eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.4هزار دنبال‌کننده
557 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ز الف اول امام از بعد پیغمبر علی است آمر امر الهی شاه دین‌پرور علی است ب برادر با نبی بیرق فراز دین حق بحر احسان باب لطف بی‌حد و بی‌مر علی است ت تبارک تاج و طاها تخت و نصراله سپاه تیغ‌آور خسرو مستغنی از لشگر علی است ث ثری مقدم ثریا متکا ثابت قدم ثانی احمد به ذات کبریا مظهر علی است ج جاه و قدرش ار خواهی به نزد ذوالجلال جل شانه جز نبی از جمله بالاتر علی است ح حدوثش با قدم مقرون حدیثش حرف حق حاکم حکم اللهی حیه در حیدر علی است خ خداوند ظفر خیبر گشا مرحب شکار خسرو ملک ولایت خلق را رهبر علی است د داماد نبی دست خدا دارای دین داعی ایجاد موجودات از داور علی است ذ ذاتش ذوالجلال و ذالمنن وز ذوالفقار ذلت افزا بر عدوی ملحد ابتر علی است ر رفیع‌القدر و والا رتبه روح افزا سخن رهنمای خلق عالم ساقی کوثر علی است ز زبر دست و زکی و زاهد و زهد آفرین زیب بخش مسجد و زینت ده منبر علی است س سعید و سید و سرور سلونی انتساب سرّ لا رطب و لا یابس سَر و سرور علی است  ش شفیع المذنبین شیر خدا شاه نجف شمع ایوان هدایت شافع محشر علی است ص صدیق و صبور و صالح و صاحب کرم صبح صادق از درون شب پدیدآور علی است ض ضرغام شجاعت پیشه‌ی روشن ضمیر ضاربی کز ضربش المضروب لایُخبر علی است ط طبیب طبع‌دان مطلوب ارباب طلب طاق نه کاخ مطبق طرح را لنگر علی است ظ ظهیر ملک و ملت ظاهر و باطن امام ظل ممدود خدای خالق اکبر علی است ع عین ‌الله و علی جاه و علّام الغیوب عالم علم علی الاشیا ز خشک و تر علی است غ غران شیر یزدان غیرت الله المبین غالب اندر غزوه‌ها بر خصم بد گوهر علی است ف فصیح و فاضل و فخر عرب میر عجم فارِس میدان مردی فاتح خیبر علی است ق قلب عالم امکان قسیم خلد و نار قاضی روز قیامت خواجه‌ی قنبر علی است ک کنز علم ما کان و علوم ما یکون کاشف سرّ و علن از اکبر و اصغر علی است ل لطفش شامل احوال کل ما خلق لازم التعظیم شاه معدلت گستر علی است م ممدوح صحف موصوف تورات و زبور مصحف و انجیل را مصداق و المصدر علی است ن نظام نه فلک از نام نیکش وز جمال نور بخش مهر و ماه و انجم و اختر علی است و واجب منزلت ممکن نما والا گهر واقف از ما وقع و از ما وقع یک سر علی است هـ هو الهادی المضلین فی الصراط المستقیم هر چه بهتر خوانمش صد بار از آن بهتر علی است ی یدالله فوق ایدیهم یکی از مدح او یک سر از یا تا الف هر حرف را مضمر علی است آدم و نوح سلیمان و خلیل بی‌خلل موسی با اقتدار و عیسی با فر علی است جان علی جانان علی ظاهر علی باطن علی مِی علی مینا علی ساقی علی ساغر علی است گویی ار مدح علی دیگر چه غم داری «صغیر» یاور خلق جهانی گر تو را یاور علی است @raziolhossein
آفتاب ظهر روزهجدهم ديد ساقي ايستاده پاي خم باخدايش عشق بازي مي كند صحبت ازافشاي رازي مي كند كيست اين ساقي رسول خاتم است صاحب تفسيراسم اعظم است دورتادورسرش خيل ملك درطواف او تمام نه فلك جبريل اين بار جور ديگري است بحث اتمام ره پيغمبري است وقت تكميل رسالت آمده گاه تنزيل ولايت آمده تا لب پيك الهي باز شد شرح صدر مصطفي آغاز شد در كناربركه بار انداختند منبربالابلندي ساختند با جلال وعزت پيغمبري باشكوه واقتدارديگري رفت تاپايان رساندراه را سازد آگه بنده ی گمراه را ير جهاز اشتران قد راست كرد خطبه اش رااين چنين آغازكرد ايها الناس اي مسلمانان خموش وحي منزل را فرا داريد گوش ايها الحجاج حج كامل کنید روي برحق پشت برباطل كنيد ايهالناس اين منم ختم رسل صاحب نور رسالت عقل كل من رسول ا... اعظم احمدم تاج مخلوقات حي سرمدم آمدم تا خير را نازل كنم راه كل انبياء كامل كنم اينكه دستش روي دستان من است نفس قدسي من وجان من است اين علي با شد امام المتقين شيرميدان ها، بوارالكافرين دست بوس محضرش روح الامين دست پنهان خدا در آستين مظهرعين اليقين حق اليقين بهترين مخلوق رب العالمين اين علي فاروق حق و باطل است هركه رو گرداند از او جاهل است اين علي بر شانه هايم پا گذاشت ذره اي ترديد در قلبش نداشت برفراز شانه هايم تانشست همچو ابراهيم بت ها راشكست لنگر هفت آسمان حيدر بود مقتداي انس و جان حيدر بود صاحب تيغ دودم تنها علي است محرم صاحب حرم تنها علي است هم بود يار و انيس فرشيم هم بودخلوت نشين عرشيم جزعلي نفس رسول ا... كيست صورت انساني  ا... كيست مادوتا يك روح در دو پيكريم شاهكار دست حي داوريم مادوتا منشق ز نور مطلقیم دست حق باماست ماهم باحقيم اولين مردمسلمان است علي اولين قاري قرآن است علي حال تكليفم ادا بايد شود صحبت از سر خدا بايد شود هركه رامن مقتدا و رهبرم او شهادت مي دهم پيغمبرم هركه را مولاي بي همتا نبي است بعداز اين مولاي او تنها عليست شد ولي اولين و آخرين حضرت حيدرامير المؤمنين آي مردم نيت قربت كنيد با وصي مصطفي بيعت كنيد آي مردم گفته ی رب كريم بشنويد... هذا صراط المستقيم هر كه شك بر او نمايدكافراست منكراو منكرپيغمبر است هركه بر گرداند از او روي خويش آتش قهرخدا دارد به پيش اي خدا با دوستانش دوست باش ياور هركس كه يار اوست باش اي خدا دارو ندارمن عليست يارصاحب اقتدارمن عليست آنچه بايد مصطفي مي گفت گفت يرهمه خلق خدا مي گفت گفت جملگي دست دعا برداشتند ليك درسر فتنه هاي داشتند از سر شانه عبا انداختند اهل كينه رنگ خود را باختند روي لب گفتند بخیِ ياعلي زيرلب گفتند حرفي باعلي حال بر دست پيعمبرشاد باش بعداز آن آماده بيداد باش آنكه اول بهر بيعت مي دويد نقشه ی قتل پيغمبر را كشيد عقده بدرو احد ابراز شد فتنه اي با نام دين آغاز شد وقت آن شد تا سوابق روشود روي اصلي منافق روشود مردم از راه حقيقت گم شدند شاخه هاي گل همه هيزم شدند دربهشت قرب احمد آمدند درميان خانه زهرا را زدند دستهايی كه به روي دست بود خالق هستي هرچه هست بود باعمامه دورگردن بسته شد امت واحد هزاران دسته شد ناله زهراي ا طهر مي رسيد خويش را دنبال حيدر مي كشيد بوسگاه مصطفي آتش گرفت فاطمه سرتا به پا آتش گرفت چادري كه برتر از سجاده بود زير پاي اين و آن افتاده بود فاطمه مي گفت بابا مي زدند مرتضی مي گفت زهرا مي زدند @raziolhossein
تجلّي همه اسماء ذات هستى تو براى خَلق ، ظهور صفات هستى تو تو آفريده شدى جزء ممكنات شوى ولى ز سلسلهء واجبات هستى تو گره گشاى همه انبيا تو بودى و گره گشاى همه مشكلات هستى تو به توبه گفت كه "يا عالىُ بِحَقّ عَلي" براى حضرت آدم برات هستى تو تو يار نوح شدى تا رها شد از طوفان و بر خليل در آتش نجات هستى تو براى حضرت موسى تويى يَدِ بَيضا براى حضرت عيسى حيات هستى تو به جز تو هيچ كسى نيست نَفْس پيغمبر كه رونماى وى از هر جهات هستى تو چگونه مثل منى شاعرت شود!، كه خودت به نظم آورِ صدها لُغات هستى تو (به ذره گر نظر لطف بوتراب كند به آسمان رود و كار آفتاب كند) مسير قافله سوى غدير مى گردد غدير واقعه اى بى نظير مى گردد رسيد روح الأمين گفت يا رسول الله بگو پيام خدا را كه دير مى گردد بگو كه پشت تو بر ذات كبريا گرم است به بند سلسله شيطان اسير مى گردد به حاضرين تو بگو تا به غائبين گويند عليست آنكه پس از تو امير مى گردد بگو نه از طرف من كه حكم حكمِ خداست على ولي و وصي و وزير مى گردد هميشه دوست او سربلند مى گردد هميشه دشمن او سر به زير مى گردد قسم به ذات خدا عاقبت بخير شود هر آنكه بر در او مُستجير مى گردد چه اعتنا به كم و بيش اين جهان دارد كه بهره مند ز خير كثير مى گردد كسى كه عيد غدير و عليست معيارش دعاى حضرت زهرا بُوَد نگهدارش به دست حضرت خورشيد مى درخشد ماه بر اين جلالت و شوكت همه كنند نگاه از اين به بعد بلند است روى مأذنه ها صداىِ "أشهدُ أنّ عَلي وَليُّ الله" على براى خدا و رسول يك شير است مجالِ عَرضه ندارد به پيش او روباه فقط براى رضاى خدا زَنَد شمشير عليست كوه و سپاه مقابلش چون كاه عليست مرد عبادت ، عليست مرد جهاد عليست مرد قضاوت ، على عدالت خواه هر آنكسى كه دمى بى على نَفَس بكشد تمام زندگى اش را نموده است تباه براى آنكه بُوَد دست او به دستِ على مسير قُربِ خداوند مى شود كوتاه (على امام من است و منم غلام على) كسى كه غير على خواست مى شود گمراه مُريد شاه نجف پيرو سقيفه كه نيست هر آنكه غصب خلافت كند خليفه كه نيست نشسته ام بنويسم نَمى از اين يَم را بزرگى تو شمارد بزرگ اين كم را به وصف توست "يَدُ الله فَوقَ أيْديهِم" كه در احاطه گرفتى تمام عالم را شعاع نور تو را در وجود او ديدند اگر ملائكه كردند سجده ؛ آدم را اسير روى تو ديدم هزار يوسف را گداى كوى تو ديدم هزار حاتم را اگر بزرگ شدم در قبيله اى شيعى تو داده اى به من اين نعمت فراهم را اگر اجازه دهى باز آخر اين شعر كمى مرور كنم خاطرات ماتم را پس از غدير ، پس از رحلت رسول خدا مدينه مى زند آتش بهشت خاتم را ميان آن همه نامحرم اى غيورِ صبور خدا كند كه نبينى حضور مَحرم را حوائج از تو بخواهند مردم ، اما من نخواهم از تو به جز روزىِ مُحرّم را سلام بر لب عطشان سيدالشهدا به زخم هاى فراوان سيدالشهدا @raziolhossein
ای شیعه بیا از دل و جان همت کن بر دشمن مرتضی علی لعنت کن دست هر کس که لایق بیعت نیست با دست خدا علی فقط بیعت کن @raziolhossein
آخرین حج است و در تابند دلها در تولا و تبرا حاجیان در قلبِ صحرا آب اندک در عوض طوفانِ گرما چهره‌ها خیس از عرق‌ها  مانده در سینه نفس‌ها میرسد بانگِ جرس‌ها ناقه‌ها بر رَملهایِ بی قراری مثل سِیلی با جهاز عشق ، جاری روی شنها آخرین حج است و برمیگردد از حج یک بیابان از خلایق لیک پیغمبر در آشوبِ دقائق یک طرف یک خیل عاشق یک طرف جمعی منافق یک طرف آئینه‌ی حق یک طرف آئینه‌ی دق بازهم مثل همیشه پشت او قرآن ناطق در میان اینهمه در سینه دارد رازهای بی شماری از حقایق آخرین حج است و می‌بیند ثمر داده‌ست رنجی که کشیده سالها در سالها از دستِ جهل مردمانِ سرزمینِ خود چشیده محنتِ شعبِ ابی طالب به جانِ خود خریده کوچه کوچه سنگ خورده شهرها و شهرها هِی زخم دیده هرچه می‌شد او شنیده زخمِ پیشانی و دندانِ شکسته بیش از هشتاد غزوه بار بسته  لیک از اینها گرانتر سخت‌تر از هرچه دیده سخت‌تر حتی زِ فهم بت پرستان دیدن جهلی عمیق از مردمان جاهلستان و نفاقِ هم قطاران است اما در دل او نور فرقان است بر لبهاش قرآن است آخرین حج است و بعد از اینهمه انبوه غم ظلم و ستم درد و اِلَم ناگاه وحی آمد دوباره وحی در یک آیه‌ی کوتاه آمد کِای رسولِ برگزیده نور دیده هرچه کردی هرچه کردی هرچه دیدی سالها در سالها اما همه هیچ است هیچ است! هرچه رفتی آنچه گفتی آنچه خواندی و نشاندی گوئیا ناگفته‌ای ناخوانده‌ای ناورده‌ای هیچ‌است هیچ است آن مگر امروز اینک در همین منزل رسانی جاودانی این پیام آسمانی: آی بَلِّغ یا نَبی ما اُنزِلَ مِن رَبکَ امروز امت را که ما بَلَغتَ ما بَلَغتَ ما بَلَغتَ سرانجام رسالت را آخرین حج است و در گرمای طاقت سوزِ عالم سوز در قلب کویری سخت پای برکه‌ای خوشبخت اینگونه او فرمود : هرکس پیش رو رفته است برگردد و هرکس پشت سر مانده است میمانیم تا آید و در پیش نگاه دوستدارانش محمد(ص) از شتر پایین که آمد تا سه روز اُطراق کرد حرف رفتن گفت و بازی با دل عشاق کرد آخرین حج است اما اولین عید من است بعد از این شکرِ خدا تکلیفِ عالم روشن است.... *« این روایت از تمامی بزرگان آمده مستند ، واژه به واژه ست و  فراوان آمده عالمانِ اهل سنت با تواتر گفته‌اند با تجاهل یاکه حتی با تفاخر گفته‌اند فخر رازی اسقلانی ابن ماجه بن کثیر ابن عبدُالبِّر بخاری مسلم و ابن جریر ابن جوزی ابن شاهین و زهبی شافعی تَرمزی و ابن حنبل جَزَری و نافعی آنقدر نام است آید میشود خود یک کتاب گفته‌اند از خطبه‌ی پیغمبر ختمی مآب»  رفت بر روی جهاز و گفت با اهل حجاز گفت با اهل حقیقت گفت با اهل مجاز   بعد حمد و بعد تسبیح خدایش دم گرفت دست حق را بین مشتش دست حق محکم گرفت  گفت: حق فرمود بعد از من تمام دین علیست این علی و این علی و این علی و این علیست آی مردم با پیمبر با خدا بیعت کنید یک به یک با دست من با مرتضی بیعت کنید دست او را برد بالا دست را بالا کشید پیش آن سیلِ تماشا دست را بالا کشید آنقدر بالا که حضرت با خدایش دست داد پیش از هرکس خدا با مرتضایش دست داد اَشهدُ اَنَّ امیرالمومنین تنها علی اَشهدُ اَن لا امیرالمومنین الّا علی  کربلا هم آخرین حج بود و تنها مانده بود حاجیان در خاک و خون بودند اما مانده بود یک نفر جا مانده بود تشنگی بود و خجل از طفل بابا مانده بود روی دست خود علی را برد بالا برد بالا آه بابا آه بابا آخرین بار است دستِ غم به زانو میزند اولین بار است اما حرف مُنّوا میزند اولین بار است مردی اینچنین رو میزند....  *تحقیق این موضوع در کتاب الغدیر علامه امینی به تفصیل آمده . @raziolhossein
به آنکه چشم هایش را به حق بست بگو که میخورد راهت به بن بست بگو که در غدیرخم نبی گفت: فقط حیدر أمیرالمؤمنین است @raziolhossein
نوری به شبِ تار و سیاهش ندهند در سایه ی امن حق پناهش ندهند هرکس که نداشت "مهر حیدر" در دل محشر که شود، بهشت راهش ندهند @raziolhossein
نوری به شبِ تار و سیاهش ندهند در سایه ی امن حق پناهش ندهند هرکس که نداشت "مهر حیدر" در دل محشر که شود، بهشت راهش ندهند @raziolhossein
با نام علی شیعه مدد خواهد شد بی مهر علی زمانه بد خواهد شد هرکس که علی دوست بُوَد در محشر از روی پل صراط رد خواهد شد @raziolhossein
نجف است این نجف چه می پرسی عرش اینجا نشسته برکرسیّ @raziolhossein
دروصفِ علی خرد فرو می ماند خاکِ قدمش به آبرو می ماند ازراهِ نجف به کعبه هرکس نرود حجّش به نمازِ بی وضو می ماند @raziolhossein
یاشاهِ نجف آبِ حیاتِ همه ای حاضر زکرم وقتِ مماتِ همه ای آورده ازآن به مرقدت نوح پناه یعنی که سفینهء نجات همه ای @raziolhossein