هدایت شده از SM Mousavi
لمحات درس شانزدهم.mp3
5.29M
#سخن_معصوم
#شرح_کلمات_قصار
✔️قال اميرالمؤمنين علیه السلام:
💥الْبَخِيلُ أَبَداً ذَلِيل وَ الْحَسُودُ أَبَداً عَلِيلٌ
1⃣ ترجمه
🔹شخص بخيل همواره خوار است، و شخص حسود هميشه بيمار است.
2⃣ اعراب
🔹البخيل: صفت مشبهه است و او در مقابل جواد است.
🔹ابدا: منصوب به ظرفيت است يعنى هميشه.
🔹ذليل: نيز صفت مشبهه است مشتق از ذلّ، به معناى خوارى و حكيم ناصر گويد:
🔸با سبكسار كس مكن صحبت
🔸تا نباشى حقير و خوار و ذليل
🔹الحسود: بر وزن صبور فعول به معناى فاعل و شرح آن پيش از اين گذشت.
🔹عليل: نيز صفت است يعنى بيمار.
3⃣ معنى
🔹مراد آن است كه شخص بخيل همواره خويش را خوار دارد؛ زيرا زندگى او چون مستمندان و بیبضاعتان میگذرد و خويش را در تنگنائى زندگى و تنگدستى وا میدارد، و در ملبس و مأكل بر خود تنگ میگيرد، از اين رو امير علیه السلام گفته: «عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ وَ يَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِي إِيَّاهُ طَلَبَ فَيَعِيشُ فِي الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ وَ يُحَاسَبُ فِي الْآخِرَةِ حِسَابَ الْأَغْنِيَاء» و بخيل را خليل نيست به خلاف جواد، كه اخوان فراوان دارد شاعر گفته:
🔸ارى النّاس اخوان الجواد و لا ارى
🔸بخيلا له فی العالمين خليل
🔸و انى رأيت البخل يرزى باهله
🔸فاكرمت نفسى ان يقال بخيل
🔹و حكيم ناصر در اين باب گويد:
🔸جوانمردى سعادت را دليلست
🔸ز هر كس اين صفت نايد بخيلست
🔸سخى طبع ايمنست از دوزخ و نار
🔸بخيل اندر سقر گردد گرفتار
🔹و شخص حسود همواره به جهت حسدورزى خود را در رنج دارد و رنجور و بيمار درونى است، و افسرده دل و پژمرده خاطر است و هميشه غمناک و اندوهناک است، و حسرت و اسف دارد و تاسف و تلهف از او پديدار است، و اين بخل و حسد اول در مرد بد و در زن نيكو است، و دوم در مرد و زن هر دو نكوهيده است و امير علیه السلام فرموده: «خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا وَ إِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا وَ إِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يَعْرِضُ لَهَا.»
🔹استاد خاورى گفته:
🔸آن قوم كه فطرتا حسودند و بخيل
🔸در محنت و رنج بینظيرند و عديل
🔸آن كس كه بود حسود زار است و عليل
🔸و آنكس كه بود بخيل خوار است و ذليل
📚 شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمومنین علیه السلام، ص۷۳.
👉 @raveshsonnati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپکوتاه| ۸شوال، فاجعهی تخریب حرم مطهر ائمهی #بقیع علیهمالسلام
◾️ بیان آیتاللهالعظمیوحیدخراسانی
◽️ #کلیپ #هشتم_شوال #کلام_فقیه
🔘 @Fatemyeh_ValiAsr
#روش_تدریس
#یادگیری
#مفهوم_و_حیطههای_یادگیری
↪️🔻حیطه عاطفی
3⃣ ارزش گذاری
🔹این طبقه از تغییرات عاطفی در صورتی محقق میشود که یادگیرنده ارزشمند بودن امری را درک کرده بدان معتقد شود. در این صورت میگویند نگرش او نسبت به آن امر تغیر کرده و مثبت شده است. این طبقه، چون شامل اعتقاد درونی به ارزش یک موضوع است، نسبت به سطح خرسندی در پاسخ، عمیقتر است. ارزش گذاری مبتنی بر درونی کردن یک یا چند ارزش است؛ یعنی یادگیرنده در این طبقه به ارزش یک موضوع پی میبرد آن را می پذیرد و به آن پایبند میشود.
🔻این طبقه از تغییرات دارای سه درجه یا سطح است:
🔸پذیرش یک ارزش: در این درجه یادگیرنده ارزشمندی یک شخص با پدیده یا رفتار را تشخیص میدهد؛ برای مثال با دیدن پیامدهای بی نظمی و تخلفات رانندگی در شهر، ارزش نظم و قانونمندی در رانندگی را درک میکند، و یا با شناختن فواید عملی درس عربی یا هندسه، به ارزش این دروس معتقد میشود؛
🔸ترجیح دادن یک ارزش: یادگیرنده در این سطح نه تنها ارزش یک امر را درک میکند و میپذیرد، بلکه در درون خود نسبت به آن احساس وابستگی میکند، درصدد جست و جو و پیگیری آن بر میآید و در برابر مخالفان این ارزش، از دفاع میکند؛ مانند کسی که در مقابل مخالفان هستهای شدن ایران از حق ملت دفاع میکند یا کسی که از شنیدن خبر مسلمان شدن یک غیر مسلمان، از دل و جان خوشحال شده، این خوشحالی را ابراز میکند؛
🔸تعهد یا سرسپردگی: کسی که به این درجه از ارزش گذاری رسیده، میکوشد دیگران را با خود هم عقیده کند و برای پیاده کردن ارزش مورد نظر خود دست به فعالیت زده، اقدامات عملی انجام میدهد؛ مانند کسی که برای حفظ امنیت شهر یا جلوگیری از تخلفات رانندگی در شهر، گروه مردمی دفاع از قانون تشکیل میدهد، یا کسی که با پی بردن به ارزش ادبیات در غنای فرهنگی و متعهد شدن به آن، برای ترویج آن، عضو انجمن شعر و ادبیات میشود و فعالانه در آن شرکت میکند. تعهد و سرسپردگی را «ایمان» هم می نامند.
↩️ ادامه دارد.
📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۶۶-۶۷.
👉 @raveshsonnati
هدایت شده از SM Mousavi
لمحات حل تمرین 15 16.mp3
5.27M
#لمحات_من_البلاغة حل تمرین درس ۱۵ و ۱۶
👉 @raveshsonnati
#آشنایی_با_مهارت_های_عمومی_پژوهش
#فصل_اول_کلیات_پژوهش
#تعریف_پژوهش
↪️ 🔹 پژوهش مجموعهای از فعالیتهای گام به گام، عالمانه، روشمند و هدفدار در جهت پاسخ به مجهول در گستره یک علم است.
🔹تعریف مذکور تنها سازنده تصور اجمالی پژوهش است و نمیتوان آن را به عنوان بیانگر تمامی قیود و شرایط پژوهش قلمداد کرد.
🔹عنصر گام به گام بودن نشانگر آن است که در این فعالیت باید اقدامات با ترتیب و تدریج پیگیری شود. در هم شکستن ترتیب سبب ایجاد سردرگمی و اتلاف وقت فراوان میگردد. از سوی دیگر باید دانست که نتیجهگیری در این مسیر به دلیل تدریجی بودن آن خیلی کند و آرام است. پژوهشگر هیچ گاه نباید انتظار داشته باشد به میزان تلاشهایش موفقیت ملموس کسب کند. عجله در به دست آوردن نتیجه در زمان نتیجه گیری و کیفیت نتیجه گیری اثر عکس خواهد داشت. کوتاه سخن آن که عبور از هر مرحله ای در گرو به پایان کامل آن مرحله است.
🔹پژوهش روندی مانند تفکر و جریان اندیشه دارد. به دیگر بیان تجلّی تفکر در عالم پیرامون پژوهش نام دارد. در جریان تفکر به عنوان یک تجارت در مسیر افزایش معلومات، سرمایه انسان معلومات اوست. طبیعی است که اندیشیدن هنگامی مقدور و میسّر خواهد بود که مبادی علمی در ذهن وجود اشته باشد.
🔹پژوهش یکی از مراحل زندگی علمی یک فراگیر دانش است. کسی که در طول حیات علمی خود در شاخه ای از علوم معلوماتی کسب کرده باشد، پس از گذراندن برخی دورهها شایستگی آن را مییابد که در رابطه با مسائل آن علم به پژوهش بپردازد. البته این به معنای پایان یادگیری او نیست بلکه به این معناست که حیات علمی او شکل جدیدی پیدا میکند. از این رو پژوهش شایسته است عالمانه باشد به این معنی که عالم به آن علم در حدّ مطلوب باشد. البته در مورد میزان قدرت علمی نباید از حدّ اعتدال خارج شد.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#فوائد_صرفی
🔹معانی باب افعال
🔸فصل اول: معانی صحیح
↪️ 5⃣ دخول
🔻تذکر دو مطلب:
1⃣ برخی از دخول مکانی به وصول به مکان (رسیدن به آن) 🔸(البته از برخی به دست میآید که وصول به مکان غیر از دخول است؛ زیرا آن دو را مستقل از هم ذکر کردهاند گرچه در تفسیر برخی کلمات دارای معنای وصول به دَخَلَ فی تعبیر کردهاند.) و برخی دیگر به قصد المکان تعبیر کردهاند در مورد برخی الفاظی که از قسم دخول مکانی به حساب آمد نیز تعبیرات متعددی شده است مثل نزول به مکان یا صیرورت در آن یا وقوع در آن یا بلوغ و رسیدن به آن یا اتیان و آمدن به آن و یا رفتن به آن. 🔸(نزول به مکان مثل اسهب و اقوی به معنای داخل شد در زمین دوردست و مستوی و در زمین بي آب و علف، رفتن به آن مثل اشام یعنی به شام رفت و آمدن به آن مثل اَتْهم و اَجحز و اَغرب و اغار و اَمْنی و اَنْجی و اَنْهی و اَساف و اَبْصر و... .)
🔹معلوم است که بین این مفاهیم فرق است برخی از این مفاهیم مثل صیرورت در مکان یا وقوع در آن با کمی تسامح همان مفاد دخول را دارند ولی برخی دیگر مثل رسیدن و رفتن و آمدن و قصد کردن و ... مغایر با مفهوم دخول هستند و هر یک در مقام خاصی بیان میشود.
به هر حال یا باید الفاظی را که این مفاهیم مغایر با مفهوم دخول در تغییر آنها ذکر شده است را داخل در قسم دوم (دخول مکانی) ندانیم یا عنوان دخول مکانی را به عنوانی عام تغییر دهیم تا شامل همه این الفاظ شود.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#دانستنیهای_لغوی
💥معنای عبارت «له کتاب یقرب من مقدار کذا بیتا»
🔹كثيرا ما يأتى المورخون بالبيت فى تاليفاتهم، فى تعريف كتب الرجال العلمية بأن له كتابا يقرب من مقدار كذا بيتا، فاعلم ان البيت هو ما اشتمل على خمسین حرفا و هو ما يساوى سطرا.
🔸يعنى اينكه در كتب رجالى و در تذكرها میگويند فلانى كتابى و يا رسالهاى دارد كه به حسب بيت فلان مقدار است، مراد از بيت در اصطلاح آنان پنجاه حرف است كه مساوى يك سطر است نه بيت به معنى شعر.
📚 هزار و يک نكته، ص: ۲۳۶، ۲۳۷.
👉 @raveshsonnati
#درسنامه_روش_سنتی
#علوم_عقلی
↪️🔻پیشگفتار
🔹علوم عقلی شامل علوم مختلفی است ولی در میان آنها سه علم منطق، فلسفه و کلام از اهمّیت بیشتری در حوزه برخوردارند. از این رو، نخست به این علوم پرداخته و سپس در ادامه، اشارهای گذرا به برخی علوم عقلی دیگر خواهیم داشت.
1⃣ علم منطق
🔻مقطع آشنایی «مقدماتی»
🔹از مناسبترین کتابهای این مقطع، سه کتاب الصغری و الوسطی و الکبری فی المنطق نوشتۀ میر شریف جرجانی است.
🔹شروح و حواشی الکبری :
🔸شرح عصام الدین اسفراینی
🔸بهجة الطّالبین نوشتۀ محمّد بن محمود حسینی یزدی
🔸حاشیه هروی
🔸حاشیه مرحوم مدرّس افغانی.(چاپ شده در ضمن جامع المقدمات)
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#ویژه
#سخن_بزرگان
⚡️ سالگرد ارتحال آیت الله بروجردی
✔️ آیت الله شبیری زنجانی
🔹آقای بروجردی از همان دوران طلبگی از جهت تقوایی از افراد انگشت شمار و شخصیتی مورد قبول و خیلی مورد توجه مرحوم آخوند بود این مسلم است و از نامه مرحوم آخوند به پدر آقای بروجردی پیداست، چون با یک سوز خاص نوشته است. ج ۱ ص ۵۷۹
🔸از بعضی افراد شنیدم آقای بروجردی زمانی که در بروجرد بودند ماههای رجب و شعبان را نیز یعنی سه ماه متوالی روزه میگرفت. ایشان در قم در همان سال وفات تا آخر ماه رمضان روزه گرفت. ج۱ ص ۵۸۹.
🔷 آقای بروجردی مورد قبول علمای مختلف بود.
🔹کسانی که اهل سیر و سلوک معنوی بودند، ایشان را قبول داشتند.
🔸مرحوم آسید جمال گلپایگانی به ایشان خیلی معتقد بود. در نجف من از آسید جمال شنیدم که گفت ایشان بر همه ما مقدم است. ج۲ ص۵۷۲.
🔸آقای بهجت از آسید محمود حلبی نقل میکرد که ایشان خطاب به آقای خویی میگفت: «آقای آشیخ حسنعلی (نخودکی) با آن مقامی که داشت مرید یکی از شماها بود.» آقای بهجت گفت مقصودش آقای بروجردی بود و گویا از او تقلید هم میکرد. ج۱ ص ۵۸۵ و ج ۱ ص۵۷۹.
🔹از نظر علمی هم مورد قبول بود.
🔸آقای آسید مصطفی خوانساری هم از آسید جمال نقل کرد که آسید جمال میگفت اگر قرار بود تقلید کنم از آقای بروجردی تقلید میکردم با اینکه آسید جمال خودش اهل سلوک و این رشتهها بود و شاگرد آسید احمد کربلایی بود آقای بروجردی را کاملا قبول داشت. ج۱ ص ۵۸۵
🔸آقای آشیخ محمدحسین کاشف الغطا کسی را قبول نداشت کسی نقل میکرد آقای آسید صادق روحانی به آشیخ محمد حسین کاشف الغطا نامه نوشت که غیر از خودتان چه کسی را اعلم میدانید ایشان گفته بود: «غیر از خودم و آقای بروجردی، آقای خویی را اعلم میدانم» ایشان آقای بروجردی را از بقیه جدا کرده بود. ج۲ ص۵۷۲.
🔹آقای بروجردی مرجع جهانی بود نه عالم منطقهای خاص. ایشان مایه حیثیت روحانیت و اسلام در داخل و خارج بود. برخوردش به گونهای بود که افراد مختلف مجذوب وی میشدند. هم جاذبه علمی داشت و هم جاذبه معنوی رضوان الله علیه. ج۲ ص۵۷۳.
📚 جرعهای از دریا.
👉 @raveshsonnati
#سخن_معصوم
#شرح_کلمات_قصار
✔️قال اميرالمؤمنين علیه السلام:
💥النَّدَمُ عَلَى الْخَطِيئَةِ يَمْحُوهَا
1⃣ ترجمه
🔹پشيمانى بر گناه، گناه را محو و نابود میكند.
2⃣ اعراب
🔹الندم: بر وزن فرس به معناى پشيمانى و غصه داشتن و ندم يک نوع از غم و غصه است و آن غصه بر چيزى است كه واقع شده و آرزو میكند كاش واقع نمیشد.
🔹الخطيئة: به معناى گناه، در قرآن است: «وَ مَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً».
🔹يمحوها: مضارع محى، در قرآنست: «يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ» فاعل ضمیر مستتر راجع به ندم، و مفعول ضمیر بارز راجع به خطيئه، و ممكن است از باب افعال باشد يعنى و يمحيها.
3⃣ معنى
🔹مراد آن است كه پشيمانى بر گناه و غصه داشتن بر ارتكاب عصيان باعث محو شدن سيّئه و پاک شدن خطيئه است؛ زيرا آنكه از روى صدق از گناه پشيمان گردد و بداند چه ضررى را مرتكب شده و چگونه شخصى را مخالفت كرده، و از گناه خود استغفار كند و پوزش طلبد، خدا را گناه او میگذرد، و قلم عفو بر نامه سياهش میكشد، و البته پشيمانى جزء علت براى محو سيّئه است مگر در بعضى از خطايا و گفته شده: «النَّدَمُ تَوْبَة» و حكيم ناصر خسرو گفته:
🔸درد گنه را نيافتند حكيمان
🔸جز كه پشيمانى اى برادر درمان
🔸چيست پشيمانى آنكه باز نگردد
🔸مرد بكارى كزان شدست پشيمان
🔸نيست پشيمان دلت اگر تو بر آنى
🔸تات چگويد فلان فقيه ز بهمان
🔹كاتب حروف گويد:
🔸اى دوش تو سنگين ز گناه بسيار
🔸اى روح تو گشته از خطايت بيمار
🔸از كرده پشيمان شو و تكرار مكن
🔸تا محو شود گناه و بخشيده عثار
📚شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام، ۷۵-۷۶.
👉 @raveshsonnati
#معرفی_مولف_و_کتاب
💥 شرح البسط و التعریف فی علم التصریف لعبدالرحمن المکودی(۷۰۸ ق)
✔️ محمد صالح موسی حسین
🔹 عبدالرحمن مکودی از اعلام عربیت است و در حوزهها بیشتر به شرحی که بر الفیه ابن مالک دارد شناخته میشود.
🔹وی منظومهای در علم صرف سروده است که چندان شناخته شده نیست، چه اینکه شروح آن نیز مخطوط باقی مانده است. جناب محمد صالح موسی حسین که از اساتید دانشگاه در مغرب و لیبی و ... است به شرحی که در مقدمه گفته است در صدد چاپ شروح آمده ولی این توفیق نصیبش نشده است، از این رو خود این منظومه را منتشر کرده و در پاورقی به شرح و توضیح مشکلات ابیات پرداخته است.
🔹 این کتاب را به علاقمندان علوم ادبی تقدیم میکنیم.
👉 @raveshsonnati
#روش_تدریس
#یادگیری
#مفهوم_و_حیطههای_یادگیری
↪️🔻حیطه عاطفی
4⃣ سازماندهی ارزشها
🔹یادگیرنده در این طبقه با درک رابطه بین ارزشهای درونی شده خود، آنها را بر اساس اهمیت و اولویت سازمان دهی میکند. طبیعی است که هر یک از ارزشهای جدید نیز در این سازمان جایی پیدا میکنند و بالاتر از برخی ارزشهای قبلی، و پایینتر از برخی دیگر قرار میگیرند. کسی که به این طبقه از تغییرات عاطفی میرسد، در واقع هم درک عمیقتری از ارزشها به دست آورده و هم آن ارزشها را بیشتر درونی کرده است؛ یعنی فکر و عواطف و عمل خود را با آن ارزشها بیشتر هماهنگ کرده است.
🔹سازمان دادن ارزش ها دارای دو سطح یا درجه است:
🔸درک مفهوم یک ارزش: برای آنکه کسی بتواند ارزشهای متعدد را درجه بندی و سازماندهی کند، باید ابتدا مفهوم هریک را دریابد. او در این سطح، از نظر ذهنی ویژگیهای کلی و انتزاعی یک ارزش را در مییابد و با استفاده از این ویژگیهای کلی آنها را درجه بندی میکند؛ پس کسی که درس تعلیمات دینی را به عنوان یک ارزش در میان ارزشهای دیگر سازمان داده است، درک کرده است که این درس شامل آموزشهایی است که به جدیترین و اساسیترین سؤالات زندگی انسان پاسخ میدهد و میتواند در جهت گیری اصلی زندگی انسان نقش ایفا کند. او تا این ویژگیهای کلی و انتزاعی را نفهمد، نمیتواند اولویت این ارزش را نسبت به بقيه ارزشها تشخیص دهد و آنها را سازماندهی کند؛
🔸سازماندهی ارزشها: در این سطح، اولویت هر یک از ارزشها نسبت به ارزشهای دیگر در ضمیر یادگیرنده معین میشود و به این ترتیب او میتواند رابطه هری ک از ارزشها را با دیگری برای خود مشخص کند. به همین دلیل، چنین فردی در هر لحظه به راحتی میتواند تصمیم بگیرد که چه کاری برای او مهمتر است، مدافع چه موضعی باید باشد و در راه چه هدفی باید فعالیت کند؛ زیرا تقدم و تأخر ارزش ها برایش آشکار است.
↩️ ادامه دارد.
📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۶۷-۶۸.
👉 @raveshsonnati