#ویژه
◾️اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِكَ.
◾️اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ وَ مَنَاراً لِبِلاَدِكَ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِكَ وَ مُتَرْجِماً لِوَحْيِكَ وَ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَ حَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِيَتِهِ فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أُمَنَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ.
👉 @raveshsonnati
6.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سخن_بزرگان
💥مقام و منزلت حضرت باقرالعلوم علیه السلام
✔️ آیت الله العظمی وحیدخراسانی
▪️هرکس که به آنجا(بقیع) رفت باید بفهمد،فاخلع نعلیک إنک بالواد المقدس طوی!
👉 @raveshsonnati
#روش_تدریس
#برنامه_ریزی_برای_فرایند_تدریس
🔻تعیین هدفهای آموزشی و تهیه درس
🔻انواع طرح درس
🔹طرح درس گاه نقشهای کلی برای تمام دروس و جلسات درسی است که در یک ترم تحصیلی برگزار میشود، که آن را طرح درس ترمی یا سالانه مینامند، و گاه نقشهای است برای تدریس در یک جلسه درسی با اشاره به همه عناصر، امکانات و فعالیتهای مربوط به آن یک جلسه، که به آن طرح درس روزانه میگویند. تهيه هر دو نوع طرح از وظایف معلم است.
🔻عناصر طرح درس سالانه
🔹یک طرح درس سالانه از این عناصر تشکیل می شود:
🔸الف) عناوین دروس در طول یک ترم؛
🔸ب) هدف کلی هر درس؛
🔸ج) اشاره به محتوای کلی هریک از این اهداف؛
🔸د) حجم هر درس با اشاره به شماره صفحات آن؛
🔸ه) تاریخ برگزاری جلسه مربوط به هر درس با در نظر گرفتن تعطیلات و آزمونها.
🔺به این ترتیب، اگر در هر ترم شانزده جلسه درس و یک جلسه آزمون برگزار شود، برای تهیه طرح درس یک ترم میتوان جدولی با پنج ستون و هفده ردیف ترسیم کرد و به ترتیب از ردیف اول تا شانزدهم در هر ردیف اطلاعات کلی مربوط به یک جلسه درس را نگاشت و در ردیف هفدهم تاریخ آزمون، محتوای کلی آن و منبع یا منابع مورد نظر را درج کرد.
📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص۱۹۵، ۱۹۶.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#سخن_بزرگان
✔️ آیت الله العظمی وحید خراسانی
🔹اهل معرفت، آنها كه در عرفان خداوند از کُمّل هستند، منتهای سير را ذکر یونسیه میدانند: «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ.¹»
🔹مداومت به این ذکر در سجده، قلوب مستعدّین سير إلی اللّه را نورانی میکند؛ آنهایی این مقام را دریافتند كه شهد آن شربت را چشيدهاند، اين مقام ابتدا و اول این راه است.
🔹سيدالشهدا علیهالسلام در دعای عرفه دوازده «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ» گفته است؛ اهلش به اين نكته دقّت كنند، دعای عرفه را بخوانند، قرآن را ببينند، سورۀ یونس را مطالعه كنند.
🔹حضرت یونس علی نبینا و آله و علیه السلام در زندانِ شكم ماهی گفت: «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِين.»
🔹سيدالشهدا علیهالسلام بعد از اين جمله، يازده جملهی ديگر اضافه كرد؛ معنايش اين است كه يونس علیهالسلام در مرتبهی اول و حسين بن علی علیهماالسلام در رتبهی دوازهم است و فوق اين عدد ديگر رتبه نيست: ﴿إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا²﴾، مرحلهی دیگری تصوّر ندارد.
🔹تمام مراحل شهور معرفت، كه باطن اين آيه است، در دعای عرفه طی شده است.
🔹در حقیقت امام حسین علیهالسلام به یونس علیهالسلام میفرماید: تو چنین گفتی: «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» ولکن مراتب دیگر مانده كه من بیان میکنم:
🔸لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَالْمُسْتَغْفِرِين،
🔸لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الْمُوَحِّدِينَ،
🔸لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الْخَائِفِينَ،
🔸لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الْوَجِلِينَ،
🔸لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الرَّاغِبِينَ،
🔸لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الْمُهَلِّلِينَ،
🔸لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الْمُكَبِّرِينَ... .³
🔹هر یک از اين جملهها اقيانوسی از معارف الهی میباشد كه هزاران جبرئیل و میکائیل و اسرافیل در اين دريای بی پايان مستغرق است.
🔹چه کسی درک میکند وقتی آن حضرت میفرماید: «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الْمُوَحِّدِينَ»، چگونه دوازه مرتبهی توحيد را طی مینماید؛ از توحيد در مقام احديت، توحيد در مقام الوهيت، توحيد در مقام ربوبيت، تا به توحيد در مقام محبت رسیده و میفرماید:
🔸تَرَكْتُ الْخَلْق طُرّاً فِي هَوَاكَا
🔸وَاَيْتَمْتُ الْعِيَالَ لِكَيْ اَرَاكَا
🔸وَلَوْ قَطَّعْتَنِي فِي الْحُبِّ اِزباً
🔸لَمَاحَنَّ الْفُؤادُ اِلي سِوَاكَا.⁴
🔹تمام عرفای اولين و آخرين در «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ» اول او وا ماندهاند، تا چه رسد به مراحل بعدی که آن حضرت در بیانش طی کرده است.
📌 ۱. و ذو النّون را، آنگاه كه خشمناک برفت و پنداشت كه هرگز بر او تنگ نمیگيريم و در تاريكى ندا داد. (انبیا/۸۷)
۲. شمار ماهها در نزد خدا، در كتاب خدا از آن روز كه آسمانها و زمين را بيافريده، دوازده است. (توبه/۳۶)
۳. دعای امام حسین علیهالسلام در روز عرفه
۴. ای خدا! از همه كس، از همه چيز در راه تو گذشتم و برای ملاقات تو از همهی وابستگان چشم پوشيدم، ای خدا! اگر در راه محبت تو پاره پاره شوم، دل من به سوی غير تو تمايل نخواهد كرد. (منتهی الآمال، محدث قمی، ج۱، ص۶۹۹)
🔺کانال معظم له
👉 @raveshsonnati
#اصول_بهداشت_روانی_و_تقویت_حافظه
#۶
↪️🔻بخش اول: اصول بهداشت روانی
↪️ 🔻فصل دوم : سلامت روح و روان
🔻نوشتار دوم: روشهای درست فكركردن
↪️🔸۹. بايد باور داشته باشد كه مهمترين عامل حل مشكل خداوندِ مهربانتر از مادر است؛ لذا با توسل به چهارده معصوم علیهم السلام از خداوند متعال ياری جويد؛ «ألَيْسَ اللهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ» «الزمر: ۳۶» یعنی: آيا خداوند به تنهائی بندهاش را كفايت نمیكند.
🔸۱۰ در دنیا در جستوجوی راحتی مطلق نباشد؛ در روایت است : «الرَّاحَةُ لَمْ تُخْلَقْ فِي الدُّنْيَا وَ لَا لِأَهْلِ الدُّنْيَا إِنَّمَا خُلِقَتِ الرَّاحَةُ فِي الْجَنَّةِ وَ لِأَهْلِ الْجَنَّة» انسان بايد بداند كه اين دنيا مقدمه ابديت است و پر از بلا و مصيبت بوده و به راحتی مطلق در آن نمیتوان رسيد؛ لذا بر اساس اين جهانبينی نبايد به دنبال راحتی مطلق بود و زندگی كردن در مشكلات را نوعی لذّت دانست و يقين نمود که در نعمتهای بيكران الهی غوطهور است و همواره در جاذبه كمال و جمال مطلق قرار دارد و همواره در فكر هدف اصلی و رسيدن به كمال ملكوتی باشد كه لازمه آن دورانديشی و آيندهنگری است.
🔸۱۱. داشتن نظم عينی و خارجی؛ تلاش كند که علاوه بر نظم روانی كه موضوع آن بيان شد، نظم عينی و خارجی را نيز در زندگی داشته باشد و طبق فرمايش امام کاظم علیه السلام ساعات خود را به چهار بخش تقسيم كند:
1⃣ بخشی برای عبادت و مناجات با خدا؛
2⃣ بخشی برای كار و كسب روزی حلال؛
3⃣ بخشی برای ارتباط با برادران و افراد سالم جامعه که عیبها را از روی اخلاص گوشزد میکنند؛
4⃣ و بخشی برای استفاده از لذّتهای حلال (تفريحات سالم)؛ به هوش باشد كه عمر آدمی سرمايه جاودانگی اوست و با اتلاف وقت و تنبلی، آن را به هدر ندهد و هميشه پركار و فعّال باشد؛
🔸۱۲. داشتن محاسبه در زندگی؛ با محاسبه زندگی كند، يعنی در آخر هر شب از خود حساب بكشد و مشغول اصلاح خويش باشد. بهترين راه برای اين امر، نوشتن نقاط ضعف و عيبهای خود میباشد كه بايد برای برطرف كردن آن بكوشد و ضمناً نقاط مثبت خود را شناسايی كرده و تقويت نمايد كه نتيجه آن زندگی بدون گناه خواهد بود؛ حضرت امام كاظم علیه السلام میفرمايد: «لَيْسَ مِنَّا مَن لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فی كُلّ يَوْمٍ» از ما نيست كسی كه هر روز اهل محاسبه نباشد؛
🔸بسی كتاب خواندی كتاب نفس بخوان
🔸ز كردههای تو جان را كتاب در پيش است
🔸مرا به هيچ كتابی مكن حواله دگر
🔸كه من حقيقت خود را كتاب میبينم
🔸۱۳. تلاش در جهت داشتن روحی آرام؛ تلاش كند كه روحی آرام داشته باشد كه آن نيز در سايه ياد خدا و ارتباط با او ميسر میشود؛ از اين رو، بايد تلاش نمايد که به هيچ وجه با غيظ و خشم و عصبانيت و اضطراب زندگي نكند و با چشم هم چشمی خود را افسرده نسازد و از هيچ كس و هيچ تهديد و انتقادی نهراسد و باور داشته باشد كه همه چيز دست خداست و اگر احياناً عصبانی شود برای رفع عصبانيت میتواند اقدامات زير را انجام دهد:
1⃣ ياد خداوند توجه حضور هميشگی او در زندگی؛
2⃣ نماز خواندن؛
3⃣ تغيير مكان و تغيير حالت دادن؛
4⃣ نفس عميق كشيدن؛
5⃣ شنا يا حمام رفتن؛
6⃣ ورزش كردن؛
7⃣ ارتباط با يک دوست صبور، حليم و خونسرد تا كمک حال او در رفع عصبانيت باشد و بهتر اين است كه از زمينههای غضب و عصبانيت دوری كند.
🔸۱۴. پايداری در مقابل محرکهای اجتماعی؛ تحت تأثير محركهای اجتماعی واقع نشود و در اثر رفتار و گفتار نابهنجار، اعتراض و بیمهری، تمسخر و تحقير ديگران، زندگی عقلانی و شرعی، خود را تغيير ندهد، بلكه كاملاً بیخيال و خونسرد بوده ذهن و قلب ملكوتی خود را مشغول قيل و قال ديگران نسازد. چنانکه خداوند متعال میفرمايد: «وَ لَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لَا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِّـمَّا يَمْكُرُونَ «النمل، ۷۰» یعنی: ای پيامبر بر آنان محزون مباش و از مكر آنها در تنگنا قرار نگير.
🔸۱۵. نظم منطقی در فكر كردن و پرهيز از تخيلات انفعالی؛ از علائم تخيل میتوان به منتقل شدن از موضوعی به موضوع ديگر بدون نتيجهگيری در موضوع نخست يا در موضوعی از شاخهای به شاخه ديگر رفتن اشاره كرد كه نتيجه آن روان گسستگي و روان پريشی است كه نهايتاً در مراحل حادّتر منجر به امراض روانی میگردد؛ لذا بايد باور داشت كه اين خيالات، اوهام و افكار پريشان و القائات شيطانی، فكر را مختل و وجود را از وحدت به كثرت، از نور به ظلمت، از عمل به آرزوهاي غير منطقی و از انبساط و شادی به غم و غصه سوق میدهد، البته در عين حال از خيالات نيز نبايد ترسيد، چرا كه خيالات همانند تار عنكبوتند و با كمی صبر و تحمل و مقاومت از بين میروند؛ مناسب است به خاطر اهمیت فوق العاده خیال و تأثیر آن در همه امور از جمله تحصیل، مطالبی در این راستا بیان شود:🔻
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#ویژه
💥اطلاع رسانی
🔹به مناسبت نزدیک شدن عید الله الاکبر، عید ولایت و امامت، عید غدیرخم، تجزیه و ترکیب ادبی آیه ۵۵ از سوره مائده
✔️نوشته استاد معظم حجة الاسلام و المسلمین فتوحی
🔹روزانه با هشتگ #بلاغت_کاربردی در کانال منتشر میشود.
🔹پیش از این نیز تجزیه و ترکیب بخشی از آیه سوم سوره مائده (آیه اکمال) در کانال با هشتگ #بلاغت_تطبیقی منتشر شده بود و علاقمندان میتوانند از آن نوشته نیز استفاده کنند.
👉 @raveshsonnati
#بلاغت_کاربردی
#۱۴
💥بسم الله الرحمن الرحیم🔅إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله
🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی آیه ۵۵ سوره مائده پرداخته شده است.
1⃣ شأن نزول و تبیین اجمالی معنای آیه:
🔹بر پایه روایات بیشماری از اهل سنت و شیعه، این آیه شریف دربارهی حضرت أمير المومنين علی بن ابی طالب(علیه السلام) نازل شده است.
🔹«إنّما» از ادوات قصر است و افادهی حصر میكند.
🔹«ولی» در زبان عربی در چندین معنا استعمال شده است كه يكی از آنها: «ولی أمر» است، ولی امر یعنی کسی که بر مردم ولايت دارد، متولّی، پیشوای آنها و مستحقّ تصرّف در امور آنهاست، و تدبير امور آنها به دست اوست و پيشوای آنهاست، و بايد مردم از او پيروي و تبعيّت كنند، در اين آيهی شريفه هم به قرينهی رواياتي كه در شأن نزول آن وارد شده است،«ولی» به همين معنی است.
🔹و مراد از موصول «الذين ...» همانگونه که گفته شد بر طبق روایات، حضرت امير المومنين(علیه السلام) است.🔻
🔺بنابراین معنای اجمالی آیه چنین است که: ولّي شما فقط سه تا است:
🔸۱. خداوند
🔸۲. رسول خدا (صلی الله علیه و آله)
🔸۳. امیر المومنین (علیه السلام)
2⃣ ترکیب نحوی:
🔹«إِنَّمَا»: مرکب از «إن» و «ما» کافه است، و یکی از ادوات قصر و حصر است.
🔹«وَلِی» مبتدا و مضاف، «كُمُ»: مضاف إليه.
🔹«اللَّهُ»: خبر
🔹«واو»: عاطفه
🔹«رَسُولُ» بر «اللَّه» عطف شده است، و مضاف، «هاء»: مضاف إليه.
🔹«واو»: عاطفه
🔹«الَّذِينَ»: بنابر یکی از دو قول بر «رَسُولُهُ» عطف شده است. 🔸(در عطف به واو اگر معطوف متعدد باشد، مانند جائني زيدٌ و عمروٌ و بكر و خالدٌ، اختلاف است در اينكه آيا همه معطوف ها عطف اند بر معطوف عليه أوّل، و يا اينكه هر معطوفی عطف است بر ما قبل خود.)
🔹جملهی «آمَنُوا» متشکل از فعل و فاعل و صله موصول«الذین» است، و محلی از اعراب ندارد.
🔹«الَّذِينَ» دوم: بدل است از «الَّذِينَ» اول.
🔹جملهی «يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ» متشکل از فعل و فاعل ومفعول، صله موصول است و محلّی از اعراب ندارد.
🔹«واو»: عاطفه، و جملهی «يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ» (فعل و فاعل و مفعول) عطف است بر جملهی «يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ» و محلّي از اعراب ندارد.
🔹«واو»: حاليّه
🔹«هُمْ»: مبتدا
🔹«رَاكِعونَ»: خبر و جمله در محل نصب است، به عنوان حال از فاعل «يُؤْتُونَ».
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#بلاغت_کاربردی
#۱۵
💥بسم الله الرحمن الرحیم🔅إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله
🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی آیه ۵۵ سوره مائده پرداخته شده است.
↪️ 2⃣ نکات و اشارات بلاغی:
❓سوال ۱: در ادبیات عرب درباره «إنّما» اختلاف است که آیا افاده حصر میکند یا خیر؟
🔹جواب: جمهور قائلند كه «إنّما» ازادوات قصر است و إفادهی حصر میكند، ولی در مقابل گروهی اندک هم منكر اين معنی شدهاند: از جمله ابوحيّان، بعضیها اين قول را به فخر رازی هم نسبت دادهاند، ولی اين نسبت جای تأمّل است، چون ايشان در کتاب بلاغی «نهاية الايجاز في دراية الإعجاز»(«الباب الخامس»، از ص ۳۵۲ تا ص ۳۷۴ ، چاپ دار العلم للملايين») تصريح كرده كه «إنّما» افادهی تخصيص میكند، و همچنين در موارد عديدهای از تفسيرش ـ كه بعضي از آنها قبل از اين آيه، و بعض ديگر بعد از اين آيه است ـ تصريح كرده به اينكه «إنّما» مفيد حصر است در جزء پنجم از تفسيرش ص ۵ دربارة (إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ) دارد كه: «(المسألة الثانية) دلّت الآية علی أنّ الشّيطان لايأمر إلّا بالقبائح، لأنه تعالی ذكره بكلمة (إنّما) و هي للحصر.»
و همچنين در جزء دوازدهم ص ۱۷۹ دربارة (قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ) دارد كه: «و ثانيها: قوله (قل إنّما هو إله واحدٌ) و كلمة «إنّما» تفيد الحصر»: پس ايشان قبول دارد كه «إنّما» ادات قصر است، و افاده حصر و تخصيص میكند، ولی در آية شريفة: (إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ) گفته كه: «و لا نسلّم أنّ كلمة «إنّما» للحصر.
ولی اين به این معنی نیست كه «إنّما» ادات قصر نيست، و هيچ جا افاده حصر نمیكند، بلكه از آن جایی كه تعبير قصری گاهی برخلاف اصل برای غرض ديگری هم به كار برده میشود. مانند قول شاعر:
🔸و ما المرء إلّا كالهلال وضوئه
🔸يوافی تمام الشّهر ثمّ يغيب
🔹كه در اين بيت «نفی و استثناء» كه بالاتفاق تعبير قصری است. براي تمكين و تقرير معني درذهن سامع به كاربرده شده، نه براي افاده حصر.
🔹و همچنين در قول شاعر ديگر:
🔸و ما المرء إلّا الأصغران لسانه
🔸و معقوله و الجسم خلق مصوّر
🔹كه تعبير قصری برای مبالغة بكار برده شد، نه برای قصر واقعی.
🔹فخر رازی هم در اين آيهی شريفه میخواهد بگويد كه «إنّما» در اين آيه برای حصر نيست، نه اينكه «إنّما» ادات قصر نيست و در هيچ مورد افادهی حصر نمیكند. و علّت اين إدّعاء هم اين است كه اگر قبول كند در اين آيه «إنّما» برای قصر است، بايد ملتزم شود به خلافت بلافصل حضرت أمير المومنين(علیه السلام) و آن هم با مذهبش نمیسازد. لذا آيه را توجيه میكند، تا اينكه با مذهبش منافاتی نداشته باشد. «فتأمّل»
🔻پس اجمالاً در «إنّما» دو قول است:
🔸۱. إفادهی حصر نمیكند؛ ( قول غير مشهور )
🔸۲. افاده حصر میكند؛ ( قول جمهور)
🔹و حقّ هم با قول جمهور است، و دليل آن هم در كتب بلاغی آمده است. بنابراين در آيهی شريفه «وليّكم» مقصور است، و «الله» و «رسوله» و «الذين ...» مقصور عليهاند. چون در «إنّما» مقصور عليه آن چيزی است كه در آخر آن جملهای قرار میگيرد كه مدخول «إنّما» است، پس در نتيجه ولايت امري منحصر شد در سه كس: ۱. خداوند ۲. رسول خدا(ص) ۳. علی بن ابي طالب (علیه السلام).
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#سخن_بزرگان
✔️ آیت الله العظمی مظاهری در مراسم افتتاح سال تحصیلی جدید حوزه علمیه اصفهان
💥 ارزندهترین و بهترین کارها تحصیل علم دینی است.
💥 تقاضا دارم بر تسلط بر ادبیات عربی طلاب جدید پافشاری کنید.
💥 درس بدون مباحثه چون مال بی تجارت و بدون سود است
💥 طلاب باید در مقابل شبهات قوی، آرام و با تسلط پاسخگو باشند.
🔻ما طلبهها باید سه مرحله را طی کنیم و اگر این مراحل تام نباشد کار ما ناقص است:
1⃣ مرحله اول ادبیات است که باید در سالهای ابتدای طلبگی به جایی برسیم که عبارات عربی را بی غلط بخوانیم.
🔹تسلط بر ادبیات عرب کار لازمی برای طلاب است؛ چرا که فقه ما منطبق بر ادبیات عربی است واین تسلط بر عربی برای یک طلبه هرچه بیشتر بهتر بوده.
🔹متاسفانه تسلط بر ادبیات عربی در سالهای اخیر افت کرده است و حوزه علمیه اصفهان که در گذشته در ادبیات عرب سرآمد بوده، باید جبران این خسارت را بکند؛ من از معاون آموزشی حوزه علمیه اصفهان تقاضا دارم روی آموزش تسلط طلبهها بر ادبیات عرب پافشاری داشته باشند.
2⃣ مرحله دوم که لازم طلاب به آن توجه داشته باشند، مرحله سطح یعنی روخوانی است؛ کار ما متوقف بر فقه واصول است و باید چند سالی روخوانی این فقه واصول را داشته باشیم و این امر از تسلط بر ادبیات عرب مشکلتر است و وقتی میخواهیم وارد مرحله سوم بشویم باید آشنا به فقه امام صادق(علیه السلام) باشیم.
🔹هیچگاه نگوییم این کار مشکل است، نقل میشود که شهید اول که محکوم به اعدام بوده، در زندان اصل لمعه را نگاشته است، همچنین شهید دوم که در مضیقه شدید بود در آن حالت شرح لمعه را نگاشته است که یک دوره فقه عالی است و مرحوم شیخ انصاری در حالی که چشمهایش بیماری تراخوم داشت بدون کمک، توانستند رسائل و مکاسب را بنویسند، این رسائل و مکاسب دو کتاب گرانقدر هستند.
3⃣ مرحله سومی که طلاب باید بگذارند، درس خارج فقه و اصول است که کار بسیار مشکلی است، چرا که
🔸اولاً استاد باید تخصصی در فقه و اصول داشته باشد؛
🔸و ثانیا طلبه درس خارج باید پیش مطالعه داشته باشد.
🔹در درس خارج:
🔸طلبه باید حرف بزند، چرا که حرف خوب باعث رونق درس خارج میشود،
🔸دوم اینکه طلبه باید درس خارج حوزه را ضبط در حافظه کند،
🔸سوم اینکه طلبه مطالعه دقیقی بر روی درس استاد داشته باشد
🔸و چهارم اینکه مستمرا مباحثه کند، درس بدون مباحثه چون مال بی تجارت و بدون سود است؛ بدانید جزوه نوشتن کار بسیار مهمی است که اتفاقا افت پیدا کرده است.
🔹نباید به اصل کار اکتفا کنید، در ضمن این برنامه درسی که اشاره شد:
🔸نخست باید با قرآن سروکار داشته باشید و تدبر در قرآن کنید. با آنکه چند صد تفسیر قرآن نوشته شده است، ولی قرآن هنوز بکر است،
🔸دوم اینکه در زمینه اعتقادات و خاصه در عرصه امامت فعالیت جدی کنید.
🔹طلاب باید در مقابل دشمن و شبههها قوی باشند وآرام و با تسلط به شبهات پاسخ دهند، همچنین بر احکام و رساله مراجع تقلید تسلط داشته باشند و جواب مسائل را خوب بدهند.
🔹باید بدانیم همه ما صفات رذیله داریم که این صفات رذیله انسان را به بی راهه میکشاند، پس طلاب باید در چهارمین گام برروی اخلاق کار کنند.
🔹تسلط بر احکام، اعتقادات، اخلاق و قرآن کریم کارجنبی است که لازم است طلاب در کنار کار اصلی خود که خوب درس خواندن است، انجام دهند.
🔹اگر می خواهید کلامتان موثر و عمرتان مفید باشد، فقط و فقط تقوا داشته باشید. تقوا و پرهیز از گناه برای همه خوب است برای طلبه بیشتر خوب است.
🔺 خبرگزاری حوزه
👉 @raveshsonnati
#روش_تدریس
#برنامه_ریزی_برای_فرایند_تدریس
↪️🔻تعیین هدفهای آموزشی و تهیه درس
↪️🔻انواع طرح درس
↪️🔻طرح درس روزانه
↪️🔻اجزای طرح درس روزانه
🔹در طرح درس روزانه، که برای یک جلسه درسی نوشته میشود، باید نکات زیر را به ترتیب مشخص کرد:
🔸۱. عنوان درس و نشانی آن: یعنی جایگاه این درس نسبت به درسهای پیشین، به گونهای که رابطه موضوعی آن با درسهای گذشته مشخص شود. برای مثال روانشناسی عمومی> روانشناسی شخصیت> عوامل مؤثر> محیط؛
🔸۲. تعيين هدفهای درس: نخستین و شاید مهمترین جزء طرح درس، تعیین انواع هدفهای آموزشی است که در واقع همان یادگیریهایی است که در یک جلسه باید تحقق یابد. در ابتدا نیز هدف کلی درس، که جهتگیری اصلی و روح درس را نشان میدهد، باید تعیین شود. محوریترین جملهای که نشان دهنده خلاصه درس است، در اینجا باید نوشته شود؛
🔸٣. سپس فهرست ریز و شفاف هدفهای جزئی، در سه جنبه شناختی، عاطفی و روانی - حرکتی تعیین میشود. برای هرچه کاملتر شدن یادگیری هدفهای درس، باید تا آنجا که شرایط کلاس اجازه میدهد. این اهداف در سطوح بالاتر شناختی، عاطفی و روانی - حرکتی تعیين شود. البته ممکن است برخی از دروس، فاقد هدفهای روانی - حرکتی باشند؛
🔸۴. تعیین آمادگیهای لازم برای ورود به کلاس و این درس خاص: این آمادگیهای پیشین را حداقلهای ورودی یا رفتارهای ورودی مینامند و منظور از آنها پیش نیازهای لازم، اعم از شناختی، عاطفی، و روانی - حرکتی، برای یادگیری این درس است؛
🔸۵. تعيين شیوه احراز این آمادگیها: در اینجا باید چگونگی آزمودن این آمادگیها مشخص شود تا معلم بتواند میزان آمادگی شاگردان را تشخیص دهد. این ارزشیابی را که پیش از آغاز درس جدید انجام میشود، ارزشیابی تشخیصی مینامند؛
🔸۶. تعیین روش تدریس و مراحل تفصیلی اجرای آن: در این بخش باید مشخص شود که درس با چه روشی قرار است تدریس شود و اجرای این روش را با چه سؤال، یا بیان چه نکتهای باید آغاز کرد، چه فنونی باید به کار رود و چه مراحلی باید طی شود، همچنین فعالیتهایی که خود معلم و فعالیتهایی که شاگردان باید انجام دهند. این قسمت از طرح درس غالبا بیشترین حجم را اشغال میکند و شاید نیاز به تأمل بیشتری نیز داشته باشد؛
🔸۷. تعيين مدت زمان لازم برای هر هدف جزئی: این کار معلم را در مدیریت زمان و تسلط بر اجرای درست تدریس کمک می کند؛
🔸۸. مشخص کردن فضا، ابزارها و رسانههای لازم برای تدریس هر هدف: این کار مستلزم آشنایی کافی معلم با تکنولوژی آموزشی و کاربرد هریک از ابزارها در جای مناسب خود است؛
🔸۹. تعيين جملاتی که باید روی تخته نوشته، یا روی پرده نمایش داده شود و نکاتی که معلم باید بر آنها تأكید کند؛
🔸۱۰. مشخص کردن شیوه کسب اطمینان از اینکه دانش آموزان در حال یادگیری هستند و تغییرات لازم در آنها در حال تکوین است (تعیین چگونگی ارزشیابی میانی یا تکوینی)؛
🔸۱۱. تعيين امتحان مناسب برای این درس که در پایان باید گرفته شود تا میزان یادگیری به دست آید؛ (تعیین شیوه ارزشیابی پایانی)
🔸۱۲. مشخص کردن تمرینها و فعالیتهایی که شاگردان پس از درس باید انجام دهند؛
🔸۱۳. تعيين منابعی که برای کسب اطلاعات بیشتر باید به آنان معرفی شود.
📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص۱۹۶- ۱۹۸.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati