eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
791 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 خطر فرهنگی 📁 روز معلم را گرامی می داریم، آن معلمان راحل را امیدواریم خدا با انبیای الهی محشور بفرماید! آن معلمان زنده را خدای سبحان با عمر طولانی توفیق عطا کند! شهید بزرگوارمان، مرحوم آیت الله مرتضی مطهّری (رضوان الله تعالی علیه) را با شهدای صدر اسلام و با امام شهداء محشور بفرماید و همه ما را حق شناسان نوشته های علمی این بزرگواران قرار بدهد و توفیق استفاده از مکتوبات آنها را خدا به ما مرحمت کند! ولی همه اینها یک شرط اساسی دارد و آن این است که قرآن کریم در سوره مبارکه «آل عمران» فرمود ما انبیاء فرستادیم، کتاب ها نازل کردیم، علوم نازل کردیم که عالمان دین مردم را به «الله» دعوت کنند، هیچ معلمی مردم را به خود دعوت نکند. 📁 این رژیم ارباب و رعیتی یک رژیم منحوسی بود و یک رژیم منحوسی هم هست؛ آن نحس مادی این رژیم ارباب و رعیتی ـ الحمد لله ـ در این مملکت رخت بربست؛ آن رژیم نحس ارباب و رعیتی فرهنگی کم و بیش هست. رژیم ارباب و رعیتی که به لطف الهی رخت بربست این بود که کسی زمین را آباد می کرد و دیگری مالک بود و این می شد رعیت، او می شد ارباب، هر چه او می گفت این باید اطاعت می کرد و مانند آن، بهره این کار را او می برد، این می شد رژیم ارباب و رعیتی مادی که به لطف الهی رخت بربست؛ اما یک رژیم ارباب و رعیتی فرهنگی است که خطرش همچنان هست؛ در سوره مبارکه «آل عمران» فرمود: ﴿مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن یؤْتِیهُ اللّهُ الْكِتَابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَاداً لِی مِن دُونِ اللّهِ وَ لكِن كُونُوا رَبَّانِیینَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَ بِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ﴾؛ فرمود ما هیچ پیامبری نفرستادیم، هیچ کتابی نفرستادیم، هیچ حکمتی نازل نکردیم که بعضی ها این ابزار را بگیرند و معلم مردم بشوند، بعد جامعه را به خودشان دعوت کنند و بگویند هر چه ما می گوییم شما بپذیرید! به سَمت ما بیایید! ﴿كُونُوا عِبَاداً لِی مِن دُونِ اللّهِ﴾، فرمود این رژیم ارباب و رعیتی فرهنگی که آن معلم اصرار داشته باشد که متعلّم حرف او را بزند، حرف او را منتقل کند، نام او را ببرد، نام رساله او را ببرد، این یک رژیم ارباب و رعیتی فرهنگی است، فرمود این کار، کار منحوسی است؛ این کار، کار نحس است. 📁 ﴿مَا كَانَ لِبَشَرٍ﴾ هیچ پیامبری این حق را ندارد، هیچ امامی این حق را ندارد که ﴿أَن یؤْتِیهُ اللّهُ الْكِتَابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَاداً لِی مِن دُونِ اللّهِ﴾ معنایش این نیست که بیایید مرا بپرستید، معلوم است که هیچ پیغمبری و هیچ امامی نمیگوید مرا بپرستید! یعنی می گوید فکر مرا ترویج کنید، حرف مرا ترویج کنید، این یک ارباب و رعیتی فرهنگی است، این خطر و این نحس و این غدّه هست ﴿ثُمَّ یقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَاداً لِی مِن دُونِ اللّهِ﴾، پس انبیاء برای چه آمدند؟ کتابها برای چه آمده؟ حکمت برای چه آمده؟ فرمود برای این آمده است که ﴿وَ لكِن كُونُوا رَبَّانِیینَ﴾. 📚 درس خارج فقه نکاح جلسه 103 تاریخ: 1395/02/12 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📈 الگوی مکتوبات 📁 ما در تألیف و تصنیف و در كتاب ‌نویسی الگویی داریم، همان‌ طوری كه در سیرت و سنّت برای ما الگو معین كردند که فرمودند: ﴿لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾،[1] عصاره رسالت آن حضرت قرآ‌ن كریم است «لقد كان لكم فی القرآن اُسوة حسنة». برای همه ما از نظر عمل وجود مبارك حضرت اسوه است، برای محقّقان و ارباب قلم و اصحاب تصنیف و صحابه تألیف قرآن الگوست; ما چطور حرف بزنیم؟ چطور كتاب بنویسیم؟ ما كه آن توان را نداریم رسول خدا را درك كنیم یا مثل او باشیم، ولی او می‌ت واند برای ما اسوه باشد. ما آن توان را نداریم مثل قرآن كتاب بنویسیم و مثل قرآن مطلب بیاوریم، ولی آن می ‌تواند برای ما الگو باشد. اگر مسلمانی روش و منش او به وجود مبارك رسول اكرم نخورد، او به حضرت ائتسا، اقتدا و تأسّی نكرد، اگر نویسنده ‌ای در راستای قرآن كریم چیزی ننوشت، او به این كتاب ائتسا، اقتدا و تأسّی نكرد و قرآن برای او اسوه نشد. ما وقتی دست به قلم می ‌بریم «لقد كان لكم فی القرآن اُسوة حسنة»، وقتی دهان باز می ‌كنیم، حرف می ‌زنیم، قیام و قعودی داریم، سیره و سنّتی داریم ﴿لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾، آن حضرت كه از قرآن جدا نیست! 📁 قرآن چه كتابی است و چطور نوشته شده است؟ اسوه بودن غیر از آن است كه انسان بتواند مثل آن بیاورد، این جن و انس مقدورشان نیست كه مثل آن بیاورند. قرآن كریم چند ویژگی دارد كه ذات اقدس الهی به این ویژگی‌ ها عنایت كرد. دو عنصر محوری آن این است كه محتوای وزین دارد، یك; قابل فهم است، دو; سنگین است، یك; آسان است، دو. این ثقیل بودن و یسیر و با یسر و آسان بودن این دو ویژگی رسمی قرآن كریم است ﴿سَنُلْقی‏ عَلَیكَ قَوْلاً ثَقیلاً﴾[2] وزین است، بامحتواست و روی برهان ایستاده است ﴿لَقَدْ یسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ﴾[3] دل پذیر است، فطرت ‌پذیر است، قابل فهم و عمل است هم وزین و سنگین است هم در دسترس است ﴿لَقَدْ یسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ﴾، از آن طرف ﴿سَنُلْقی‏ عَلَیكَ قَوْلاً ثَقیلاً﴾. سنگین بودن غیر از دشوار بودن است، آسان بودن غیر از سُست بودن است. فرمود سُست نیست آسان است، سخیف نیست، خفیف نیست، ثقیل است ولی سخت نیست. [1] . سوره احزاب، آیه 21. [2] . سوره مزمل، آیه 5. [3] . سوره قمر، آیات 17 و 22. 📚 سخنرانی در همایش کتاب سال حوزه تاریخ: 1392/12/10 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌 صالحین 📁 سالگرد رحلت بانوی با فضیلت اسلام همسر رسول اكرم (علیه و علی آله آلاف التهیه و الثناء) مادر سیده نساء عالمیان فاطمه زهرا (علیها آلاف التحیت والثناء) حضرت خدیجه كبری (سلام الله علیها) فرا رسیده است، رحلت ام المومنین را به پیشگاه خاتم الاوصیاء ولی عصر ارواحنا فداه تعزیت عرض می‌ كنیم. 📁 گاهی انسان كاری انجام می ‌دهد كه آن كار را خداوند نه تنها قبول می ‌كند و به او پاداش می ‌دهد، بلكه آن كار را به خود اسناد می ‌‌دهد؛ جریان خدیجه (سلام الله علیها) از این قبیل است، خداوند نه تنها كار این بانو را قبول كرد و به او پاداش حَسَن داد، بلكه كار او را به خود اسناد داد. بی نیازی رسول اكرم با مال حلال خدیجه (سلام الله علیها) بود، آن مال را كه این بانوی طاهره در راه اسلام صرف كرده است ذات اقدس الهی قبول كرد و به خود اسناد داد. همان طوری كه وجود گرامی رسول اكرم (علیه آلاف التهیه و الثناء) قبل از نزول اسلام و قرآن به امانت معروف بود، خدیجه (سلام الله علیها) هم قبل از اسلام به طهارت معروف بود؛ می ‌گفتند بانوی طاهره، آن طاهره همتای این امین شد و این امین همسر آن طاهره شد و آن اموال در راه اسلام صرف شد و خدا این صرف را پذیرفت و به رسولش فرمود: ﴿وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى‌﴾؛[1] یعنی تو را بی ‌نیاز كرد، یعنی مال خدیجه مال خدا است، كار خدیجه مقبول الهی است. ▪️ گاهی انسان مال حلال دارد و در راه خدا صرف می ‌كند و خدا كار او را قبول می ‌كند، عمل او را می ‌پذیرد، وقتی عمل او را قبول كرد یا ده برابر پاداش می ‌دهد یا هفتصد برابر یا هزار و چهارصد برابر یا بیش از آن و این در صورتی است كه خدا مال انسان را قبول بكند، عمل انسان را قبول بكند و به انسانی كه عمل خوب كرد پاداش بدهد، چون ﴿إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ﴾؛[2] اما یك وقت بالاتر از این است، خدا نه تنها عمل انسان صالح را قبول می ‌كند، بلكه خود او را می ‌پذیرد، نه تنها عمل او را! قبول عمل مال اوساط از موحدان و مؤمنان است، اما خود گوهر ذات عامل این نصیب اوحدی است. 📁 خیلی فرق است كه خدا عمل كسی را قبول بكند یا نه خود او را قبول بكند. وقتی خدیجه (سلام الله علیها) را قبول بكند او را مادر سیده نساء عالمیان قرار می‌‌ دهد! اگر گوهر ذات كسی قبول شد او جزو صالحین است نه جزو «عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ»! در قرآن بین كسانی كه جزو كسانی كه «عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ» هستند و بین كسانی كه جزو صالحین هستند خیلی فرق است! آنهایی كه كارهای خوب می‌ كنند مؤمن متوسط هستند، آن كه گوهر ذاتش سالم است او جزو صالحین است. برخی در دنیا با اینكه جزو كسانی هستند كه اعمال صالح دارند ولی جزو صالحین نیستند، بلکه در آخرت به صالحین ملحق می‌ شوند ﴿وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ﴾،[3] اگر كسی گوهر ذاتش صالح شد از ذات او جز كار خیر نشأت نمی‌ گیرد، بر خلاف كسی كه جزو «عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ» است كه ممكن است گاهی عمل صالح نكند یا خدای ناكرده بلغزد و گرفتار عمل طالح شود. 📁 ما موظفیم این راه را شناسایی كنیم و طی كنیم، این اختصاصی به آن وجود پاك نداشت و ندارد. بعضی از كارها است كه مخصوص انبیاست، مخصوص (ائمه علیهم الصلاه و علیهم السلام) است و دیگران توان آن را ندارند، ولی برخی از كارها مقدور دیگران هست، این راه ها را دیگران هم می ‌توانند طی كنند، البته به نوبه خود. [1] . سوره ضحی، آیه8. [2] . سوره مائده، آیه27. [3] . سوره نحل، آیه122. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1376/10/18 @rahighemakhtoom
📌 سرمایه درون 🔹 سرمایه‌ای كه برای مردها و زنهاست بعضیها مشترك است و بعضیها مختص؛ آن سرمایه‌ای كه مخصوص زنهاست، آن انعطاف و گرایش و شكسته دلی و موعظت‌پذیری و تسلیم در برابر حق است؛ این سرمایه در زنها بیش از مردهاست. اینكه زن زودتر از مرد متأثر می‌شود و گریه می‌كند این سرمایه است. منتها اگر رهبری شد و این سرمایه را در مناجات به كار برد نه در مسائل عاطفی و خانگی و دنیایی، این سرمایه را به راه مصرف كرده است؛ چون سرمایه را به راه مصرف كرده است بی‌نیاز می‌شود. اینكه در دعای كمیل آمده است «وَ طاعَتُهُ غِنىً»[1] یعنی اگر كس مطیع خدا بود، بی‌نیاز می‌شود و اگر كسی ارتباطش با خدا از راه مناجات بیش از دیگران بود، او بی‌نیازتر است. 🔹 مطلب دوم آن است كه این اختصاصی به معصومین ندارد. اولین كسی كه بعد از وجود مبارك امیرالمؤمنین(علیه افضل صلوات المصلین) به نبی اكرم(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) ایمان آورد حضرت خدیجه بود. خدیجه نه مقام نبوت داشت، نه مقام ولایت داشت، نه مقام امامت داشت. درباره فاطمه زهرا(صلوات الله و سلامه علیها) حسابش جداست، اگر كسی درباره او سخن بگوید و بعد بگوید حضرت زهرا(صلوات الله و سلامه علیها) حسابش جداست، خب سخنی است به حق گفته است، ولی درباره خدیجه كه نمی‌توان گفت او حسابش جداست! او یك زنی است عادی، او با معجزه ایمان نیاورد، معجزه برای افراد عادی است آن كه راه دلش بسته است، راه چشم را می‌گشاید تا پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) برای او معجزه‌ای ‌بیاورد مرده‌ای را زنده كند و مانند آن؛ ولی هیچ كدام از این معجزات را خدیجه(سلام الله علیها) مسئلت نكرد؛ سرّش آن است كه راه دل باز است، بالاتر از راه چشم و گوش و این راه انعطاف در زنها خیلی بیش از مردهاست. [1]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص850. 📚 سخنرانی در جمع خواهران طلبه ـ مشهد مقدس تاریخ: شهریور 1372 @rahighemakhtoom
📌 سرّ پرستش 🔸 هر عبادت یک ظاهری دارد که احکام واجب را ترسیم می کند و یک باطنی دارد که اراده و نیت آن باطن را ترسیم می نماید و قرآن کریم هم ما را به ظواهر عبادات دعوت فرمود و هم ما را به اسرار عبادات آشنا کرده است. در جریان روزه گرفتن همان طوری که اصل روزه گرفتن و ماه روزه گرفتن و چه ساعتی روزه شروع می شود و به چه ساعتی ختم می شود همهٴ این خصوصیات را قرآن کریم تبیین کرد، فرمود: ﴿مَن شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْهُ﴾؛[1] اگر کسی شاهد و حاضر در ماه مبارک رمضان بود باید روزه بگیرد، اگر فرمود ﴿ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیلِ﴾[2] تا شب روزه بگیریم، اگر آغاز روزه را هم به این صورت بیان فرمود ﴿حَتَّی یتَبَینَ لَكُمُ الْخَیطُ الْأَبْیضُ مِنَ الْخَیطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ﴾[3] اگر أسود و ابیض را یعنی روشن شدن افق را آغاز روزه معرفی کرد، سرّ روزه گرفتن را هم فرمود که ﴿لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾[4] و ﴿لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾؛[5] روزه بگیرید برای اینکه تقوا پیدا کنید تقوا را هم که مدار کرامت می داند، باطن روزه گرفتن انسان را کریم می کند و کرامت همان طوری که در بحث های قبل به عرض رسید از اوصاف برجستهٴ فرشتگان است، فرشته مکرم است، کریم است. 🔸 کریم غیر از کبیر است، کریم غیر از عظیم است، کریم غیر از محترم است، در فارسی ما لفظی ظاهراً نداریم که کریم و کرامت را معنا کند. کرامت بزرگی نیست، کرامت عظمت نیست، کرامت محترم بودن نیست؛ آن وصف ممتاز و برجسته ای که ما اگر بخواهیم او را تبیین کنیم ناچاریم از چند کلمه استفاده کنیم تا آن را بیان کنیم آن کرامت است که مخصوص فرشتگان است. در قرآن به ما فرمود روزه بگیرید تا کریم بشوید؛ یعنی تا با تقوا بشویم که تقوا محور کرامت است. فرشتگان کریم اند آن گاه انسان کریم گناه نمی کند، برای اینکه با کرامت او سازگار نیست، نه برای اینکه جهنم می رود! نه برای اینکه بهشت برود! برای اینکه انسان است، چون انسان است گناه نمی کند! 🔸 امام ششم (سلام الله علیه) ما که خدا را عبادت می کنیم چون خدا را دوست داریم «وَ هَلِ الدِّینُ‏ إِلَّا الْحُبُ»[6] فرمود اینکه ما خدا را عبادت می کنیم چون دوست اوییم و این جزء اسراری است که هر کسی به آن اسرار دسترسی پیدا نمی کند. همان طوری که باطن قرآن در کتاب مکنون است ﴿لَا یمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ﴾،[7] پرستش دوستانه هم این چنین است؛ یعنی مقدور هر کس نیست که انسان دوست عبادت باشد و معبود را دوست داشته باشد. [1]. سوره بقره, آیه185. [2]. سوره بقره, آیه187. [3]. سوره بقره, آیه187. [4]. سوره بقره, آیه183. [5]. سوره آل عمران, آیه200. [6]. المحاسن برقی، ج1، ص263. [7]. سوره واقعه, آیه79. 📚 سخنرانی ماه مبارک رمضان ـ جلسه 6 تاریخ: 1363 🆔 @rahighemakhtoom
💠 سخنگوی قرآن 🔸 سخنگویان الهی مستمرّند. منظور از رُسل تنها كسی نیست كه بالاصاله رسالت خاص داشته باشد، آنها كه فاصله‌ های خاصّی را بین انبیا پر می ‌كردند، برخی از آنها امام معصوم بودند و رسالت اصطلاحی را نداشتند؛ بین هر پیغمبر و پیغمبر دیگر بسیاری از سخنگویان الهی جزء ائمه آن عصر بودند. بعد از وجود مبارك پیغمبر (علیه و علی أهل بیته آلاف التحیة و الثناء) چون حضرت ختمی نبوّت است، رسولی بعد از او نیست، نبی‌ دیگری بعد از او نیست، كتاب او باید كتاب «جامع ‌الكَلِم» باشد که تا روز قیامت این كتاب حرفی برای گفتن داشته باشد و كسانی هم باشند تا روز قیامت سخنگوی این كتاب آسمانی باشند. 🔸 قرآن از آن جهت كه «جامع ‌الكلم» است حرف آن تمام‌ شدنی نیست، بعد از پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) اهل بیت عصمت و طهارت این سِمت را دارند كه سخنگویان قرآن كریم باشند؛ شاهد صِدق این مطلب در بیان نورانی امیر المؤمنین هست که فرمود قرآن كلام خداست، سخن می ‌گوید «فَاسْتَنْطِقُوهُ‏»، او را به حرف در بیاورید، «وَ لَنْ ینْطِقَ» با شما حرف نمی‌ زند، «وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ»؛[1] من سخنگوی خدا هستم، از طرف خدا قرآن را به حرف در می ‌آورم و معارف قرآن را استنباط می ‌كنم و به شما می ‌گویم، قرآن قول خداست و من سخنگوی خدا. 🔸 در تأیید این مطلب علوی سخن نورانی امام سجاد (صلوات الله و سلامه علیه) است كه در صحیفه سجادیه آنجا عرض كرد: خدایا! قرآن را نازل كردی، اگر این قرآن را بر كوه نازل می ‌كردی تحمل معارف قرآن برای كوه میسور نبود، ما می‌ خواهیم كاری كنیم و كاری انجام بدهیم كه از كوه ساخته نیست،[2] شما فرمودی: ﴿لَوْ أَنزَلْنَا هذَا الْقُرْآنَ عَلَی جَبَلٍ لَرَأَیتَهُ خَاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیةِ اللَّهِ﴾؛[3] كوه نمی ‌تواند بار معارف وحیانی قرآن را حمل كند، ما آماده‌ ایم برای حمل این معارف و كاری می ‌كنیم كه از كوه ساخته نیست؛ بعد این مطلب را در سه فصل خلاصه كرد و فرمود فصل اول حقایق قرآن بود كه به صورت وحی بر قلب مطهّر پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نازل كردی، فصل دوم، معانی قرآن و احكام و حِكَم قرآن بود كه تفسیر آن را به وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آموختی و او را مبین قرآن قرار دادی و چنین فرمودی: ﴿لِتُبَینَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیهِمْ﴾،[4] بعد از اینكه مقصود خودت را در قرآن به پیغمبر فهماندی، آن پیغمبر از راه علم الهی مبین قرآن شد؛ در فصل سوم، حقایق قرآن، معارف قرآن، علوم وحیانی قرآن را به بركت آن حضرت و از مسیر وحی و نبوّت آن حضرت به ما الهام كردی، ما شدیم «مُلهَم»، این فصل را در بخش الهام فرا گرفتیم و كم كم سخنگوی قرآن شدیم. [1]. نهج البلاغه، خطبه158. [2]. الصحیفة السجادیه، دعای42؛ «... وَ زَوَاجِرَ أَمْثَالِهِ الَّتِی ضَعُفَتِ الْجِبَالُ الرَّوَاسِی عَلَى صَلَابَتِهَا عَنِ احْتِمَالِهِ». [3]. سوره حشر، آیه21. [4]. سوره نحل، آیه44. 📚 فرازی از پیام غدیر تاریخ: 1392/07/27 🆔 @rahighemakhtoom
📌 لقای حق 📃 در عظمت روزه گرفتن این حدیث شریف که نشانهٴ باطن و سرّ روزه گرفتن است مطرح شد که رسول خدا (علیه آلاف التحیة و الثنا) این چنین فرمود که خدای سبحان می فرماید «الصَّوْمُ‏ لِی‏ وَ أَنَا اُجْزَی بِه»؛[1] روزه مال من است، یعنی روزه گذشته از حکم ظاهری که دارد باطنی دارد و آن«لقای حق» است. 📝 در آن خطبهٴ معروف که رسول خدا (علیه آلاف التحیة و الثنا) از ماه مبارک رمضان به «شهر الله» نام یاد کرد، فرمود «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیکمْ شَهْرُ اللَّهِ»؛[2] ماه خدا به شما رو کرد، چون در این ماه «صوم الله» مطرح است که خدا فرمود «الصَّوْمُ‏ لِی» چون روزه مال خداست و این ماه، ماه روزه است؛ لذا ماه مبارک رمضان را «شهر الله » می نامند، چه اینکه ماه رجب شهر ولایت است، ماه شعبان شهر رسالت و نبوت است، ماه مبارک رمضان «شهرالله» است؛ لذا در آن دعاهای ماه رجب به ما گفتند از خدا بخواهید که زمینهٴ توفیق ماه مبارک رمضان از هم اکنون برای شما فراهم بشود. این طور نیست که هر کسی به عظمت ماه مبارک رمضان بتواند راه بیابد قبل از اینکه مقدماتی را طی کرده باشد، چون روزه مال خداست ماه مبارک رمضان شده «شهر الله»، اگر انسان در این «شهرالله» به «لقاء الله» نرسد به باطن روزه نرسید، روزه ای گرفته در سطح طبیعت و پاداشی هم که به او می دهند در همان سطح است. [1] . من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۷۵. [2] . الامالی(شیخ صدوق)، ص 93؛ عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 295. 📚 سخنرانی ماه مبارک رمضان ـ جلسه 7 تاریخ: 1363 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌شبهه توحیدی 📋مرحوم کلینی (رضوان الله تعالی علیه) در همان جلد اوّل کافی در جوامع توحید، اوّلین حدیث توحیدی که نقل می‌ کند، یک خطبه نورانی از حضرت امیر است که حضرت امیر بار دوم که عازم صفین بود و افراد را تجهیز می کرد یک خطبه غرّائی خواند. مرحوم کلینی (رضوان الله تعالی علیه) با اینکه در کتاب کافی کم‌ صحبت است، ایشان فقط حدیث نقل می ‌کند، در آن جا چند جمله‌ ای دارد؛ می‌ گوید اگر تمام جن و انس جمع بشوند و در بین اینها پیغمبر نباشد هیچ کس نمی ‌تواند به اندازه علی (علیه السلام) «بِأَبِی وَأُمِّی» که پدرم و مادرم فدای او باد سخنرانی کند، بعد این خطبه را با آن عظمت شرح می ‌دهد. آن نکته حساس این خطبه را کلینی در همین جلد اوّل کافی بیان می ‌کند که چرا من می ‌گویم اگر همه جمع بشوند «لَیسَ فِیهَا لِسَانُ نَبِی»، نمی ‌توانند مثل علی حرف بزنند،[1] آن را شرح می ‌دهد که در این خطبه چه خبر است و مگر حضرت چه گفته است؟ آن راز و آن شبهه ثنویه را نقل می‌ کند، می‌گوید این شبهه ثنویه یک غده بدخیمی بود که دامن گیر همه متفکران بود و حضرت امیر حلّ کرد. 📋 همان جمله‌ای که مرحوم کلینی می ‌گوید مشکل اساسی را او حلّ می ‌کند حلّ اساسی مشکل این جمله است؛ 25 سال قبل از اینکه علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) این خطبه را ایراد کند، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) این جمله را ایراد کرد در آغاز خطبه «فدکیه». آقایان حواستان جمع باشد! اینها مثل کفایه نیست که با یک روز دو روز درس حلّ بشود. می ‌گویید نه! جلد اوّل اصول کافی را بخوانید و تطبیق بدهید که چرا کلینی می‌ گوید اگر همه جمع بشوند! همه جن و انس! همه جن و انس جمع بشوند و در بین اینها پیغمبر نباشد نمی ‌توانند مثل این جمله علی (علیه السلام) حرف بزنند! 📋 مرحوم صدر المتألهین در شرح اصول کافی این قسمت را که شرح می ‌کند، بر حرف کلینی صحّه می‌ گذارد و می ‌گوید کلینی درست گفته است؛ منتها کمبودی دارد و آن این است که ایشان گفته اگر در بین جمعیت پیغمبر نباشد نمی ‌توانند، باید قید بیاورد، پیغمبر اولواالعزم نباشد؛ چون پیغمبر غیر اولواالعزم هم کار علی ساخته نیست.[2] این یعنی چه؟! اینها با بنای عقلا و فهم عرف حلّ می‌ شود؟! این مطالب ها همین طور غریب است! مظلوم است! [1]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص136؛ «... أَلَاتَرَوْنَ إِلى قَوْلِهِ لَا مِنْ شَی‌ءٍ كَانَ ، وَلَا مِنْ شَی‌ءٍ خَلَقَ مَا كَانَ ». [2]. شرح أصول الكافی (صدرا)، ج‏4، ص47. 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom 📚 درس اخلاق تاریخ: 1397/11/04
@rahighemakhtoom 💢ضیافت الهی 📂 روزی رسول خدا (علیه آلاف التحیة و الثناء) سخنرانی کرد خطبه ای ایراد کرد، فرمود «أَیهَا النَّاسُ‏ قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیكُمْ‏ شَهْرُ اللَّهِ»،[1] این خطاب «أَیهَا النَّاس» یک هشدار عمومی است. فرمود مردم ماه خدا رو کرده! سخن از آمدن نیست، سخن از نزدیک شدن نیست، فرمود به طرف شما ماه خدا رو کرده و این ماه خدا با این همراهانش دارند می آیند «بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ»؛ این ماه با رحمت و برکت و مغفرت دارد می آید، مواظب باشید، به استقبالش بروید، آماده باشید که او را درست درک کنید! 📂برکت آن خیر مستدام است، چیزی که می ماند برکت هست. آن حوض ها و حوضچه های بیابان و آن گودال هایی که آب ها در آن جمع می شود و فرو نمی رود آن را برکه می گویند، برکه یعنی آن ظرفی که آب درش می ماند و نفوذ نمی کند و از بین نمی رود. چیزی که خیر است و با دوام است به او می گویند برکت، فرمود این ماه بابرکت روکرده دارد می آید، به همراهش رحمت است، به همراهش مغفرت است. رحمت و مغفرت تنها آمرزش از گناهان نیست، آن درجات عالیه را هم خدای سبحان رحمت می نامد، رحمت خاصه که مخصوص مومنین است ﴿إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ﴾[2] در این ماه تحصیلش آسان است، این ماه با آن رحمت آمده است. 📂«شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ» این ماه از دیگر ماه ها افضل است، اما افضلیت آن را خدا تعیین کرده و پیش خدا افضل است. همان طوری که پیش خدا هر انسانی که با تقوا باشد پیش خدا گرامی تر است، هر ماهی که پربرکت تر و پررحمت تر و مغفرت تر باشد افضل است، «شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ» خود این ماه این چنین است. برای ماه مبارک رمضان دو دستور هست یکی دستور عمومی و یکی دستور خصوصی، دستور عمومی آن است که کل این ماه مبارک رمضان را انسان به عنوان یک واحد بداند و برای این واحد نیت کند و عبادت را در کل ماه مبارک رمضان قصد کند؛ در شب اول ماه مبارک رمضان می تواند قصد کند که تا آخر ماه مبارک رمضان یک ماه روزه بگیرد که یک وحدت این چنینی دارد؛ البته برای هر روزش هم یک تکلیف مستقل و جدایی است. 📂ماه هم روزت را شامل می شود و هم شب را، هم برکات روز را و هم برکات شب را «وَ أَیامُهُ أَفْضَلُ الْأَیامِ وَ لَیالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیالِی» تمام روزهای ماه مبارک رمضان از تمام ایام سال افضل است و تمام شب های ماه مبارک رمضان از تمام شب های ایام لیالی سال افضل است «وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ». 📂 در این جملهٴ شریفه فرمود «هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیافَةِ اللَّهِ» شما در این ماه مهمان خدایید، صاحب خانه را در دعاهای این ماه به ما معرفی کردند فرمود «یطْعِمُ‏ وَ لا یطْعَمُ‏ وَ یجِیرُ وَ لا یجارُ عَلَیهِ‏»[3] امثال ذالک «یهْلِک مُلُوکاً وَ یسْتَخْلِفُ آخَرِینَ»[4] اینها را به عنوان اوصاف برجستهٴ مهمان دار معرفی کردند، بعد به ما گفتند شما مهمان همچو خدایید! مهمان همچو خدایید! [1]. الامالی(للصدوق، ص93. [2]. سوره اعراف، آیه56. [3]. إقبال الأعمال(ط - القدیمة)، ج1، ص113. [4]. تهذیب الاحکام، ج3، ص110. 📚 سخنرانی ماه مبارک رمضان ـ جلسه 8 تاریخ: 1363 ☘️☘️☘️ 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. ☘️☘️☘️
💢معراج 📂 تعبیرات خود قرآن کریم نسبت به سیر انبیا (علیهم السلام) یکسان نیست، متفاوت است. در سوره مبارکه «اعراف» از وجود مبارک موسای کلیم (سلام الله علیه) که به میقات الهی طبق وعده الهی رفت، در آیه 143 دارد که ﴿وَ لَمَّا جاءَ مُوسی‏ لِمیقاتِنا﴾، آغاز آن با سیر و سلوک خود موسای کلیم شروع می‌شود، فرمود موسی آمد! از آن به بعد ﴿وَ قَرَّبْناهُ نَجِیا﴾؛[1] اما در جریان معراج پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از همان آغاز فرمود خدا او را برد، نه اینکه او آمد؛ این ﴿سُبْحانَ الَّذی أَسْری‏﴾،[2] سرفصل قصّه معراج است، از همان اوّل فرمود خدا او را برد؛ ولی در جریان مناجات موسای کلیم این‎ طور نبود که از اوّل موسای کلیم را برده باشد، از اوّل موسای کلیم، طبق قرارداد و وعده‌ ها و اذن الهی آمد! این گروه را می‌ گویند اینها سالک مجذوب هستند؛ یعنی اوّل یک مقدار راه را باید بروند، بعداً فیض الهی شامل حال ایشان بشود. اینها سالکی هستند که بعداً جذبه الهی نصیب آنها می ‌شود، اینها مشکلی ندارند، برای اینکه آن مقداری که مربوط به خودشان بود به طور عادی راه را رفتند، بعد فیض و جذبه الهی نصیب آنها شد؛ گرچه همه توفیقات با فیض الهی است. 📂 آن مقداری که ﴿ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی﴾[3] است، آن قسمت مربوط به روح انسان است؛ مثل الآن! در اینجا درس و بحث که روحانی نیست، ما بدنی داریم که از راه دور و نزدیک به این مسجد می‌ آییم، جایی هم می‌ نشینیم، با وسیله ‌ای هم می ‌آییم، حرف‌ می‌ زنیم، حرف می ‌شنویم، اینها بدنی است؛ اما آن مطالبی که می ‌فهمیم که در مسجد نیست، مربوط به بدن نیست. اینکه ما از آن مرحله ‌ای که ﴿ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی﴾، بپرسیم آن‎جا بُراق حضور داشت یا نه؟ اصلاً آن‎جا جای بدن نیست تا جای بُراق باشد! الآن صحیح است که از ما سؤال بکنند که شما از منزل تا مسجد با چه وسیله‌ای آمدید؟ می ‌گوییم یا پیاده آمدیم یا با فلان وسیله آمدیم. این جا هم که می ‌نشینیم، یک مکان معینی است که می ‌نشینیم، یک زمان معینی است می ‌نشینیم، حرف ‌می ‌زنیم، حرف‌ می ‌شنویم، اینها بدنی است، اینها درست است؛ اما این مطلبی که می ‌فهمیم، این کجاست؟! این مربوط به بدن نیست. جریان معراجِ حضرت، تا آن‎ جا که مربوط به بدن بود، رفتن بود، امثال آن حالا یا با بُراق بود یا با غیر بُراق بود، امر بدنی و امثال آن است؛ اما از آن بخشی که مربوط به قلب مطهّر حضرت است، فرمود: ﴿ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی﴾، آن‎جا دیگر جا برای بُراق نیست، جا برای بدن نیست، اصلاً سؤال راه ندارد؛ مثل اینکه درباره خود ما هم این جا سؤال راه ندارد. در عین حال که ما بدن داریم، حرف می ‌زنیم، حرف می ‌شنویم، این مطالب بدنی نیست. در عین حال که حضرت بدن داشت، سیر بدنی و مکانی داشت؛ اما آن مطالب فرمود: ﴿ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی﴾، آن‎ جا دیگر جا برای بُراق و بدن و امثال آن نیست. [1]. سوره مریم، آیه52. [2]. سوره اسراء، آیه1. [3]. سوره نجم، آیه11. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه نجم ـ جلسه 12 تاریخ: 1395/12/24 https://eitaa.com/rahighemakhtoom @rahighemakhtoom
@rahighemakhtoom 📌 فیض الهی 📁 فیض ذات اقدس الهی که از بالا تا پایین فراگیر است و در گستره زمان و زمین او «دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِیةِ» است، «بَاسِطَ الْیدَینِ بِالْعَطِیةِ»[1] است. مستفیض‌ ها متفاوت ‌اند، اما برخی ‌ها در لیله قدر بهره ‌ای ندارند که آنها از حریم بحث بیرون ‌اند؛ درباره آنها گفته شد: تو «لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی»[2] آنها از بحث بیرون است. آنها در بهترین زمان و بهترین مکان کمترین فیض را هم دریافت نمی ‌کنند، بلکه گرفتار سیئاتی ‌اند که اگر سیئات مثل حسنات چندین برابر کیفر تلخ می ‌داشت، اینها گرفتار عذاب برتری می ‌شدند؛ البته همان طوری که سیئه در ماه‌ های حرام کیفر بیشتری دارد، در زمان و مکان محترم هم کیفر تلخ ‌تری دارد. 📁 اما ﴿لَیلَةُ الْقَدْرِ﴾ که ﴿خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾[3] است، اسلام ره آوردی دارد که این ره آوردش «مُهیمن» بر ره آورد انبیای گذشته است؛ همان طوری که خود پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) گذشته از تصدیق انبیای قبلی و انبیای دیگر این «مُهیمن» بر آنها است ﴿وَ مُهَیمِناً عَلَیهِ﴾[4] که تنها در قرآن هیمنه را برای آن حضرت ثابت کرده است، ره آورد او هم هیمنه دارد؛ این طور نیست که فقط آنچه را که انبیای قبل آوردند در همان حدّ وجود مبارک آورده باشد، منتها با زبان و عمل دیگر، منتها با قول و فعل دیگر؛ بلکه محتوای دیگر که این محتوا هیمنه دارد ﴿وَ مُهَیمِناً عَلَیهِ﴾. آثار این هیمنه را در تعبیرات قرآن حکیم و کریم و مجید می ‌توان یافت. 📁 اما سخن از حرکت مادی و معنوی و هوایی و زمین و دریایی نیست، حرکت روحی و معنوی است به نام لیله قدر که عبادت او نه تنها ﴿غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ﴾،[5] بلکه اگر کسی عبادت کند، هر عبادتی که در این یک شب انجام بدهد نه اینکه از اول شب تا آخر شب عبادت کند ﴿خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾؛ هر کسی وظایف و مقرراتی را که در بیانات نورانی پیغمبر و اهل بیت (علیهم الصلاة و علیهم السلام) رسیده است عمل بکند و بقیه شب را هم استراحت کند عبادت آن شب ﴿خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾؛ هزار ماه! یعنی این روح و ریحان وقتی پرواز می‌ کند یک شبه ره هزار ماهه می ‌رود. 📁 اسلام در بُعد معنوی فضیلتی آورد که ﴿لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾، هزار ماه که تقریباً معادل هشتاد سال است. آن ‌گاه در دامنه این مکتب آمدند گفتند «یک بیت از این قصیده به از صد رساله است»،[6] در کنار این هم گفتند این طفل یک شبه ره صد ساله می ‌رود؛ اگر آن بیت معارف قرآنی را به همراه دارد، می ‌تواند بگوید «یک بیت از این قصیده به از صد رساله است»، در حقیقت آیه قرآن است که به این صورت ترجمه شده است و اگر آن طفل یک شبه ره صد ساله می ‌رود طفل لیله قدری باشد نه «لیلة القبری»، این یک شبه ره صد ساله می‌ رود؛ یعنی این ظرفیت را اسلام دارد و آورد که می‌ تواند «جهشی در فکر»، «جهشی در تولید»، «جهشی در منزلت»، «جهشی در سفر» که همان معراج است داشته باشد که از آن به «طی الأرض»، به «طی الزمان»، به «طی المکان» یاد می ‌شود که در ادبیات ما هم آمده است که طی زمان دیدی برترش را ببین، طی مکان دیدی برترش را ببین. اگر اینها را ذات اقدس الهی به عنوان «مُهیمن» قرار داد؛ یعنی به ما ابلاغ کرد، تعلیم داد که شما می‌ توانید یک شبه ره صد ساله بروید. [1]. مصباح الکفهمی، ص647. [2]. دیوان شمس، غزل2131. [3]. سوره قدر، آیه3. [4]. سوره مائده، آیه48. [5]. سوره سبأ، آیه12. [6]. دیوان حافظ، غزلیات، غزل شماره214. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه قدر ـ جلسه 3 تاریخ: 1399/01/06 🍀🍀🍀
@rahighemakhtoom 📌 قرآن در رأس امور ▪️ فرمود معنای قرآن به سر كردن این است كه او در رأس امور است و انسان می ‌فهمد كه با این كتاب می‌ تواند بالا بیاید، برخی اصلاً این طناب را نگرفتند ﴿نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ اللّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ﴾.[1] در عصر موسای كلیم طناب تورات بود، در عصر عیسای مسیح طناب انجیل بود، در عصر اسلام طناب قرآن كریم و حكیم است كه انبیا هر كدام این طناب ها را به مردم معرفی كردند؛ آنها ﴿نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ اللّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ﴾، در عصر ما هم متأسفانه برخی ﴿نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ اللّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ﴾، اینها اصلاً با این طناب كاری ندارند؛ لذا در چاهند! امروز در چاهند فردا ظاهر می ‌شود ﴿وَیلٌ لِلْمُطَفِّفینَ﴾،[2] «ویل للمكذبین» «ویل» و كذا و كذا. ▪️ فردا كه چاه نمی‌ سازند، فردا چاه افتاده را ظاهر می‌ كنند! قیامت ظرف ظهور این كیفرهای تلخ است، نه ظرف حدوث آن! هم اكنون یك عده در عذابند! ﴿الَّذینَ یأْكُلُونَ أَمْوالَ الْیتامیٰ ظُلْماً إِنَّما یأْكُلُونَ فی بُطُونِهِمْ ناراً﴾، البته ﴿وَ سَیصْلَوْنَ سَعیراً﴾[3] الآن یك عده‌ای در «ویل» و چاهند، منتها همین كه بدن سرد شد می ‌فهمند که در ته چاهند؛ خیال می ‌كنند در دژ مستحكمند، خیال می ‌كنند در قصرند، خیال می ‌كنند در كاخند، اینها در «ویل» و چاهند، اما آن روز ظهور پیدا می ‌كند. ▪️ اگر عده‌ای ﴿نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ اللّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ﴾ دامنگیر اینها شد اصلاً اهل تمسك به قرآن كریم نیستند، عده ‌ای این طناب را گرفتند منتها كشان كشان می‌خواهند از دست صاحب طناب این را بیرون بیاورند! دیدید گاهی طناب را می ‌كشند كه از دست صاحبش به در بیاورند و خود مالك بشوند؟! اینها كسانی هستند كه یا گرفتار اختلاف قرائتند یا گرفتار تفسیر به رأیند یا اختلاف در خودكامگی را به حساب دین آوردند و مانند آن، از اینها ذات اقدس الهی تعبیری كه دارد این است فرمود: ﴿فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ﴾.[4] شما این طناب را گرفتید كه بالا بیایید یا طناب را گرفتید كه بكشید از دست صاحبش به در بیاورید؟! ﴿فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ﴾ همین است، ﴿الَّذینَ یحَارِبُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ﴾[5] همین است، ﴿مَنْ یتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ﴾[6] همین است، ﴿وَ مَنْ یشاقِقِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ﴾[7] همین است، ﴿الَّذینَ یخالِفُونَ﴾[8] همین است، اینها كه اهل نفاق و تفرقه هستند همین هستند، اینها این طناب را گرفتند و كشیدند كه از دست صاحبش به درآورند و به میل خود معنا كنند؛ اینها كسانی هستند كه نمی‌ دانند صاحبش كسی است كه «مقهور» نخواهد شد! [1]. سوره بقره, آیه101. [2]. سوره مطففین, آیه1. [3]. سوره نساء, آیه10. [4]. سوره بقره, آیه279. [5]. سوره مائده, آیه33. [6]. سوره بقره, آیه229. [7]. سوره انفال, آیه13. [8]. سوره نور, آیه63. 📚 سخنرانی ماه مبارک رمضان در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تاریخ: 1382/02/23 🍀🍀🍀
@rahighemakhtoom 📌 باطن اعمال 📜 هر عبادتی سرّی دارد. نه تنها عبادات اسراری دارند، بلکه هر چه در عالم دنیاست باطنی دارد، چون عالم دنیا تنزل یافتهٴ عالم های بالاتر از خودش هست. هر چه در جهان دنیاست نمونهٴ آنچه که در عالم معناست خواهد بود. احکام و قوانین الهی هم که در عالم دنیا به صورت دین و دستورات عبادی ظهور کرده اند اسرار و باطن هایی دارند. 📜 هر عملی که در جهان طبیعت است باطنی دارد که آن را سرّ آن عمل می گویند. نماز هم یک باطنی دارد که باطن نماز را سرّ نماز می نامند، به عنوان نمونه القاب و اوصافی هم که برای ائمه (علیهم السلام) هست گفته اند اسراری دارد، اینها غیر از آن معانی ظاهری باطن هایی دارند. 📜آنچه که در تعبیرات به عنوان الفاظ عبادات آمده است، اینها را به اندازهٴ فکر ما با ما سخن گفتند، این طور نیست که اسرار و حقیقت نماز همین باشد که ما می خوانیم؛ پشت پردهٴ این الفاظ و معانی و مفاهیم حقیقتی است، به اندازهٴ فکر ما با ما سخن گفته اند، اگر فکرمان را توسعه دادیم از پشت پرده آن مطالب را هم کم و بیش می فهمیم. این طور نیست که حقیقت نماز و باطن نماز همین باشد که آمده و لا غیر. 📜مرحوم کلینی (رضوان الله علیه) نقل کرده است که رسول خدا فرمود ما موظفیم با مردم به اندازهٴ فکر مردم سخن بگوییم؛ یعنی حرف می زنیم ولی هر کس به اندازهٴ فکر خود می فهمد «إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِیاءِ‏» یعنی ما سلسلهٴ انبیا «أُمِرْنَا» ماموریت یافته ایم که «أَنْ‏ نُكَلِّمَ‏ النَّاسَ‏ عَلَى‏ قَدْرِ عُقُولِهِمْ»[1] با مردم جز به اندازهٴ فکر آنها سخن نگوییم. باز مرحوم کلینی رضوان الله علیه نقل کرد که رسول خدا علیه آلاف التحیة و الثناء در تمام مدت عمر به اندازهٴ کُنه «فی عقل» خود با کسی سخن نگفت «مَا كَلَّمَ‏ رَسُولُ‏ اللَّهِ‏ ص الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ»؛[2] یعنی در هیچ وقت حضرت به اندازهٴ عمق عقل خود با کسی حرف نزد! به اندازهٴ فکر مردم با مردم سخن گفت، پس این دستوراتی که به ما داد ه اند این طور نیست که آنچه ما می فهمیم کُنه این عبادات باشد یا آنچه ما درک می کنیم تمام اسرار این عبادات باشد، بلکه آنچه ما می فهمیم قشری از عبادات است و پرده هایی از این عبادات است. اگر خواستید پشت پرده را کنار بزنید دو راه دارد یا راه درس و بحث یا راه تحصیل راه مدرسه راه کتاب خواندن و کتاب نوشتن، یا راه تهذیب نفس تلاش و کوشش برای تطهیر درون و تزکیهٴ باطن. [1] . الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج1، ص23. [2] . الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج1، ص23. 📚 سخنرانی ماه مبارک رمضان ـ جلسه 5 تاریخ: 1363 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa ☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🆔 @a_javadiamoli_doross 💠 صلح امام مجتبی (سلام الله علیه) 🔸 مادامی که ما همانند اصحاب رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) باشیم، صلح ما صلح حدیبیه است و اگر ـ خدای ناکرده ـ همانند اصحاب امام مجتبی (سلام الله علیه) باشیم ـ معاذ الله ـ صلح ما صلح با امویان است. ▫️ اگر خواستیم [صلح ما] چون حدیبیه باشد، باید دائماً هم در جبهه و هم در صحنه باشیم. اگر ـ خدای ناکرده ـ جبهه را تضعیف کردیم یا در صحنه پشت جبهه نبودیم یا به خودسازی نپرداختیم ـ معاذ الله ـ صلح ما صلح امام مجتبی (سلام الله علیه) با امویان است. 🔸 وقتی به امام مجتبی (سلام الله علیه) عرض کردند شما دودمانی بودید و هستید که ترس را ترساندید، اصلاً واژه ترس و پدیده هراس جرأت نداشت در حرم امن علویان راه پیدا کند! چطور با امویان صلح کردید؟! فرمو: «كُنْتُمْ فِی مُنْتَدَبِكُمْ إِلَى صِفِّینَ وَ دِینُكُمْ أَمَامَ دُنْیاكُمْ وَ قَدْ أَصْبَحْتُمُ‏ الْیوْمَ‏ وَ دُنْیاكُمْ أَمَامَ دِینِكُمْ»؛[1] آن روز که ما پیروز می شدیم، چون دین پیشوا بود و دنیا با دین اداره می شد؛ ولی وضع مردم ما عوض شد، امرزو مردم به فراغت بار یافتند و دنیای اینها رهبری دین را به عهده گرفت؛ لذا من مجبور شدم که بسوزم و بسازم. ▫️ ما اگر دین را رهبر قرار دادیم، صلح ما صلح حدیبیه است و اگر ـ معاذ الله ـ دنیا را اَمام و اِمام ساختیم ـ خدای ناکرده ـ صلح ما صلح با امویان است. [1]. تحف العقول، ص234؛ الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج‏1، ص198؛ اسدالغابه، ج2؛ ص13. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💢تفکر اومانیسمی اين حبّ نفس وقتي از حد بگذرد ﴿أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ﴾ مي‌شود. الآن بدترين غدّهٴ تفكّر همين است كه اينها به جاي اينكه انسان را خليفه و جانشين =الله= بدانند, جايگزين =الله= مي‌دانند که مي‌شود ﴿أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ﴾، اينكه شخص دهن باز مي‌كند و مي‌گويد که من هر چه بخواهم مي‌گويم, هر جا بخواهم مي‌روم و هر كاري بخواهم انجام مي‌دهم، اين همان است! حالا چه اصطلاح اومانيسمي را بداند و چه نداند, چه ادّعا بكند و چه نكند, چه آيه ﴿أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ﴾ را بشنود و بخواهد عمل كند يا نكند،اين فكر, فكرِ اومانيسمي است؛ يعني خود را جايگزين =الله= مي‌داند، نه جانشين =الله=! انسان كه خليفه خداست، تمام شرف اواين است كه جانشين او باشد و از طرف او كار كند؛ از طرف او وقتي كار مي‌كند كه حرف او را خوب بفهمد, باور كند, عمل صالح داشته باشد و به ديگران هم منتقل كند، از خودش هيچ حرفي نداشته باشد! اگر از خودش حرفي نداشت، مي‌شود خليفه الهي که شرف هم در همين است! امّا اگر داعيه خلافت داشت و حرف خودش را زد، مي‌شود خلافت غاصبانه و سقيفه‌اي درمي‌آيد، به جاي اينكه غديري بشود! يا اصلاً داعيه خلافت را ندارد و مي‌گويد من هر چه بخواهم مي‌گويم، اين همان اومانيسمي است؛ حالا آن روزها اين اصطلاح نبود و قرآن كريم تعبيرش اين بود كه ﴿أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ﴾؛ هر كس كه بگويد من آنچه را که دلم مي‌خواهد مي‌گويم، اين همان اومانيسمي است! اين دارد هوا را مي‌پرستد! 📼درس خارج تفسیر سوره جلسه 2 =بزرگي را پرسيدم در معني اين حديث که =أَعْدَی عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ=. گفت به حکم آنکه هر آن دشمني را که با وي احسان کني دوست گردد، مگر نفس را که چندان که مدارا بيش کني مخالفت زيادت کند. مراد هر که بر آري مطيع امر تو گشت ٭٭٭ خلاف نفس که فرمان دهد چو يافت مراد=.(گلستان سعدي، باب هفتم در تأثير تربيت، حکايت19.) ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🗓آگاهی خدای سبحان از راز پنهانی مسلمانان ظاهری با دشمنان و سرانجام آنان فرمود عدّهای با شنیدن همه این حرفها هم با دشمنان داخلی پیوند دارند و هم با دشمنان خارجی پیوند دارند؛ ولی ما سرانجام اینها را رسوا میکنیم! فرمود اینها کسانی هستند که ﴿وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ﴾؛ این رازگوییهای اینها را میدانم، اینها میترسند بروند جبهه، برای اینکه میترسند از جلو تیر بخورند و اگر فرار کردند از پشت سر شمشیر بخورند. فرمود همین ترس در حال مرگ هست! کسی که وظیفه خود را برای حفظ دین در زمان خطر انجام نداد، وقتی هم میمیرد ملائکه که برای او فرش قرمز پهن نمیکنند! آن هنگام هم با مُشت و سیلی روبه‎روست! هم در سوره مبارکه «انفال» بحث این آیه گذشت و هم در این سوره که ﴿الْمَلاَئِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبَارَهُمْ﴾، این شخص میترسید که از جلو تیر بخورد، از پشت سر تیر بخورد یا شمشیر بخورد؛ اما در هنگام مرگ همین فشار هست! فرشتگانی که مسئول دنیا هستند با فشار، این را بیرون میبرند که برو بیرون، وقت تو تمام شد! فرشتگانی که مسئول آخرت هستند با فشار او را تحویل میگیرند که با دست خالی و روی سیاه کجا داری میآیی؟ هم فرشتگان برزخی ﴿یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ﴾، هم فرشتگان دنیایی ﴿أَدْبَارَهُمْ﴾. در سوره مبارکهٴ «انفال» همین معنا با این وضع تفسیر شد که اینها در دو قسمت هستند؛ ◽️آیه پنجاه سوره مبارکه «انفال» این بود: ﴿وَ لَوْ تَرَی إِذْ یَتَوَفَّی الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلاَئِکَةُ﴾؛ یعنی ملائکه هنگام مرگ، این محتضر بیچاره را ﴿یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ﴾، یک؛ ﴿وَ أَدْبَارَهُمْ﴾، دو؛ ملائکهای که مسئول امور دنیا هستند با فشار، پشت او را میزنند و بیرون میکنند، ملائکهای هم که مسئول آخرت هستند با سیلی زدن او را تحویل میگیرند، این است که او در حال احتضار فشار مُردن دارد؛ همین صحنه ـ معاذالله ـ در قبر هم هست! فرمود اینها این‌طور هستند؛ یعنی آن‌طور که در راه دین باید کمک میکردند و نکردند، در هنگام مرگ گرفتار همین صحنه هستند که ملائکه «وجوه» و «ادبار» اینها را با فشار میزنند و اینها را بیرون میکنند. ﴿ذلِکَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَ کَرِهُوا رِضْوَانَهُ﴾؛ رضای الهی را نخواستند و پیرو سَخَط و نهی الهی بودند؛ نظیر همان آیهای که ﴿کَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ﴾، اینها هم همین‌طور بودند و اعمالشان باطل شد. 📝تفسیر سوره محمد جلسه 10 (1395/02/28) 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🗓اِخبار قرآن از ناسازگاری خلقت با پنهان‎کاری سیاسی و اجتماعی مسلمانان ظاهری ﴿أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ أَن لَن یُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ﴾؛ اینها خیال میکردند که یک کینه سیاسی یا دفینهٴ سیاسی داشته باشند ما بیرون نمیآوریم؛ در بحثهای قبل گذشت که نظام، باطل را بالا میآورد! فرمود هر کسی بیراهه رفته یک وقت، یک روز ما آبروی او را میبریم، چرا؟ برای اینکه ما این نظام را به حق آفریدیم، مثل اینکه بدن را به حق آفریدیم! اینکه فرمود آسمان و زمین و «ما فیهما» و «ما بینهما» را به حق آفریدیم؛ یعنی نه تنها این دستگاه کار میکند، بلکه دستگاه با سلامت کار میکند! این روده و معده ما مثل تُنگ خالی نیست که هر چیزی را به آن بدهی قبول بکند، این به حق خلق شده است، یعنی به سلامت خلق شده است؛ اگر غذای سالم را دادیم جا میدهد، غذای مسموم را دادیم بالا میآورد! فرمود اگر کسی کینهٴ نظام را، کینهٴ جامعه را یا کینهٴ کسی را داشته باشد یک روز بالا میآورد، ما سرانجام بالا میآوریم! ﴿أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ أَن لَن یُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ﴾، این کینه با این فطرت سازگار نیست، این به حق خلق شده است! شما این تُنگ خالی را سَم بدهید قبول میکند یا عسل بریزید قبول میکند، چون چیزی برای گفتن ندارد، این ظرف است؛ اما فرمود ما انسان را به عنوان ظرف خلق نکردیم، به عنوان حق خلق کردیم! کینه مثل آن غذای سمّی است که روده و معده نمیپذیرند، کینه را هم دل نمیپذیرد، اگر یک روز خودش بالا نیاورد، ما آن بالا میآوریم که رسوا میشود! چرا انسان این کار را بکند که کینه کسی یا کینه نظام را داشته باشد؟! «أَعَاذَنَا اللَّهُ‏ مِنْ شُرُورِ أَنْفُسِنَا وَ سَیِّئَاتِ أَعْمَالِنَا»! 📝تفسیر سوره محمد جلسه 10 (1395/02/28) 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
abo hamzeh_30ads ss.mp3
2.71M
ويژه ماه مبارک رمضان -صوت 🔹 جلسه 30 🍀🍀🍀 ذات اقدس الهی براي تقرب به بارگاه منيع و رفيعش وسائل فراواني را فراسوي انسان نصب كرده است از يك سو فرمود ﴿وابتغوا الیه الوسیله ﴾از سـوي ديگـر وسائل فراواني را در اختيار او گذاشت تمام عبادات وسيله است تمام خدمات به امت اسـلامي وسـيله اسـت تمـام صدقات وسيله است تمام واجبها وسيله است تمام مستحبها وسيله است پرهيز از تك تك محرمات وسيله است پرهيز از تك تك مكروهات وقتي براي رضاي خدا باشد وسيله است هر كاري كه انسان را با خدا نزديـك بكنـد وسـيله است لكن در بين اين وسائل بعضيها از يك قرب خاصي برخوردارند كه اگر كسي به آنها متوسل بشود زودتر به مقصد ميرسديكي از آن وسـائل بـارز و مـوثر همـان ولاي اهل بيت است. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
abo hamzeh_30p2.pdf
144.4K
ويژه ماه مبارک رمضان -متن 🔹 جلسه 30 🍀🍀🍀 ذات اقدس الهی براي تقرب به بارگاه منيع و رفيعش وسائل فراواني را فراسوي انسان نصب كرده است از يك سو فرمود ﴿وابتغوا الیه الوسیله ﴾از سـوي ديگـر وسائل فراواني را در اختيار او گذاشت تمام عبادات وسيله است تمام خدمات به امت اسـلامي وسـيله اسـت تمـام صدقات وسيله است تمام واجبها وسيله است تمام مستحبها وسيله است پرهيز از تك تك محرمات وسيله است پرهيز از تك تك مكروهات وقتي براي رضاي خدا باشد وسيله است هر كاري كه انسان را با خدا نزديـك بكنـد وسـيله است لكن در بين اين وسائل بعضيها از يك قرب خاصي برخوردارند كه اگر كسي به آنها متوسل بشود زودتر به مقصد ميرسديكي از آن وسـائل بـارز و مـوثر همـان ولاي اهل بيت است. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💠 با قلم 🔸 تا نفَس می‌كشید باید درس بخوانید، آدم می‌گوید که من فارغ‌ التحصیل شدم؟! همین كه انسان گفت بَس است، این در روایات و كلمات بزرگان دینی ماست كه «أُصِیبَتْ مَقَاتِلُه»؛[1] همین كه گفت من فارغ‌التحصیلم، این مرگ‌گاه او گلوله رسید، او مُرده است! ما تا نَفَس می‌كشیم و كتاب باید باشیم، یا درس بخوانیم یا درس بگوییم یا بحث بكنیم یا پژوهش انجام بدهیم، وگرنه آنچه خواندیم، از یادمان می ‌رود و مردم هم احتیاج دارند به كسی كه اینها را بالا بیاورد. [1]. نهج البلاغه(للصبحی صالح)، حکمت85؛ «مَنْ تَرَكَ قَوْلَ لَا أَدْرِی أُصِیبَتْ مَقَاتِلُه». 📚 سخنرانی در جمع طلاب ورامین تاریخ: 1395/06/13 🆔 @a_javadiamoli_esra ☘️☘️☘️ 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💠 حکمت وحیانی 🔸 دین به ما گفته است شما یک ملّت متدین و متمدّن باشید که تمدّنتان را همان تدینتان فراهم بکند. این خواسته دین است، برای این کار که خواسته اصلی و اصیل دین است، چندین کار انجام شد که دو کار عنصر محوری این تمدّن و تدین است: یکی اینکه مکتب جامع سه عنصر را به ما داد، یکی اینکه خلقتِ جامع این سه عنصر را به ما داد؛ یعنی ساختار هستی ما با سه عنصر سامان پذیرفت و قرآن ما هم با سه عنصر دین ما را معرفی کرد... . 🌐 https://esra.ir 🌱🌱🌱 @rahighemakhtoom
امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) فرمود می‌ خواهید در دنیا سعادتمند باشید این دو تا کار را بکنید: در مسائل مادی پایین‌ تر از خودتان را ببینید؛ خیلی ‌ها هستند که وضع زندگی‌ شان از ما ساده‌ تر است، بنابراین ما آنها را ببینیم راحت هستیم؛ در مسائل معنوی خیلی ‌ها هستند که از ما بالاترند عالم ‌ترند آگاه ‌ترند؛ فرمود در امور معنوی حتماً بالاتر از خود را ببینید در امور دنیا و مادی همیشه ساده‌ تر از خود را ببینید... . 🔅صفحه تفسیر و قرآن پژوهی رحیق @rahighemakhtoom
ماه مبارک حکمت وحیانی در سوره مبارکه «احزاب» ذات اقدس الهی دو كار را كنار هم ذكر می ‌كند: یكی اینكه فرمود من و فرشتگان من که در حضور من هستند با هم بر ذات مقدس پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) درود می ‌فرستیم... در همین سوره مباركه «احزاب» همین تصلیه را نسبت به مؤمنین هم دارد خدا بر مؤمنین صلوات می‌ فرستد؛ آن وقت حیف نیست آدم خودش را ارزان بفروشد؟! ... . صفحه تفسير و قرآن پژوهی رحیق @rahighemakhtoom
ماه مبارک حکمت وحیانی 🔹 فرمودند یک وقت است که کسی مالی را در راه خدا خیر می ‌کند، این سبک ‌ترین و کم‌ ارزش‌ترین کار است، چون گذشت از مال خیلی مهم نیست. یک وقت است که به او اهانت شده است، حرف تلخی زدند او رنجید، او اگر فوراً این سخا را داشته باشد، این جود را داشته باشد، ببخشد، دیگر غده بدخیم طلاق و امثال طلاق ما در جامعه نداریم. این ده برابر آن پول اثر دارد! و بخشنده آن است که از بی ‌ادبی دیگری بگذرد، از اهانت دیگری بگذرد، یعنی پا بگذارد روی غرور خود و این حق خود را بگذرد... . 🔅صفحه تفسير و قرآن پژوهی رحیق @rahighemakhtoom
📌کسی که جز خدا پناهی ندارد وجود مبارک امام باقر (سلام الله علیه) می ‌فرماید پدرم امام سجاد (سلام الله علیه) آخرین وصیتی که به منِ امام پنجم می ‌کرد این بود که فرمود پسرم! آخرین وصیتی که پدرم حسین بن علی (سلام الله علیهما) در به من کرد این بود؛ یعنی آخرین وصیت سیدالشهداء به امام سجاد، همان آخرین وصیت امام سجاد به امام باقر است، فرمود پسرم! «إِیاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا یجِدُ عَلَیكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّه»؛ فرمود ظلم همه جا حرام است، جزء گناهان کبیره است؛ اما آن ظلمی که مظلوم ندارد، از او بترسید! چون او به هر حال که می ‌کشد خدا را می‌ خواهد، غیر از خدا کسی دیگر را ندارد. فرمود بین که هیچ پناهی ندارد، با بارگاه ملکوتی خدا هیچ حجابی نیست. @rahighemakhtoom