May 11
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
در دورهای که شام جهالت سحر نداشت
خورشید آسمان رسالت قمر نداشت
تا که عروس آمنه باشد بهشت نیز
حوریه ای برای نبی زیر سر نداشت
ارض حجاز را همه گشتند و عاقبت
این خاک از خدیجه زنی خوب تر نداشت
وصل امین مکه عجب خوش تجارتیست
در سودش این معامله اصلا ضرر نداشت
سوگند میخورم که اگر ثروتش نبود
دین ذوالفقار داشت ولیکن سپر نداشت
خرج نبی شده همه دارایی اش ولی
شرمنده بود از اینکه چرا بیشتر نداشت
او شیعه ی علی شده قبل از غدیر خم
باری اگرچه پرده از این راز برنداشت
آری خدیجه آینهی ایستادگی ست
یعنی غبار طعنه به رویش اثر نداشت
او مادر تمامی اولاد فاطمه ست
ابتر کسی بود که بگوید پسر نداشت
او آنچنان ز رنگ تعلق گسسته بود
حتی برای خود کفنی در نظر نداشت
#میلاد_حسنی
@raziolhossein
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
اسلام جز به مهر تو جانی به تن نداشت
عصمت به غیر نام خدیجه سخن نداشت
آن سالهای سخت اگر با نبی نبود
گوییی سپاه دین علی بت شکن نداشت
جز دامن بهشتی آن مادر شریف
گیتی توان مادر کوثر شدن نداشت
غار حراست چله نشین طعام او
جز او رسول محرم سر و علن نداشت
سرمایه دار اول شهر حجاز بود
اما زمان رحلتش حتی کفن نداشت
زخم زبان شهر به جانش خرید و باز
باکی زجان فشانیش آن شیر زن نداشت
چشم رسول در غم او بارها گریست
گویا به غیر لاله گلی این چمن نداشت
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
در آسمان قلب پیمبر تو اختری
بر شیعیان حیدر کرار مادری
از شأن همسران رسولان فراتری
بانو همین که مادر زهرای اطهری
ثابت نموده مدح تو حتما شنیدنیست
چون طعم باده از خم کوثر چشیدنیست
شاعر نگفته شعر برایت به شوق زر
کافیست بهر من که کنی بر دلم نظر
اکنون که ثروتت شده از پیش بیشتر
من را فقط به نوکری دخترت بخر
تا بی درنگ جار زنم بنده گشته ام
از لطف أم فاطمه شرمنده گشته ام
سیف علی و مال خدیجه ؛ چه همطراز
یارب به هر دو یار فداکار خود بناز
خواندند با پیمبرشان اولین نماز
دست نیاز خلق به دامانشان دراز
کوری چشم شور حسودان فاطمه
حیدر پدر ، خدیجه بود مادر همه
دنیای خود معامله کردی به آخرت
اینگونه شد نصیب شما شأن و منزلت
ما را بنوش باده ز صهبای معرفت
اولاد خود به حشر نما غرق مغفرت
وقت سحر خودت دل ما را صبور کن
بی بی بگو به مهدی زهرا "ظهور کن"
#سیداحمد_هاشمی_شهیدی
@raziolhossein
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
تو را کدام مدیح آورم که شخص رسول
توراست همسر و دختر توراست شخص بتول
زبان به اشهد اگر وا کنی کرامت توست
فروع حسن تو کافی است بر قبول اصول
کدام پله علم است تا که ذیل تو نیست؟
غلام کوی تو معقول و خادمت منقول
به ضرب سکه کجا شان ضرب شمشیر است؟
جز این درم که علی از کرم نموده قبول
زبان بگو به دهان سنگ شو حمیرا را
که این فضیلت عظمی نمی رسد به فضول
کسی به معرفت دختر تو راه نیافت
بلی همیشه ز مجهول می دمد مجهول
به هر مقام که دیدم مقام مسئول است
بجز گدای درت کاو نمی شود مسئول
ببخش دنیی و عقبی به معنی مسکین
بدار کوکب ما را مصون ز ننگ افول
#محمد_سهرابی
@raziolhossein
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
شب گذشته کمی خوب شد سخن می گفت
برایم از خودش از حال خویشتن می گفت
از اینکه سنگ گرفته به معجرش به سرش
و یک به یک همه اش را برای من می گفت
به اهل بیت پیمبر چقدر ایمان داشت
کنار ما سه تن از نور پنج تن می گفت
برایم از همه اموال و مال داشتنش
برایم از کفنی هم نداشتن می گفت
درست مثل کسی که خودش خبر دارد
فقط حسین حسین و حسن حسن می گفت
کفن رسید به دستش ولی نشد خوشحال
برایم از پسرم " شاه بی کفن" می گفت
بباف دختر من پیرهن برای غریب
به فاطمه ز حسین و ز پیرهن می گفت
#علی_اکبر_لطیفیان
@raziolhossein
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
گذشته از همه و پشت شوهرش مانده
پیمبرانه به پای پیمبرش مانده
درست!سوره ی نسل خدیجه کوتاه ست
ولی ادامه آیات کوثرش مانده
نه داستان خدیجه ادامه خواهد داشت
هنوز سوختن خانه و درش مانده
به فرض اینکه شکستند دست زهرا را
هنوز بستن دستان همسرش مانده
نه ماجرا به همین روی سکه ختم نشد
خدیجه روضه بخوان روی دیگرش مانده
حسین لحظه ی آخر به فکر رفتن بود
ولی هنوز وصایای مادرش مانده
دلیل داشت صدای زنی ز خیمه رسید
رباب خواست بگوید که اصغرش مانده
سه شعبه آمد و در خیمه دختری میگفت
ببین سکینه که چیزی ز حنجرش مانده
گذشت و عمه سادات دید مردی را
که رد پای سری روی خنجرش مانده
رسید کار به جایی که روضه خوان غش کرد
خدیجه روضه بخوان خط آخرش مانده
هنوز باقی نسل خدیجه در راه ست
هنوز منتقم آل حیدرش مانده
#امیرحسین_آکار
@raziolhossein
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
ای خانه ی تو مطلع الانوار خدیجه
آرام دل احمد مختار خدیجه
شوی تو پیمبر گل دامان تو زهرا
داماد شما حیدر کرار خدیجه
هم مادر زهرا و هم ام الموءمنینی
نازند به تو عترت اطهار خدیجه
فرموده پیمبر که به اسلام از اول
شد مال تو و تیغ علی یار خدیجه
جبریل رسانده ز خداوند سلامت
الحق که بود بر تو سزاوار خدیجه
زهرای توافتاده میان در و دیوار
باز آ که شوی فاطمه رایارخدیجه
ازضرب لگدفاطمه افتاده به بستر
اسما شده جای توپرستارخدیجه
مادر تو دعا کن پسرت از سفر آید
آن منتقم عصمت دادار خدیجه
#محمدعلی_قاسمی_خادم
@raziolhossein
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
ما سائل لطف فراوان خدیجه
از کودکی خوردیم از نان خدیجه
در راه دین داده همه دار و ندارش
اسلام شد مدیون احسان خدیجه
خرج مسلمانی ما هستی او شد
پس هر چه ما داریم قربان خدیجه
در راه اهل بیت هر کس خرج کرده
فردای محشر هست مهمان خدیجه
جور دگر شد دستگیر ما پیمبر
هر جا قسم خوردیم بر جان خدیجه
شکر خدا هستیم امشب روضه خوانش
شکر خدا هستیم گریان خدیجه
دلشوره دارد یاد فرداهای زهرا
ابر بهاری گشت چشمان خدیجه
انگار دیده آتش و دیوار و در را
غم های زهرا برده سامان خدیجه
ای وای از روزی که با پهلوی زخمی
زهرا شود در عرش مهمان خدیجه
نیمه شبی در خانه خولی نامرد
صد پاره می گردد گریبان خدیجه
#محمدحسین_رحیمیان
@raziolhossein
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم
آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم
سرمه نمی برم به چین، قند و شکر نمی خرم
نقره و زر نخواستم، صاحب کیمیا شدم
بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم
دانهء عشق کاشتم، در قفست رها شدم
با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه ایست
با تو پر از قصیده ام، با تو غزل سرا شدم
ای که ملول میشوی از نفس فرشتهها
باور من نمی شود، همنفس خدا شدم
سفرهء دل برای من، باز کن آیه ای بخوان
حرف بزن که مَحرمِ زمزمهء حرا شدم
قطرهء من فرات شد، ذرّه ام آفتاب شد
پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم
پشت سرت من و علی، قامت عشق بسته ایم
تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم
من به تو دست یاعلی داده ام از صمیم دل
مرگ جدام کرده است از تو اگر جدا شدم
لحظه آخرین غزل، ترس ندارم از اجل
پیرهن تو در بغل، با تو دوباره «ما» شدم
#حمیدرضا_برقعی
@raziolhossein
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
گاه تنها یک نفر هم یار دین باشد بس است
یک نفر بانوى سرشار از یقین باشد، بس است
مال و ثروت -هرچه هم باشد- فداى راه دوست
هم نشین رحمهٌ للعالمین باشد بس است
در نگاه شوم مردم بدترین باشد، ولى
در دل پیغمبر خود بهترین باشد بس است
دیگران هم همسر پیغمبرند اما فقط
مادر زهرا که «أمّ المؤمنین» باشد بس است
دخترش زهرا کجا و دختران این و آن ؟!
حاصل عمرش اگر تنها همین باشد بس است
دختر او مادرى کرده براى شیعیان
مادرى مثل خدیجه در زمین باشد بس است¤
ما کجا و مدح او گفتن؟ معاذالله …نه
نام ما تنهاى «گداى خوشه چین» باشد بس است
واژه هاى گنگ و بى معنا چه مى فهمند از او؟
انتهاى شعر باید نقطه چین باشد … بس است
#محمد_میرزایی
@raziolhossein
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
سلام ای نادر دوران خدیجه
تلاقی زن و ایمان خدیجه
سلام ای دُرّ یزدان سفته ی عشق
سراسر آیه ی ناگفته ی عشق
سلام ای سوره ی مستور بالا
تو را حق پرورید از نور بالا
خدیجه ای که در مرآت منظور
تو با احمد شدی نور علی نور
تو در بین عرب سر بودی اما
زنی نامی و سرور بودی اما
کمالت مال این دنیا نبوده
غمت آمال این دنیا نبوده
تو در دوران ثروتمند بودن
تو در مستی قدرتمند بودن
به دستان خدا محمل سپردی
محمد را که دیدی دل سپردی
تو دلداده شدی، دلداده تا او
تجارت کردی ای بانو تو با او
تو ثروت دادی و ثروت خریدی
تو عزت دادی و عزت خریدی
چه سودی کردی ای بانو چه سودی
که حامی رسول وحی بودی
اگر چه همسر پیغمبری تو
میان همسران او سری تو
مقامی داری اما فوق ادراک
عروجی برتر از ادراک افلاک
از این منظر فقط یکتا تو هستی
خدیجه، مادر زهرا تو هستی
تویی که اولین مومن به دینی
از این رو با علی تو اولینی
خدیجه مزد ایمان تو این شد
که دامادت امیرالمومنین شد
تو دوشادوش احمد رنج دیدی
کنارش رنج ها را گنج دیدی
تو فانیِ مرام مصطفایی
تو سختی دیده ی راه خدایی
تو ای تنهاترین همدم به خاتم
چرا رخت سفر بستی ز عالم
مگر تو بر نبی همسر نبودی
مگر بر فاطمه مادر نبودی
چرا ناگاه ای بانو شکستی
چه شد در بستر رفتن نشستی
تو در بستر پرستاری نداری
دم رفتن کفن داری، نداری
مخور غصه خدا دارد هوایت
کفن از عرش می آید برایت
کفن گفتم دلم لرزید یک آن
غروب کربلا را دید یک آن
زمینی مملو از ماه و ستاره
بدن های شریف پاره پاره
تنی غارت شده، ببریده حنجر
بدون سر، بدون دست، بی سر
سرش بر روی نی چون پاره قرآن
بدن، پامالِ از سم ستوران
لب تشنه چنین جان داده ارباب
برهنه روی خاک افتاده ارباب
در آن دم هاتفی خواند ای خدیجه
حسینت بی کفن ماند ای خدیجه
#امیر_عظیمی
@raziolhossein