eitaa logo
بنیاد بین المللی غدیر قزوین
2.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
178 فایل
﷽ 💠کانال بنیاد بین المللی غدیر استان قزوین ویژه اطلاع رسانی ⁦✍️⁩ #مسابقات_ملی_کتابخوانی⁦ ⁦✍️⁩ #کلاس_های_نهج_البلاغه ⁦✍️⁩ #اخبار_غدیری_و_بازتاب_خبری به دوستداران خدمت به مکتب اهل بیت(ع) ارتباط با ادمین و مسئول تبادل و تبلیغات https://eitaa.com/Hosein7174
مشاهده در ایتا
دانلود
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اَللَّهُ ثَوْبَ اَلذُّلِّ وَ شَمِلَهُ اَلْبَلاَءُ كسى كه جهاد را ناخوشايند دانسته و ترك كند، خدا لباس ذلّت و خوارى بر او مى‌پوشاند، و دچار بلا و مصيبت مى‌شود. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سپس امام عليه السّلام به جنبه‌هاى منفى ترك جهاد پرداخته و به هفت نكته، در عبارات كوتاه و پر معنا، اشاره مى‌فرمايد كه هر كدام از آنها، اشاره به يكى از پيامدهاى منفى جهاد دارد: نخست اين كه هر كس، آن را از روى بى‌اعتنايى ترك گويد، خداوند لباس ذلّت و خوارى بر تنش مى‌پوشاند. (و همان گونه كه لباس، بر تمام بدن احاطه مى‌كند، ذلّت و خوارى، تمام زندگى او را فرا مى‌گيرد). تعبير به «رغبة عنه» اشاره به اين است كه افرادى، بر اثر عذر و ناتوانى و بيمارى و نقص عضو، قادر به جهاد نيستند، از اين حكم مستثنايند، همان گونه كه در آيات قرآن نيز به آن اشاره شده است. ‮دوم اين كه: بلا، از هر سو، او را احاطه مى‌كند. چرا كه چنين شخص يا جامعه‌اى، به خانه يا شهر بى‌دفايى مى‌ماند كه حيوانات درنده و موجودات موذى، از هر سو، به آن هجوم مى‌آورند و براحتى در آن وارد مى‌شوند. آرى، ديوار پولادين جهاد است كه جلو اين گونه بلاها را مى‌گيرد و انسان هاى درنده‌خو و موذى را، دور مى‌سازد. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : وَ دُيِّثَ بِالصَّغَارِ وَ اَلْقَمَاءَةِ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ و كوچك و ذليل مى‌گردد، دل او در پردۀ گمراهى مانده 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سوم اين كه: «چنين كسى، گرفتار حقارت و پستى مى‌گردد». چرا حقير و پست نشود، در حالى كه سرمايۀ عظمت و سربلندى، يعنى جهاد را، از كف داده و تهى دست باقى مانده است‌؟ درست است كه اين جمله، با جمله نخست، قريب المعنى است، ولى تفاوت ظريفى با آن دارد. در آنجا، سخن از ذلّت است و در اينجا، سخن از حقارت و پستى. اين دو مفهوم، مختلفند ولى لازم و ملزوم هم. ‮چهارمين مصيبتى كه دامن ترك كنندۀ جهاد را مى‌گيرد اين است كه «عقل و فهم او تباه مى‌‌شود». افراد ضعيف و ناتوان و مغلوب و شكست خورده، دائما، گرفتار توهّم‌اند و ارزيابى واقعيات، آن چنان كه هست براى آنها مشكل است. وحشت از دشمن، سبب مى‌شود كه گرفتار كابوسى از تخيّلات هولناك گردند، يا اين كه براى پيروزى، دست به دامن خرافات بزنند و به جاى جست و جوى پيروزى در سايه شمشيرها در ميدان نبرد، مثلا به ساحران و جادوگران پناه ببرند. اين طور افراد، در طول تاريخ، نمونه‌هاى متعددى دارد. روشن است كه تنها، افراد ضعيف و ناتوان، به اين امور خرافى پناه مى‌برند، ولى مجاهدان شجاع، از اين موهومات، بيگانه‌اند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : وَ أُدِيلَ اَلْحَقُّ مِنْهُ، بِتَضْيِيعِ اَلْجِهَادِ وَ سِيمَ اَلْخَسْفَ وَ مُنِعَ اَلنَّصَفَ و حق از او روى مى‌گرداند، به جهت ترك جهاد، به خوارى محكوم و از عدالت محروم است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮پنجم اين كه «به خاطر ضايع كردن جهاد، حق، از او گرفته مى‌شود »، چرا كه - همان گونه كه در ضرب المثل معروف آمده است - حق، گرفتنى است و نه دادنى. زورگويان جهانخوار و غاصبان طغيانگر هرگز حق را به صاحبان حق نسپرده‌اند، بلكه بايد قوى شد و حقّ‌ خويش را از چنگال آنها گرفت. در كلمات مبارك امام(عليه السّلام) در خطبۀ ۲۹ آمده است كه: (لا يدرك الحقّ‌ الاّ بالجدّ)، حق، جز با تلاش به دست نمى‌آيد. ششم اين كه: «چنين كسى، به راه محو و نابودى كشانده مى‌شود». با توجه به اين كه خسف و خسوف، به محو شدن نور ماه گفته مى‌شود و نيز فرو رفتن و ناپديد شدن در زمين، و «سيم» از مادّه «سوم» به معناى «دنبال چيزى حركت كردن» آمده است، مفهوم جمله، چنين مى‌شود كه تاركان جهاد، در واقع، در طريق محو و نابودى خويش گام برمى‌دارند و در طول تاريخ، كرارا، ديده شده كه اقوام و ملّت‌هايى بر اثر سستى در جهاد، خود و كشورشان از صفحۀ جهان محو شدند. هفتم اين كه «از عدالت محروم مى‌گردد، دليل اين معنا، روشن است، زيرا، طرفداران عدالت، غالبا، در اقليتند. اگر در اقليّت كمى نباشند، از نظر كيفيّت و قدرت، در اقليت هستند. به همين دليل، سلطه‌گران سود پرست، تا آنجا كه به اصطلاح، كاردشان ببرد، پيش مى‌روند و حقوق ملت‌هاى مظلوم را پايمال مى‌كنند و پيوسته بر مال و جاه و جلال خود مى‌افزايند. ملت‌هاى مظلوم و ستمديده، تنها، در سايۀ جهاد مى‌توانند عدالت اجتماعى را تحقّق بخشند و از فشار ظلم و ستم آنان برهند. به اين ترتيب، مى‌بينيم كه امام، در اين چند خط از خطبه، چه حقايق مهمى را دربارۀ آثار بزرگ جهاد در سرنوشت جوامع انسانى، بيان كرده و ترسيمى بسيار منطقى از مسألۀ جهاد و فلسفۀ آن را نشان داده است. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : أَلاَ وَ إِنِّي قَدْ دَعَوْتُكُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلاَءِ اَلْقَوْمِ لَيْلاً وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلاَناً وَ قُلْتُ لَكُمُ اُغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُمْ آگاه باشيد! من شب و روز، پنهان و آشكار، شما را به مبارزه با شاميان دعوت كردم و گفتم پيش از آن كه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد كنيد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در اين فراز از خطبۀ امام(عليه السّلام) بعد از ذكر آن مقدّمۀ كوتاه و بسيار پر معنا و پر محتوا، وارد ذى المقدمه مى‌شود و انگشت روى يك نمونۀ بارز از پيامدهاى شوم ترك جهاد گذارده، مى‌فرمايد: «آگاه باشيد! من شب و روز، پنهان و آشكار شما را به مبارزۀ با اين گروه (معاويه و حاكمان شام) فرا خواندم و گفتم پيش از آن كه آنها با شما نبرد كنند، با آنان بجنگيد. گفتم كه در طبيعت اين گروه ظالم و ستمگر، تجاوزگرى نهفته است و هر زمان كه فرصت پيدا كنند، از كشتن بى‌گناهان و اسير كردن زن و فرزند و غارت كردن اموالتان، دريغ نمى‌ورزند، پس عقل و شرع به شما اجازه مى‌دهد كه توطئه‌هاى آنها را در نطفه خفه كنيد و قدرت آنان را قبل از تهاجمشان در هم بشكنيد و آتش فتنه را بدين وسيله خاموش كنيد. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : فَوَاللَّهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلاَّ ذَلُّوا به خدا سوگند، هر ملّتى كه درون خانۀ خود مورد هجوم قرار گيرد، ذليل خواهد شد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت، سپس به استدلال مهم و روشنى در اين زمينه پرداخته و مى‌فرمايد: «به خدا سوگند! هر زمان، قوم و ملّتى، در درون خانه‌اش، مورد هجوم دشمن قرار گرفته، ذليل و خوار شده است». روشن است آنهايى كه در درون خانۀ خود، مورد تهاجم دشمن قرار مى‌گيرند، به آسانى روحيه خود را از دست مى‌دهند و احساس شكست مى‌كنند و همين امر، به شكست آنها مى‌انجامد. از سوى ديگر مهاجم، هيچ گاه رعايت حفظ مصالح خانه و كاشانه و شهر و ديار قومى را كه مورد هجوم واقع شده‌اند نمى‌كند، مى‌زند و مى‌كوبد و ويران مى‌كند و پيش مى‌آيد، ولى صاحب خانه ناچار است اين امور را رعايت كند، چرا كه سرمايه‌هاى او را تشكيل مى‌دهد و همين گونه ملاحظات، فعّاليت آنها را محدود مى‌كند و اى بسا منجر به شكست مى‌شود. هنگامى كه جمعيّتى در خانۀ خود مورد هجوم قرار مى‌گيرد، زن و فرزندان و كودكان در لابه‌لاى جنگجويان قرار مى‌گيرند. مهاجم، بى‌پروا خون مى‌ريزد و پيش مى‌آيد، ولى صاحب خانه، مجبور به رعايت مسائل انسانى مربوط به خويش است. اين امر نيز كار او را به كندى مى‌كشاند. مجموع اين امور و امورى ديگر، دليل بر شكست قومى است كه در خانه خود مورد تهاجم قرار گيرند. به همين دليل، در غزوات اسلامى، هميشه (جز در بعضى از موارد استثنايى كه شرايط خاصى وجود داشته، مانند جنگ احزاب) دستور داده مى‌شد كه جنگجويان، به خارج شهر و به استقبال دشمن بروند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : فَتَوَاكَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَيْكُمُ اَلْغَارَاتُ وَ مُلِكَتْ عَلَيْكُمُ اَلْأَوْطَانُ امّا شما سستى به خرج داديد، و خوارى و ذلّت پذيرفتيد، تا آنجا كه دشمن پى در پى به شما حمله كرد و سر زمين‌هاى شما را تصرّف نمود. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سپس امام عليه السّلام به عنوان نتيجه گيرى مى‌فرمايد: «ولى شما، هر كدام، مسئوليت را به گردن ديگرى انداختيد و دست از يارى هم برداشتيد تا آنجا كه مورد هجوم پى در پى دشمن واقع شديد و سرزمين‌هايتان از دست رفت. تواكل، در اصل واگذارى هر كس كار خود را به ديگرى است. و به تعبيرى ديگر، مفهومش اين است كه هر كس مسئوليت را از خود سلب كند و بر عهده ديگرى بگذارد و در نتيجه ميدان خالى شود. تخاذل، اين است كه هر كسى از يارى ديگرى چشم بپوشد و او را به حال خود رها سازد، در نتيجه، رشتۀ اتّحاد گسيخته شود و دشمن، بى آن كه احساس رادع و مانعى كند، حمله‌ور شود و اين يكى از بدترين و زشت‌ترين صفات در جوامع بشرى است كه افراد، مسئوليت‌ها را از خود سلب كرده به گردن ديگران بيندازند و هر كس به كار خويش پردازد و اگر برادر يا برادرانش مورد تهاجم قرار گيرند، آنها را تنها بگذارد. و نتيجۀ اين كار، همان است كه مولا در سخن بالا فرموده است، يعنى دشمن جسور مى‌شود و پى در پى حمله مى‌كند و شهرها و آبادى‌ها يكى بعد از ديگرى، در برابر او سقوط مى‌كند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : وَ هَذَا أَخُو غَامِدٍ وَ قَدْ وَرَدَتْ خَيْلُهُ اَلْأَنْبَارَ وَ قَدْ قَتَلَ حَسَّانَ بْنَ حَسَّانَ اَلْبَكْرِيَّ وَ أَزَالَ خَيْلَكُمْ عَنْ مَسَالِحِهَا و اينك، فرماندۀ معاويه، (مرد غامدى) با لشكرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من، «حسّان بن حسّان بكرى» را كشته و سربازان شما را از مواضع مرزى بيرون رانده است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سپس امام عليه السّلام به عنوان بيان يك شاهد زندۀ عينى، به شرح ماجراى دردناك حمله اخو غامد، (سفيان بن عوف غامدى) پرداخته، چنين مى‌فرمايد: ‮(و اين مرد غامدى است كه ارتش و سواره‌نظام او به شهر انبار وارد شده است و حسان بن حسان بكرى را كشته است، و سواره‌نظامش سواره‌نظام شما را از محل سلاحها يعنى از آن مرزى كه محافظت مى‌كردند بيرون كرد.) «أخو غامد» برادر غامد، يعنى از طايفۀ غامد است؛ «خيل» به معناى اسب است، و در اينجا يعنى سواره‌نظام؛ «انبار» شهرى بوده در شرق فرات كه به طرف ايران نزديك بوده. در كنارۀ فرات دو شهر روبروى هم قرار داشته يكى «هيت» در طرف غرب، كسانى كه از طرف شام مى‌آمدند اوّل به «هيت» مى‌رسيدند، و ديگرى «انبار» در طرف شرق فرات. بنابراين ارتش سفيان بن عوف غامدى كه از شام مى‌آمدند اوّل وارد شهر هيت شده‌اند، بعد آنقدر جرأت پيدا كرده‌اند كه از شط فرات هم گذر كرده و وارد شهر «انبار» شده‌اند. وقتى ارتش سفيان وارد «انبار» شد، حسّان بن حسّان به طرف دشمن آمد و فقط سى نفر با او همراهى كردند، ديگران سستى و فرار كردند، بالاخره كوتاهى كردند، حسّان با سى نفر در مقابل دشمن ايستاد و شهيد شد. كلام حضرت اگر «قَدْ قَتَلَ‌» باشد، يعنى اخو غامد حسّان را كشت؛ و اگر «قَدْ قُتِلَ‌» باشد، يعنى حسّان كشته شد. «مَسالح» جمع «مسلحة» است، يعنى محلّ سلاح؛ در مرزها به محلّهايى كه براى دشمن قابل نفوذ است، چون مرزداران در آن محلّها با سلاح هستند «مسالح» گفته شده است. بنابراين «عن مسالحها» يعنى از مرزهايى كه مورد حفاظت آنان بودند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ اَلرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ يَدْخُلُ عَلَى اَلْمَرْأَةِ اَلْمُسْلِمَةِ وَ اَلْأُخْرَى اَلْمُعَاهِدَةِ فَيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلْبَهَا وَ قَلاَئِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلاَّ بِالاِسْتِرْجَاعِ وَ اَلاِسْتِرْحَامِ به من خبر رسيده كه مردى از لشكر شام به خانۀ زنى مسلمان و زنى غير مسلمان كه در پناه حكومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره‌هاى آنها را به غارت برده، در حالى كه هيچ وسيله‌اى براى دفاع، جز گريه و التماس كردن، نداشته‌اند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سپس امام عليه السّلام از ميان جنايات اخو غامد و لشكر غارتگرش، انگشت روى نقطۀ حسّاس و بسيار دردناكى گذاشته و مى‌فرمايد: به من خبر رسيده است كه يكى از آنها، به خانۀ زن مسلمان و زن غير مسلمان ديگرى كه در پناه اسلام جان و مالش محفوظ بوده، وارد شده و خلخال و دستبند و گردن بندها و گوشواره‌هاى آنان را از تنشان بيرون آورده است، در حالى كه هيچ وسيله‌اى براى دفاع از خود، جز گريه و زارى و التماس نداشته‌اند، اشاره به اين كه احدى از مسلمانان آنجا به دفاع اين زن مسلمان و زن غير مسلمانى كه در پناه اسلام بوده، برنخاسته است! گويى، خاك مرگ بر سر همۀ آنها پاشيده بوده‌اند كه چنين ننگ آشكارى را براى خود پذيرفته‌اند، هم اموالشان به يغما رفته و هم نواميسشان مورد تعرّض قرار گرفته و هم پناهندگانشان مورد ظلم و ستم واقع شده‌اند. اين نكته قابل توجه است كه واژه «استرجاع» در كلمات مفسران نهج البلاغه، به دو معنا تفسير شده: نخست به «گريه و زارى كه توأم با هق‌هق و رفت و آمد صدا در گلو» است و ديگر گفتن كلمه «إِنّٰا لِلّٰهِ‌ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ‌ رٰاجِعُونَ‌» كه معمولا در مصائب سخت كه كارى از دست انسان ساخته نيست، گفته مى‌شود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : ثُمَّ اِنْصَرَفُوا وَافِرِينَ مَا نَالَ رَجُلاً مِنْهُمْ كَلْمٌ وَ لاَ أُرِيقَ لَهُمْ دَمٌ فَلَوْ أَنَّ اِمْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ كَانَ بِهِ عِنْدِي جَدِيراً لشكريان شام با غنيمت فراوان رفتندبدون اين كه حتّى يك نفر آنان، زخمى بردارد، و يا قطرۀ خونى از او ريخته شود، اگر براى اين حادثۀ تلخ، مسلمانى از روى تأسّف بميرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است!. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت، سپس مى‌افزايد: آنها بعد از اين همه جنايات، با غنائم فراوانى به شهر و ديار خود بازگشته‌اند بى آن كه حتّى يك نفر از آنان آسيب ببيند يا قطره خونى از آنها ريخته شود. امام(عليه السّلام) در اين بيان گويا از مطلبى كه اعماق وجود او را مى‌سوزاند، پرده بر مى‌گيرد و آن اين كه چرا مسلمان با ايمان، آن قدر در برابر حوادث، سستى به خرج دهد كه دشمن، بدون هيچ رادع و مانعى، به سرزمين او حمله كند اموال او را به غارت برد، حتى متعرّض نواميس او شود و بدون كمترين ضايعات، با دست پر، به خانۀ خود برگردد؟! آرى هيچ مسلمان غيرتمندى نمى‌تواند چنين حادثۀ دردناكى را تحمّل كند و اگر كسى از غصه و اندوه بميرد، جاى سرزنش نيست. جالب اين كه تجاوز به حريم و گرفتن زينت آلات زنان مسلمان و غير مسلمان و هتك احترام آنها در يك رديف شمرده شده و اين نشان مى‌دهد كه اوّلا اسلام، تا چه حدّ براى نواميس مردم اهمّيّت قائل است و ثانيا، تا چه اندازه خود را متعهد به دفاع از اقليت‌هايى كه در پناه اسلام زندگى مى‌كنند مى‌داند. به هر حال مقصود امام(عليه السّلام) بيان عمق فاجعه‌اى است كه انجام شده است. بديهى است اين سخن، ويژۀ ديروز و زمان‌هاى گذشته و حملۀ لشكر معاويه به شهر انبار نبوده و نيست، بلكه يك قاعدۀ كلّى است كه در زندگى مسلمانان امروز و فردا نيز صادق است. گويى امام(عليه السّلام) مسلمانان امروز را كه مورد تهاجم شرق و غرب غارتگر قرار گرفته و اموال و نواميس‌شان را به خطر انداخته‌اند و در دفاع از خود در برابر اين خونخواران و غارتگران، سستى به خرج مى‌دهند، مخاطب ساخته و همين سخنان را براى آنها بازگو مى‌كند كه اگر مرد مسلمانى، از تجاوز دژخيمان به سرزمين‌هاى مقدّس اسلامى و تجاوز به قبلۀ نخست آنها و غارت منابع و اموال و هتك نواميس و اعراضشان، از اندوه و غصه بميرد، در خور سرزنش نخواهد بود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : فَيَا عَجَباً عَجَباً وَ اَللَّهِ يُمِيتُ اَلْقَلْبَ وَ يَجْلِبُ اَلْهَمَّ مِنَ اِجْتِمَاعِ هَؤُلاَءِ اَلْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند، اين واقعيّت قلب انسان را مى‌ميراند و دچار غم و اندوه مى‌كند كه شاميان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرّقيد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در اين بخش از خطبه، امام به تحليل ديگرى دربارۀ عوامل شكست و عقب نشينى مردم كوفه و عراق، توأم با ملامت و سرزنش مى‌پردازد، باشد كه با اين بيان روح خفتۀ آنها را بيدار كند و پيش از آن كه اوضاع كشور آنها، بدتر شود بپا خيزند و به دفع دشمن بپردازند. نخست مى‌فرمايد: «شگفتا، شگفتا! به خدا سوگند! قلب را مى‌ميراند و غم و اندوه را (به روح انسان) سرازير مى‌كند كه آنها (شاميان غارتگر) در مسير باطل خود، چنين متّحدند و شما، در طريق حقّتان، اين گونه پراكنده و متفرّق، هميشه، تعجّب و شگفتى، از امورى است كه با جريان طبيعى، سازگار نيست و علل ناشناخته يا نامأنوسى دارد. طبيعت امر چنين اقتضا مى‌كند كه طرفداران حق به خاطر ايمان محكمى كه به آن دارند، محكم بايستند و از آن دفاع كنند، ولى طرفداران باطل چون انگيزۀ نيرومندى براى دفاع از آن ندارند، نسبت به حمايت از آن سست و ناتوان باشند، ولى اگر ديديم طرفداران حق پراكنده و بى‌اراده و سست و ضعيفند، امّا طرفداران باطل متّحد و منسجم و در راه خود مصمّم هستند، سبب شگفتى مى‌شود. اهل عراق، پيشوايشان على(عليه السّلام) بود كه گذشته از وصيّت مسلّم پيامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) دربارۀ ولايت او، همۀ مردم مكّه و مدينه، از مهاجران و انصار و غير آنها و غالب مناطق ديگر، با او بيعت كردند و دلائل حقّانيتش، از افكار و اعمال و زهد و عدالتش نمايان بود، امّا غارتگران شام به دنبال مردى طغيانگر و جاه‌طلب كه سوابق زشت خاندان او در اسلام و جاهليت، بر كسى پوشيده نبود، سر به شورش در برابر امام بر حق برداشته بودند با اين حال آيا جاى تعجّب نيست که آنها پشت سر پيشواى خود بايستند و اينها اين چنين پيمان شکنى کنند؟! 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : فَقُبْحاً لَكُمْ وَ تَرَحاً حِينَ صِرْتُمْ غَرَضاً يُرْمَى يُغَارُ عَلَيْكُمْ وَ لاَ تُغِيرُونَ وَ تُغْزَوْنَ وَ لاَ تَغْزُونَ وَ يُعْصَى اَللَّهُ وَ تَرْضَوْنَ زشت باد روى شما و از اندوه رهايى نيابيد كه آماج تير بلا شديد!.به شما حمله مى‌كنند، شما حمله نمى‌كنيد؟! با شما مى‌جنگند، شما نمى‌جنگيد؟! اين گونه معصيت خدا مى‌شود و شما رضايت مى‌دهيد؟ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮اينجاست كه امام(عليه‌السّلام)، شديدا ناراحت مى‌شود و آنها را زير شلاّق سرزنش و ملامت مى‌گذارند، چرا كه سزاوار چنين سرزنش تند و تلخى بودند؛ مى‌فرمايد: «روى شما زشت باد! و همواره غم و اندوه قرينتان باشد! چرا كه (آن چنان سستى و پراكندگى به دشمن نشان داديد كه) هدف تيرها قرار گرفته‌ايد. پى در پى، به شما حمله مى‌كنند و شما به حملۀ متقابل دست نمى‌زنيد، با شما مى‌جنگند و شما، با آنها پيكار نمى‌كنيد! معصيت خدا مى‌شود و شما با اعمال نادرستتان به آن رضايت مى‌دهيد! در واقع امام(عليه السّلام) دليل سرزنش خود را نسبت به آنان، در اين چند چيز خلاصه مى‌كند كه ريشۀ همه يك امر است و آن سستى و تنبلى و بى‌تفاوتى به خرج دادن است تا آنجا كه دشمن، چنان جسور مى‌شود كه پى در پى حمله مى‌كند غارت مى‌كند، و خون بى‌گناهان را مى‌ريزد و آنها تماشاچى اين صحنه‌هاى غم انگيز و زشت و ناروا هستند! 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : فَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّيْرِ إِلَيْهِمْ فِي أَيَّامِ اَلْحَرِّ قُلْتُمْ هَذِهِ حَمَارَّةُ اَلْقَيْظِ أَمْهِلْنَا يُسَبَّخْ عَنَّا اَلْحَرُّوَ إِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّيْرِ إِلَيْهِمْ فِي اَلشِّتَاءِ قُلْتُمْ هَذِهِ صَبَارَّةُ اَلْقُرِّأَ مْهِلْنَا يَنْسَلِخْ عَنَّا اَلْبَرْدُ كُلُّ هَذَا فِرَاراً مِنَ اَلْحَرِّ وَ اَلْقُرِّ فَإِذَا كُنْتُمْ مِنَ اَلْحَرِّ وَ اَلْقُرِّ تَفِرُّونَ فَأَنْتُمْ وَ اَللَّهِ مِنَ اَلسَّيْفِ أَفَرُّ وقتى در تابستان فرمان حركت به سوى دشمن مى‌دهم، مى‌گوييد هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد، و آنگاه كه در زمستان فرمان جنگ مى‌دهم، مى‌گوييد هوا خيلى سرد است بگذار سرما برود. همۀ اين بهانه‌ها براى فرار از سرما و گرما بود؟ وقتى شما از گرما و سرما فرار مى‌كنيد، به خدا سوگند كه از شمشير بيشتر گريزانيد! 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سپس امام(عليه السّلام) انگشت روى يك دليل روشن بر محكوميت آنان، به خاطر سستى و بى‌ارادگى و ضعف و ناتوانيشان گذارده، مى‌فرمايد: «هرگاه در ايّام تابستان، فرمان حركت به سوى دشمن را دادم، گفتيد: «اكنون، شدّت گرما است، اندكى ما را مهلت ده تا سوز گرما فرو نشيند»! و اگر در زمستان، اين دستور را به شما دادم، گفتيد: «اكنون، هوا فوق العاده سرد است، بگذار سوز سرما آرام گيرد! ‮جايى كه از سرما و گرما فرار مى‌كنيد، به خدا سوگند! از شمشير (دشمن) بيشتر (وحشت داريد و) فرار خواهيد كرد، گويى ميدان جنگ بايد در فصل بهار باشد، آن هم در ميان دشت‌هاى پر از گل و مرغزارها، همراه پرندگان خواننده و چشمه‌سارها و نسيم لطيف و روح افزا! آن گاه سربازان بنشينند و دشمنان را با اشاره چشم و ابرو بر خاك بيندازند! اين بى‌خبران، تاريخ اسلام را كه زمان چندانى از آن نگذشته بود، به كلّى، فراموش كرده بودند كه ياران پيامبر فاصلۀ ميان مدينه و ميدان تبوك را در آن گرماى سوزان تابستان بيابان حجاز با پاى برهنه روى سنگ‌هاى تفتيده از تابش آفتاب، با نداشتن آب و آذوقۀ كافى پيمودند و در جنگهاى ديگر نيز سخت‌ترين ناملايمات را تحمّل كردند و مانند شير ژيان، بر دشمن حمله كردند! اگر آنها مى‌خواستند مانند كوفيان سست عنصر، ملاحظۀ سرما و گرما كنند، هرگز درخت تنومند اسلام بارور نمى‌شد و به ثمر نمى‌نشست. نه تنها در اسلام بلكه در هيچ نقطه‌اى از دنيا، سربازان سست و ناز پرورده و ترسو و پراكنده پيروز نشدند، بلكه هميشه، ذليل و حقير و شكست خورده بودند. در واقع سخن آنها، شباهت زيادى با سخن كفّار و منافقان داشت كه مى‌گفتند: «لاٰ تَنْفِرُوا فِي اَلْحَرِّ» ، «در گرماى تابستان (به سوى ميدان جهاد) حركت نكنيد!» كه قرآن، در پاسخ آنها مى‌گويد: «قُلْ‌ نٰارُ جَهَنَّمَ‌ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كٰانُوا يَفْقَهُونَ‌» ، بگو: آتش دوزخ از اين گرمتر است، اگر مى‌دانستند. در واقع، كوفيان كه با اين گونه اظهارات واهى، از جهاد با دشمن خونخوار و سنگدل، طفره مى‌رفتند، گرفتار نوعى نفاق بودند، نفاقى كه از ضعف ايمان آنها به مبانى اسلام و پيشوايشان، اميرمؤمنان على(عليه السّلام) سرچشمه مى‌گرفت. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir