eitaa logo
روایتگران شهدا
284 دنبال‌کننده
345 عکس
240 ویدیو
13 فایل
✍🏻جمع ما یه جمع از دهه شصتی تا دهه نودی هاست. ☀آتش به اختیاریم و از شهدا می‌پرسیم و برای شهدا می‌نویسیم. 💥با شهدا زندگی می‌کنیم و درس می آموزیم... راه ارتباطی با مدیر کانال: @admin_revayatgaran
مشاهده در ایتا
دانلود
🏞 مرگ، پایان آنها نیست! 📚 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
9.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویژگی‌های خانواده‌ی حسینی ⬅️ قسمت پنجم: هر چیز در جای خودش 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍با نماز شب هایی که خوانده بود، با ترک گناه، با مناجات های خالصانه اش و با مراقبه های مداومش به مقاماتی رسیده بود، این را از رفتارش حس میکردم. 💢اما کمتر در این خصوص حرف میزد. 💥بارها میشد که مرا کنار میکشید و تذکر میداد. ☀️تذکر بر خطایی که از من سر زده بود و به یقین او با صفای باطنی که بدست آورده بود، از آنها مطلع بود. ▪️بدون اینکه کسی به او گفته باشد یا خودش به چشم ظاهر دیده باشد. بارها میشد که می گفت:🔻 ▫️عظیم! چرا دیروز فلان کار را کردی؟ ▪️یا «چرا نمازت قضا شد؟» 💬 یا «چرا حُرمت پدر و مادرت را رعایت نکردی» ♻️این مواردی که حسین به من تذکر میداد، غیر از خودم کسی از آنها مطلع نبود. 🌀 حسین در سن و سال پایین توانسته بود این همه بالا برود. راوی: عظیم سرافراز نام شهید: عنوان کتاب: 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله👇👇👇 https://digipostal.ir/cd949tb 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍ 8 مرداد ماه سالروز شهادت شهید حسین خبری ☀️شهید گرانقدر «عبدالحسین خبری» یکی از نوجوانان دیار مقاومت دزفول است که بر اساس طی طریق در مسیر پروردگار و انتخاب سبکی اسلامی و اهل بیتی برای زندگی خویش در سن شانزده سالگی و در عملیات رمضان به شهادت می رسد. 💢او هنرمندی تمام عیار است و صفحه ی زندگی اش همچون پازلی است که هر قطعه ­اش، بعدی متفاوت از توانایی­ هایش را به نمایش می­ گذارد. 💥 نوجوانی که علاوه بر دارا بودن هنرهایی همچون نمایشنامه نویسی، کارگردانی و بازیگری تئاتر ، ورزشکاری است که فوتبال و شنا و تکواندو را دنبال می­ کند و رزمی­ کاری قابل است. ▪️از طرف دیگر در قرائت قرآن صوت زیبایی دارد و با مطالعات فراوانی که دارد بر معنا و مفهوم آیات قرآن و ادعیه مسلط است. 🌀 و البته گاه تبدیل می­­ شود به مداحی که از اهل بیت(ع) می سراید و روضه ­خوانی می ­شود که نَفَسش تأثیر گذار است. ♻️و از طرفی شوخ طبعی­ ها و شیطنت­ هایی که انجام می ­دهد و  به تناسب سن و سالش از خود یک شخصیت شلوغ و پر انرژی و پر جنب و جوش را به نمایش می­ گذارد. 💠مجموعه­­ ی هنرمندی­ های حسین به همین­ جا ختم نمی شود. 💬 قرار گرفتن حسین در مسیر سیر و سلوک الهی و قدم زدن در وادی عرفان و انجام اعمالی در طریق خودسازی، از حسین نوجوانی عارف می­سازد که روایت زندگی اش را خواندنی تر می کند. 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ سالروز قمری شهادت شهید ☀️ان شاءالله جزو کسانی باشیم که در نزدیک کردن ظهور مولا نقش داشته باشیم! و بتونیم سربازی برای امام زمان باشیم. به قول حسین جزو کسایی باشیم که: آقا روشون حساب جدایی باز کرده.. 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍روایتی از زندگی شهید حسین ولایتی فر راوی: پدر شهید ☀️اصلا مدل همه ماها باید همینجوری باشه. 💢زندگی شهدا و خاطراتشون رو که میخونیم‌. 💥عکسشون رو که می بینیم، گلزار که میریم باید کمر همتُ ببندیم که شبیهشون بشیم. ▪️باید عین حسین بشیم. ❌باید بخودمون بقبولونیم که ما اینجایی نیستیم. ♻️باید واسه شهادت تلاش کنیم. 💬باید عین حسین چراغ راه بشیم... 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍باز نشر روایتی از شهید حسین ولایتی فر به مناسبت دوازدهم ماه محرم سالروز شهادتش: 🔻 💥آدم وقتی منتظر یه مهمون خاص باشه، حالش خیلی جالب میشه، هی چشمش به راهه که این مهمون از راه برسه... 🔰حالا اگه از کسایی باشه که کنارش حالِ آدم خوب میشه و از دیدنش ذوق می کنیم، حالمون جالب ترم میشه، هی از پنجره نگا می کنیم ببینیم اومد یا نه! 🔹حتی ممکنه بهش زنگ بزنیم... ▪️روز هشتم محرمِ امسال، ما هم تو هیات یه مهمون ویژه داشتیم. 🔸البته مهمونِ اون روز ما فرق می کرد با بقیه مهمون ها و یکم خاص تر بود. ▫️ اون روز قرار بود یه شهید گمنام بیاد تو هیاتمون و مهمونمون بشه. 💥اون روز حسین خیلی بی تاب بود. 🔰وسط مراسم هی می اومد بیرون و می پرسید که چی شد نیومد؟! 🔹منم می گفتم نه! 🔸دقیقا یادمه، چند بار پله های حسینیه رو می رفت پایین و دوباره سریعا بر می گشت دم در. ▪️ وقتی آمبولانس حامل پیکر شهید رسید حسین سریع رفت زیر تابوت. ▫️وسط سینه زنی بود که پیکر شهید وارد حسینیه شد، چراغا رو خاموش کرده بودیم و مداح داشت روضه می خوند. 💥 یکی از رفقا می گفت اون روز حسین دستشو رو تابوت اون شهید گمنام گذاشته بود و ضجه می زد. 🔰من نمی دونم حسین اونروز به اون شهید گمنام‌‌‌، تو حسینیه چی گفت؟! 🔹ولی خب هر چی گفت یه هفته نگذشته بود که خریدنش. 🔸حسین ادبیات شهدا رو یاد گرفته بود، بلد بود چجوری حرفِ دلو بزنه بهشون، از بس که رفاقت کرده بود با شهدا. می دونی! 💥 با شهدا که رفیق بشی، دستتو که بزاری تو دستشون دیگه کار تمومه، نصفِ راه و رفت. 🔰یه اهل دلی می گفت دوستی با شهدا، رفاقت تا بهشته. ▪️شهدا خودشون واسطه میشن واسه خریدنت، واسه بردنت. ▫️گفتم که، حسین روز هشتم محرم دستشو سمت یه شهید کشید و دوازدهم خودش رفت تو لیست شهدا. 💥وقتی شهدا هواتو داشته باشن، همین میشه‌. شــهیــد میشی، مثه حسین... 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea