eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.6هزار دنبال‌کننده
592 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تو چه کردی که تو را نام نهادند: کریم مثل بابات حسن ، مرتبه دادند: کریم تو چه کردی که همه در عوض کرب و بلا به روی خاک حریم تو فتادند ، کریم آنچنان مرتبه ای داد به تو هادی دین که به کس غیر تو این جاه ندادند ، کریم آن کسانی که ز طومار حسین جا ماندند شب جمعه ، حرمت ، خیرالعبادند ، کریم از شلوغی سر کوی تو فهمیدم که... سائلان تو زیادند ، زیادند... کریم روز محشر که شود ، از کرم مادرتان زائران حرم تو ، همه شادند ، کریم @raziolhossein
در سینه اش که نیزه ی وحشی مکان گرفت ای وای ،  قلب خاتم پیغمبران گرفت وحشی تر از همیشه غلامی که هنده داشت می خواست تا که سود بگیرد زیان گرفت بیرون شد از کمین و دل شیر را شکافت یا سینه ی رسول خدا را نشان گرفت آزادی اش به قیمت سنگین تمام شد از مصطفی قرار دل ، از حمزه جان گرفت آن روز در هوای غریبانه ی احد از داغ آن شهید دل آسمان گرفت خواهر کنار نعش برادر ز هوش رفت آه از جگر کشید و به ناله زبان گرفت در سوگ او مدینه ی دل شد سیاهپوش بغضی غریب اشک مرا در میان گرفت یک لحظه از مدینه دلم رفت کربلا آنجا که خون ز چشم امام زمان گرفت زینب نشست پیش برادر به قتلگاه گلبوسه ها ز حنجره ی خونفشان گرفت @raziolhossein
عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد عبارسید به جسمت قبول حرفی نیست ولی خداکند از راه خواهرت نرسد اگر رسید به مقتل دعا کن ان لحظه کسی برای جدا کردن سرت نرسد تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی صدای وا عطشایت به مادرت نرسد تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود خداکند که دگر حرف بوریا نشود به روی حنجرت از زخم بود اثر یانه؟ تونیزه خورده ای اصلا زپشت سر یانه؟ به جای دفن،زمانی که بر زمین بودی سوار اسب رسیدند ده نفر یانه؟ تنت به روی زمین مانده است در گودال؟ شدی مقابل خواهر بدون سر یانه؟ عبور کرده ای از کوچه یهودی ها زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یانه؟ به غیر شام که در ان نبود هم نفسی  سری به نیزه نبوده بلند پیش کسی   به شام قافله را با عذاب اوردند برای دست یتیمان طناب اوردند مگرکه طشت زر و چوب خیزران کم بود؟ که بعدچند دقیقه شراب اوردند به روی نیزه سر شیر خواره را عمدا درست پیش نگاه رباب اوردند برای اینکه دلش بیشتر به درد اید مدام روبرویش ظرف اب اوردند به روی نیزه دشمن تمام هستش رفت نه شیر خواره که گهواره هم ز دستش رفت @raziolhossein
یک عبا بر قامت حمزه پیمبر می کشید یک عبا در کوچه حیدر روی مادر می کشید یک عبا هم کربلا در روز عاشورا حسین پیش نعش اکبرش بر روی خواهر می کشید @raziolhossein
بوی خون آید از دل صحرا خاک عالم به سر چه رخ داده بین لشگر به پاشده غوغا حمزه دیگر ز پای افتاده مصطفی را خبر کنید آید تاکه دستان هنده(لع) را گیرد دیراگر آیداز تماشای بدن پاره پاره می میرد یوسفی چنگ گرگ افتاده وای برحال پیکر حمزه فکرپوشاندن تن او باش آیداز راه خواهر حمزه زخم این سینه را به هم آور بر دعا دست خویش بالا کن زود بر پیکرش عبا انداز فکر احوال خواهرش را کن سرزمین احد غبار آلود گرچه از شور و گریه ها غوغاست حمزه و هر بلا سرش آمد گوشه ای از غروب عاشوراست کی به پیش نگاه این خواهر تشنه لب سر ز تن جدا کردند بهر تشییع پیکری بی سر ده نفر نعل تازه آوردند                               ****    ****   ** همه افتخار دخترها به عموهای خوش قد وبالاست سنت درد دل کنار عمو ارث اولاد حضرت زهراست @raziolhossein
نورچشم پیمبری حمزه چه قدَر مثل حیدری حمزه اسدالله دیگری حمزه به خداوند، محشری حمزه ای مُلقّب به سیّدالشهدا حامی مُخلص رسول خدا   هم عمو هم برادرش بودی همه جا یار و یاورش بودی تو علمدار لشکرش بودی جنگجوی دلاورش بودی  تا نظر بر سپاه می کردی روزشان را سیاه می کردی  مرحبا بر تو ای عموی رسول آبرویت زآبروی رسول با تو محفوظ چار سوی رسول کم نگردید با تو موی رسول کاش حمزه مدینه هم بودی دور بیت الحزینه هم بودی بیعتت با نبی چه دیدن داشت اَشهدت آن زمان شنیدن داشت عطر اسلام تو وزیدن داشت رنگ بوجهل هم پریدن داشت با کمانت سرش ز هم پاشید از تو و نام حمزه می ترسید   ما پیاده ولی سواره، شما یکی از راه های چاره، شما روضه های پر از اشاره، شما تکّه تکّه و پاره پاره، شما اهل بیت از تو یاد می کردند بر تو گریه زیاد می کردند   در کمین بود، نیزه را انداخت پیکرت را چه بی هوا انداخت تا نبی روی تو عبا انداخت همه را یاد بوریا انداخت اوّلین رکن پنج تن می خواند روضه ی شاه بی کفن می خواند   ته گودال پیکرش افتاد جلوی چشم خواهرش افتاد جای خنجر به حنجرش افتاد ناله ای زد وَ مادرش افتاد  یا بُنَیَّ ذبیح عطشانم یا بُنَیَّ قتیل عریانم @raziolhossein
ای شیر خدا و شیر احمد ای یار و فدایی محمّد ای عمِّ رسول و عمِّ حیدر برختم رسل علّیِ دیگر سر تا به قدم همه فتوّت شمشیر تو حامی نبوّت ایثار زتو، شجاعت از تو حکم از نبی و اطاعت از تو روی تو به بدر نور بخشد شمشیر تو در اُحد درخشید تو قلب رسول را امیدی سردار مبارز و شهیدی تاریخ کند هماره اعلام کز بَدوِ طلوع دینِ اسلام حمزه همه جا محمّدی بود احیاگر دین احمدی بود ای شیر خدا، سلام بر تو شمشیر خدا، سلام بر تو روزی که زجور خصمِ نا اهل وز بغض و عداوت ابوجهل بردند هجوم بر محمّد (ص) زد لطمه عدو به جان احمد از همسر خویش تا شنیدی با خشم به هر طرف دویدی فریاد زدی کجاست بوجهل آن سنگدل زاصل نا اهل از خشم رهش به کوچه بستی پیشاپیش از کمان شکستی فریاد زدی که ای ستمگر این مزد جفایت با پیمبر زین واقعه تلخ بود کامّت دل برد به مسجد الحرامّت دیدی که رسول حیّ دادار بنشسته غریب و بی کس و یار از سوز درون زدی صدایش گلبوسه زدی به دست و پایش کای سیّد و سرورم محمّد (ص) فرزند برادرم محمّد (ص) بر خصم تو ره زخشم بستم پیشاپیش از کمان شکستم من حمزه ام، ای سرم فدایت پیوسته کنم زتو حمایت فرمود رسول حیّ داور کای عمّ گرامی پیمبر من عفو و کرم بود مرامم هرگز نه به فکر انتقامم تا نور دهی به هر دو عینم خوشنود کن از شهادتینم دُر از لب همچو لعل سفتی از قلب، شهادتین گفتی برد از سخنت رسول حق نوش لبخند زنان گشود آغوش کای عمّ گرامی نکویم این بود همیشه آرزویم با قصّه ی حمزه و پیمبر یاد آمدم از عموی دیگر عبّاس علی گل مدینه آب آور بلبل مدینه سقّای نخورده آب در بحر گشته جگرش کباب در بحر دل را زشراره تاب داده از اشگ به آب آب داده یک باغِ مدینه دیده در آب تصویرِ سکینه دیده در آب دریاش روان زهر دو عین است خجلت زده از لب حسین است با یک یمِ اشگ و یک یم خون لب تشنه شد از فرات بیرون بار غم تشنگان به دوشش در سینه شرر، به دل خروشش یاد لب خشک شیر خواره میزد به وجود او شراره جان کرده سپر به تیر دشمن گردیده جدا دو دستش از تن تیری زکمان رسید بر مشک از دیده ی مشک شد روان اشک عبّاس نگه به آب می دوخت آب از غم او چو شعله میسوخت ای حمزه ی کربلا اباالفضل سینه سپر بلا ابالفضل سوزی که هماره سوزِ «میثم» آتش فکند به قلب عالم @raziolhossein
ای آن كه داغ توبه دل مانشسته است چون لاله داغ دارد وتنها نشسته است گل گردميده برسرمژگان چشم ما خارغمت به پاي دل مانشسته است زينت گرفت چهره زاشك عزاي تو چون شبنمي كه برروي گلهانشسته است ازداغ جانگداز توياحمزة الرسول گردملال بررخ زهرانشسته است چون قبرتوست مأمن دلهاي بي پناه زهرا براي گريه درآنجانشسته است تاديدمصطفي بدنت رابه خاك گفت تيرغمي به قلبم ازاعدانشسته است گرغرق ماتم است زمين مثل آسمان درماتم توخواجه اسرانشسته است                       شام عزاي توست«وفائي»اگرچوشمع آتش گرفته،سوخته، ازپانشسته است @raziolhossein
گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی کنم این جسم پاره پاره شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟! اگر خدای نکرده برادرم باشد...! چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟ ×× فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت: کنار کشتۀ گودال مو پریشان گفت: ×× گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده حسین فاطمه یعنی برادرم باشد تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم که قول می دهم این بار آخرم باشد کفن که نیست عبا نیست، بوریا هم نیست؟! بد است بی کفن این مرد محترم باشد برای آن که روی پیکرش بیاندازم نمی شود بگذارید معجرم باشد؟ @raziolhossein
هرگاه مصطفي به توگرم نظاره بود ازبهراو وصال تو فيضي دوباره بود بر ذره ذره پيكر خورشيديت قسم خورشيد آسمان به تو غرق نظاره بود هرلاله اي زداغ تو با داغ خو گرفت صحراي لاله گون اُحد پُرشراره بود دل گركه سنگ بود زسوك تو آب شد اي آنكه بستر تن تو سنگ و خاره بود هرعضو پيكرت زشهادت نشانه داشت چون پيكر حسين تنت پاره پاره بود عنوان سيدالشهدائي سزاي توست اي آنكه زخمهاي تنت بي شماره بود تنها همين نسوخت صفيه كنارتو ! برجان اوشرار غم تو هماره بود زهرا زداغ روي تو پيوسته گريه كرد اين آسمان عصمت حق پُر ستاره بود تنها نشد مدينه به سوك تو نوحه گر قبر شريف و پاك تو  دارلزياره بود دراين حديث درد «وفائي» به گريه گفت مقصود من زشرح غم تو ، اشاره بود @raziolhossein
ای کشته ای که بود اُحد کربلای تو اهل مدینه نوحه گران عزای تو شیر خدا و شیر رسول خدا تویی ای نام سیدالشّهدایی سزای تو قبل از حسین و واقعه ی جانگداز او زهرا گریست بر تو و بر کربلای تو هر عضوت از نسیم شهادت چو گل شکفت در راه دین چو مُثله نشد کس سوای تو اعضای تو ز تیغ ستم پاره پاره شد پایان نشد به کشته شدن ماجرای تو شد خلعت شهادت تو جامه ی رسول جان ها فدای پیکر در خون شنای تو ای قامت بلند رشادت به هر زمان کوتاه بُد ردای رسالت برای تو ماتم، چرا گیاه به پای تو ریختند می باید آنکه ریخت سر و جان به پای تو شعر " مؤید " است تو را کمترین نثار ای بهترین درود و تحیّت سزای تو   @raziolhossein
تا همیشه غمت بر این دلهاست گریه بر تو سفارش طاها ست در مقامت همین بس است نبی گفت حمزه    سیدالشهدا ست ...... ای عموی نجیب پیغمبر تکیه گاه غریب پیغمبر اسدالله غزوه های رسول وقت غمها حبیب پیغمبر ......... همه جا یار مصطفی بودی تو مددکار مصطفی بودی هر زمانی که اذیتش کردند تو طرفدار مصطفی بودی . ........ رفتی و در مدینه غوغا شد باب توهین به مصطفی وا شد بعد پیغمبر و تو و جعفر آتش کینه سهم زهرا شد ......... من بمیرم چه بر سرت آمد چه به احوال پیکرت آمد عالمی سوخت آن زمانی که سر نعش تو خواهرت آمد ......... خواهرت قد کمان رسید از راه ضجه میزد به ناله ای جانکاه تا که چشمش به پیکرت افتاد گفت وا حمزتا !    رسول الله ........ خواهر تو ندید پیکر تو که چه آورده هند بر سر تو خارها و عبا کمک کردند که نمیرد عزیز خواهر تو ....... خواهرت را کسی اسیر نکرد از خجالت که سر به زیر نکرد @raziolhossein