🥀 یک روز آدمی به جایی می‌رسد که احساس می‌کند در این عالم جایی ندارد... احساس می‌کند دیگر هیچ‌کس او را خالصانه دوست ندارد... اصلا چرا باید دوست داشت، کسی را که چیزی برای دوست‌داشته‌شدن ندارد؟ و یا چه سود، دوست داشتن کسانی که خود محتاج‌ترند به محبت؟ حالم به هم می‌خورد از این دوست‌داشتن‌های اعتباری... از این محبت‌های رنگ پریده‌ی بی‌ارزش... 🔪 آخ! دوباره تیزی چاقو و قربانی شدن انگشتِ بی‌پناه من! تقصیر تیزی چاقو نیست... تقصیر اشک‌هایی‌ست که سوزش پیاز را بهانه کرده‌اند و چون باران بهاری از چشمانم سرازیر گشته‌اند! 💢 دخترکم رد صدای مرا گرفته و سراسیمه به آشپزخانه می‌آید... خودش را بغلم می‌اندازد و زار زار گریه می‌کند... چقدر بعضی دوست‌داشتن‌ها خالصانه است! چقدر عمق دارد... بغلش می‌کنم! محکم با تمام احساس مادرانه‌ام... یاد مادربزرگم می‌افتم... همیشه در این مواقع، وقتی می‌خواست ما را دلداری بدهد، لبخند مهربانی بر روی صورت نورانی‌اش نقش می‌بست و می‌گفت: باز هم جای شکرش باقی‌ست که... 🔻 شکر!؟... واژه‌ی گم شده‌ی این روزهای زندگی‌ام... گویا ماه‌هاست تکرارش نکرده باشم! نه!!! حواسم نیست! روزی چند بار در همین نمازهای سرد و بی‌روحم می‌خوانمش... چندین بار می‌گویم: الحمدلله رب العالمین... حمدی که فقط مخصوص پروردگار عالمین است... چه خوب که تمام زیبایی‌ها را از خدا می‌دانم! چه خوب که تمام سرورها، خوشی‌ها، موفقیت‌ها و همه‌ی کمالات را از خدا می‌دانم... ✨ باورم نمی‌شود روزی چند بار این‌گونه خدا را حمد می‌کنم.... روزی چند بار عشقی را تکرار می‌کنم که با اسم رحمن رحیم شروع می‌شود! عشقی که لحظات بی‌اعتبار دنیا را ارزش می‌دهد... دوست‌داشتن‌ها و دوست‌داشته‌شدن‌ها را جهت می‌دهد و رفعت می‌بخشد... 🌟 حمد! رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند... رسد آدمی به جایی که در وحشیانه‌ترین صحنه‌های عالم، در بین عصیان‌گری‌ها و پرده‌دری‌ها، فقط و فقط زیبایی ببیند... محکم و راسخ بایستد و بگوید: و ما رأیت الا جمیلا... 🌱 فاتحه می‌خوانم... می‌گویند هفتاد بار بر مرده بخوانی زنده می‌شود... می‌خوانم تا این قلب مرده، احیا شود به حمد الهی... به دیدن زیبایی‌های عالم... به دیدن نیمه‌ی پر لیوان! با هم چسب زخم را می‌چسبانیم، اشک‌هایش را پاک می‌کنم! "باز هم خداروشکر زخمش عمیق نیست و زود زود خوب میشه" چشمانش برق می‌زند و می‌خندد... 💠 او می‌خندد به اعتبار خنده‌ی من و من می‌خندم به عنایت حمدی که سراسر لحظاتم را زیبا کرده است... ✨ الحمدلله... 🖊 ز . ک #زندگی_با_قرآن #سوره_حمد #استاد_چیت‌چیان #بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب @rabteasheghi⏪

🌸 صورت‌هایشان گل انداخته! هنوز چشمان‌شان برق می‌زند و گویا خستگی در وجود معصومانه‌ی آن‌ها جایی ندارد... ✨ همه چیز از آن سوال شروع شد! سوالی که امروز ما را در این مسیر نورانی قرار داده است! در بین کسانی که عطش زیارت اربعین را داشته و حالا با شور و عشقی مضاعف آمده‌اند و خود را جامانده از این قافله خطاب می‌کنند... عجب حرمتی دارد این مسیر، این نیت‌ها و این قدم‌هایی که به عشق اباعبدالله (علیه‌السلام) برداشته می‌شود! اشک می‌ریزم و غبطه می‌خورم به این عشق، و دوباره یاد سوال لیلا می‌افتم... ⁉️ خانم اجازه: چرا خدا نخواست ما اربعین کربلا برویم؟! عجب سوالی! چطور باید آن را پاسخ می‌دادم!؟ چطور باید بیست جفت چشمِ خیره‌شده به خود را قانع می‌ساختم! " خانم اجازه! ما چهل تا زیارت عاشورا خوندیم تا بریم کربلا! مامانم می‌گفت هر کی ۴۰ تا زیارت عاشورا بخونه حتما به حاجتش می‌رسه! ولی ما خوندیم..." 🥀 بغض می‌کند! بغضش را می‌فهمم... جنس غمش برایم غریب نبود... اصلا حرف‌هایش آتشی بر دل جامانده‌ی خودم بود! می‌دانستم چه می‌گوید ولی نمی‌دانستم که چه باید بگویم!؟ ❓ چطور برای یک دختر بچه ۸ ساله از حکمتِ الهی حرف بزنم!؟ از ایمان به غیب، از اینکه "ما عند الله خیر و ابقی" ست، از راضی بودن به رضایت پروردگار... خودم هم هنوز این‌ها را نفهمیدم چه برسد... 💢 سکوت پر هیاهوی کلاس را مریم می‌شکند! خانم اجازه ما بگیم؟! منتظر جواب نمی‌ماند و با چهره‌ای مصمم دنبال حرفش را می‌گیرد و می‌گوید: "مامانم همیشه میگه خدا از همه‌ی مامان‌های دنیا مهربان‌تره! اگر چیزی خواستیم و خدا بهمون نداد، حتما بعدا بهترش را بهمون میده... چون خدا همیشه بهترین‌ها را برای ما می‌خواد و بهترین و درست‌ترین کارها را هم انجام میده... مامانم میگه پس ما هم باید سعی کنیم همیشه به خواست خدا راضی باشیم و بهترین کارها را انجام بدیم..." 🔆 تأییدش می‌کنم... یاد حرف استادمان افتادم: رزق معنوی آدم از حیات، درک حمد است! هر چه چشم، زیبابین‌تر شود، فهم و درکش از حمد بیشتر شده و رزق معنوی‌اش بیشتر می‌شود! مشکل ما انسان‌ها این است که در تمامی لحظات‌مان حمد نمی‌کنیم! قبول نداریم هر اتفاقی که می‌افتد بهترین اتفاق است! قبول نداریم: در طریقت پیش سالک هر چه آید خیر اوست... 💫 سوال لیلا ما را به معنای حمد رساند... دستمان را گرفت و ما را به جاده‌ای کشانید که سراسر نور و عشق و زیبایی ست... ✨ الحمدلله به نعمت وجود چنین فرزندانی... به وجود چنان مادرانی که این‌گونه عشق به پروردگار را در خون و رگ‌های فرزندان‌شان ریشه‌دار می‌کنند! به نگاه فرزندان‌شان وسعت می‌بخشند، افق نگاه‌شان را نه در سرخوشی بلکه در رضایت از پروردگار رفعت می‌دهند، رفعتی به ابهت و بزرگی سوره مبارکه حمد! 🖊 ز . ک #زندگی_با_قرآن #سوره_حمد #استاد_اخوت #بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب @rabteasheghi⏪