✍به استقبال هفته دفاع مقدس
می رویم:🔻
💯برای آشنایی با اتفاقات جنگ عراق با ایران در خدمتتون خواهیم بود با مروری بر نامه تاریخی و ناگفته های علی شمخانی؛ فرمانده سپاه خوزستان
💫آن روزها علی شمخانی فرمانده سپاه خوزستان بود.
✨روزهایی که جنگ شروع شده بود و عراقی ها نقشه قشنگ ایران را می جویدند و جلو می آمدند؛ اما ناز شست بچه های جنوب که در جنگ تن با تانک آبدیده شده بود؛ صفحه هایی دیگر از جنگ را ورق زد.
♻️خیلی ها از آن روزها حرف ها و نوشته ها دارند؛ اما نامه ای که علی شمخانی نوشت رنگ و بوی دیگری دارد.
💢حیف بود علی شمخانی درباره ی این
نامه ای که نوشته است حرف نزند و نگوید چرا و چگونه این نامه را نوشته است.
✔️نامه ای که یکی از اسناد مهم و معتبر آن دوران محسوب می شود.
💭برای شنیدن این حرف ها محمد مهدی بهداروند با همراهی احمد سوداگر پای صحبت های شمخانی نشستند و در بهمن ماه 1358 بیش از یک ساعت با او گفت و گو کردند.
منبع: #به_داد_ما_برسید
#نامه_تاریخی_علی_شمخانی
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
#قسمت_اول🔻
✍قبل از شروع جنگ؛ من فرمانده سپاه خوزستان بودم و تیمسار سید احمد مدنی؛ استاندار خوزستان.
💫در جلسه ی شورای تامین استان من با او ارتباط داشتم.
💢مدنی سعی داشت در خوزستان خود را مرتبط با امام خمینی(ره) جلوه دهد.
🔰او باورش شده بود که کسی شده است و خود را کاندیدای ریاست جمهوری کرد.
🗯مدنی در خوزستان برای جلوگیری از اغتشاشات نقشی نداشت.
💬نقش وی فتنه گری و آشوب در سطح استان بود.
▪️با ما رابطه خصمانه ای داشت.
💭مسئول دفتری داشت که رفیق ما بود.
🔹اطلاعات و تحرکات مدنی را گزارش می داد مثلا می گفت: مدنی نامه ات را خواند و آن را پاره کرد!
🔸مدنی از لفظ برادر بدش می آمد و از اینکه ما را تحصیل کرده خطاب بکنند؛ متنفر بود.
✔️من هم می نوشتم مهندس علی شمخانی و امضا می کردم و او نامه را پاره می کرد؛ می گفت: باز هم نوشت مهندس!
🌐در جریان تبلیغات دوره اول ریاست جمهوری؛ مدنی به عنوان منجی خوزستان مطرح شد.
💠خوشبختانه نیروهای انقلاب دست به افشاگری زدند و ماهیت او را عیان کردند.
❌پس از آن؛ با اشغال سفارت آمریکا؛ اسناد وابستگی مدنی به دست آمد و کنار گذاشته شد.
ادامه دارد...
منبع: #به_داد_ما_برسید
#نامه_تاریخی_علی_شمخانی
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
دنیا تصمیم گرفت.mp3
988K
نام پیشواز : دنیا تصمیم گرفت
کد همراه اول:44770
کد ایرانسل:44145708
📱مشترکین همراه اول : ارسال کد به 8989
📱مشترکین ایرانسل : ارسال کد به 7575
#شهید_حاج_احمد_سوداگر
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️بیت الطلاب ، مبدأ رفاقت با شهید سید ضیاء الدین هاشمی نسب
🎬 برشی از روایتگری حجت الاسلام و المسلمین عالمی
1) آقا سید بسیار با حیا بود...
2) فوق العاده درس خوان بود...
#شهید_سید_ضیا_الدین_هاشمی_نسب
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
#قسمت_دوم🔻
✍یک روز صبح در مرداد 1359 و بعد از جریان کودتای نوژه؛ به ما اعلام شد که جلسه ای در دفتر ابوالحسن بنی صدر رییس جمهور در تهران، برای بررسی تهدیدات عراق برقرار است و شما به عنوان فرمانده سپاه خوزستان شرکت کن.
💫من و آقای محسن رضایی رییس وقت اطلاعات سپاه در این جلسه شرکت کردیم.
✔️من اعلام کردم: آقای بنی صدر! شرایط تغییر یافته و عراق تقویت شده و احتمال حمله نظامی زیاد است.
✨شرایط را برای بنی صدر توضیح دادیم و همان موقع بود که گفت اقدامات تحریک آمیزی صورت می گیرد و منظورش
بچه های سپاه بود.
💢من توضیح دادم که جریان چیست.
🗯ولی به او اطلاعات غلط می دادند.
💬با این حال پذیرفت که خبرهایی هست.
✨من شخصا با بنی صدر مراوده هایی داشتم.
▫️ولی او چیزی به ما نمی داد و کمکی نمی کرد.
▪️او دوستی و محبت می کرد ولی یاد ندارم در امر تسلیحات و مهمات و سلاح دستور کمکی را داده باشد.
🔹او وقتی اهواز می آمد در محل باشگاه ژاندارمری که الان جنب سپاه منطقه خوزستان قرار دارد؛ ساکن می شد و استراحت می کرد.
🔸من برای ملاقات با او به آنجا می رفتم و جلسه برقرار می شد.
🔰گاهی اوقات هم محل اسکان او منطقه صنعتی اهواز بود و گاهی هم در اتاق جنگ لشکر 92 زرهی با هم صحبت می کردیم.
ادامه دارد...
منبع: #به_داد_ما_برسید
#نامه_تاریخی_علی_شمخانی
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
#قسمت_سوم🔻
✍یک هفته پیش از جنگ، سرهنگ عطاریان( بعد فرمانده غرب کشور شد به دلیل رابطه با حزب توده و طرح جمع آوری اطلاعات دستگیر شد) از طرف ستاد مشترک ارتش به اهواز آمد.
💯توضیح داد که عراق قصد حمله به ایران دارد.
💫در اتاق جنگ لشکر 92 طرح هایی مطرح کرد و فلش های عملیاتی عراق را مشخص کرد.
💢من و آقای غرضی استاندار خوزستان و دیگر دوستان آن ها را درک نمی کردیم؛ چون من نظامی نبودم؛ درک نمی کردم که او چه می خواهد بگوید.
♻️اما می دانستم که ما به تجهیزات نیاز داریم.
💬گفتم: شما به ما آر. پی. جی بدهید.
❌گفت: آر. پی. جی نداریم!
🔰در حالی که آن زمان؛ ارتش خیلی آر. پی. جی داشت.
▪️به او خیلی اصرار کردیم که امکانات تسلیحاتی بگیریم و مجید بقایی را به عنوان نماینده خودمان در اتاق جنگ لشکر92 گذاشتیم.
♻️صدام با همه عراق و با همه اعراب به ایران حمله کرد.
بنی صدر در یکی از کارنامه های روزانه اش نوشته که: 🔻
💭عراق از پیش؛ اطلاعات نظامی ایران را خریده بود.
🔰عراق با این امید که ارتش ایران؛ ارتش بی تعادلی است؛ فرماندهی و ابزار ندارد؛ از طرف مردم پشتیبانی نمی شود و سریعا سقوط خواهد کرد؛ به ما حمله کرد.
💥آغاز جنگ با انفجار انبار مهمات لشکر92 همزمان بود.
▪️اهواز از خاک و ترکش پوشیده شد و وحشت فراوانی ایجاد کرد.
ادامه دارد...
منبع: #به_داد_ما_برسید
#نامه_تاریخی_علی_شمخانی
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
جاده های سربی.mp3
967.1K
نام پیشواز : جاده های سربی
کد همراه اول:44748
کد ایرانسل:44145712
📱مشترکین همراه اول : ارسال کد به 8989
📱مشترکین ایرانسل : ارسال کد به 7575
#شهید_حاج_احمد_سوداگر
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
#اطلاعیه🔻
✍مراسم سالگرد شهید حسین ولایتی فر
🔰سخنران: حجتالاسلام والمسلمین بهرام پور(امام جمعه محترم)
💭مداح:کربلایی محمد میرزایی
💫همراه با اجرای گروه سرود ایستاده تا ظهور
⏰زمان: پنج شنبه29 شهریور ماه ساعت ۲۰:۳۰
📍مکان: گلزار شهید آباد دزفول
💢حوزه مقاومت بسیج بلال حبشی؛ بیت شهید حسین ولایتی فر
#شهید_حسین_ولایتی_فر
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قرائت آخرین نامه شهید سید ضیاءالدین هاشمی نسب
🎙️با اجرای حاج مسعود پرموز
#شهید_سید_ضیا_الدین_هاشمی_نسب
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍متن آخرین نامه شهید سید ضیاءالدین هاشمی نسب🔻
💬نعمت دنیا فریبی بیش نیست و شما برای چیز دیگر که همان آخرت است آفریده شده اید پس در دنیایتان برای آخرت توشه بردارید.
🔰تا جایی که می توانید با قرآن و دعا خود را به خداوند متعال نزدیک کنید و با او مانوس شوید.
🗯برادران! شیطان نفس بسیار مکار است و مبارزه با او محتاج به مراقبت و مواظبت شدید بر اعمال و رفتارمان دارد تا خدای ناکرده به خطا نیفتیم.
💢برادرانم این انقلاب و جمهوری اسلامی را شهدای بزرگوار به شما سپرده اند ثمره این همه خون ها و شکنجه ها و مجاهدت آن همین است که در دست شماست و بدانید اگر کوچک ترین لطمه ای بر آن وارد آید این شمایید که باید جوابگوی این ها باشید و حالا این شما و این هم انقلاب.
💫نخواهید راحت بیایید و راحت بروید که این بار رفتار یک مسلمان شیعه علی سازگار نیست.
✨این جمهوری اسلامی را تقویت کنید و تبلیغ رسالت شماست و رسالتی سنگین است ولی دلخوش باشید که خدا با شماست و امام زمان که هدایت این کشتی عظیم را در آن امواج سنگین به عهده دارند.
💭بدانید رمز موفقیت شما در دنیا و آخرت تمسک و چنگ زدن به دامان چهارده معصوم (ع) به خصوص حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) است؛ بکوشید تا هر چه بیشتر خود را به آن ها نزدیک تر و آشنا سازید که آن ها راه نجات اند.
♻️جایگاه علم و مطالعه و تحصیل و تدریس را در اسلام بدانید و بسیار در این جهت تلاش کنید.
✔️مسلمانی مومن؛ فهمیده و با سواد باشید.
▪️به دنیا نچسبید و جدا به یاد خدا باشید صلاح همگی ما در این است.
▫️یک بنده مومن و با تقوا باشید و یک بنده خوب برای خدای متعال.
🌐درس هایتان را خوب بخوانید.
💠برای سربلندی اسلام و جمهوری اسلامی همت و پشتکار داشتید باشید.
🌀برادران و خواهران امام را؛ این بزرگ آرین نعمت الهی را مطیع و پیرو باشید که سعادت شما در این است.
💫انقلاب را پاس بدارید و با تمام توان از آن دفاع کنید.
#شهید_سید_ضیا_الدین_هاشمی_نسب
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
#قسمت_چهارم🔻
✍هنگامی که عراق به مرزهای خوزستان حمله کرد؛ لشکر۹۲ تنها لشکری بود که می خواست در این منطقه عمل کند.
💢در زمان مدنی؛ فرمانده لشکر92 را فردی بهایی و پس از آن فرمانده ضعیفی این پست را عهده دار شد.
✨پیش از حمله عراق؛ لشکر92 که قصد انتقال به مرزها را داشت؛ حتی وسیله نقلیه برای انتقال نیروها در اختیار نداشت.
✨اگر وسایل و امکانات مردم در دست نبود؛ تانک ها را نمی توانستند به لب مرز برسانند.
♻️آن روز که عراق حمله کرد؛ ما هیچ تصور و درکی از جنگ و جنگیدن نداشتیم.
❌هیچ کس از جنگ ادراکی نداشت.
🗯سطح اطلاعات نظامی ما پایین بود.
💭برای نمونه علی افشاری را بالای پشت بام ساختمان سپاه اهواز گذاشته بودیم که وقتی هواپیما آمد؛ با تیر بار با آن مقابله کند.
🔰گمان می کردیم؛ به دلیل آنکه علی افشاری قوی هیکل است؛ هواپیما را
می زند!
💥در همین روزها نام خودم را از رادیو عراق شنیدم.
💫می گفت: کسی به نام شمخانی هست که خلق عرب را سرکوب می کند.
✨عراق مرتب از من در رادیو نام می برد و می گفت که عرب نیست.
▫️آن روزها دشمن نتوانست در محور اهواز پیشروی کند.
▪️در محور سوسنگرد ناقص عمل کرد و به اهدافش نرسید.
🌐در پل نادری و کرخه هم نتوانست خوب عمل کند.
💠وقتی عراقی ها به نزدیکی اهواز رسیده بودند؛ خوف اشغال اهواز همه را فرا گرفته بود.
💢ما با تمام توان در صدد بر آمدیم که نگذاریم عراقی ها دستشان به اهواز برسد.
♨️وقتی اخبار اهواز را به امام خمینی(ره) دادند؛ فرمود: مگر جوانان اهواز مرده اند؟
♻️این کلام سبب شد؛ زمانی که نیروهای عراقی تا حمیدیه پیشروی کردند و قصد تصرف اهواز را داشتند؛ نخستین تشکل گروه شبیخون؛ آن ها را وادار به عقب نشینی کرد و عراقی ها کلیومترها عقب رفتند.
ادامه دارد...
منبع: #به_داد_ما_برسید
#نامه_تاریخی_علی_شمخانی
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
#قسمت_پنجم🔻
✍پیروزی در عملیات شبیخون حمیدیه علت های مختلفی دارد.
💫یکی از آن ها ایمان خود بچه ها است.
دیگری علامت سوالی که در ذهن نیروهای عراقی ایجاد کرده بودند: 🔻
⁉️چرا ارتش ایران سکوت اختیار کرده است؟ حتما برنامه ای دارد!
💯در امر شبیخون زدن به دشمن ما قدری تجربه داشتیم چون بچه های ما به کردستان رفته و در عملیات شهری ورزیده شده بودند.
💢ما اطلاعات داشتیم و با رقابتی که با نیروهای مدنی داشتیم؛ مرتب دنبال افزایش توان خود بودیم.
🌐در خرمشهر و در پاسگاه مرزی سعیدیه؛ گشت داشتیم و نیروهای عملیاتی را فراهم کرده بودیم.
💠با آغاز جنگ همه را جمع کردیم؛ برایشان سخنرانی کردیم و از آن ها
دسته ای ترتیب دادیم که به آن ها گروه بلالی می گفتند.
▪️وقتی امام پیام مقاومت به بچه های اهواز داد؛ شهید غیور اصلی به عنوان فرمانده و محمد بلالی به عنوان معاون او یک گروه 28 نفره تشکیل دادند.
▫️این 28 نفر 14 تیم دو نفره شدند.
💭هر کس آن ها را می دید می پرسید: این 28 نفر می خواهند چه بکنند؟!
🔸آن ها 14 قبضه آر. پی. جی داشتند.
🔹رفتند و در دو کیلومتر آرایش گرفتند و بعد؛ به تیپی که به سمت حمیدیه آمده بود؛ حمله کردند.
💬آن ها حدود سی دستگاه زرهی دشمن را منهدم کردند و تعدادی را به غنیمت گرفتند.
💭تیپ عراق 25 الی سی کیلومتر عقب نشینی کرد.
▪️غیور اصلی و گندمکار شهید شدند و 26 نفر دیگر سالم برگشتند.
منبع: #به_داد_ما_برسید
#نامه_تاریخی_علی_شمخانی
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
#قسمت_ششم🔻
▪️اسکندری هم شهید شد.
✨او وقتی برای به غنیمت گرفتن تانک رفت شهید شد.
🗯عراقی ها برای نخستین بار؛ یک تانک را تله گذاری کرده بودند.
🔰اسکندری داخل آن رفت و بعد؛ تانک منفجر شد.
✔️آن زمان؛ تازه فهمیدیم تله گذاری یعنی چه؟
💫اسکندری درشت هیکل بود و همیشه یک تیر بار داشت.
🔹ما به او زاپاتا می گفتیم زیرا قیافه خیلی خشنی داشت و انسان عدالت خواهی بود.
🔸نخستین خانه شهیدی هم که من رفتم؛ خانه این برادر بسیار مستضعف بود.
🌐به این باور رسیدیم که می توانیم این کار را بکنیم و این هسته قابل تعمیم است.
💠بعد کم کم؛ اطلاعات؛ عملیاتمان شکل گرفت و فهمدیدیم ابزار آتش؛ خمپاره و آموزش چیست.
♻️سریع؛ پادگان پرکان دیلم را به عنوان مرکز ادوات راه اندازی کردیم.
💯آموزش را آغاز کردیم و کم کم شکل گرفتیم.
✔️در محور دزفول؛ رشید و در محور آبادان مهدی کیانی و در محور خرمشهر؛ جهان آرا و بعد موسوی بودند.
💫کم کم؛ بچه های دیگر مانند تیم عزیز جعفری یا رستمی از مشهد به سوسنگرد آمدند.
▪️از بهبهان نیز بقایی و مرتضی صفار را فرستادند.
▫️بقایی در اهواز بود.
💭محورها کم کم شکل گرفت و حسین خرازی هم در دارخوین مشغول شد.
🔘تمامی پاسداران را در سالن غذاخوری سپاه اهواز جمع کردم و گفتم: مدت هاست که می گوییم یا لیتنا کنا معکم.
🔰پدران ما هم این را گفتند؛ اما نتوانستند ثابت کنند که اگر حادثه ای رخ بدهد؛ آیا واقعا عامل به این هستند یا نیستند؟
♻️امروز ما فرصت پیدا کرده ایم چیزی را که اجدادمان گفته اند و پشت به پشت به ما رسیده است؛ ثابت کنیم و ببینیم که یا لیتنا کنا معکم حرف است یا عمل؟
💢ما مقابل عراق می ایستیم و حتما پیروز می شویم؛ هر کسی نمی خواهد من چراغ ها را خاموش می کنم تا بیرون برود.
منبع: #به_داد_ما_برسید
#نامه_تاریخی_علی_شمخانی
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
✍خادمین گروه روایتگران شهدای دزفول به مناسبت #هفته_دفاع_مقدس برگزار
می نمایند...🔻
💬مسابقه چراغ راه با محوریت خاطرات شهید حسین ولایتی فر
💥مهلت شرکت در مسابقه: از 30 شهریور الی 6 مهر ماه1403
▪️فایل pdf خاطرات شهید برای دسترسی راحت شما در اختیارتان قرار
می گیرد.
♨️ در ضمن سوالات مسابقه نیز در آخر فایل pdf قابل مشاهده می باشد.
🗯برای شرکت در مسابقه؛ پاسخنامه خود را به همراه نام و نام خانوادگی؛ شماره تماس به آیدی خادم کانال ارسال نمایید.
@admin_revayatgaran
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
May 11
مسابقه چراغ راه_035644.pdf
365.2K
#هفته_دفاع_مقدس
💥فایل pdf خاطرات شهید حسین ولایتی فر
🌀به همراه سوالات مسابقه چراغ راه
#شهید_حسین_ولایتی_فر
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
#قسمت_هفتم🔻
✍آن شبیخون اثر به سزایی در روحیه بچه ها نهاد و باور کردیم که عراق شکست دادنی است.
✔️روزهای سختی را در خوزستان سپری می کردیم و از آینده بی خبر بودیم.
▪️سپاه در بعد تجهیزات از سوی بنی صدر تحریم شده بود.
❌ارتشی ها ما را در جنگ به بازی نمی گرفتند.
🔰غیر از دعا و توسل و زیارت عاشورا خواندن کاری از دستمان بر
نمی آمد.
🔘به آقا محسن رضایی به عنوان رییس اطلاعات سپاه؛ اخبار و گزارش ها را ارسال می کردیم؛ ولی از دست او هم کاری بر نمی آمد.
🌐از اینکه چه می شود رنج می بردیم.
💠آنچه در وسع ما قرار داشت حمله به دشمن بود.
🔸بچه های ما در گروه های چریکی
می رفتند و دست به تانک های عراقی
می زدند و رد می شدند.
🔹این حرکات اوج شجاعت و حماسه
بچه ها در اوایل جنگ بود.
💭یک بار در جنگ گمبوعه؛ من؛ پدر و عمویم؛ سه نفری با علی افشاری به عراقی ها حمله کردیم.
▫️علی افشاری با تیر بار بود؛ یعنی تا این حد دشمن را ضعیف می دیدیم.
▪️بعد یک مرتبه با هلی کوپتر به ما حمله کردند و ما بالای درخت ها رفتیم.
♨️آن ها درخت را می زدند.
💯اما بلاخره؛ هر چهار نفرمان جان سالم به در بردیم و فرار کردیم.
💥علی افشاری همیشه تیر بار داشت و با لباس و پوتین بود.
💫در واقع؛ ما نمی ترسیدیم.
✔️الان که فکر می کنم؛ می بینم اصلا مقوله ای به نام ترس به ذهن ما خطور نمی کرد.
🔰ما در خوزستان درگیر جنگی نابرابر بودیم که هر روز از روز پیش پیچیده تر بود.
▪️آینده ای در جلوی چشمانمان نبود.
💭نمی دانستیم عاقبت چه می شود.
منبع: #به_داد_ما_برسید
#نامه_تاریخی_علی_شمخانی
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea