🔹 فقه جمهوری اسلامی، نتیجه انزوای حدیث در مکتب فقهی مرحوم بروجردی:
- شاید برخی فقه جمهوری اسلامی را منبعث از #حدیث بدانند، ولی اینطور نیست.
شما به ادله‌ی نظریه‌ی #ولایت_فقیه رهبر انقلاب آقای خمینی هم دقت کنید، ایشان مبنایش برای اثبات «ولایت مطلقه فقیه» حدیثی نیست.
- زیرا احادیث متواتر امامان ما هر حکومت و پرچم و قیامی را قبل از #ظهور قائم علیه‌السلام طاغوت و اصل را در عصر #غیبت تقیه و درونگرایی قرار داده‌اند.
ایشان مقبوله(حدیث ضعیف قابل قبول.) عمربن‌حنظله را مطرح می‌کند، که دلالت روشنی بر #ولایت_مطلقه_فقیه ندارد، بلکه در امور قضایی ولایت را به محدثان می‌دهد، وقتی متوجه ضعف ادله‌ی روایی خود می‌شود، اصل این نظریه را از «بدیهیات عقلی» دانسته و بر #سیره_عقلا تکیه می‌کند.
و این گزاره‌ها همگی ابداع مرحوم سیدحسین بروجردی است.
🔺 - قم معاصر تحت تأثیر مکتب فقهی مرحوم #بروجردی است، که بر خلاف اسلاف خود و #شیخ_انصاری، عنایت به حدیث را با عناوین مختلف کمرنگ و ادله‌های فراوانی مانند اجماع و شهرت فتوا و سیره‌عقلا و ... را بر حدیث حاکم کرد.
- اگرچه خلاقیت ایشان در نگرش عقلی و تحلیلی به احادیث و ورود عنصر زمان و مکان در فهم حدیث مزایای آن بوده، ولی چنانکه در تولد و رشد چهل ساله‌ی جمهوری اسلامی شاهد حاکمیت این نگرش فقهی هستیم خروجی آن با تعطیلی احادیث مثل ربا و بازار مردمی آزاد و... دولت متمرکز مقتدری را برای حکومت شکل داده است که در تمام شئونات زندگی دخالت دارد.
- دعوای مرحومان #گلپایگانی و #خمینی در بحث فقه حکومت و ربای بانکی نیز به همین دیدگاه باز می‌گردد.
آقای خمینی که خود اهل حدیث هم بود به خوبی می‌دانست که با احادیثی که اقتصاد مردمی و انفال را برای #مردم آزاد گذاشته نمی‌توان حاکمیت مطلق ایجاد کرد، پس بنابر همان سیره‌عقلایی که مرحوم بروجردی بر ادله حاکم کرده بود، #حکم_حکومتی و #تشخیص_مصلحت را حاکم بر فقه دولت کرد که مرحوم گلپایگانی از مراجع هم دوره‌ی ایشان در چند نامه شدیداً آنرا رد و خلاف شرع امامیه دانست.
و سرانجام با استعفای #صافی_گلپایگانی (داماد گلپایگانی) از عضویت #مجمع_تشخیص_مصلحت_نظام اعتراض به فقه جمهوری اسلامی بالا گرفت.
- پس این تلقی که برخی اندیشه‌ورزان هم اشتباها می‌گویند، فقه جمهوری اسلامی نتیجه حدیث است اصلا اشتباه است، بلکه ادله‌هایی مانند، اجماع علمای هم فکر و مصلحتی که تشخیصش با خود حاکمان است و سیره‌عقلایی که همفکران را تشکیل می‌دهد جای حدیث نشسته.
- مثلا امامان ما فرموده‌اند اگر زمین بایری را شخص آباد کند، مالک آن می‌شود ولی اینجا نام آنرا منابع طبیعی گذاشته‌اند و حتی زمین سند دار آباءاجدادی شخص را به نام منابع طبیعی مصادر می‌کنند! و با وجود میلیون‌ها هکتار زمین دست حاکمیت ولی مردم ذلیل خانه‌دار شدن هستند و ...
- در میدان و بدنه‌ی انقلابیون هم #شریعتی با نفوذ و کنشگری بی‌نظیری که داشت، با زیر سؤال بردن مکتب حدیثی و مطرح کردن #تشیع_صفوی و هتک محدثان مجاهدی مانند #علامه_مجلسی و تخطئه‌ی تمام کتب حدیثی مانند #بحارالأنوار و #کافی و ... راه حذف کامل حدیث را هموار کردند.
- پس فقیه و روشنفکر این نظام که در دوجناح موسوم به اصلاحطلب و اصولگرا نمود دارند، با همه اختلافات در حذف حدیث و سیره معصوم متفقند.
- مثلا وقتی به ایشان گفته می‌شود که در سیره پیامبر و امیرمؤمنان و امامان علیهم‌السلام محتسبی و امثال #گشت_ارشاد نبوده از مصلحت و سیره عقلا برای دوری از برهنگی می‌گویند، یا بانکداری را بدون #ربا محال می‌دانند، و حتی احادیث عدالت‌محور #نهج_البلاغه را خبر واحد و غیر حجت برای اجرا می‌دانند و ...
🔻- پس آنچه امروز آقای #علوی_بروجردی از آن به عنوان فقه سیره‌عقلا و نداشتن علم اقتصاد و طب در اسلام می‌گوید، مبتنی بر همان مکتب فقهی جدش است که چهل سال تجربه شده، و آرزوی جدیدی نیست.
با همین مبنا بانکداری جمهوری اسلامی را به درس‌خواندگان خارج و به خصوص به انگلیس و آمریکا گسیل شدگان دادند، و طب وارداتی دشمنان را «سیره عقلا» نامیدند و بازخورد آن عقلا ورود ایدز به ایران و تحدید و قتل‌عام نسلی توسط #رفسنجانی شاگرد مکتب بروجردی در دهه هفتاد و کشتار #کرونا و عواقب پر عوارض واکسن‌های ناشناخته و ناامنی غذایی و بهداشتی و...بوده.
- اگرچه تمام سخنان و علم معصومان علیهم‌السلام در احادیث صحیح در دسترس ما نیست، ولی به قاعده «نحن نزلنا الذکر و إنا له لحافظون.» امامان ما را در حیرت غیبت رها نکرده‌اند و در میان دریای نور احادیث بهترین اسلوب و الگوها یافت می‌شود، و یقین دارم که اگر مسئولان نظام به احادیث یا فقط نامه #امیرمؤمنان علیه‌السلام به #مالک_اشتر پایبند بودند، کشوری تراز و آباد و مردمانی شاد و همدل و مرفه داشتیم و ...
@shafieikia
