eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
798 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
برداشت از آيات ۲۴ ـ ۲۳ 💢محبّت الی بايد در و تولی نسبت به و کسانی که راه را انتخاب کرده اند حساس باشد و نگذارد آنها مورد محبّت او واقع گردند. اگر چه يا يا و و يا باشند، يا ثروتی باشد که با زحمت جمع آوری کرده يا مال التجاره ای داشته باشد که بترسد تجارتش کساد شود، يا کاخ و خانه ای داشته باشد که از آن بسيار خوشش بيايد؛ که اگر اينها محبوب تر از خدا و رسولش و در راه برای او باشند بايد بداند که او است و منتظر فرمان الهی در عذاب باشد و خدا او را نمی کند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
33 🔅🔅🔅 💢مثَل 5 (وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لاَیَسْمَعُ إِلا دُعَآءً وَنِدَآءً صُمُّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَیَعْقِلُونَ) . (40) ((مثال (تو در دعوت ) کافران مثال کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر) صدا می زند ؛ ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمی شنوند ؛ (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمی کنند . این کافران ، در واقع ) کر و لال و نابینا هستند ؛ از این رو چیزی نمی فهمند ! )) . ⏪وجه تشبیه ▫️طبق نظر بیشتر مفسّران ، خداوند متعال در این آیه کافران متعصّب را که از سنّتهای غلط پیشینیان خود ، کور کورانه تقلید می کنند ، به گوسفند و دیگر حیوانات تشبیه کرده است که از نهیبهای چوپان خیرخواه جز سر و صدا چیزی نمی فهمند ؛ مثلاً : از راه دلسوزی به گوسفندانی که از گله جدا شده اند ، نهیب می زند و می گوید : از دور نشوید که طعمه گرگ می گردید ، ولی گوسفندان از محتوای کلمات و جمله ها چیزی نمی فهمند و اگر گاهی عکس العملهایی نشان می دهند ، بیشتر به خاطر تن صدا و طرز ادای کلمات است . بنا بر این وجه شباهت در این تشبیه ((نفهمی و گنگی شنونده )) است . ◽️البتّه مطابق این تفسیر ، آیه نیاز به تقدیر دارد و در اصل چنین است : ((مَثَلُ الدّاعِی لِلَّذینَ کَفَرُوا إِلَی الاْ یمانِ ؛ مثال کسی که کافران را به سوی ایمان دعوت می کند ، مثل چوپان دلسوز است . . . )) . (47) در این صورت جمله (صُمُّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَیَعْقِلُونَ) توصیفی است برای افرادی که تمام ابزار درک و شناخت را عملاً از دست داده اند ، نه این که چشم و گوش و زبان ندارند ، دارند ولی چون از آن استفاده نمی کنند، گویی ندارند ! ▫️شاید بتوان گفت : وجه شباهت میان و گوسفندان از یک جهت همان ((تقلیدهای کور کورانه و پیروی های بی دلیل )) است زیرا در میان گوسفندان تقلید و پیروی چشم و گوش بسته امر طبیعی است ، چنان که گفته اند : چون ز تلّی بر جهد یک گوسفند گله گله گوسفندان می جهند ((▫️نقولا الحدّاد)) می گوید : ((اگر در گذرگاه تنگی عصایی را به طور افقی نصب کنیم و چند گوسفند را یکی یکی و پشت سر هم از آن راه باریک عبور دهیم ، مشاهده می کنیم که گوسفند اوّل وقتی به عصا می رسد برای گذشتن از آن مانع ، جهش می کند و گوسفندان بعد نیز از روی چوب می پرند و خود را به آن طرف می رسانند اگر پس از عبور نیمی از گوسفندان ، چوب را برداریم ، اوّلین گوسفندی که مانع از سر راهش برداشته شده چون ناظر پریدن گوسفند پیش از خود بوده وقتی به آن نقطه می رسد ، جهش می کند و گوسفندان بعد نیز یکی پس از دیگری در آن محل از جا می جهند . پرش نیمه اول گوسفندان روی ضرورت و برای گذشتن از مانع است ولی نیمه دوّم این عمل را بر اثر منابهه و محاکات (تقلید) تکرار می کنند)) . (48) ============= 47-تفسیر نمونه ، ج 1، ص 578. 48-گفتار فلسفی ؛ بزرگسال و جوان ، ج 2، ص 181. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🖌علامه جعفری 📌حیله مکر پردازان راهی به جان مردم با تقوا ندارد 🔸 إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لاَ يَضُرُّكُمْ كَيْدَهُمْ شَيْئاً (آل عمران آیه 120) (و اگر شما صبر کنید و تقوی بورزید ، حیله آنان ضرری به شما نمیزند ‏‏‏.) راستین نورانیتی را در درون انسان ایجاد میکند که و باطل را تشخیص میدهد و انسان با تقوی نوعی هشیاری و فراستی پیدا می کند که واقعیات را در آن حدود که امکان پذیر است ، درک و دریافت می نماید . اینکه در بعضی از روایات آمده است : لا یلدغ المؤمن من جحر مرّتین ‏‏‏(مؤمن از یک لانه دوبار گزیده نمیشود ‏‏‏.) و اینکه اتّقوا فراسة المؤمن فإنّه ینظر بنور اللَّه ‏‏‏(بپرهیزید از فراست مؤمن زیرا او با نور خداوندی می نگرد ‏‏‏.) دلائلی بر این مدعی هستند که جان شخص با از حیله گریها و مکرپردازی ها در امان است ، زیرا او با آن و فراست و محاسبه و حذر دقیق در برابر دشمنان و دیگر مزاحمان مادی و معنوی که دارد ، منطقه جان و شخصیت و روح خود را از دست نمیدهد. 📚شرح نهج البلاغه @rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۳۵ ـ ۳۴ 📌 مال حرام خوردن الی بايد علم و دانش و و تقوايش برای خدا باشد. زيرا اگر ، دانش و ظاهری را برای و جمع آوری طلا و نقره تحصيل کرده باشد و آنها را در راه خدا ننمايد، در راه موفّق نخواهد شد و عذاب دردناکی هم در نصيبش می گردد و خدای تعالی او را در معذب و مخلّد می فرمايد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(94) 🔅🔅🔅 ✅آیه 3 - الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوه و مما رزقنهم ينفقون 💢تفسير 🗓پاسخ به سه اشكال بر احتمال سوم بر احتمال سوم سه اشكال شده (341) كه به طرح و نقد آنها مى پردازيم: ⏪1- اگر مراد از بالغيب ايمان به عالم غيب باشد، لازمه اش تكرار است، زيرا در آيه بعد ايمان به وحى و يقين به آخرت مطرح شده است: (يومنون بما انزل اليك و بالاخره هم يوقنون) و وحى و آخرت هر دو از مصاديق عالم غيب است. ◽️پاسخ: اولا لازمه احتمال سوم تكرار نيست، بكله تفصيل بعد از اجمال است و ثانيا در آيه بعد، برخى از مصاديق غيب ذكر شده است، نه همه آنها. ⏪2- ايمان بدون علم ميسور نيست پس لازمه ايمان متقين به غيب آن است كه آنان از غيب آگاه باشند در حالى كه علم به غيب در انحصار خداى سبحان است: (انما الغيب لله). (342) ◽️پاسخ: اولا، علم به غيب گرچه بالاصاله در انحصار خداى سبحان است، ليكن اجمال آن را بال اعطا و لطف او براى همه ميسور است ؛ همان گونه كه با اقامه براهين عقلى مى توان به مبدا، معاد و ضرورت وحى و رسالت، علم حصولى پيدا كرد و اين سه از مصاديق روشن غيب است. ◽️ثانيا، در آيه بعد سخن از ايمان متقين به وحى و معاد است و وحى و معاد از مصاديق غيب است و چون ايمان متفرع بر علم است پس آنان عالم به غيبند. ثالثا، غيب داراى مراتب و مصاديق متفاوتى است ؛ آن قسم از غيب كه متعلق علم كسى نيست و جزو مستاثرات است، ايمان به آن نيز وظيفه كسى نبوده، صفت هيچ متقى قرار نمى گيرد و آن قسم از غيب كه متعلق ايمان قرار مى گيرد، علم به آن با تعليم الهى از راه برهان يا وجدان، به طور اجمال يا تفصيل، مقدور انسان مومن است. مراد از آيه شريفه (فقل انما الغيب لله) نيز اين است كه علم به غيب اصاله از آن خداست و او به هر كس بخواهد، بخشى از آنرا مى دهد: (عالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا# الا من ارتضى من رسول)، (343) (ذلك من انباء الغيب نوحيه اليك). (344) ================= 341- سوره بقره ، آيه 14 342- سوره يونس ، آيه 20. 343- سوره جن ، آيات 26 - 27 344- سوره يوسف ، آيه 102 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
(95) 🔅🔅🔅 ✅آیه 3 - الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوه و مما رزقنهم ينفقون 💢تفسير 🗓پاسخ به سه اشكال بر احتمال سوم ⏪3- لازمه احتمال سوم آن است كه غيب به معناى غايب بر خدا اطلاق شود، در حالى كه غايب وصف كسى است كه گاهى حضور دارد و گاهى ندارد، اما خدايى كه وصف حاضر درباره او اصلا روا نيست، اطلاق غايب نيز بر او نارواست. ◽️پاسخ: اولا، ادعاى ملازمه بين صحت اطلاق غايب و صحت اطلاق حاضر، بى دليل است، ◽️و ثانيا، بين حاضر و ظاهر فرقى نيست و خداوند به ظاهر وصف شده است: (الله نور السموات والارض)، (345) (هو الاول والاخر والظاهر و الباطن). (346) پس او حاضر نيز هست. اما حرمان از مشاهده او بر اثر پرده اى است كه انسان بر چشم دل خود مى افكند: (و على ابصارهم غشاوه)، (347) (الذين كانت اعينهم فى غطاء عن ذكرى) (348) اينان در قيامت نيز كوردلانند: (انهم عن ربهم يومئذ لمحجوبون)(349) ◽️ثالثا، اگر چيزى حضور و غيابى محدود داشت، غياب و حضورش در برابر يكديگر است، اما خدايى كه حضور و غيبى نامحدود دارد، غيب و حضورش عين يكديگر است. اميرالمومنين (عليه السلام) مى فرمايد: هر باطنى جز خداوند غير ظاهرى جز او غير باطن: كل ظاهر غيره غير باطن و كل باطن غيره غير ظاهر. (350) غير خدا ظهورش در مقابل بطون و بطونش در برابر ظهور است ، اما ذات اقدس خداوند ظهورش عين بطن و بطونش عين ظهور است ؛ زيرا ظهور و بطون غير خدا نامحدود است و مى تواند از يكديگر جدا باشد، ولى ظهور و بطون خدا كه نامحدود است عين يكديگر است. خداى سبحان از شدت نورانيت محجوب است و اين محجوب بودن به ضعف باصره شاهد برمى گردد، نه غيب مشهود از صحنه شهود. برخى آيات قرآن نيز را از خداوند نفى مى كند و به نحو التزام حضور او را مى فهماند؛ مانند (.. و ما كنا غائبين). (351) ◽️حاصل اين كه، پرهيزكاران به همه مصاديق غيب (خداى سبحان، وحى و نبوت، فرشتگان، قيامت بهشت و جهنم) ايمان دارند: (والمومنين كل امن بالله و ملائكته و كتبه و رسله). (352) ايمان به رسولان الهى نيز ايمان به غيب است ؛ زيرا گرچه اشخاص و ابدان آنان محسوس و مشهود است: (قل انما انا بشر مثلكم)، (353) ولى شخصيت حقوقى و منصب وحى يابى آنان، به ويژه مقام (دنى فتدلى)، غيب است. ◽️در مقابل مومنان، عده اى به عنوان كافران و مشركان هستند، كه گروه اول غيب را به طور كلى منكرند: (وقالوا ما هى الا حياتنا الدنيا نموت و نحيا و ما يهلكنا الا الدهر) (354) و اما مشركان گرچه خداى سبحان را خالق آسمانها و زمين مى دانستند: (و لئن سالتهم من خلق السموات و الارض ‍ ليقولن الله) (355) ولى در ربوبيت و عبادت خدا شرك مى ورزيدند و ديگر مصاديق غيب، مانند رسالت بشر و زندگى پس از مرگ را منكر بودند. ============ 345- سوره نور، آيه 35 346- سوره حديد، آيه 3 347- سوره بقره ، آيه 7 348- سوره كهف ، آيه 101 349- سوره مطففين ، آيه 15 350- نهج البلاغه ، خطبه 65، بند 4 351- سوره اعراف ، آيه 7 352- سوره بقره ، آيه 285 353- سوره كهف ، آيه 110. 354- سوره جاثيه ، آيه 24 355- سوره لقمان ، آيه 25 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
(36) 🔆🔆🔆 💢 راهبردهای فرهنگی 📌6. متناسب با شرایط و موقعیت مخاطب يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْها وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَليمٌ (101/مائده) ترجمه:اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از چيزهايى نپرسيد كه اگر براى شما آشكار گردد، شما را ناراحت مى‏كند! و اگر به هنگام نزول قرآن، از آنها سؤال كنيد، براى شما آشكار مى‏شود خداوند آنها را بخشيده (و ناديده گرفته) است. و خداوند، آمرزنده و بردبار است‏. 🔅🔅🔅 ☑ فعالان فرهنگی ؛معلّمان و گويندگان بايد در سخن و ارائه فعالیت ها ظرفيّت مخاطبان گوناگون را مورد توجه قرار دهند. ☑ مكلّف نساختن مردم به پاره‏اى از احكام، پرتوى از عفو و گذشت الهى است‏. ☑ اگر مردم ظرفيّت نداشته باشند، بيان پاره‏اى حقايق، سبب كفر آنها مى‏شود. «قَدْ سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِها كافِرِينَ» 👈 ادامه دارد... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت 21: نکته های تفسیری آیات27 تا 28 سوره تکویر ✳️إِنْ‌ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعَالَمِينَ‌ 27 ۱ - قرآن در بردارنده معارفى که باید آنها را فراگرفت و همواره به خاطر داشت. (إن هو إلاّ ذکر) «ذکر» و «حفظ» به یک معنا است; جز این که «حفظ» فراگرفتن و «ذکر» حاضر داشتن فراگرفته ها است; بنابراین به ادامه حفظ نیز «ذکر» گفته مى شود; گرچه مسبوق به فراموشى نباشد (مفردات راغب). این تعبیر براى قرآن - که گرچه وسیله ذکر است ولى از روى مبالغه «ذکر» خوانده شده است - نشانه آن است که قرآن، مایه توجّه انسان به حقایقى است که باید همواره آن را به خاطر داشته باشد. ۲ - تعالیم قرآن، براى همه مردم است و به زمان، مکان و طایفه اى خاص، محدود نیست. (للعلمین) «عالمین» به معناى اصناف مخلوقات است (لسان العرب). سیاق آیه شریفه، آن را در مخلوقات عاقل محدود مى سازد. ۳ - تنها وصف شایسته براى قرآن، وصف «تذکردهنده» است; نه کلام شیطان یا ساخته مجنون (و ما صاحبکم بمجنون ... و ما هو بقول شیطن ... إن هو إلاّ ذکر) ۴ - قرآن، قابل درک و بهره بردن براى تمام مردم (إن هو إلاّ ذکر للعلمین) 🔅🔅🔅 ✳️لمَنْ‌ شَاءَ مِنْکُمْ‌ أَنْ‌ يَسْتَقِيمَ‌ 28 ۱ - مخاطبان قرآن، عموم مردم و بهره مندان از آن، گروهى خاص اند. (لمن شاء منکم أن یستقیم) بدل آوردن «لمن شاء منکم» براى «للعالمین»، به منظور بیان این نکته است که قرآن براى همه مردم است; ولى تنها گروهى خاص از آن بهره مى برند و سایر مردم خود را از هدایت آن محروم مى کنند. ۲ - تنها آن کسانى از تعالیم قرآن بهره مى برند که خواهان حرکت در راه راست باشند. (لمن شاء منکم أن یستقیم) ۳ - قرآن، هدایت گر مردم به راه راست (لمن شاء منکم أن یستقیم) «استقامة» در مورد انسان به معناى ملازمت او با راه راست است. (مفردات راغب) ۴ - راه یابى انسان به راه راست و پایدارى بر پیمودن آن، در گرو تصمیم و خواست خود او است. (لمن شاء منکم أن یستقیم) واژه استقامت، در معناى مداومت و ثابت قدم بودن نیز به کار مى رود. (نهایه ابن اثیر) ۵ - آموختن تعالیم قرآن و پایدارى بر عمل به آن، دعوت خداوند از همه انسان ها است. (إن هو إلاّ ذکر للعلمین . لمن شاء منکم أن یستقیم) مخاطبان در «منکم» گرچه همان کسانى اند که «أین تذهبون» خطاب به آنان بود; ولى به قرینه «للعالمین» این رهنمود براى عموم مردم است. ۶ - پیروى از دعوت هاى شیطان، انحراف از راه مستقیم است. (و ما هو بقول شیطن ... لمن شاء منکم أن یستقیم) ۷ - راه خدا، راه راست و معتدل و به دور از افراط و تفریط و اعوجاج است. (لمن شاء منکم أن یستقیم) «استقامة» به معناى اعتدال و استواء است. (لسان العرب) ۸ - انسان، موجودى انتخابگر و توانمند بر پذیرش یا ردّ دین (لمن شاء منکم أن یستقیم) 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت 21: نکته های تفسیری آیه 29سوره تکویر ✳️وَ مَا تَشَاءُونَ‌ إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ اللَّهُ‌ رَبُ‌ الْعَالَمِينَ‌ 29 ۱ - تصمیم انسان به آموختن و پیمودن راه راست، در گرو اراده و خواست خداوند است. (و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه) مفعول محذوف «و ما تشاءون» - به قرینه آیه قبل - تعبیرى نظیر «أن تستقیموا» است. ۲ - تأثیرپذیرى از تعالیم و تذکّرات قرآن، وابسته به مشیّت خداوند است. (إن هو الاّ ذکر ... لمن شاء ... و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه) ۳ - هر یک از خواسته هاى انسان، مسبوق به خواست الهى است. (و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه) آیه شریفه با توجّه به مضارع بودن فعل هاى «تشاءون» و «یشاء»، بر دو چیز دلالت دارد: ۱. «خواستن» و «مشیّت» در انسان ها، عطاى خداوند و براساس خواست او است; ۲. هر یک از خواسته هاى روز مرّه انسان، وابسته به خواست خداوند در همان مورد است. برداشت یاد شده گویاى نکته دوم است. ۴ - انسان، بدون خواست خداوند، حتى از خواستن و تصمیم گرفتن نیز عاجز است. (و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه) ۵ - خداوند، مالک، مربّى و مدبّر تمام هستى است. (ربّ العلمین) «ربّ» مصدرى است که در معناى فاعل (تربیت کننده) به کار مى رود (مفردات راغب). از جمله معانى «ربّ» مالک و مدبّر و مربّى است و «عالمین»; یعنى، اصناف مخلوقات. (لسان العرب) ۶ - تدبیر همه امور مردم و تربیت آنان، به دست خداوند است. (ربّ العلمین) اختصاص «عالمین» به مردم در آیه «إن هو إلاّ ذکر للعالمین»، مى رساند که مصداق برجسته آن در این آیه نیز، مردم است. ۷ - ربوبیت خداوند بر انسان ها و سلطه او بر تمام امور آنان، علت مشروط بودن خواسته هاى آنان به خواست خداوند است. (و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه ربّ العلمین) توصیف «اللّه» به وصف «ربّ العالمین»، به منزله بیان علّت براى نکته مطرح شده در آیه شریفه است. ۸ - بى قید و شرط بودن مشیّت خداوند، لازمه ربوبیت او بر تمام هستى است. (إلاّ أن یشاء اللّه ربّ العلمین) وجود قید «إلاّ أن یشاء اللّه» در مورد مشیّت انسان ها و ذکر نشدن هیچ قیدى در مورد مشیّت الهى، گویاى آن است که مشیت خداوند قیدى ندارد. توصیف خداوند به «ربّ العالمین»، در حقیقت بیان علت مطلق بودن مشیت او است. ۹ - مشیت هاى الهى، در راستاى ربوبیت او بر عوالم هستى است. (إلاّ أن یشاء اللّه ربّ العلمین) ۱۰ - انسان در خواسته ها و کارهاى خود، نه فاقد اراده است و نه داراى استقلال مطلق. (و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه) 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
اعراف 34.mp3
11.8M
34 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین.التماس دعا 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۳۷ ـ ۳۶ 📌ماه قمری الی بايد آنچنان مطيع و رسولش باشد که حتّی شمسی و ميلادی را بر ماه که خدای تعالی آن را برای تعيين قرار داده ترجيح ندهد و از مستقيم خارج نشود. زيرا خدای تعالی با اهل است و ناسپاسان را نمی کند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
اهمیت نماز شب در قرآن.استاد ملکی.Mp3
901.4K
📌 علوم مورد نیاز برای فهم قرآن 📼 استاد حجت الاسلام و المسلمین ملکی 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
سرّ گفتن بسم الله الرحمن الرحیم.استاد ملکی.Mp3
575.3K
📌سر گفتن بسم الله الرحمن الرحیم 📼استاد حجت الاسلام و المسلمین ملکی 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
علوم مورد نیاز برای فهم و تفسیر قرآن.استاد ملکی.Mp3
840.3K
📌اهمیت نماز شب در قرآن 📼استاد حجت الاسلام و المسلمین ملکی 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
☀️امام علی علیه‌السّلام: 🌸به ریسمان چنگ زن، و از آن نصیحت پذیر، حلالش را حلال، و حرامش را حرام بشمار، و حقّی را كه در زندگی گذشتگان بود تصدیق كن، و از حوادث گذشتە‌ی ، برای آینده گیر، كه حوادث روزگار با یكدیگر همانند بوده، و پایان دنیا به آغازش می‌پیوندد، و همە‌ی آن رفتنی است. نام خدا را بزرگ دار، و جز به سخنی بر زبان نیاور؛ و جهان پس از مرگ را فراوان به یاد آور، هرگز آرزوی مرگ مكن جز آن كه بدانی از نجات یافتگانی. 📚 نهج البلاغه، نامه ۶۹، بخش اول 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
33 🔅🔅🔅 💢مثَل 5 (وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لاَیَسْمَعُ إِلا دُعَآءً وَنِدَآءً صُمُّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَیَعْقِلُونَ) . (40) ((مثال (تو در دعوت ) کافران مثال کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر) صدا می زند ؛ ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمی شنوند ؛ (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمی کنند . این کافران ، در واقع ) کر و لال و نابینا هستند ؛ از این رو چیزی نمی فهمند ! )) . ⏪توضیح لغات : ⏹ ((یَنْعِقُ)) از ماده ((نعق )) در اصل به معنای صدای کلاغ است ، به صداهایی که در برابر حیوانات بروز داده می شود نیز ((نعق )) می گویند . ((نعیق )) بانگی است که چوپان برای راندن و ترساندن گوسفندان می زند . ((ناعق )) : یعنی آواز دهنده . امام علی علیه السّلام طی سخنانی به کمیل بن زیاد نخعی فرمود : ((النّاسُ ثَلاثةٌ : فَعالمٌ رَبّانیٌّ ، وَمُتَعَلِّمٌ عَلی سَبیلِ نَجاةٍ وَ هَمَجٌ رَعاعٌ اءَتْباعُ کُلِّ ناعِقٍ یَمیلُونَ مَعَ کلِّ ریحٍ . . . (49) ؛ مردم سه دسته اند : یا دانشمند الهی است و یا دانشجویی که در راه رستگاری کوشاست و دسته سوّم فرومایگانی هستند که به دنبال هر ((ناعق )) و آواز دهنده ای می روند و همانند پشه های کوچک ، با هر بادی حرکت می کنند . . . )) . ⏹ ((عقل )) و ((عقال )) هر دو از یک ماده است ؛ عقال به ریسمانی گفته می شود که با آن زانوی شتر را می بندند . بنا بر این همان گونه که عقال شتر را نگه می دارد ، عقل نیز انسان را از خطا و لغزش حفظ می کند . از نشانه های عقل سلیم ، عمیق نگری و ژرف اندیشی است ، چنان که حضرت علی علیه السّلام می فرماید: ((لَیْسَ الْعاقِلُ مَنْ یَعرِفُ الْخَیْر مِنَ الشَّرِّ وَلکِنَّ الْعاقِلَ مَنْ یَعرِفُ خَیْرَ الْشَّرَّین ؛ (50) عاقل آن نیست که خوبی را از بدی تشخیص دهد ، بلکه عاقل کسی است که بین دو بدی آن را که بدی اش کمتر است ، تشخیص دهد)) ؛ مثلاً : جنگ و کمبود و گرانی بد است ، ولی بدتر از آن ((وابستگی )) و ذلّت و ((زیر سلطه کفّار)) بودن می باشد . اگر امردایر شود بین تحمّل سختیها و کمبودها ، ولی تواءم با شرافت انسانی و عزّت اسلامی و بین فراوانی و ارزانی ، اما تواءم با وابستگی و ذلّت و توسری خوری ازکافران ، عاقل قسم اوّل را ترجیح می دهد . ◽️از رسول خداصلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده که فرمود : ((انَّما یُدرَکُ الْخَیْرُ کُلُّهُ بِالْعَقْلِ وَلا دینَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ ؛ (51) همه خوبیها به وسیله عقل نصیب بشر می شود، و کسی که عقل نداشته باشد ، دین ندارد)) . ◽️و مولوی می گوید : این هوا پر حرص و حالی بین بود عقل را اندیشه یوم الدین بود و در جای دیگر نیز می فرماید : هر که آخِر بین بود او مؤ منست هر که آخور بین بود او بیدِنست (52) یعنی افراد هوا پرست و حریص فقط زمان حال را می بینند و چشم شان تنها به دنیاست ، ولی افراد عاقل به ((قیامت )) و روز حساب (یوم الدین ) می اندیشند . بنا بر این هر کس آینده نگر باشدو نسبت به آخرت بیندیشد ، مؤ من است و هر کس همچون حیوان آخور بین باشد و فقط به دنیا بنگرد ، بی دین است. ============= 40-بقره / 171. 41-((داعی )): دعوت کننده ، خواهنده . 42-((رَمَه )): گلّه گوسفند و یا گاو. 43-((راعی )): چوپان . 44-((بهائم )): چهار پایان ، جمع بهیمه . 45-((نمط)): روش . 46-تفسیر صفی ، ج 1، ص 80. 47-تفسیر نمونه ، ج 1، ص 578. 48-گفتار فلسفی ؛ بزرگسال و جوان ، ج 2، ص 181. 49-نهج البلاغه فیض الاسلام ، حکمت 139. 50-بحار الانوار، ج 78، ص 6. 51-تحف العقول ، کلمات قصار پیامبرصلی اللّه علیه و آله و سلّم ، ح 143، ص 54. 52-مثنوی معنوی ، انتشارات کُلاله خاور، دفتر اوّل ، ص 27. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
بدگمانی به خدا و خلق 57.mp3
4.97M
(57) مرحوم آیت الله (رضوان الله علیه) 🌿🌿🌿 📼بد گمانی به خدا و خلق 4 🕑 زمان:41دقیقه ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب ادب فنای حضرت آیت الله جوادی آملی ج6 در تفسیر کبیره (13) 🔅🔅🔅 ⏪3. نمونه هايي از نمازهاي كامل ◽️نماز امام سجاد(عليه‌السلام): سيد ساجدان (عليه‌السلام) نيز در حالتي مشابه حالت اميرمؤمنان (عليه‌السلام) در پاسخ مي فرمود: آيا مي دانيد كه در برابر چه كسي مي خواهم بايستم؟: روي عن علي بن الحسين (عليهماالسلام) أنّه كان إذا حضر الوضوء [توضّأ] اصفرّ لونه فيقول له أهله: ما هذا الذي يعتادك [يعتارك ] عند الوضوء؟ فيقول: ما تدرون بين يدي مَن [اُريد أن ] أقوم؟[ عوالي اللئالي، ج 1، ص 324؛ المحجة البيضاء، ج 1، ص 351.] 🔹ابوحمزه ثمالي امام سجاد(عليه‌السلام) را ديد كه در حال نماز عبا از دوشش افتاده است و آن حضرت به آن اعتنا نمي كند. پس از نماز از آن حضرت علت را پرسيد و امام سجاد(عليه‌السلام) فرمود: واي بر تو! آيا مي داني در مقابل چه كسي ايستاده بودم؟ نماز بنده جز آن مقدار كه توجه قلبي دارد، پذيرفته نمي شود. ابوحمزه گفت: فدايت شوم! پس ما هلاك شديم. فرمود: نه؛ اين كمبودها را خداوند با نافله هايتان جبران مي كند: رأيت علي بن الحسين (عليهماالسلام) يصلّي فسقط ردائه عن منكبه فلم يسوّه حتّي فرغ من صلاته قال: فسئلته عن ذلك فقال: ويحك! أتدري بين يدي مَن كنت؟إنّ العبد لاتقبل منه صلاة إلاّ ما أقبل فيها. فقلت: جعلتُ فداك! هلكنا. قال (عليه‌السلام): كلاّ! إنّ الله يتمّ ذلك بالنوافل. [المحجة البيضاء، ج 1، ص 352؛ ر. ك: بحار الانوار، ج 81، ص 265 و 237 ـ 238؛ ر. ك: دعائم الاسلام، ج 1، ص 209 ـ 210.] 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۴۱ ـ ۳۸ 📌 الی بايد در مرحله آنچنان خود را بسازد که اگر از طرف پروردگارش به او دستور جهاد داده شد کوتاهی نکند و دنيای ناچيز را بر ترجيح ندهد و چون می داند خدای تعالی بر او احاطه دارد، همه جا با او است و اکرم صلی الله عليه و آله و اطهار عليهم السلام او را می بينند و در کنار او هستند از چيزی محزون نشود، از نترسد و با جان و مالش در راه خدای تعالی کند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(96) 🔅🔅🔅 ✅آیه 3 - الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوه و مما رزقنهم ينفقون 💢تفسير ⏪اقامه نماز، عامل اقامه دين ▫️اقامه نماز غير از خواندن آن است. خواندن نماز و تداوم بر آن عملى است واجب و در قرآن كريم از اوصاف مومنان شمرده شده است: (والذين هم على صلوتهم يحافظون)، (356) اما مهمتر از آن، اقامه و برپاداشتن نماز است كه از اوصاف تقوا پيشگان به شمار آمده و آن برپا داشتن حقيقت نماز است. ▫️بر پا داشتن حقيقت و روح نماز به اين است كه گذشته از تلفظ اذكار قرائت و كلمات ذكر ركوع، سجود، تشهد و مانند آن و صرف نظر از هيئتهاى خاص ‍ استوار و انحناى تام و غير تام و نشستن و نظير آن وقطع نظر از تصوير مفاهيم اذكار آن در ذهن، پيام اصلى آن از وجود لفظى و ذهنى بيرون آيد و به وجود عينى برسد و در محدوده روح نمازگزار متمثل گردد و سپس با سنت و سيرت مستمر او در جامعه جلوه كند و با تبليغ و تعليم و تزكيه نفوس مستعد ديگران، آنها نيز به عنوان روح متمثل نماز پرورش يابند، تا حقيقت چيزى كه در قرآن مجيد، به عنوان ناهى از فحشا و منكر (357) و به عنوان علاج و شفاى (358) درد هلوع و جزوع و منوع بودن انسان طبيعى ست، در متن جامعه بشرى متمثل گردد. ▫️دين الهى با خطوط كلى خود، انسانها را به قيام به قسط و قيام براى خدا فرا مى خواند: (لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط)، (359) (قل انما اعظكم بواحده ان تقوموالله) (360) و كعبه كه از مظاهر دين است براى قيام انسانهاست: (جعل الله الكعبه البيت الحرام قياما للناس) (361) و انسان قائم و بپا خاسته كسى است كه همه عوامل سقوط را در عقيده و اخلاق و عمل از حريم وجود خويش ‍ دور سازد. ▫️چنين انسانى كه با الهام فطرى و رهنمود دينى قائم شده، مى تواند به نماز كه ستون دين است، ايستادگى بخشيد و چنين نمازى است كه درجات برتر قيام را براى انسان فراهم مى كند، زيرا نماز برپا ايستاده است كه مانع فحشا و منكر است: (ان الصلواه تنهى عنى الفحشا و المنكر) (362) و انسان را از بى قرارى در هنگام سختى و ندارى و از انحصارطلبى و بخل در هنگام توانگرى نجات مى بخشد: (ان الانسان خلق هلوعا# اذ مسه الشر جزوعا# و اذا مسه الخير منوعا# الا المصلين)، (363) ولى نماز افتاده، با سقوط در دوزخ نيز سازگار است: (فويل للمصلين # الذين هم صلاتهم ساهون) (364) ▫️انبياى بزرگ الهى هم به اقامه دين مامور بودند: (شرع لكم من الدين ما وصى به نوحا والذى اوحينا اليك و ما وصينا به ابراهيم و موسى و عيسى ان اقيموا الدين و لا تتفرقوا فيه) (365) و هم به اقامه نماز، چنانكه حضرت عيساى مسيح (عليه السلام) خود را موظف به نماز مى دانست: (و اوصينى بالصلواه و الزكوه ما دمت حيا) (366) و حضرت موساى كليم (عليه السلام) به اقامه آن مامور شد: (و اقم الصلواه لذكرى) (367) و حضرت ابراهيم خليل (عليه السلام) از خداى سبحان براى خود و فرزندش توفيق برپايى نماز خواست: (رب اجعلنى مقيم الصلوه و من ذريتى). (368) ▫️مناسبت و ارتباط اقامه دين و اقامه نماز اين است كه بهره گيرى از هدايت فطرت و رهنمودهاى ابتدايى دين و ايستادگى در برابر كفر و شرك، لازمه اقامه نماز است و اقامه نماز نيز عامل اقامه كامل دين است. بنابراين، اگر انسانها اهل قيام به قسط و قيام براى خدا باشند و در برابر شرك و كفر ايستادگى كنند، مى توانند نماز را كه ستون دين است بپا دارند تا خيمه دين به طور كامل برافرشته گردد و بدين جهت است كه در آيه محل بحث از ميان عبادات تنها اقامه نماز مطرح شده است ؛ زيرا اقامه نماز موجب اقامه دين است، چون دين به مثابه خيمه اى است كه عمود آن نماز است و اگر عمود خيمه، برپا شد، خيمه نيز برپاست. ========= 356- سوره مومنون ، آيه 9. 357- سوره عنكبوت ، آيه 45 358- سوره معارج ، آيات 19 - 35 359- سوره حديد، آيه 25 360- سوره سباء، آيه 46 361- سوره مائده ، آيه 97 362- سوره عنكبوت ، آيه 45 363- سوره معارج ، آيات 19 - 20. 364- سوره ماعون ، آيات 4 - 5 365- سوره شورى ، آيه 13 366- سوره مريم ، آيه 91 367- سوره طه ، آيه 14 368- سوره ابراهيم ، آيه 40. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom