eitaa logo
قران پویان
494 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
758 ویدیو
771 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
قران پویان
🔶بخش دوم از 📝شرح فراز ششم ع در منا نقش علما در و مردم ✅ تحلیل دقیقی از عوامل انحطاط جامعه اسلامی محور اصلی خطابه‌ی اباعبدالله الحسین(ع) نقشی ا‌ست که علماء ایفا می‌کنند. البته این نقش، در دو جهت است: یک جهت نقشی است که عالمان و فرزانگان در قبال حاکمان دارند و دوم، نقشی است که عالمان و فرزانگان در قبال توده‌های مردم دارند. اگر علماء، نقش خود را به‌درستی بشناسند و به‌درستی ایفا کنند، در برابر حکمرانان می‌ایستند و جلوی سلطه‌ی مطلق آن‌ها را بر توده‌ی مردم می‌گیرند. اما اگر عقب‌نشینی کردند و خود را به حکومت فروختند، این مانع و سدّ از مقابل حکومت برداشته می‌شود و به‌سهولت حاکمان بر مردم چنگ می‌اندازند و آن‌ها را تسخیر می‌کنند و با فریب و شیوه‌های دیگر آن‌ها را تحت‌فشار قرار می‌دهند. حضرت در این بند اول این فراز، نسبت و رابطه‌ی بین حاکمان و عالمان را مشخص کردند که سلطه‌ی حاکمان به‌جهت کوتاهی عالمان است. اما بعد از این‌که حکمرانان نالایق و ستم‌پیشه، قدرت را به‌دست گرفتند، بند دوم این فراز، آن ا‌ست که شیوه و روش حکمرانی آن‌ها چگونه است و با قدرت چه می‌کنند؟ بند سوم هم مربوط به ارتباطی‌‌ می‌شود که بین مردم و حکمرانان، بعد از حصر عالمان دین اتفاق می‌افتد یعنی آن ضلع سوم چه ارتباطی با اصحاب قدرت پیدا می‌کنند؟ این امور سه‌گانه‌ای‌ است که در این فراز مطرح است. ✅ روش حکمرانی حضرت سه خصوصیت را بیان فرمودند؛ خصوصیت اول «یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ»، دوم: «یَسِیرُونَ فِی الشَّهَوَاتِ»، سوم «یَتَقَلَّبُونَ فِی الْمُلْکِ بِآرَائِهِمْ». این سه ویژگی کلیدی دولت‌های فاسد و ستمکار است. ✅ ویژگی اول حکمرانی جائران: تصمیم گیری بر اساس ویژگی اول این است: شما امور را به‌ آن‌ها سپردید تا آن‌ها براساس شبهات کار کنند: «وَ أَسْتسلَمْتُمْ أُمُورَ اللَّهِ فِی أَیْدِیهِمْ یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ». مبنای فعالیت آن‌ها شبهات است. «عمل کردن براساس شبهات» به چه معناست؟ نخست باید توجه داشت که حضرت نفرمودند «یعملون فی الشبهات» بلکه فرمودند: «یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ» یعنی به استناد شبهه عمل می‌کنند و مبنای عمل‌شان شبهه است. انسان برای این‌که رفتار خودش را موجه کند و خوب جلوه دهد، دوگونه می‌تواند عمل کند: برخورد اول این است که برای عمل خود، حجت و استدلال داشته باشد و عملش مستند به یک منطق باشد. برخورد دوم این ا‌ست که شخص، عملی را مرتکب می‌شود و چون دستش از دلیل کوتاه است، به روی می‌آورد و به‌جای حجت، وجوه بی‌اعتباری را می‌شمارد تا خود را تبرئه کند. در این‌جا مقصود از «یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ» همین نوع دوم از رفتار حاکمان است. این تعبیر را در نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علی‌(ع) هم می‌بینیم. ابن ابی‌الحدید معتزلی در شرح این جمله نهج البلاغه می‌گوید: «عملوا بالشبهه لا بالحجه»(ج۷، ص۱۷۸) شبهه در این‌جا در برابر حجت و دلیل منطقی است. ✅ ویژگی دوم حکمرانی جائران: رفتار بر مبنای شهوات نفسانی خصلت دوم در شیوه‌ی حکمرانی این ظلمه این است: «یَسِیرُونَ فِی الشَّهَوَاتِ» دائماً در شهوت‌ها و تمایلات خودشان سیر می‌کنند. البته تمایلات در حکمرانان مختلف است؛ بعضی از حکمرانان بودند که دنبال لذت‌های جنسی بوده‌اند برخی بودند که شهوت مالی داشتند . اما بعضی‌ بودند که شهوت در داشتند ‌. حفظ آقایی و خود و به رخ دیگران کشیدن، هم یک نوع شهوت است. ویژگی این افراد در همه‌ی انواع شهوترانی‌ها این‌ است که مبنای رفتار آن‌ها تمایلات‌شان است. در این‌جا هم منطق و استدلالی برای رفتار آن‌ها وجود ندارد. ✅ ویژگی سوم حکمرانی جائران: به رأی ویژگی سوم این‌ است: «یَتَقَلَّبُونَ فِی الْمُلْکِ بِآرَائِهِمْ» این‌ها کسانی هستند که اوضاع و احوال حکومت را صرفاً براساس نظر خودشان می‌چرخانند و استبداد دارند. گویا هیچ‌کس در حکومت عقل و شعوری ندارد و خدا یک‌جا هرچه عقل و فکر و هوش و تدبیر است، به یک نفر داده است. معیار حقانیت، رأی حاکم می‌شود، هرچه حاکم گفت حق است و هرچه نگفت، باطل است. همه باید به او نگاه کنند و چشم‌شان به دهان او باشد. امام حسین(ع) به علمای دین، نخبگان و فرزانگان جامعه می‌فرمایند که شما مقصرید در این‌که چنین اتفاقی افتاده است. ادامه دارد👇 @quranpuyan
، نمونه‌ها، ریشه ها و واکنشها. 🛑قسمت بیست و ششم: چیست؟ بخش 2 در قسمت در شیعه وارد شدند. ❓❗چرا عده‏ ای به خودشان اجازه دادند حدیث جعل کنند؟ دیروز به دو انگیزه اشاره شد. 3⃣انگیزه سوم که خیلی مهم است و باعث جعل حدیث شد است، بحث های این قسمت را با احتیاط عرض می‏کنم . بخش زیادی از روایات تفسیری ما روایاتی که از ائمه(ع) در مورد تفسیر رسیده است من آمار نگرفتم آقای دکتر شاکر که خیلی در این زمینه کار کرده گفت که 14 هزار روایت تفسیری داریم حدودا 7 هزار از این تعداد، روایات تاویل است. تفسیر ،ظاهر آیه را توضیح می دهد «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ» امام می گوید «أن المسح ببعض الرأس لمكان الباء»اینها روایات تفسیری است. روایات تاویل روایاتی است که از ظاهر آیه برداشت نمی‏شود بطن و باطن آیه است من اصل تاویل را منکر نیستم تاویل را ببینید قرآن می فرماید «إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتيكُمْ بِماءٍ مَعين‏» اگر آبها فرو برود چه کسی برای شما آب می آورد؟ امام معصوم می‏گوید: «إن أصبح إمامكم غائبا فمن يأتيكم بإمام مثله‏» این درست است امام هم ماء است، هم جاری است و هم مایه حیات است این تعبیر مانعی ندارد. یک وقت قرآن می فرماید «عَمَّ يَتَساءَلُون‏عَنِ النَّبَإِ الْعَظيم» نبا عظیم یعنی قیامت حضرت علی(ع) می فرماید «انا النبا العظیم» این القاء خصوصیت است من هم نبا عظیم هستم این عیب ندارد این تاویل درست است. اگرچه دکتر شاکر در کتابش می گوید این است ولی من این را نمی گویم من در اینجا با ایشان هم نظر نیستم. 👈 تا آنجایی که بشود نمی گذاریم روایت تاویلی زمین بماند هر چه راه دارد سعی می کنیم کنیم. تاویلی که در راستای تفسیر است، توهین و غلو نیست و با مبانی منافات نداشته باشد اشکال ندارد در کتاب «تاویل الایات» دوجلدی مرحوم استر آبادی ، «تفسیر صافی» و «تفسیر البرهان» از روایات تاویلی زیاد است. 👈 در تفسیر البرهان و نورالثقلین روایات تاویلی وجود دارد که این تاویل با شوون، مقام و جایگاه امام جور در نمی‏آید بلکه تنقص و گاهی هم است 👈من گشتم در اسناد این روایات غالبا عمر بن شمر وجود دارد عمر بن شمر یک رااست کتابهای حدیثی تاویل را اگر دیدید عمربن شمر در اسناد روایتی یافت شود با دقت باید بررسی شود وی می نویسد «سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ» الثقلان: نحن و القرآن من در کتاب نوشته‏ام این حدیث درست نیست برای اینکه مذمت است می گوید «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبان» خدا به قرآن و اهل بیت(ع) این را بگوید؟ سند ضعیف است در سند این روایت محمد بن جمهور است در سند این جور روایات محمد بن سنان است یعنی این جور شخصیت‏ها را شما پیدا می‏کنید و ما ‏ها به این مبتلا هستیم و اهل سنت به اندازه ما مبتلا نیستند . 📚کتاب کافی شریف باب سوره «انا انزلناه» را نگاه کنید روایاتی که دارد یا آن بابی که «باب فيه نكت و نتف من التنزيل في الولاية»90 تا روایت است نگاه کنید روایاتی داریم که نمی شود پذیرفت است در آیه«إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيي‏ أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها» روایت ذیلش می گوید «البعوضة علي(ع) و أن ما فوقها و هو الذباب محمد رسول الله (صلى الله عليه و آله)»این سند هم مشکل دارد ↩بخش سوم را بیشتر توضیح می‏دهم کسی هم جرات نداشته تا حالا بیشتر وارد شود و کار کند 👈 سنی‏ها و وهابی‏ها اخیرا شروع کردند اینها را از منابع بیرون می آورند در شبکه ‏هایشان مطرح می کنند می‏گویند این روایات شیعیان در مورد اهل بیت(ع) است.😔 💢لذا بحث بحث بسیار مهمی است ائمه(ع) ما با غالیان برخورد داشتند 👈بعضی از این مصادیق را تا آنجا که بشود آدم توجیه می‏کند ولی واقعا بعضی‏ها توجیه ‏پذیر نیست مثلا آیه شریفه «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» امام می فرماید این طور نازل نشده «خَيْرَ أُمَّةٍ» نبوده امتی که امامش را بکشد «خَيْرَ أُمَّةٍ» است؟ آیه این طور بود «كنتم خير أئمة أخرجت للناس‏» از این بوی تحریف در می ‏آید امام می فرماید: نزلت «كنتم خير أئمة أخرجت للناس» أ لا ترى مدح الله لهم «تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تؤمنون بالله‏» یک وقت امام امت را توضیح می دهد یک وقت امام می گوید این طور نازل نشده است و این درست نیست. 💢🔻آن چیزی که ما شیعیان بیشتر با آن مبتلا هستیم بخش سوم است و باید این بخش بیشتر کار و تامل شود روایات تاویل گفته 7 هزار روایت است سندها خیلی مشکل دارد برداشت من در کار ده ساله این است که و در این بخش نفوذ کرده‏ اند نه اینکه ائمه(ع) نگفته نباشند گفته‏ اند ولی اینها سوءاستفاده کرده ‏اند. 🎙حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی 💫ادامه دارد . https://b2n.ir/y52246 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين
⁉ در اين 40 سال، چقدر از ويژگيها و روش فاصله گرفتيم؟! و چقدر به و نزديك شديم؟ 🛑 قسمت ششم: 💢روش حکمرانی تصمیمات و رفتارهای غیر موجه، حفظ آقایی و سروری حاکمان، و استبداد رای "بعد از این‌که حکمرانان نالایق و ستم‌پیشه، قدرت را به‌دست گرفتند، شیوه و روش حکمرانی آن‌ها چگونه است و با قدرت چه می‌کنند؟ امام حسین ع سه خصوصیت را بیان فرمودند؛ خصوصیت اول «یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ»، دوم: «یَسِیرُونَ فِی الشَّهَوَاتِ»، سوم «یَتَقَلَّبُونَ فِی الْمُلْکِ بِآرَائِهِمْ». این سه ویژگی کلیدی دولت‌های فاسد و ستمکار است. ✅ ویژگی اول حکمرانی جائران: تصمیم گیری بر اساس ویژگی اول این است: یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ». مبنای فعالیت آن‌ها است. «عمل کردن براساس شبهات» به چه معناست؟ نخست باید توجه داشت که حضرت نفرمودند «یعملون فی الشبهات» بلکه فرمودند: «یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ» یعنی به استناد شبهه عمل می‌کنند و مبنای عمل‌شان شبهه است. انسان برای این‌که رفتار خودش را موجه کند و خوب جلوه دهد، دوگونه می‌تواند عمل کند: برخورد اول این است که برای عمل خود، حجت و استدلال داشته باشد و عملش مستند به یک منطق باشد. برخورد دوم این ا‌ست که شخص، عملی را مرتکب می‌شود و چون دستش از دلیل کوتاه است، به روی می‌آورد و به‌جای حجت، وجوه بی‌اعتباری را می‌شمارد تا خود را تبرئه کند. در این‌جا مقصود از «یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ» همین نوع دوم از رفتار حاکمان است. این تعبیر را در نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علی‌(ع) هم می‌بینیم. ابن ابی‌الحدید معتزلی در شرح این جمله نهج البلاغه می‌گوید: «عملوا بالشبهه لا بالحجه»(ج۷، ص۱۷۸) شبهه در این‌جا در برابر حجت و دلیل منطقی است. ✅ رفتار بر مبنای شهوات نفسانی خصلت دوم در شیوه‌ی حکمرانی این ظلمه این است: «یَسِیرُونَ فِی الشَّهَوَاتِ» دائماً در شهوت‌ها و تمایلات خودشان سیر می‌کنند. البته تمایلات در حکمرانان مختلف است؛ بعضی از حکمرانان بودند که دنبال لذت‌های جنسی بوده‌اند برخی بودند که شهوت مالی داشتند . اما بعضی‌ بودند که شهوت در داشتند ‌. حفظ و سروری خود و به رخ دیگران کشیدن، هم یک نوع شهوت است. ویژگی این افراد در همه‌ی انواع شهوترانی‌ها این‌ است که مبنای رفتار آن‌ها تمایلات‌شان است. در این‌جا هم منطق و استدلالی برای رفتار آن‌ها وجود ندارد. ✅ ویژگی سوم حکمرانی جائران: به رأی ویژگی سوم این‌ است: «یَتَقَلَّبُونَ فِی الْمُلْکِ بِآرَائِهِمْ» این‌ها کسانی هستند که اوضاع و احوال حکومت را صرفاً براساس نظر خودشان می‌چرخانند و استبداد دارند. گویا هیچ‌کس در حکومت عقل و شعوری ندارد و خدا یک‌جا هرچه عقل و فکر و هوش و تدبیر است، به یک نفر داده است. معیار حقانیت، می‌شود، هرچه حاکم گفت حق است و هرچه نگفت، باطل است. همه باید به او نگاه کنند و چشم‌شان به دهان او باشد. 🌴 امام حسین(ع) به علمای دین، نخبگان و فرزانگان جامعه می‌فرمایند که شما مقصرید در این‌که چنین اتفاقی افتاده است. " 📝شرح فراز ششم خطبه امام حسین ع در منا-استاد سروش محلاتی @quranpuyan
⭕تفاوت حکومتهای خودکامه و عادل در مواجهه با : نمونه اي از برخورد پيامبر(ص) با عمل ✅در هر حكومت و نظامي، ممكن است در ميدان عمل مواردي از تخلف و انحراف ديده شود. اما مهم اين است كه اين حكومت و نظام با اين چگونه برخورد می كند. سياست نظام‌هاي خودكامه و فاسد اين است كه تا حد ممكن بر اين تخلفات می گذارند و آنها را می كنند و اگر در موردي تخلف فاش شد تا حد ممكن به آن مي‌پردازند. اين حكومت‌ها كمتر درصدد جبران خسارت مردم بر مي‌آيند و نه تنها خسارت‌هاي جاني و مالي و آبرويي را جبران نمي‌كنند بلكه حتي صدمه ديدگان را از حقوق اوليه‌شان محروم مي‌كنند و براي مثال بازماندگان فردي را كه به ناحق كشته شده از جنازه يا منع مي‌كنند و ... اما حكومت و نظام‌ حق كه همه دغدغه‌اش اجراي عدالت است و قدرت و حكومت را نه براي خود قدرت و حكومت، بلكه براي اجراي عدالت و رساندن حق به صاحب آن مي‌خواهد، تخلفات و اعمال خطاي كارگزاران حكومت را مخفي نمي‌كند و به توجيه آنها نمي‌پردازد، بلكه آنها را علني اعلام مي‌كند و از آنها بيزاري مي‌جويد و با تمام وجود براي جبران خسارت‌هاي وارد شده و حقوق تضييع شده اقدام مي‌كند. ✳ نمونه‌اي از اين امر را مي‌توان در سيره پيامبر اسلام(ص) مشاهده كرد. اما باقر(ع) نقل مي‌كند كه پيامبر اسلام(ص) در سال هشتم هجري و پس از فتح مكه گروههايي را به اطراف مكه فرستاد تا مردم را به اسلام دعوت كنند اما به آنان فرمان جنگ نداده بود. خالد ابن وليد كه رهبري يكي از اين گروه‌ها را برعهده داشت، به جاي دعوت مسالمت آميز، خودسرانه به قومي حمله كرد و عده‌اي را كشت و اموالي را تلف كرد. وقتي پيامبر(ص) از ماجرا آگاه شد دست‌هاي خود را به سوي آسمان بلند كرد و گفت: «خدايا! من از آنچه خالد كرده ». آنگاه علي‌ابن ابي‌طالب (ع) را خواست و به او گفت: «پيش اين قوم برو و ماوقع را بررسي كن و آثار اين عمل عصر جاهليت را از ميان بردار و آن را كن». آن حضرت اموالي در اختيار علي‌ابن ابي‌طالب(ع) قرار داد تا با آن خسارت‌ها را جبران كند. علي‌(ع) اموال را با خود برده كشته شدگان را به طور كامل پرداخت كرد و همه اموالي را كه از بين رفته بود جبران كرد. آن حضرت در جبران اموال به اندازه‌اي كرد كه حتي مبلغي را براي جبران ظرف كه احيانا شكسته بود قرار داد. آن حضرت وقتي همه خسارت‌هاي جاني و مالي را با دقت تمام جبران كرد از قوم پرسيد: «آيا خون و مالي بدون ديه و عوض مانده است؟» گفتند: «نه». فرمود: «بخشي از مالي كه پيامبر(ع) به من سپرده نزد من مانده است. 👈👈 شايد خسارت ديگري وارد شده باشد كه من و شما فعلا از آن آگاه نيستيم، پس باقيمانده اموال را براي جبران خسارتي كه ممكن است بعدا آشكار شود به آنان داد. علي(ع) نزد پيامبر(ص) بازگشت و آنچه را كه انجام داده بود به آن حضرت گزارش داد. پيامبر(ص) عمل او را كرده آن را تأييد كرد. آنگاه رو به قبله ايستاد و دست خود را به سوي آسمان چنان بلند كرد كه سفيدي زير بغلش آشكار شد و سه بار گفت: «خدايا، از آنچه خالد ابن وليد كرد بيزارم» (تاريخ طبري، ج3، ترجمه ابوالقاسم پاينده، ص1195- 1196). 👌آري! اين سيره و روش پيامبر خداست. در همه بدانند كه در صورتي كه كنند، و نه تنها از پست و مقامشان فرو مي‌افتند، بلكه مجازات اعمال زشت خود را مي‌بينند. درحكومت حق نبوي فساد و تباهي و ظلم و ستم نه تنها تأييد و تصديق نمي‌شود، بلكه به شكلي واضح و صريح از آن تبري و بيزاري جسته مي‌شود. ✳در حكومت صالح نبوي ، هستند كه اگر در اثر به آنان ستمي شد و جاني يا مالي از آنان گرفته شد، كل نظام ستم را بر نمي‌تابد و با همراهي نمي‌كند، بلكه براي جبران ستم كمر همت مي‌بندد. در اين نظام ستمديدگان مطمئن هستند كه حكومت همدرد آنان است و به صورت‌هاي مختلف در پي تسكين الام و مصايب آنان است، نه اينكه غم و درد و رنج آنان را مضاعف گرداند. 🖌دكترعبدالرحيم سليماني 🥀با گراميداشت ياد جانباختگان شليك نيروهاي خودي به در سال 1398 ، تفاوت رسيدگي به سال 1401 و متخلفان اين پرونده پس از گذشت 4سال سئوال برانگيز و مغاير با است. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✅شجاعت در شناسايي و تبيين اگر متفکر و دردمندی مانند استاد مطهری واکاوی نماید که بعضی افرادی که خود را می‌دانند و مدعی هستند که نماد تشیع در آنها وجود دارد، از نظر فکری و اندیشه‌ای به بنی‌امیه متصل هستند، اگرچه در ظاهر نسبت به بنی امیه برائت داشته باشد و آنها را مورد لعن و نفرین قرار دهد؛ ولی روح و تفکر او همان است که بنی امیه می‌گفتند و حمایت می‌کردند، بیان چنین مطالبی آسان نیست. این مباحث مربوط به گذشته و دیروز نیست، بلکه مربوط به امروز و نوع دین‌داری امروز است. سخن شهید مطهری این است: ⬅️"مى‏گويند اساس سعادت‏ و نيكبختى‏، ايمان و اعتقاد است. گاهى برخى از اين گروه، افراط كرده و صرف ادعاى ايمان و در حقيقت انتساب محض را ملاك قضاوت قرار مى‏دهند؛ مثلا مرجئه در زمان بنى اميه همين فكر را تبليغ مى‏كردند، و خوشبختانه با انقراض بنى اميه منقرض شدند. در آن عصر، فكر شيعى كه از ائمه اهل بيت (عليهم السلام) الهام مى‏گرفت نقطه مقابل فكر «مرجئه» بود ولى بدبختانه در اعصار اخير فكر مرجئه در لباس ديگر در ميان عوام شيعه نفوذ كرده است؛ گروهى از عوام شيعه صرفا به امير المؤمنين (ع) را براى نجات كافى مى‏شمارند و اين فكر عامل اساسى در عصر اخير بشمار مى‏رود. "😔 📚 مجموعه آثار(عدل الهی)، ج‏1، ص288 🔻شیعۀ امروز، دیروز در جامعۀ ما به شدت در حال توسعه و ترویج است، چون پایه‌های فکری دارد و این پایه‌های فکری نیز از بنی امیه ریشه گرفته است و متأسفانه امروزه به عنوان شعائر دینی پذیرفته شده است. 🔻استاد مطهری چنین می‌گوید: "آنها (مرجئه) مى‏گفتند اساس كار اين است كه انسان از نظر عقيده و ايمان كه مربوط به قلب است مسلمان باشد؛ اگر ‏ كه‏ امر قلبى‏ است درست بود، مانعى ندارد كه عمل انسان فاسد باشد؛ ايمان، كفّاره عمل بد است. رأى و عقيده مرجئه به نفع دستگاه حاكم بود، يعنى موجب مى‏شد كه مردم اهميّت زيادى براى فسق و فجورهاى آنها قائل نشوند و آنها را با همه تبهكاريها اهل بهشت بدانند. 😳 مرجئه صريحاً مى‏گفتند: « هر چند گناه كند مقامش باقى است و واجب است و نماز پشت سر او صحيح است». به همين دليل خلفاى جور از مرجئه حمايت مى‏كردند. " 📚 مجموعه آثار(كليات علوم اسلامى)، ج‏3، ص76. و در همین مباحث می‌فرماید: "در آن وقت عقيدۀ شيعه در نقطه مقابل عقيده مرجئه بود، اما امروز شيعه‏ همان‏ را مى‏گويد كه در قديم مرجئه مى‏گفتند. " 📚مجموعه آثار(ده گفتار)، ج‏25، ص336 ↩️در دوران معاصر شخصی را مانند شهید مطهری ندیدم که نسبت به این مسئله این‌قدر حساس باشد و در مورد آن بحث کرده باشد که روح دین را از بین می‌برد ولی ظاهر را حفظ می‌کند. "امويها رفتند ولى مع‏ الاسف‏ عناصر فكر اموى و رژيم اموى باقى ماند و با تغيير، جزء اصول زندگى ما شده. امروز هم ‏اى عامل ديانت را استخدام كرده عليه ديانت، و نمى‏شود يك كلمه عليه اصول اموى سخن گفت. به اندازه اشكى كه در پاى پيراهن عثمان ريختند، باز مى‏ريزند. " 📚مجموعه آثار(حماسه حسینی)، جلد17، صفحه436 👈جمله آخر نشان می‌دهد که چه دل پر خونی بابت این موضوع دارد 😢که می‌گوید:«نمى‏شود يك كلمه عليه اصول اموى سخن گفت. به اندازه اشكى كه در پاى پيراهن عثمان ريختند، باز مى‏ريزند». این جمله را شخصیتی مانند شهید مطهری می‌گوید که در کتاب‌های خود درباره همه موضوعات اسلامی با شجاعت سخن رانده است، اما اینجا اذعان دارد که سخن گفتن سخت و دشوار است. پس دو مرحله وجود دارد؛ یکی در مرحله تحقیق و بررسی و دیگر در مقام تبیین و بیان ⭕بقاي تفكر اموي در شیعیاني كه بني اميه را لعن ميكنند "براى ما تحقيق‏ در امر حادثه‏ حكومت اموى تنها جنبه تعجب ‏آميز ندارد. اين يك امر سطحى نبوده كه فقط مربوط به سيزده قرن پيش باشد كه بگوييم آمد و رفت. اين، خطرى بود براى اسلام از آن روز تا روزى كه خدا مى‏داند. حتماً اگر ما بخواهيم به تاريخ روحيه خودمان رسيدگى كنيم، بايد به تاريخ اموى رسيدگى [كنيم.] فكر اموى در زير پرده و لفّافه، با فكر اسلامى مبارزه مى‏كرد. عنصر فكر اموى داخل عناصر فكر اسلامى شد. اى بسا كه در فكر همانهايى كه هر صبح و شام بنى اميه را لعنت مى‏كنند، عنصرى از فكر اموى موجود باشد و خودشان خيال كنند فكر اسلامى است، و قطعاً اين‏طور است‏. " 📚مجموعه آثار (حماسه حسينى)، ج‏17، ص436. ایشان در ادامه مثال‌هایی را مطرح می‌کنند که اساساً اموی چگونه در دل تشیع رسوخ کرد و و فاصله طبقاتی و تفاوت‌ها و و فقرها و محرومیت‌ها شدند، در حالی‌که توجیه این موارد در سیره امیرالمؤمنین(ع) وجود نداشته است 🖊استاد سروش محلاتي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛