♦️ در پنجم جمادی سال پنج یا شش هجری، چشمان سیاه دختری عرب، به آینهی جمال خدا، زهرای اطهر گشوده شد و با شکفتنش رسما علی را دختردار کرد تا اسمش را پیامبر برگزیند: «زینب»...زینت پدر.
🔹 نمودار زندگی آن بانو هم چیزی نیست جز همین بسط نام او. همانگونه که خداوند در وصف مسیح فرمود: ...يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ، ای مریم خدا به تو بشارت میدهد کلمهای را، «زینب» هم کلمهای بود که خطبه شد. بسط یافت و سراسر عالم را گرفت. تا جایی که نگذاشت صدایی بالاتر از صدای پیامبر و صلای دین او باشد. آن هم به حکم آیتی الهی: لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ آوازهی خود را بلندتر از ندای نبی نپسندید(حجرات/٢).
🔸 این انعکاس صدای خدا و این پژواک آوازهی رسول مهربانی هم، باید از حُجُرات پیامبر برآید. از اندرونی خانهی وی. که بیت است و زینب اهل آن بیت. همین شد که زینب از کربلا #روایتی ساخت که عواطف تمام زنان و مردان تاریخ را برای ارادهای سترگ تحریک کرد. و آموخت میدانداری فقط به شمشیر زدن نیست که گاه لبهی برندهی کلامی، جهانی را به خط میکند و سامانی نو میبخشد.
🔹 اینجا دیگر نمیتوان از قصهی تاریخی ولادت زینب گفت، که او #احسنالقصص خداست در کتاب آفاق.
که زینب خودش #راوی_قصهای است که از آدم تا آخرین آدم، همه را گریانده، به وجد آورده و به حرکت خوانده.
🔸 اما این فرآیند کلمه تا خطبه شدن، این توسعهی حقانی و این تعالی رحمانی، این بسط وجودی از حروف به حرفها، این تحویل نام به آوازه و تبدیل اسم به مسمّی، این همه، البته حکایتی دارد شیرین و البتهتر به زبان ما درنیاید که قوارهی کلمات ما بر قامت کلمهی خدا هرگز راست نآید.
🔹 سلام بر زینب... سلام بر کلمهی خدا که امروز از دامان علی و فاطمه تلفظ شد. به امید آنکه تلقی زندگی ما و تلقین مرگ ما باشد.
#تقویم_تاریخی
#میلاد_حضرت_زینب
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
📅 به مناسبت ۱۱ آذر، روز جان باختن میرزا کوچکخان جنگلی، مجاهد و روحانی گیلانی با نام واقعی میرزا یونس استادسرایی که سالهای طولانی علیه ظلم و استعمار جنگید.
🔹 (درباره نام میرزاکوچک گفتهاند، چون پدربزرگ وی به میرزابزرگ شهرت داشت، میرزایونس را از کودکی با نام میرزاکوچک میشناختند و عاقبت همین نام شهره شد.)
#تقویم_تاریخی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
مدرسه تاریخاندیشی قصص
📅 به مناسبت ۱۱ آذر، روز جان باختن میرزا کوچکخان جنگلی، مجاهد و روحانی گیلانی با نام واقعی میرزا یون
🤔 شاید اساسیترین سوال دربارهی زندگی نسبتا کوتاه و پرحادثهی میرزا این باشد که آیا او در سودای تجزیهطلبی بود؟
🔸 در اینباره نظرات پژوهشگران تاریخی متفاوت است اما شواهد عمدهای وجود دارد که وی هرگز تجزیهی ایران را نمیخواست و تلاش میکرد تا یک ایران گرفتار دشمن بیگانه و دوست دیوانه را نجات دهد و صرفا به قدر بضاعت، از پایگاه گیلان قیام کرده بود.
#تقویم_تاریخی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
مدرسه تاریخاندیشی قصص
🤔 شاید اساسیترین سوال دربارهی زندگی نسبتا کوتاه و پرحادثهی میرزا این باشد که آیا او در سودای تجزی
❌ از دلایل #تجزیه_طلب_نبودن میرزاکوچک همین بس که زیر لوگوی "هفتهنامهی جنگل" نوشته بود: «این روزنامه فقط نگهبان حقوق ایرانیان و منور افکار اسلامیان است.» این متن کوتاه نشان میدهد آرمان او یک ایران آزاد بود نه صرفا یک حکومت محلی با تجزیهی ایران.
🔹 در شماره ۲۸ همین نشریه آمده: «ما قبل از هر چیز طرفدار استقلال مملکت ایرانیم! استقلالی به تمام معنی کلمه! یعنی بدون اندک مداخله هیچ دولت اجنبی! بعد اصلاحات سیاسی مملکت و رفع فساد تشکیلات دولتی که هر چه بر سر ایران آمده از فساد تشکیلات است، ما طرفدار یگانگی عموم مسلمانانیم! این است نظریات ما که تمام ایرانیان را دعوت به همصدایی کرده، خواستار مساعدتیم.»
#تقویم_تاریخی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
مدرسه تاریخاندیشی قصص
❌ از دلایل #تجزیه_طلب_نبودن میرزاکوچک همین بس که زیر لوگوی "هفتهنامهی جنگل" نوشته بود: «این روزنا
🔸 البته سردار جنگل در اواخر عمر کارهایی کرد که انتقاد بسیاری را به دنبال داشت؛ مانند تأسیس حکومت جمهوری شورایی سوسیالیستی ایران (جمهوری گیلان) که عدهای همین را نشانهی تجزیهطلبی او دانستهاند. برخی هم این اشتباهات را ثمرهی از دست دادن مغز متفکر جنگلیها یعنی دکتر حشمت میدانند.
🔹 اساسا همین روحیات چپگرایانهی میرزا، پهلوی دوم را برآن داشت که علیه او دروغپردازی کند. چنانچه برخی سینه چاکان رضاخان در روزگار فعلی، برای آنکه از رضاشصتتیر یک سردارملی بتراشند، مجبورند نهضتهایی مانند جنگلیها را به تجزیهطلبی محکوم کنند.
#تقویم_تاریخی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔸 البته سردار جنگل در اواخر عمر کارهایی کرد که انتقاد بسیاری را به دنبال داشت؛ مانند تأسیس حکومت جمه
♦️ سرانجام میرزاکوچکخان، بابت خیانت همپیمانانی مانند احساناللهخان و خالوقربان، مجبور شد به کوههای خلخال پناه ببرد. زور برف و بوران آن حوالی، بر قدرت میرزا چربید و در چنین روزی یعنی ۱۱آذر ۱۳۰۰ خورشیدی از دنیا رفت.
🔸 پس از مرگ وی، جسد کوچک خان به دست افراد محمدخان سالارشجاع برادر امیر طالش افتاد. رضا اسکستانی سر میرزا را از جسد او جدا کرد و به منظور اعلام پایان نهضت جنگل، برای رضاخان فرستاد.
🔹 رهبرانقلاب درباره میرزاکوچکخان میفرماید: «ما در دوران مبارزه خودمان، هر وقت نام میرزاکوچکخان را به یاد میآوردیم و شرح حال او را میخواندیم، نیرو میگرفتیم. او از همت و اراده و شخصیت و هویّت خود خرج کرد، برای اینکه به یک نسل هویّت و شخصیت و نیرو و اراده ببخشد. این بسیار ارزش دارد.»
#تقویم_تاریخی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
📽 فیلمهای موجود از جلسات خبرگان را میبینم. زدوخوردهای علمی فراوانی که میان موافق و مخالف صورت میگیرد. جدیتی شگرف در چهره تکتک اعضا به چشم میخورد. گویی خود را سخت مسئول میبینند. آن هم در نه برابر یک نسلی که از سال ۴۲ شکنجه دیده، گلوله خورده، تبعید شده و زجر کشیده، بلکه مسئول در برابر چندین نسل گذشته که آرامآرام با تمام توان خود خشتخشت این دیوار بلند قانون اساسی را مهندسی کردهاند.
🎞 حالا این تاریخ بلند و پرپهنای مبارزه، از فقیهان و کارشناسان حاضر در خبرگان میخواهد بر بلندای این دیوار بایستند و کاربری دیوار را معین کنند، طوری که هم خواست خدا در آن لحاظ شود و هم ارادهی مردم در آن متبلور باشد.
❓ سوال همه این است: آیا بناست این دیوار سدی باشد در برابر هرگونه هجمه و نفوذ بدخواهان ملت؛ یا بناست حصاری باشد که ملت را زندانی و اسیر خود میکند؟
کلمات تعیین میکنند که کدام باشد و چگونه باشد و تصمیم بر سر همین چیزهاست که مسئولیت را سنگین میسازد.
#تقویم_تاریخی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
مدرسه تاریخاندیشی قصص
📽 فیلمهای موجود از جلسات خبرگان را میبینم. زدوخوردهای علمی فراوانی که میان موافق و مخالف صورت میگ
🔹 مردمی که بعد از ترکمانچای، ۷۰ سال به گوشهی عزلت بیخبری خزیده بودند و بعد با ندای فتوای تحریم توتون و تنباکوی یک فقیه، نهضتی ساختند بیمانند در تاریخ؛
🔸 مردمی که مشروطه را بر خشتهای همان نهضت تحریم استوار کردند؛
🔹 مردمی که دهها نهضت کوچک و بزرگ در اقصی نقاط ایران رقم زدند؛
🔸 مردمی که نهضت سخت نفت را راه انداختند و به شعلهی کودتا گرفتار آمدند؛
🔹 مردمی که از آتش کشتار پانزده خرداد، باز ققنوسوار برخاستند؛
♦️ حالا منتظر آنند که برای خواست و ارادهی عام و کلیشان کسانی «کلمه» بتراشند و قانونی بنویسند که در تمام سلولهای جامعه جاری شود.
📅 ۱۲ آذر چنین روزی است.
#تقویم_تاریخی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school