27.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
✍روایتی از زندگی شهید
عبد الحسین خبری
#قسمت_اول
#شهید_عبدالحسین_خبری
#آسمان_خبری_دارد
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویژگیهای خانوادهی حسینی
⬅️ قسمت یازدهم: ویژگیهای انسان عاقل
#محرم_الحرام
#خانواده
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
May 11
✍گروه روایتگران شهدای دزفول برگزار می نماید:
💬مسابقه برادر شهید من
☀️با محوریت مطالعه وصیت نامه شهدا
✍فایل pdf متن کامل وصیت نامه شهید آماده شده و در اختیارتون قرار میگیره
💬 با توجه به مطالعه وصیت نامه از قسمت هایی که براتون مهم و جذاب بوده در قالب محورهای مسابقه تولید محتوا داشته باشین
💢شروع مسابقه از امروز 19 مرداد ماه الی 27 مرداد 1402
♻️ آثار تولیدی خودتون رو همراه با نام و نام خانوادگی و شماره همراه به آیدی زیر ارسال نمایید🔻
@admin_revayatgaran
♨️ضمنا به چند نفر از عزیزان شرکت کننده هدایایی تقدیم
می گردد...
☀️پوستر مسابقه رو برای دوستان و علاقه مندان ارسال نمایید...
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
May 11
مسابقه برادر شهيد من.pdf
287.5K
فایل pdf وصیت نامه شهید
#مسابقه_برادر_شهید_من
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍دوستانش می گفتند:🔻
💬مراسم دعای کمیل که تمام می شد، حسین کتابچه ی دعا و چراغ قوه اش را بر می داشت و راه
می افتاد سمت شهید اباد.
☀️یک کمیل با رفقایش
می خواند.
💢و کمیل دوم را با دوستان شهیدش!
♻️اگر کسی همراهش بود، از او
می خواست که تنهایش بگذارد و
می رفت در دل تاریکی و توی قبرهای از قبل اماده شده و کمیل دوم را انجا می خواند.
♨️با حال و هوایی غیر قابل وصف که از بسم الله شروع تا اخرین واژه ی دعا اشک بود و لرزش شانه ها و ناله هایی سوزناک.
💥باید رابطه ای عاشقانه باشد که شب های جمعه بعد از یک بار مفصل خواندن کمیل، عطشش به بند بند دعا بیشتر شود و دوباره در کنار برادران شهیدش با حس و حالی عاشقانه تر مناجات کند.
▪️تنها دلیل این اتفاق درک واقعی لذت مناجات بود.
راوی: مریم ناجی، خواهر شهید
عنوان کتاب:#ناجی
#شهید_محمد_حسین_ناجی
#دعای_کمیل
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
#کلام_ولایت
امام خامنه ای:
✍شهدا دلاورانی هستند که حصار جهالت و گمراهی را دریدن...
و شعاع خورشید هدایت را به دورترین نقاط عالم رساندند...
اے شهید!
دستی برآر و بر قلب ما نیز
دستی از جنس هدایت بکِش...
#مشمول_دعای_شهدا_باشید
#روزتون_شهدایی
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
40.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
✍روایتی از زندگی شهید
عبد الحسین خبری
#قسمت_دوم
#شهید_عبدالحسین_خبری
#آسمان_خبری_دارد
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
4.jpg
3.21M
✍برگی از یادداشت های حاج عظیم محمدی زاده
#شهید_عظیم_محمدی_زاده
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍ظاهرش خندان بود ولی باطنش به دنبال درک مسائل روز.
💢گاهی وقت ها، محل تشکیل کلاس ها از هم دور بود، با پای پیاده تمام مسیرها را می رفت و
می آمد.
♻️هر دوره ای را که تشخیص
می داد سطح معلوماتش را از چیزی که هست بیشتر می کند با پشتکار ادامه می داد.
☀️ریز بینی و دقت عمل در مسائل اعتقادی از ویژگی های عصمت بود.
💬این شاخصه او را از دوستانش متمایز می کرد.
عنوان کتاب:#عصمت
#شهیده_عصمت_پور_انوری
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
💠انضباط عجیبی داشت؛ هم در برنامه ریزی زندگی اش و هم در آراستگی ظاهرش.
🗯ما معمولا به خاطر شرایط سخت جنگی؛ توجه زیادی به وضعیت ظاهرمان نداشتیم؛ ولی حمید در هر شرایطی مرتب و آراسته بود.
💥موهای لَخت و نرمی داشت که همیشه شانه شده و مرتب بودند.
♻️وقتی در خاک و خُل جبهه؛ او را آن قدر تمیز و مرتب و با لباس اتو شده می دیدم؛ لذت می بردم.
نام شهید:#حمید_محمود_نژاد
عنوان کتاب:#راه_ناتمام
نام راوی: آقای سید زمان پور موسوی( دوست و همرزم)
#برنامه_ریزی
#آراستگی
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویژگیهای خانوادهی حسینی
⬅️ قسمت دوازدهم: فهم الهی آری، توهّم هرگز!
#محرم_الحرام
#خانواده
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍کودکی عبدالحسین سرشار از انرژی و فعالیت بود، سکون نداشت.
💬در عالم بچگی هم اهل پرواز بود.
💥دوست نداشت روزمره باشد.
♨️با این که از نظر مالی وضعیت خانوادگی مان خوب بود اما عبدالحسین تابستان ها به جای این که بخواهد خودش را سرگرم بازی در کوچه و خیابان کند، به اقتصاد خانه کمک می کرد.
♻️همین که مدارس تعطیل می شد، یا به مغازه پدر می رفت و کمک کار پدر می شد و یا این که به رسم بچه های آن دور و زمانه سینی به دست، دست فروشی می کرد.
💢خواهر کوچک عبدالحسین
می گوید:🔻
🌀آن زمان رسم بود که بچه ها هر تابستان شیرینی های مورد علاقه کودکان را در کوچه ها و محله ها می فروختند:
▪️خروس قندی، بامیه عسلی و...
▫️من و عبدالحسین پول های پس اندازمان را صرف این کار
می کردیم.
🔸البته با این که من شریک عبدالحسین بودم ولی او هیچ وقت اجازه نداد که او را در دست فروشی همراهی کنم.
☀️ غیرت مردانه اش اجازه نمی داد خواهرش دستفروشی کند!
راوی: صغری نوروزی نژاد، خواهر شهید
عنوان کتاب: #ماه_پاره
#شهید_عبد_الحسین_نوروزی_نژاد
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پشت_صحنه_روایتگران
✍چند روزیه مهمان خانه ی آقا حسین هستیم.
#شهید_حسین_ولایتی_فرِ با صفا و دوست داشتنی که صفای وجودش تو خونه اش متجلی شده.
💢الان که محرمه خونه اش به احترام امام حسین(ع) مشکی پوش شده...
💬 وگرنه در بقیه ی ایام سال به جای بیرق های مشکلی پارچه سبز نمایانه.
☀️در نگاه اول اینطور به نظر میاد که مادر با آرزوی ازدواج جگر گوشه اش خونه رو سبز آراسته؛ ولی ماجرا چیز دیگه ای هست...
♻️با ما همراه باشین در ادامه پشت صحنه های فعالیت های گروه روایتگران شهدا...
روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
1(2).jpg
4.24M
✍ همه او را دوست داشتند...
راوی: سردار محمد رئوفی
#شهید_عظیم_محمدی_زاده
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍یکی از بچه ها کار اشتباهی مرتکب شده بود و مانده بودیم که چگونه با او برخورد کنیم.
در این بین دوستی گفت:🔻
♨️عیبی نداره!
💥از بچه های خودمونه!
حسین از این استدلال ناراحت شد
و گفت:🔻
♻️مرز تقوا و مرز اسلام، خودمون و خودشون نداره!
💢باید بهش تذکر داده بشه!
☀️حسین در این مورد گذشت
نمی کرد.
▪️حتی اگر در جمع های دوستانه و تفریح ها و اردوها، حرکت سبک و دور از شان از کسی می دید، از من یا کس دیگری می خواست تذکر بدهیم.
▫️و یا با تعهد و سرمایه گذاری دینی_ اعتقادی که روی بچه ها داشت، خودش را متعهد می دانست که آن شخص را کناری بکشد و با لبخند، گاهی ساعت ها با او حرف بزند.
🌀منش حسین همین بود.
راوی: حجت الاسلام امیر خادمعلی زاده
عنوان کتاب: #ناجی
#شهید_محمد_حسین_ناجی
#مرز_تقوا
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍دلنوشته🔻
#شهید_عبدالحسین_نوروزی_نژاد
☀️ارسالی یکی از اعضای کانال
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea