توییت دکتر کیانوش جهانپور، همین چند دقیقه قبل
و پاسخِ بلافاصلهی یکی از کاربران به او...
🆔️ @rajaaei
خیلیها هستند که باغهای بزرگشون، پُر از درختهای پربارِ اناره و روی هر درخت، پُر از انارهای درشت و خوشگل؛
ولی دلشون نمیاد یه دونه از این انارها رو بی حساب و کتاب به کسی بدن.
بعضیها هم هستند که فقط یه درخت کوچک انار تو صحن حیاط خونهی قدیمیشون دارن، با چند تا انار ریز و نهچندان خوش قیافه؛
ولی وقتی مهمان خونهشون میشی، بهت اصرار میکنن که هر چند تاشو میخوای، برداری و با خودت ببری؛ بی حساب و کتاب.
این بعضیها شاید تعدادشون کم باشه، ولی پیش خدا کم نیستند. چه خوبه اگه باغ بزرگی نداریم یا حیاط خونهمون کوچکه، صحن دلمون بزرگ باشه.
خدایا، کمکمون کن تا بخلهامون رو ریشه کنیم، تا سخاوتمند بشیم؛ چون بهشت و باغهای بزرگ و خرمش، خانهی اهل سخاوته؛ چون تو، در همین دنیا هم روزی اهل سخاوت رو بی حساب و کتاب میدی.
خدایا، کمک کن تا دلهامون بزرگ شه، تا بزرگ شیم...
#سخاوت #صدقه #انفاق #ایثار #کمیته_امداد #احسان #تربیت
#همدلی #مواسات
🆔️ @rajaaei
تربیت و حکمرانی|مرتضی رجائی
خیلیها هستند که باغهای بزرگشون، پُر از درختهای پربارِ اناره و روی هر درخت، پُر از انارهای درشت و
مطلب بالا 👆 را صبح امروز منتشر کردم.
امروز عصر یکی از رفقا یک تصویر از انتشار همین مطلب با همین عکس در یک گروه برایم فرستاد؛ فقط زیر مطلب یک شماره کارت معرفی شده بود و نوشته بود که کمکهای مالی شون رو برای یک کار خیر واریز کنن.
این دوستی که این مطلب رو واسم فرستاده بود، با ابزار ویرایش عکس، روی تصویر نمایهی فرستنده این مطلب در آن گروه را رنگ کرده بود تا تشخیص داده نشود.
از من پرسید: میدونی کی این متن و تصویر رو ازت کپی کرده؟
نمی دونستم.
زنگ زدم ازش پرسیدم.
وقتی متوجه شدم، کمی خندیدیم و شوخی کردیم.
با خودم گفتم: این نوشته من، اگر باعث بشه یک نفر یک هزار تومانی به این کار خیر کمک کنه، قطعا نوشته م برام ماندگار میشه و همینه که برام میمونه.
وقتی خودم مطلب رو مینوشتم، معلوم نیست چقدر محتواش رو از سر اخلاص و برای خدا نوشته باشم، ولی این دوستم که از متنم بدون اطلاع خودم استفاده کرده، قطعا خالصانه و برای رضای خدا استفاده کرده و کارش هم کار خوبی است.
شیخ محمد عزیز، ممنونم ازت برادر که بدون اطلاع من مرا هم به واسطه همین چند خط نوشته در کار خیرتان شریک کردی. خدا قبول کنه.🌹
🆔️ @rajaaei
📌لذت نگارش، لذت آفرینش
دیشب در جلسه پنجم کارگاه مقالهنویسی مقدماتی، نوبت به یکی از دوستان رسید تا "پاراگراف پشتیبان" مقالهاش را بخواند. چون زمان کارگاه کم است و در جلسه سوم، چند "پاراگراف مقدمه" را از بقیه دوستان بررسی کرده بودیم، از او خواهش کردم تا فقط "مدعای مقاله" و طرحش را بگوید و پاراگراف پشتیبان را بخواند تا نوبت به دیگران هم برسد. اما درخواست کرد که پاراگراف مقدمه اش را هم سریع بخواند. گفتم که وقت کم است، ولی او دوباره درخواست کرد که نوشته اش را بخواند.
این بار درخواستش را پذیرفتم؛ نه به این دلیل که احساس کردم مخالفتِ بیش از اینممکن است بی احترامی پنداشته شود؛ این هم بود، اما همه اش این نبود.
این دوست من با انگیزهی نویسنده شدن در این کارگاه شرکت کرده بود و برای جلسه دیشب، زحمت کشیده بود و اثری خلق کرده بود؛ اثری که خودش آن را دوست داشت و از آفرینش آن لذت برده بود و برای همین دوست داشت دیگران هم این تولید او را ببینند و اگر واقعاً قابل تحسین است، تحسینش کنند.
این خاصیت آفرینش است؛ وقتی چیزی بیافرینی، دوست داری دیگران هم آن را ببینند، و هرچه بیشتر آن را ببینند و از آن بهره ببرند، تو بیشتر لذت میبری.
برای همین است که میگویم دست به قلم شوید و تولید کنید؛ آن وقت خودتان تلاش میکنید تا برای این اثر جدیدتان خواننده پیدا کنید و میکوشید تا این نوشته هرچه بیشتر خوانده شود. این نکته، میتواند راهبرد ما در جنگ روایتها باشد.
#بهتر_بنویسیم
#کارگاه_آموزشی
#لذت_نویسندگی
#جنگ_روایتها
🆔️ @benevisim ✍بهتر بنویسیم
📌راهاندازی سامانه سنا (سامانه نشریات ایران)
سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، سامانهای به نام "سنا" راهاندازی و در دسترس اهالی فرهنگ و پژوهش قرار داده است. در این سامانه، متن کامل نشریات ایران از دوره قاجار تا کنون، بهصورت تمام متن در دسترس کاربران قرار دارد.
این طرح، بخشی از طرح کلان کتابخانه ملی با عنوان «حافظه ملی در خانه هر ایرانی» با هدف «توزیع عادلانه» و «دسترسی آزاد به اطلاعات» است. پژوهشگران، دانشجویان و هر ایرانی علاقهمند به گذشته و تاریخ این کشور، میتواند از متن کامل نشریات اسکن شده در این سامانه استفاده کند.
این سامانه دربردارنده مطالب زیر است:
۱. نشریات دوره قاجاریه (۱۱۹۳ - ۱۳۰۴ ق.)
۲. نشريات دوره پهلوی اول (۱۳۰۴ - ۱۳۲۰ ش.)
۳. نشريات دوره پهلوی دوم (۱۳۲۰ - ۱۳۵۷ ش.)
۴. نشریات پس از انقلاب (۱۳۵۷ش)
۵. نشریات لاتین.
برای ورود به این سامانه ارزشمند، از لینک زیر استفاده کنید.👇
https://sana.nlai.ir
💠 مدرسه تراز انقلاب اسلامی
🆔️ @mettaa
۱۵
📌بالا رفتیم، ماست بود؛ قصه ما راست بود...
حجتالاسلام راستگو، قصهگو و مربی سالهای کودکی و نوجوانیمان به سوی عالَم بالا رفت.
چقدر خاطره داریم ما بچههای دهه شصت و هفتاد از برنامههای جذاب او در تلویزیون، و چقدر مربی کودک و نوجوان تربیت کرد در سراسر کشور.
یادش به خیر؛ وقتی قصههای قرآنی و درسآموزش تمام میشد، با همان چهره خندان و لحن کودکپسندش میگفت: "بالا رفتیم، ماست بود؛ قصه ما راست بود..."
شیخ راستگوی ما راست میگفت؛ آخر قصه همه ما رفتن به سوی عالَم بالاست؛ فقط فرق ما با هم این است که بعضیها با دست پر و کارنامه روشن میروند و بعضیها برعکس.
قصه او هم به سر رسید، ولی باقیات الصالحات او همچنان خواهد بود؛ نوجوانهایی که پای برنامههای او تربیت شدند و مربیان کودک و نوجوانی که برای ترویج معارف اهلبیت تربیت کرد، گوشهای از این توشه معنوی است.
💠 مدرسه تراز انقلاب اسلامی
🆔️ @mettaa
۱۷
آیا میدانید برابرِ دقیق فارسی برای واژه "پروژه" (project) چیست؟
یکی از بایستههای درستنویسی، پرهیز از بیگانهگرایی است. به این منظور، اگر واژه بیگانهای، یک برابرِ فارسی زیبا و مأنوس دارد که معنای آن را بهصورت دقیق در بر دارد، حتماً باید این برابر فارسی را به کار بندیم.
اکنون پرسش این است که برابر فارسی واژه "پروژه" چیست؟ دکتر محمد معین، این واژه را با دو کلمه "طرح" و "نقشه" معنا کرده است، اما آیا دو کلمه بیانگر همه معنای نهفته در پروژه است؟
برابرِ فارسی تصویب شده برای پروژه در فرهنگستان زبان و ادب فارسی را ببینید:
"مجموعۀ فعالیتهای موقت و هدفمند برای تولید محصول یا ارائۀ خدمت یا کسب نتایج مشخص با زمان و هزینه و منابع معین".
حتی دکتر معین هم پس از آوردن دو کلمه "طرح" و "نقشه"، گویا این دو کلمه را برای بیان همه معنای پروژه کافی ندانسته و در ادامه نوشته است: "طرح و نقشه کارهایی که باید انجام شود"؛ عبارتی که شبیه آن در فرهنگ فارسی عمید هم به چشم میخورد.
به نظر میرسد معنای دقیق پروژه همان است که در تعریف فرهنگستان آورده شده است. بنابراین، در هنگام کاربرد واژه "پروژه"، اگر منظورمان "طرح" یا "نقشه" است، این دو واژه را به کار میبریم؛ ولی اگر فراتر از این را در نظر داریم و میخواهیم چیزی نزدیک به تعریف طولانی فرهنگستان را بگوییم، بهتر است همان کلمه پروژه را به کار بندیم.
این سطح از کاربست واژه بیگانه، بیگانهگرایی نیست و اهل ادب هم آن را مجاز شمردهاند. مثلاً این توضیح را بخوانید:
"پارهای از کلمات، وجهه فرامرزی یافتهاند و در حال حاضر نیز معادلی در زبان فارسی برای آنها نیست؛ مانند اینترنت، اتم، رادیو، فیلم، سینما، اسید، ویتامین و موتور". (رضا بابایی، بهتر بنویسیم، ص۶۴)
#بهتر_بنویسیم
#درست_نویسی
#بیگانه_گرایی
🆔️ @benevisim ✍بهتر بنویسیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"امیدوارم شب اول قبر، شب رفع خستگی من باشد".
اگه خسته و کمانگیزه شدید، این چند جمله را از این شیخ #راستگو بشنوید تا حالتون دوباره خوب بشه...
شادی روحش کاری کنید که یه نفر #خنده_حلال کنه؛
مطمئنم خوشحال میشه...
🆔️ @rajaaei
📌هشتگ #گرانی_مرغ، هشتگ #دولت_بی_تدبیر، هشتگ #تربیت_سیاسی
خدا میداند که دیدن این صحنهها چقدر برایم رنجآور است؛ که چه غوغایی در درونم برپا میشود وقتی درد و رنج مستضعفان را میبینم و میشنوم. نه اینکه خودم جزو طبقهای جز پابرهنهها باشم، ولی همیشه در عین شکرگزاری پروردگار برای اینکه دستم به دهانم رسیده، غصه خیلیها را خورده و میخورم.
امروز صبح، وقتی از خانه بیرون آمدم، خیابانهایی را دیدم که از روزهای قبل خلوتتر بودند و مغازههایی را که صاحبانشان، کرکره را پایین کشیده بودند تا با محدودیتهای کرونایی دولت همراهی کنند. در دلم گفتم، مسئولان این کشور باید هر روز دست این مردم نجیب و همراه را ببوسند؛ مردمی که خودشان مشکلات زیادی دارند و قسطها و قرضها و چکهایشان آنها را در فشار گذاشته است، ولی به تصمیم مدیران اجرایی کشورشان احترام میگذارند.
اما کمی که جلوتر رفتم، جلوی یکی دو مغازه، صفهایی طولانی دیدم؛ صف که نه، انبوهی از مردم که حتی صف را هم رعایت نکرده بودند و در تلاش بودند که حتی اگر بدون نوبت، خود را به جلوی در مغازه برسانند.
صف توزیع مرغ دولتی بود؛ مرغی که این روزها از سبد غذایی مردم پر کشیده و در آسمان بی تدبیری مسئولان بیکفایت، جولان میدهد.
راستش، قلم هم دیگر تحمل این تلخی را ندارد. اینکه همشهریهایم ممکن است در این صفهای طولانی، به این ویروس منحوس مبتلا شوند و جان شیرینشان را از دست بدهند، تلخ است؛ ولی تلختر از آن، عزت و کرامت انسانی آنهاست که در این صفها لگدمال میشود. به آنها گفته بودند که ما کاری میکنیم تا شیوۀ مدیریت کمیتۀ امدادی دولت قبل به پایان برسد، ولی در طول چند سال، کاری کردند که کسان دیگری هم کمیتۀ امدادی شوند.
از واژهها هم دیگر کاری برنمیآید. تا کی نوشتن از این همه رنج و ظلم؟ باید کاری کرد. باید دوباره انقلاب کنیم. باید قدرت را از دست این ظالمان بگیریم. باید انقلاب مستضعفان را از مدیران اشرافی پس بگیریم و به صاحبان اصلی آن برگردانیم.
باید انقلاب کنیم، باید از درون در ما انقلابی دوباره صورت گیرد، باید دوباره برگردیم به سال های دهه شصت؛ سالهایی که هیچ کداممان از آمریکا نمیترسیدیم و حاضر بودیم پای کار انقلابمان بایستیم، سالهایی که اجازه نمیدادیم کسی در کشورمان شعار مذاکره با شیطان بزرگ را سر دهد تا چه رسد به اینکه با این شعار رأی بیاورد و کشور را از وضعیت خیبر به وضعیت شعب ابیطالب بکشاند.
#گرانی_مرغ
#دولت_تدبیر
#روحانی
#تربیت_سیاسی
🆔️ @rajaaei