eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
6.8هزار ویدیو
10 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ⛔️دروغ ممنوع حتی درتعارفات آیت الله بروجردی درباره علامه درچه ای نقل می کند که: «اغلب غذای ایشان به هنگام ناهار و شام، نان درچه و ماست بود که مختصری نعناء خشک هم به آن اضافه می کردند و کمتر اتفاق می افتاد که غذای پخته مثل آبگوشت داشته باشند. از جمله ویژگی های ایشان آن بود که هنگام غذا خوردن از تعارفات مرسوم خودداری می کردند.» یک روز از ایشان سؤال کردیم که چرا در هنگام غذا خودرن تعارف نمی کنید؟ پاسخ دادند: «در تمام مواقع خوف آن دارم که تعارفم باشد و خدای ناکرده جزء محسوب شوم؛ چون افرادی که هنگام غذا خوردن بر من وارد شده اند، یا می دانستم که غذا خورده اند و در این صورت تعارف کردن معنایی نداشت؛ یا احتمال می دادم غذای مرا نپسندند و یا اینکه غذای موجود فقط به اندازه خودم بوده و من هم بی اندازه گرسنه بوده ام. به هر حال چون احساس می کنم در این گونه موارد تعارف بنده معنایی ندارد و شائبه نیز به آن وارد است، از تعارف خودداری می کنم 📚کتاب قصه های خواندنی از چهره ای ماندنی @ranggarang
✅ سیره سعادت 💢 استاد پهلوانی(ره) می‌‌فرمودند؛ «سعی کنید خودتان را معروف نکنید و شناخته نشوید؛ این که شاگرد فلان استاد تربیت هستید و با فلانی حشر و نشر داشتید. این که انسان معروف بشود به استاد اخلاق و غیره، اینها سم است». 💢 در روایتی از امام صادق(ع) هم نقل شده که می‌فرمایند: شهرت، خوب و بدش در آتش است و شهرت یافتن به عبادت، موجب بدگمانی است. (بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏69 ؛ ص297) 📚به نقل از یکی از شاگردان معظم له🌱 @ranggarang
💠 👈زمین گرد است "پیرمردی" با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد. او دستانش می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود، هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست. "پسر و عروس" از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به "تنهایی" آنجا غذا بخورد، بعد از این که یک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را در کاسه چوبی بخورد، هروقت هم خانواده او را "سرزنش" میکردند پدر بزرگ فقط "اشک" میریخت و هیچ نمیگفت. یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب "بازی" میکرد، پدر روبه او کرد و گفت: پسرم داری چی درست میکنی؟ پسر با "شیرین زبانی" گفت: دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست میکنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید...! یادمان بماند که: "زمین گرد است..." @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬دو توصیه آیت الله دستغیب "رحمه الله علیه"برای آسودگی در دنیا و آخرت 🎙آیت الله @ranggarang
8.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬سخنان گوهربار علامه حسن زاده آملی در وصف انسان و جهان هستی 🎙علامه @ranggarang
9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 اینجوری نیت کن یک چهارم عمرت در ثوابی 🎙 حجت الاسلام @ranggarang
9.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬حساب و کتاب عجیب امام حسین علیه‌السلام 🎙آیت الله @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍂ســرگذشـــت ارواح ســــــرگردان بـــــ😱ــــرزخ🍃🍂 〖سوم〗 🔴با حال غربت و وحشتِ فوق‌العاده و یأس از غیر خدا، بالا سر جنازه نشستم. کم‌کم دیدم قبر می‌لرزد و از دیوارها و سقف لَحَد خاک می‌ریزد، بخصوص از پایین پای قبر که بسیار تلاطم داشت، کأنّه جانوری می‌خواهد آنجا را بشکافد و داخل قبر شود. بالاخره آنجا شکافته شد، دیدم دو نفر با صورت‌های مُوحِش (وحشتناک) و هیکل مَهیب (ترسناک) مثل دیوهای قوی هیکل داخل قبر شدند که از دهان و دو بینی‌شان دود و شعله آتش بیرون می‌آمد و گرزهای آهنین که با آتش سرخ شده بود و برق های آتش از آنها می‌جست در دست داشتند. با صدای رعدآسا که گویی زمین و آسمان را به لرزه درآورده، از جنازه پرسیدند: «من ربّک؟؛ پروردگارت کیست؟» من از ترس و وحشت نه دل داشتم و نه زبان. در این فکر بودم که جنازه بی‌روح چگونه جواب اینها را خواهد داد، یقیناً با آن گرزها به آن خواهند زد و قبر را پر از آتش خواهند نمود و با آن وحشتِ ما لاکلام (سخت و بی گفت و گو) این آتش سوزان هم سربار خواهد شد، پس بهتر است که جواب بگویم. توجّه نمودم به سوی حقّ و چاره‌سازِ بیچارگان و کارسازِ درماندگان، در دل متوسّل شدم به علیّ بن ابی طالب‌علیه السلام؛ چون او را به خوبی می‌شناختم و دادرس درماندگان می‌دانستم و دوستش می‌داشتم و قدرت و توانایی او را در همه عوالم و منازل نافذ می‌دانستم و این یکی از نعمت‌ها و چاره‌سازی‌های خداوند بود که در چنین زمان وحشتناک و خطرناکی که آدمی هوش خود را از دست می‌دهد؛ ◁• «وَ تَرَی النّاسَ سُکاری وَما هُمْ بِسُکاری؛ و مردم را [در روز قیامت]مست می‌بینی، در حالی‌که مست نیستند. آن وسیله بزرگ (امیر المؤمنین‌علیه السلام) را به یاد آدمی می‌آورد. ⏪ادامه دارد... @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙خدایا 💛میدانم که مهربانی؛ 🌙نسبت به کسی که 💛به آستانت روی آورده 🌙و چشم امید 💛به تو بسته است.... 🌙امیدمان را ناامید نکن 🌙شبتون پر امید... @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا