💠 اضمار روایات:
🔻برای اثبات اینکه مسئول در روایات مضمره، امام ع است، چند وجه ذکر شده است:
1️⃣ وجه اول: #شأن برخی از روات اجل از آن است که از غیر امام ع سوالی کند و آن را برای دیگران نقل کنند.
🔹 فیه: در مورد زراره و محمد بن مسلم و ... این حرف را می توان پذیرفت، چون شان آنها این است که «لایسئلون الا الامام ع». البته آن هم در اواخر کار؛ اما در مورد بقیه این ادعا قابل پذیرش نیست.
2️⃣ وجه دوم (محقق ایروانی): در زبان عربی ذکر ضمیر بدون مرجع، مالوف و صحیح نیست. پس قطعا عهدی بوده که به آن تکیه شده است. از طرف دیگر غیر از امام معصوم ع کسی نمی تواند #معهود نزد روات باشد. پس متنی که در کتب روایت ذکر شده، مرجع معهودی داشته که همان امام ع است.
🔹 فیه: در کتب روایی عهد ذکری بوده و نام امام ع ذکر شده بود و سپس بخاطر تقطیع، مرجع ضمیر ذکر نشده است. همانطور که صاحب معالم در منتقی الجمان: تصریح دارد: علّت مضمره شدن بسیاری از روایات تقطیع و تبویب آنهاست. به عبارت دیگر وقتی راویان، روایات سماعه را از کتابی نقل میکردند، در روایت اول نام امام علیه السلام بوده و در روایات بعد به صورت ضمیر ذکر شده و راوی، روایت اول را نقل نکرده است.
3️⃣ وجه سوم: معنا ندارد فرد ثقه ای روایت را از غیر امام بپرسد و بدون ذکر نام به دیگران نقل کند. زیرا لازمه اش #تدلیس است. مشخص می شود سوال از امام ع بوده است.
🔹 فیه: این همه تقطیع و تلخیص هایی که در سندها و متن ها وجود دارد و از روات سر زده و هیچ کدام تدلیس نیست، دلیل بر عدم صحت این ادعاست.
4️⃣ وجه چهارم (آیت الله شبیری): اینکه #اصحاب این متن را به عنوان روایت در #مجامع_روایی خود ثبت کرده و امثال شیخ طوسی و شیخ کلینی که متخصّصین این فن هستند با آن برخوردی همچون برخورد با روایات داشتهاند، مشخص می شود سوال از امام ع بوده است.
🔹 فیه:
اولاً: اگر بخاطر قراین یا طریقی معتبر برای امثال کلینی روشن شده مسئول، امام ع است، اجتهاد ایشان است که برای ما حجت نیست.
ثانیاً: درست است که در کتب روایی نقل شده، اما دلیل نمی شود که آن را روایت بدانند. شاهدش هم این است که خود شیخ بر اضمار روایت اشکال می کند.
ثالثا نقل متن به عنوان روایت بخاطر این بوده که برای آنها حجت بوده، ولی شهادت بر روایت بودن آن از طرف امثال شیخ نیست.
5️⃣ وجه پنجم: در مقدمه #کافی تصریح شده که آثار صحیحه از صادقین ع در این کتاب نقل شده است.
🔹 فیه: مقصود از آثار صحیحه این نیست که تک تک روایات آثار صحیحه است، بلکه مقصود این است که مجموع روایات در هر باب مشتمل بر آثار صحیحه است. پس نمی توان با استناد به این وجه حجیت مضمرات کافی را درست کرد. علاوه بر اینکه این وجه مختص کافی است.
6️⃣ وجه ششم: علّت اضمار روایات #تقطیع و تبویب آنهاست. بنابراین ما اصلا روایت مضمره نداریم. از طرف دیگر کتب و مجامع روایی برای جمع روایات است، نه فتاوای فقها. از طرف دیگر (به عنوان موید) در روایات ما شاید موردی نداشته باشیم که روایتی از غیر امام ع نقل شده باشد.
ان قلت: شیخ صدوق در فقیه از پدرش مطالبی نقل کرده است.
قلت: فرمایشات پدر شیخ صدوق روایاتی مرسله است، چون دأب فقها در آن زمان این بوده که در مقام فتوا، عین متن روایت را نقل می کردند.
✅ بنابراین تردیدی در حجیت روایات #مضمره وجود ندارد.
📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی #عندلیب همدانی (دام ظله) در مدرسه شهیدین
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 مروی عنه #مشایخ_ثلاث:
🔹 تقریب:
تمام مروی عنه های مشایخ ثلاث (احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی، صفوان بن یحیی، محمّد بن ابی عمیر) ثقه هستند؛ زیرا به شهادت شیخ طوسی در عدّۀ الاصول معروف بین اصحاب این بوده که اینها از غیر راویان ثقه روایت مسند یا مرسلی نقل نمیکنند. (عدۀ الأصول، شیخ طوسی، ج1، ص154)
🔹 اشکالات (معجم رجال الحديث، ج1، ص63 تا 66)
1️⃣ اشکال اول:
عبارت «لایروون و لایرسلون الا عمّن یوثق به»، از جانب شیخ طوسی (ره) بوده و به #اجتهاد ایشان بر می گردد و اثری از این مطلب در میان دیگر رجالیون متقدّم یافت نمی شود. بنابراین برای ما حجّت نیست. و منشأ این ادّعا، کلام کشّی در مورد اصحاب اجماع است؛ یعنی شیخ (ره) از کلام کشّی چنین برداشت نموده که اصحاب اجماع از جمله این سه نفر تنها از ثقات روایت می نمایند.
شاهد این مطلب این است که در عبارت شیخ طوسی (ره) کلمه «غیرهم» نیز به این سه نفر عطف شده است. از سوی دیگر کلام #کشّی در مورد اصحاب اجماع هیچ دلالتی بر توثیق مرویّ عنه یا موثوق الصدور بودن روایت ندارد.
🔸 جواب:
اوّلاً بسیاری از کتب رجالی به دست ما نرسیده است و ثانیاً شواهدی از کلمات دیگران بر این مطلب یافت می شود. همانطور که #نجاشی کدر ترجمه ابن ابی عمیر می نویسد:«أصحابنا يسكنون إلى مراسيله» (رجال النجاشي، باب الميم، ص326)
بنابراین نمی توان به نحو قطع یا اطمینان گفت این عبارت شیخ (ره) برگرفته از عبارت کشّی در مورد اصحاب اجماع است.
2️⃣ اشکال دوّم: شیخ #طوسی (ره) خود در تهذیب و استبصار در موارد متعدّدی به مرسلات ابن ابی عمیر عمل نکرده و به خاطر مرسل بودن آن را حجّت ندانسته است.
🔸 جواب:
اوّلاً آن موارد، موضع تعارض روایات است و ثانیاً مرسل ابن ابی عمیر در مقابل تعدادی روایت مسند صحیح السند واقع شده است. شیخ (ره) در چنین فضایی مرسل ابن ابی عمیر را توجیه یا طرح نموده است. پس عملکرد ایشان در تهذیب و استبصار هیچ منافاتی با ادّعایشان در مورد اینکه ابن سه تنها از ثقات نقل روایت می نمایند ندارد.
3️⃣ اشکال سوّم: اگر اصحاب هم به روایات این سه نفر عمل می کردند، معلوم نیست به دلیل این بوده باشد که این سه فقط از ثقه نقل روایت می نمودند، بلکه چه بسا آنها اصالة #العداله ای بودند و روایت هر امامی ای را که ظاهر الفسق نباشد، می پذیرفتند.
🔸جواب:
اوّلاً عدّه ای از متقدّمین اصاله العداله ای بوده اند نه همه آنها و ثانیاً همین تعبیر «یوثق به» در عبارت شیخ بیانگر این است که برای آنها وثاقت اعتبار داشته است، نه چیز دیگری.
4️⃣ اشکال چهارم: اینکه این سه نفر فقط از ثقات نقل روایت می نمایند قابل اثبات نیست، مگر اینکه خود آنها چنین ادّعایی را مطرح نموده باشند و در جایی نقل نشده است که این سه نفر چنین ادّعایی کرده باشند و راه دیگری برای کشف چنین مطلبی نداریم.
🔸 جواب:
تنها راه اثبات وثاقت مرویّ عنه این سه نفر، تصریح خود آنان به این مطلب نیست؛ بلکه ممکن است اصحاب از مجموع روایات آنها و شأن و منزلت ایشان، به این جمع بندی رسیده باشند. از قضا شیخ طوسی (ره) نیز چنین تعبیری دارد که:«... من الثقات الذين عرفوا بأنهم لا يروون و لا يرسلون إلا عمن يوثق به».
5️⃣ اشکال پنجم: بسیاری از افرادی که این سه از آنها نقل روایت نموده اند در رجال تضعیف شده اند و از جمله تضعیف کنندگان، شیخ طوسی (ره) در کتب رجالی خود است.
🔸جواب:
با توجّه به پاسخ به اشکالات فوق و اثبات چنین قاعده ای در مورد این سه نفر، مروی عنه این سه یا وثاقتشان اثبات شده است یا ضعیفند و یا غیر آن یعنی مجهول یا مهمل. صورت اوّل که روشن است. در صورت دوّم یعنی مواردی که راوی در کتب رجالی تضعیف شده باشد، با توجه به این عبارت، بین تضعیف و توثیق، تعارض حاصل می شود مانند موارد متعدّد تعارضات رجالی، که در صورت نبود مرجّح به تساقط می انجامد. امّا در صورت سوّم یعنی مجهول یا مهمل بودن راوی، مطابق این عبارت شیخ ره، آن راوی توثیق می گردد. بنابراین این موارد نقض، قاعده را از دست ما نمی گیرد و آن را از حجیّت ساقط نمی کند.
📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی #عندلیب (دام عزه) در مدرسه شهیدین
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
#نکات_رجالی
#وجوه_عامه 12
💠 وقوع راوی در کتاب تحف العقول
🔹 آیت الله #مومن قمی (رحمه الله): ابن أبي شعبة حراني مؤلف کتاب #تحف_العقول در مقدمه کتاب مینویسد: «خذوا ما ورد إليكم عمّن فرض الله طاعته عليكم وتلقّوا ما نقله الثقات عن السادات بالسمع والطاعة والانتهاء إليه والعمل به».
🔸 ایشان دعوت به شنیدن و اطاعت و عمل به روایاتی کرده که از ثقات نقل شده است. با توجه به عدم نقل سند روایات در کتاب «تحف العقول»، راهی برای تشخیص روایاتی که از ثقات نقل شده وجود ندارد و اگر ایشان میخواهد بفرماید که آن چه در این کتاب روایت شده مشتمل بر روایات ثقات بوده، ولی همه آنها ثقات نیستند، فایدهای ندارد؛ زیرا همه موارد شبهه مصداقیه میشود و دعوت ایشان به عمل به روایات محقق نخواهد شد. بنابراین دعوت ایشان تنها در صورتی صحیح میباشد که ایشان بفرماید تمام آنچه در این کتاب نقل شده از ثقات میباشد تا شبهه مصداقیه نشود و کتاب از هدفی که برای آن تدوین شده ساقط نشود. (الولاية الإلهیة أو الحکومة الإسلامیة 3: 397)
🔹 استاد #شبزندهدار : این یک بحث اصولی است که اگر ثقهای گفت که ثقه دیگری به من خبری داد، ولی نام آن ثقه را نبرد، آیا چنین خبری حجت است؟ این بحث در دورههای اصول قبل از معاصر مطرح شده و یکی از بحثهای بسیار لازم و خوب است که در «معالم» و «فصول» و «قوانین» مطرح شده و در کتب بعد از آنها حذف شده است. (معالم الدين وملاذ المجتهدين 207؛ الفصول الغروية في الأصول الفقهية 304؛ القوانين المحكمة في الأصول (طبع جديد) 2: 516)
1️⃣ یک نظر عدم حجیت چنین روایتی است؛ زیرا نام آن ثقه برده نشده است، لذا اولاً ممکن است که فرد دیگری آن راوی را جرح کرده باشد؛ ثانیاً اماره بعد از فحص از معارض حجت است و بیان او برای ما تنها اماره بر وثاقت است، ولی قدرت بر فحص از معارض وجود ندارد. مانند این که در مکانی فقط کتاب «کافی» در دسترس باشد، در چنین شرایطی نمیتوان به یک روایتی که در کتاب کافی وجود دارد فتوا داد؛ زیرا ممکن است که در «تهذیب» معارضی داشته باشد.
2️⃣ در مقابل، عدهای این مقدار را کافی دانسته و روایت را حجت میدانند؛ زیرا در این موارد بنای عقلا بر فحص نیست؛ چون اگر بگوید که یکی از دوستان ثقه که نامش را نمیخواهم ببرم چنین حرفی به من زد، به او نمیگویند که نام آن فرد را بگو تا ما فحص کنیم که او چطور آدمی است و شاید کس دیگری بگوید که او ثقه نیست.
🔸 استاد علی #عندلیب: از مقدمه تنها یک نصیحت کلی به دست میآید که ای شیعه به روایات راویان ثقه عمل کنید. نه اینکه من روایات کتاب را از ثقات نقل کردهام؛ زیرا نویسنده می گوید: از آنجا که بیشتر روایات کتاب آداب و مستحبات بود من سندها را حذف کردم. پس شاید از باب تسامح در ادلّه سنن یا موثوق الصدور بودن متن روایات یا شهرت کتاب یا محفوف به قراین بودن روایات آنها را آورده باشد. (وأسقطت الأسانيد تخفيفا وإيجازا و إن كان أكثره لي سماعاً ولأن أكثره آداب وحكم تشهد لأنفسها ولم أجمع ذلك للمنكر المخالف، بل ألفته للمسلم للأئمة العارف بحقهم الراضي بقولهم الراد إليهم وهذه المعاني أكثر من أن يحيط بها حصر وأوسع من أن يقع عليها حظر وفيما ذكرناه مقنع لمن كان له قلب وكاف لمن كان له لب).
📚 برگرفته از دروس خارج استاد #شبزندهدار (1394ش) و استاد علی #عندلیب همدانی (دام ظلهما) (1391ش)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 نکات مستفاد از مقدمه «من لا یحضره الفقیه»:
🔹 مرحوم شیخ #صدوق (ره) در مقدمه کتاب خود میفرماید: (وَجَمِيعُ مَا فِيهِ مُسْتَخْرَجٌ مِنْ كُتُبٍ مَشْهُورَةٍ عَلَيْهَا الْمُعَوَّلُ وَ إِلَيْهَا الْمَرْجِعُ) (من لا یحضره الفقیه 1:3)
🔸 با توجه به این مقدمه، میتوان ادعا کرد که مهمل و یا مجهول بودن شیخ بلاواسطه ایشان در مشیخه ضرری به اعتبار طریق نمی زند، البته به شرط عدم تضعیف در کتب رجالی؛ زیرا در مورد جمله (مستخرج من کتب مشهوره) سه احتمال وجود دارد:
1️⃣ اینکه مراد کتاب مبدو به السند باشد، که در این صورت همه طرق تشریفاتی است و چون کتاب مشهور بوده نیازی به طریق ندارد.
2️⃣ اینکه مراد، کتاب یکی از وسائط ذکر شده در طریق باشد، که در این صورت یا مراد شیخ بلا واسطه است که میشود معوّل علیه و ثقه و یا مراد یکی از مع الواسطه هاست که در این صورت کتاب آن شیخ مع الواسطه مشهور بوده و ذکر شیخ بلاواسطه تشریفاتی است و جهالتش ضرری نمی زند.
3️⃣ اینکه مراد وجود این روایات در کتب مشهور دیگری غیر از کتب افراد واقع در طریق و کتاب مبدو به السند باشد، که در این صورت با توجه به تقدم آن کتب معلوم میشودکه این روایات را غیر از شیخ بلاواسطه شیخ صدوق راوی دیگری هم نقل کرده است. بنابراین از جهت شیخ بلاواسطه #موثوقالصدور میشود.
📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی #عندلیب همدانی (دام عزه) در مدرسه شهیدین
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
#نکات_رجالی
#وجوه_عامه 14
💠 اصطلاح ثقة ثقة
🔹در مورد این اصطلاح که در بیانات مرحوم نجاشی وارد شده، چند نظریه وجود دارد:
1️⃣ مرحوم میرداماد در الرواشح السماویة (ص105، راشحه 33) میگوید: «ثقة ثقة» به معنای این است که خود راوی ثقه است و #مرویعنه او نیز ثقه میباشد.
طبق این بیان، این اصطلاح میتواند یک #وجه_عام توثیق به شمار رود و مرویعنه های افرادی را که این تعبیر در موردشان وارد شده، #توثیق نماید.
🔸 اشکال: این حرف صرف ادعاست و دلیلی برای اثبات آن مطرح نشده است.
2️⃣ برخی معتقدند: «ثِقَة نِقَة» صحیح است، که به این معناست که آن راوی، انسانی ثقه و پاک سرشت است.
🔸 اشکال: صرف ادعاست و با ظاهر عبارت و نسخ متواتری که به دست ما رسیده که در همه آنها کلمه دوم «ثقة» است، منافات دارد.
3️⃣ بیشتر معاصرین بر این باورند که «ثقة» دوم تأکید «ثقة» اول است.
✅ به نظر میرسد برای یافتن نظریه حق باید این اصطلاح در کلمات قدما بررسی شود. البته با توجه به ظاهر کلام، نظریه سوم بعید به نظر نمیرسد.
📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی #عندلیب همدانی (دام عزه) در مدرسه شهیدین
👈 نکات #رجالی بیشتر را اینجا ببینید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
#نکات_رجالی
💠 بررسی سند عهد نامه مالک اشتر
🔹 هر چند در کتب روایی، از جمله «نهج البلاغة» (نامه 53) سندی برای این عهدنامه نقل نشده، اما راههایی برای اثبات سند وجود دارد:
1️⃣ اسنادی در کتب رجالی برای آن ذکر شده است: مرحوم نجاشی و شیخ در فهرست در ترجمه اصبغ بن نباتة (رجال نجاشی، ص 8؛ فهرست طوسی، ص88) و همچنین مرحوم نجاشی در ترجمه صعصعة بن صوحان (با طریق دیگر) سند برای عهدنامه نقل کردهاند (رجال نجاشی، ص 203)
2️⃣ این عهدنامه علاوه بر نهج البلاغة، در کتب دیگری همچون تحف العقول، دعائم الاسلام و ... بدون سند نقل شده است. (تحف العقول ص 84 ـ 99؛ دعائم الإسلام، ج1، ص 354 ـ 368)
3️⃣ قسمتهایی از این عهدنامه در کافی و من لایحضره الفقیه و ... نقل شده است.
4️⃣ برخی از اهل سنت نیز عهدنامه را نقل کرده و طرقی برای آن نقل کردهاند. مثل: (تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج42، ص515؛ المجالسة وجواهر العلم، ج3، ص 359 ــ 360 و...)
✅ با توجه به این اسناد، شهرت این عهدنامه مسلماً ثابت میشود. اما مشکل این است که به خاطر اختلاف نسخ نمیتوان در فقه به تکتک عبارات موجود استناد کرد و فتوا داد.
📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی #عندلیب همدانی (دام عزه) در مدرسه شهیدین
👈 نکات #رجالی بیشتر را اینجا ببینید
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 اعتبار سنجی اسناد جزمی قدما
🔹 برخی از بزرگان معتقدند: اگر قدمای اصحاب روایتی را به صورت جزمی به ائمه (علیهمالسلام) نسبت دهند، آن روایت حجت خواهد بود؛ زیرا محتمل الحس و الحدس خواهد بود و عقلا محتمل الحس و الحدس را حجت میدانند.
🔸 اما اشکال این وجه آن است که دلیل اسناد جزمی قدما یکی از این سه احتمال است:
1️⃣ روایات مرسل متواتر بودهاند.
2️⃣ راویان آن روایت مرسل اشخاص ثقه بودهاند.
3️⃣ قرائنی در اختیار صاحبان کتب بوده است که به جهت آن قرائن، روایات را نقل کرده و اسناد جزمی به ائمه (علیهم السلام) دادهاند.
✅ از بین احتمالات سه گانه، احتمال اول بسیار بعید است و نمی توان در مورد همه روایات مرسل چنین ادعایی را مطرح کرد و لذا عملاً دو احتمال دیگر باقی میماند که هر دو محتمل هستند و با وجود این دو احتمال، ثقه بودن راویان اثبات نمیشود و نمی توان به روایات مرسل اعتماد کرد. از طرف دیگر ممکن است قرائنی که موجب اطمینان قدما نسبت به صدور این روایات از ائمه (علیهم السلام) شده است، برای ما چنین اطمینانی ایجاد نکند و وقتی وثاقت راویان ثابت نشده باشد و وثوق به صدور روایت نیز وجود نداشته باشد، نمیتوان به روایت استناد کرد.
📚 برگرفته از درس خارج فقه معاصر (نظام اقتصادی اسلام) استاد علی #عندلیب همدانی (دام عزه)
👈 نکات #رجالی بیشتر را اینجا ببینید
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri