eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
809 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
برشی از کتاب (96) ✳ اصل چهارم. حق محوري نظام آفرينش و حقيقت مداري ساختار خلقت انسان، آثار فراواني دارد كه در هرجا به وضع خاص ظهور مي يابد؛ به طوري كه اگر كمال هماهنگ با هندسه آفرينش بهره كسي شد و او همان كمال را در راستاي تنعّم صحيح به كار گرفت و باور راست خويش را بارور كرد، و عقيده سالم خود را عُقده گشاي مُعضِل قرار داد، چنين كمال هماهنگ و چنان بهره مندي مناسب، بركات بي شماري را به همراه دارد كه شكوفايي آن كمال، و درخشندگي اين بهره وري درست، از نتايج آن خواهد بود، و اگر كسي شبيه كمال را كمال واقعي انگاشت، و برابر اين پندار آفِل، در جهتِ مخالف نهرِ سيّالِ حقيقت شنا كرد، عِرض خود مي برد وزحمت ديگران مي دارد. 🔹 اگر [كسي] خواست جهل عملي خود را بر نظام مستحكم حكيمانه خلقت تحميل كند، فوراً شكست خورده، و ناداني او روشن مي گردد، و اگر اراده نمود، جهالت عملي خويش را به صورت قهر و زور بر ساختار مُتْقَنِ آفرينش ترجيح دهد، سريعاً مُنْهَزم شده و عجز او معلوم مي گردد، و اگر مصمّم شد نيرنگ و فريب خود را به صورت دسيسه سياسي بر سياستِ حق مدار تكوين چيره نمايد، طولي نمي كشد كه بوي رياي وي از بورياي زهدفروشانه او، فضاي جامعه را آلوده مي كند و سبب رسوايي وي مي گردد، زيرا تار و پود فرد و جامعه، و ملك و َفلَك، با حقيقت تعبيه شد و همه اين امور، واكنش سريع نسبت به ناداني و نابخردي اهل طغوي و تدليس و تلبيس دارند و در اين عكس العمل فوري، فرقي بين كار پيدا و پنهان، و تفاوتي ميان سِرّ و جَهْر، و درون و بيرون نيست. 🔹 رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نموداري از اصل مزبور را چنين ارائه فرمود: «ثَلاثٌ مَن كنّ فيه فهي راجعةٌ علي صاحبها، اَلْبَغيُ، والمكرُ وَالنَّكْثُ» [نهج الفصاحه، ج2، ص944.] ؛ سه خصلتِ ناپسند است كه در هر كس يافت شود، بدون آنكه به ساختار خلقت آسيبي برساند، به خود او برمي گردد؛ يكي ظلم و ديگري نيرنگ و سومي پيمان شكني و بد عهدي. 🔹 «مَن غَالَبَ اللّهَ غَلَبَهُ ومَن خادَعَ اللّهَ خَدَعَهُ» [همان، ج1، ص285.]؛ هر كس بخواهد بر خداوند كه حق محض، و از ذات اقدس وي جز حق نيايد،غالب گردد، مغلوب مي شود و هركس بخواهد با خداوند به نيرنگ بپردازد،فريب مي خورد؛ يعني همان توانِ قهرآلود يا دسيسه گر او، ابزاري است به زيان خود او، چون نظامِ آفرينش، در حدوث و بقا، تحت تدبير ربوبي است، هرگونه كژانديشي و تبه كاري، مبارزه مستقيم با مدبّر حكيم اين نظام است؛ چنين غافِل عاطلي، وَرَمِ مذموم را فربهي محمود مي پندارد و آماس را نمو تلقّي مي كند؛ برو اي خواجه خود را نيك بشناس كه نبود فربهي مانند آماس [گلشن راز شبستري.] بَرِ عاقل كه يافت عقل و بصر فربهي ديگر و وَرَم ديگر [حديقةالحقيقه و شريعة الطريقه، ص429.] قهراً چنين خامان كژانديشي زود غروب مي كنند: زين كدو گردان بي پر و بال چون كدو زود بال و زود زوال [حديقةالحقيقه و شريعة الطريقه، ص289.] 🔹 خامان كژانديش، به جاي اينكه خود را به طور مستقيم بشناسند و يا به طور غيرمستقيم در آيينه، جهانِ منظّم خارج از خويش مشاهده نمايند، بدون آنكه حقيقت اصيل خود را بيابند، همين وضع موجود خودي را اصل پنداشته و آن را مرآت جهان بيرون قرار داده و واقعيت عيني خارج از خويش را در آيينه خود مي نگرند، و چون خودشان اهل جهل، سهو، نسيان، عصيان، نيرنگ، دسيسه و كتمان هستند، جهان بيرون را نيز اين چنين مي بينند و خيال مي كنند، نظامِ مُتْقَن بيرون، برخي از سيّئآت آنان را به نسيان يا كتمان مي سپارد، لذا كاري را كه در حضور ديگران قبيح مي دانند، چون به خلوت مي رسند، آن كار ديگر مي كنند، غافل از اين كه نظام عيني خلقت مَظْهر اَمينِ خداوندي است كه هرگز اهل نسيان و دسيسه نخواهد بود؛ (وما كان ربّك نسيّاً) [سوره مريم، آيه 64.]، (اَمْ حسب الذين في قلوبهم مرض اَنْ لن يُخْرِجَ الله أضغانهم) [سوره محمّدصلي الله عليه و آله و سلم، آيه 29.] ؛ يعني هرگونه بيماري اعتقادي و اخلاقي و رفتاري و گفتاري كه ريشه در نهاد بيماردلان داشته باشد، خداوند آن را بيرون خواهد آورد و افشا خواهد نمود. 🔹 البته ستّاري خداي غَفّار جايگاه مخصوص دارد كه تائبان و مُنيبان و خاضعان درگاه ربوبي از آن متنعّم اند. تبه كاري كه پرده پوشي كرده است، بايد بداند كه براي عالِم غيب و شهادت، درون و بيرون يكسان است، گذشته از آنكه پرده نيز داراي روزنه هاي فراوان است: از دل سوراخ چون كهنه گليم پرده‌اي بندد به پيش آن حكيم پرده مي‌خندد بر او با صد دهان هر دهاني گشته اشكافي بر آن [مثنوي معنوي، دفتر دوم، ابيات 1581 ـ 1582.] ادامه دارد... @rahighemakhtoom
6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌مکتب جهانی آیت الله 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✳ نگاشت 6 :نکات تفسیر آیات 1تا5 وَ الْفَجْرِ «1» وَ لَيالٍ عَشْرٍ «2» وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ «3» وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ «4» هَلْ فِي ذلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ «5» ▪ «الْفَجْرِ»: سپیده دم. صبحدم سپیده‌دم صبح، پرده ظلمت شب را می‌شکافد، و سرچشمه نور را از میان افق منفجر می‌سازد، و بندهائی را باز می‌کند که بر حرکت و حیات زندگان زده شده است و هستی را نورباران و زندگی را دگرگون می‌گرداند. ✅ ۱ - سوگند خداوند به سپیده دم (و الفجر) ✅ ۲ - سپیده دم، لحظه اى با عظمت (و الفجر) ▪ «لَیَالٍ عَشْرٍ»: شبهای دهگانه. برخی گفته‌اند که مراد ده شب و روز ماه ذی‌الحجّه است که شاهد بزرگترین و تکان دهنده‌ترین اجتماعات مسلمین جهان در سرزمین وحی است و عید قربان در آن انجام می‌پذیرد. بعضی هم آن را شبهای دهگانه آخر رمضان می‌دانند که لیلةالقدر در آن است. گروهی هم آن را ده شبانه‌روز اوّل ماه محرم می‌شمارند که عاشوراء در آن است. ولی نکره بودن آن، علاوه از بیان عظمت، بیانگر نامعیّن و نامحدود بودن چنین شبهائی است. ✅ 3 - سوگند خداوند، به شب هاى ده گانه (و لیال عشر) ✅ 4 - تفاوت شب ها در فضیلت (و لیال عشر) نکره آمدن «لیال» و سوگند به آن ده شب خاص، بیانگر عظمت آنها در بین شب هاى سال است. ✅ 5 - وجود ده شب با فضیلت، به صورت پیاپى در بین شب هاى هر سال (و لیال عشر) درباره مراد از شب هاى ده گانه، اقوال و روایات گوناگونى وجود دارد. مشهورترین آنها این است که مراد، شب هاى دهه اول ذى الحجه است. برخى آن را بر دهه آخر ماه رمضان و یا دهه اول ماه محرم تطبیق داده اند. ▪ «الشَّفْعِ»: زوج. جفت. «الْوَتْرِ»: فرد. تک. طاق. شفع و وتر، شامل همه کائنات می‌گردد. برخی شفْع را مخلوقات خدا، و وتْر را ذات خدا دانسته‌اند. ✅ 6 - سوگند خداوند، به جفت و تاق (و الشفع و الوتر) 🔹 حرف «ال» در «الشفع» و «الوتر»، براى جنس است. درباره مصداق شفع و وتر، نظرهاى گوناگونى ابراز شده است; برخى گفته اند: «شفع» روز هشتم ذى الحجه (یوم الترویة) و «وتر» روز عرفه است و برخى آن دو را بر نماز شفع و وتر تطبیق داده اند. در نظرى دیگر، شفع روز قربان و وتر روز عرفه است. این احتمال نیز وجود دارد که «شفع»، به تمام مخلوقات نظر داشته و مراد از «وتر»، ذات بارى تعالى باشد; زیرا تنها او است که مرکب نیست. 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✳ نگاشت 7 :نکات تفسیر آیات 1تا5 وَ الْفَجْرِ «1» وَ لَيالٍ عَشْرٍ «2» وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ «3» وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ «4» هَلْ فِي ذلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ «5» ▪ «یَسْری»: رهسپار می‌شود. می‌رود و پایان می‌پذیرد .در رسم‌الخطّ قرآنی، یاء آن حذف شده است. ✅ 7 - سوگند خداوند، به شب هنگام گذر کردن و پایان یافتن آن (و الّیل إذا یسر) 🔹 حرف «ال» در «الّیل»، براى جنس است. برخى آن را براى عهد گرفته و مراد از «الّیل» را شب عید قربان دانسته اند. در برداشت یاد شده، احتمال اول ترجیح داده شده است. «یسر»; یعنى، مى گذرد. اصل این کلمه «یسرى» بوده و چون در آخر آیه قرار گرفته، براى تناسب با آخر آیات قبل و بعد، حرف آخر آن حذف شده است. اسناد حرکت و گذر کردن به شب، مجاز و از باب تشبیه به اجسام است. ✅ 8 - سوگند خداوند، به پاس هایى از شب که شبروان در آن سیر مى کنند. (و الّیل إذا یسر) مى توان گفت، «حرکت شب» تعبیرى است مانند «شب خوابیده» که مراد از آن، حرکت دیگران در شب و خواب آنها در آن است. ✅ 9 - گذشت شب، پدیده اى با عظمت در جهان طبیعت (و الّیل إذا یسر) ▪ «ذِی حِجْرٍ»: عاقل. صاحب عقل و خرد. یادآوری: جواب قسم، آیه است، یعنی: اِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَاد. یا این که جواب قسم محذوف است و آیات آینده که سخن از مجازات طغیانگران می‌گوید، گواه بر آن است، و در معنی چنین است: قسم بدانچه گفته شد که ما کفّار و طغیانگران را عذاب می‌کنیم! ✅ 10 - عاقلان با سوگندهاى خداوند به فجر، شب هاى ده گانه، شفع، وتر و گذشت شب، به صحت گفته او اطمینان یافته و آن را تصدیق مى کنند. (هل فى ذلک قسم لذى حجر) ✅ 11 - سوگند به سپیده دم، شب هاى ده گانه، هر جفت و تاق و گذشت شب، سوگندى شایسته و بجا در دیدگاه هر شخص عاقل (هل فى ذلک قسم لذى حجر) 🔹 استفهام در «هل فى ذلک...»، تقریرى است و مراد تثبیت این نکته است که قسم هاى یاد شده، فرد عاقل را اقناع مى کند; به گونه اى که او نیز در تأکید کلام خود، چنین سوگندهایى به کار مى برد. ✅ 12 - عظمت سپیده دم، شب هاى ده گانه، جفت، تاق و گذشت شب، قابل درک براى بهره مندان از اندکى عقل (هل فى ذلک قسم لذى حجر) تقلیل، از نکره بودن «حجر» استفاده شده است. ✅ 13 - قرآن در رهنمودهاى خود، خردمندان را مخاطب قرار داده است. (لذى حجر) 🔹 «حجر» به معناى «منع» است از آن جهت به عقل «حجر» گفته مى شود که انسان را از خواسته هاى نفس باز مى دارد. ۵ - عقل، از ابزار شناخت معارف الهى (هل فى ذلک قسم لذى حجر) 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌 موجود ابدی ▪ این ایام ـ اوایل ماه شریف صفرـ متعلق به وجود مبارك امام باقر (سلام الله علیه) است. یكی از بیانات نورانی امام باقر(سلام الله علیه) این است كه «لَا مَعْرِفَةَ كَمَعْرِفَتِكَ‏ بِنَفْسِكَ».[1] برای علم بركات فراوانی است، علم نافع هم اقسامی دارد؛ بهترین و مهم ترین قسم از اقسام علم نافع، معرفت نفس است، زیرا علوم دیگر فقط یك جهت را تأمین می ‌كنند یعنی جهت نظر را تأمین می‌ كنند؛ اما معرفت نفس كه انسان خود را بشناسد، هم بخش دانشی و عقل نظری را می‌ شناسد كه چه می‌ داند و چه نمی ‌داند، هم آن بخش ارزشی و منشی و روشی خودش را می‌ داند و می ‌بیند كه چكار كرده و چكار نكرده است، پس این یك معرفت جامعی دارد هذا اولاً و این معرفتین او هم به علم شهودی است، نه به علم حصولی ثانیاً. ▪ این بیان نورانی امام باقر (سلام الله علیه) كه فرمود «لَا مَعْرِفَةَ كَمَعْرِفَتِكَ‏ بِنَفْسِكَ»[2] به دنبال همان آیه نورانی است كه ﴿سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی اْلآفاقِ وَ فی أَنْفُسِهِمْ حَتّی یتَبَینَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ﴾،[3] آیات آفاقی این است كه انسان نظم جهان خارج و آسمان و زمین و نظام حاكم بر عالم را بررسی كند، این می ‌شود آیات آفاقی؛ آیات انفسی این نیست كه فلسفه و كلام بخواند و ادله تجرّد نفس را بررسی كند که نفس به چند دلیل مجرد است این در حقیقت سیر آفاقی است نه انفسی. ▪ این بیان نورانی امام باقر (سلام الله علیه) كه فرمود «لَا مَعْرِفَةَ كَمَعْرِفَتِكَ‏ بِنَفْسِكَ»[4] این است كه انسان خودش را گم نكند. استدلال قرآن كریم هم در سورهٴ مباركهٴ «حشر» این نیست كه اینها چون حالا این علم را ندارند، فرمود اینها خودشان را فراموش كردند: ﴿لا تَكُونُوا كَالَّذینَ نَسُوا اللّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ﴾؛[5] انسان ها خودشان را گم كردند. ممكن است كه با براهین كلامی و فلسفی چندتا برهان اقامه كنند كه نفس مجرد است، ولی خودش را گم كرده، چون این به دنبال «هو» است نه به دنبال «أنا». این به دنبال «او» است نه به دنبال «من»! اینها همه علم حصولی است همه غائب است همه كلی است. ▪ بنابراین فرمود اینها مشكلشان این است كه خودشان را فراموش كردند، پس اگر كسی به یاد خودش باشد و اهل محاسبه باشد، هم بخش بود و نبود را می ‌یابد حضوراً، هم بخش باید و نباید را می ‌یابد حضوراً و هر كاری هم بكند این نفس طیب و طاهر را ذات اقدس الهی طوری آفرید كه نه رومیزی قبول می ‌كند و نه زیرمیزی، نفس لوامه این است! مگر می ‌شود با رشوه او را حل كرد؟! مگر می ‌شود با توجیه او را حل كرد؟! ﴿بَلِ اْلإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصیرَةٌ ٭ وَ لَوْ أَلْقى مَعاذیرَهُ﴾،[6] این نفس لوامه است! این رشوه پذیر نیست! آدم را سرزنش می‌ كند. اگر ما او را خفه نكنیم و حرف او را گوش بدهیم مرتب از درون نیش می ‌زند که چرا این كار را كردی؟! فوراً آدم توبه می ‌كند و راحت می ‌شود، همین كه توبه كرد سبك می‌ شود. این بیان نورانی كه فرمود هیچ علمی مثل این نیست، برای اینكه باعث می‌ شود كه انسان «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»،[7]خدا را می ‌شناسد، آینده اش را می ‌شناسد، ابدیتش را می ‌شناسد و آنقدر بلند نظر است كه اصلاً كل این دنیا برای او «كحلقة فی فلات» است، چون خودش را ابدی می ‌بیند. 📝 پانویس: [1] . تحف العقول، ص286. [2] . تحف العقول، ص286. [3] . سوره فصلت، آیه53. [4] . تحف العقول، ص286. [5] . سوره حشر، آیه19. [6] . سوره القیامه، آیات14-15. [7] . عوالی اللئالی، ج4، ص102. 📚 درس خارج فقه خیارات جلسه 422 تاریخ: 1391/09/29 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
برشی از (3) 🔅🔅🔅 💢 نامهاي مبارکه ✅ 2 ـ «فاتحة الكتاب»، «فاتحة القرآن»: اين سوره مباركه به عقيده بسياري از مفسّران و پژوهشگران علوم قرآني اولين ‏اي است كه به طور كامل بر قلب مطهّر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نازل شده است[(كشاف، ج4، ص775)] و در تنظيم سوره ‏هاي قرآن نيز سرآغاز كتاب الهي است و قرآن به آن آغاز مي‏گردد و از همين رو «فاتحة الكتاب» يا «فاتحة القرآن» نام گرفته است. ▪️ از مباركه در روايات فراواني با نام «فاتحة الكتاب» ياد شده است مانند: «لا صلاة إلاّ بفاتحة الكتاب»[ عوالى اللئالى، ج1، ص196.]، «لا صلاة لمن لم يقرأ بفاتحة الكتاب»[ وسائل الشيعة، ج6، ص37؛ صحيح بخاري، ج1، ص192.]. از اين روايات بر مي‏آيد كه مباركه از عصر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) با نام «فاتحة الكتاب» شناخته شده بود و مسلمانان با همين نام از آن ياد مي‏كردند. ✅ 3 ـ «السّبع المثانى»: اين نام را خداي سبحان در مقام اظهار امتنان بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بر اين نهاده است: (ولقد آتيناك سبعاً من المثاني والقرآن العظيم)[ سوره حجر، آيه 87.]. مراد از (سبعاً من المثاني) در اين آيه، براساس روايات وارده از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و امامان (عليهم‏السلام)، همان مباركه حمد است. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‏فرمايد: «فأفرد الامتنان علىّ بفاتحة الكتاب وجعلها بإزاء القرآن العظيم»[ تفسير برهان، ج 353 ،2؛] ▪️ كلمه «السّبع» در اين تركيب، ناظر به شمار آيات اين و كلمه «المثاني» نشانه وصفي است كه سراسر كريم و از جمله سوره مباركه حمد به آن موصوف شده است: (كتاباً متشابهاً مثاني)[ سوره زمر، آيه‏ي23؛ ر.ك الميزان، ج12، ص191 ـ 192. ] و آن انثناء، انعطاف و گرايش خاصي است كه آيات قرآن نسبت به يكديگر دارد و هر يك از آيات آن با ساير آياتش تفسير مي‏شود: «... ينطق بعضه ببعض ويشهد بعضه علي بعض»[ نهج‏ البلاغه، خطبه 133،] ▪️ مباركه حمد از مواهب معنوي عظيمي است كه در اين حديث از اعطاي آن به پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله و سلم)، با تعبير «منّت»(نعمت بزرگ و سنگين) و «امتنان» ياد شده است؛ همان گونه كه اصل رسالت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در كريم با اين تعبير آمده است: (لقد منّ الله علي المؤمنين إذ بعث فيهم رسولاً من أنفسهم)[ سوره آل عمران، آيه ‏ي164.] ▪️ آيه 87 سوره مباركه حِجْر، از كريم به عنوان كتابي عظيم كه از كانون و مبدأ عظمت تنزل يافته است ياد مي‏كند: (والقرآن العظيم) و براي تبيين جلالت شأن و رفعت جايگاه مباركه نيز آن را معادل و همتاي همه قرآن قرار داده، با تعبيري تكريم‏آميز (نكره غير موصوفه سبعاً) آن را بزرگ مي‏شمارد. ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیه 250تا 253 🔅🔅🔅 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳️همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
6.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌موجود ابدی آیت الله 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌 فیض الهی ▪️ ️در جریان فیض خدا كه آیا فیض خدا متناهی است یا نه، در بحث قبل اشاره شد كه وقتی خدا چیزی به كسی عطا می ‌كند بله، آن محدود است چیزی به كسی می ‌دهد. یك وقت دست كسی را می‌ گیرد به «وجه» خودش به مخزن خودش متّصل می‌ كند، اگر دست او را گرفت و بالا برد و به «وجه» خودش متصل كرد، بر اساس ﴿كُلُّ مَنْ عَلَیهَا فَانٍ ٭ وَیبْقَی وَجْهُ رَبِّكَ﴾[1] و بر اساس ﴿كُلُّ شَی‏ءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ﴾[2] این «وجه ‌الله» یك چیز دائمی است. ▪️ ️در بعضی از روایات می ‌بینید كه دارد «نحن اسماء الله»، «نَحْنُ كَلِمَاتُ‏ اللَّهِ»،[3] «نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ»،[4] «أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذى إِلَیْهِ یَتَوَجَّهُ الْأَوْلِیاءُ»[5] كه درباره انسان كامل است همین است «وجه» خدا، فیض خدا و ظهور خداست؛ این ظهور نامتناهی است این ظهور وقتی كه در قیامت جلوه‌گر شده است در صحنه قیامت معلوم می‌ شود كه ابدی است و حدّی ندارد. بهشت كه انقراضی ندارد، اهل بهشت انقراضی ندارند; منتها اینها دائماً می‌ گیرند، آن خدایی كه «دائم الفیض علی البریة» است، «یا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِیةِ»[6] است، آن فیض دائم او «لا انقطاع له ابدا»؛ منتها هر اندازه كه نصیب مستفیض ‌ها بشود اینها محدود است افراد عادی، مستفیض‌ اند خدا به آنها فیض می ‌رساند، انسان كامل، مثل وجود مبارك حضرت امیر و اهل بیت (علیهم السلام) به «فیض الله» متّصل‌ اند به «وجه ‌الله» متّصل ‌اند «أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذى إِلَیْهِ یَتَوَجَّهُ الْأَوْلِیاءُ» است می‌ شود نامتناهی. اگر فعل خدا باشد، «وجه» خدا باشد كه دیگر زوال ‌پذیر نیست، اما اگر چیزی خدا به كسی عطا كرده است آن محدود است. [1] . سوره الرحمن، آیات 26 و 27. [2] . سوره قصص، آیه 88. [3] . تحف العقول، متن، ص479. [4] . الکافی(ط ـ اسلامی)، ج1، ص145. [5] . المزار الکبیر، ص 579. [6] . مصباح الکفعمی، ص647. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه یس جلسه 5 تاریخ: 1392/10/17 @rahighemakhtoom
14.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌فیض الهی آیت الله 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌 جلال و شکوه حسینی ▪️ جریان حسین ‌بن ‌علی، جریان محرم، تاسوعا، عاشورا و عزاداری ها، بخش های سنتی آن سر جایش محفوظ است. سخنرانان ما و هم مداحان ما، عظمت و جلال و شكوه حسین ‌بن ‌علی را نشان بدهند. می ‌بینید وقتی عمر بن سعد شروع كرد به تیراندازی، به دیگران گفت بدانید اول كسی كه تیر انداخت من بودم. صبح عاشورا «وَ أَقبَلَتِ السِّهَامُ مِنَ القَومِ كَأَنَّهَا القِطر»[1] مثل قطرات باران تیر آمد، در آن حالت حسین‌ بن ‌علی دارد سفارش می ‌كند؛ در حال وداع خواهر و بچه‌ها و همه اینها را جمع كرد، فرمود بالأخره مرگ است و شهادت است و سر بریدن است و سر روی نیزه كردن است، اما شما كاری كه از عظمت شما كم می‌ كند نکنید! این سفارش حسین‌بن‌علی است، فرمود: «لا تَشكُوا وَ لا تَقُولُوا بِأَلسِنَتِكُم مَا ینقُصُ قَدرَكُم»؛[2] بگذارید كربلا با جلال و شكوه شناخته شود، حرف ها، قصه ‌ها، داستان ها، روش ها و منش ‌ها كه از جلال كربلا، از جمال كربلا، عظمت كربلا، استقلال كربلا و حرّیت و آزادی خواهی كربلا كم كند این حرف ها را نزنید! ▪️ تمام این شهدا را به خیمه «دار الحرب» آوردند، در حالی که از اجساد اینها خون می ‌چكد؛ در چنین فضایی حسین ‌بن ‌علی فرمود كاری كنید در این سفر كه عظمت شما محفوظ باشد، حیثیت شما محفوظ باشد. حرف بی سند نگویید، قصه بی سند نخوانید، داستان بی سند نگویید، روشی و كاری كه از جلال و شكوه شما بكاهد نکنید، ما را به عنوان نیازمند معرفی نكنید. گرسنه شدید چیزی نخواهید؛ آب خواستن ننگ نیست، اما نان خواستن ننگ است. بچه ‌های ابی عبدالله گرسنه هم بودند، مگر اینها سیر بودند؟ تشنه ‌ای بگوید به من آب بدهید، این ننگ نیست. همین بچه ‌ها ـ همه آنها كه بچه‌های ابی عبدالله نبودند، بچه ‌های اصحاب و انصار هم بودند ـ وقتی به اینها خرما صدقه می‌ دادند، بچه‌ها گرفتند و داشتند می‌خوردند، وجود مبارك امام سجاد(سلام الله علیه)، امام زمان بود، فتوا را باید امام زمان بدهد، ولی زین العابدین ساكت بود تا كسی متوجه نشود که او امام زمان است؛ فتوا را به زینب كبرا (سلام الله علیهما) می‌ داد، زینب كبرا این مسئله شرعی را بین اُسرا منتشر می ‌كرد؛ لذا این بچه‌ ها خیال می‌ كردند، زینب(سلام الله علیهما) فتوا داد، یكی از بچه‌ها گفت: «أَنَّ الصَّدَقَةَ عَلَینَا حَرَامٌ»؛[3] صدقه بر ما حرام است، این گونه بود! ▪️ ما هستیم و این عظمت و جلال و شكوه، این كشور را حسین (سلام الله علیه) آزاد كرد، اگر امام (رضوان الله علیه) فرمود خون بر شمشیر پیروز است از همین راه هاست، ما این سرمایه رایگان از دست ندهیم، هم جلال و شكوه عزاداری را حفظ كنیم، هم آن حرّیت و استقلال و عظمت سیاسی حسین‌ بن‌ علی را حفظ كنیم. [1] . اللهوف، ص100. [2] . ر. ک: نفس المهموم، ص355 و 445. [3] . ر. ک: سفینة البحار، ج5، ص80. 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom 📚 درس اخلاق تاریخ: 1393/07/24