eitaa logo
درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
2.1هزار دنبال‌کننده
365 عکس
28 ویدیو
94 فایل
درس رجال استاد حاج آقای سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 نحوه تحمل احادیث در کتاب تحف العقول 👤 شواهد موجود حاكی است كه اين كتاب ها و كه در اختيار صاحب بوده، به نحو به ايشان رسيده است، البته می شود به اين مطلب با مقدمه‌ای كه در اول كتاب آمده اشكال كرد؛ چون ايشان در مقدمه نوشته است: «واسقطت الأسانيد تخفيفاً و إيجازاً و إن كان أكثره لي سماعا» ايشان تعبير كرده كه اكثر اين كتاب را من به نحو كردم، و اين با وجاده نمي سازد، اما ظواهر نشان نمی دهد كه ايشان در حوزه های عليمه‌ی آن زمان حضور فعالی داشته اند.... 📚‏درس خارج اصول، ۱۹ فروردین ۱۳۹۷ ادامه مطلب و مباحثه👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3635 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
📜گزارش سیّاری درباره غصب فدک 🔹️بنابر گزارش مرحوم کلینی و همچنین شیخ طوسی به نقل از کتاب احمد بن محمد السیاری که متهم به دروغگویی و فاسد العقیده بودن بوده و از مهمترین راویان منتسب به شیعه امامی است که درباره تحریف قرآن روایات زیادی نقل کرده، امام کاظم برای مهدی، یکی از خلفای عباسی، ماجرای غصب فدک و مخالفت حضرت زهرا با حاکمیت را به این نحو نقل می کند که حضرت زهرا، پس از غصب فدک و پس از اینکه ابوبکر از ایشان مطالبه شاهد می کند، امام علی و ام‌ایمن را به‌عنوان شاهد بر اینکه حضرت زهرا مالک فدک است، به ابوبکر معرفی کرد. (در نقل طوسی علاوه بر نام این دو، نام حسنین نیز آمده است.) پس از اینکه این دو بر مالکیت فدک برای حضرت زهرا شهادت دادند، ابوبکر مدعای حضرت زهرا را پذیرفت و سندی را دال بر اینکه حضرت زهرا مالک فدک است، نگاشت و آن سند را به ایشان اعطا کرد ولی پس از آنکه حضرت زهرا از مجلس ابوبکر بیرون رفت، عمر ایشان را دید و درباره ورق و سندی که در دستشان بود، پرس‌و‌جو کرد. وقتی حضرت زهرا ماجرا را شرح داد، عمر آن سند را از ایشان گرفت و در آن آب دهان انداخت و سند را پاره کرد. 🏷 السياري عن ابن أسباط قال‏ لما ورد أبو الحسن‏ موسى‏ على‏ المهدي‏ رآه‏ يرد المظالم‏ فقال يا أمير المؤمنين ما بال مظلمتنا لا ترد فقال له و ما ذاك يا أبا الحسن ... فلما ولي أبو بكر أخرج عنها وكلاءها فأتته فسألته أن يردها عليها فقال لها ائتيني بأسود أو أحمر يشهد لك بذلك- فجاءت بأمير المؤمنين و أم أيمن فشهدوا لها فكتب لها بترك التعرض فخرجت و الكتاب معها فلقيها عمر فقال ما هذا معك يا بنت محمد قالت كتاب كتبه لي ابن أبي قحافة قال لها أرينيه فأبت‏ فانتزعه من يدها و نظر فيه ثم تفل فيه و محاه و خرقه فقال لها هذا لم يوجف عليه أبوك بخيل و لا ركاب فضعي الحبال في رقابنا- فقال له المهدي يا أبا الحسن حدها لي فقال حد منها جبل أحد و حد منها عريش مصر و حد منها سيف البحر و حد منها دومة الجندل‏ فقال كل هذا قال نعم يا أمير المؤمنين هذا كله إن هذا كله مما لم يوجف أهله على رسول اللَّه بخيل و لا ركاب فقال كثير و أنظر فيه‏‌. 📚الکافي، 1: 543، تهذیب الأحکام، 4: 149. 🔺️آنچه از این گزارش فهمیده می شود، آنست که راوی متهم به کذب گزارش، در صدد بوده تا نزاع ابوبکر با حضرت زهرا بر سر فدک را نفی کند و او را در این ماجرا آلت دست عمر اعلام کند و به نوعی گزارش هایی که دال بر اختلاف ابوبکر و حضرت زهرا بوده را انکار کند. 🔺️افزودنی است، در ادامه گزارش سیاری، مهدی عباسی در صدد بر می آید تا منطقه غصب شده توسط حاکمیت پس از پیامبر را به امام کاظم برگرداند و از این رو از ایشان می خواهد تا حدود جغرافیایی منطقه فدک را توصیف کند، امام در جوابْ منطقۀ وسیعی از جمله کوه احد را به‌عنوان فدک معرفی می‌کند. در کتاب تاریخ یار، آمده که این قسمت از گزارش هم می تواند شاهدی بر تضعیف آن قرار بگیرد و بیان شده است که این منطقۀ وسیع با حدود منطقۀ فدک انطباق جغرافیایی ندارد و در مقابل این گزارش، از گزارش زمشخری از گفتگوی میان امام کاظم و هارون عباسی در باره حدود منطقه فدک یادشده و گزارش زمخشری خالی از اشکالات موجود در روایت سیاری دانسته شده است. برای توضیح بیشتر به کتاب یادشده رجوع شود. 📚تاریخ یار: 133-136. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
🔰قاعده «قبول زیادة الثقة» 🔸وجه اعتبار قاعده «قبول زیادة الثقة» آن است که بین دو اخبار ؛‌ زیرا یک نقل، اخبار به زیاده است، و نقل دیگر -که تارک زیاده است- نه اخبار به عدم است و نه اماره‌ بر عدم. اگر متکلّم در مقام تحمّل، در صدد تحمّل تمامی حدیث است و در مقام ادا نیز در صدد ادای جمیع چیزی است که تحمّل شده، در این صورت بین دو نقل تعارض رخ می‌دهد. گاهی اوقات در این فرض نیز تعارض بدوی است، و جمع عرفی اقتضا دارد که دلیل تارک زیاده حمل بر آن شود که در صدد اداء جمیع آنچه تحمّل‌شده، نیست. 🔹تا زمانی که دو نقل به مرحله تعارض نرسد، این مساله، مندرج تحت قاعده «قبول زیادة الثقة» است، و نوبت به بحث از قاعده‌ای که در کتب اصول مطرح شده -که سخن ناقل زیاده بر ناقل نقیصه مقدّم می‌شود- نمی‌رسد. این قاعده که در کتب اصولی آمده اختصاص به فرض تعارض دارد. اگر تعارض –به جهت عدم امکان جمع عرفی- یک نحوه استقراری پیدا کند، در مرحله بعد از این بحث شود که آیا یکی از دو نقل دارای مرجّح است یا نیست. 💢اگر باشد که تارک زیاده، در مقام بیان جمیع ما تحمّل بوده یا آنکه چنین نیست، در این صورت نیز رخ نمی‌دهد. تعارض تنها در صورتی رخ می‌دهد که برای دلیل اثباتی، وجود معارض ثابت شود. در جای خودش بیان شده که شک در معارض به منزله عدم معارض است. از این رو در نوع موارد دست کم این شک وجود دارد که شاید تارک زیاده در مقام ادا، در صدد استیعاب نبوده است؛زیرا این احتمال وجود دارد که بین زمان تحمّل و زمان ادا فاصله‌ای واقع‌شده باشد، به طوری که خود راوی نیز این اطمینان را ندراد که جمیع آنچه تحمّل نموده را ادا می‌‌نماید. در غالب موارد، مثال‌های که وجود دارد –به دلیل وجود شک مزبور در غالب موارد- داخل در بحث «زیادة الثقة» است. مثال روشن قاعده «أصالة کون الزائد أصیلا» مساله اختلاف نُسَخ است، و این قاعده در غیر این بحث شاید مثال روشنی نداشته باشد. 🌀
مستفاد از خارج فقه استاد شبیری زنجانی١٤٠٣/٠٨/٢١

•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
📚كنز الفوائد ✍️شيخ ابوالفتح، محمد بن على بن عثمان كراجكى طرابلسى(متوفای ۴۴۹ق) 🔸اين كتاب، به زبان عربى و حاوى مباحثى ارزشمند، درباره موضوعات گوناگون اسلامى مانند حديث، فقه، اخلاق، كلام، موعظه، عقايد، تاريخ اسلام و بررسى مذاهب گوناگون است. كتاب كنز الفوائد، از زمان نگارش تا حال، پيوسته، مورد توجه علما و فقهاى شيعه قرار داشته و براى آگاهى از بسيارى از مباحث مهم اسلامى، كتابى ارزشمند و قابل توجه است. مؤلف، بر بسيارى از منابع معتبر دسترسى داشته و اين خود، بر ارزش كتاب مى‌افزايد. اين كتاب، شامل روايات اهل‌بيت(ع) و نكاتى زيبا و كتاب‌هاى مختصر ديگرى است كه قبلا نوشته شده است. اين كتاب، با شيوه‌اى جذاب و الفاظى شيرين، موضوعات مهم اسلامى را مطرح كرده است 🔹ساختار کتاب: كتاب، در دو جزء و در قالب فصول بسيار و عناوين فراوان و مختلفى تنظيم شده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
📜 شهید ثانی: نقل های تاریخیِ دروغ، بسیار است 🔹️بنابر دیدگاه شهید ثانی، گزارشی که راوی مورد اعتماد نقل کرده را می توان به گونه ای بیان کرد که وقوع آن، مسلّم تلقی شود و نیازی به اینکه آن گزارش را به ناقلش نسبت داد، نیست ولی اگر درستی ِگزارشی مشخص نبود، بهتر آنست که آن گزارش به گزارشگرش نسبت داده شود و چنانچه گزارشی، ساختگی بود، که به باور ایشان، گزارش های ساختگی که ساختگی بودن آن روشن است، فراوان می باشد، در این صورت، جایز نیست؛ آن گزارش را برای دیگران بیان نمود. 🏷هل للإنسان أن يقرأ هذه التواريخ و السير كمولد النبيّ والغزوات والأخبارِ من غير نقلٍ أم لا؟ الجواب: هذه المذكورات مختلفة، فمنها ما رواه الثقاتُ الإثباتُ وقراءتُها جائزة مطلقاً ومنها المجهول صحّتها فينبغي أن يقال: قال فلان: إنّه جرى كذا ووقع كذا ومنها المعلوم كونه موضوعاً وهو كثير فلا يجوز قراءته و لا روايتُه. 📚رسائل الشهید الثانی: 1، 607. 🔺️اینکه شهید ثانی، گزارشی که فرد مورد اعتماد نقل کرده را در برابر گزارش هایی که درستی آن مشخص نیست یا ساختگی آن واضح است، قرار داده، نشانگر آن ست که ایشان، درستی یک گزارش را وابسته به راوی آن دانسته و چنانچه راوی گزارشی مورد اعتماد باشد، آن گزارش راست و درست خواهد بود. در حالیکه بنابر پاره ای از دیدگاه ها، لزوما دارای اعتبار بودنِ راوی به معنای درستی درستی روایت آن راوی نیست. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
📜 جزمیات شیخ مفید یقین آور نیست 🔹️بنابر گزارش مرحوم طبرسی، امام زمان در روزهای آخر ماه صفر سال 410 هجری نامه ای به شیخ مفید فرستاد که در ابتدای آن نامه، امام از شیخ مفید با لقب مفید نام برده و وی را برادر درستکار خود خوانده است. 🏷للأخ‏ السديد والوليّ‏ الرّشيد الشيخ‏ المفيد أبي عبد اللّه محمّد بن محمّد بن النعمان أدام اللّه إعزازه، من مستودع العهد المأخوذ على العباد. 📚الاحتجاج: 2، 497. 🔺️راهی که می توانیم بر اساس آن، نامه یادشده را از امام زمان بدانیم منحصر در این است که یا کسی که واسطه امام زمان به شیخ مفید بوده، از وجود چنین نامه ای خبر داده باشد که بر اساس گزارش طبرسی، این واسطه ناشناخته بوده و معلوم نیست چه کسی است. یا اینکه فرض کنیم شیخ مفید از نامه یادشده مطلبی گفته و آن نامه را در اختیار دیگران گذاشته باشد. البته بنابر این فرض، بایستی یقین شیخ مفید دال بر اینکه امام زمان به ایشان نامه نوشته، برای ما یقین آور و دارای اعتبار باشد و گرنه در این صورت، می توان در نسبت این نامه به امام زمان تشکیک کرده و درستی آن را تضعیف نمود. از این رو، آیت الله خوئی بر این باور است، اگر فرض کنیم شیخ مفید، نسبت این نامه به امام زمان را یقینی می دانسته ولی ما نمی توانیم این نسبت را یقینی تلقی کنیم. 🏷فإنّ الشيخ المفيد قد تولد بعد الغيبة الكبرى بسبع أو تسع سنين وموصل التوقيع إلى الشيخ المفيد مجهول. هب أن الشيخ المفيد جزم بقرائن، أنّ التوقيع صدر من الناحية المقدسة ولكن كيف يمكننا الجزم بصدوره من تلك الناحية على أن رواية الإحتجاج لهذين التوقيعين مرسلة و الواسطة بين الطبرسی والشيخ المفيد مجهول. 📚معجم رجال الحدیث: 18، 220. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 وثاقت نسبی 📋 کلام مرحوم حاجی نوری در مورد علی بن ابی حمزة استاد حاج سیدمحمدجواد شبیری زنجانی: ● مرحوم حاجی نوری در رابطه با علی بن ابی حمزه، قائل به وثاقت نسبی است. یعنی وثاقت در غیر اموری که به مذهب مربوط است. ● وثاقت نسبی که ایشان مطرح نموده است، باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. این مساله، نیازمند یک بحث صغروی و یک بحث کبروی است. بحث صغروی آن است که آیا وثاقت نسبی، از اساس، معقول است یا خیر، و بحث کبروی آن است که وثاقت نسبی، حجّت است یا نیست. ●بحث صغروی: در رابطه با بحث صغروی، باید گفت: وثاقت نسبی امری معقول است. این امکان وجود دارد که یک شخص، در زمینه‌ای وثاقت داشته باشد، ولی در امری دیگر، دارای وثاقت نباشد. به عنوان مثال ممکن است یک شخص، انسانی راستگو باشد، ولی در یک مورد خاص، به جهت حفظ یک مصلحت اهمّ (هر چند آن مصلحت، به خودی خود امری باطل باشد)، دروغ هم بگوید. ● بحث کبروی: بحث کبروی، نیازمند دقّت است. اگر قول ثقه، حجیّت عقلائی داشته باشد؛ کما اینکه برخی از فقها قائل به حجیّت عقلائی قول ثقه هستند، در این حجیّت عقلائی، تفاوتی بین وثاقت مطلق و وثاقت نسبی نیست، و همانطور که وثاقت مطلق، نزد عقلا حجّت است، وثاقت نسبی نیز حجّت است. آنچه برای عقلا معتبر است، هر چند در یک دایره محدود هم واقع شده باشد، در همان حیطه برای عقلا حجیّت دارد. ● ما به تبع حاج آقای والد، قائل به سیره عقلا بر حجیّت خبر واحد نیستیم، و حجیّت خبر واحد را به سیره متشرّعه و روایات خاصه و امثال ذلک مستند می‌نماییم. اثبات وثاقت نسبی با این ادلّه، روشن نیست؛ نتیجه آنکه اعتبار وثاقت نسبی نزد ما روشن نیست. 🔺درس خارج فقه؛ چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠بررسی حجیت اقوال رجالیون در اثبات وثاقت روات 👤 بر فرض تمامیت کبرای خبر برای اثبات حجیت خبر به لحاظ صغری عادتا راهی غیر از رجوع به کلمات مثل مرحوم و و شیخ وجود ندارد. اما اثبات از طریق قول آن‌ها از دو جهت مشکل دارد: اشکال اول در قائل به عدم حجیت خبر ثقه هستند... 📚 درس خارج اصول، ۱۹ و ۲۲ اردبیهشت ۱۴۰۳ ✅ ادامه مطلب و مباحثه علمی👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3756 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 بحثی پیرامون اصحاب اجماع، و جمع بین عبارت شیخ طوسی در کتاب عُدّه و عبارت کشّی در رجال قسمت اوّل 🔸برخی از راویان مانند عبد اللّه بن بکیر با وجود آن که کشّی تصریح کرده که از اصحاب اجماع هستند،1️⃣ شیخ طوسی در کتاب عدّة تصریح نموده که تنها با وجود دو شرط (عدم مخالفت با فتوای امامیه، و عدم مخالفت با روایت راوی امامی) به روایت آنها عمل می‌شود.2️⃣ 🔹از ظاهر اطلاق عبارت کشّی استفاده می‌شود که روایت راویان ثقه شیعه غیر امامی مثل عبد اللّه بن بکیر، به نحو مطلق مورد عمل است، و مشروط به دو شرط مزبور نیست. باید بررسی نمود که آیا بین این دو عبارت منافاتی وجود دارد یا خیر؟3️⃣ 🔰 تبیین مفاد عبارت کشّی درباره اصحاب اجماع در باب اصحاب اجماع و تبیین مفاد عبارت کشّی، بین علما اختلاف وجود دارد: - مشهور معتقدند که سند روایاتی که تا این افراد صحیح است، حجّت است، و به باقی سند نظر نمی‌شود. البتّه مشهور معاصرین ممکن است قائل به این نظریه نباشند، ولی در هر صورت نظر مشهور و مطرح در بین علما این است. - جناب آیت اللّه والد و برخی دیگر از علما معتقدند که عبارت کشّی تنها به توثیق خود این راویان نظارت دارد، و چیزی بیش از آن از عبارت کشّی استفاده نمی‌شود. محقّق تستری در قاموس الرجال بیان کرده که علّامه حلّی در خلاصة الأقوال، روایات موثّقه را نمی‌پذیرد، مگر این که آن راوی از اصحاب اجماع باشد. به نظر علّامه، اصل اوّلی در موثّقات، عدم حجّیت است، مگر آن که اجماعی بر اعتبار روایت آنها وجود داشته باشد، مثل اصحاب اجماع و مثل علی بن حسن بن فضّال که از برخی عبارات، اجماع بر پذیرش سخن او استفاده می‌شود. نسبتی که صاحب قاموس الرجال به علّامه داده صحیح است، ولی برداشتی که علّامه از تعبیر کشّی در مورد اصحاب اجماع نموده - که چیزی بیش از اصل وثاقت استظهار نموده - صحیح نیست. ✳️ مراد از «تصحیح ما یصحّ» در عبارت کشّی یکی از اصحاب اجماع، ابن أبی عمیر است. فرض کنید در سند روایتی وارد شده است: «عن ابن أبي عمیر، قال: حدّثني معاویة بن عمّار، قال: حدّثني أبو عبد اللّه الصادق علیه السلام». مشهور بیان کرده‌اند مراد از «ما یصحّ»، روایتی است که تا ابن أبی عمیر صحیح باشد، مثل «محمّٔد بن یحیی العطّار، عن أحمد بن محمّٔد بن عیسی، عن الحسین بن سعید، عن ابن أبي عمیر». آیت اللّه والد بیان کرده‌اند مراد از «ما یصحّ»، قول ابن أبی عمیر است. ابن أبی عمیر سخن معصوم علیه السلام را نقل نکرده، بلکه تحدیث معاویة بن عمّار را نقل کرده است. «تصحیح ما یصحّ» یعنی آنچه ثابت شود که ابن أبی عمیر آن را نقل کرده است. در نتیجه اگر معاویة بن عمّار مطلب اشتباهی نقل کرده باشد، یا ثقه نباشد، ولی ابن أبی عمیر از او نقل کند، - بنا بر نظر آیت اللّه والد - منافاتی با سخن کشّی ندارد، ولی بنا بر نظر مشهور، سخن کشّی منافات دارد با آن که ابن ابی عمیر از راویان غیر ثقه‌ای - که ممکن است به اشتباه مطلبی را ذکر نموده باشند - نقل روایت کند. ✅ حاصل آنکه «تصحیح ما یصحّ» به معنای «صحیح القول»، و «صحیح الحدیث»، و «صحیح الروایة»، و «ثقة في الروایة» است.4️⃣ در واقع عبارت کشّی ناظر به مسئله فقاهت و وثاقت قولیِ این راویان است. در مورد فقها، مسئله فقاهت قولی نیز مطرح است. از آن رو که فقیهی که راستگو نباشد، سخنش مقبول نیست. کشّی در مورد این فقها، وثاقت قولی را نیز مطرح نموده است. «تصحیح ما یصحّ» به معنای «تصدیقهم لما یقولون» است. از این رو در طبقه اوّل اصحاب اجماع، عبارت «أجمعت العصابة علی تصحیح ما یصحّ» نقل نشده است؛5️⃣ چرا که طبقه اوّل همگی از فقهای امامیه هستند، و شبهه‌ جدّی در مورد آنها مطرح نبوده است. حاصل آن که مفاد عبارت کشّی «ثقة في الروایة» است. ادامه دارد ... 🔺درس خارج فقه استاد حاج سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی (کتاب الزکاة)، تاریخ: ۲ مهر ۱۴۰۳. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 بحثی پیرامون اصحاب اجماع، و جمع بین عبارت شیخ طوسی در کتاب عُدّه و عبارت کشّی در رجال قسمت دوم 🔸 جمع بین عبارت شیخ و عبارت کشّی این تعبیر کشّی بیانگر صغری وثاقت است، ولی آن که صرف وثاقت برای پذیرش خبر کفایت می‌کند یا شرایط دیگری لازم است، بحث دیگری است. عبارت شیخ در عدّه، ناظر به شرایط دیگر است. عبارت کشّی منافاتی ندارد با آن که روایت شخصی که در نقل روایت ثقه است، ولی در اعتقاد خطا دارد، مورد پذیرش واقع نشود. به عنوان مثال اگر در مورد شخصی بیان شود که آن شخص ثقه است، این عبارت بیانگر آن نیست که خبر ثقه حجّت است، بلکه تنها صغری ثابت می‌شود. ممکن است شخصی پذیرش خبر ثقه را تنها در صورتی که منجر به وثوق باشد حجّت بداند. حاصل آن که عبارت شیخ در عدّه، ناظر به کبری حجیّت خبر ثقه، و سخن کشّی ناظر به صغری آن است. ▪️از عبارت شیخ می‌توان برداشت کرد که تنها راویان ثقه امامی نیستند که سخنشان حجّت است. شیخ یکی از ادلّه حجّیت خبر واحد را تأسیس علم رجال دانسته، و بیان کرده که اگر نظریه سیّد مرتضی (خبر ثقه حجّت نیست) صحیح بود، علم رجال تأسیس نمی‌گشت، و مباحث تفصیلی در جرح و تعدیل راویان بیان نمی‌شد، و این اهتمامی که امامیه به تفکیک راویان ثقه و غیر ثقه داشتند، وجود نداشت. این سخن شیخ صحیح است و در اختلاف بین سیّد مرتضی و شیخ طوسی در حجیّت اخبار آحاد، حق با شیخ طوسی است. ———————————————- 1️⃣ إختیار الرجال: ص۳۷۵، رقم۷۰۵. 2️⃣ العدّة في أصول الفقه: ج۱، ص۱۵۰-۱۵۱. 3️⃣ به نظر می‌رسد که محقّق تستری نیز بین این دو عبارت، تنافی مشاهده کرده است. ر.ک: قاموس الرجال: ج۱، ص۲۱. 4️⃣ البته در تعبیر «صحیح الروایة»، مراد از «الروایة»، سخن معصوم علیه السلام نیست، بلکه به معنی قول و سخن و معنای لغوی آن است. 5️⃣ إختیار الرجال: ص۲۳۸، رقم۴۳۱. 🔺درس خارج فقه استاد حاج سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی (کتاب الزکاة)، تاریخ: ۲ مهر ۱۴۰۳. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
غیب گوئی عجیب حضرت ابوطالب درباره ولادت حضرت امیر علیه السلام حضرت ابوطالب چهار پسر داشت که فاصله سنی میان هریک از آن‌ها با پسر بعدی، ده سال بوده است؛ «طالب» پسر اول بوده است و حضرت ابوطالب به‌واسطه‌ی او به این کنیه نامیده شده است. پسر دوم «عقیل» است. پسر سوم «جعفر» بوده که نزدیک‌ترین و شبیه‌ترین برادر حضرت امیر به ایشان بوده. پسر چهارم نیز حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیه السلام بوده است. 🛑...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ جَاءَتْ إِلَى أَبِي طَالِبٍ لِتُبَشِّرَهُ بِمَوْلِدِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ أَبُو طَالِبٍ: «اِصْبِرِي سَبْتاً أُبَشِّرْكِ بِمِثْلِهِ إِلاَّ اَلنُّبُوَّةَ.»» وَ قَالَ: «اَلسَّبْتُ ثَلاَثُونَ سَنَةً وَ كَانَ بَيْنَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ ثَلاَثُونَ سَنَةً.» 🔰از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: «به‌راستی که فاطمه بنت‌اسد (مادر امیرالمؤمنین)، نزد (شوهرش) ابوطالب رفت تا او را به ولادت پیامبر (صلوات‌الله‌علیهم) بشارت دهد. ابوطالب به او گفت: «به‌اندازه یک ″سَبت″ صبر کن؛ که تو را به (مولودی) بشارت می‌دهم که مثل او است، جزاین‌که نبوت ندارد.»» امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «″سَبت″، سی سال است و (فاصله‌ی سنیِ) میان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) سی سال بود.» 📚:الکافي ج۱ص۴۵۲ ➖بشارت حضرت ابوطالب به ولادت امیرالمومنین علیهما السلام 🛑عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: لَمَّا وُلِدَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فُتِحَ لآِمِنَةَ بَيَاضُ فَارِسَ وَ قُصُورُ اَلشَّامِ فَجَاءَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدٍ أُمُّ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ إِلَى أَبِي طَالِبٍ ضَاحِكَةً مُسْتَبْشِرَةً فَأَعْلَمَتْهُ مَا قَالَتْ آمِنَةُ فَقَالَ لَهَا أَبُو طَالِبٍ وَ تَتَعَجَّبِينَ مِنْ هَذَا إِنَّكِ تَحْبَلِينَ وَ تَلِدِينَ بِوَصِيِّهِ وَ وَزِيرِهِ . 🔰مفضل بن عمر گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم مى‌فرمود:چون رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله متولد شد براى آمنه(مادرش)سپيدى(كاخهاى)فارس و سرخى كاخهاى شام آشكار شد،فاطمه بنت اسد مادر امير المؤمنين عليه السّلام خندان و مژده‌بخش نزد ابى طالب آمد و او را از مكاشفۀ آمنه خبردار كرد، ابو طالب در پاسخش گفت:تو از اين موضوع در شگفتى،تو خود آبستن شوى و وصى و وزير او را بزائى. 📚الکافي ج ۱، ص ۴۵۴ 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸 سید محمد جواد سید شبیری🔹 https://eitaa.com/joinchat/3426615298C027fb4c4be ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام
شرح حال تولد امیرالمومنین علیه السلام در کعبه 🛑قال يزيد بن قعنب: كنت جالسا مع العباس بن عبد المطلب وفريق من عبد العزى بإزاء بيت الله الحرام، إذ أقبلت فاطمة بنت أسد أم أمير المؤمنين (عليه السلام) 🔰یزید بن قعنب می گوید: من با عباس بن عبد المطلب و جمعى از عبد العزى برابر خانه کعبه نشسته بودیم که فاطمه بنت اسد مادر امیر المؤمنین (ع) که نه ماه به او آبستن بود آمد و درد زائیدن داشت؛ گفت خدایا من به تو ایمان دارم و بدان چه از نزد تو آمده است؛ از رسولان و کتاب ها مؤمن هستم و به سخن جدم ابراهیم خلیل (ع) تصدیق دارم و او است که این بیت عتیق را ساخته به حق آن که این خانه را ساخته و به حق مولودى که در شکم من است، این ولادت را بر من آسان کن، یزید بن قعنب می گوید: 👈 ما به چشم خود دیدیم که خانه خدا از پشت شکافت و فاطمه به درون آن رفت و از دیده ما نهان شد و دیوار به هم آمد و خواستیم قفل در خانه را بگشائیم، ولی گشوده نشد و دانستیم که این امر از طرف خداى عز و جل است و پس از چهار روز بیرون آمد و امیر المؤمنین را در دست داشت👉 و سپس گفت من بر همه زنان گذشته فضیلت دارم؛ زیرا آسیه بنت مزاحم خدا را به نهانى پرستید؛ در آن جا که پرستش خدا خوب نبود جز از روى ناچارى، و مریم دختر عمران نخل خشک را به دست خود جنبانید تا از آن خرماى تازه چید و خورد و من در خانه محترم خدا وارد شدم و از میوه بهشت و بار و برگش خوردم و چون خواستم بیرون آیم یک هاتفى آواز داد اى فاطمه نام فرزندت را على بگذار که او على است و خداى اعلى می فرماید: من نام او را از نام خود گرفتم و به ادب خود تادیبش نمودم و غامض علم خود را به او آموختم و او است که بت‏ها را در خانه من می شکند و او است که در بام خانه‏ام اذان می گوید و مرا تقدیس و تمجید می کند خوشا به حال کسى که او را دوست دارد و فرمان بردار او است و بدا به حال کسى که او را دشمن دارد و نافرمانى او کند. 📚:الأمالي الصدوق ج1 ص 195 ✅ولادت امیر المومنین علی علیه السلام در کعبه شيخ (ره) در کتاب های متعدد خود دارد که: لم يولد قبله و لا بعده مولود في بيت الله سواه، إكراما من الله جل اسمه بذلك و إجلالا لمحله في التعظيم. قبل و بعد از حضرت علي (عليه السلام)، احدي در درون بيت الله الحرام چشم به جهان نگشود و اين يک عنايتي بود از خداوند براي اميرالمومنين (عليه السلام). 📚مصنفات شيخ مفيد (ره)، ج14، ص461 - مسار الشيعة، ج7، ص59 - الارشاد، ج1، ص5 همچنین مي‌نويسد : ولد بمكة في البيت الحرام يوم الجمعة الثالث عشر من رجب سنة ثلاثين من عام الفيل ، ولم يولد قبله ولا بعده مولود في بيت الله تعالى سواه إكراما من الله تعالى له بذلك وإجلالا لمحله في التعظيم . حضرت امير المؤمنين علي بن ابى طالب عليه السّلام در روز جمعه سيزدهم ماه رجب پس از سى سال از عام الفيل در خانه خدا در شهر مكه به دنيا آمد ، نه پيش از وى كسى در خانه خدا به دنيا آمده و نه بعد از آن حضرت. تولد امير مؤمنان عليه السّلام در خانه خداوند فضيلت و شرافتى است كه پروردگار بزرگ براي بزرگداشت مقام و منزلتش به آن حضرت اختصاص داده است . 📚 الإرشاد في معرفة حجج الله علي العباد ، ج 1 ، ص 5 ، تحقيق : مؤسسة آل البيت عليهم السلام لتحقيق التراث ، ناشر : دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت ، الطبعة : الثانية ، 1414هـ - 1993 م 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸 سید محمد جواد سید شبیری🔹 https://eitaa.com/joinchat/3426615298C027fb4c4be ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام