىشود هنگامى كه رسولان على (ع)، كه براى دعوت آنها به انجام وظايف الهى و بازگشت به سوى جامعۀ مسلمين و عمل به پيمان بيعت رفته بودند، باز گشتند و حامل خبر اعلان جنگ آنها نسبت به امام (ع) بودند كه با نهايت بىشرمى، با صراحت پيام داده بودند: آمادۀ جنگ و مهيّاى نبرد باش! و صريحا امام (ع) را تهديد كرده بودند.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🌺 خطبه ۳۷[پس از فرونشاندن شورش نهروان در سال ۳۸ هجرى در كوفه ايراد فرمود]
#مولامیفرمایند:
فَقُمْتُ بِالْأَمْرِ حِينَ فَشِلُوا وَ تَطَلَّعْتُ حِينَ تَقَبَّعُوا وَ نَطَقْتُ حِينَ تَعْتَعُوا وَ مَضَيْتُ بِنُورِ اَللَّهِ حِينَ وَقَفُواوَ كُنْتُ أَخْفَضَهُمْ صَوْتاً وَ أَعْلاَهُمْ فَوْتاً فَطِرْتُ بِعِنَانِهَا وَ اِسْتَبْدَدْتُ بِرِهَانِهَا
آن گاه كه همه از ترس سست شده، كنار كشيدند، من قيام كردم، و آن هنگام كه همه خود را پنهان كردند من آشكارا به ميدان آمدم، و آن زمان كه همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و آن وقت كه همه باز ايستادند من با راهنمايى نور خدا به راه افتادم.در مقام حرف و شعار صدايم از همه آهستهتر بود، امّا در عمل برتر و پيشتاز بودم. زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز كردم، و پاداش سبقت در فضيلتها را بردم.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸شرح:
گر چه بعضى از شارحان نهج البلاغه جملههاى آغاز اين خطبه را ناظر به حوادث عصر عثمان دانستهاند كه امام بارها او را از كارهاى نادرستش نهى كرد، در حالى كه ديگران سكوت اختيار كرده بودند، ولى لحن كلام مولا نشان مىدهد كه ناظر به حوادث عصر پيامبر مخصوصا آغاز اسلام است.
مىفرمايد: «آن زمان كه ديگران به سستى گراييده بودند، من (براى دفاع از اسلام) قيام كردم و آن گاه كه همگى خود را پنهان كرده بودند، من آشكارا به ميدان آمدم و آن روز كه ديگران لب فرو بسته بودند، من سخن گفتم، «فقمت بالأمر حين فشلوا و تطلّعت حين تقبّعوا و نطقت حين تعتعوا »
و هنگامى كه همگان از ترس سكون اختيار كرده بودند، من با نور الهى، به راه افتادم، (ليكن فرياد نمىزدم و جنجال به راه نمىانداختم) صدايم، از همه، آهسته تر بود، ولى از همه، پيشگامتر بودم. «و مضيت بنور اللّه حين وقفوا. و كنت أخفضهم صوتا و أعلاهم فوتا »
سپس مىافزايد: «من در آن زمان بر مركب پيروزى سوار شدم، زمامش را به دست گرفتم و به پرواز در آمدم و در اين ميدان مسابقه بر ديگران پيشى گرفتم». «فطرت بعنانها و استبددت برهانها»
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🌺 ادامه خطبه ۳۷[پس از فرونشاندن شورش نهروان در سال ۳۸ هجرى در كوفه ايراد فرمود]
#مولامیفرمایند:
كَالْجَبَلِ لاَ تُحَرِّكُهُ اَلْقَوَاصِفُ وَ لاَ تُزِيلُهُ اَلْعَوَاصِفُ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِيَّ مَهْمَزٌوَ لاَ لِقَائِلٍ فِيَّ مَغْمَزٌ
همانند كوهى كه تند بادها آن را به حركت در نمىآورد، و طوفانها آن را از جاى بر نمىكند، كسى نمىتوانست عيبى در من بيابد، و سخن چينى جاى عيب جويى در من نمىيافت.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸شرح:
در آغاز اين فراز، امام عليه السّلام به چهار نكته اشاره مىكند، نخست: اين كه در آن زمان كه ديگران سست و ناتوان شدند، من دامن همّت به كمر زدم و قيام كردم و وظيفۀ خود را انجام دادم.
ديگر اين كه، آن زمان كه ديگران از ترس يا ضعف سر در لاك خود فرو برده بودند، من گردن كشيدم و دشمن را در همه جا زير نظر گرفتم. توجه داشته باشيد كه «تطّلع»، به معناى «گردن كشيدن براى جست و جوى چيزى» است و «تقبّع»، به معناى «پنهان شدن و سر در لاك فرو بردن» است.
سوم اين كه: و هنگامى كه ديگران زبانشان كند شده بود و از اظهار نظر در مسايل مهم اسلامى و بيان حقايق علمى باز مانده بودند، من به سخن آمدم و حقايق را بيان كردم.
چهارم اين كه: در آن زمان كه ديگران بر اثر شك و ترديد و حيرت و سرگردانى از راه رفتن باز ماندند، من در پرتو نور پروردگار (نور ايمان و يقين يا نور قرآن و وحى) به راه خود ادامه دادم و پيش رفتم. ولى با اين همه ادعای افتخارات نداشتم و جار و جنجال و سر و صدايى به راه نينداختم و اين همان چيزى است كه در جملۀ «كنت أخفضهم صوتا» ، به آن اشاره فرموده است. سپس در نتيجه گيرى مىفرمايد، بازده اين امور آن شد كه من زمام كار را به دست گرفتم و به پرواز در آمدم و جايزۀ سبقت در فضايل را بردم. در جملۀ بعد بر مسايل گذشته تأكيد كرده و مىگويد: مانند كوه ايستادم و هيچ حادثهاى قدرت جابجايى مرا نداشت. و با اين همه پاك زيستم و پاك ماندم و هيچ كس نتوانست بر من عيبى بگيرد.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🌺 ادامه خطبه ۳۷[پس از فرونشاندن شورش نهروان در سال ۳۸ هجرى در كوفه ايراد فرمود]
#مولامیفرمایند:
اَلذَّلِيلُ عِنْدِي عَزِيزٌ حَتَّى آخُذَ اَلْحَقَّ لَهُ وَ اَلْقَوِيُّ عِنْدِي ضَعِيفٌ حَتَّى آخُذَ اَلْحَقَّ مِنْهُ
خوارترين افراد نزد من عزيز است تا حق او را باز گردانم، و نيرومند در نظر من پست و ناتوان است تا حق را از او باز ستانم.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸شرح:
از آنجا كه بسيارى از حوادث دردناك و جنگهاى خونين در عصر امام عليه السّلام از عدالت آن بزرگوار سرچشمه مىگرفت، مردمى كه سالها، به ظلم و ستم و تبعيضهاى ناروا در عصر خلفاى پيشين، مخصوصا در عصر خليفۀ سوم، عادت كرده بودند، به آسانى حاضر به قبول مساوات در برابر قانون و بيت المال نبودند.
امام در اين فراز از خطبۀ تأكيد مىكند كه من اين روش را هرگز از دست نخواهم داد، و من براى اجراى حق و عدالت و گرفتن حق ضعيفان از زورمندان قبول خلافت كردم، به همين دليل، ناتوان ستمديده در نظر من عزيز است تا حقّش را بگيرم و زورمند ستمگر نزد من حقير و ضعيف است تا حقّ ديگران را از او بستانم، «الذّليل عندي عزيز حتّى آخذ الحقّ له و القوىّ عندي ضعيف حتّى آخذ الحقّ منه» .
امام همواره گفتار معروف پيامبر را كه در فرمان مالك اشتر به آن اشاره فرموده، مدّ نظر و مورد توجه داشته است، به همين دليل به مالك اشتر صريحا توصيه مىكند كه بخشى از وقت خود را در اختيار نيازمندان بگذار و بار عام بده، درهاى دار الاماره را بگشاى و پاسبانان را كنار بزن تا مردم آزادانه با تو تماس بگيرند و نيازها و مشكلات خود را، بىواسطه با تو در ميان بگذارند.
سپس مىافزايد: «اين به خاطر آن است كه از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بارها اين سخن را شنيدم كه مىفرمود: «لن تقدّس أمّة لا يؤخذ للضّعيف فيها حقّه من القوىّ غير متتعتع»، امّتى كه حقّ ضعيفان را از زورمندان با صراحت نگيرد، هرگز پاك نمىشود و روى سعادت را نمىبيند». امام عليه السّلام در تمام امور، خود نسبت به اين اصل اساسى وفادار ماند و اين اصل در تمام زندگانيش ظهور و بروز داشت و تنها ايرادى كه دشمنان بر او مىگرفتند، همين بود. كه او عدالت را فداى مصلحت شخصى و حكومتش نمىكند و افراد دنيا پرست خودخواه را كه هميشه عادت به تبعيضهاى ناروا كردهاند، از خود مىراند
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🌺 ادامه خطبه ۳۷[پس از فرونشاندن شورش نهروان در سال ۳۸ هجرى در كوفه ايراد فرمود]
#مولامیفرمایند:
رَضِينَا عَنِ اَللَّهِ قَضَاءَهُ وَ سَلَّمْنَا لِلَّهِ أَمْرَهُ
أَ تَرَانِي أَكْذِبُ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صلىاللهعليهوسلم
در برابر خواستههاى خدا راضى، و تسليم فرمان او هستم، آيا مىپنداريد من به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دروغى روا دارم؟
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸شرح:
سپس به دنبال اين كلام مىافزايد:
ما در برابر فرمان خدا راضى هستيم و در مقابل امر او تسليم مىباشيم، اين تعبير، ممكن است كه اشاره به يكى از دو معنا باشد: نخست اين كه فرمان خدا اين است كه حمايت از مظلوم و مبارزۀ با ظالم كنيم و ما تسليم اين فرمان هستيم و بايد تسليم باشيم، خواه ديگران بپسندند يا نپسندند. ديگر اين كه حمايت از ضعيف مظلوم و مبارزۀ با قوى ظالم، مشكلاتى در زندگى انسان مىآفريند و من آگاهانه در اين راه گام بر مىدارم و مشكلاتش را به جان مىپذيرم و راضى به قضاى الهى هستم. شايان توجه اين كه بسيارى از مفسران نهج البلاغه اين جمله را مقدمهاى براى فراز بعد و مربوط به آن دانستهاند، ولى همان گونه كه در تفسير بالا ذكر شد، ظاهر اين است كه اين جمله ادامۀ بحث گذشته است و نشان مىدهد كه امام عليه السّلام در حمايت از مظلوم و مبارزه با ظالم كمترين ترديدى به خود راه نمىدهد و هر مشكلى را در اين راه به جان مىخرد و تسليم امر و فرمان خدا است.
اين بخش از خطبه - كه آخرين بخش محسوب مىشود - ناظر به دو چيز است: نخست اين كه امام پيوسته خبرهايى از حوادث آينده مىداد و گاه مىفرمود: «اينها مسائلى است كه پيغمبر اكرم به من خبر داده است». از جمله پيكار با اهل جمل و صفين و نهروان بود و از آنجا كه بعضى از افراد ضعيف الايمان و بىخبر گاه در صحّت نقل امام از پيغمبر اكرم ترديد مىكردند، امام در پاسخ به آنها مىفرمايد: «آيا گمان مىكنيد كه ممكن است من بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دروغ ببندم (و ممكن است اخبار غيبى و پيشگويىهايى را كه از آن حضرت نقل مىكنم، خلاف واقع باشد)؟ به خدا سوگند! من نخستين كسى هستم كه او را تصديق كردم، بنا بر اين نخستين كسى نخواهم بود كه او را تكذيب مىكند، «أ تراني أكذب على رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم؟
آن روز كه همه با او مخالف بودند و حضرتش را تكذيب مىكردند، من سخنش را تصديق كردم و به صدق كلامش يقين داشتم و نخستين فردى از مردان بودم كه به او ايمان آوردم و هر چه داشتم در طبق اخلاص گذاشتم و تقديم او كردم. در جنگها سپر او بودم و در تمام حوادث سخت و سنگين سر بر فرمانش داشتم. آيا با اين حال ممكن است كه از مسير او منحرف شوم يا سخنى را به دروغ بر او ببندم؟ محال است، محال!
احتمال ديگرى در تفسير اين جمله وجود دارد و آن اين كه، امام مىفرمايد: اگر من با خلفا بيعت كردم، نه به خاطر اين بود كه آنها را سزاوارتر مىدانستم، بلكه به خاطر دستور پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى جلوگيرى از بروز اختلاف و تفرقه در ميان مسلمانان بود.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🌺 بخش آخر خطبه ۳۷[پس از فرونشاندن شورش نهروان در سال ۳۸ هجرى در كوفه ايراد فرمود]
#مولامیفرمایند:
وَ اَللَّهِ لَأَنَا أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ فَلاَ أَكُونُ أَوَّلَ مَنْ كَذَبَ عَلَيْهِ فَإِذَا طَاعَتِي قَدْ سَبَقَتْ بَيْعَتِي وَ إِذَا اَلْمِيثَاقُ فِي عُنُقِي لِغَيْرِي
به خدا سوگند، من نخستين كسى هستم كه او را تصديق كردم،و هرگز اوّل كسى نخواهم بود كه او را تكذيب كنم.در كار خود انديشيدم، ديدم پيش از بيعت، پيمان اطاعت و پيروى از سفارش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بر عهده دارم كه از من براى ديگرى پيمان گرفت. (پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود اگر در امر حكومت كار به جدال و خونريزى كشانده شود، سكوت كن)
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸شرح:
حضرت سپس به اين نكته اشاره مىفرمايد كه: من در كار خود انديشه كردم، ديدم لزوم اطاعت (فرمان پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) بر بيعتم (با خلفا) پيشى گرفته است و در اين حال (براى حفظ موجوديت اسلام) پيمان بيعت ديگران بر گردن من است.
گر چه در تفسير جملۀ بالا - كه از جملههاى پيچيدۀ نهج البلاغه است - نظرات مختلفى از سوى شارحان نهج البلاغه ابراز شده، ولى آنچه در بالا گفتيم، از همه مناسبتر به نظر مىرسد. گويا اين جمله جواب سؤالى است كه در اذهان مطرح مىشده كه اگر امام خود را از همه لايقتر براى خلافت مىداند و حتّى با صراحت مىگويد: «از سوى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى اين مقام منصوب شدهام.» چرا در زمان خلفاى سه گانه تسليم آنان شد و با آنان بيعت كرد؟!
امام در جواب مىگويد كه پيغمبر اكرم به من دستور داده بود كه اگر با من مخالفت كنند به خاطر حفظ اسلام با آنها درگير نشوم، بلكه براى مصالح مهمترى كه حفظ آنها بر من واجب است، تن به بيعت بدهم. بنا بر اين پيش از بيعتم اطاعت فرمان پيامبر را مدّ نظر داشتم و بعد از بيعت، اين ميثاق و پيمان بر گردن من بود و ناچار بودم به آن وفادار باشم. اينها همه نشان مىدهد كه خطبۀ بالا مركّب از جملههاى مختلفى است كه از خطبۀ بسيار مشروحترى گرفته شده است و هر بخش آن ناظر به مطلب خاصّى است.
بعضى از شارحان جملۀ نخست را همان گونه كه در بالا گفتهايم، تفسير كردهاند و گفتهاند كه وجوب اطاعت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر من، پيش از بيعت با خلفا بود. او دستور داده بود كه (در چنان شرايطى) من تسليم شوم، ولى در تفسير جملۀ دوم گفتهاند كه منظور از ميثاقى كه در گردن امام براى غيرش بود، همان پيمان پيامبر است كه به امام دستور داده بود كه با آن گروه مبارزه و منازعه نكند و مخالفت با اين پيمان جايز نبود.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🏴خطبه ۲۰۲[درد دل با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به هنگام دفن فاطمه عليها السّلام]
#مولامیفرمایند:
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ اِبْنَتِكَ اَلنَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ اَلسَّرِيعَةِ اَللَّحَاقِ بِكَ
سلام بر تو اى رسول خدا(صلّى اللّه عليه و آله و سلّم)، سلامى از طرف من و دخترت كه هم اكنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسيده است.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
◼️شرح:
همان گونه كه در بالا آمد، امام عليه السّلام اين سخنان پر سوز و گداز را هنگامى مىگويد كه جسم پاك زهراى مرضيه(عليها السّلام) را با دست خود در قبر مىگذارد، سخنانى كه از يكسو دليل بر عظمت بانوى اسلام فاطمۀ زهرا(عليها السّلام) و از سوى ديگر نشانۀ شدت ناراحتى على(عليه السّلام) از فراق جانگداز اوست.
امام(عليه السّلام) در بيان اين عبارات، بهترين و مناسبترين مخاطب؛ يعنى رسول خدا(صلّى اللهعليه و اله) را انتخاب كرده و با او درد دل مىكند و سخن خود را از اينجا شروع مىكند: «سلام و درود بر تو اى رسول خدا(صلّى الله عليه واله) از سوى خودم، و از سوى دخترت (زهرا) كه هماكنون در جوار تو فرود آمده، و به سرعت به تو ملحق شده است».
با اينكه محتواى سخنان(امام عليه السّلام)، شكوائيه دردناكى است؛ ولى ادب كلام ايجاب مىكند كه از سلام و درود بر پيامبر(صلّى الله عليه واله) شروع كند.
جملۀ (النّازلة في جوارك) نشان مىدهد كه قبر بانوى اسلام در كنار قبر پيامبر(صلّى اللّه عليه واله) بوده و نظريۀ كسانى كه قبر مقدّس آن حضرت را در خانهاش مىدانند، تقويت مىكند.
البتّه ممكن است دفن در بقيع را نيز در جوار پيامبر(صلّى اللّه عليه واله) محسوب كنيم يا جوار را به معناى همسايگى روحانى و معنوى در بهشت بدانيم؛ ولى معناى اوّل با ظاهر عبارت سازگارتر است و روايات متعددى نيز آن را تأييد مىكند.
در روايتى كه مرحوم كلينى در كافى آورده است مىخوانيم: يكى از بزرگان اصحاب به نام احمد بن محمد بن ابى نصر مىگويد: از امام على بن موسى الرضا(عليه السّلام) در مورد مكان قبر حضرت فاطمه(عليها السّلام) سؤال كردم، فرمود: «دفنت في بيتها فلمّا زادت بنو اميّة فى المسجد صارت فى المسجد؛ آن حضرت را در خانهاش دفن كردند و هنگامى كه بنى اميه مسجد پيامبر صلّى اللّه عليه و اله را توسعه دادند خانۀ آن حضرت در مسجد قرار گرفت».
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🏴 ادامه خطبه ۲۰۲(درد دل با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به هنگام دفن فاطمه عليها السّلام)
#مولامیفرمایند:
قَلَّ يَا رَسُولَ اَللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي إِلاَّ أَنَّ فِي اَلتَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ
اى پيامبر خدا، صبر و بردبارى من با از دست دادن فاطمه(سلاماللهعلیها) كم شده، و توان خويشتندارى ندارم امّا براى من كه سختى جدايى تو را ديده، و سنگينى مصيبت تو را كشيدم، شكيبايى ممكن است.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
◾️شرح:
سپس امام عليه السّلام در ادامه، خطاب به پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله عرض مىكند: «اى رسول خدا! از فراق دختر برگزيده و پاكت، پيمانۀ صبرم لبريز شده و طاقتم از دست رفته است، هرچند پس از روبهرو شدن با غم بزرگ فراق و مصيبت دردناك تو، اين مصيبت براى من قابل تحمّل شده است»؛ اشاره به اينكه گرچه مصيبت زهرا(سلاماللهعلیها) فوق العاده جانكاه است؛ ولى درد مصيبت تو از آن، سنگينتر و جانكاهتر بود و تحمّل آن، راه را براى تحمّل اين، هموار ساخت.
به يقين مصيبتى بزرگتر از مصيبت رحلت پيامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) براى على(عليه السّلام)نبوده، هر چند فاطمۀ زهرا(سلاماللهعلیها) همسرى بسيار گرانقدر و بىمانند بود؛ پيامبر به منزلۀ پدر على(عليه السّلام) و افزون بر آن، رهبر، راهنما، معلم، استاد و خلاصه، همهچيز آن حضرت بود، لذا در حديثى آمده است كه پيامبر اكرم (صلّى اللّه عليه و اله) خطاب به على (عليه السّلام) فرمود:
«يا أبا الرّيحانتين... عن قليل ينهدّ ركناك؛ اى پدر دو گل خوشبو... به زودى دو ستون حياتت درهم مىشكند» و هنگامى پيامبر اكرم(صلّى اللّه عليه و اله) رحلت فرمود على(عليه السّلام) فرمود: «هذا أحد ركني الّذي قال لي رسول اللّه؛ اين يكى از آندو ستونى است كه پيامبر فرمود» و چون فاطمۀ زهرا(سلاماللهعلیها) شربت شهادت نوشيد، فرمود: «هذا الرّكن الثّاني الّذي قال رسول اللّه؛ اين ستون ديگرى است كه رسول اللّه فرمود».
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🏴 ادامه خطبه ۲۰۲(درد دل با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به هنگام دفن فاطمه عليها السّلام)
#مولامیفرمایند:
فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ فَ إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ، فَلَقَدِ اُسْتُرْجِعَتِ اَلْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ اَلرَّهِينَةُ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اَللَّهُ لِي دَارَكَ اَلَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ
اين من بودم كه با دست خود تو را در ميان قبر نهادم، و هنگام رحلت، جان گرامى تو ميان سينه و گردنم پرواز كرد «پس همه ما از خداييم و به خدا باز مىگرديم. پس امانتى كه به من سپرده بودى برگردانده شد، و به صاحبش رسيد، از اين پس اندوه من جاودانه، و شبهايم، شب زنده دارى است، تا آن روز كه خدا، خانه زندگى تو را براى من برگزيند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
◾️شرح:
آنگاه امام عليه السّلام مىفرماید: «(فراموش نمىكنم) من تو را با دست خود در ميان قبر نهادم و هنگام رحلتت روح تو در ميان گلو و سينۀ من روان شد؛ ما از خداييم و به سوى او باز مىگرديم». بعضى از شارحان نهج البلاغه «نفس» را در اينجا به معناى خون گرفتهاند (زيرا يكى از معانى «نفس» خون است) و گفتهاند: به هنگام رحلت پيامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خون مختصرى از دهان آن حضرت بيرون پريد و بر سينۀ على(عليه السّلام) نشست؛ ولى اين تفسير، بعيد به نظر مىرسد. بههر حال قرائن نشان مىدهد (و خطبۀ 197 نيز دلالت دارد) كه سر مبارك پيامبر به هنگام رحلت بر سينۀ پاك على(عليه السّلام) بود و در همان حال روح پاكش به عالم بقا شتافت و از ميان سينه و گلوى على(عليه السّلام) گذشت.
آنگاه امام خطاب به پيامبر عرضه مىدارد: «(اى رسول خدا) امانتى را كه به من سپرده بودى هماكنون باز پس داده شد و گروگانى كه نزد من بود گرفته شد؛ ولى اندوهم جاودانى است و شبهايم همراه بيدارى و بىقرارى؛ تا آن زمان كه خداوند منزلگاهى را كه تو در آن اقامت گزيدهاى برايم برگزيند (و به تو ملحق شوم)».
اين عبارت كه از شدّت اندوه على(عليه السّلام) در برابر حادثۀ غمانگيز شهادت حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) حكايت مىكند به خوبى نشان مىدهد كه تا چه حد اين بانوى عزيز در نظر على(عليه السّلام) گرامى بود و پيوند عاطفى و روحانى و معنوى آندو به يكديگر عميق و ريشهدار. تعبير به «وديعه» اشاره به همان چيزى است كه پيامبر(صلّى اللّه عليه و اله) در آستانۀ رحلتش دست فاطمه را گرفت و در دست على(عليه السّلام) گذارد و فرمود: «يا ابا الحسن هذه وديعة اللّه و وديعة رسوله عندك فاحفظ اللّه و احفظني فيها و إنّك لفاعله؛ اى ابو الحسن اين وديعۀ خدا و وديعۀ رسولش محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نزد توست؛ حق خداوند و حق مرا در مورد آن رعايت كن و مىدانم رعايت خواهى كرد».
بعضى معتقدند كه پيامبر اكرم(صلّى اللّه عليه و اله) اين سخن را در شب زفاف زهرا فرمود. جمعى از شارحان نهج البلاغه تعبير به وديعه را در اينجا اشاره به اين دانستهاند كه ارواح انسانى در بدنها شبيه وديعه و امانت است كه هنگام وفات بازپس گرفته مىشود؛ ولى اين تفسير در اينجا بسيار بعيد به نظر مىرسد.
تعبير «رهينه» (گروگان) ممكن است اشاره به اين باشد كه پيامبر اكرم(صلّى اللّه عليه و اله) از على(عليه السّلام) پيمان خلافت و وصايت و وفادارى گرفته بود و دخترش زهرا(سلاماللهعلیها)گويى در برابر آن گروگان بود.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🏴 ادامه خطبه ۲۰۲(درد دل با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به هنگام دفن فاطمه عليها السّلام)
#مولامیفرمایند:
وَ سَتُنَبِّئُكَ اِبْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا اَلسُّؤَالَ وَ اِسْتَخْبِرْهَا اَلْحَالَ هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ اَلْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ اَلذِّكْرُ
به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امّت تو چگونه در ستمكارى بر او اجتماع كردند، از فاطمه عليها السّلام بپرس، و احوال اندوهناك ما را از او خبر گير، كه هنوز روزگارى سپرى نشده، و ياد تو فراموش نگشته است.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
◾️شرح:
آنگاه امام(عليه السّلام) به گوشهاى از مصائب دردناك حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) اشاره كرده، عرضه مىدارد: «(اى رسول خدا) به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امّت تو در ستم كردن به وى دست به دست هم داده بودند، سرگذشت دردناك او را بىپرده از او بپرس و خبر اين حوادث را از وى بگير. اين حوادث دردناك در زمانى رخ داد كه هنوز مدّت زيادى از رحلت تو نگذشته و يادت فراموش نگشته بود».
ظاهر اين است كه اين عبارات سربسته كه اميرمؤمنان على(عليه السّلام) براى رعايت ادب در پيشگاه پيامبر آن را زياد نمىشكافد و شرح نمىدهد اشاره به حوادث بسيار اسفانگيزى است كه پس از مدّت كوتاهى از رحلت پيامبر رخ داد؛ هجوم به خانۀ زهرا(سلاماللهعلیها)، آتش زدن در خانه، اسقاط جنين آن حضرت و بردن امام را به زور به سوى مسجد براى بيعت، حوادثى است كه نه تنها به صورت پررنگ در تاريخ شيعه آمده؛ بلكه - همانگونه كه در پايان اين بحث خواهيم گفت - در منابع اهل سنت هم، با كمال تعجّب صريحا ذكر شده است.
واژۀ «تضافر» كه از ريشۀ «ضفر» (بر وزن ضعف) گرفته شده و به معناى تعاون و همكارى بر انجام چيزى است، اشاره به اين است كه گروهى از امّت در انجام اين جرائم شركت داشتند و از آنجا كه بسيارى با سكوتشان، اين كار را تأييد كردند، نسبت به همه امت داده شد و «هضم» در اصل به معناى ظلم كردن و شكستن است و واژۀ «عهد» در اينجا به معناى زمان است و معانى ديگرى نيز دارد.
اين احتمال نيز داده شده است كه عهد، اشاره به پيمانهايى باشد كه پيامبر اكرم(صلّى اللّه عليه و اله) در مورد خلافت على(عليه السّلام) و حفظ احترام اهل بيت(عليهم السّلام) مخصوصا دخترش زهرا(سلاماللهعلیها)و قرار دادن آنها در كنار قرآن به مقتضاى حديث ثقلين و امثال آن گرفته بود؛ يعنى مدت طولانى از اين پيمانها نگذشته بود كه گروهى از امت همه را به فراموشى سپردند و دست به جناياتى زدند كه عقل را حيران مىكند.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🏴 بخش آخرخطبه ۲۰۲(درد دل با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به هنگام دفن فاطمه عليها السّلام)
#مولامیفرمایند:
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكُمَا سَلاَمَ مُوَدِّعٍ لاَ قَالٍ وَ لاَ سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلاَ عَنْ مَلاَلَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلاَ عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اَللَّهُ اَلصَّابِرِينَ
سلام من به هر دوى شما، سلام وداع كنندهاى كه از روى خشنودى يا خسته دلى سلام نمىكند. اگر از خدمت تو باز مىگردم از روى خستگى نيست، و اگر در كنار قبرت مىنشينم از بدگمانى بدانچه خدا صابران را وعده داده نمىباشد.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
◾️شرح:
سرانجام امام در آخرين سخن خود خطاب به پيامبر و بانوى اسلام، زهراى مرضيه چنين مىگويد: «درود خدا بر شما هر دو باد، درود و سلام وداع كننده؛ نه وداع ناخشنود خستهدل، اگر از كنار قبرت باز گردم به خاطر سبب ملالت نيست، و اگر اقامت گزينم (و گريه و زارى) سر دهم هرگز به جهت سوءظن به وعدۀ نيك خداوند در مورد صابران و شكيبايان نمىباشد».
در روايت كافى در ذيل اين سخن چنين آمده است: «واه واها و الصّبر أيمن و أجمل و لو لا غلبة المستولين لجعلت المقام و اللّبث لزاما معكوفا و لأعولت إعوال الثّكلى على جليل الرّزيّة فبعين اللّه تدفن ابنتك سرّا و تهضم حقّها و تمنع إرثها و لم يتباعد العهد و لم يخلق منك الذّكر و إلى اللّه يا رسول اللّه المشتكى و فيك يا رسول اللّه أحسن العزاء و صلّى اللّه عليك و عليها السّلام و الرّضوان؛
آه آه! ولى شكيبايى مىكنم كه شكيبايى بهتر و زيباتر است و اگر بيم آن نبود كه نظام حاكم از جايگاه قبر تو آگاه شوند پيوسته در كنار قبر تو مىماندم و نالههايى همچون نالههاى مادرى كه به داغ فرزندش گرفتار شده، براى اين مصيبت بزرگ سر مىدادم. (اى رسول گرامى) خدا مىبيند كه دخترت پنهان به خاك سپرده مىشود و حقّش (آشكارا) بر باد مىرود و او را از ارثش محروم مىكنند حال آنكه زمان زيادى نگذشته و نامت فراموش نشده است.
اى رسول خدا اين شكايت را به درگاه حق و به نزد تو مىآورم. اى رسول خدا تسليت مرا بپذير! درود و سلام و رضوان خدا بر تو و بر دخترت زهرا باد».
از اين تعبيرات و آنچه در نهج البلاغه آمده به خوبى روشن مىشود كه حق نشناسان در زمان كوتاهى بعد از رحلت پيامبر چه مصائبى بر اهل بيت عليهم السّلام او و عزيزترين عزيزانش وارد كردند مصائبى كه على عليه السّلام را كه كوه شكيبايى و استقامت بود به لرزه درآورد و همچون مادر جوان مرده به گريه و ناله واداشت و عجب اينكه مدارك اين تهاجم بىرحمانه بر بيت وحى، در كتب اهل سنّت نيز به صورت گسترده آمده است.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🔷خطبه ۱۵۴[و من خطبة له عليهالسلام يذكر فيها فضائل أهل البيت]
#مولامیفرمایند: وَ نَاظِرُ قَلْبِ اَللَّبِيبِ بِهِ يُبْصِرُ أَمَدَهُ وَ يَعْرِفُ غَوْرَهُ وَ نَجْدَهُ
دَاعٍ دَعَا وَ رَاعٍ رَعَى فَاسْتَجِيبُوا لِلدَّاعِي وَ اِتَّبِعُوا اَلرَّاعِيَ
عاقل با چشم دل سر انجام كار را مىنگرد و پستى و بلندى آن را تشخيص مىدهد دعوت كنندۀ حق، (پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) دعوت خويش را به پايان رسانيد، و رهبر امّت به سرپرستى قيام كرد، پس دعوت كنندۀ حق را پاسخ دهيد و از رهبرتان اطاعت كنيد.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔶شرح:
امام عليه السّلام براى بيان فضايل اهل بيت عليهم السّلام نخست به سراغ مقدمهاى مىرود و اوصافى از نيكان هدايت يافته و منحرفان گمراه بيان مىكند، نخست مىفرمايد:
«عاقل با چشم دل، پايان كار را مىنگرد و اعماق و بلندىهاى آن را درك مىكند».
اشاره به اين كه انسان عاقل به ظواهر امر قناعت نمىكند؛ بلكه سعى مىكند فراز و نشيبها و عاقبت كار را بنگرد و مسير خود را به درستى تعيين كند؛ از بيراهه نرود و در كنار پرتگاهها گام برندارد.
سپس مىافزايد: «دعوت كنندهاى دعوت (به حق) كرد و رهبرى به امر سرپرستى قيام نمود. اكنون بر شما لازم است دعوت او را اجابت كنيد و از رهبرتان پيروى نماييد».
روشن است كه منظور از دعوت كننده، پيامبر اسلام(صلّى اللّه عليه و آله) است كه اساس و بنيان اسلام را بنا نهاد و منظور از راعى، أمير المؤمنين(عليه السّلام) است كه سرپرستى امّت را به فرمان خدا و پيامبر(صلّى اللّه عليه و آله) بر عهده گرفت.
اين سخن اشاره به آن دارد كه اگر با دقت بنگريد هم پيامبر خدا(صلّى اللّه عليه و آله) را مىشناسيد و هم جانشين به حق او را و با شناخت آن دو بزرگوار، ترديد و تأملى در اجابت دعوت و پيروى از رهبر باقى نخواهد ماند.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🔷خطبه ۱۵۴[و من خطبة له عليهالسلام يذكر فيها فضائل أهل البيت]
#مولامیفرمایند: قَدْ خَاضُوا بِحَارَ اَلْفِتَنِ وَ أَخَذُوا بِالْبِدَعِ دُونَ اَلسُّنَنِ وَ أَرَزَ اَلْمُؤْمِنُونَ وَ نَطَقَ اَلضَّالُّونَ اَلْمُكَذِّبُونَ
گروهى در درياى فتنهها فرو رفته بدعت را پذيرفته، و سنّتهاى پسنديده را ترك كردند، مؤمنان كنارگيرى كرده و گمراهان و دروغگويان به سخن آمدند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔶شرح:
آن گاه به گروه ديگرى كه در نقطۀ مقابل گروه اوّل قرار دارند اشاره كرده، مىفرمايد:
«آنها (دشمنان حق) در درياهاى فتنه فرو رفتند؛ بدعتها را گرفته و سنتها را رها نمودند (و كار به جايى رسيد كه) مؤمنان كنار رفتند (و سكوت اختيار كردند؛) ولى گمراهان و تكذيب كنندگان به سخن درآمدند» (قد خاضوا بحار الفتن، و أخذوا بالبدع دون السّنن. و أرز المؤمنون، و نطق الضّالّون المكذّبون) .
اين تعبيرات اشاره به گروههاى منحرفى دارد كه بعد از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله اطراف غاصبان خلافت را گرفتند و سرانجام كار به دست معاويه و يزيد و خونخواران «بنى اميّه و بنى مروان» رسيد. آرى، كار آنها ايجاد فتنهها مانند فتنۀ «جمل» و «صفين» و «نهروان» و بهرهگيرى از آن بود و همچنين ايجاد بدعتها در دين خدا و رها كردن سنتهاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كه در عصر خليفۀ سوّم و «بنى اميّه» از هر زمان آشكارتر بود.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🔷خطبه ۱۵۴[و من خطبة له عليهالسلام يذكر فيها فضائل أهل البيت]
#مولامیفرمایند: نَحْنُ اَلشِّعَارُ وَ اَلْأَصْحَابُ وَ اَلْخَزَنَةُ وَ اَلْأَبْوَابُ وَ لاَ تُؤْتَى اَلْبُيُوتُ إِلاَّ مِنْ أَبْوَابِهَا فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً
مردم! ما اهل بيت پيامبر(صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) چونان پيراهن تن او، و ياران راستين او، و خزانهداران علوم و معارف وحى، و درهاى ورود به آن معارف، مىباشيم كه جز از در، هيچ كس به خانهها وارد نخواهد شد، و هر كس از غير در وارد شود، دزد ناميده مىشود.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔶شرح:
امام عليه السّلام بعد از ذكر اين مقدمه (بيان اوصاف عاقلان و گمراهان) به بيان بخشى از فضايل اهل بيت عليهم السّلام پرداخته، چنين مىگويد:
«ما محرم اسرار (پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله) و ياران راستين او و گنجينه داران و درهاى علوم وى هستيم و به خانهها تنها بايد از درهاى آن وارد شد، و هر كس كه از غير در وارد شود سارقش مىنامند!» (نحن الشّعار و الأصحاب، و الخزنة و الأبواب؛ و لا تؤتى البيوت إلاّ من أبوابها؛ فمن أتاها من غير أبوابها سمّي سارقا) .
اشاره به اين كه ما از همه به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نزديكتريم (توجه داشته باشيد كه شِعار به معناى لباس زيرين است كه با پوست تن تماس دارد) و علم و دانش آن حضرت به ما رسيده است و هر كس مىخواهد به تعليمات آن وجود مقدّس و هدايتهاى او راه يابد بايد از طريق ما وارد شود. اين تعبيرات در واقع برگرفته از روايات خود پيامبر اكرم(صلّى اللّه عليه و آله) دربارۀ اهل بيت عليهم السّلام عموما و حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسّلام) خصوصا مىباشد.
احاديثى مانند حديث ثقلين كه تمام مسلمين را تا روز قيامت به قرآن و اهل بيت عليهم السّلام ارجاع مىدهد و حديث «انا مدينة العلم و علىّ بابها فمن اراد العلم فليأت الباب؛ من شهر علمم و على در آن است هر كس علم مىخواهد بايد از در وارد شود».
جالب اين كه ابن ابى الحديد هنگامى كه به تفسير اين بخش از خطبه مىپردازد، مىگويد: آن چه على(عليه السّلام) در اين خطبه به آن اشاره كرده، تنها عشرى از اعشار فضايلى است كه پيامبر اكرم(صلّى اللّه عليه و آله) در روايات بسيار دربارۀ آن حضرت بيان فرموده است. سپس مىافزايد: منظور من در اينجا رواياتى كه اماميه در زمينۀ امامت على(عليه السّلام) به آن استدلال كردهاند، نيست، بلكه منظور رواياتى است كه بزرگان حديث اهل سنت در كتابهاى خود از فضايل على(عليه السّلام) آوردهاند و من مختصرى از آن را در اين جا مىآورم.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🔷خطبه ۱۵۴[و من خطبة له عليهالسلام يذكر فيها فضائل أهل البيت]
#مولامیفرمایند: منها فِيهِمْ كَرَائِمُ اَلْقُرْآنِ وَ هُمْ كُنُوزُ اَلرَّحْمَنِ إِنْ نَطَقُوا صَدَقُوا وَ إِنْ صَمَتُوا لَمْ يُسْبَقُوا
مردم! در بارۀ اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آيات كريمۀ قرآن نازل شد آنان گنجينههاى علوم خداوند رحمانند اگر سخن گويند، راست گويند، و اگر سكوت كنند بر آنان پيشى نجويند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔶شرح:
در اين بخش از خطبه امام(عليه السّلام) براى خنثى كردن تبليغاتى كه «بنى اميّه» به طور مستمر بر ضد اهل بيت عليهم السّلام داشتند و هماهنگىهاى بعضى از جيره خواران و مزدوران كه ظاهرا در لباس ارباب حديث با آنها مىنمودند، اشاره به گوشهاى از فضايل اهل بيت(عليهم السّلام) مىكند تا در برابر آن هجمۀ سنگين تبليغاتى مردم آنها را فراموش نكنند؛
مىفرمايد: «آيات كريمۀ قرآن دربارۀ آنها (پيامبر و اهل بيتش عليهم السّلام) نازل شده، آنها گنجينههاى علوم خداى رحمانند. اگر سخن بگويند راست مىگويند و اگر سكوت كنند كسى بر آنها پیشی نمیگیرد.
جملۀ «فيهم كرائم القرآن» ممكن است به همان معنا باشد كه گفته شد يا به اين معنا كه آيات كريمۀ قرآن و تفسير آن نزد آنهاست. مطابق اين تفسير، جملۀ مزبور اشارهاى به مفهوم حديث «ثقلين» است كه مىگويد: اهل بيت(عليهم السّلام) هرگز از قرآن جدا نمىشوند.
تعبير به «كنوز» (گنجها) اشاره به اين است كه تعليمات و احكام گران بهاى الهى نزد آنهاست؛ زيرا هميشه اشياى نفيس را در گنج ذخيره مىكنند. جملۀ «إن نطقوا صدقوا» يكى از اوصاف برجستۀ اهل بيت(عليهم السّلام) را كه همان صدق در كلام است و با آيۀ «كُونُوا مَعَ اَلصّٰادِقِينَ» هماهنگ است، بازگو مىكند.
جملۀ «إن صمتوا لم يسبقوا» اشاره به اين است كه سكوت آنها هرگز به معناى ناتوانى در پاسخگويى نيست؛ بلكه به مقتضاى مصلحت و حكمت است لذا كسى نمىتواند بر آن پيشى بگيرد. يا اين كه ابهت آنها به قدرى است كه هرگاه سكوت كنند، كسى را ياراى سخن و اظهار وجود در برابر آنها نيست.
به هر حال، اين صفات چهار گانه كه در اهل بيت پيامبر(صلّى اللّه عليه و آله) است، مقام آنها را از ديگران ممتاز مىسازد و عظمت الهى و علمى آنها را نشان مىدهد.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🔷خطبه ۱۵۴[و من خطبة له عليهالسلام يذكر فيها فضائل أهل البيت]
#مولامیفرمایند: فَلْيَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ وَ لْيُحْضِرْ عَقْلَهُ وَ لْيَكُنْ مِنْ أَبْنَاءِ اَلْآخِرَةِ فَإِنَّهُ مِنْهَا قَدِمَ وَ إِلَيْهَا يَنْقَلِبُ
پس بايد امام و راهنماى مردم به مردم راست بگويد، و راه خرد پيمايد و از فرزندان آخرت باشد كه از آنجا آمده و بدانجا خواهد رفت.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔶شرح:
سپس براى تأكيد اين مطلب كه هدف ستايش و مداحى نيست، مىافزايد: «راهنماى جمعيّت بايد به افراد خود راست بگويد و عقل و خرد را حاضر سازد و از فرزندان آخرت باشد؛ چرا كه از آن جا آمده و به آن جا باز مىگردد» (فليصدق رائد أهله ، و ليحضر عقله، و ليكن من أبناء الآخرة، فإنّه منها قدم، و إليها ينقلب) . واژۀ «رائد» در اصل به معناى كسى است كه در پيشاپيش قافله حركت مىكند و براى يافتن آب و چراگاه جستجو مىنمايد. اگر چنين كسى دروغگو باشد، اهل قافله خود را گرفتار خطر مىسازد، انتخاب اين تعبير در جملۀ ياد شده اشاره به اين نكتۀ لطيف است كه اگر من ويژگىهاى اهل بيت عليهم السّلام را براى شما شرح مىدهم به منزلۀ كسى هستم كه ضرورىترين وسيلۀ زندگى را براى پيروانش فراهم مىسازد. جملۀ «فإنّه منها قدم و...» (انسان از آخرت آمده و به سوى آن باز مىگردد) ممكن است اشاره به مفهوم «إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ» (ما از خداييم و به سوى او باز مىگرديم) باشد. يا به تعبير ديگر آخرت در اين جا به معناى ماوراى طبيعت است. بعضى از شارحان نهج البلاغه گفتهاند: معناى اين جمله آن است كه «ما براى آخرت آفريده شدهايم» همان گونه كه در بعضى از كلمات امام عليه السّلام آمده است: «الا فما يصنع بالدّنيا من خلق للآخرة؛ كسى را كه براى آخرت آفريده شده با دنيا چكار؟»
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🔷خطبه ۱۵۴[و من خطبة له عليهالسلام يذكر فيها فضائل أهل البيت]
#مولامیفرمایند: فَالنَّاظِرُ بِالْقَلْبِ اَلْعَامِلُ بِالْبَصَرِ يَكُونُ مُبْتَدَأُ عَمَلِهِ أَنْ يَعْلَمَ أَ عَمَلُهُ عَلَيْهِ أَمْ لَهُ فَإِنْ كَانَ لَهُ مَضَى فِيهِ وَ إِنْ كَانَ عَلَيْهِ وَقَفَ عَنْهُ
پس آن كه با چشم دل بنگرد، و با ديدۀ درون كار كند آغاز كارش آن است كه بينديشد: آيا عمل او به سود او است يا زيان او اگر به سود است ادامه دهد، و اگر زيانبار است توقف كند
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔶شرح:
آن گاه در ادامۀ اين سخن با توجه به آن چه در فراز قبل دربارۀ امامان اهل بيت (عليهم السّلام) آمده هشدار مىدهد كه با دقت هر چه بيشتر، مراقب اعمال خويش باشند و راهى كه را آن امامان يعنى گنجينههاى علم الهى و آگاهان بر قرآن ارائه مىدهند، بپويند و در آغاز هر كار در نتيجه و پايان آن بينديشند و تصميم بگيرند؛
مىفرمايد: «آن كس كه با چشم دل مىبيند و با بينايى عمل مىكند بايد در آغاز هر كار بينديشد كه آيا آن عمل به سود اوست يا به زيان او؛ اگر به سود اوست ادامه دهد و اگر به زيانش مىباشد از عمل باز ايستد» (فالنّاظر بالقلب، العامل بالبصر، يكون مبتدأ عمله أن يعلم: أ عمله عليه أم له؟! فإن كان له مضى فيه، و إن كان عليه وقف عنه) .
در واقع، امام (عليه السّلام) شرط پيروزى را سه چيز شمرده كه هر سه از شاخههاى علم و دانش است. انديشيدن در اصل كار و عمل كردن با بصيرت و آگاهى و مطالعه دربارۀ نتيجه آن كار كه آيا به سود است يا زيان؟
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🔷خطبه ۱۵۴[و من خطبة له عليهالسلام يذكر فيها فضائل أهل البيت]
#مولامیفرمایند: فَإِنَّ اَلْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ فَلاَ يَزِيدُهُ بُعْدُهُ عَنِ اَلطَّرِيقِ اَلْوَاضِحِ إِلاَّ بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ وَ اَلْعَامِلُ بِالْعِلْمِ كَالسَّائِرِ عَلَى اَلطَّرِيقِ اَلْوَاضِحِ
زيرا عمل كنندۀ بدون آگاهى چون روندهاى است كه بيراهه مىرود پس هر چه شتاب كند از هدفش دورتر مىماند و عمل كنندۀ از روى آگاهى، چون روندهاى بر راه راست است.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔶شرح:
سپس به دليل آن پرداخته و با تشبيه زيبايى فرق ميان عالم و جاهل را روشن مىسازد و مىفرمايد: «زيرا آن كس كه بدون آگاهى (و مطالعه كافى) به انجام دادن كار پردازد همچون كسى است كه از بى راهه مىرود و چنين كسى هر قدر جلوتر مىرود از منزل مقصود فاصله بيشترى مىگيرد ولى آن كس كه از روى آگاهى عمل مىكند همچون رهروى است كه در جادۀ روشن گام بر مىدارد (و به زودى به مقصد مىرسد)».
چه تشبيه جالبى! افراد دانا و نادان هر دو در تلاشند؛ ولى دانا چون در جادۀ اصلى حركت مىكند لحظه به لحظه به مقصد نزديكتر مىشود؛ ولى نادان چون در بى راهه گام بر مىدارد لحظه به لحظه از مقصد دورتر مىشود و به تعبير ديگر تلاشهاى او نتيجه معكوس دارد.
در سخنان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تعبير جالب ديگرى از اين مطلب نقل شده است: «من عمل على غير علم كان ما يفسد اكثر ممّا يصلح؛ كسى كه بدون آگاهى عملى انجام دهد آن چه را خراب مىكند بيش از آن است كه آباد مىكند».
و در حديثى از امام صادق عليه السّلام مىخوانيم: «العامل على غير بصيرة كالسّائر على غير الطّريق لا يزيده سرعة السّير إلاّ بعدا؛ كسى كه بدون آگاهى عمل كند مانند رهروى است كه در غير مسير گام بر مىدارد كه هر چه سريعتر سير كند از مقصد دورتر مىشود».
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🔷خطبه ۱۵۴[و من خطبة له عليهالسلام يذكر فيها فضائل أهل البيت]
#مولامیفرمایند: فَلْيَنْظُرْ نَاظِرٌ أَ سَائِرٌ هُوَ أَمْ رَاجِعٌ
پس بيننده بايد به درستى بنگرد آيا روندۀ راه مستقيم است يا واپس گرا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔶شرح:
و در پايان اين بخش امام عليه السّلام چنين نتيجه مىگيرد، مىفرمايد: «حال كه چنين است هر شخص بايد بنگرد آيا (به سوى مقصد) پيش مىرود يا به عقب باز مىگردد؟!» (فلينظر ناظر أ سائر هو أم راجع؟!) . اين تعبير نشان مىدهد كه افراد نا آگاه نه تنها با تلاشهاى خود به مقصد نزديك نمىشوند بلكه گاهى با تلاشهاى خود درست در جهت ضد آن گام بر مىدارند.
نكته: مشكل بزرگ در دنياى كنونى و زندگیهای الان، امكانات و وسايل زندگى بيش از هر زمان آماده است. قواى مختلف طبيعت به تسخير انسان در آمده و زحمتها را از دوش او برداشته و بر دوش صنايع سبك و سنگين افكنده است. ذخاير زمين يكى پس از ديگرى كشف شده و در اختيار انسانها قرار گرفته است. حجم ثروت و نعمت از هر زمانى بيشتر است؛ ولى با اين حال گروه عظيمى از مردم دنيا با فقر و بدبختى دست به گريبانند و هر سال جمعيّت عظيمى از گرسنگى جان مىدهند؛ جنگها و بيمارىها قربانى زيادى مىگيرد.
اگر درست بنگريم، مىبينيم عامل اصلى يا ضعف مديريتهاست و يا خيانت در امانتهاى الهى كه آن نيز با دقت به ضعف مديريت باز مىگردد؛ زيرا پيشرفت در امانت است نه خيانت. خيانت آثار مقطعى دارد ولى در دراز مدت نتيجه منفى آن دامان خائن را مىگيرد. اساسا در يك جامعه بدبخت نمىتوان خوشبخت زندگى كرد. اگر به توصيۀ ياد شده كه در كلام امام و سائر معصومين عليهم السّلام آمده است عمل مىشد آگاهان را براى مديريتها بر مىگزيدند و هر كارى را به اهلش مىسپردند. آنها نيز مرتكب خيانت نمىشدند؛ دنيا چهرۀ ديگرى داشت.
ولى افسوس چون كارها به دست اهلش نيست، تلاشها نتيجۀ معكوس مىدهد و مردم جهان را از مقصد اصلى، يعنى آرامش و بىنيازى و سعادت دور مىسازد و نعمتهاى عظيم خداداد در مسيرهاى غلط تباه و نابود مىشود.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسمالله الرّحمن الرّحيم "
✨بیا باهم نهجالبلاغه بخوانیم✨
🔷خطبه ۱۵۴[و من خطبة له عليهالسلام يذكر فيها فضائل أهل البيت]
#مولامیفرمایند: وَ اِعْلَمْ أَنَّ لِكُلِّ ظَاهِرٍ بَاطِناً عَلَى مِثَالِهِ فَمَا طَابَ ظَاهِرُهُ طَابَ بَاطِنُهُ وَ مَا خَبُثَ ظَاهِرُهُ خَبُثَ بَاطِنُهُ
و بدان كه هر ظاهرى باطنى متناسب با خود دارد آنچه ظاهرش پاكيزه، باطن آن نيز پاك و پاكيزه است و آنچه ظاهرش پليد، باطن آن نيز پليد است
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔶شرح:
در اين بخش از خطبه، امام عليه السّلام براى تكميل آن چه در بخشهاى سابق آمد راه شناخت نيكان از بدان را نشان مىدهد، مىفرمايد: بدان هر ظاهرى باطنى دارد همانند خود، آن چه ظاهرش پاك و خوب است باطنش نيز پاك و خوب است و آن چه ظاهرش خبيث و بد است باطنش نيز خبيث است.
اين يك قاعدۀ كلى است كه مىتواند در بسيارى از موارد راهگشاى انسان در مسألۀ شناخت افراد و جوامع بشرى و تشكيلات مختلف اجتماعى و سياسى و عقيدتى باشد (هر چند مانند هر قاعدۀ كلى ممكن است استثناهايى داشته باشد) زيرا معمولا اعمال انسانها بازتاب افكار و اخلاق و صفات درونى آنهاست و ظاهر آنان تراوشى از باطنشان است؛ همان گونه كه در ضرب المثل معروف نقل شده: «از كوزه همان برون طراود كه در اوست».
بر اين اساس هنگامى كه باطن كسى براى ما مشكوك شود بايد در اعمال او دقت كنيم و از لابهلاى آن به باطن او پى ببريم. قرآن مجيد نيز اين حقيقت را در آيات مختلف تأييد كرده و دربارۀ منافقان گاه مىفرمايد: «قَدْ بَدَتِ اَلْبَغْضٰاءُ مِنْ أَفْوٰاهِهِمْ وَ مٰا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ» ؛ نشانههاى عداوت آنها از دهان و كلامشان آشكار شده و آن چه در دلهايشان پنهان مىدارند از آن مهمتر است».
و در جاى ديگر مىفرمايد: «وَ لَوْ نَشٰاءُ لَأَرَيْنٰاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمٰاهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ اَلْقَوْلِ» ؛ اگر ما بخواهيم منافقان را به تو نشان مىدهيم تا آنها را به قيافههاشان بشناسى، هر چند مىتوانى آنها را از سخنانشان بشناسى».
و در جاى ديگر مىفرمايد: « «وَ اَلْبَلَدُ اَلطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبٰاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ اَلَّذِي خَبُثَ لاٰ يَخْرُجُ إِلاّٰ نَكِداً» ؛ سرزمين پاكيزه گياهش (پاكيزه) به فرمان پروردگار مىرويد؛ اما سرزمين خبيث و بد جز گياه ناچيز و بى ارزش از آن نمىرويد».
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#کلامامیر
#نهجالبلاغهخوانی
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفرَج
#اَللّٰهُمَّالْعَنِالْجِبْتَوَالطّٰاغُوتَوَالنَعثل
🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/qa_alghadir