بعد از شام هر چه به ابراهیم گفتند که بیا و برای فرماندهان #دعای_توسل بخوان قبول نکرد، او با ناراحتی میگفت: من دعای خودم را خواندم
جلسه به پایان رسید و همه آماده #بازگشت به محل قرارگاه و لشکر ها شدند.
حاج حسین میگفت: وقتی سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم، یک بسته را به ابراهیم دادم و گفتم: برایت #نان_و_کباب آوردم.
ابراهیم همینطور که پشت فرمان نشسته بود، نان و کباب را از من گرفت و با دست دیگر از #شیشه ماشین به بیرون #پرت کرد!
🌸 بعد هم گفت: من با #بسیجی ها نان و سیب زمینی خوردم. بگذار این غذا را #حیوانات بیابان بخورند.
چیزی نگفتم ابراهیم چند لحظه بعد گفت: تمام ما #بسیجی هستیم، وای به روزی که غذای بسیجی و فرمانده #تفاوت داشته باشد، آن موقع کار #مشکل می شود ...
رفیق شهیدم ابراهیم_هادیツ
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
🌱می شنود ،
صدایی به کوچکی صدای تو را 🌱
🌻خدایی که به بزرگی
جهان هستی است🌻
✨إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعاءِ🤲🏻✨
#الهی_من_لی_غیرک♥️
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
🎉🎊تولدت مبارڪツ🎊🎀
#رفیق شهیدم😍🌷
☁️ اهل آسمان
سالروز زمینی شدنت مبارک 💜
#آقامحمدحسین :)
سایه نگاهت بر سر اهل زمین مستدام
.
📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه .
📅تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳ .
#عمار_حلب #حاج_عمار #علمدار #محمد_حسین_محمد_خانی
#محمد_حسین_دستم_را_بگیر🍃❤️
#التماس دعای شهادت🎈🎁
↻➣
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
@Ebrahimhadi-سه دقیقه در قیامت19.mp3
6.56M
🎙 #کتاب_صوتی سه دقیقه در قیامت
💫قسمت نوزدهم: تشکیل خانواده و صله رحم
#پیشنهاد ویژه دانلود🦋🌷
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
✍ #عاشقانه_شهدا
💞اهل قهر و دعوا نبودیم، یعنی از اول قرار گذاشت. در جلسه ی خواستگاری به من گفت توی زندگیمون چیزی به اسم قهر نداریم، نهایتا نیم ساعت 🚫
💞وقتی قهر میکردم می افتاد به لودگی و مسخره بازی. خیلی وقت ها کاری میکرد نتوانم جلوی خنده ام را بگیرم 😂😃، میگفت آشتی، آشتی و سر قضیه را به هم میآورد...
💞اگر خیلی این تو بمیری هم از آن تو بمیری ها نبود، میرفت جلوی ساعت مینشست، دستش را میگذاشت زیر چانه و میگفت: وقت گرفتم، از همین الان شروع شد! باید تا نیم ساعت آشتی میکردم.😅
❣ میگفت ' قول دادی باید پاشم وایستی!❣
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
📚 قصه دلبری
🍃🌹🍃🌹صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زنـگـتـلـنـگـر 💥
به شدت پیشنهاد دانلود👌
+مایی که داریم بقیه رو امر به معروف و نهی از منکر میکنیم،
توی این منجلاب مجازی،
خودمون چجوری هستیم؟!😐
#حتما ببینید📿🌊
❥..✿↷
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
#خنده ۍحلال😃🌈
🌸#آمده ام جبهه شهید بشوم📿🤯
همه دور هم نشسته بودیم. یکی از بچه ها که زیادی اهل حساب و کتاب بود و دلش می خواست از کنه هر چیزی سر در بیاورد گفت: بچه ها بیایید ببینیم برای چه اومدیم جبهه. و بچه ها که سرشان درد می کرد برای اینجور حرفها البته با حاضر جوابی ها و اشارات و کنایات خاص خودشان همه گفتند: باشه. از سمت راست نفر اول شروع کرد:
والله بی خرجی مونده بودم. سر سیاه زمستونی هم که کار پیدا نمی شه گفتیم کی به کیه می رویم جبهه و می گیم برای خدا آمدیم بجنگیم. بعد با اینکه همه خنده شان گرفته بود او باورش شده بود و نمی دانم تند تند داشت چه چیزی را می نوشت.
نفر بعد با یک قیافه معصومانه ای گفت: همه می دونن که منو به زور آوردن جبهه چون من غیر از اینکه کف پام صافه و کفیل مادرم هستم و دریچه قلبم گشاد شده خیلی از دعوا می ترسم، سر گذر هر وقت بچه ها با هم یکی به دو می کردند من فشارم پایین می آمد و غش می کردم.
دوباره صدای خنده بچه ها بلند شد و جناب آقای کاتب یک بویی برده بود از قضیه و مثل اول دیگر تند تند حرفهای بچه ها را نمی نوشت. شکش وقتی به یقین تبدیل شد که یکی از دوستان صمیمی اش گفت: منم مثل بچه های دیگه، تو خونه کسی محلم نمی گذاشت، تحویلم نمی گرفت آمدم جبهه بلکه شهید بشوم و همه تحویلم بگیرن.😁🙈
#طنز جبهه😂🌺
#لبخند بزن همسنگر💦☺️
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
#چاڋراݩھ 😍🍃
"شهادت" فقط در خون
غلطیدن نیست!✔️🔹
"شهادت" هنگامی رخ مۍ دهد
ڪه #دلت از زخمِ ڪنایه و تڪه
پراڪنی دیگران بگیرد.😔🌱
و #خون همان
#اشڪۍ سـت🥀
ڪه از #آه دلت جاری مۍ شود...✨💯
و آن هنگام ڪه مردان به دنبال
راهی براے #"شهادت" هستند
تو اینجا هرروز شهید مۍشوے
شهیده ۍ °حجاب° ...!📿👑
بانو جان💜
#تو ریحانه ی خلقت خدایی😊🌼
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به بهانه همجواری دوستانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگو جاے پــدر خالیست
فرو خور بغض معصـومانهات را و مزن آتش به دلهامان
پــدر اینجاست
ببین جاریست مثل عطر صبحدم در باد
ببین جاریست یادش در سرود و پرچم ایـران
پدر اینجاست
میان قلب هاے ما
پــدر میخواست تا تکلیف یک تاریخ را روشن کند با سرخے خونش
تشهّدهاے او با آن شهـادتنامه کامل شد
قسم بر عشق
که نامش همیشه پابرجاست
نرفته قاسمِ ما ؛ او هنوز هم اینجاست
میان قلب هاے ما
شهید راه حق شد قاسم سلیمانے ما
و رو سفید عالم شد به نزد مادر سادات
https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6