eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.6هزار دنبال‌کننده
592 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
.            بسم‌الله الرحمن الرحیم                 هذا_یوم_الجمعه       و هو یومک المتوقع فیه ظهورک   دعای سلامتی حضرت فراموش نشود    اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّك الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن ِ    صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ   السَّاعَة وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ      اَرْضَكَ طَوْعاً ًوَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .       جهت سلامتی و تعجیل در فرج ۵صلوات به حضرت زهرا و حضرت خدیجه هدیه بفرمایید 🌷اللهم‌صل‌علی‌محمد‌و‌آل‌محمد‌و‌عجل‌فرجهم 🌷             🌴اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🌴
روشنى بخشِ شب تار نيامد چه كنم رفت عمر من و دلدار نيامد چه كنم قلب من مخزن الأسرار فراقش باشد حضرت ِمطلع الأنوار نيامد چه كنم                "عجل الله تعالى فرجه" مى خوانم   حجتِ مطلقِ دادار نيامد چه كنم شور اين سينه ى شيدا به كجا خيمه زده؟ نور اين ديده ى خونبار نيامد چه كنم درد بى صاحبى و غصه ى بى مولايى واى از اين دو خبر از يار نيامد چه كنم! هجر او بند شد و پاى سلوكم را بست چاره ى عبد گرفتار نيامد چه كنم با كلاف دلم عمريست پى اش مى گردم يوسف من سر بازار نيامد چه كنم من ز هجران رخش اشك فشاندم هر شب گريه ام نيز كه به كار نيامد چه كنم! آن غلامم كه شدم چشم به راهش اما شهريارم كه به دربار نيامد چه كنم ذوالفقار علوى منتظرِ خون خواهى است وارث حيدر كرار نيامد چه كنم آتش درد كشد شعله و مادر گويد: مرهم داغى مسمار نيامد چه كنم روضه كرب و بلا شعر مرا جمع كند      گفت زينب كه علمدار نيامد چه كنم @raziolhossein1
ﮔﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﺎﺭ ﺧﺪﺍ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﺷﮑﻮﻓﺎﯾﯽ ﺍﺳﯿﺮ ﭘﻨﺠﻪ ﯼ ﭘﺎﯾﯿﺰﻡ ﻭ ﺧﺮﻭﺵ ﺧﺰﺍﻥ ﻧﺴﯿﻢ ﺻﺒﺢ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﯽ ؟ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺗﻮ ﯾﮏ ﺟﻤﻌﻪ ﻣﯽ ﺭﺳﯽ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺍ ﺷﮑﯿﺒﺎﯾﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻏﺮﯾﺐ ﻋﻠﯽ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﺍﻫﻞ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﻫﺮﺍﯾﯽ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺻﺪﺍﺕ ﺯﻧﺪ ﺑﯿﺎ ﮐﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﯼ ﻣﺠﺮﻭﺡ ﺭﺍ ﻣﺪﺍﻭﺍﯾﯽ ﺑﯿﺎ ﮐﻪ ﺷﻌﻠﻪ ﯼ ﺗﺰﻭﯾﺮ ﺭﺍ ﮐﻨﯽ خاموش ﺯ ﺩﺳﺖ ﺧﺴﺘﻪ ﺣﯿﺪﺭ ﻃﻨﺎﺏ بگشایی ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻋﻄﺶ ﻣﺎ ﺟﮕﺮ ﮔﺪﺍﺯ ﺷﺪﻩ ﺍست " ﻣﺘﯽ ﻧﺮﺍﻭﺣﮏ " ﺍﯼ ﺯﻻﻝ شیدایی ﻋﺼﺎﺭﻩ ﯼ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﻧﺒﯿﺎ ﺯ ﭘﺎ ﺗﺎ ﺳﺮ ﺧﻼﺻﻪ ﯼ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﻭﻟﯿﺎ ﺳﺮﺁﭘﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺗﻮ ﻣﯽ ﻤﺎﻧﻢ ﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﺖ ﺣﺴﻦ ﮐﻪ ﻫﺴﺖ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ تماشایی @raziolhossein
صد حیف این زخم کهنه.. دارو و درمان نخورده نور جمال نگارم بر چشم گریان نخورده من ایستادم ته صف ای نوح! دل دارم آخر! جایی به من هم بده تا کشتی به طوفان نخورده دستی بکش بر سر من تا سر به زیر تو باشم سر سبز بودن ندارد خاکی که باران نخورده ای سفره خالی ات سبز! با تو نشستن چه خوب است!  ما در کنار تو خوردیم نانی که سلطان نخورده عاشق شدن کار من نیست عشق است و آواره بودن من که پی تو گذارم سمت بیابان نخورده ای یوسف بی گناهم زنجیر پای تو از ماست شاکی اسیر است و مجرم.. شلاق زندان نخورده! کی دعوتم میکنی تو پس دیر شد کربلایم راه گدا تا به حالا هرگز به هجران نخورده پیراهنش روی نیزه انگشترش دست قاتل زخمی‌ نمانده که دیگر بر جسم عریان نخورده @raziolhossein
به شیوۀ غزل، اما سپید می‌آید صدای جوشش شعری جدید می‌آید چه آتشی غم عشق تو زیرِ سر دارد که باغ شعر تر از آن پدید می‌آید نَفَس‌ نفس به امید تو عمر می‌گذرد امید می‌رود آری، امید می‌آید برای درد و دل تو مفید نیست کسی وگرنه نامه برای مفید می‌آید مُردّدم که تو با عید می‌رسی از راه و یا به یُمن قدوم تو عید می‌آید؟ کلیدداری کعبه نشانۀ حق نیست کسی‌ست حق که در آن بی‌کلید می‌آید و حاجیان همه یک روز صبح می‌گویند: چقدر بر تن کعبه سفید می‌آید! @raziolhossein
عصر هر جمعه ی دلگیر، تو را می خواند دم به دم کوچه ی تقدیر تو را می خواند مادری چشم به راه است بیایی از راه کنج خانه پدری پیر تو را می خواند ندبه ها اشک شد و از تو نیامد خبری قطره ی اشک سرازیر تو را می خواند عالمی منتظر جلوه ی مولایی توست هر نفس قبضه ی شمشیر تو را می خواند ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید صبح و شب عرصه ی تدبیر تو را می خواند یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو دل وامانده ی ما دیر تو را می خواند مادری پشت در خانه صدایت می کرد مادری خسته... زمین گیر تو را می خواند دارد از حنجره ای خشک صدا می آید خواهرى در غل و زنجیر تو را می خواند @raziolhossein
در یافتن تو در به در می‌میرم یا بر سر کوی یا گذر می‌میرم یک روز ز راه می‌رسی اما حیف از شوق شنیدن خبر می‌میرم @raziolhossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با یاد غم حمزه کسی صابر نیست افسوس که آن حریم را حائر نیست فرمود پیمبر که جفا کرده به من هر زائر من که حمزه را زائر نیست قال النبی: "من زارني ولم يزر عمّي حمزه فقد جفانی
توکیستی که دراندیشه رسول خدائی فروغ چشم حبیبی وچلچراغ هدائی هنوز قبله دلها نبودکعبه که دیدند تومحو قبله عشق و وفا، توقبله نمائی توسر به خاک قدوم یتیم آمنه سودی تودل به مهرنبوت سپرده ای چه وفایی تودر کمندتولای اهلبیت، اسیری توحمزه هستی و ازهرچه هست و نیست رهایی فروغ معرفت از اهلبیت نور گرفتی توانعکاس تمام وکمال آینه ها ئی تودرعقیده خود، شاهبازاوج یقینی تودوستدارنبی درکمال صدق و صفائی توروز بدر، درخشیده ای چوبدر به میدان الاکه شیررسول خداوشیرخدائی توروز معرکه بخشیدی آبروبه شجاعت توداده ای به شهامت، شکوه و قدرو بهائی سزدکه خاک تو تسبیح دست قاطمه باشد چراکه گفت پیمبر:توسیدالشهدائی درست می شود آهنگ رفتن به مدینه اگرتویادکنی، ازشکسته گان، به دعائی شهادت توچنان آتشی به جان وجهان زد که درنبرداحد، آفرید کرب وبلائی برای آنکه نبیند "صفیه"لاله پرپر فکند سایه به رویت چه دستی و چه عبائی @raziolhossein
درود ای کنار علی میر بدر سلام ای شهید اُحد، شیر بدر به خیل شهیدان حق مقتدا گرامی‌عموی رسول خدا شهادت زآغاز، پابست تو شجاعت زده ‌بوسه‌ بر دست تو وجود تو از بحر، لبریزتر خدنگت ز تیغ اجل تیزتر به بدر و احد همچو حیدر یکی به بازوت ختم رسل متکی شنیدم که چون آمدی از شکار غبارت به رخسار بود آشکار سرشکی که برسینه زد آذرت روان بود از دیدۀ همسرت کنار تو بنشست و بگریست زار که ای شیر بازآمده از شکار شکار و بیابان و صحرا بس است محمّد تو چون نیستی، بی‌کس است نبودی که از چارسو آمدند محمّد عزیز دلت را زدند بر او ضربه‌ها خصم نااهل زد فزون‌تر ز هرکس ابوجهل زد توچون رعد از دل کشیدی خروش زخشم وغضب‌ خونت آمد به جوش گرفتی ره خصم نااهل را شکستی سر نحس بوجهل را زدی ضربه‌اش از یسار و یمین که گردیده چون مرده نقش زمین از آن پس نبُد زهره کس را دگر که گردد به ختم رسل حمله‌ور تو خود پای تا سر همه جان شدی به دست محمّد مسلمان شدی تو شیراُحد بودی و شیر بدر به دست تو گردید شمشیر بدر دریغا دریغا که دشمن شتافت دل و پهلو و سینه‌ات را شکافت چو آمد به خاک زمین پشت تو بریدند بینی و انگشت تو تو را چون جگر پاره در جنگ شد به کام عدو آن جگر، سنگ شد به زخم تنت دشت و صحرا گریست احد نیز با چشم زهرا گریست کجا بودی؟ ای بر نبی تیغ و دست در آن دم که پهلوی زهرا شکست کجا بودی آن دم که با ضرب در پسر از برای پدر شد سپر نبودی که حقِّ علی غصب شد صمد گشت تنها، صنم نصب شد کجا بودی آن دم که در علقمه ندا داد عباس «یا فاطمه» اگر کربلا بودی ای نورعین چو عباس بودی برای حسین نبودی ببینی که در قتلگاه شد از کعب نی، جسم زینب سیاه سکینه، رباب، عاتکه، فاطمه غریبانه در دشت و صحرا همه چو نی، ناله در نینوا می‌زدند تو را در بیابان صدا می‌زدند امیـد دل سیّـدالنـاس تـو تو عباس بودی و عباس، تو ز «میثم»زخلق و خدای ودود به عباس و تو، تا قیامت درود @raziolhossein
بی حمزه سپاهم که سپهدار ندارد پیغمبر اسلام علمدار ندارد در خانه هر کشته عزایی شده بر پا اما عمویم حمزه عزادار ندارد تاریخ احد شاهد این است که تاریخ نامردتر از هند جگرخوار ندارد مثله زچه کردند پس از مرگ تنش را با پیکر بی جان که کسی کار ندارد پنهان بنمایید تنش زیر عبایی چون خواهر او طاقت دیدار ندارد آسوده بخواب ای اسدالله پس از تو با خواهر تو کس سر آزار ندارد بعد از تو عمو جان به اسیری نبرندش بعد از تو غم کوچه و بازار ندارد بعد از تو دگر کس نزند زخم زبانش بعد از تو غم خنده انظار ندارد یک لحظه مکن فکر پریشان شدنش را این عمه مگر حیدر کرار ندارد تا هست علی، خواهر نالان تو ترسه همراهی نامحرم و اغیار ندارد هیهات،علی باشد و بازوش ببندند هر کس که علی داشت دل زار ندارد در کرببلا هم چو علی بود اباالفضل تاریخ که گفته است که تکرار ندارد تا بود عمو با همه میگفت رقیه با خیمه ما هیچ کسی کار ندارد تا رفت اباالفضل حرم رفت به غارت دیدند چو این قافله،سالار ندارد بردند همه حمله سوی خیمه و گفتند دیگر حرم عباس علمدار ندارد @raziolhossein