eitaa logo
روایتگران شهدا
283 دنبال‌کننده
345 عکس
240 ویدیو
13 فایل
✍🏻جمع ما یه جمع از دهه شصتی تا دهه نودی هاست. ☀آتش به اختیاریم و از شهدا می‌پرسیم و برای شهدا می‌نویسیم. 💥با شهدا زندگی می‌کنیم و درس می آموزیم... راه ارتباطی با مدیر کانال: @admin_revayatgaran
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹وقتی حمید می خواست عضو سپاه شود؛ رد صلاحیت شد؛ چون چند نفر از دوستانش سابقه ی عضویت در سازمان منافقین را داشتند. 🔸یک بار در این مورد با او حرف زدم و سوالاتی پرسیدم تا بفهمم چرا به این شکل سابقه ی خود را دچار مشکل کرده است. ▪️در جواب گفت: من دیدم خیلی از این ها ناآگاهانه به این سمت و سو رفته اند و اگه ما به جای طرد یا درگیر شدن؛ یک ارتباط صحیح با اون ها برقرار کنیم و روشنگری کنیم؛ خودشون راه درست را پیدا می کنند. 🗯خیلی برایم جالب بود که بعدها دیدم چند نفر از آن ها با او به جبهه هم آمدند. نام شهید: عنوان کتاب: نام راوی: آقای حسنعلی وحید نیا( دوست و همرزم) 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویژگی‌های خانواده‌ی حسینی ⬅️ قسمت یازدهم: ویژگی‌های انسان عاقل 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍گروه روایتگران شهدای دزفول برگزار می نماید: 💬مسابقه برادر شهید من ☀️با محوریت مطالعه وصیت نامه شهدا ✍فایل pdf متن کامل وصیت نامه شهید آماده شده و در اختیارتون قرار میگیره 💬 با توجه به مطالعه وصیت نامه از قسمت هایی که براتون مهم و جذاب بوده در قالب محورهای مسابقه تولید محتوا داشته باشین 💢شروع مسابقه از امروز 19 مرداد ماه الی 27 مرداد 1402 ♻️ آثار تولیدی خودتون رو همراه با نام و نام خانوادگی و شماره همراه به آیدی زیر ارسال نمایید🔻 @admin_revayatgaran ♨️ضمنا به چند نفر از عزیزان شرکت کننده هدایایی تقدیم می گردد... ☀️پوستر مسابقه رو برای دوستان و علاقه مندان ارسال نمایید... 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍دوستانش می گفتند:🔻 💬مراسم دعای کمیل که تمام می شد، حسین کتابچه ی دعا و چراغ قوه اش را بر می داشت و راه می افتاد سمت شهید اباد. ☀️یک کمیل با رفقایش می خواند. 💢و کمیل دوم را با دوستان شهیدش! ♻️اگر کسی همراهش بود، از او می خواست که تنهایش بگذارد و می رفت در دل تاریکی و توی قبرهای از قبل اماده شده و کمیل دوم را انجا می خواند. ♨️با حال و هوایی غیر قابل وصف که از بسم الله شروع تا اخرین واژه ی دعا اشک بود و لرزش شانه ها و ناله هایی سوزناک. 💥باید رابطه ای عاشقانه باشد که شب های جمعه بعد از یک بار مفصل خواندن کمیل، عطشش به بند بند دعا بیشتر شود و دوباره در کنار برادران شهیدش با حس و حالی عاشقانه تر مناجات کند. ▪️تنها دلیل این اتفاق درک واقعی لذت مناجات بود. راوی: مریم ناجی، خواهر شهید عنوان کتاب: 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا