eitaa logo
تربیت و حکمرانی |مرتضی رجائی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
786 ویدیو
46 فایل
🔰نویسنده حوزه #تربیت تربیت اسلامی از نگاه رهبر فرزانه انقلاب (۵جلد)، قالب‌های برنامه‌سازی تربیتی (۵جلد)، تربیت با کتاب (۴جلد)، خلوت ناامن. 🔰دانش‌آموخته دکتری #حکمرانی از داعا
مشاهده در ایتا
دانلود
📌مدرسه اگر تربیتی باشد، حتی خادم و نگهبانش هم می تواند مربی باشد! چند شب پیش، داشتم از سمت صحن جوادالأئمه وارد حرم مطهر می شدم که «حاج علی» را دیدم؛ خادم و نگهبان مدرسه ای که چند سال در آن تحصیل می کردم. یکی دو سالی است که بازنشسته شده، ولی هنوز هم برای ما همان حاج علیِ سابق است؛ باصفا و دوست داشتنی. با هم کربلا رفته ایم، ولی بعید می دانم مکه رفته باشد؛ اما خیلی از بچه های مدرسه او را حاج علی صدا می کنند. جلوی حوض وسط صحن به هم رسیدیم. با همان گرما و صفای همیشگی سلام و احوال پرسی کرد؛ هم احوال خودم و خانواده ام را پرسید، هم سراغ چند نفر از بچه های مدرسه را گرفت. بعد هم شروع کرد مرا از احوال یکی دو نفر از بچه ها مطلع کردن. تا اینکه رسید به گلایه از اوضاع این روزهای بچه ها که چرا این طور شده اند؛ چرا درس نمی خوانند؛ چرا هیچ چیز را جدی نمی گیرند؛ دورۀ شما اگر بازیگوشی هم میکردید، درستان را هم می خواندید و از این دست حرف ها. اطلاعات تَر و تازه اش از اوضاع بچه های مدارس، به دلیل این است که هنوز هم در مدارس رفت و آمد میکند. درست است که بازنشسته شده است، ولی نه فقط مدیر مدرسۀ خودمان، که بقیه مدیران مدارس از خدایشان است با مثل حاج علی همکاری کنند. گلایه های از سرِ دغدغه و سوزش که تمام شد، نوبت تحلیل و ارائه راهکار رسید. گفت: «میدانی چرا خیلی از بچه های این دوره این طور شده اند؟» اصلاً نوبت نداد چیزی بگویم؛ بلافاصله گفت: «چون قدیم همۀ پدر و مادرها برای درآوردن خرج زندگی زحمت می کشیدند و رزقشان حلال بود، ولی الآن هستند کسانی که دارند روزی بی زحمت میگذارند سرِ سفره بچه هایشان؛ نتیجه اش هم می شود این». انگار دلش پر بود، ولی راستش را بخواهید، احساس کردم فرستادۀ خداست تا در آن شب و در وسط آن صحن یک تذکر اخلاقی به من بدهد و برود. ادامه داد: «قصۀ نهیب امام کاظم به صفوان جمال را که شنیده ای! مگر امام به صفوان نفرمود همین اندازه که وقتی شترهایت را برای حج به هارون کرایه میدهی، در دلت آرزو میکنی که اتفاقی برایش نیفتد تا برگردد و کرایۀ تو را بدهد، در باطل او شریک میشوی». در آن لحظه متوجه ربط این داستان به بحث مان نشدم، ولی حاج علی ذهنم را معطل نگذاشت و این طور حرفش را پی گرفت: «چطور میشود کسی سود و درآمدش وابسته به ضرر کردن دیگران باشد و چطور میشود کسی از ضرر کردن عده ای مؤمنان و محبان اهل بیت خوشحال شود، چون خودش دارد سود می کند؛ بعد هم خودش را شیعه و محب اهل بیت بداند و ادعا کند که روزی حلال می برد سرِ سفرۀ زن و بچه اش؟ آخر این چه وضع بازار بورس و دلار و طلاست؟!» کاری به تحلیل حاج علی از بازار امروز و تشبیه دلالان این بازارها به ماجرای صفوان جمال ندارم، ولی اصل دغدغه مندی اش برایم زیبا و درس آموز است؛ اینکه بی دغدغگی و تنبلی و درس نخواندن بچه های این دوره برایش مهم است و به این فکر میکند که ریشۀ مشکل کجاست و دوست دارد هر اندازه که دستش می رسد، کاری بکند. خداحافظی کردیم و رفتم برای زیارت. در راه با خودم فکر میکردم که ده دقیقه بیشتر با هم نبودیم، ولی حاج علی روی همین صحنۀ کوتاه، چند مورد از نقش های مربی را برایم بازی کرد و رفت: هم از خودم و چند نفر از کسانی که با آن ها مرتبط بودم احوالپرسی کرد، هم مرا از احوال چند نفر دیگر مطلع کرد، هم سعی کرد با به اشتراک گذاشتن سوز خودش برای بچه های مدرسه سوز تربیتی مرا تازه کند، هم با تحلیلش به من یک تذکر داد. مثل همان سال های مدرسه، که وقتی داشتیم برای زیارت به حرم می رفتیم، جلوی در مدرسه و در باجۀ نگهبانی ما را می دید و با یکی دو جملۀ ساده اما مهم، راهی زیارتمان می کرد. مدرسه اگر بخواهد تربیتی باشد و اگر بخواهد محصلانش را پیش از تعلیم و بیش از آن، تربیت کند، باید همه چیز و همه کسش مربی باشد؛ حتی خادم و نگهبانش. «هر بقالی، بنایی، نجارى، طبيبى و مهندسى بايد قبلاً تربيت شود و نه تنها تربيت كه مربى ديگران هم باشد. اين سازندگى اولين و بزرگ‏ترين وظيفه است و با ساير مشاغل و برنامه‏‌ها منافات ندارد. عطار هنگامى كه دارد چاى را در پاكت می ريزد می تواند شناختى در مغز و عشقى در دل و وسعتى در روح طرف بگذارد و چاى كشيدنش به او درس‏هايى بدهد. بناء هنگامى كه دارد آجرها را به هم پيوند می زند و بر روى هم می گذارد، می تواند از پيوندها و وحدت‏ها و همدستی ها و فداكاری هاى خود نمونه‏‌هايى در دسترس بگذارد و سازندگی هايى داشته باشد. هر كس در هر كجا می تواند مربى و سازنده باشد. چراغ روشن در هر كجا كه هست می تواند نور بپاشد و راه‏ها را روشن كند». (علی صفایی حائری، مسئولیت و سازندگی، ص۴۵) 💠 مدرسه تراز انقلاب اسلامی 🆔️ @mettaa ۱۴
هدایت شده از حکمت فرهنگ
🔸متربی دیروز ما و مربی امروز بچه‌های ما! ▫️در میان کودکان حاضر در تصویر، کودکی را بیابید که امروز در قامت جوانی ، به انسان‌ها به ویژه و مشغول است؛ در بیان اثرگذاری او همین بس که نزدیک به نفر، منتظر انتشار آخرین اثر او هستند که در ساعت هشت شب روز چهارشنبه 13 اسفند رونمایی خواهد شد؛ پیش از این نیز، اثری تاثیرگذار از او به‌گونه‌ای شگفت‌انگیز توسط دانش‌آموزان و متصدیان مدارس ایران، «خوانده» شده است. در پی این استقبال، او با صرف هزینه‌ شخصی، اثری با کیفیت تولید کرده و به رایگان در اختیار همگان قرار داد. ▫️بله، او آقای «ساسان حیدری یافته» است که به زودی ترانه «تهران توکیو» او با همکاری یک جنسی رونمایی می‌شود، ترانه‌های قبلی او هم‌چون «جنتلمه» و «دکتر» نیز مورد استقبال نوجوانان قرارگرفته بود. ▫️من هم شبیه بیشتر دغدغه‌مندان این حوزه! از این رونمایی مطلع نبودم و با خواندن یادداشت محمد سرشار مدیر شبکه پویا، از آن مطلع شدم. یادداشتی که با سوزی و به‌حق، از پنج گروه داخلی و خارجی خواسته بود تا جلوی این را بگیرند؛ فارغ از آن که این بی‌مزد که امروز کمر همت به تربیت فرزندان بسته‌است، همان معصوم دیروز است که در مهدکودک عکس انداخت، روبروی تلویزون نشست و در مدرسه بزرگ شد و حالا قد برافراشته و درس پس می‌دهد؛ لذا ضروری‌است بیش و پیش از آن‌که از «دیگران» مطالبه داشته باشیم، این «ما»ی همه‌کاره را بسازیم تا مربیان فردا نیز ساخته شوند. @HekmateFarhang
تربیت و حکمرانی |مرتضی رجائی
دیشب بار دیگر قهرمان ملت ایران شد؛ امروز به بهانه قهرمانی او، می‌خواهم درباره کسانی بنویسم که با همه پیروزی‌هایشان، خود نمی‌شوند یا نمی‌مانند. قهرمان شدن می‌خواهد، همان‌طور که قهرمانِ یک ملت غیور ماندن، بدون غیرت ممکن نیست؛ چون ملتی که و غیرت دارد، نمی‌تواند جز غیرتمندان را قهرمان خود بداند. یک ملت غیور از پیروزی نماینده‌هایش در عرصه‌های مختلف خوشحال می‌شود، ولی حتی به نماینده‌ای که مردانه جنگیده و در میدان مبارزه کم‌فروشی نکرده است هم افتخار می‌کند؛ همان‌طور که ملت ما بعد از شکست یزدانی از ، به او افتخار کردند و او را سر دوش گرفتند. غیرت که داشته باشی، تفاوت حریف‌هایت و اهمیت بیشتر غلبه بر بعضی از آن‌ها را در نگاه مردمت درک می‌کنی؛ همان‌طور که حسن یزدانی می‌دانست شکست او در برابر ، برای مردمش خیلی سنگین بوده است. آن‌وقت، قول می‌دهی و همه تلاشت را می‌کنی، تا با پیروزی بر او در یک مسابقه دیگر، پرچم مقتدر اما مظلوم را در برابر پرچم بالا ببری. غیرت که داشته باشی، تفاوت حریفی از یک کشور اصیل را با حریفی از یک درک می‌کنی و حاضر نمی‌شوی برای پیروزی و رسیدن به مدال، با نماینده یک رژیم جعلی مسابقه بدهی؛ چون می‌دانی حتی اگر پیروز شوی، قهرمان ملت غیور خود نخواهی شد. اما این غیرت از کجا می‌آید؟ درست است که غیرت با شیر پاک مادر و لقمه حلال پدر می‌آید، اما نباید تأثیر را در حفظ و شکوفایی و بالندگی‌اش نادیده گرفت. تعارف را کنار بگذاریم؛ کم نبودند کسانی که ملت ما آن‌ها را قهرمان خود می‌دانستند، ولی از جایی به بعد پیروزی‌های بیشتر و مدال‌های جدید را بر مردم خود بودن ترجیح دادند. قهرمان شدن و قهرمان ماندن می‌خواهد، همان‌طور که پیروزی در یک مسابقه مربی می‌خواهد. چه بهتر که مربی هر دو جنبه یک نفر باشد؛ اما اگر نشد، باید برای ریشه‌دار کردن ورزشکاران و دیگر نمایندگان ملتمان در عرصه‌های بین‌المللی، مربی در نظر بگیریم. 🆔️ @rajaaei_ir
📌کتاب‌خوانی یا کتاب‌خواری؟! اول نوشته کوتاه عکس‌نوشته بالا را یکی دو بار با دقت بخوانید. دوم کمی فکر کنید و ببینید چقدر این حرف را قبول دارید. حالا نوشته زیر را مطالعه کنید: افراد مختلفی را سراغ دارم که در زمینه‌های مختلف به‌دنبال یک می‌گردند؛ با این توضیح که برای آشنایی با یک حوزه دانشی و تسلط بر آن، داشتن یک ضروری است. سال‌هاست به کسانی که برای گرفتن چنین سیر و برنامه‌ای به سراغم می‌آیند می‌گویم: چنین چیزی را بلد نیستم تا تقدیم کنم؛ چون نه‌تنها به آن معتقد نیستم، که آن را غلط می‌دانم. پاسخ من به این پرسش که "پس چه موقع باید به سراغ برویم؟" این است: هر وقت سؤالی در ذهن شما شکل گرفت و رشد کرد و به مرحله‌ای رسیدید که پاسخ آن برایتان ضروری شد، به‌صورت طبیعی و نه جبری و برنامه‌ای به‌سراغ کتاب یا کتاب‌های دارای پاسخ آن خواهید رفت و آن وقت است که آن پاسخ در جای خودش خواهد نشست. البته گاهی می‌توان برای ایجاد پرسش در ذهن مخاطب یا و ایجاد در او از کتاب به‌عنوان یک بهره برد. روشن است که این کار اولاً باید تحت نظر یک آگاه باشد و ثانیاً با توصیه به فرق می‌کند. همچنین، نقد برنامه‌های عمومی انبوه‌خوانی کتاب منافاتی با مطالعه فراوان و انبوه برخی از اهالی کتاب ندارد؛ کسانی که به پرسش‌های مشخص و شفافی رسیده‌اند و لابه‌لای کتاب‌ها به‌دنبال پاسخ آن‌ها می‌گردند، نه اینکه بخواهند با کتاب وقت خود را پر کنند و سرگرم شوند. 🆔️ @rajaaei_ir