🔻تفسیر سوره مبارکه #انسان
🔺 بخش هشتم ـ ادامه آیه هفتم
🔹خدای سبحان در قرآن کریم، بعد از اینکه بِرّ را معنا کرده بَرّ را معرفی کرده جزای آنها را هم ذکر کرده است این یک نظم طبیعی است. اما اینجا در نظم کارهای دنیا بهشتی بودن اینها را ذکر میکند، میگوید: #ابرار از چشمههای بهشتی آب مینوشند، #نذرشان را وفا میکنند، #مسکین را سیر میکنند اینها تناسب ندارد باهم! معلوم میشود هماکنون اینها در بهشتاند! هماکنون کار بهشتی میکنند آن جزایش سرجایش محفوظ است آن وقت آیه روشن میشود که ﴿إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ﴾
◻️ این فعل مضارع است و مفید استمرار. ﴿إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ﴾ که این کأس این لیوان و این قدحِ پُر خالص نیست، مقداری از چشمه کافور در آن ممزوج شده است ﴿مِزاجُها کافُوراً﴾
✔️آن کافور چیست؟ ﴿عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ﴾؛
✔️ زنجبیل چیست؟ نام یکی از چشمههاست به نام سلسبیل.
🔺 آیه دارد که ابرار از کأسی که مزاجش کافور است میآشامند و این چشمه را خودشان میجوشانند به نذرشان وفا میکنند و مسکین را سیر میکنند. این چه ارتباطی دارد؟ اصلاً جمله معترضه هم باشد باید وسط باشد صدر جمله این است که ابرار ﴿یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً ٭ عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَها تَفْجیراً ٭ یُوفُونَ بِالنَّذْرِ﴾ این برنامه روزانه اینها را دارد ذکر میکند. اینها در بهشتاند از چشمه بهشتی استفاده میکنند به نذرشان وفا میکنند مسکین را سیر میکنند، بعد فرمود: ﴿فَوَقاهُمُ اللَّهُ﴾ در قیامت پاداش آنها این است، این است، این است که مفصّل خواندیم.
گفت «خویش را تأویل کن نی ذکر را»
این طور نیست که ما آیات را یا روایات را همهاش تأویل بکنیم بلکه خودمان را باید بالا بیاوریم و ببینیم اینها چه میگویند! این طور نیست حضرت که فرمود: «بَادِرُوا إِلَی رِیَاضِ الْجَنَّةِ» بروید در پارک بهشت، این #مجاز باشد. اگر کسی شامهاش بسته نباشد، اگر کسی چشمش بسته نباشد، اگر کسی گوشش بسته نباشد، مجلس درس پیغمبر را بهشت میداند؛ یک بهشتی است در اینجا ظهور میکند آن بهشت اکبر و اعیان خارجی در بعد از رحلت است.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran
🔻تفسیر سوره مبارکه #انسان
🔺 بخش هشتم ـ ادامه ⬆️⬆️
💠 یک نکته فقهی⬇️:
🔻﴿یُوفُونَ بِالنَّذْرِ﴾، مستحضرید که وفای به نذر این است که آن منذور هر طوری هست به همان گونه انجام بگیرد این در فرمایشات مرحوم آقای نائینی و امثال ایشان هست که ممکن است یک چیزی مستحب باشد و با نذر واجب بشود. غالباً سیدنا الاستاد امام(رضوان الله علیه) بر فرمایش مرحوم آقای نائینی نقدی داشتند که نماز شب با نذر واجب نمیشود مستحب با نذر واجب نمیشود نافله با نذر واجب نمیشود؛ نذر این است که انسان منذور را «علی ما هو علیه» انجام بدهد. وفای به نذر واجب است نه نماز شب؛ حالا اگر کسی نذر کرده است #نمازشب بخواند، نذر کرده #نافله_ظهر بخواند، نذر کرده نماز جعفر طیار بخواند، نماز جعفر طیار واجب نمیشود نماز شب واجب نمیشود نافله واجب نمیشود، وفای به نذر واجب میشود؛ کسی نذر کرده نماز شب بخواند بسیار خوب. اگر قصد وجه لازم باشد بخواهد قصد وجه کند باید حتماً قصد استحباب بکند، نماز شب را به قصد استحباب بخواند چون نماز شب واجب نشد وفای به نذر واجب است ﴿أَوْفُوا بِالْعُقُودِ﴾، ﴿أُوفِ بِعَهْدِکُمْ﴾، «یوفون بنذورهم»؛ وفای به نذر واجب است نه نماز شب. این طور نیست که یک چیزی بالاصالة مستحب باشد بعد با نذر واجب بشود آنکه مستحب است مستحب است همیشه، وفای به نذر واجب است اگر بخواهد به نذر خود وفا کند باید نماز شب مستحب را بخواند؛ قصد وجه لازم نیست ولی اگر قصد وجه لازم بود باید نماز شب را به قصد استحباب بخواند.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran
🔻تفسیر سوره مبارکه #انسان
🔺 بخش نهم ـ ادامه آیه هفتم
بیان کردیم که اینها نذر کردند که کسی را سیر کنند دارند به نذرشان وفا میکنند. این وفای به نذر با همان چشمه خاص جوشیدن و از چشمه استفاده کردن در ردیف هم است ﴿یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخافُونَ﴾، عصاره آن است. این کارها اگر بخواهد مجسم بشود میشود ﴿إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ﴾
🔸﴿إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ﴾ اگر بخواهد به چهره دنیایی در بیاید میشود ﴿یُوفُونَ بِالنَّذْرِ﴾.
🔹 در مسئله: ﴿یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ﴾ اشکال کردند که این جمع است اختصاصی به حضرت امیر ندارد؛ این جا هم اشکال میکنند که این جمع است ارتباطی به اهل بیت ندارد؟ ﴿یُوفُونَ بِالنَّذْرِ﴾ ﴿وَ یُطْعِمُونَ﴾
➖ قبلاً اشاره شد که ما یک #شأن نزول داریم، یک #فضای نزول داریم و یک #جوّ نزول.
⬅️ #شأن نزول برای آیه است که باید مشخص بشود این آیه چه میخواهد بگوید.
⬅️ #فضای نزول برای مجموعه این سوره است اگر این سوره در ظرف پنج سال در مکه مثلاً نازل شد باید رخدادهای جنگ و غیر جنگی که در مکه بود حوادث تلخ و شیرینی که در مکه بود ارزیابی بشود تا تعامل متقابل بین حوادث روز و این آیات نازل شده تبیین بشود. هم حوادث خارجیه خوب تبیین میشود هم تفسیر آیات روشن میشود.
⬅️ #جوّ نزول برای مجموع قرآن کریم است که در این ۲۳ سال در بخشهای ملی و محلی،
1⃣؛ در بخشهای منطقهای
بخش منطقهای اعم از مسلمانها و مسیحیها و یهودیها است که خدا و قیامت را قبول دارند،
2⃣؛ در بخشهای بینالمللی
بخش بینالمللی مربوط به جوامع انسانی است چه مسلمان و چه غیر مسلمان، چه موحد چه ملحد، آیات ناظر به اینهاست میفرماید: ﴿لاَ تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ﴾ اینها را در سوره مبارکه «مدّثر» خواندیم فرمود این ﴿نَذیراً لِلْبَشَر﴾، یعنی ما
3⃣. بخش ملی مربوط به خود مؤمنین و مسلمانها
اینها را در سوره مبارکه «مدّثر» خواندیم فرمود این ﴿نَذیراً لِلْبَشَر﴾، یعنی ما حقوق بشر آوردیم؛ این مربوط به بخش بینالمللی و بخش سوم است. در این بخشها هم میفرماید ﴿لاَ تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ﴾ به کل جهان میفرماید که چیزی از حق مردم کم نگذارید حالا چه #مسلمان چه #کافر
❌نکته:
قضایای عامه، قضایایی است که در علوم مطرح است؛ یا کلی است یا شخصی. اگر شخصی باشد برای گروه خاص است و تجاوز ندارد برای همین چند نفر است؛ زید این کار را کرد یا عمرو آن کار را کرده این قضیه شخصی است و در علوم کاربردی ندارد.
قضیه اگر کلی باشد در علوم معتبر است که یا اعم از ذهن و خارج است میشود قضیه حقیقیه یا خصوص ذهن است در معقولات ثانیه میشود قضایا ذهنیه
یا مخصوص خارج است مثل قضایای خارجیه. قضیه خارجیه کلی است نه شخصی منتها فقط افرادی که در خارجاند را شامل میشود. پس «القضیة إما کلیة أو شخصیة» شخصیه را میگذاریم کنار. قضیه کلی یا اعم از ذهن و خارج است میشود حقیقیه؛ یا مخصوص ذهن است میشود ذهنیه یا مخصوص خارج است میشود خارجیه؛ ولی قضیه خارجیه قضیه کلی است جریان اهل بیت که اتفاق افتاده است قضیه شخصی است، چهار پنج نفر(علیهم السلام) این کار را کردند همین! نه اینکه خیلیها این کار را کردند؛ نظیر «قتل من فی العسکر» و امثال آن که بشود قضیه خارجیه. این چون در بعضی از تفاسیر آمده باید عنایت بکنید که آنچه مربوط به اهل بیت است قضیه شخصیه است. اما آن نقدهایی که فخر رازی و امثال فخر رازی همواره این نقد را دارند هم در جریان زکات رکوع وجود مبارک حضرت امیر، هم این آیه سوره مبارکه «انسان»
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran
🔻تفسیر سوره مبارکه #انسان
🔺 بخش نهم ـ آیه نهم:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
﴿إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً ﴾
🔺اینجا اوصاف مردان الهی را به نحو قضیه حقیقیه ذکر کرده؛ منتها مصداق منحصر آن #اهلبیتاند. در تاریخ نه قبل از این ذوات قدسی به این آیه عمل کردند نه بعد از اینها چون شرایط عمل کردن، اوصاف این عاملان طرزی است که غیر از ولیّ مطلقِ خدا به آن نمیرسد.
🔹 حالا جزئیات این نعمتهای بهشتی چیست؟
➖در اختیار کیست؟
➖آیا بیشتر از این هم هست؟
➖ آیا بیشتر از این را میشود آرزو کرد یا یک سلسله چیزهایی است که از قلمرو آرزو بیرون است؟
🔸 چون آنچه در قرآن کریم در بخش پایانی آمده میفرماید یک سلسله نِعَمی در بهشت است که فوق آرزوست ﴿لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فِیها﴾، ﴿وَ لَدَیْنَا مَزِید» این ﴿لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فِیها﴾ یعنی هر چه بخواهند هست! هر کسی در هر حدّی لذت ظاهری بخواهد، لذت باطنی بخواهد، معنوی بخواهد، ملکوت بخواهد، هر چه بخواهد هست و به او میرسد.
❗️اما یک سلسله نعَمی در بهشت هست که کسی #نمیخواهد، فوق مشیئت آنهاست چرا؟ برای اینکه مشیئت انسان در قلمرو معرفت اوست. انسان چیزی را که میداند میخواهد چیزی را که نمیداند اصلاً آرزو ندارد.!
یک کشاورز یا یک دامدار در طول مدت زندگی هرگز آرزو نمیکند که ای کاش من نسخه خطی تهذیب شیخ طوسی را داشته باشم! این را یک عالم یا یک فقیه آرزو میکند، اما یک کشاورز یا دامدار در طول مدت زندگی اصلاً به ذهنش نمیآید که چنین چیزی را از خدا بخواهد و بگوید خدایا آن نسخه خطی و دستنوشته خود شیخ طوسی را در تهذیب به من مرحمت بکن! او اصلاً تهذیب را نمیشناسد!...
در آن بخش از آیات میفرماید اصلاً یک سلسله چیزهایی است که اصلاً بهشتیها آن را نمیخواهند ﴿لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فِیها﴾، ﴿وَ لَدَیْنَا مَزِیدٌ﴾ زائد بر مشیئت است؛ وقتی آدم نداند آنجا چه خبر است چه چیزی را بخواهد؟ بگوید خدایا هر چه را که من از آن لذت میبرم بده، این را به طور کلی میتواند بگوید اما فلان نعمت را بده، فلان نعمت را بده، فلان ملاقات را بده، فلان حضور را بده، فلان ظهور را بده، او اصلاً نمیداند تا آرزو کند؛ لذا فرمود حواس شما جمع باشد بهشت محدود به معرفت شما نیست، فوق معرفت شماست و فوق آرزوست.
#ادامهدارد
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran
🔻تفسیر سوره مبارکه #انسان
🔺 بخش دهم
سوره مبارکه «انسان» که بخش مهم آن درباره أبرار هست اوصافی را ذکر میکند که صلاحیت انطباق بر خیلی از افراد را دارد اما محور اصلی شأن نزول است که مصداق آن منحصر در اهل بیت پیامبر اکرم صلواتاللهعلیه است؛ نظیر ایه ﴿یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ﴾، که لفظ در فرد استعمال نشد اما مصداق آن منحصر در حضرت امیر(سلام الله علیه) است.
🔹در ادامه میفرماید اینها از قیامت #میترسند، به لطف الهی #امیدوارند، معیار اصلی آنها ﴿وَجْهِ اللَّهِ﴾ است.
🔸 در آن بیانات نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) که بندگی خدا را تقسیم میکند عابدان را تقسیم میکند عدهای «خَوْفاً مِنَ النَّارِ» عدهای «شَوْقاً إِلَی الْجَنَّةِ» عدهای «حبّاً لله» هر کدام از اینها به مقام بالاتر رسیدند یقیناً پایینی را دارا هستند کسی که به «حبّا لله» رسید یقیناً «خَوْفاً مِنَ النَّارِ» و «شَوْقاً إِلَی الْجَنَّةِ» را دارد؛ اما کسی که در مقام پایین است آن بالایی را ندارد لذا آن ذوات قدسی با اینکه ﴿لِوَجْهِ اللَّهِ﴾ هست و «حبّا لله» هست، آن ﴿یَخافُونَ یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطیراً﴾ را دارند «یشتاقون إلی الجنة» را دارند اینها زیر مجموعه اصلشان «حبا لله» است.
🔺مطلب دیگر این است که قرآن کریم فضای بهشت را، هوای بهشت را، تکیهگاه بهشتیها را، شراب بهشتیها را، چشمه شراب بهشتیها را، ساقیان را، ظروف را، تک تک اینها را تنظیم میکند نام میبرد بعد میگوید اینها در اختیار شماست. ظرف چقدر باید باشد؟ مظروف چقدر باید باشد؟ ساقی چه کسی باید باشد؟ باید به اذن اینها باشد. ﴿لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فِیها﴾ تک تک اینها را معرفی میکند بعد میفرماید: ﴿مُتَّکِئینَ فیها عَلَی الْأَرائِکِ﴾ اینها ﴿ #مُتَقَابِلِینَ﴾ میلیونها مؤمن وارد بهشت شدند فرمود اینها همه #روبروی هماند، همهشان روی تخت تکیه میکنند و همه روبروی هماند!
❗️ این در دنیا فرض ندارد. در دنیا اگر یک تختی باشد آن طرف یک تختی باشد، این طرف تختی، مؤمنین بخواهند روی تخت باشند دو سه نفری مقابل هماند بقیه یا شرقاند یا غرباند. فرمود اینها ﴿مُتَّکِئِینَ عَلَیْهَا مُتَقَابِلِینَ﴾ تمام بهشتیها روبروی هماند پشت سر نیستند؛ مثل دنیا نیست که پشت سر کسی حرف بزنند. یا غیابی در کار باشد همه در مشهد و مشهود یکدیگر هستند.
#ادامهدارد
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran
🔻تفسیر سوره مبارکه #انسان
🔺 بخش دهم - ادامه 👆👆👆
🔹﴿وَ دانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلالُها﴾ سایه کنایه از جای خنک است، سایه خیلی مطلوب است. این تختها و امثال تختها و اشجاری که هست، سایههای اینها بر سر اینهاست. که اینها در زیر سایه اشجار بهشتی، تختهایی که روی آن تکیه دادند ظلال دارد، سایه دارد، هوای معتدل دارد، تکیه میکنند.
🔹 ﴿وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلیلاً﴾ این میوههایی که همیشه رسیده است، در دسترس است. این طور نیست که اینها بروند در باغ یک میوه بچینند، خواستند میوه بچینند در دسترس اینهاست! (قطوف یعنی چیدن میوه.)
این در دسترس اینهاست آسان است؛ اما حالا ساقی آنها کیست؟
▫️ ﴿وَ یُطافُ عَلَیْهِمْ بِآنِیَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَکْوابٍ کانَتْ قَواریرَا﴾ ظرفهای نقرهای و نقرهفام و شفاف و تمیز و «قواریر» یعنی تُنگهای بلورین و ظریف؛ چه کسی دور میزند اینها را و این شراب را به اینها میدهد؟
«اکواب» آن ظرفی است که نه دسته دارد و نه خرطوم به اصطلاح ﴿کانَتْ قَواریرَا ٭ قَواریرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدیراً﴾ این ظرف چقدری باید باشد؟ این آقا استکان چایی میخواهد میل کند این چه استکانی باشد؟ یا میخواهد آب میل کند این لیوانش چقدری باشد؟ این باید به #اراده خودش باشد.
🔺خلاصه این است که اگر ﴿لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْری﴾ پس معلوم میشود که همه جزئیات آنها زیر نظر و با اراده اینها تنظیم میشود.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran
🔻تفسیر سوره مبارکه #انسان
🔺 بخش یازدهم - آیه هفدهم
🌺 وَ یُسْقَوْنَ فیها کَأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلاً 🌺
🔹 این «مزاجها» معنایش این نیست که طعمش طعم زنجبیل دارد بلکه زنجبیل یک چشمهای است که بخشی از آب آن چشمه را ممزوج میکنند به آب و شرابی که به این بهشتی عطا میکنند. آن وقت آن چشمه را خالص چه کسی مینوشد؟ مقرّبون.
میفرماید که ﴿کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلاً﴾ زنجیل چیست؟ ﴿عَیْناً فیها تُسَمَّی سَلْسَبیلاً﴾ حالا ممکن است که مزه او مزه زنجبیلی یا مزه کافوری بدهد در بخشهای قبلی هم همین طور گذشت آیه پنج این سوره این بود که ﴿إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً﴾؛ این ﴿عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ﴾ مفسر آن کافور است، نه اینکه این چشمه طعم کافوری میدهد. بله، ممکن است این چشمه طعم کافوری بدهد اما مزاج به این معنا نیست که طعمش طعم کافور میدهد، مزاج به این معناست بخشی ضعیفی از آن چشمه برتر ممزوج شده با این. اینجا هم همین طور است ﴿کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلاً ٭ عَیْناً فیها تُسَمَّی سَلْسَبیلاً﴾،
🔸وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً (۱۹)
حالا #ساقی کیست؟ ساقی کسانی هستند که وقتی شما ببینید اینها مثل یک لؤلؤ پراکنده میبینید آنجا هم مستحضرید که اصلاَ لغو نیست، بد نیست، خیال نیست، باطل نیست، کثافت نیست. اصلاً خیال بد در بهشت نیست. این ولدان مخلدند، ساقی این بهشتیها هستند، در این فضا اصلاً به نحو نفی جنس خیال بد نیست. الآن غالب افراد نسبت به بعضی از گناهان معصوم قطعیاند. الآن هیچ مسلمانی هیچ شیعهای در تمام مدت عمر اصلاً به فکرش میافتد که ـ معاذالله ـ با مادرش زنا کند بعد بگوید «استغفرالله»! اصلاً در تمام مدت عمر اصلاً به ذهنش نمیآید تا بعد بگوییم استغفار کرده است. هیچ ـ به نحو سالبه کلیه ـ قطعی بالضرورة که هیچ شیعهای اصلاً به ذهنش نمیآید تا بگوییم باید استغفار بکند آنجا هم این طور است ما نسبت به بعضی از گناهان معصومیم! از بس قباحت آن بیّن الغی است اصلاً به ذهن نمیآید تا بعد استغفار بکنیم. همان طوری که مؤمن در دنیا نسبت به محارم خود این طور است که اصلاً خیال گناه هم نمیکند؛ اصلاً نمیآید تا بگوید بد است. آن بهشت هم همین طور است، اصلاً خیال بد در بهشت نیست؛ ﴿وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعیماً وَ مُلْکاً کَبیراً﴾ (۲۰)
🌱عالِیَهُمْ ثِیابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً (۲۱)﴾.
✅ عالی اینها ، بر پیکر اینها ثیاب سندس است که خضر است و استبرق است ﴿وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ﴾ آنجا طوری نیست که زینت انگشتر طلا بد باشد یا فلان بد باشد. این طلا را از دل کوه در نیاوردند این طلا را از نماز شب درست کردند. آنگاه عمده این است: ﴿وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾ تا اینجا #ساقی مشخص بود، #سقی مشخص بود، #ظرف مشخص بود، اما اساس و حرف آخر و حرف مهم همین جمله است #خدا ساقی اینهاست.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran
🔻تفسیر سوره مبارکه #انسان
🔺 بخش یازدهم - ادامه 👆👆👆
⬅️ این شراب طهور است، دیگر حالا یکی از آن چهار نهر است یا نه، این شراب طهور چه شرابی است؟
🔸مرحوم امین السلام طبرسی(رضوان الله تعالی علیه) در جلد دَه مجمع البیان در ذیل همین آیه: ﴿وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾ نقل میکند که ذات اقدس الهی به اینها طوری این شراب را عطا میکند که اینها به جز ذات اقدس الهی همه چیز را فراموش میکنند بعد میفرماید این مطلب را از وجود مبارک امام صادق نقل کردند و یک نفر نقل نکرد بلکه همه اصحاب این روایت را نقل کردند که ﴿وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾؛ یعنی شرابی که «یطهرهم عن کل شیء سوی الله»، از ماسوای خدا اینها را تطهیر میکنند.
آنجا دارد که «قیل» در شراب طهور «یطهرهم عن کل شیء سوی الله» فقط به یاد خدا هستند؛ «إذ لا طاهر من تدنّس بشیء من الأکوان»؛ خیلی این حرف بلند است. اگر کسی گوشهای از علاقه به خانواده، به زن، فرزند، به خانه، به درس و بحث، گوشهای علاقه داشته باشد طاهر نیست. خیلی این حرف بلند است بگوید من هم خدا را میخواهم هم درس و بحث را! هم خدا را میخواهم هم خدمت به مردم را! خدمت به مردم در برابر خدا نیست برای خداست. لذا فرمود «یطهرهم عن کل شیء سوی الله إذ لا طاهر من تدنس بشیء من الأکوان إلا الله». این یک دنس و شرک و چرک است بعد فرمود: «رووه عن #جعفربنمحمد(علیهما السلام) ». ببینید سخن از اینکه یک شخص روایت کرده نیست، میگوید همه این آقایان که این حرف را میزنند همهشان از وجود مبارک امام صادق نقل کردند.
🔸پس ساقی اگر خدا شد ﴿سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً﴾ که «یطهرهم عن» ماسوای توحید؛ این میشود موحد محض. این موحد محض چیزی را با خدا نمیخواهد، هر چه را اگر بخواهد در راه خدا میخواهد.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran
حجاب شهود.mp3
1.42M
💠 حجاب شهود
🔸 #حجاب همیشه سه ضلعی است: یک محجوب داریم، یک محجوب عنه داریم، یک حاجب. ما هر چه از حجاب شنیدیم این است که یک «الف» است یک «باء» است و یک «جیم»، این وسطی حاجب است؛ اما اینجا فرمود شما یک «الف» دارید و یک «باء»، خود این «باء» حجاب است و نمی گذارد «الف» را ببیند! «لَیسَ بَینَهُ وَ بَینَ خَلْقِهِ حِجَابٌ غَیرَ خَلْقِهِ احْتَجَبَ بِغَیرِ حِجَابٍ مَحْجُوبٍ وَ اسْتَتَرَ بِغَیرِ سِتْرٍ مَسْتُورٍ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْكَبِیرُ الْمُتَعالِ»؛ #انسان تا خودش را می بیند #خدا را نمی بیند.
میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست ٭٭٭ تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
اینها این را از کجا یاد گرفتند؟ حالا آیا او متوجه شد و به عمق این روایت #امام_کاظم_سلام_الله_علیه پی برد یا نبرد ولی به هر حال تا به اینجا رسید و گفت: «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز».
🔸 یک وقت انسان اهل مدرسه است درس خواندن لازم است، آن شاید مقدور همه نباشد؛ اما یک وقت راه #تهذیب_نفس است. این نماز برای همه ماست؛ حضرت فرمود نماز #زیارتنامه_خدا است، شما داری به زیارت الله می روی!
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran
🔻تفسیر سوره مبارکه #انسان
🔺 بخش دوازدهم
سوره مبارکه «انسان» که بخش مهم آن درباره #أبرار هست اوصافی را ذکر میکند که صلاحیت انطباق بر خیلی از افراد را دارد اما محور اصلی شأن نزول است و مصداق آن منحصر است؛ نظیر ﴿یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ﴾ لفظ در فرد استعمال نشد اما مصداق آن منحصر در حضرت امیر(سلام الله علیه) است.
🔹حضرت امیر(سلام الله علیه) در آن نامهای که برای مالک اشتر مرقوم فرمودند نوشتند مالک! «فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ اولین کاری که بعد از رحلت حضرت کردند دین را به اسارت گرفتند؛ یعنی قرآن و سنت قطعی را به اسارت گرفتند کسی حقِ نقل نداشت مگر به اجازه این اسیرگیرندهها. این از بیانات نورانی حضرت است که در عهدنامه مالک در نهج البلاغه آمده که مالک! ما گرفتار اسیرگیری بودیم «فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ» تنها شخص نبود دین را به اسارت گرفتند، وقتی دین به اسارت گرفته شد #سقیفه به جای #غدیر نشست! بعد فرمود دست مرا بستند من با دست بسته #بیعت کردم و اگر عموی من حمزه و برادرم جعفر بود من هرگز سقیفه را امضا نمیکردم، منتها عمویِ دیگر من عباس و برادر دیگر من عقیل اینها بودند که از اینها کاری ساخته نبود. حضرت از عموی خود عباس به نیکی یاد نمیکند میگوید این تا فتح مکه تا آخرین لحظه در ردیف مشرکین مکه بود در زمان فتح مکه که آخر عمر حضرت بود مسلمان شد و برادرم عقیل هم که همهاش به دنبال مال میگشت که سرانجام از دربار معاویه سر درآورد؛ ولی اگر عموی من حمزه بود و برادرم جعفر بود هرگز سقیفه را امضا نمیکردم.
🔹 «فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ یُعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَی وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا».
این را عرض میکنم برای اینکه هم جریان انکار عنودانه برخی از مفسران اهل سنت بازگو بشود، یک؛ و اینکه جریان عظمت اربعین که در آستانه آن هستیم مشخص بشود این دو؛ که حسین بن علی چه کار کرد؟
🔺اصل دین را اینها به اسارت گرفتند اینکه میبینید #اربعین به این عظمت به لطف الهی دارد باشکوه خودش را نشان میدهد، برای اینکه حسین بن علی(سلام الله علیه) یک کار جهانی کرد تنها این نبود که بگوید من این بیعت این تعهد و ولایتعهدی را امضا نمیکنم من این ظالم را نمیپذیرم یک جنگ شخصی نبود اولاً حضرت فرمود: «مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَ یزید بن معاویة» نفرمود «إنی لا ابایع»؛ نفرمود من بیعت نمیکنم فرمود هر کس حسینی فکر میکند زیر بار ذلت نمیرود. «مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَ یزید بن معاویة»؛ بعد آنها را معرفی کرد ...
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran
🔻تفسیر سوره مبارکه #انسان
🔺 بخش دوازدهم - ادامه 👆👆👆
🔺 مستحضرید حضرت از همان اول وقتی که عازم مکه بود قصد عمره مفرده داشت نه اینکه حج را تبدیل به عمره کرد!
🔻 ائمه(علیهم السلام) فرمودند از همان اول حسین بن علی قصد عمره داشت و میخواست بعد از عمره مفرده که تمام شد فوراً از مکه بیرون بیاید؛ (نه اینکه اول قصد حج داشت بعد حج را تبدیل به عمره کرد تا مکافاتی باشد که مصحّح این تبدیل چه بود؟) و میخواست جمعیت را آگاه کند و از جمعیت بیرون بیاید تا مردم بفهمند که چه خبر است؟
✅ این جریان حسین بن علی تا جریان مکه؛ وقتی هم که خواست بیاید با چه گروهی؟ همه را روشن کرد که مردم بدانند که اموی قصدش این نیست که فقط با حسین بن علی مبارزه کند. قبل از جریان کربلا بیان نوارنی امیر المؤمنین این است که در آن عهدنامه مالک است که «فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً»؛ بعد از جریان #کربلا این اصل کاملاً مشخص شد.
❌ مستحضرید ابن زبیر، نه با حسین بن علی(سلام الله علیهما) موافق بود نه با قطام؛ او داعیه خاص داشت. این ابن زبیر در مکه ماند بود تبلیغ کرد فضای مکه را تقریباً آماده کرد دستگاه اموی دید اگر بخواهد راه مکه را باز بگذارد در جریان حج و عمره ممکن است بیایند تبلیغات ابن زبیر در اینها اثر کند اینها راه مکه رفتن را بستند گفتند پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود سفر به سه جا خوب است یا سفر نکنید مگر به این سه جا: یکی #مسجدالنبی، یکی #مسجدالحرام، یکی هم #قدس.
❗️ بروید قدس، به جای مکه. اینها به جای اینکه بیایند مکه و حج و عمره انجام بدهند سفر قدسی داشتند تا اینجا خیلی خطر روشن نیست ابن زبیر برای اینکه از شرّ آنها در امان باشد درون کعبه رفت و متحصّن شد به هر حال آدم چند روز میتواند در درون کعبه بماند؟ بعد از چند روز به هر حال خسته میشود در میآید اینها چه کار کردند؟ کسانی که قبل از انقلاب، مکه مشرف شدند میدانند کوه ابوقبیس مشرف بر بیت شریف بود؛ اینها روی کوه ابوقبیس منجنیق گذاشتند و با سنگ این قدر ریختند که کعبه را ویران کردند و ابن زبیر را گرفتند و کشتند. کعبه ویران کردن یعنی چه؟ مگر کعبه یک مسجد عادی است؟ این اصلاً کاری با دین ندارد؛ معلوم میشود که دین را به اسارت گرفتند. آن قبل از کربلا و این بعد از کربلا، معلوم میشود که اصلاً اموی و مروانی کاری با دین نداشتند. قیام کردند برای هدم دین؛ آن وقت حسین بن علی در این شرایط قیام کرد که دین را زنده کرد. دست مبارک امام سجاد به عنوان اسیر در شام بسته است یکی از شامیهای بیادب برای طعن و نیشزدن به وجود مبارک امام سجاد عرض کرد در این صحنه چه کسی پیروز شد؟ فرمود ما! عرض کرد چطور؟ فرمود: «إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَنْ غَلَبَ وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ، فَأَذِّنْ ثُمَّ أَقِم» اگر خواستی بفهمی چه کسی پیروز شد موقع نماز اذان و اقامه بگو ببین در اذان و اقامه ما نام چه کسی را میبریم؟ ما رفتیم این نام را زنده کردیم و برگشتیم چون معاویه قبلاً گفته بود که تا این نام هست ما نمیتوانیم حکومت بکنیم.
⬅️ سخن از اصل #دین بود؛ این است که میبینید میلیونها نفر در آنجا جانفشانی میکنند. این را باید همه بدانند که عظمت حسین بن علی تنها این نبود که یک مظلومی در برابر ظالم مقاومت کرد نخیر، این تمام دین را از اسارت درآورد دین زنده شد. خود آن سنیها هم الآن مدیون کربلا هستند.
🔹 همه باید بدانند که کل دین به برکت حسین بن علی زنده شد. این نکاتی که عرض کردیم برای اینکه فخر رازی در همین آیه نام بسیاری از اکابرشان را میبرد که اینها اصلاً جریان ﴿وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ﴾ که مربوط به اهل بیت (علیهم السلام) است ذکر نکردند. بله، ذکر نکردند اما چون دین را به اسارت گرفتند.
🔸 خیلیها که به مجرد رحلت پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) که حضرت مشغول جمعآوری قرآن کریم بود اینها دین را به اسارت گرفتند. فرمود مالک! «فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ یُعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَی وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا»، هر چه که آنها میگفتند دین بود، نه هر چه قرآن و سنت بود. خیلی این حرف، حرف بلندی است. این جمله در تمام نهج البلاغة است، اگر عموی من و برادرم بود؛ ولی آن در خود نهج البلاغه سید رضی هم هست که «فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ یُعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَی وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا» هر چه که میخواستند بگویند به نام دین میگفتند ...
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran
🔻تفسیر سوره مبارکه #انسان
🔺 بخش سیزدهم
بیان شد که در خصوص این کریمه ﴿وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ﴾ درباره این چهار نفر هست درباره همه معصومین از چهارده معصوم نیست؛ ولی دو دلیل هست که تساوی اینها را بیان میکند:
⬅️ دلیل اجمالی این است که فرمود اینها نور واحدند، اگر یک نور هستند پس تفاوتی نیست چون کثرتی در کار نیست.
⬅️ دلیل تفصیلی آن تصریح وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است به اسمای کل واحد واحد اینها که اینها امام معصوماند، اینها حجت بالغه الهیاند، فرقی هم بین اینها نیست و مانند آن. بنابراین اگر یک جا وصف بعضی از اینها ذکر شد و جای دیگر وصف دیگران ذکر شد همه اینها در آن فضایل شریکاند، این طور نیست که حالا مثلاً یک خصیصهای برای سید الشهداء(سلام الله علیه) باشد که وجود مبارک حضرت امیر فاقد آن خصیصه باشد حالا ظهور و بروز فرق میکند. ممکن است یک خصیصهای در ائمه دیگر باشد و ظاهر نشده باشد نه اینکه آنها فاقد باشند.
💠 مطلب دیگر این است که اهل سنت در عین حال که برخی از این فضایل را نقل میکنند اما آن عناد مستورشان را نمیتوانند همواره پنهان کنند گاهی به صورت «قیل» گاهی به صورت «و فیه»، گاهی «شاید»، گاهی به اینکه بعضیها اشکال کردند، بیان میکنند. حتی جریان اینکه چرا در این سوره در عین حال اینکه از بسیاری از نِعَم بهشتی یاد شد از حوری یاد نشد آن برای حرمت وجود مبارک #فاطمه_زهرا(سلام الله علیها) است این را نقل میکند، اما این طور نیست که خودش بگوید؛ از دیگران نقل میکند! این طور نیست که سالم بگذرد به هر حال یک نیشی، یک طعنی، یک شبههای در آن هست!
سرّ اینکه نامی از فرشته در این سوره برده نشده به رعایت حرمت وجود مبارک فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است اصل اینکه درباره آنهاست آن به صورت «قیل» و «قال» رد میشود و اصل اینکه چرا از حور العین در اینجا سخنی به میان نیامده این را هم گرچه بازگو میکند، اما با یک کنایههایی عبور میکند.
🔹اما سؤال دیگر این است که این آیه دارد که از «کأس» یعنی از لیوان، ظرف پرآب، ظرفی که ﴿کَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِیلاً﴾ اگر منظور این بود که طعم زنجبیل دارد، «کان» نبود؛ لذا آنهایی که فکر میکردند منظور این است که طعمش طعم زنجبیل است میگفتند این «کان» زائده است. اما وقتی که ما شواهد داریم که این «کان»، ﴿کَانَ مِزَاجُهَا﴾ یعنی این شرابی که در این کأس است مقداری از زنجبیل در آن ممزوج شده است؛ البته ممکن است که طعمش طعم زنجبیل باشد اما زنجبیل که یک طعم گوارایی نیست که قرآن وعده داده باشد ولی مزاج یعنی مقداری از چشمه زنجبیل به او دادند
❓زنجبیل چیست؟ یک چشمهای است به نام #سلسبیل. ﴿عَیْناً﴾ این بدل زنجبیل است ﴿کَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِیلاً ٭ عَیْناً فیها تُسَمَّی سَلْسَبیلاً﴾؛ این ﴿عَیْناً﴾ بدل زنجبیل است، چشمه که بدل طعم نمیشود! آیه پنج این است ﴿إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً﴾،
❓کافور چیست؟ ﴿عَیْناً﴾ این ﴿عَیْناً﴾ بدل کافور است ﴿عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَها تَفْجیراً﴾ تا نسبت به مسئله زنجبیل هم همین طور است؛ آیه ۱۷می فرماید: ﴿وَ یُسْقَوْنَ فیها کَأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلاً﴾؛ آن وقت ﴿عَیْناً﴾ این ﴿عَیْناً﴾ بدل زنجبیل است چشمه که بدل طعم نمیشود. زنجبیل اسم چشمهای است ﴿عَیْناً﴾ که آن عین به نام سلسبیل است مشابه این درباره مقرّبین هم که ابرار یک سلسله آبهایی مینوشند که مقرّبین مرحله بالاتر آنها را دارند در سوره مبارکه «عبس» و مانند آن آنجا هم همین معنا آمده است، کاری که آنها میکنند چشمهای است که مزاجش از آن هست، ولی اصلش را مقرّبین مینوشند.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran