#امام_زمان_مناجات
#امام_زمان_رمضان
با غم هجران تو هرچند که راه آمدیم
باز هم بی تو به استقبال این ماه آمدیم
پای ما را دعوت چشمت به مهمانی کشاند
ما به شوق تو به مهمانی الله آمدیم
آمدیم اما چگونه؟! آمدیم اما چطور؟!
پر گناه و رو سیاه و باز گمراه آمدیم
چند وقتی هست در ما رغبت دیدار نیست
ما که حتی گاها اینجا هم به اکراه آمدیم
خوب میدانی و میدانیم خیلی بد شدیم
خوب میدانی پشیمانیم، آگاه آمدیم
اوج آمال و امید ما در اینجا نوکریست
ما بدین درگاه آری در پی جاه آمدیم
شاه را انداخت نیزه از بلندی بر زمین
روضه را دیدیم سنگین است کوتاه آمدیم
#محمدعلی_بيابانی
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#امام_زمان_رمضان
باز در بغض صدایم آتش آه آمده
باز هم ماه خدا بی ماه از راه آمده
آه ماه فاطمه! برگرد که حتی نفس
از میان سینه ها بی تو به اکراه آمده
باز هم شب های بخشش آمد و با لطف تو
کوه سنگین گناهم رفت و چون کاه آمده
سفره ی افطار هم با آب و نان حسرتش
باز هم بی تو به استقبال این ماه آمده
از دل سنگ و سیاه خود صدایت میزنم
مثل فریاد ضعیفی کز دل چاه آمده
کیست مانند تو که در جاده های بی کسی
با من در راه مانده هر زمان راه آمده
تا به دست آرم دلت را باز می گویم حسین
آتش قهر تو با این نام کوتاه آمده
موقع افطار با لب های تشنه بازهم
در دلم یاد لبان تشنه ی شاه امده
#محمدعلی_بيابانی
@raziolhossein
#مناجات
آمد سحر دوباره و حال سَهَر* کجاست؟
تا بلکه آبرو دهدم، چشم تَر کجاست؟
بیدار مینشینم و باشد دلم به خواب
با این درختِ آب نداده، ثمر کجاست؟
ای داوری که دست مرا کردهای بلند
از من ز دستِ نفْس، زمین خوردهتر کجاست؟
دارم دو دست سوی تو بالا و سر به زیر
کو دست دیگری که گذارم به سر؟ کجاست؟
با آب میکنند سیاهی ز صفحه پاک
پر گشته نامهام ز گنه، چشم تر کجاست؟..
جز خانۀ تو، هر چه درِ خانه، بسته است
یک در، که وا شود به منِ دربه در کجاست؟
یک گوشۀ نگاه، عوض میکند مرا
در این میان، به گوشهنشین آن نظر کجاست؟
#علی_انسانی
*سَهَر: شبزندهداری، بیداری
@raziolhossein
#مناجات
#امام_زمان
#حضرت_رقیه
جا دارد اگر از غم دلدار بمیرم
در گریه رهایم کن و بگذار بمیرم
مجموعه ای از درد و مصیبات گران است
هر جمعه که در حسرت دیدار بمیرم
حالا که در وصل به رویم شده بسته
سر بگذارم بر سر دیوار بمیرم
از حسن کمالش بنویسم همه ی عمر
اصلا چه خیالی که سر دار بمیرم
یا رب سببی ساز ببینم گل رویش
مگذار که با دیده خونبار بمیرم
یک بار اگر قرعه وصلش به من افتد
نزد پسر فاطمه صدبار بمیرم
ماه رمضان روزی من کن که کنارش
یا وقت سحر یا دم افطار بمیرم
ای کاش که لب تشنه ، گرسنه ، دم افطار
در روضه ی آن پای پر از خار بمیرم
جان های دو عالم همه قربان رقیه
میگفت که من پای غم یار بمیرم
بابای من از راه میآید به خرابه
حیف است که در کوچه و بازار بمیرم
کعب نی و زنجیر و لگد ، ضربه سیلی
حق دارم از این هجمه ی آزار بمیرم
تب کرده ام از دوری تو ، عشق همین است
اصلا گله ای نیست که بیمار بمیرم
بی وقفه صدایت زدم و شمر مرا زد
از لذت شیرینی تکرار بمیرم
من در حرم ستر سه سال است نهانم
سخت است که در مرکز انظار بمیرم
در طول مسیر عمه سپر بود برایم
شرمنده از این شدت ایثار بمیرم
خیلی به سرت زخم نشسته است ، شمردم
میخواهم از این غصه ی بسیار بمیرم
حالا که سرت آمده و پیکر تو نیست
در گریه رهایم کن و بگذار بمیرم
#محمدعلی_بقایی
@raziolhossein
#مناجات
#امام_حسین_علیه_السلام
بَدم ولیک خدایا ببخش یا الله
مرا به سید بطحا ببخش یا الله
بیا در این رمضان عفو کن گناهم را
به خاطر گل طاها ببخش یا الله
برات عفو به دستم بده خدای کریم
تو عبد بی سروپا را ببخش یا الله
هر آنچه دیده ای از من خطا،ندیده بگیر
فقط به حُرمت مولا ببخش یا الله
به ناله های شب و روز مرتضی سوگند
که گشت بی کس و تنها ببخش یا الله
به درب سوختهی خانهی علی سوگند
به خون سینه ی زهرا ببخش یا الله
به لحظه ای که سوی تل دوید و میافتاد
عقیله زینب کبرا، ببخش یا الله
به لحظه ای که ز زین آسمان زمین افتاد
به خاک صورت آقا ببخش یا الله
#محمود_اسدی_شائق
@raziolhossein
#ماه_رمضان
#مناجات
ماهِ رحمت آمد و طومارِ ماتم بسته شد
سفرهٔ بیچارگی و فقر؛ کم کم بسته شد
سربه راهم کرد ذکرِ «یاعلیُ یاعظیمْ»
راهِ بیراهه سحرگاهان منظم بسته شد
بعدِ هر «ألعفو» با لبخند بخشیدی مرا
لطفِ تو جاری شد آنقدری که زمزم بسته شد
هر نفَس تسبیح، خوابم هم عبادت شد حساب
غرق در غفران شدم تا پلکهایم بسته شد
اشک میخواهم! نباید خرج نامحرم شود
چشمهایم در محرّم زیرِِ پرچم بسته شد
چشم پوشاندم به عشقِ تو همینکه از حرام
دم به دم راهِ ورودِ غم به قلبم بسته شد
لحظهٔ افطار، استغفار؛ دردم را گرفت
رویِ زخم ِ معصیت با توبه؛ مرهم بسته شد
خوب شد حال مناجاتم، به خاک افتاد نفْس
در غل و زنجیرها ابلیس محکم بسته شد
پاک شد از جُرم و عصیان نامهٔ اعمال من
تا که با دستِ علی درب جهنم بسته شد
*
خانه غرقِ دود بود و پیش چشم فاطمه
دستهایِ اولین مظلوم ِ عالم بسته شد!
#م_عاطفی
@raziolhossein
#مناجات
#امام_حسین_علیه_السلام
هر زمانی در دلم درگیر طوفان می شوم
یا حسینی می نویسم غرق باران می شوم
از مسلمانی فقط عشقش برایم مانده است
آخر از عشق علی یک روز سلمان می شوم
کار من را بیشتر دست کریمان بسپرید
در گرفتاری دخیل یا حسن جان می شوم
من گناهی هم اگر کردم جهالت کرده ام
تا گناهی می کنم فورا پشیمان می شوم
بار سنگینم مرا خیلی خجالت می دهد،
هر زمانی که سر این سفره مهمان می شوم
روزه می گیرم ولی دائم به فکر روضه ام
آب می نوشم دم افطار و گریان می شوم
روضه آب و گریه نان هر شب اهل دل است
دور از این روضه ها، بی آب و بی نان می شوم
جان من را هم گرفتی روضه را از من نگیر
جان تو بی روضه من خیلی پریشان می شوم
......
مو پریشان...، بعدِ تو زینب پریشان می شود
همسفر با حرمله، با نیزه داران می شود
#وحید_محمدی
@raziolhossein
#ماه_رمضان
#رباعی
آمد رمضان و مقدمش بوسیدم
در رهگذرش طبقطبق گل چیدم
من با چه زبان شڪر بگویم ڪه بِچشم
یڪ بار دگر ماهخدا را دیدم
#اللهمربشهررمضان
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
آه ای سحر طلوع کن از شام تار من
بگذار پا به دیده ی شب زنده دار من
شرمنده از گناهم و شرمنده تر که بود
وقت گناه دیده ی تو اشکبار من
از ما هزار حاجت غیر از ظهور هست
ای آرزوی گمشده در روزگار من
گفتم بیا...تو آمدی و....من نیامدم
گفتم کجایی...آه....تو بودی کنار من
تو ناظری به حالم و من تا ببینمت
دستی بکش به آینه ی پر غبار من
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein
تقویمها اگرچه نوشتند: «سال نو»
این روزها بدون تو نامش بهار نیست
#احمد_صالحی_نژاد
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#رباعی
ای نام تو در عرش طلاکوب بیا
ای دل شده از فراقت آشوب بیا
در حق شما گر چه همه بد کردیم
ای خوبتر از خوبتر از خوب بیا
#علی_سلطانی
@raziolhossein
#مناجات
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#تک_بیت
سحر سوم ماه رمضان هم رد شد
وقت افطار خدایا به رقیه العفو
#محسن_ناصحی
@raziolhossein