#ادامه_مبحث_جریان_شناسی_سیاسی در ایران
5⃣جریان سلطنت طلب
ایـن جریـان کـه در زمـان #پهلـوی حاکـم بـود، از لحاظ فکری ریشـه خویـش در ایـران پیش از اسـلام مـی دانسـت.این جریـان ضمـن اعتقـاد بـه نظـام #سـلطنتی و حمایـت و طرفـداری از حاکمیـت یـک خانـدان بـه صـورت موروثـی بـر مقـدرات کشـور، شـاه را بـه عنـوان محـور همـه امـور دانسـته و از قـدرت مطلقـه او طرفـداری مـی کنـد و توجیـه گـر فسـاد و ظلـم شـاه بـود.
اعضـای آن خـود را نوکـر، خانـه زاد، چاکـر و جـان نثـار و حلقـه بـه گـوش شـاه مـی دانسـتند. هـدف جریـان سـلطنت طلـب حفـظ و تقویـت نظـام سـلطنتی و اجـرای اوامـر شـاه بوده اسـت.
ایـن جریـان همـواره «غیـر یـا دیگـری» خـود را جریـان اسـلام گـرا می دانسـت. ایـن جریـان از زمان رضـا شـاه آغـاز و در دوره پهلـوی دوم بـه اوج خود رسـید.
از جملـه فعالیـت هـای آن در برابـر جریـان اسـلام گـرا مـی تـوان بـه مـوارد زیـر اشـاره کـرد: تـلاش بـرای جایگزینـی حقـوق غربـی بـه جـای فقـه اسـلامی، برگـزاری کنگـره هـای بیـن المللـی باسـتان شناسـی و ایـران گرایـی، کوشـش بـرای زدودن لغـات عربـی از فارسـی، مـدارس مختلـط دخترانـه و پسـرانه، #کشـف_حجـاب، منـع مراسـم عـزاداری بـرای ائمـه (ع) تـلاش بـرای سـرکوبی روحانیـت و حـوزه هـای علمیه،تغییـر تقویـم از هجـری بـه شاهنشـاهی و...
ایـن جریـان همـواره از حمایـت بیگانـگان برخـوردار بـوده اسـت و پـس پیـروزی انقـلاب اسـلامی بخشـی بازداشـت واعـدام شـدند و بخشـی نیـز بـه خـارج از کشـور گریختنـد و امـروز نیـز بـه راهبری رضـا پهلـوی فعالیـت مـی نماینـد.
◀️مـی تـوان مبانـی فکـری ایـن جریـان را بـه اجمـال در مـوارد زیـر خاصـه کـرد: ۱. شـاه محـوری که مهمتریـن مبنـای فکـری ایـن جریـان محسـوب مـی شـود. بـر این اسـاس شـاه مرکـز، قلـب و قطب همـه امـور کشـور و امـری مقـدس و فـره ایـزدی محسـوب مـی شـود. ۲. نظـام سـلطنت بـه عنـوان موهبتـی الهـی؛ کـه بـر مبنـای آن همچنـان کـه شـاه سـایه خـدا در زمیـن اسـت، سـلطنت نیـز موهبتـی الهـی اسـت. ۳. باسـتان گرایـی و #ناسیونالیسـم سـلطنت طلبـان از ایـران قبـل از #اسـلام بـا عظمـت یـاد مـی کننـد و بـا تحسـین از دوران باسـتانی، اسـلام را به چشـم دشـمن می نگرنـد. بدین سـان بـا تحقیـر ارزش های دینـی در پـی احیـای آداب و رسـوم پیـش از اسـلام انـد. آنها ناسیونالیسـم گذشـته گـرا را بـرای ارائـه ایدئولـوژی جایگزیـن اسـلام در ایـران مطـرح مـی کننـد و مـی کوشـند فرهنـگ باسـتانی را بـه جـای فرهنـگ اسـلامی بنشـانند. ۴. رابطـه خدا یگانی بندگـی بیـن شـاه و رعیـت: بـه ایـن معنـا کـه مـردم، تنهـا رعیـت پادشـاه محسـوب مـی شـوند. ۵. سکواریسـم؛ یـا همـان جدایـی دیـن از عرصـه عمومـی ۶. غـرب گرایـی و غـرب زدگـی یـا تقلیـد از ظواهـر غـرب از یـک سـو و قـرار گرفـت در اردوگاه سیاسـی غـرب از سـوی دیگـر.
⏺از جملـه احـزاب و گروه هـای وابسـته بـه جریـان سـلطنت طلـب پیـش از انقـلاب را می تـوان احزاب زیـر دانسـت: حـزب مـردم، حـزب ملیـون، کانـون مترقـی، حـزب ایـران نویـن و حـزب رسـتاخیز ملـت ایـران.
حــزب مــردم بــه رهبــری اســدالله علــم در ســال ۱۳۳۶ تشــکیل شــد کــه در ســال ۵۳ در حــزب رسـتاخیز ادغـام شـد، حـزب مهـم دیگـر حـزب ملیـون بـوده اسـت کـه در سـال ۱۳۳۷ بـه وسـیله منوچهـر اقبـال تاسـیس و سـرانجام در رسـتاخیز ادغـام شـد.
🔽بقیـه احـزاب مذکـور نیـز بـا تاسـیس حـزب رسـتاخیز در سـال ۱۳۵۳ در ایـن حـزب ادغـام شـدند و نظـام تـک حزبـی در ایـران سراسـری اعـلام شـد.
⏺ایـن حـزب مبانـی خـود را نظـام شاهنشـاهی، قانـون اساسـی و انقـلاب شـاه و مـردم اعـلام کـرد و به دسـتور شـاه، همـه مـردم مجبـور بـه عضویـت در آن بودنـد. ایـن حـزب در پاییـز ۵۷ بـه علـت ناکامی منحـل اعـلام شـد. اعضـای ایـن حـزب شـاه سـاخته، اغلـب از رجـال وابسـته بـه دربـار و وابسـتگان بــه اجانــب بود.
📚جریان شناسی سیاسی ایران معاصر
✏️ علی دارابی
انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
#راه_ما_روشن_است 🇮🇷
#قرن_حماسه
#تمدن_ساز
#با_ما_باشید
@rahroshaan
🔸🔹🌿🔸🔹
🍃🍃🍃
🍃🍃
🍃
💠ادامه مبحث : نگاهی به مبانی دینی جایگاه مردم در نظام اسلامی
ب) رابطه والی و رعیت
در مقابل نظام قبلی، نظام #والی و #رعیت وجود دارد. در این نظام، بر خلاف نظام قبلی، جامعه اسلامی یک رکن ندارد؛ بلکه #دو_رکن دارد: والی و رعیت. یعنی رعیت در کنار والی، خودش صاحب حکومت است.
♦️در این نوع حکومت نیز، تعبیر به رعیت میشود؛ اما معنای آن کاملا متفاوت با معنای رعیت در نظام #سلطنتی است. در این نظام، «والی رعیت آن کسی است که امور مردم را به عهده دارد و با آنها پیوسته است... ولی امر یعنی متصدی این کار... متصدی این کار هیچگونه امتیازی را طلب و توقع نمیکند و عملاً هیچگونه امتیازی به او تعلق هم نمیگیرد.»(۱۷)
◀️ لذا «در #نهجالبلاغه به عنوان ملک یا #سلطان هرگز از حاکم جامعهی اسلامی سخنی گفته نشده.»(۱۸)
🍃 زیرا «کلمهی سلطان در بطن خود متضمن مفهوم سلطه در حاکم است... و ملک، ملوکیت، مالکیت، متضمن مفهوم #تملک_مردم یا #سرنوشت_مردم است.»(۱۹)
📌لذا آنگاه که امام #علی(ع) در نهج البلاغه می فرماید «فَلَیسَت تَصلُحُ الرَّعِیةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الوُلاَةِ، وَلَا تَصلُحُ الوُلاَةُ إِلَّا بِاستِقَامَةِ الرَّعِیةِ»(۲۰)
💎 در حقیقت به رابطه والی و رعیت و همگامی آن دو با یکدیگر تصریح میفرماید. نکته مهمی که در ادامه همین فراز، حضرت بر آن تأکید میکنند: «فَإِذَا أَدَّتِ الرَّعِیةُ إِلَی الوَالِی حَقَّهُ، وَأَدَّی الوَالِی إِلَیهَا حَقَّهَا عَزَّ الحَقُّ بَینَهُمْ»
اینگونه است که در این رابطه، #حاکم_اسلامی «هیچ نشانهای و اشارهای از #سلطهگری ندارد، هیچ بهانهای برای #امتیازطلبی ندارد.»(۲۱)
◀️از طرفی دیگر، تعبیر رعیت در حکومت اسلامی در برابر جریانها و گروههای خاص جامعه به کار رفته است. یعنی «اصطلاح #«ناس» و «رعیت» غالباً به قشر سواد(۲۲) مردم گفته مىشود، نه گروههاى خاص.»(۲۳)
یعنی محور تصمیمگیریها و برنامه ها باید توده مردم باشد نه گروهها و جریانهای خاص. چیزی که در تفکر غربی، اسم آن را #پوپولیسم میگذارند.
☑️لذا «در منطق علوى نگاه و توجّه به عامّهى مردم است. این گروههاى خاص و قشرهاى خاص و جماعتهایى که اسم خاصّى پیدا میکنند و عنوان خاصّى پیدا میکنند و براى خودشان یک تشخّص خاصّى پیدا میکنند، مورد اعتبار نیستند.»(۲۴)
🔹 بر همین اساس است که امام علی (ع) میفرماید: «وَ لْیَکُنْ أَحَبَّ الْأُمُورِ إِلَیْکَ... أَجْمَعُهَا لِرِضَى الرَّعِیَّةِ»(۲۵)؛ حاکم اسلامی، باید #رضاى رعیّت و عامّهى مردم را، جلب کند؛ نه گروه ها و جریانهای خاص را.
#راه_ما_روشن_است
#رعیت
╔═🔹☀️🔹══╗
🆔 @rahroshaan
╚═══🔹☀️🔹╝
🍃
🍃🍃
🍃🍃🍃