#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
زبانحال نهر علقمه با بی بی
تشنه بود و با چه شوقی پا بر این دریا گذاشت
گریه کردم تا که عباس ِ تو پا اینجا
گذاشت
میزدم موج و نگاهم کرد و یادِ کودکان
جرعه ای لب تر نکرد و داغ بر دلها گذاشت
گفتم ای تیرِ بلا بر چشم هایش زل نزن
التماسم را رها کرد و به چشمش پا گذاشت
آنچنان محکم اصابت کرد خون جاری شد و
جای سالم بر دلت أم البنین آیا گذاشت؟!
با دو زانو تیر را از چشم خود بیرون کشید
تیرِ نامردی که حسرت بر دلِ سقا گذاشت
دست از عشقِ حسین ِ بی پناهت برنداشت
دستِ خود را یادگاری بر تنِ صحرا گذاشت
آبرویم ریخت بر روی زمین أم البنین
مشکِ پاره بر وجودم ماتمی عظمی گذاشت
میزدم بر سر! شدم گردابِ غم وقتی حسین
آمد و گریان به روی سینه اش سر را گذاشت
علقمه بودن نمی آید به من ٱم البنین
بر لبِ سقا، عطش چندین ترَک بر جا گذاشت
روی دستم تشنه جان داد و حلالم کن اگر
داغِ سنگینی به قلبت روزِ عاشورا گذاشت
راستی عباس وقتِ جان سپردن بود که
سر به روی چادرِ پاخوردهٔ زهرا گذاشت!
#م_عاطفی
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
زنی مانند او باید هم عباس آفرین باشد
کنیز خانه مولا امیرالمومنین باشد
خودش بوده کنیز زینب و عباس هم نوکر
اگر مادر چنان باشد پسر هم اینچنین باشد
فقط محض کنیزی آمده در خانه حیدر
نمیخواهد که زهرای علی را جانشین باشد
چگونه گریه باید کرد در این مجلس روضه
اگر که روضه خوان ما خود ام البنین باشد
شنیدم که شکسته فرق او باور نکردم من
مگر اینکه اباالفضل علی قطع الیمین باشد
شنیدم بوسه بر دستش زده شرمنده ام کرده
همانی که خودش دست خدا در آستین باشد
حسین آمد کنار علقمه بالین عباسم
ولی گریان، که میداند وداع آخرین باشد
همیشه ایستاده با ادب در محضر ارباب
خجالت میکشد افتاده بر روی زمین باشد
نمیرد هرگز آنکس که دل او زنده از عشق است
بلی ام البنین تا حشر هم ام البنین باشد
#محمد_معارفوند
@raziolhossein
جهت دسترسی و استفاده از تصنیف های(شور،زمینه،نوحه و...) مذهبی به کانال نوحه رضیع الحسین بپیوندید
👇👇👇
@raziolhossein1
@raziolhossein1
@raziolhossein1
کانال شعرمذهبی رضیع الحسین در پیام رسان تلگرام
https://t.me/raziolhossein
کانال نوحه:
https://t.me/raziolhossein1
#حضرت_زهرا_ولادت
#دوبیتی
امشب که نبی سپاس سرمد گوید
بر کودک یک روزه خوش آمد گوید
تبریک به هم ولادت زهرا را
احمد به علی علی به احمد گوید
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_ولادت
نخـل توحیـد! نوبـر آوردی
فـلک نــور! اختــر آوردی
صـدف بحـر رحمـت ازلی
بـارکالله! که گوهـر آوردی
مــادر فاطمـه! سـلام خدا
بر تو مادر که دختر آوردی
دختری فوق هاجر و مریم
از بـــرای پیمبــر آوردی
از حبیب خـدا! رســولالله
دل ربودی که کوثر آوردی
به! چه کوثر، خدا ثناخوانش
پـدر و مـادرم بـه قربــانش
****
عصمت داور است این مولود
روح پیغمبر است این مولود
هـم بــود دختر رسول خدا
هم پدرپرور است این مولود
هرچـه گفتنـد در فضائل او
بـاز بالاتـر است ایـن مولود
همسر و کفـو رکن شیرخدا
حیدرِ حیدر است این مولود
بهتـرین دودمــان عـالم را
بهترین مادر است این مولود
جــز خــدا و محمـد و حیـدر
کس ندانست کیست این دختر
****
این همه هستی رسول خداست
مطلع الشمس آسمان هداست
ایـن تمـام محمد است و علی
بلکــه ام ائمـــه النجبــاست
بـه خداونــدی خـدا سوگنـد
هر چه گویم کم است؛ این زهراست
گوهـر نـاب این یگانه صـدف
دو مسیح و دو مریم عـذراست
روح او در تن امام حسن
شیر او خون سیدالشهـداست
بضعـۀ مصطفی بود زهرا
کوثر اوست زینب کبری
****
مهــر از نــور او وضـــو دارد
مــاه از مهــرش آبـــرو دارد
به همه هستـی حسین، قسم
هرچـه دارد حسین از او دارد
روح وحی است، روز و شب با او
ملـک وحــی گـفتوگـو دارد
از خـدا قـدر و عـزت و اجلال
از نبی خَلق و خُلق و خو دارد
سینهاش مخزن علوم خداست
خبـر از غـیب، مـوبهمـو دارد
آن که بخشیده علم غیب به او
وحــده لا الـــه الّــا هـــو
*****
ای فــدایی مقـدمت سـرها
مهـر تــو روح پـاک پیکرها
نه فقط ام احمـدت خواندند
مــادری بــر همـه پیمبرها
کوثــر کــز سپهــر دامانت
ریختـه چون ستاره کوثرها
خط و مشی حسین پروریات
مـادری داده یــاد مـادرهـا
با ورود تـو در صف محشـر
اهل محشر کنند محشرهـا
تــا نگـردد شفــاعتـت آغـاز
باب رحمت به کس نگردد باز
*
کیستـی تـو بهشـت بابایی
سورۀ قـدر و نور و طـوبایی
ما همه ذره و تو خورشیدی
ما همه قطـره و تـو دریایی
راضیـه، مرضیـه، محدثهای
مطلع الفجر زهره، زهرایـی
هم کتاب اللّهـی ز پا تا سر
هم رســول خـدا سراپایی
مطلـع الشمس بامداد ازل
لیلــه القــدر حقتعـالایی
قدری و حق به خواجۀ لولاک
گفتـه دربــارهات و مـا ادراک
ای مقــامت ز وهمهــا برتر
قدر و جاهت ز وصف ما برتر
مدح تـو بـر لب رسول خدا
ذکر نابـیسـت از دعـا برتر
رتبۀ توست از زنـان بهشت
بـه خداونــدی خــدا بـرتر
جز محمد که دستبوس تو بود
تـویـی از کـل انبیـا بــرتر
حجـرهات کعبۀ دل احمد
بیتـت از بیــت کبریـــا بـرتر
بیت خشت و گلت ستارۀ عرش
حسنینت دو گوشوارۀ عرش
روح زوّار آستــانــۀ تــو
کعبه گردد به دور خانۀ تو
دیدۀ اهـل آسمان گیـرد
نـور از قبـر بینشـانۀ تـو
آشیان جهان نبود که بود
قلب پیغمبـر آشیـانۀ تـو
طوطی وحی جبرییل امین
دانه خورده ز آب دانه تو
بـار انـدوه ماست یا زهرا
روز محشر به روی شانۀ تو
دوستان را تویی تو در محشر
مــادر مهربــانتـر از مــادر
*
تــو بهشـت پیمبــر مـایی
ظـل معبود، بـر سـر مـایی
بـاز گفتیم و بـاز میگوییم
کـه تو در حشر، مادر مایی
روز محشر که مادر از فرزند
میگریـزد تــو یـاور مـایی
ما تن مرده، تو ز لطف و کرم
روح از روح بهتــر مــایـی
شرک ممنوع... ورنه میگفتم
که تو معبــود دیگــر مایی
در مقام تو ما همی دانیم
که ثنـای تو را نمیدانیم
**
تـو بـه معنـا تمـام قرآنی
مــورد احتــرام قـــرآنی
تو زکات جهاد و حج و قیام
تو صـلات و صیـام قرآنی
هم کتاب خدا تو راست امام
هم تــو مــا را امــام قرآنی
گرچه روح است هر کلامش، تو
روحبخـش کـــلام قــرآنـی
بـه تـو امالکتـاب بایـد گفت
آری آری! تـو مــام قـرآنـی
گرچـه عمـری به پای وصف تو زیست
صد چو «میثم» حریف مدح تو نیست
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#حضرت_خدیجه
تقدیم به مادر حضرت صدیقه، ام المومنین خدیجه سلام الله علیهما
بگو شاعر که یا نور است او، یا آسمان، یا چه؟
یقینا ماه وصفش خارج است از درک دریاچه
مگر بالاتر از این منزلت هم هست؟ پس او را
چه باید خواند غیر از مادر ام ابیها؟ چه؟
سلامش داده جبرائیل، در وصفش یقین دارم
که باید از شب معراج چیزی گفت...اما چه؟
حسودان قریش او را رها کردند، حق میخواست
که رأس المال او عشق نبی باشد، به اینها چه!
همه دار و ندارش خرج شد در راه پیغمبر
چه سودی هست بالاتر از این در دار دنیا؟ چه؟
شد از پی غم بر آن عاشق روان، چون رفت از دنیا
عجب دردیست، تسکین میدهد پیغمبرش را چه؟
کسی که با خدیجه روز را شب کرده، شب را روز
به غیر از دیدن زهرا دلش را خوش کند با چه؟
#مسعود_یوسف_پور
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
هر دختری که اُمّ أبیها نمیشود
هر مادری که مادر دنیا نمیشود
نور تمام عالم امکان به روی هم
یک جلوه نور چادر زهرا نمیشود
وقتی که اختیار دو عالم به دست اوست
محشر بدون فاطمه بر پا نمیشود
یعنی که بیولایت او هیچ طاعتی
اذن ورودِ جنت الاعلی نمیشود
فردا به قلههای سعادت نمیرسد
هر کس دخیل چادر زهرا نمیشود
حبلالمتین شیعه نخ جانماز اوست
بی او گره ز کار کسی وا نمیشود
میافتد از نگاه پر از مهر فاطمه
هر کس فدائیِ ره مولا نمیشود
#یوسف_رحیمی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
ای بضعة پیغمبر یا فاطمة الزهرا
ای دخت پدر پرور یا فاطمة الزهرا
هم قدری و هم کوثر یا فاطمة الزهرا
حورای خدا منظر یا فاطمة الزهرا
زهرای نبی مظهر یا فاطمة الزهرا
توحید ز پا تا سر یا فاطمة الزهرا
هم دختر بابایی هم بضعة طاهایی
هم عصمت داداری هم ام ابیهایی
هم مادر دو مریم هم مام دو عیسایی
راضیه و مرضیه صدیقة کبرایی
والشمسی و واللیلی زهرایی و زهرایی
زهرای حسین آور یا فاطمة الزهرا
نازد به ملک خالق هنگام دعای تو
خورشید کند سجده بر خاک سرای تو
زینت به کتاب الله بخشیده ثنای تو
رخسار حیا گلگون از شرم و حیای تو
فرمود رسول الله بابا به فدای تو
ای بر پدرت مادر یا فاطمة الزهرا
اوصاف تو باید گفت با صوت جلی زهرا
ای گفته ثنایت را ذات ازلی زهرا
از مهر تو بالاتر نبود عملی زهرا
غیر از تو، که بر دامن آرد دو ولی زهرا
ای روح رسول الله، ای رکن علی زهرا
وابسته به تو حیدر یا فاطمة الزهرا
دستاس تو بذر نور بر چرخ بیفشاند
گهوارة طفلت را جبریل بجنباند
تو لیلة قدر استی، قدر تو علی داند
پای خرد و دانش تا حشر به گل ماند
چون وصف تو را گوید چون مدح تو را خواند
حق خوانده تو را کوثر یا فاطمة الزهرا
ای مظهر حسن حق ای صاحب سر هو
بر دایرة خلقت هم بانی و هم بانو
احمد ز دمت کرده گلزار جنان را بو
غیر از تو کدامین زن از کور گرفته رو
در عزت و قدر و جاه در خلقت و خلق و خو
یادآور پیغمبر یا فاطمة الزهرا
ای بیت گلین تو مسجود همه عالم
با یک نگهت اموات گردند مسیحا دم
آید ز کنیز تو اعجاز دو صد مریم
در قصر عفاف تو روح آمده نامحرم
تا حشر گدای تو عالم همه و من هم
جایی نروم زین در یا فاطمة الزهرا
محراب بود دائم چشمش به نماز تو
سجاده کشد فریاد از سوز و گداز تو
هر لحظه هزاران شب در لیلة راز تو
چون لاله ملک روید از خاک حجاز تو
این کوتهی عمر و این عمر دراز تو
ز اعجاز بود برتر یا فاطمة الزهرا
غلمان شده مدهوشت حورا شده سرمستت
دوزخ شده خاموش و جنت شده پا بستت
تقدیم ولایت شد یک لحظه همه هستت
تا کور شود فردا چشم عدوی پستت
در حشر بود دست عباس روی دستت
آیی به سوی محشر یا فاطمة الزهرا
ای ملک خدا یک سر بیت الحرمت زهرا
ای قلب دو صد موسی سینای غمت زهرا
ماییم و عنایات و جود و کرمت زهرا
فرداست همه محشر زیر علمت زهرا
ریزند برات عفو روی قدمت زهرا
از ایمن و از ایسر یا فاطمة الزهرا
افسوس که آتش زد دشمن به سرای تو
شد ماه رخت نیلی چون رخت عزای تو
دردا که نداد امت پاسخ به ندای تو
افسوس که شد خاموش آوای دعای تو
چون شعله به دل پیچید فریاد رسای تو
بی مونس و بی یاور یا فاطمة الزهرا
شیطان صفتان حمله بر بیت خدا کردند
با یک لگد از کوثر یک آیه جدا کردند
فرزند شهیدت را یک لحظه فدا کردند
پاداش رسالت را اینگونه ادا کردند
خون بر جگر میثم از جور و جفا کردند
کی بود چنین باور یا فاطمه الزهرا
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_ولادت
#دوبیتی
روزی که بهشت دین شکوفائی داشت
سرتا به قدم سرور و زیبائی داشت
با آمدن فاطمه، پیغمبر وحی
گلخنده و لبخند تماشایی داشت
#سیدهاشم_وفایی
@raziolhossein