eitaa logo
خط رهبری
3.6هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
130 فایل
🔰«خط رهبری»: صفحه ویژه تولیدات مربوط به رهبر انقلاب در خبرگزاری #فارس ✔️ تبیینِ شخصیت، مواضع، مطالبات و نظام فکری حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | چرا ۲۲ بهمن «یوم‌ الله» است؟ ✏️ نویسنده: «امیر معصوم بیگی» * ۲۲ بهمن: روز تجلی اراده الهی در تاریخ ملت ایران 🔸 ایام‌الله به روزهای تاریخی و سرنوشت‌سازی گفته می‌شود که تأثیرات عمیق و ماندگاری در حیات یک ملت یا یک نسل بر جای می‌گذارند. در چنین روزهایی، اراده و مشیت الهی به گونه‌ای متجلی می‌شود که هیچ قدرت و اراده‌ای جز اراده خداوند مجال بروز و ظهور نمی‌یابد. حضرت امام خمینی (قدّس‌سره) از ۲۲ بهمن، همانند ۱۵ خرداد، ۱۷ شهریور و ۱۲ فروردین، به عنوان «» یاد کرده و در توصیف این ایام فرموده‌اند: «بر ملت شریف ماست که این ایام الله را - که هدیه هایی از عالم غیب ربوبی است - با جان و دل حفظ و با چنگ و دندان نگهداری کنند.» ۱۵/۰۳/۱۳۶۰ 🔹 بیست و دوم بهمن از جمله روزهای تاریخی و سرنوشت‌سازی است که در آن، به شکلی آشکار در مسیر تحولات یک ملت تجلی یافت. در یوم‌الله ۲۲ بهمن، ملت ایران توانست از سلطه نظام استبدادی و ستم‌محور رهایی یابد و مسیر جدیدی را بر پایه ، آزادی و حاکمیت ارزش‌های اسلامی بنیان نهد: «هر روزی از روزهای این دهه[فجر] - مخصوصاً روز بیست‌ودوم بهمن - ایام اللَّه و خاطره‌های فراموش‌نشدنی برای ملت ایران هستند. ‌حقیقتاً ملت ما در این دهه جان گرفت‌.»‌ ۱۳۶۹/۱۱/۱۰ 🔸 بیست و دوم بهمن، نعمتی الهی و نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران محسوب می‌شود. در جریان مبارزات انقلابی علیه رژیم استبدادی ، حتی بسیاری از انقلابیون نیز پیش‌بینی نمی‌کردند که رژیم ۲۵۰۰ ساله پادشاهی در ایران به چنین سرنوشتی دچار شود. با این حال، حضرت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) با رهبری الهام‌بخش و بینش عمیق خود، زمینه‌ساز تحولی بنیادین شدند که این روز را به نقطه‌ای طلایی در بدل ساخت: «روز بیست و دوّم بهمن، روز نجات ملّت ایران و روز شکوفایی و پیروزی بزرگ‌ترین انقلاب دوران تاریخ ما از شروع تا امروز ‌‌[بوده است].‌» ۱۳۶۱/۱۱/۱۹ * پایانِ تحقیرِ یک ملت 🔹 در این روز، با عنایت الهی و رهبری حکیمانه و الهام‌بخش یک رهبر الهی، دوره‌ای طولانی از سلطه و تحقیر ۲۵۰۰ ساله مردم ایران به پایان رسید. این ، نه تنها موجب رهایی ملت از استبداد و وابستگی شد، بلکه مسیر جدیدی را برای تحقق استقلال، عزت و هموار ساخت: «حادثه بیست‌ودوم بهمن و پیروزی انقلاب، پایان تحقیر ملت ایران بود‌.‌» ۱۳۸۰/۱۱/۲۱ 🔸 ملت ایران، با هدایت و رهبری حضرت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) و با اتکا به تعالیم اسلامی، در ۲۲ بهمن توانست کشور را از چنگال استبداد داخلی و سلطه بیگانگان رهایی بخشد: «اگر انقلاب اسلامی و امام بزرگوار ما نبود و اگر اسلام و تحوّل در این کشور نبود، هیچ امیدی وجود نداشت که سلطه جهنّمىِ تحقیرآمیز امریکا و حکومت دیکتاتورىِ قسىّ‌القلب پهلوی از این مملکت برکنده شود.» ۱۳۸۱/۰۳/۱۴ 🔹 ۲۲ بهمن تجلی لطف و عنایت الهی به ملت ایران است. در این روز، اراده‌ی خداوند به‌طور آشکار در مسیر آزادی و استقلال در برابر ظلم و استبداد نمایان شد و این تحول بزرگ، همچون نعمتی از سوی خداوند برای تحقق آرمان‌های اسلامی و ملی مردم ایران رقم خورد: «بیست‌ودوّم بهمن، عید حقیقى براى ملّت ما است؛ بیست‌ودوّم بهمن براى ملّت ما در حکم عید فطرى است که ملّت در آن از یک دوران روزه‌ی سخت خارج شد، دورانى که محرومیّت از تغذیه‌ی معنوى و مادّى را بر ملّت ما تحمیل کرده بودند؛ بیست‌ودوّم بهمن در حکم عید قربان است زیرا در آن روز و به آن مناسبت بود که ملّت ما اسماعیل‌هاى خودش را قربانى کرد؛ بیست‌ودوّم بهمن در حکم عید غدیر است [زیرا] در آن روز بود که نعمت ولایت ‌-اتمام نعمت و تکمیل نعمت الهى- براى ملّت ایران صورت عملى و تحقّق خارجى گرفت؛ در حکم نوروز واقعى براى ملّت ما است زیرا که حقیقتاً از دوران سخت و سیاه یک زمستان تلخ، ملّت ما خارج شد؛ است.» ۱۳۶۸/۱۱/۰۴ @rahbari_plus
🔰 | انقلاب احیاگر ✏️ نویسنده: «زهره صابر» 🔸 ، سرفصل آشنایی در میان فصول متعدد و کهن تاریخ است. وقتی به اعماق این پدیده انسانی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که هر انقلاب برآمده از داستانی جمعی گروهی است که ظلم و ستم را برنتابیده و برای تغییر وضعیت نامطلوب قیام کرده‌اند؛ از انقلاب فرانسه تا انقلاب چین، الجزایر، روسیه، کوبا، انگلیس و بالاخره انقلاب اسلامی ایران. هر انقلاب با ظلم‌ستیزی و قیام گره‌خورده و این برخاستن برای داشتن حیات بهتر، دیرینه‌ترین اتفاق میان مردمان آزادی‌خواه جهان است. انقلاب‌ها گاه از دل رؤیاها و آرمان‌های بزرگی متولد می‌شوند و بزرگ‌ترین و تلاش هر ملتی در طول تاریخ آزادی و رهایی از بندگی سلاطین و استعمارگران و ظالمان بوده. انقلاب، نه فقط یک تغییر سیاسی، بلکه یک رویداد انسانی و فرهنگی است که بیانگر ظرفیت و پرشور زندگی بشری است. 🔹 ملت‌ها به پا می‌خیزند، زیرا در دل هر انسانی، نغمه‌ای از و همیشه زنده است؛ اما همیشه تفاوت است میان رویدادها، تصمیم‌ها، انتخاب‌ها، فرهنگ‌ها و حتی انقلاب‌ها. تفاوت است میان باورها و ارزش‌های جمعی ملت‌ها و انقلاب اسلامی متفاوت‌ترین و پرآوازه‌ترین رخداد تحول‌آفرین جهانی در عصر معاصر است. انقلاب ما در امتداد راه پیامبران بود؛ راهی به درازای همه تاریخ بشر. ریشه استوار و جهان‌بینی این انقلاب بر پایه توحید بود. انقلاب اسلامی از آغازین روزهای روییدنش در قلب و باور ایرانیان کوشید تا زنجیرهای استبداد را بشکند و نور آزادی را در دل تاریکی‌ها بتاباند. صددرصد مردمی بود و نه حاصل پیکار نیروهای چریکی مسلح. انقلاب ما ثابت کرد بدون اتکاء به شرق و غرب زنده ماند و با اعتماد به و ایمان راسخ، قدرت‌های سلطه‌گر را جدی نگرفت. 🔸 ما پیش از آنکه برخیزیم و نغمه «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» سر دهیم؛ سرزمینی بودیم که زیر سایه سنگین دست‌وپا می‌زدیم. در سال‌های سلطنت ستم‌شاهی پهلوی، ملت ایران و هویت ایرانی اسلامی ما به فراموشی سپرده شده بود. ما حقیقتاً مرده بودیم. امام مانند روحی که به کالبدی دمیده می‌شود و اجزاء آن را زنده می‌سازد؛ ما را زنده و نمایان کرد و به حرکت درآورد. ما غافل بودیم، امام ما را بیدار کرد و دست ما را گرفت و شجاعت بخشید و مشت گره کردن در برابر را به ما آموخت. 🔹 در آن زمان، عظمت با خنجر بی‌احترامی و تحقیرهای مکرر، به سخره گرفته می‌شد؛ تا آنجا که سگان نژادشان برتر از انسان ایرانی تلقی می‌شد و انگلیس ایران را حیات خلوت خود می‌دانست. برای شاه، همیشه مسئله اصلی حفظ قدرت بود و نه آبرو، عزت و شرافت ملت. در این فضای سرد و خفقان‌آور، مردمی که به یاد تاریخ و تمدن اصیل خود بودند و در بستر تحقیر قرار داشتند، در انتظار روزی بودند که با دستان خود غبار فراموشی را از خویش بزدایند. این انتظار آغازی بود بر یک قیام بزرگ. در دل‌هایشان موجی از امید و شجاعت برآشفت، و متوجه شدند که نیرویی فراتر از سرکوب‌های استبدادی در وجودشان زنده است. بهمن آمد، بهار شد و ازآن‌پس ما به شکرانه این رویداد شگرف، هرسال دور هم جمع می‌شویم و جشن می‌گیریم تولد دوباره یک ایران و یک ملت‌ را. 🔸 به‌راستی، بی‌عزتی در روزگار ، تنها یک فصل از داستانی بود که قرار بود با حماسه‌ای حقیقی و عزتمند به پایان برسد. اما داستان حقیقی و جاوید، داستان ملتی است که با عزت و اراده‌ی آهنین خود، در برابر طوفان‌های بی‌رحم ایستاد و از دل تاریکی‌ها، نور آزادی را متولد کرد و این‌چنین، تاریخ به شرافت خروشان و آواز حق‌طلبی آنان ارج نهاد؛ سرزمینی که همیشه باید آزاد و بماند. ➕ ارجاع به بیانات رهبر انقلاب در مجمع سازمان ملل به تاریخ ۱۳۶۶/۶/۳۱ خصوصیات استثنایی انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب‌های دیگر @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #گزارش | زاهد ناشناخته - ۲ ⏪ روایتی از زندگی آیت‌الله حاج سیدجواد حسینی خامنه‌ای * درگذشت مادر و
🔰 | زاهد ناشناخته - ۳ ⏪ روایتی از زندگی آیت‌الله حاج سیدجواد حسینی خامنه‌ای * روحیات به خصوصی داشت 🔸 حاج سید جواد روحیات به خصوصی داشت. با وجود آنکه فعالیت سیاسی مشهودی نداشت، اما اقدامات حاج سید جواد نشان میدهد که او با همه ی روحیاتش در نزاع حق و باطل میان انقلابیون و دستگاه بی طرف نبوده است. 🔹 او همیشه فاصله ی خود را با دستگاه طاغوت حفظ میکرد. آیت الله سید علی خامنه ای در این باره روایت جالبی دارند: «ایشان دیدشان مثل اغلب علمای شیعه امامیه، دید بغض و نسبت به دستگاه بود، به خصوص که ایشان دوران پهلوی را هم دیده بودند و گذرانده بودند و آن سختی‌ها را چشیده بودند. 🔸 یک لحظه ایشان برای دستگاه‌های گذشته مفید واقع نشد و هرگز در هیچ جلسه‌ای، در هیچ دعوت خصوصی ... ایشان شرکت نکرد، حتی مراسم موزه ... سالن تشریفات موزه جایی بود که اعیاد از علمای مشهد دعوت میکردند و بسیاری از موجهین و علما می رفتند. تنها کسی که با یکی دو سه عالم دیگر هرگز در این مراسم شرکت نکرد پدر من بود.» * آشنایی با امام خمینی 🔹 البته مواضع آیت الله سید جواد خامنه ای محدود به این موارد نبود. او از قدیم روابط صمیمانه ای با داشت. آشنایی آنها با هم مربوط به یکی از سفرهای امام خمینی به مشهد در اوایل دوره ی رضاخانی است؛ زمانی که او با واسطه‌ی یکی از دوستانش با آقا سید روح الله آشنا شد و بعد او را به منزلش دعوت کرد. سال ها پس از آشنایی این دو نفر، حاج آقا روح الله هر وقت سید علی خامنه‌ای جوان را می دید جویای احوال هم بود. 🔸 حاج سید جواد هم که بعدها به قم رفت و آمد میکرد حتماً سری به امام می زد. در سال ۱۳۴۳ زمانی که دستگاه پهلوی امام خمینی را به ترکیه تبعید کرد، در زمره ی آن دسته از روحانیون مشهدی بود که در به این حرکت اقامه‌ی نماز جماعت خود را در مسجد صدیقی این شهر کرد. 🔹 آیت الله سید علی خامنه‌ای بعدها در خاطرات خود از سال‌های اوج در مشهد چنین یاد میکنند: « در اجتماعاتی که علماء شرکت میکردند حاضر می شد. گاهی هم به من که کارگردان آن اجتماعات در مشهد بودم می گفتند که تو عوض من آنجا رأی بده و بگو که من هستم و موافقم.» / منبع: نشریه "خیمه" @rahbari_plus
🔰 | روایتی از محله چهارباغ تا مسجد صدیقی ها - ۲ 📝 گفت‌وگو با محمدمهدی عبدخدایی درباره خاطراتش از آيت‌الله سیدجواد خامنه‌ای * پدرتان با آیت الله سید هاشم میردامادی نیز ارتباط داشتند؟ 🔸 بله، ایشان یکی از امضاکنندگان نامه به رضاخان در جریان تغییر لباس و بودند. این نامه در منزل آیت‌الله سید یونس اردبیلی توسط برخی از بزرگان حوزه آن زمان امضا و به تهران فرستاده شد. پس از این جریان این افراد توسط حکومت پهلوی دستگیر و هر کدام به شهری تبعید شدند. 🔹 مادر من نیز با دختر (همسر آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای) آشنایی داشتند. 🔸 من کوچک بودم که در آن موقع مادرم رفت‌آمد خانوادگی زیادی با همسر آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای داشتند و این ارتباط همیشه پابرجا بود. نکته مهم این است که همه نیز مخالف حکومت بودند تا آنجایی که مادرم نام مجسمه پهلوی را «مُنجّسه» گذاشته بود. انزجار خانواده ما و آیت‌الله خامنه‌ای از سلطنت بسیار زیاد بود. / منبع: «نشریه خیمه» @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #گفت‌و‌گو | روایتی از محله چهارباغ تا مسجد صدیقی ها - ۳ 📝 گفت‌وگو با محمدمهدی عبدخدایی درباره خاط
🔰 | روایتی از محله چهارباغ تا مسجد صدیقی ها - ۴ 📝 گفت‌وگو با محمدمهدی عبدخدایی درباره خاطراتش از آيت‌الله سیدجواد خامنه‌ای * آیت‌الله جواد خامنه‌ای چه ویژگی های فردی و اخلاقی داشتند؟ 🔸 ایشان عالم بسیار فاضلی بود. یکی از نزدیکان من که کتاب «مکاسب» شیخ انصاری را در نزد دو نفر از بزرگان یکی آیت‌الله خامنه‌ای و عالم دیگری خوانده بود خاطر نشان می‌کرد که قوت علمی آیت‌الله خامنه‌ای بسیار بالاتر از آن فرد دیگر بوده است. 🔹 من از ایشان نکات ارزنده ای آموختم. با وجود اینکه ایشان ارتباط اجتماعی زیادی نداشتند اما مردم ارادت بسیاری به ایشان داشتند. یکی از ویژگی های فردی ایشان مخالفت شدیدشان با حکومت بود. نه تنها ایشان بلکه همسر و فرزندانشان نیز از حکومت پهلوی بیزار بودند. آیت الله سید جواد خامنه‌ای در مسجد صدیقی ها امام جماعت بودند. 🔸 نماز ایشان بسیار برگزار می‌شد به طوری که همه کسبه آن منطقه برای اقامه نماز به مسجد صدیقی‌ها می‌آمدند. بنده چندین بار پشت سر ایشان نماز خواندم. آن موقع ایشان هنوز در مسجد گوهرشاد نماز اقامه نمی‌کردند. هنوز آن شکوه معنوی نماز جماعت آیت‌الله خامنه‌ای در خاطرم مانده است. @rahbari_plus
🔰 | چرا حوزه به قم آمد؟ ✍️ عبدالله گنجی 🔸 روح حاکم بر پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت صدمین سالروز تأسیس در دو بعد برجسته‌تر است. اول اینکه حوزه فقط محل تحصیل و تدریس نیست و مسئول گره‌گشایی از مسائل مختلف اجتماعی و فرهنگی جامعه است و دوم اینکه حوزه باید در حکمرانی نقش بی‌بدیلی ایفا کند تا تمدن‌سازی دچار التقاط و سکون نگردد. آنچه در این یادداشت مدنظر است علت دقیق انتقال حوزه علمیه از سلطان‌آباد (اراک/عراق عجم) به قم است. 🔹 البته قم از سال ۲۳ هجری که به دست مسلمانان افتاد مرکز علم بوده است و در قرن سوم و چهارم و حضور نماینده ائمه، قم برجسته‌تر شد و در دوران حوزه آن نه به اندازه قزوین و اصفهان، اما فعال بود. اما نقطه عطف در اولویت بودن قم به انقلاب مشروطه برمی‌گردد. 🔸 انقلاب مشروطه و سردرگمی علما در مواجهه با این پدیده و سرنوشت غمبار علمای تراز اول بعد از آن، باعث شد که علمای وقت به فکر نزدیکی به پایتخت یا بزرگ‌ترین جهان یعنی تهران بیفتند (تهران هنوز بزرگ‌ترین شهر تشیع در جهان است)؛ بنابراین بعد از مشروطه ایده نزدیکی به پایتخت و تأثیر بر تحولات آن برجسته شد و با حضور پهلوی اول در قدرت تصمیم انتقال نهایی شد. قبل از شیخ حائری، دیگران نیز به این فکر افتاده بودند، اما کار آنان کامل نشد. 🔹 ۹ سال بعد از مشروطه مرحوم محمد فیض قمی در سال ۱۳۳۳ هجری به این فکر افتاد، هشت سال قبل از حائری، اسدالله مامقانی در این زمینه گام برداشت و محمدتقی بافقی در سال ۱۳۳۷ هجری (۱۲۹۷ شمسی) به این مهم همت گمارد، اما این مسیر را تیزبینانه و دوراندیشانه به تکامل رساند. 🔸 سردرگمی علما در به دو دلیل بود. اول دوری علمای تراز اول از پایتخت (حضور در نجف) و دوم تعطیلی بعد سیاسی اندیشه تشیع از پایان صفویه (۱۱۳۵ هجری) تا ۱۳۲۴ هجری است. به همین دلیل یکی از علما (آخوند خراسانی) بلافاصله مشروطه را تأیید کرد، دیگری (میرزای نائینی) درصدد پیدا کردن مبنای شرعی برای آن بود و فرد دیگر (شیخ فضل‌الله نوری) جلوی آن ایستاد. 🔹 بدون تردید اگر سیاست در ۲۰۰ سال فاصله صفوی تا انقلاب مشروطه با اندیشه شیعه عجین مانده بود، آمادگی برای مواجهه با مطالبات غرب‌گرایان در انقلاب مشروطه هوشمندانه‌تر بود و وحدت علما همچون سدی در مقابل تئوری‌پردازی‌های رخ‌نمایی می‌کرد؛ بنابراین دلیل اصلی انتقال حوزه از اراک به قم را باید نزدیکی به پایتخت دانست که بعد از مشروطه به شدت دستخوش شد و با پهلوی اول کاملاً رنگ دین‌ستیزی به خود گرفت و البته حکومت هم متوجه تهدید خود از جانب حوزه شده بود. 🔸 اینکه رهبر معظم انقلاب می‌نویسند طلاب روز‌ها به بیرون قم می‌رفتند و شب‌ها برای درس برمی‌گشتند، دقیقاً در تاریخ معاصر ما ضبط و ثبت است. چرا چنین بود؟ چون حکومت نیز فهمیده بود حوزه به ایران حساس شده است و بدون تسویه حساب با آن نمی‌شود نهاد‌های مدرن و رفتار‌هایی همچون کشف حجاب را به انجام رساند؛ بنابراین انتقال حوزه به قم دقیقاً در راستای تأثیرگذاری بر حکمرانی در پایتخت و بزرگ‌ترین شهر تشیع بود که قبل از امام نیز توسط شهید مدرس و آیت‌الله کاشانی تداوم یافت. البته دوراندیشی اولیه آیت‌الله حائری، وی را از برخورد مستقیم با پهلوی اول بر حذر داشت تا بتواند پنجاه و اندی سال بعد با همین حوزه نزدیک پایتخت، دودمان را بر باد دهد. 🔹 اما با طلوع امام و ، حوزه از اپوزیسیون حکومت به همراه آن مبدل شد و قم نیز به یکی از کلان‌شهر‌های ایران با صد‌ها مدرسه و مؤسسه مطالعاتی و علمی - حوزوی تبدیل شد. آنچه رهبری می‌خواهند تولید نرم‌افزار حکمرانی توسط این حوزه است. روزآمد شدن در عین غربی نشدن معادله‌ای است که برای متوجه حوزه است. 🔸 البته در حوزه هستند نحله‌هایی که روزآمدی را سازگاری با و در قطب دیگر دین را جدا از سیاست می‌دانند که امام نیز از آنها آزرده بود. اما آنچه مهم است به میدان آوردن دین در عرصه اجتماعی است به صورتی که هم از اصول تخطی نشود، هم نسخه بومی آن مؤید جامعیت اسلام و حل مسائل آن در همه ابعاد باشد. جامعیت از خصایص است که کلید باورپذیری برای حل مسائل است. @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #خمینی_عظیم | منظومه‌ای به نام امام (ره) - ۱ ✍️ مهدی زارع 🔸 تقریباً هر شخصیتی که توانسته به یک چ
🔰 | منظومه‌ای به نام امام (ره) - ۲ * اصل الزام 🔸 یکی دیگر از اصولی که امام خمینی چه در دوره قیام و چه در مدت بعد از انقلاب اسلامی به آن پایبند بودند، است. اصل الزام در حقیقت به‌معنای ارجاع طرف مقابل به اصولی است که خود باور دارد. یک نفر ممکن است دیگران را قبول نداشته باشد، اما قطعاً خودش را قبول دارد؛ به‌عبارتی، هر شخصی در ضمیر خودش احکامی تعریف کرده است که برای خودش مهم است. 🔹 هنر آن است که بتوانیم این شخص را به همین باورها ارجاع دهیم و امام در قبال رژیم این کار را کردند. «ما از طریق الزموهم بما الزموا علیه انفسهم با ایشان بحث می‌کنیم، نه اینکه قانون اساسی در نظر ما تمام باشد، بلکه اگر علما از طریق قانون صحبت کنند برای این است که اصل دوم متمم قانون اساسی قانون خلاف قرآن را از قانونیت انداخته است ...» ۱۳۴۱/۱۰/۱۱ این عبارت که در اولین روزهای قیام، یعنی در آذر ۱۳۴۱، در جمع علمای قم بیان‌شده در حقیقت برگ برنده بزرگی به دست می‌دهد. 🔸 در حقیقت فارغ از اینکه امام قانون اساسی مشروطه را قبول دارند یا نه، از باب اینکه شاه آن را قبول دارند، او را به قانون ارجاع می‌دهند و غیرقانونی بودن اعمالش را اثبات می‌کنند. «این اتخاذ او تخت و تاج را امروز، قرار دادن نخست‌وزیر را امروز، امر به فتحِ- نمی‌دانم- و بستن مجلس- همه اینها- چیزهایی برخلاف قانون اساسی است.» ۱۳۵۷/۰۸/۳۰ 🔹 این رویه امام تا آخرین روزهای قیام ایشان پابرجا بود؛ مثلاً در قانون مشروطه پادشاه حق حکومت ندارد و به‌عنوان سمتی نمادین مطرح شده است. ایشان در کتاب «»، بارها به قانون اساسی استناد کرده‌اند و با وجود انتقاداتی که به قانون داشتند، اجرای آن را راهکاری برای مهار استبداد و اجرای قانون‌های اسلام در کشور می‌دانستند: «به قانون اساسی عمل کنید، اگر ما حرفی زدیم. به این متمم قانون اساسی، شما عمل کنید که علمای اسلام در صدر جان دادند برای گرفتن این و رفع کردن اسارت ملت‌ها؛ شما بنشینید به این قانون اساسی عمل کنید. قانون اساسی مطبوعات را آزاد کرده است، شما آزاد می‌کنید؟» ۱۳۴۳/۰۱/۲۶ * اصل حاکمیت قانون 🔸 حاکمیت قانون یکی از سرفصل‌های مهم در اندیشه و عمل امام خمینی است. «حکومت در اسلام به مفهوم تبعیت از قانون است و فقط قانون بر جامعه حکم فرمایی دارد.» (ولایت فقیه: حکومت اسلامی ص۴۳ ) البته این قانون، قانونی که توسط نوع بشر تصویب یا تنظیم شده باشد نیست. قانونی که امام به حاکمیت آن باور دارند و یکی از اصول را تشکیل می‌دهد، قانون الهی است. در چنین حالتی حتی پیامبر هم نمی‌تواند نعوذبالله، تخطی کند از قانون؛ حتی پیامبر هم آمده است تا این قانون را اجرا کند. 🔹 «آنجا هم که اختیارات محدودی به رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم و ولات داده شده، از طرف خداوند است. حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم هر وقت مطلبی را بیان یا حکمی را ابلاغ کرده‌اند، به پیروی از بوده است؛ قانونی که همه بدون استثنا بایستی از آن پیروی و تبعیت کنند.» (ولایت فقیه: حکومت اسلامی ص۴۳ ) ولی فقیه هم به نیابت از پیامبر اکرم و ائمه معصومین باید همین قانون الهی را اجرا کند. 🔸 اساس تشکیل حکومت در اندیشه امام خمینی، با هدف اجرای همین است و امام نسبت به منکران این ضرورت مواضع سختی می‌گیرند: «هرکه اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامی ضرورت ندارد، منکر ضرورت اجرای احکام اسلام شده و جامعیت احکام و دین مبین اسلام را انکار کرده است» (ولایت فقیه: حکومت اسلامی ص۲۴ ) . @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #یادداشت | دشمن صهیونی چگونه له شد؟ - ۱ * هیاهوی توخالی، شکست تمام‌عیار صهیونیست‌ها 🔸 در سحرگاهی
🔰 | دشمن صهیونی چگونه له شد؟ - ۲ 🔸 گزارش‌هایی از جمله از سی‌ان‌ان و نیویورک‌تایمز اذعان کردند که تأسیسات هسته‌ای ایران صرفاً آسیب‌های بسیار خفیفی دیده و ساختار دفاعی کشورمان همچنان پابرجاست: «رژیم آمریکا وارد جنگ مستقیم شد، چون احساس کرد که اگر وارد نشود، رژیم صهیونیستی بکلّی نابود خواهد شد. وارد جنگ شد برای اینکه او را نجات بدهد، لکن هیچ دستاوردی از این جنگ نداشت. به مقصودی که داشتند نتوانستند برسند و بزرگ‌نمایی میکنند تا حقیقت را بپوشانند و مکتوم نگه دارند. اینجا هم جمهوری اسلامی پیروز شد و متقابلاً جمهوری اسلامی به گونه‌ی آمریکا نواخت؛ به یکی از پایگاه‌های مهمّ آمریکا در منطقه، پایگاه العُدید، حمله کرد و خساراتی وارد کرد.» ۱۴۰۴/۰۴/۰۵ 🔹 عملیات باشکوه «» و پیروزی غرورآفرین ایران در جنگ دوازده‌روزه، حادثه‌ای ساده و گذرا نیست که بتوان به آسانی از کنار آن گذشت. این رویداد نقطه عطفی در تاریخ معاصر منطقه است؛ رخدادی که نه‌تنها معادلات نظامی و سیاسی غرب آسیا را دگرگون ساخت بلکه قدرت واقعی و خیره‌کننده جمهوری اسلامی ایران را به رخ جهانیان کشید. 🔸 این نبرد بار دیگر ثابت کرد که ایران هرگز قربانی مطامع دشمنان نخواهد شد. جمهوری اسلامی ایران در برابر هر تجاوزی، نه‌تنها با اقتدار می‌ایستد بلکه با پاسخی و فراتر از انتظار، متجاوز را پشیمان خواهد کرد. دفاع ایران دفاعی صرفاً واکنشی نیست؛ بلکه دفاعی مبتنی بر ایمان، حکمت، طراحی دقیق و قدرت بازدارندگی استراتژیک است. 🔹 پیامی که این نبرد برای آمریکا و رژیم صهیونیستی داشت، روشن و بی‌ابهام بود: ایران نه ضعیف است، نه منزوی؛ بلکه ملتی است متحد، مقاوم، و مجهز به اراده‌ای فولادین. اگر بار دیگر خیال تجاوز به سر دشمن بیفتد، نه‌تنها با «سیلی سخت» مواجه خواهد شد بلکه باید در انتظار ضرباتی مکرر و کوبنده در سراسر منطقه باشد؛ از خلیج فارس تا مدیترانه، از تنگه هرمز تا شمال فلسطین اشغالی. آمریکا باید بداند که دوران به سر آمده است. 🔸 ایرانِ امروز، ایرانِ تحقیرشده دیروز زمان نیست. هر خطای راهبردی و هر اشتباه محاسباتی از سوی دشمن، هزینه‌ای سنگین، دردناک و فراموش‌ناشدنی برای او به همراه خواهد داشت: «اینکه جمهوری اسلامی دسترسی داشته باشد به مراکز مهمّ آمریکا در منطقه و هر وقت مقتضی دانست علیه آنها اقدام بکند، این حادثه‌ی کوچکی نیست، حادثه‌ی بزرگی است، در آینده هم این حادثه قابل تکرار است؛ در صورتی که تعرضی صورت بگیرد، هزینه‌ی دشمن و هزینه‌ی متعرّض قطعاً هزینه‌ی بالایی خواهد بود.» ۱۴۰۴/۰۴/۰۵ 🔹 رژیم صهیونیستی، سگ نگهبان آمریکا در غرب آسیا باید این حقیقت را برای همیشه به‌خاطر بسپارد: جنگ دوازده‌روزه تنها گوشه‌ای از خشم بود؛ طلیعه‌ای از قدرتی که در صورت تکرار هر گونه تجاوز، به‌شکلی سهمگین‌تر و گسترده‌تر فرود خواهد آمد. 🔸 این رژیم کودک‌کش که به خیال خام خود می‌خواست ستون‌های ایران را بلرزاند، اکنون باید بداند اگر بار دیگر گامی نابخردانه بردارد هزینه‌ای به‌مراتب سنگین‌تر از آنچه در جنگ دوازده‌روزه پرداخت، در انتظارش خواهد بود؛ هزینه‌ای که نه‌تنها پایه‌های قدرت پوشالی‌اش را فرو می‌ریزد بلکه موجودیت جعلی‌اش را با خطر نابودی کامل روبه‌رو می‌سازد: «رژیم صهیونیستی بداند که تعرّض به جمهوری اسلامی ایران برایش هزینه‌زاست، هزینه برای او ایجاد میکند، برای او به وجود می‌آورد و ایجاد میکند. و بحمدالله این اتّفاق افتاد؛ افتخارش متعلّق به نیروهای مسلّح و مردم عزیزمان است.» ۱۴۰۴/۰۴/۰۵ * یکصدا و متحد، نقش درخشان ملت ایران در نبرد دوازده‌روزه 🔹 ملت عزیز و سرافراز ایران بار دیگر در جنگ دوازده‌روزه، حقیقتی درخشان را به اثبات رساندند: هیچ قدرتی در جهان توان ایستادگی در برابر ملتی متحد و یکصدا را ندارد. در این نبرد سرنوشت‌ساز، آنچه موشک‌ها را به پرواز درآورد تنها فناوری نبود بلکه شعله‌های برخاسته از دل‌های پر مردمان این سرزمین بود. شعارهای آتشین ملت، فریادهای لبریز از غیرت در کوچه و خیابان و حضور پرصلابت در میدان‌ها، همان نیروی پنهانی بود که به موشک‌های نقطه‌زن نیروهای مسلح جان بخشید؛ تا حیفا و تل‌آویو در برابر خشم ملت ایران با خاک یکسان شوند. 🔸 این مردم، نه فقط تماشاگران جنگ بلکه قلب تپنده بودند. فریاد «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» در میدان‌های شهر، پژواکی شد در دل میدان نبرد؛ و این هم‌صدایی ملی بود که سیلی سهمگین را بر صورت دشمنان ایران فرود آورد: «یک ملت در حدود نود میلیون جمعیّت، یکپارچه، یک‌صدا، شانه‌به‌شانه، در کنار هم، بدون هیچ گونه تفاوتی در خواسته‌ها و در مقاصدی که ابراز میکنند، ایستادند، شعار دادند، حرف زدند، از رفتار نیروهای مسلح حمایت کردند، بعد از این هم همین خواهد بود. @rahbari_plus
🔰 | از گاو شیرده تا خار چشم آمریکا! - ۱ ✍ عارفه بنکدارزاده 🔹 رهبر معظم انقلاب: «یک روزی بود که اسم افراد را میترساند؛ چه برسد به مواجهه‌ و مقابله‌ی با او؛ چه مقابله‌ی زبانی، چه مقابله‌ی عملی. در این خاطراتی که از طرف عوامل رژیم قبلی نوشته شده و بعد از سالها پخش شده، مکرّر این هست. حالا همان ملّت به اینجام رسیده که مستقیم می‌ایستد سینه به سینه‌ی این قدرت، از او نمیترسد بلکه او را میترساند و آنچه هم از دستش برمی‌آید، از لحاظ عملیّاتی انجام میدهد.» ۱۴۰۴/۰۴/۲۵ 🔸 «خط رهبری» در این گزارش بر اساس بیانات رهبر معظم انقلاب، به واکاوی جایگاه ایران در نسبت با ایالات متحده در دو مقطع تاریخی متفاوت می‌پردازد: دوران و دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی. این مقایسه نشان می‌دهد چگونه ایران از وضعیتی آمیخته به مطلق و فرمان‌برداری از منافع آمریکا، به جایگاهی مستقل و مقتدر رسیده که امروز در برابر فشارها، دارای توان و قدرت تحمیل هزینه بر دشمن است. 🔹 تاریخ روابط ایران و ایالات متحده، روایتی طولانی از یک وابستگی عمیق و سپس عبور پرغرور از آن است. نقطه‌ای که امروز جمهوری اسلامی ایران در آن ایستاده، هیچ شباهتی به جایگاه حقارت‌آمیزی که رژیم پهلوی سال‌ها برای ایران رقم زده بود، ندارد. اگر در دهه‌های پیش از انقلاب، ایران در چشم واشنگتن فقط یک «» قابل اتکا در غرب آسیا بود، امروز به قدرتی بازدارنده بدل شده که حتی هیأت حاکمه آمریکا نیز به صراحت از آن ابراز نگرانی می‌کند. ایرانِ پهلوی، سنگر آمریکا برای پیشبرد منافع جبهه استکبار بود و نه پایگاهی برای مردم. * ایرانِ دیروز، خاکریزی برای منافع واشنگتن 🔸 آمریکا در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی، ایران را به مثابه سنگری حیاتی در منطقه پرآشوب غرب آسیا می‌دید که می‌تواند از طریق آن منافع خود را پیش ببرد. از این منظر، ایالات متحده آمریکا در پی آن بود که کلیه ابعاد سیاسی، نظامی و اقتصادی حکومت پهلوی را به‌گونه‌ای هدایت کند که ساختار کلی سلطنت در چارچوبی وابسته و همسو با منافع واشنگتن تثبیت شود. 🔹 در این راستا، نقش‌آفرینی مستقیم آمریکا در طراحی و پشتیبانی از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را می‌توان به‌عنوان شواهدی روشن در تأیید این تحلیل مورد استناد قرار داد.: «در دوران طاغوت، امریكائیها و رژیم امریكا بر كشور ما سلطه داشتند و ملت هم هیچ‌كاره بود؛ یك مستبدی را بر سر كار گذاشته بودند و با فرمان او و پشت سر او این ملت را تحت سلطه قرار داده بودند و در امور داخلی این ملت دخالت می‌كردند: نصب می‌كردند، عزل می‌كردند، خط مشی برای تنظیم و تعیین می‌كردند، نخست‌وزیر می‌آوردند، نخست‌وزیر می‌بردند، حتی در تعیین وزراء و در تعیین فرماندهان ارتش دخالت می‌كردند.» ۱۳۸۷/۰۱/۰۱ 🔸 در آن سال‌ها، ایران کشوری بود به ظاهر مقتدر اما درون‌مایه‌ای مطیع و ناتوان. حکومتی که برای کوچک‌ترین تصمیماتش، چشم‌انتظار تأیید سفارت آمریکا بود. وابستگی تا آن‌جا پیش رفته بود که حضور هزاران مستشار نظامی آمریکایی در ایران، به امری طبیعی بدل شده بود؛ مستشارانی که نه‌تنها فرماندهی عملیات‌ها را در دست داشتند، بلکه از کامل نیز برخوردار بودند. 🔹 اعطای حق کاپیتولاسیون و مصونیت قضایی به اتباع خارجی در ایران، به‌ویژه نیروهای آمریکایی، به‌گونه‌ای بود که عملاً حاکمیت قضایی کشور را تضعیف و جایگاه ملت ایران را در برابر بیگانگان به‌طور چشمگیری تنزل می‌داد: «معنای این است كه اگر چنانچه یك گروهبان آمریكایی بزند توی گوش یك افسر ارشد ایرانی، كسی حق ندارد او را تحت تعقیب قرار بدهد. اگر یك مأمور خُرده‌پای آمریكایی در تهران به یك مرد شریف ایرانی یا به یك زن شریف ایرانی تعدّی بكند، كسی حق ندارد او را تحت تعقیب قرار بدهد؛ آمریكایی‌ها میگویند حق ندارید، خودمان قضیّه را حل میكنیم؛ یك ملّت از این بیشتر نمیشود.» ۱۳۹۲/۰۸/۱۲ @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #گزارش | از گاو شیرده تا خار چشم آمریکا! - ۲ #ادامه_گزارش: 🔸 رئیس‌جمهور وقت آمریکا جیمی کارتر، د
🔰 | از گاو شیرده تا خار چشم آمریکا! - ۳ : * از گاو شیرده تا خار چشم آمریکا 🔸 برخلاف رژیم‌های دست‌نشانده که اقتدارشان با عجین شده، جمهوری اسلامی ایران قدرت منطقه‌ای خود را نه از بیرون بلکه از متن مردم گرفته است. این است که ما را مقتدر می‌سازد: «در همه‌ی مواردی که مردم آمدند و خدای متعال بر زبان و دل مردم حاکم بود و کار کار جهادی بود، ما پیروز شدیم.» ۱۳۹۲/۱۲/۱۵ 🔹 امروز، به‌عنوان تنها نظام سیاسی منطقه که با اتکا بر اندیشه‌ای مستقل و راهبردی شکل گرفته، موفق شده است شبکه‌ای فراملی از مقاومت ایجاد کند؛ شبکه‌ای که امتداد آن از فلسطین و لبنان تا عراق و یمن کشیده شده و به یکی از عوامل اصلی تغییر موازنه قدرت در غرب آسیا بدل گشته است. این محور مقاومت، معادلات سنتی جبهه استکبار را برهم زده و مسیر اجرای طرح‌های منطقه‌ای آنان را مسدود ساخته است. 🔸 این وضعیت در تضاد آشکار با ایران دوران است؛ دوره‌ای که سیاست خارجی کشور در چارچوب هراس و انفعال تعریف می‌شد و حتی در بالاترین سطوح حاکمیت، رویکردی وابسته و منفعل حاکم بود. آن ترس ساختاری، نه‌فقط دیپلماسی بلکه روند تصمیم‌گیری کلان کشور را نیز تحت‌تأثیر قرار داده بود. 🔹 تحول بنیادین پس از موجب شد که ایران از موضع انفعال به جایگاه کنشگر فعال و اثرگذار منطقه‌ای برسد. جمهوری اسلامی ایران، امروز نه‌تنها تسلیم تهدیدهای بیرونی نمی‌شود بلکه در صورت لزوم، قدرت خود را با پاسخ متقابل به تهدید و ضربه، به نمایش می‌گذارد و از این طریق معادلات قدرت در منطقه را بازتعریف می‌کند: «ایران قادر به زدن ضربه‌ی متقابل است و قطعاً این ضربه را وارد خواهد کرد. من حتّی معتقدم اگر چنانچه یک حرکت غلطی از طرف آمریکایی‌ها و عواملشان سر بزند، آن که بیشتر ضرر میکند آنها هستند. البتّه جنگ چیز خوبی نیست، ما دنبال جنگ نیستیم، امّا اگر چنانچه کسی اقدام کرد، برخورد ما یک برخورد قاطع و حتمی است.» ۱۴۰۳/۱۲/۲۲ 🔸 جایگاه امروز ایران، نتیجه‌ی یک انتخاب آگاهانه و هزینه‌دار است. ملتی که تصمیم گرفت در برابر سلطه بایستد، حالا پس از چهار دهه، به قدرتی تبدیل شده که حتی ، حساب آن را نگه می‌دارد. 🔹 اگر ایرانِ پهلوی «گاو شیرده» در منطقه بود، ایرانِ امروز، «خار چشم»آمریکاست. و این دقیقاً همان واقعیتی است که دشمن نمی‌تواند تحمل کند. @rahbari_plus
🔰 | نفت، کودتا، آمریکا؛ داستان تلخ ۲۸ مرداد - ۱ 📝 «خط رهبری» به مناسبت سالروز کودتای ۲۸ مرداد، بر اساس بیانات رهبر انقلاب، روایت تلخ ۲۸ مرداد و دشمنی بی‌پایان علیه ملت ایران را در این گزارشِ تاریخی-تحلیلی بررسی می‌کند. 🔸 در میانه‌ی قرن بیستم، ایران در آستانه یکی از مهم‌ترین تحولات سیاسی خود قرار گرفت؛ تحولی که نه تنها سرنوشت کشور بلکه مسیر استقلال و آزادی مردم ایران را برای دهه‌ها تحت تأثیر قرار داد. در تابستان ۱۳۳۲، تهران صحنه جدالی سرنوشت‌ساز میان خواست ملت برای و توطئه‌ی قدرت‌های خارجی بود. 🔹 دولت ملی دکتر محمد مصدق با وجود پشتوانه مردمی، در برابر فشار‌های بی‌امان انگلیس و آمریکا و نیرو‌های داخلی وابسته به دربار قرار گرفت. این جدال سرانجام به کودتایی ختم شد که با نام رمز «آژاکس» در تاریخ ثبت گردید؛ کودتایی که نه تنها دولت قانونی ایران را سرنگون کرد، بلکه سلطه دوباره بیگانگان را بر کشور تحمیل ساخت. * نفت به‌عنوان میدان نبرد 🔸 ریشه ماجرا به بازمی‌گشت؛ ثروتی که باید سرمایه ملی ایران می‌بود اما دهه‌ها در چنگال استعمار انگلیس گرفتار شده بود. از قرارداد دارسی تا قرارداد ۱۹۳۳، همه‌چیز به گونه‌ای طراحی شده بود که سود عظیم نفت به جیب انگلیس سرازیر شود و سهم ایران ناچیز باقی بماند. این نابرابری آشکار، بذر نارضایتی و اعتراض را در میان نخبگان و مردم ایران کاشت. 🔹 پرچمدار این اعتراض‌ها، دکتر محمد مصدق همراه با آیت‌الله کاشانی و دکتر حسین فاطمی بود که پرچم ملی شدن صنعت نفت را برافراشتند. سرانجام در سال ۱۳۲۹، قانون ملی شدن نفت به تصویب مجلس رسید و در اردیبهشت ۱۳۳۰ مصدق به نخست‌وزیری رسید تا این آرمان ملی را تحقق بخشد. خلع ید از شرکت نفت انگلیس_ایران نقطه آغاز تقابل مستقیم تهران با لندن شد. 🔸 که منافع عظیم نفتی‌اش را از دست داده بود، به همه ابزار‌ها متوسل شد: تحریم کامل نفت ایران، خروج کارکنان خود از آبادان، شکایت به شورای امنیت و سپس دیوان لاهه. اما دیوان در رأیی کم‌سابقه جانب ایران را گرفت. قضات دیوان اعلام کردند این نهاد صلاحیت ورود به پرونده را ندارد؛ چراکه شرکت نفت انگلیس ـ ایران یک مؤسسه خصوصی بود و نه یک نهاد دولتی. به همین دلیل، موضوع از دایره دعاوی میان دولت‌ها خارج می‌شد و در چارچوب صلاحیت دیوان قرار نمی‌گرفت. این رأی برای ایران یک پیروزی حقوقی مهم و برای انگلیس شکستی سنگین به شمار می‌آمد. این شکست دیپلماتیک انگلیس، آنان را مصمم‌تر کرد که تنها راه حفظ منافعشان، سرنگونی دولت است. 🔹 در آن مقطع تاریخی، انگلیس دیگر قدرت بلامنازع گذشته نبود؛ کشوری که روزگاری امپراتوری‌اش بر بخش بزرگی از جهان سایه افکنده بود، حالا به قدرتی درجه دوم (Great Power) در عرصه بین‌الملل بدل شده بود. لندن به‌خوبی میدانست که بدون اتکا به یک ابرقدرت (Super Power) توانایی پیشبرد طرح‌هایش را ندارد. 🔸 از همین رو، با بزرگ‌نمایی خطر نفوذ شوروی و هشدار درباره گسترش کمونیسم در ایران، کوشید آمریکا را وارد میدان کند و را به دخالت در بحران قانع سازد: «وقتى نهضت مصدق در این کشور پیش آمد - که یک نهضت ملى بود - جایى‌که بیشترین احساس خطر را کرد، دستگاه حکومت و سلطنت نبود؛ انگلیسى‌ها بیشترین احساس خطر را کردند. بعد هم که انگلیسى‌ها دیدند از عهده‌ى کار برنمى‌آیند، امریکایى‌ها را وارد کار کردند. آن‌ها به یک معنا آمدند صحنه را از دست انگلیسى‌ها ربودند و حاکم شدند.» ۳۰/۰۱/۱۳۸۴ @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #گزارش | نفت، کودتا، آمریکا؛ داستان تلخ ۲۸ مرداد - ۱ 📝 «خط رهبری» به مناسبت سالروز کودتای ۲۸ مردا
🔰 | نفت، کودتا، آمریکا؛ داستان تلخ ۲۸ مرداد - ۲ * دکتر مصدق، قربانی ابرقدرت‌ها 🔸 در دوران هری ترومن، آمریکا چندان همراهی نشان نداد. او را در چارچوب سیاست دکترین «سد نفوذ» (Containment) پرهزینه می‌دید و ترجیح می‌داد از مصدق حمایت کند تا مانع نفوذ شوروی شود. اما با روی کار آمدن آیزنهاور در ۱۹۵۳، ورق برگشت. 🔹 استراتژی «انتقام گسترده» (Massive Retaliation) جایگزین سیاست «سد نفوذ» شد و آمریکا مسیر تهاجمی‌تری در جهان در پیش گرفت. ایران به صحنه آزمایشی برای این سیاست بدل شد. در چشم واشنگتن، مصدق نه یک رهبر ملی بلکه خطری بالقوه بود که می‌توانست با بحران اقتصادی و فشار داخلی، زمینه‌ساز رشد کمونیسم شود. 🔸 در نتیجه، آمریکا با انگلیس همدست شد و دولت ملی ایران کلید خورد: «دكتر مصدّق به آمریكایی‌ها اعتماد كرد؛ برای اینكه بتواند خود را از زیر فشار انگلیس‌ها نجات بدهد، به آمریكایی‌ها متوسّل شد؛ آمریكایی‌ها به جای اینكه به دكتر مصدّق كه به آن‌ها حسن ظن پیدا كرده بود كمك كنند، با انگلیس‌ها همدست شدند و كودتای ۲۸ مرداد را راه انداختند. مصدّق اعتماد كرد، كتكش را [هم‌] خورد. » ۱۲/۰۸/۱۳۹۲ 🔹 عملیات آژاکس زیر نظر سازمان و‌ام‌آی‌سیکس طراحی شد. فرمانده میدان، کرمیت روزولت، نوه رئیس‌جمهور پیشین آمریکا بود. او متخصص جنگ روانی و عملیات مخفی بود و با ورودش به تهران در مرداد ۱۳۳۲، شبکه‌ای از عوامل داخلی را فعال کرد: از برخی افسران ارتش و سیاستمداران درباری گرفته تا روزنامه‌های وابسته و حتی اوباش خیابانی. 🔸 نخستین گام، تخریب شخصیت بود. ده‌ها نشریه با پول سیا علیه نخست‌وزیر مطلب نوشتند؛ او را دیکتاتور، کمونیست‌گرا و دشمن دین معرفی کردند. در کنار این تبلیغات، پول‌های کلان میان اراذل و اوباش توزیع شد تا به خیابان‌ها بریزند و با تظاهرات ساختگی، فضای عمومی را علیه دولت تغییر دهند. * تاج بر سر نوکران به وسیله کودتای اوباش 🔹 در شب ۲۵ مرداد ۱۳۳۲، نخستین تلاش برای کودتا با ابلاغ فرمان شاه به دست سرهنگ نصیری ناکام ماند. مصدق از توطئه آگاه شد و نصیری دستگیر گردید. محمدرضا که از عاقبت کار بیمناک شده بود، به بغداد و سپس رم فرار کرد. 🔸 چند روزی مردم تهران جشن گرفتند و تصور کردند خطر رفع شده است. اما واقعیت آن بود که کودتاگران هنوز تسلیم نشده بودند. کرمیت روزولت با لجاجت تصمیم گرفت نقشه را ادامه دهد. او در کمتر از دو روز، پول‌های بیشتری میان اوباش پخش کرد، افسران بیشتری را تطمیع نمود و را دوباره به نفع کودتا برگرداند. 🔹 ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تهران صحنه خشونتی بی‌سابقه شد. گروه‌های مسلح و اوباش، با حمایت مالی و لجستیکی سیا، خیابان‌ها را در دست گرفتند. تانک‌ها به حرکت درآمدند، رادیو تهران به تصرف درآمد و خانه نخست‌وزیر با گلوله توپ هدف قرار گرفت. در نهایت، مصدق دستگیر و سپس محاکمه شد. 🔸 او ابتدا سه سال زندان کشید و سپس تا پایان عمر در حصر خانگی ماند. به فاصله کوتاهی، محمدرضا پهلوی که فرار کرده بود با خفت به ایران بازگشت و خود را پادشاه معرفی کرد اما حقیقت آن بود که سلطنت او نه بر رأی ملت، بلکه بر تانک‌ها و دلارهای استوار بود: 🔹 «کودتای بیست‌و‌هشتم مرداد نه به‌وسیله‌ی انگلیس [بلکه] به‌وسیله‌ی آمریکا در ایران انجام گرفت، علیه مصدّق. یعنی حتّی به امثال مصدّق هم اینها راضی نیستند؛ اینها نوکر میخواهند، تو‌سری‌خور میخواهند؛ مثل چه‌کسی؟ مثل محمّدرضای پهلوی؛ این‌جور آدمی میخواهند؛ که بر این کشورِ پُرنعمتِ پُربرکتِ ثروتمندِ حسّاسی که ازلحاظ موقعیّت جغرافیایی حسّاس است حکومت کند؛ یک نفری باشد دست‌بسته و آنها؛ آمریکایی‌ها این را میخواهند؛ اگر نشد، میشوند دشمن.» ۱۳۹۶/۰۸/۱۱ @rahbari_plus