eitaa logo
قرارگاه رسانه ای عهد
592 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
380 فایل
●| برای دیده شدن شما تلاش می‌کنیم. 📢 تنها پایگاه اطلاع رسانی جبهه فرهنگی اجتماعی جنوبغرب استان تهران قرارگاه رسانه‌ای #عهد ■ ارتباط با مدیر و ارسال رویدادها و اخبار: 👤 @jebhe_farhangi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
قرارگاه رسانه ای عهد
#قرارگاه_رسانه_ای_عهد #کتابخوانی📚 #رمان #بی_تو_هرگز 🔸قسمت پنجاه و ششم: دزدهای انگلیسی وضو گرفتم و
⭕️برای خواندن قسمت های قبل، رمان هشتک را کلید کنید... 🔺بخش دوم داستان از زبان دختر اول شهید، دکتر سیده زینب حسینی می باشد. لطفا تا انتهای ما را همراهی کنید...
🔸همایش اصحاب عشق فعالان فرهنگی جنوب غرب استان تهران 🌹یادبود شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و ایام سالگرد تدفین شهید هرمز شریفیان 🔺با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان ➕همراه با تجلیل از فعالان فرهنگی برگزیده جنوب غرب استان تهران ▫️جمعه ۲۴ بهمن ماه ۱۳۹۹ راس ساعت ۱۴ ▫️مکان اسلامشهر، واوان، مسجدجامع خاتم الانبیاء (ص) ➕به بپیوندید: @resane_ahd
🔸رهبر معظم انقلاب: بنده می‌دانم که خدای متعال اراده فرموده است که این ملّت را به متعالی‌ترین درجات برساند. ۹۶/۱۰/۱۹ ➕به بپیوندید: @resane_ahd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 🔸بالاترین دستاورد انقلاب عزت سیاسی است ... 🔺در بیان حجت الاسلام و المسلمین حمزه محمدی دربیر جبهه جنوبغرب استان تهران ➕به بپیوندید: @resane_ahd
#قرارگاه_رسانه_ای_عهد #گزارش_تصویری📷 🔸مراسم گرامیداشت یوم الله ۲۲ بهمن با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین نبویان و شعرخوانی شاعر احمد بابایی ▫️پایگاه بسیج خاتم الانبیا و مبارکه/قرارگاه بسیج واوان #دهه_فجر #دفاع_مقدس #انقلاب_اسلامی #شهدا #جبهه_فرهنگی_اجتماعی_جنوبغرب_استان_تهران ➕به #رسانه_عهد بپیوندید: @resane_ahd
قرارگاه رسانه ای عهد
#قرارگاه_رسانه_ای_عهد #کتابخوانی📚 #رمان #بی_تو_هرگز 🔸قسمت پنجاه و ششم: دزدهای انگلیسی وضو گرفتم و
📚 🔸قسمت پنجاه و هفتم: تقصیر پدرم بود این رو گفتم و از جا بلند شدم … با صدای بلند خندید … - دزد؟ … از نظر شما رئیس دانشگاه دزده؟ … - کسی که با فریفتن یه نفر، اون رو از ملتش جدا می کنه … چه اسمی میشه روش گذاشت؟ … هر چند توی نگهداشتن چندان مهارت ندارن … بهشون بگید، هیچ کدوم از این شروط رو قبول نمی کنم .. از جاش بلند شد … - تا الان با شخصی به استقامت شما برخورد نداشتن … هر چند … فکر نمی کنم کسی، شما رو برای اومدن به اینجا محبور کرده باشه … نفس عمیقی کشیدم … - چرا، من به اجبار اومدم … به اجبار پدرم … و از اتاق خارج شدم … برگشتم خونه … خسته تر از همیشه … دل تنگ مادر و خانواده … دل شکسته از شرایط و فشارها … از ترس اینکه مادرم بفهمه این مدت چقدر بهم سخت گذشته … هر بار با یه بهانه ای تماس ها رو رد می کردم … سعی می کردم بهانه هام دروغ نباشه … اما بعد باز هم عذاب وجدان می گرفتم … به خاطر بهانه آوردن ها از خدا حجالت می کشیدم … از طرفی هم، نمی خواستم مادرم نگران بشه … حس غذا درست کردن یا خوردنش رو هم نداشتم … رفتم بالا توی اتاق … و روی تخت ولا شدم … - بابا … می دونی که من از تلاش کردن و مسیر سخت نمی ترسم … اما … من، یه نفره و تنها … بی یار و یاور … وسط این همه مکر و حیله و فشار … می ترسم از پس این همه آزمون سخت برنیام … کمکم کن تا آخرین لحظه زندگیم … توی مسیر حق باشم … بین حق و باطل دو دل و سرگردان نشم … همون طور که دراز کشیده بودم … با پدرم حرف می زدم … و بی اختیار، قطرات اشک از چشمم سرازیر می شد … ادامه دارد... ➕به بپیوندید: @resane_ahd
#قرارگاه_رسانه_ای_عهد #گزارش_تصویری 🔸ایستگاه شادی عید انقلاب 🍫 پذیرایی بسته بندی شده 😷 توزیع ماسک 🎇 نور افشانی 🔈 گلبانک تکبیر #الله_اکبر ▫️پایگاه مقاومت بسیج شهید مطهری نسیم شهر/ شهرستان بهارستان #عید_انقلاب #انقلاب_فاطمی #دهه_فجر #دفاع_مقدس #انقلاب_اسلامی #شهدا #جبهه_فرهنگی_اجتماعی_جنوبغرب_استان_تهران ➕به #رسانه_عهد بپیوندید: @resane_ahd
📸 🔸ترس و وحشت آمریکا در یک قاب...!! راهپیمایی موتوری ۲۲بهمن ماه سال ۱۳۹۹ ➕به بپیوندید: @resane_ahd
قرارگاه رسانه ای عهد
#قرارگاه_رسانه_ای_عهد #کتابخوانی📚 #رمان #بی_تو_هرگز 🔸قسمت پنجاه و هفتم: تقصیر پدرم بود این رو گفتم
📚 🔸قسمت پنجاه و هشتم: حس دوم درخواست تحویل مدارکم رو به دانشگاه دادم … باورشون نمی شد می خوام برگردم ایران … هر چند، حق داشتن … نمی تونم بگم وسوسه شیطان و اون دنیای فوق العاده ای که برام ترتیب داده بودن … گاهی اوقات، ازم دلبری نمی کرد … اونقدر قوی که ته دلم می لرزید … زنگ زدم ایران و به زبان بی زبانی به مادرم گفتم می خوام برگردم … اول که فکر کرد برای دیدار میام … خیلی خوشحال شد … اما وقتی فهمید برای همیشه است … حالت صداش تغییر کرد … توضیح برام سخت بود … - چرا مادر؟ … اتفاقی افتاده؟ … - اتفاق که نمیشه گفت … اما شرایط برای من مناسب نیست … منم تصمیم گرفتم برگردم … خدا برای من، شیرین تر از خرماست … - اما علی که گفت … پریدم وسط حرفش … بغض گلوم رو گرفت … - من نمی دونم چرا بابا گفت بیام … فقط می دونم این مدت امتحان های خیلی سختی رو پس دادم … بارها نزدیک بود کل ایمانم رو به باد بدم … گریه ام گرفت … مامان نمی دونی چی کشیدم … من، تک و تنها … له شدم … توی اون لحظات به حدی حالم خراب بود که فراموش کردم … دارم با دل یه مادر که دور از بچه اش، اون سر دنیاست … چه می کنم … و چه افکار دردآوری رو توی ذهنش وارد می کنم… چند ساعت بعد، خیلی از خودم خجالت کشیدم … - چطور تونستی بگی تک و تنها … اگر کمک خدا نبود الان چی از ایمانت مونده بود؟ … فکر کردی هنر کردی زینب خانم؟ … غرق در افکار مختلف … داشتم وسایلم رو می بستم که تلفن زنگ زد … دکتر دایسون … رئیس تیم جراحی عمومی بود … خودش شخصا تماس گرفته بود تا بگه … دانشگاه با تمام شرایط و درخواست های من موافقت کرده … برای چند لحظه حس پیروزی عجیبی بهم دست داد … اما یه چیزی ته دلم می گفت … اینقدر خوشحال نباش … همه چیز به این راحتی تموم نمیشه … و حق، با حس دوم بود … ادامه دارد... ➕به بپیوندید: @resane_ahd
🔸پویش امید در محله ما عرضه کالای ضروری زیر قیمت بازار 🔺روزهای زوج ساعت ۱۸ تا ۲۱ 🔺افتتاحیه: شنبه ۲۵ بهمن ماه ۰۹۱۹۱۷۵۶۶۴۳ ▫️مرکز نیکوکاری مهر هیات یامهدی (عج)/ واوان شهرستان اسلامشهر ➕به بپیوندید: @resane_ahd