تو زندگی ما آدما، افرادی هستن که باید بیش از اون چیزی که الان قدردانشون هستیم قدرشونو بدونیم:
اونی که چتر حمایتش رو پهن کرده رو سرمون.
اونی که وقتی باهاش هستیم، نیازی نیست فیلم بازی کنیم و خیلی راحت میتونیم خود واقعیمون باشیم.
اونی که تو سختیها و مشکلات اولین گزینهس که به یادش میافتیم.
اونی که موفقیتهامون براش خیلی مهمه و اولین نفر هست که بهمون تبریک میگه.
اونی که قضاوتمون نمیکنه.
اونی که براش مهمیم و همیشه به یادمونه و اگه مدتی نبینتمون یا باهاش در تماس نباشیم نگرانمون میشه و جویای احوالمون.
اونی که وقتی در کنارش هستیم حالمون بهتر میشه.
اونی که حتی اگه حرفی بزنیم که مخالف نظر و مبانی فکریش باشه در کمال ادب با شنیدن فعال به نظرمون گوش میده و اگه حرفمون درست باشه متواضعانه میپذیره و اگه حرفمون صحیح نباشه چون برامون احترام قائل هست سعی میکنه مستقیم تذکر نده و با تشکیک کردن ما رو متنبه کنه.
اونی که همیشه در کنارش شادیم و میخندیم.
به قول دوست جانم
خانم حبیباللهییان
"عمر ما به نخ بند است."
ما زودتر از آنکه فکرش رو بکنیم میمیریم.
پس قدر همدیگه رو بیشتر بدونیم، قبل از اینکه حسرت نبودن با همدیگه رو بخوریم.
🖊نویسنده: مرضیه رمضانقاسم
#قدردانی
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
دعای امروز:
خدایا بیبرنامگی رو از ما بگیر
ما عمدتا از بیبرنامهگی میلنگیم، ما اکثر چوبایی که تو زندگی میخوریم از عدم برنامهریزیه:
پس بیایم اهداف و برنامههامونو مکتوب کنیم. 📝
هر شب برنامهی فردامونو بنویسیم📃
اگه دیشب ننوشتی همین الان یالا بنویس چون نوشتن اعجاز می کنه، بنویس تا اینی که گفتم باورت بشه.
مگه نشنیدی خدا به قلم قسم خورده؟
وقتی برنامههامونو بنویسیم از جایی که گمان نداریم یکی پیدا میشه کمکمون میکنه اصلا انگار خدا میزنه پس گردن اون آدمه تا بیاد برنامهمونو عملی کنه، یا اصلا بهمون الهام میشه که چطوری برنامهمونو عملیاتیش کنیم، به بیان سادهتر خدا روش رسیدن به برنامهمونو به راحتی میذاره تو کاسهمون یا همون جلو پامون.
این حرف تجربهی شخصی خودمه اما میتونه تبدیل به تجربهی شخصی تو هم بشه، فقط یُخته همت میخواد.😉
آره همون که خودتم میدونی: از تو حرکت از خدا برکت👌
و اما رمز و راز اصلی نوشتن برنامه اینه که:
دل آدمی با نوشتن آروم میگیره
اونوقت دلی که آروم گرفت
به راحتی به خیلی چیزها
که میخواد میرسه
پس پشت گوش
ننداز و پاشو
بنویس.
پس وَخی یا وَخسا برنامهتو بنویس، آخه دیگه هر چی فعل انگیزشی اصفانی برا بلند شدن و همت داشتن و اینا تو دایره لغت اصفانیم بود داخل این پست آوردم دِ یالا بجُمب چرا مَطِلی؟!😄
🖊 نویسنده: مرضیه رمضانقاسم
#دعا
#عمل_به_سمت_دعا_نه_جهت_معکوس_دعا
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
"گاهی بیپروا شعر بگو"
گاهی اوقات باید نسبت به سرزنش برخی افراد بیتوجه، و دور از جانت قورباغهی کر باشی.
اگر کسی اعتقاداتت را به تمسخر گرفت و اعتقادات خودش را برتر از همه دانست و احساس کردی ﺷﺮﺍﯾﻂ بر وفق مرادت نیست، با خونسردی با آن فرد مواجه شو.
مثلا من شخصی را میشناسم که اگر کسی حرفی بزند که با مبانی فکری و اعتقادیاش سازگار نباشد مقابل جمع او را میکوبد و میگوید: شعر نگو و این تکیه کلام نامیمون را از استادش به یادگار اخذ کردهاست، جالب است بدانید خودش نیز گاهی شعرسرایی میکند و همان صحبتهای خلاف مبانی را نظریهی جدید علمی تعبیر میکند.
آری از شعر گفتن البته در چارچوب مبانی صحیح نترسیم، شاید همین شعرها روزی ما را صاحبنظر و تئوریسین کرد.😄
ﺍﮔﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﯿم در مقابل سرزنش دیگران آزرده نشویم بلکه برعکس احساسات و هیجاناتمان را خیلی خوب مدیریت کنیم ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ جالبی برایمان رقم خواهد خورد.
نویسنده: مرضیه رمضانقاسم
#شعر_بگو
#نرنج
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
هدایت شده از مجله افکار بانوان حوزوی
🔅چه شباهتی
انتظار پسر، مادر را سالها پیرتر از سنش نشان میداد، غم فراقِ جگرگوشهاش را در بقچهای پیچیده و روی گردهاش نهاده بود.
اشک که میریخت تا مغز استخوان هر بینندهای را میسوزاند.
صدایش در نمیآمد گویی یک نفر چنگ انداخته در گلویش از بس یک عمر بغض گلویش را، قورت داده بود.
پسر آمد، اما از مادر پوست و استخوان و از پسر استخوانی بیش باقی نمانده بود.
✍️ مرضیه رمضان قاسم
#مادر_شهید
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
سلام الحمدلله که من و تو جزء اموال و داراییهای امیرالمومنینیم
یا امیرالمؤمنین یا ذالنعم
یا امام المتقین یا ذالکرم
اننا جئناک فی حاجاتنا
لاتخیبنا و قل فیها نعم
#در_حسرت_نجف
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 اینو ببینو بخواب
🛋 دعوتی به یک جرعه حس خوب
#خونهی_مادر_بزرگه
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
حاج قاسمِ عزیز، اگر گمنام نمردم و صاحب قبری شدم، حتما نامت بر سنگ مزارم حک خواهد شد، همانگونه که نامت بر قلب و شناسنامهام حک شده است.
🖊مرضیه رمضان قاسم
#جان_فدا
#قاسم
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
🔘کوچکهای بزرگ
زن و شوهر رفتند پیش مشاور
😡آقا حسابی از دست خانم گله مند بود و گفت خانم من اصلا به غذا ور نمیره، همیشه که سر میز غذا میخوریم اما گاهی که سفره رو باز میکنم نون کپک زدهها باهام سلام و احوالپرسی میکنند😐
غذا را تو ظروف بیخودی میاره، نمیدونم بشقابهای رنگارنگ و زیبا رو برا کی و کِی گذاشته؟!😑
🧕خانم جیک نمیکشید.
صحبتهای آقا که تمام شد خانم با طمانینه گفت اجازه میدین منم یه نکته بگم؟
🧔مشاور گفت: بله بفرماین
🧕خانم گفت: این که میبینید من الآن به این روز و حال افتادم نتیجهی عملکرد همسرمه.
اوایل ازدواجمون با ذوق و شوق از صبح تا ظهر خیسیده بودم تو آشپزخونه به عشق همسرم خودمو هلاک میکردم تا همسرم انگشت به دهن بمونه.
خورشت ماست، برنج چلو کش، دو مدل خورشت، دوغ، سالاد، ژله
اما این آقا عین خیالشم نبود و اینقدر عادی برخورد میکرد و یه دستت درد نکنهی خشک و خالی هم بهم نمیگفت تا اینکه یه روز دیگه حسابی زد تو ذوقم
😢خانم در حالی که اشک تو چشمش حلقه زده بود رو کرد به همسرش و گفت: یادته اولین سالگرد ازدواجمون همون روز که سالاد رو به صورت مزرعه در آورده بودم؟
آخه قبل از ازدواجم کلاس سفره آرایی رفته بودم 🥬کاهو را خورد کردم، عین چمن ریختم کف ظرف سالاد.
🥕دو تا هویج برداشتم شبیه قو تراش دادم خیلی قشنگ آن وسط گذاشتم یعنی من و عشقم هستیم
🍅با گوجه، خیار کدو، چغندر و ... گل، بوته، درختچه، اینها را درست کردم شد یه مزرعه.
🎂کیک سه طبقه درست کردم.
⌚️ نزدیک آومدن آقا شده بود از خستهگی داشتم وا میرفتم رفتم یه دستی به سر و ورم کشیدم و سعی کردم خودم رو با نشاط نشون بدم هولهولکی دویدم و
🍽 ظرف قشنگارو رو چیدم سر میز شام چندتا شمع روشن کردم.
سر راه آقا گلبرگهای پرپر شدهی گل رز پاشیدم.
همین که به میز شام نگاه کردم خستگی از تنم رفت بیرون گفتم الآن اگه همسرم بیاید و این میز رو ببینه یه عالمه ذوق میکنه و کلی با هم عکس میگیریم📸
🎁یه کادوی شیک هم براش خریدم
🚹بالاخره آقا از راه رسیدند و عین این خانها اومدند سر میز یه دفعه پا شد از سر میز، با خودم گفتم یا رفته گوشیشو بیاره تا عکس بگیره از میز و یا رفته کادو سالگرد ازدواجمونو بیاره یه دفعه در کمال ناباوری دیدم حضرت آقا رفتن کنترل تلویزیون رو آوردن و یک دور کانالها دور زد و فوکوس کرد رو کانال مورد علاقهش.
یه نگاهی به میز انداخت، گفتم الان ازم تشکر میکنه، یه دفعه چنگال رو برداشت زد تو سر یکی از قوها همون قوی من، کلهی قو رو خورد.😮
هاج و واج موندم😱
دیگه طاقتم طاق شده بود.
بهش گفتم شما اصلا قوی زندگیتو دیدی اون هویجی که خوردین رو کلی وقت تراشش دادم قو بود به مناسبت سالگرد ازدواجمون؟
این مرد بیاحساس بهم یه نگاه عاقل اندر سفیهی کرد و گفت: زن مگه بیکاری، تو کار و زندگی نداری؟
نمیدونی اینها آخرش کجا سر درمییارن؟😶🤯🤮🤢
سرم سوت کشید😬🤕
حالا به نظرتون من برای این آقا با این طرز تفکر به چه دل و امیدی سفرهی رنگین بچینم😩
🔰نتیجهاینکه:
آقایون توجه به دستپخت، چینش و سفرهآرایی خانم داشته باشن و زیباییهای سفره و... رو اظهار کنند.
⚠️خیلی باید مراقب باشید که تو ذوق همسرتون نخوره و نسبت به احساساتش بیتوجهی نشه چون خط قرمز خانمها احساساتشونِ، پس با احساساتش بازی نکنید. چون دودش تو چشم خودتون میرهها.
#سواد_زندگی
#کوچکهای_بزرگ
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم
یادت آسمان چشمانم را پرستاره میکند،
در حقم پدری کنید، دستان آبرومندتان را برای حوائج دخترتان به سمت آسمان بلند کنید.
دعا کنید دخترتان مثل شما حاجی شود و شهید هم...
امشب قناری جان از قفس تن پریده از دنیا و مافیها دل بریده، پر زده و نشسته بر بام مسجد شجره
حال که قناری دل مَحرم شده، میخواهد تلبیه بگوید، مُحرم به احرام حج تمتع شود و از سویدای دل زمزمه میکند: « لَبَّیكَ الّلهُمَّ لَبَّیكَ، لَبَّیكَ لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ، إنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلكَ، لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ»
اکنون قناری عاشق به آسمان مسجدالحرام رسیده و آماده است برای طواف🕋
☺️✍حاجیه مرضیه رمضانقاسم
بگیم تا بشه👌
#حاجی_شهید
#جان_فدا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امروزتو با این دعای زیبای سردار آغاز کن
اینجا نزدیکترین چیز به ما دوری شماست.
🖊مرضیه رمضانقاسم
#جان_فدا
#حاج_قاسم
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
دیشب گمان میکردم فردا (یعنی امروز) جمعه است.
امروز جانم به لب رسید.
چرا امروز کشور تعطیل نشد.
آخر امروز سالروز یتیم شدن ماست.
خواستند تو را از ما بگیرند اما دستگیرتر شدی.
🖊مرضیه رمضان قاسم
#جان_فدا
#حاج_قاسم
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
مرضیه رمضانقاسم
دیشب گمان میکردم فردا (یعنی امروز) جمعه است. امروز جانم به لب رسید. چرا امروز کشور تعطیل نشد. آ
سلام در پاسخ شما عمو یا عمهای که نمیدانم چه کسی هستید و برایم نوشتهاید:
دست از این حجم غلو و ماورایی کردن حاج قاسم بردارم،
باید عرض کنم معلوم هست دمبال چی میگردی عمو، عمه !؟!؟؟؟!
ظاهراً شما داغ عزیز ندیدهاید، آدم وقتی داغ عزیز میبیند حالش خوب نیست اما در مراسم، فاتحه، هفته، چهلم، سال و سالروز فقدان عزیزش حالش بدتر از قبل میشود، گویی بر آتش داغی که تمام سعیاش را کرده تا بخاطر ادامهی حیات خود و اطرافیانش زیر خاکستر پنهانش کند باد سهمگینی وزیده و آن داغ را هویدا کرده است.
امروز حال مساعدی ندارم، ماتم زده، بهت زده وحیرانم، گویی پتکی بر سرم کوبیده باشند.
من سنگ نیستم که به راحتیِ آب خوردن، عزیزان سفر کرده را فراموش کنم.
برای من داغ، داغ است و هیچگاه سرد نمیشود.
غالی نیستم، فقط در فقدان جانفداها
زغالهای سرد شدهی وجودم سرخ و جانسوزتر میشود.
مـــن هـنوز به نبودن جانفداها عادت نکردهام
خدا افزون کند در هجرشان صبرِ کمِ من را
سردار مـــن هـنوز به نبودنت عادت نکردهام
مگر میشود فراموشت کرد.
خدا نکند آدم به جایی برسد که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته باشد؛ خدا را شکر اگر بابا قاسممان را از ما گرفتند، سایهی رهبرمان، پدر ملتمان بر سرمان هست. یک عزیزجان، از ما گرفتند چه خوب که هنوز یک عزیزتر از جان داریم.
سایهتان بر سرمان مستدام رهبر عزیزم
انشاءلله خداوند رهبرمان را حفظ کند و
باقی ماندهی ظهور را بر ما ببخشد.
🖊نویسنده: مرضیه رمضانقاسم
#پاسخی_به_مکتوبات_شما
#دمبال_چی_میگردی_عمو_و_یا_عمه
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
مرضیه رمضانقاسم
سلام در پاسخ شما عمو یا عمهای که نمیدانم چه کسی هستید و برایم نوشتهاید: دست از این حجم غلو و ماور
سلام مجدد
از اینکه مخاطبین فهیم و نکته سنجی دارم خدا را شاکرم
از تک و تعریفها و نقد و قندهاتونم ممنونم
دوستی برام نوشتن👇
سلام. سپاس از متنهای مثل همیشه زیباتون،
ببخشید "دنبال" را "دمبال" نوشتید قصدی داشتید؟
از اظهار لطفتون متشکرم.
بله قصد داشتم، چون شخصی که، نوشتهام برای سردار را نقد کردهاند دنبال را نوشته بود دمبال خواستم با ایشون همدردی کرده باشم😄