eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.7هزار دنبال‌کننده
599 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تو یاور من در همه جایی ...من نه تو بهر دلم عقده گشایی…من نه ازبس که کریم و مهربانی ؛هرشب... در فکرمن بی سر پایی…من نه @raziolhossein
صاحب عزای حضرت خیر النسا، بیا ای بانی شکسته دل روضه ها، بیا آقا به حقّ چادر خاکی مادرت آقا به حقّ داغ دل مرتضی، بیا @raziolhossein
کویر تشنه شده قلبم، ای سحاب، بیا تمام زندگیم بی تو شد سراب، بیا هزار جمعه گذشت و نقاب نگشودی به جان فاطمه این جمعه بی نقاب بیا مباد آنکه بیایی و مرده باشم من شتاب کن که اجل می کند شتاب بیا گذشت عمر و ندیدم تو را به بیداری کرامتی کن و امشب مرا به خواب بیا به کوچه کوچة شهرم ز خون دل همه شب برای آمدنت ریختم گلاب بیا گناه من ره دیدار بسته بر رویت تو بهر دیدن من از ره ثواب بیا غروب جمعه شده بی تو روزهای دلم به صبح جمعة من همچو آفتاب بیا به دردهای به حیدر نگفتة زهرا به ناله های سحرگاه بوتراب بیا به سینه ای که شکست از سُم ستور، قسم به صورتی که شد از خون سر خضاب بیا سرشک دیدة میثم به سیل شد تبدیل هنوز ناله‌ی او مانده بی جواب بیا @raziolhossein
درفاطمیه به سینه غوغا باشد دیده زغم فاطمه دریا باشد (هرقطره اشک ما زداغ زهرا) نذر فرج یوسف زهرا باشد @raziolhossein
شوريده دليم و سر سوداى تو داريم با اين دل سر گشته تمناي تو داريم با خون جگر ديده بشوئیم که عمرى اى پرده نشين ميل تماشاى تو داريم سوگند به يک موى سرت هر چه که داريم از دولتى خاک کف پاى تو داريم ما زنده بر آنيم گرفتار تو باشيم دل بسته به گيسوى چليپاى تو باشيم اى کاش که بر نامهء اعمال همه عمر بينيم که خوشنودى و امضای تو داريم ما روضه گرفتيم که تشريف بيارى اين گرمى روضه ز نفس هاى تو داريم دیگر  تو بيا روضه بخوان صاحب روضه ما حسرت آن صوت دل آراى تو داريم قدرى بگو از غربت جان دادن مادر ما چشم تر از ماتم عظماى تو داريم کم کم کفن فاطمه را پهن نمایند دلشوره ای از شدت غمهای تو داریم امشب شب غمهاست امان از دل حيدر ذکر لب زهراست امان از دل حيدر @raziolhossein
هر وقت دل بهانه ی یاد تو را گرفت شادی از آن بلند شد و غصه جا گرفت ابریست آسمان دل بیقرار تو بیخود نبود اگر که دوباره هوا گرفت گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی چشمم ز اشک خشک شد آقا صدا گرفت تو سوختی که سینه ام آتش گرفت و سوخت تو روضه خوان شدی اگر این روضه پا گرفت امروز هم بیا و بگو وای مادرم آخر مریض خانه ی مولا شفا گرفت راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش این خانه ی علیست که دیگر عزا گرفت در آخرین وصیت زهرا دل علی از روضۀ حسین و غم کربلا گرفت @raziolhossein
دل از غم فاطمه توان دارد؟ نه وز تربت او كسی نشان دارد؟ نه آن تربت گم‌گشته به بر، زوّاری جز مهدی صاحب الزّمان دارد؟ نه @raziolhossein
کی می شود بیند بشر ، خیرالبشر را آه ای سفر کرده بده پایان ، سفر را عیسی مسیح من ! که باید جز تو بخشد جان دوباره این جهان محتضر را ایمان شده یک تکه آتش در کف دست دنیا به قصد دین ما بسته کمر را حق بی تو باطل گشته و باطل شده حق دنیای بی صاحب نداند خیر و شر را ما آمدیم هر وقت ، تو در باز کردی تو آمدی هر وقت ما بستیم در را العفو می گویی به جای تک تک ما جای همه بیدار هستی هر سحر را آقا به ما مثل گذشته باز گردان آن حال خوش ، آن عاشقی ، آن چشم تر را دست تمام اهل روضه می شود پر امشب اگر گیری تو دست یک نفر را بیچاره من ، بیچاره من ، من که ندیدم یک بار هم در روضه ی مادر ، پسر را بیچاره من ، بیچاره من ، من که نمردم هر چه شنیدم روضه ی دیوار و در را @raziolhossein
ای جان جهان، جهان جان ادرکنی قیوم زمین و آسمان ادرکنی احیاگر صد دمَ مسیحا اَلغوث یا حضرت صاحب‌الزمان ادرکنی @raziolhossein
مادر زچه رو حالت بیمار گرفتی در خانه نقاب از چه به رخسار گرفتی هنگام نماز آمدم از روزنه در.... دیدم بخدا دست به دیوار گرفتی مرحوم @raziolhossein
میان کوچه ها،در پُشت درها..،گریه‌ها کردم تمام شهر را با اشک هایم زابرا کردم شباهنگام با پروانه از بال و پرت گفتم... سحر خاکسترش را از کنارِ شمع..،ها کردم تویی آن ذات افلاکی،تویی مستوجب پاکی که من با چهره ای خاکی،به نامت اقتدا کردم پدر در فاطمیه یاد دارم بارها می گفت: من این فرزند را نذر حسن جان شما کردم زمانی که برای گریه چشمم بی رمق می شد به یک "یا فاطمه" در روضه،تجدید قُوا کردم همیشه ذکر تو از شرِّ عصیان‌ها خلاصم کرد قدم برداشتم..،گفتند:"یا زهرا"..،حیا کردم بگیرم دامنت را صدهزاران بار می گویم خطا کردم خطا کردم خطا کردم خطا کردم نمی از روضه ات را ریختم در عُمق اقیانوس تمام ماهیان را هم به داغت مبتلا کردم از آن وقتی که پی بُردم دلت پُر بود از دنیا تمام لذت بی حدِّ دنیا را رها کردم قنوت بی تعادل خواندنت محراب را سوزاند... چِقَدر این روزها یا ربّنا یا ربّنا کردم برای گونه و بازو و پهلوی کبودِ تو... برای دردهای بی شمارِ تو دعا کردم چُنان از عالم ذَر مِهر تو در سینه ی من بود که تا نام تو را بُردم..،تو را مادر صدا کردم اگرچه نیستم "سیّد"،به فرزندی قبولم کن که من پیش تمام خلق این را ادعا کردم منِ بی تاب آنقَدر از "بُنَیَّ" ات سوختم تا که تمام این محل را با حسین ات آشنا کردم . . به جای اهل آن دِه در خیال خود  هزاران بار خودم با دستم هایم بر تن او بوریا کردم @raziolhossein
آنکه آتش به در بیت ولا زد بد زد شرر اینگار که بر ارض و سما زد بد زد یک زن حامله در پشت در و یک نامرد به دلش بغض علی بود که تا زد بد زد مادر افتاد زپا و پسرش رفت ز دست بی حیایی که به در ضربه پا زد بد زد فضه آمد به برش گفت به زهرا چه شده نفس اینقدر فقط داشت صدا زد بد زد قنفذ همدست مغیره شد و پیش پدرم تازیانه به تن مادر ما زد بد زد به سر و صورت و بر شانه و دست و بازو بی مهابا زده و بر همه جا زد بد زد به کسی واقعه کوچه نگفتم اما آنکه سیلی به رخ مادر ما زد بد زد مادرم فاطمه ان لحظه سرش پایین بود بی هوا مادر ما را بخدا زد بد زد گوشواره به زمین ریخت عجب دستی داشت سیلی هر چند که از روی عبا زد بد زد همه عمر همه سوز دل من این است از چه پیش پسرش فاطمه را زد بد زد دختری گوشه ویرانه به بابا میگفت ای پدر کی به لبت چوب جفا زد بد زد بین این شهر که دیگر خبر از مردی نیست زجر نامرد چه مردانه مرا زد بد زد هر کجا از غم تو ناله زدم من بابا عوض من همه قافله را زد بد زد هر کسی روی مرا دید به خود گفت که زجر سیلی بر صورت این طفل چرا زد بد زد @raziolhossein