eitaa logo
درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
2.1هزار دنبال‌کننده
358 عکس
28 ویدیو
91 فایل
درس رجال استاد حاج آقای سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
safinahjrn-v20n78p35-fa.pdf
603.1K
📕مقاله 〽️ "واکاوی تحلیلی _ انتقادی داده‌های راوی‌شناسانه مدخل محمد‌بن‌عیسی‌بن‌عبید در فهرست شیخ طوسی" 👤 سید علیرضا حسینی شیرازی 👤 محمد لطفی پور 🖇 فصلنامه سفیه، دوره 20، شماره 78 📝 چکیده: ابوجعفر محمد بن عیسی بن عُبید عُبَیدی، از راویان فعال در عرصه انتقال تراث حدیثی امامیه و پر روایت در منابع حدیثی شیعه است. بیشتر روایات وی، موضوعات فقهی شیعه را دربرگرفته‌است. به گاه کاوش در مدخل محمد بن عیسی با صراحت‌گویی نسبت به تضعیف او توسط شیخ طوسی روبرو هستیم. هیچ‌یک از دانشیان رجال در بازه‌های زمانی گوناگون و حوزه‌های متنوع جغرافیایی (بغداد، کش، بصره، نیشابور)، شیخ را در این دیدگاه همراهی نمی‌کنند. دیدگاه شیخ طوسی نسبت به شخصیت روایی محمد بن عیسی موجب پیدایش نگرش‌های متعدد از سوی فقیهان شیعه پیرامون پذیرش یا نپذیرفتن روایات نقل شده از محمد بن عیسی در فرایند استنباط احکام شرعی شده‌است. از این رو بازخوانی تحلیلی_ انتقادی دیدگاه شیخ طوسی در این پژوهه اهمیت چندانی می‌یابد. دستاورد مقاله حاضر این است که با توجه به قرینه‌ها و شواهد مختلف می‌توان در درستی داده‌های راوی‌شناختی راه‌یافته به مدخل محمد بن عیسی بن عبید در کتاب فهرست تردید‌کرد. #️⃣ 🆔 طرائف | جامع منابع رجالی و اعتبارسنجی احادیث •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢نشر علم: بحثی روایی درباره نمایه‌زنی و نمایان‌سازی علم ✍️حجت‌الاسلام احمدحسین شریفی «انتشار» علم و «نمایه‌زنی» و «نمایان‌سازی» آن و تسهیل دسترسی جستجوگران دانش به آن، در نظام ارزشی اسلام و در روایات معصومان علیهم السلام نه تنها به عنوان کاری واجب و ضروری؛ بلکه به مثابه‌ی ابزار و معیاری برای سنجش درستی و علمیت علم معرفی شده است. در جوامع روایی اسلامی روایات فراوانی یافت می‌شود که بر نشر و نمایه‌زنی و نمایان‌سازی علم تأکید می‌کنند. به عنوان نمونه، به سه دسته از روایات این موضوع در کلام امیرمؤمنان علیه السلام اشاره می‌کنم: دسته اول: روایاتی است که «عرضه علم» به جستجوگران را به عنوان «زیبایی علم» می‌ستایند: «جَمَالُ الْعِلْمِ نَشْرُهُ» دسته دوم: روایاتی است که «نشر علم» را نه صرفاً یک «فضیلت»؛ بلکه یک «وظیفه واجب» معرفی می‌کنند: «زَكَاةُ الْعِلْمِ نَشْرُهُ» «مِنَ الْمَفْرُوضِ عَلَى كُلِّ عَالِمٍ .... أَنْ يَبْذُلَ عِلْمَهُ لِطَالِبِهِ؛ بر هر دانشمندی واجب است که علم خود را به جستجوگران علم عرضه کند.» دسته سوم: روایاتی است که جایگاه علم‌شناسانه نشر و نمایان‌سازی (رؤیت‌پذیری) علم را مورد تنبّه و توجه قرار می‌دهند و آن را به عنوان شاخصی برای «علمیت علم» و ابزاری برای استقرار آن و نشانه‌ای از اطمینان به درستی آن بیان می‌کنند: «الْكَاتِمُ لِلْعِلْمِ غَيْرُ وَاثِقٍ بِالْإِصَابَةِ فِيهِ؛ کسی که دانش را پنهان می‌کند؛ به دانسته خود اعتماد ندارد.»؛ یعنی کسی که دانش را فردی، قومی و یا منطقه‌ای می‌کند، نشان از آن است که به دانش خود اطمینان ندارد. به تعبیر دیگر، یکی از راه‌های سنجش قوت و ضعف نظریه‌ها و تولیدات علمی عرضه آنها به «جامعه جهانی عالمان» است. «مِلَاكُ الْعِلْمِ نَشْرُهُ؛ معیار علم، نشر آن است.» همانطور که ملاحظه می‌شود، امیرمؤمنان(ع) در این حکمت کم‌نظیر، ملاک و معیار علمیت علم را نشر و انتشار آن یا «نمایه‌زنی» و «نمایان‌سازی» آن می‌داند. معتقدم این حدیث سه کلمه‌ای ظرفیت تحلیل بسیار گسترده و عمیق علم‌شناسانه را دارد. ارزش معرفتی این حدیث را هرگز کمتر از حدیث سه کلمه‌ای «لَا يَنْقُضُ الْيَقِينَ‏ بِالشَّك‏» نمی‌دانم. در حالی که درباره دومی به میزان هزاران صفحه و صدها کتاب، تولید علم شده است؛ اما درباره اولی، حتی به میزان یک صفحه تحلیل یافت نمی‌شود! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢امتیاز رجال محقق خویی ✔️آیت‌الله شبیری زنجانی: یکی از امتیازات رجال آقای خویی بر جامع الرّواة اردبیلی، امانت زیادی است که در نقل روایات و در نقل آدرس وجود دارد. موارد مختلفی در رجال آقای خویی هست، که به عین تعبیری که در خود اسانید واقع شده است نقل می‏‌کند و آدرس می‌‏دهد، ولی نقطه ضعف جامع الرّواة این است که در نقل، اجتهاد می‏‌کند؛ مثلاً اگر «ابن فضّال» در سندی باشد و به نظرش برسد که مقصود حسن بن فضّال است، در شرح حال حسن آن را نقل می‌‏کند و می‏‌گوید «عنه فلان»، در حالی که ممکن است این ابن فضّال غیر از حسن باشد، مثلاً علی یا برادرش احمد باشد؛ چون بنو فضّال زیاد هستند. و این اجتهادات منشأ اشتباهاتی می‏‌شود. ولی آقای خویی در رجالش این کار را نمی‏‌کند. اگر تعبیر ابن فضّال بوده است، همان را نقل می‏‌کند و تصرّفی در آن نمی‌‏کند. / خارج نکاح، سال اول، جلسۀ ۱۳ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
12 💠 وقوع راوی در کتاب تحف العقول 🔹 آیت الله قمی (رحمه الله): ابن أبي شعبة حراني مؤلف کتاب در مقدمه کتاب می‌نویسد: «خذوا ما ورد إليكم عمّن فرض الله طاعته عليكم وتلقّوا ما نقله الثقات عن السادات بالسمع والطاعة والانتهاء إليه والعمل به». 🔸 ایشان دعوت به شنیدن و اطاعت و عمل به روایاتی کرده که از ثقات نقل شده است. با توجه به عدم نقل سند روایات در کتاب «تحف العقول»، راهی برای تشخیص روایاتی که از ثقات نقل شده وجود ندارد و اگر ایشان می‌خواهد بفرماید که آن چه در این کتاب روایت شده مشتمل بر روایات ثقات بوده، ولی همه آن‌ها ثقات نیستند، فایده‌ای ندارد؛ زیرا همه موارد شبهه مصداقیه می‌شود و دعوت ایشان به عمل به روایات محقق نخواهد شد. بنابراین دعوت ایشان تنها در صورتی صحیح می‌باشد که ایشان بفرماید تمام آنچه در این کتاب نقل شده از ثقات می‌باشد تا شبهه مصداقیه نشود و کتاب از هدفی که برای آن تدوین شده ساقط نشود. (الولاية الإلهیة أو الحکومة الإسلامیة 3: 397) 🔹 استاد : این یک بحث اصولی است که اگر ثقه‌ای گفت که ثقه دیگری به من خبری داد، ولی نام آن ثقه را نبرد، آیا چنین خبری حجت است؟ این بحث در دوره‌های اصول قبل از معاصر مطرح شده و یکی از بحث‌های بسیار لازم و خوب است که در «معالم» و «فصول» و «قوانین» مطرح شده و در کتب بعد از آن‌ها حذف شده است. (معالم الدين وملاذ المجتهدين 207؛ الفصول الغروية في الأصول الفقهية 304؛ القوانين المحكمة في الأصول (طبع جديد) 2: 516) 1️⃣ یک نظر عدم حجیت چنین روایتی است؛ زیرا نام آن ثقه برده نشده است، لذا اولاً ممکن است که فرد دیگری آن راوی را جرح کرده باشد؛ ثانیاً اماره بعد از فحص از معارض حجت است و بیان او برای ما تنها اماره بر وثاقت است، ولی قدرت بر فحص از معارض وجود ندارد. مانند این که در مکانی فقط کتاب «کافی» در دسترس باشد، در چنین شرایطی نمی‌توان به یک روایتی که در کتاب کافی وجود دارد فتوا داد؛ زیرا ممکن است که در «تهذیب» معارضی داشته باشد. 2️⃣ در مقابل، عده‌ای این مقدار را کافی دانسته و روایت را حجت می‌دانند؛ زیرا در این موارد بنای عقلا بر فحص نیست؛ چون اگر بگوید که یکی از دوستان ثقه که نامش را نمی‌خواهم ببرم چنین حرفی به من زد، به او نمی‌گویند که نام آن فرد را بگو تا ما فحص کنیم که او چطور آدمی است و شاید کس دیگری بگوید که او ثقه نیست. 🔸 استاد علی : از مقدمه تنها یک نصیحت کلی به دست می‌آید که ای شیعه به روایات راویان ثقه عمل کنید. نه اینکه من روایات کتاب را از ثقات نقل کرده‌ام؛ زیرا نویسنده می گوید: از آنجا که بیشتر روایات کتاب آداب و مستحبات بود من سندها را حذف کردم. پس شاید از باب تسامح در ادلّه سنن یا موثوق الصدور بودن متن روایات یا شهرت کتاب یا محفوف به قراین بودن روایات آنها را آورده باشد. (وأسقطت الأسانيد تخفيفا وإيجازا و إن كان أكثره لي سماعاً ولأن أكثره آداب وحكم تشهد لأنفسها ولم أجمع ذلك للمنكر المخالف، بل ألفته للمسلم للأئمة العارف بحقهم الراضي بقولهم الراد إليهم وهذه المعاني أكثر من أن يحيط بها حصر وأوسع من أن يقع عليها حظر وفيما ذكرناه مقنع لمن كان له قلب وكاف لمن كان له لب). 📚 برگرفته از دروس خارج استاد (1394ش) و استاد علی همدانی (دام ظلهما) (1391ش) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
بازشناسی شخصیت «ابن أبی جِید»، اثبات وثاقت و نقش آفرینی وی در انتقال تراث حدیثی.pdf
950.6K
📕مقاله 〽️ "بازشناسی شخصیت «ابن أبی جِید»، اثبات وثاقت و نقش آفرینی وی در انتقال تراث حدیثی" 👤 جواد نفری 👤 علی عندلیبی 👤 استاد مهدی غلامعلی 🖇 فصلنامه علوم حدیث، دوره 28، شماره 1 - شماره پیاپی 107 📝 چکیده: کیستی علی بن احمد ابن ابی جِید، وثاقت و نقش آفرینی وی در انتقال تراث حدیثی در سده چهارم هجری مسأئلی است که این پژوهش را سامان داده است. جایگاه ویژه وی در تراث پژوهی، حضورش در اسناد روایات مهمی چون زیارت عاشورا، پرورش شاگردانی بسانِ نجاشی و طوسی و فقدان توثیق خاص بر اهمییت این پژوهش می‌افزاید. این نوشتار به شیوه کتابخانه ای و روش تحلیلی و تطبیقی، با مطالعه موردی فهارس نجاشی و طوسی سامان یافته است. دستاورد این پژوهش را می توان نخست در شناسایی نقش ابن ابی جید در انتقال افزون بر سیصد اثر حدیثی از یکصد و وسی شش راوی و اجازه نقل دویست کتابِ مشهور از چهل و چهار راوی دانست. همچنین برای نخستین بار با تکیه بر سه قاعده از قواعد توثیقات عام ـ توثیق مشایخ نجاشی، توثیق مشایخ اجازه و اکثار أجلاء ـ ، روش فهرستی و مسأله شهرت راوی، وثاقت ابن ابی جید را اثبات و نقش پر رنگ وی را در انتقال تراث حدیثی بَر نموده ایم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 طرح خبر ظنی الصدور مخالف با خبر قطعی الصدور 👤 آقای خوئی نظرشان این است که خبر الصدور مخالف خبر الصدور و لو اجمالا (تواتر اجمالی یا استفاضه اجمالیه)، به دلیل شمول روایاتی مثل «خذ بما وافق الکتاب و السنة و دع ما خالف الکتاب و السنة» و «ما خالف السنة فهو مردود یا دع ما خالف الکتاب و السنة» طرح می‌شود. ما نیز در اصول بیان کرده‌ایم: روایاتی که بر مردود بودن خبر مخالف کتاب دلالت دارد، با الغاء خصوصیت عرفی از کتاب، شامل کلام قطعی الصدور امام معصوم نیز می‌شود؛ زیرا کتاب که خصوصیّت ندارد بلکه از این حیث که خبر، مخالف کتاب است، و کتاب کلام قطعی الصدور من الله است، و احتمال تقیه هم در آن نیست- در حالی که قطعی الدلالة‌ نیست-مردود است. حال اگر خبر از معصوم علیه السلام قطعی السند و قطعی الجهة باشد، عرف از کتاب الغاء خصوصیت می‌‌کند و مخالفت سنت قطعیّۀ معصوم را نیز مردود می‌شمرد. برای تشخیص حق و باطل، فرقی بین کلام الهی و کلام امام معصوم ع که دارای وصف «ما ینطق عن الهوی» نیست. کلام قطعی الصدور و قطعی الجهة از امام معصوم، معیار تشخیص حق و باطل می‌‌شود... 📚 درس خارج فقه، جلسه ۱۳۹، ۱۶ خرداد ۱۴۰۲ ✅ برای مشاهده ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع روی لینک تالار مباحثه فقاهت بزنید . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
در معالی السّبطین آمده است که در آن هنگام که مولا علی علیه السلام در بستر شهادت بودند ، عباس را طلبید و او را به سینه اش چسبانید و فرمود : " وَلَدی وَ سَتَقرّ ُ بک َ فی یوم القیامة " به زودی چشمم در قیامت به وسیله ی وجود تو روشن می شود. ➖تاسوعا چه روزی است؟ 🛑عن ابی‌عبدالله علیه‌السلام: «تاسُوعَاءُ» يَوْمٌ حُوصِرَ فِيهِ الْحُسَيْنُ َ عَلَيْهِ السَّلَام‏ وَ أَصْحَابُهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ بِكَرْبَلَاءَ وَ اجْتَمَعَ عَلَيْهِ خَيْلُ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَنَاخُوا عَلَيْهِ وَ فَرِحَ ابْنُ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ بِتَوَافُرِ الْخَيْلِ وَ كَثْرَتِهَا وَ اسْتَضْعَفُوا فِيهِ الْحُسَيْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ أَصْحَابَهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ أَيْقَنُوا أَنْ لَا يَأْتِيَ الْحُسَيْنَ َ عَلَيْهِ السَّلَام‏ نَاصِرٌ وَ لَا يُمِدَّهُ أَهْلُ الْعِرَاقِ. بِأَبِي الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِيب‏. 🔰امام صادق علیه‌السلام: تاسوعاء، روزى است كه حسين و يارانش در كربلاء محاصره شدند، اهل شام در اطراف آنان اجتماع نمودند. ابن‌مرجانه و ابن‌سعد از كثرت لشكر خود خوشحال شدند و حسين و ياران او را در آن روز ضعيف شمردند. آنان يقين كردند كه براى حسين ياورى نخواهد آمد و اهل عراق آن حضرت را امداد نخواهند كرد. پدرم فداى آن حسينى كه ناتوانش دیدند و غريب بود. 📚؛:الکافی، ج۴، ص۱۴۷ https://eitaa.com/rejal_shobeiri http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
🏴 شاید آخرین عاشورای عمر ما باشد 🏴 اعمال روز عاشورا : ❖ تعطیلی کار و کسب در روز ▪️حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: "مَنْ تَرَكَ السَّعْيَ فِي حَوَائِجِهِ يَوْمَ عَاشُورَاءَ قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ كَانَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ يَجْعَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ" ترجمه: کسی که در روز عاشورا به دنبال حوایج و خواسته هایش نرود خداوند نیاز دنیا و آخرت او را برآورده می کند. و کسی که روز عاشورا، روز مصیبت و غم و گریه برایش باشد، خداوند تعالی روز قیامت را روز شادی و سرور او قرار می دهد. 📚 علل الشرائع، ج‌1، ص:227 ⚫️ در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است : در این روز شیعیان به یکدیگر بگویند وچه بهتر با این جمله ها باشد : عظَّمَ الله اجورَنا بمُصابِنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بِثارِه مع ولیِّه الامام المهدی من آل محمد علیهم السلام . ⚫️ هزار مرتبه بر قاتلان آن حضرت کند و بگوید : اللهم العن قتله الحسین علیه السلام . ⚫️ در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است : هر کس در روز عاشورا " هزار مرتبه " را بخواند خداوند رحمان به وی نظر رحمت افکند .... ⚫️ شایسته است در این روز از و بدون قصد روزه خودداری نماید تا وقت عصر و از غذا و آب مختصری تناول کند . ⚫️ خواندن باصد لعن و سلام و . https://eitaa.com/rejal_shobeiri http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
🌐 زیارت ناحیه مقدسه سیدالشهدا (ع) اين زيارت ناحيه معروف، ظاهراً متعلق به حضرت مهدی (عج) نيست ولو خيلی مشهور شده، چون تاريخ روايت اينگونه است: «خَرَجَ مِنَ النَّاحِيَةِ سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ» ( المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص: 496). اگر اين تاريخ درست باشد زمان حضرت هادي (ع) است، 254 سال وفات امام هادی (ع) است و 260 وفات امام عسکری و امامت بقیه الله صلوات الله و سلامه علیه است. لکن الآن در السنه ما معروف شده که زيارت بقية الله (عج) است چون «ناحیه مقدسه» را مربوط به حضرت (عج) می دانند، درحالیکه مقصود از ناحیه مقدسه، سامراء است، چون رفتن به آنجا ممنوع بود، ناحیه گفتند. البته دو تا دعای ناحیه مقدسه داریم، اولین آنها که اسم تک تک اصحاب سیدالشهدا (ع) را ذکر کرده است و سلام می دهد(زیارت شهدا)، تاریخ دارد (252 ق)، سند هم دارد لکن سندش مشکل دارد، چون دارد که « عَنِ الشَّيْخِ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدٍ الطُّوسِيِّ، قَالَ: حَدَّثَنَا الشَّيْخُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ‏ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَيَّاش‏» (المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص: 486) درحالیکه شیخ طوسی (ره)، ابن عیاش را ندیده است؛ ابن عیاش متوفای 401 است و شیخ طوسی 408 به بغداد آمده است و هیچ گاه از او نقل نکرده است. 📚خارج فقه سال1385، جلسه51 خارج فقه، سال 1395، جلسه 56 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
كليات_في_علم_الرجال_الشيخ_جعفر_السبحاني.pdf
10.98M
📚نسخه PDF👇🏼 📖کتاب: کلیات فی علم الرجال 📋مولف: آیة الله سبحانی 📝در این کتاب با بیانی شیوا به شرح معظم مباحث رجالی پرداخته شده. 📌محدوده درس برای ترم اول تا صفحه 203 می باشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💢اباحه‌گری، از دیروز تا امروز! ✔️استاد ابوالقاسم علیدوست: علماء گذشته ما به غلات اعتماد نمی‌کردند و اگر کسی غالی بود می‌گفتند احادیثش اعتبار ندارد. بعداً این تفکر پیدا شد که طرف غالی بوده ولی دروغگو نبوده است. به نظر ما این اشتباه است، چرا که وقتی این افراد غالی می‌شدند بی‌دین می‌شدند، به دلیل اینکه این درگاهی برای این کار بوده است و لذا علماء گذشته تا می‌دیدند طرف غالی است آن روایت را کنار می‌گذاشتند. گویا می‌خواستند بگویند که این شخص وقتی غالی شد دیگر دروغ از او بعید نیست.) به هر صورت یک نوع اباحی‌گری از آن زمان بوده و الان هم هست. حالا یک نوع اباحه‌گری هست به نام «تبعیض در عمل»، به این نحو که مثلا نماز می‌خواند ولی حجاب ندارد یا مثلا سگ دارد و نماز در مسجد هم می‌خواند. در چنین مواردی یک نوع گفتمان و تفکری و به قول عرب‌ها یک اتّجاهی پشت این عمل است، به این نحو که هر آنچه اسلام گفته است انجام بدهید، اگر سخت نباشد انجام می‌دهیم ولی چیزهایی که گفته است انجام ندهید به آن عمل نمی‌کنیم. این نوع تفکرات تحت عنوان عرفان‌های جدید، معنویت جدید و اخلاق جدید ولی دور از شریعت ایجاد شده است، در اینطور مواقع نباید چنین رفتار کرد و گفت یا کلّ یا هیچ، بلکه در چنین مواردی باید مدیریت شود تا شریعت بی‌فروغ نشود. (جلسه نهم سال دوم درس خارج اصول فقه ۲۳ مهرماه ۱۴۰۱) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri
💠 إسماعيل بن جابر درباره اسماعیل ابن جابر بحث فراوان است و منشا بحث در حقیقت مرحوم نجاشی است که نوشته «اسماعیل ‏ابن جابر الجعفی»، دو تا دلیل هم می آورد که این عنوان درست است. ممکن است اسماعیل بن جابر فرزند ‏جابر جعفی باشد. انصافا عبارات نجاشی درست نیست و هر دو دلیل ایشان مشکل دارد، ما هم نمی دانیم این ‏مشکل دقیقا از کجا پیدا شد، اما شواهدی پیدا کردیم. در کتب رجال یک «اسماعیل ابن عبدالرحمن جعفی» ‏هم داریم. ‏ بزرگان رجالی ما تا قبل از قاموس می گفتند: «اسماعیل جعفی» مشترک بین این دو نفر است، «اسماعیل ابن ‏عبدالرحمن» و «اسماعیل ابن جابر» و هر دو جعفی اند. مرحوم صاحب قاموس یک بحثی دارند که اثبات ‏می کنند که اسماعیل جعفی یک نفر بیشتر نیست و آن «اسماعیل ابن عبدالرحمن» است، «اسماعیل بن ‏جابر»، جعفی نبوده، خثعمی بوده است. البته ریشه یابی نمی کند.‏ مثل مرحوم آقای خوئی که کتابشان بعد از کتاب قاموس است، - نمی دانم مطالب قاموس را خواندند یا نه؟ ‏چون قاموس زمان ایشان چاپ شده بود- ایشان هم مثل مشهور قائلند که اسماعیل جعفی دو تاست، مردد ‏بین این دو نفر است و باید با قرائن شناخته بشود. مناسب بود آقای خوئی بر فرض هم مبانی ایشان را قبول ‏ندارند یک ردی بر آن می نوشتند.‏ توضیح دادیم که ریشه اشتباه به نجاشی برمی گردد و اصل اشتباه نجاشی، از فهرست ابن الولید است، چون ‏خودش هم می گوید: به همین نحو در فهرست ابن الولید آمده: «اسماعیل ابن جابر جعفی». شیخ طوسی هم ‏از فهرست ابن ولید نقل می کند، البته زیادی هم دارد، این کتاب پیش هر دو یشان بوده است. ‏ البته شیخ، «جعفی» ندارد و این تازه یک مشکل است که چطور می شود از یک کتاب واحد با یک استاد ‏واحد (فهرست ابن الولید) دو گونه نقل شده است. فهرس ابن الولید توسط شخصی از اشاعره قم به نام علی ‏ابن احمد ابن فلان ابی جید قمی، ابی جید لقب ناصر است، اشعری قمی، این نسخه به بغداد آمده و هر دو از ‏آن نوشتند. نجاشی تاکید دارد می گوید: کذا ذکره ابن ولید فی فهرسته، یعنی «اسماعیل ابن جافر جعفی». ‏ظاهرا هم درست است نمی توانیم نجاشی را تخطئه کنیم. ظاهراً ابن الولید اشتباه کرده است و احتمالاً شیخ، ‏عبارت ابن الولید را تصحیح کرده است؛ کلمه جعفی را برداشته تصحیح کرده است. ‏ به هر حال مطلبی که مرحوم تستری نوشتند که اسماعیل جعفی یک نفر است و آن «اسماعیل ابن ‏عبدالرحمن» است، درست است، «اسماعیل ابن جابر»، جعفی نیست، (جعفی‌های کوفه از یمنی‌هایی بودند که ‏بعد از آمدن امیر المؤمنین (ع) به کوفه آمدند و معظم خط غلو ما از همین جعفی‌ها هستند. مجموعۀ این ‏خاندان در «تهذیب المقال» استیعاب شده) احتمال این که ایشان خثعمی باشد هست. این اسماعیل ابن جابر ‏جعفی نیست، ربطی به آن اسماعیل جعفی ندارد. مضافا به این که آنی که صاحب کتاب است «اسماعیل ابن ‏جابر» است، «اسماعیل ابن عبدالرحمن» اصلا صاحب کتاب نیست، راوی است. مضافا که «اسماعیل ابن ‏عبدالرحمن» حضرت سجاد (ع) و حضرت باقر (ع) و اوائل امام صادق (ع) را درک کرده و اسماعیل ابن ‏جابر حضرت صادق (ع) و موسی ابن جعفر (ع) را درک کرده است. «اسماعیل بن عبد الرحمن» واقعاً جعفی ‏است، اما صاحب کتاب نیست. عادتاً وقتی پدرش پیامبر (ص) را دیده، خودش اوائل حضرت صادق (ع) باید ‏فوت کرده باشد. مؤلف نیست، لذا هم نجاشی نام او را نمی‌برد. پس اینها دو نفر در دو طبقه هستند و با هم ‏اشتباه نمی‌شوند. ‏ 📚 خارج اصول، ‏26‏‎/‎‏12‏‎/‎‏1397‏، جلسه: 106 ‏ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri