eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.3هزار دنبال‌کننده
545 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
"توحید" بی ولای تو معنا نمی شود راه خدا بدون تو پیدا نمی شود فردا که حکم "عدل" خدا خوانده می شود چیزی بدون اذن تو اجرا نمی شود تنها زنی که فخر "نبوّت" شده تویی هر دختری که امّ ابیها نمی شود اصلا به یمن بودن تو این "معاد" هست بی تو حساب و حشر که بر پا نمی شود دست نیاز کل "امامت" به سوی توست فرموده ی امام که حاشا نمی شود* روح اصول دین خداوند فاطمه است اسلامِ بی محبت زهرا نمی شود بیخود نبی مقام به زهرا نمی دهد بیخود به پای دختر خود پا نمی شود اخلاص فاطمه است که او را بزرگ کرد بیخود که رتبه این همه بالا نمی شود آدم بدون فاطمه خوشبخت می شود؟! احساس می کند شده اما نمی شود! این زندگی که بی تو به دردی نمی خورد دنیا بدون فاطمه دنیا نمی شود سوگند می خورم که فقط شاعر توام غیر از برای تو دهنم وا نمی شود @raziolhossein
از غصه های تو نفس آسمان گرفت در ماتم تو حال دل عاشقان گرفت ای باغ و بوستان پیمبر! نگاه کن رو به خزان شدی و دل باغبان گرفت بانو! بمان که پشت و پناه نبوتی تو سوختی که شمع رسالت توان گرفت تا پای مرگ رفت پیمبر هزار بار هر بار هم به لطف نگاه تو جان گرفت تنها تویی که عشق محمد شدی و بس دلداده ی تو بود و دل از دیگران گرفت آنقدر گریه کرده ای از ترس قبر که جسم تو را عبای نبی در میان گرفت گفتم عبا چرا غزلم روضه خوان شده؟ زهرا رسید و با غزل من زبان گرفت _ ای تشنه لب حسین من ای بی کفن حسین ای وای بی عبایی و بی پیرهن حسین شکر خدا که قسمت تو یک عبا شده مادر! حسین من کفنش بوریا شده زهراست روضه خوان و خدیجه است گریه کن آرام چشم تر شده را بست گریه کن می سوخت در حرارت دستان فاطمه گفت ای رسول! جان تو و جان فاطمه زنهای این قبیله همه بد تر از همند دلسوزهای فاطمه در بینشان کمند می ترسم از کنایه و زخم زبانشان مردانشان، که پست ترند از زنانشان می ترسم ابر تیره بیفتد به روی ماه زهرای من تحمل سیلی ندارد آه برگ گل است مثل نسیم است دخترم نگذار حس کند که یتیم است دخترم در عمر خویش هرچه بلا بود دیده ام جانانه جور فاطمه را هم کشیده ام نگذار حال و روز گلم مثل من شود دیگر مباد قسمت او سوختن شود! چون چاره نیست می روم و می گذارمش بعد خدا و تو به علی می سپارمش @raziolhossein
حس پدرانه کمتر از مادر نیست جسم پسرم هست ولیکن سر نیست با تیر زدی قبول! اما نامرد این تیر سه شعبه مال این حنجر نیست ..... این قوم همیشه عقده ای در دل داشت از روز ازل عقیده ای باطل داشت شش ماهه و شصت ساله فرقی نکند این طایفه با نام علی مشکل داشت @raziolhossein
بعد روز دهم به هر مجلس راوی و روضه خوان شدی بانو من چه گویم؟ که در کلام حسین "بهترینِ زنان" شدی بانو عمه ی تو عقیله ی هاشم و به اهل قریش عقیله تویی "کرم الوافری" و " عقل التّام" صاحب "سیرة الجمیلة" تویی پدرت که حسین، جای خودش تو و اصغر چه مادری دارید! غصه ی هر دوتان رباب شده حسِّ خواهر برادری دارید از همان لحظه ی تولد، تو خوش نشستی به سینه ی بابا محض روی پدر تبسم کن راحت جان! سکینه ی بابا! پاشو از پیش پای این مرکب پدرت را نکش، کنار بایست غم ناموس قاتل مرد است اشک دختر عذاب هر پدریست عصر روز دهم به بعد خودت جای اصغر بمان کنار رباب مادرت را ببر ازین صحرا بعد اصغر تویی قرار رباب @raziolhossein
از غصه های تو نفس آسمان گرفت در ماتم تو حال دل عاشقان گرفت ای باغ و بوستان پیمبر! نگاه کن رو به خزان شدی و دل باغبان گرفت بانو! بمان که پشت و پناه نبوتی تو سوختی که شمع رسالت توان گرفت تا پای مرگ رفت پیمبر هزار بار هر بار هم به لطف نگاه تو جان گرفت تنها تویی که عشق محمد شدی و بس دلداده ی تو بود و دل از دیگران گرفت آنقدر گریه کرده ای از ترس قبر که جسم تو را عبای نبی در میان گرفت گفتم عبا چرا غزلم روضه خوان شده؟ زهرا رسید و با غزل من زبان گرفت _ ای تشنه لب حسین من ای بی کفن حسین ای وای بی عبایی و بی پیرهن حسین شکر خدا که قسمت تو یک عبا شده مادر! حسین من کفنش بوریا شده زهراست روضه خوان و خدیجه است گریه کن آرام چشم تر شده را بست گریه کن می سوخت در حرارت دستان فاطمه گفت ای رسول! جان تو و جان فاطمه زنهای این قبیله همه بد تر از همند دلسوزهای فاطمه در بینشان کمند می ترسم از کنایه و زخم زبانشان مردانشان، که پست ترند از زنانشان می ترسم ابر تیره بیفتد به روی ماه زهرای من تحمل سیلی ندارد آه برگ گل است مثل نسیم است دخترم نگذار حس کند که یتیم است دخترم در عمر خویش هرچه بلا بود دیده ام جانانه جور فاطمه را هم کشیده ام نگذار حال و روز گلم مثل من شود دیگر مباد قسمت او سوختن شود! چون چاره نیست می روم و می گذارمش بعد خدا و تو به علی می سپارمش @raziolhossein
بعد روز دهم به هر مجلس راوی و روضه خوان شدی بانو من چه گویم؟ که در کلام حسین "بهترینِ زنان" شدی بانو عمه ی تو عقیله ی هاشم و به اهل قریش عقیله تویی "کرم الوافری" و " عقل التّام" صاحب "سیرة الجمیلة" تویی پدرت که حسین، جای خودش تو و اصغر چه مادری دارید! غصه ی هر دوتان رباب شده حسِّ خواهر برادری دارید از همان لحظه ی تولد، تو خوش نشستی به سینه ی بابا محض روی پدر تبسم کن راحت جان! سکینه ی بابا! پاشو از پیش پای این مرکب پدرت را نکش، کنار بایست غم ناموس قاتل مرد است اشک دختر عذاب هر پدریست عصر روز دهم به بعد خودت جای اصغر بمان کنار رباب مادرت را ببر ازین صحرا بعد اصغر تویی قرار رباب @raziolhossein