جریان #وصیتنامه #امام_خامنهای
در سال ۱۳۴۲ در پی کشتار طلاب مدرسه فیضیه به خاطر تحریم رفراندوم انقلاب سفید ، توسط امام خمینی و بعضی علما
درسالروز شهادت امام صادق(ع) :
💠رهبرانقلاب
‼️در پی حادثه فیضیه ما رفتیم منزل امام و امام صحبت کردند، بیست دقیقه به نظرم، بیست و پنج دقیقه صحبت امام طول کشید. صحبت امام که تمام شد، من احساس کردم آن چنان نیرومند و مقاوم هستم که اگر الان تمام آن جمعیت و یک فوج لشکر به این خانه حمله کنند، من یک تنه حاضرم مقاومت کنم. والله به قدری تأثیر کرد این صحبت امام که من فراموش نمی کنم. علت این هم که این صحبت این طور دقیق مطالبش را یادم است، همین است که آن اثر شگرف و عجیب را در من کرد. من که تا لحظه ای پیش از جهت مرعوب بودن، آن چنان بودم که نمی توانستم بایستم نماز، بعد از این صحبت -نیم ساعت فاصله شده بود- با خودم گفتم امشب من اینجا می مانم؛ چون ممکن بود شب حمله کنند منزل امام؛ میمانم دفاع میکنم. خبر آوردند و گفتند که امام گفته اند راضی نیستم کسی اینجا بماند امشب؛ لذا همه بلند شدیم آمدیم بیرون و کسی نماند آنجا. آن شب گذشت؛ من البته آمدم منزل دوستان. یادم نیست منزل چه کسی رفتم؛ اما خب، خواهری در قم داشتم و دوستان نزدیکی داشتم که منزل اینها میرفتم. اول یک تلگراف مشهد فرستادیم که پدر و مادرمان، چون حادثه ای بود، ناراحت و نگران نشوند و بعد از آن، همه طلبه ها تلگراف کردند به شهرهایشان، و بعد نشستم فردای آن روز وصیتنامه نوشتم. ۶۱/۱/۲ کتاب عبدصالح خدا ص۶۲
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
متن کامل #وصیتنامه #امام_خامنهای :
وصیتنامه سیدعلی خامنهای مرقومه لیله یکشنبه ۲۷شوال ۱۳۲۸ق (سوم فروردین ۱۳۴۲ش)
بسم الله الرحمن الرحیم؛ «عبدالله علی بن جوادالحسینی الخامنه ای غفرالله لهما یشهد ان لااله الاالله وحده لا شریک له و ان محمداً صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و خاتم الانبیاء و ان ابن عمه علی بن ابیطالب علیه السلام وصیه سیدالاوصیاء و ان الاحد عشر من اولاده المعصومین صلوت الله علیهم الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمدو علی و الحسن و الحجه اوصیائه و خلفائه و امناءالله علی خلقه و ان الموت حق و المعاد حق و الصراط حق و الجنه و النار حق و ان کل ما جاء به النبی صلی الله علیه و آله حق. اللهم هذا ایمانی و هو ودیعتی عندک اسئلک ان تردها الی و تلقیها ایای یوم حاجتی الیها بفضلک و کرمک.
مهم ترین وصیت من آن است که دوستان و عزیزان و سروران من، کسانی که بهترین ساعات زندگی من با آنان و یاد آنان سپری شده است، مرا ببخشند و بحل کنند و این وظیفه را به عهده بگیرند که مرا از زیر بار حقوق الناس رها و آزاد نمایند. ممکن است خود من نتوانم از همه کسانی که ذکر سوءشان بر زبانم رفته و یا بدگوئیشان را از کسی شنیده ام، حلیت بطلبم. این کار مهم و ضروری را باید دوستان و رفقای من برای من انجام دهند!
دارایی مالی من در حکم هیچ است، ولی کفاف قرض های مرا می دهد. تفصیل قروض خود را در صفحه جداگانه یادداشت می کنم که از فروش کتب مختصر و ناچیز من ادا شود. هر کسی هم که مدعی طلبی از من شود، هر چند اسمش در آن صفحه نباشد، قبول کنند و ادا نمایند...پنج شش سال نماز هر چه زودتر ادا و مرا از رنج این دین الهی راحت کنند؛ البته یقیناً آن قدر مقروض نبودم، ولی احتیاط کردم. مبلغی به عنوان رد مظالم بابت قروض جزئی از یاد رفته به فقرا بدهند.
از همه اعلام و مراجع و طلاب و دوست و آشناها و اقوام و منسوبین من استحلال شود. (چون آن روزها نق و نوق علیه آقایان در جلسات زیاد بود که چرا فلانی اقدام نکرده، فلانی چرا این حرف را زده و این مطلب را گفته است، لذا خواستم از آقایان اعلام و مراجع حلیت طلب کنند.)
گمان می کنم بهترین راه این کار آن است که عین وصیت نامه مرا در مجلسی عمومی که آشنایان من باشند، قرائت کنند. پدر و مادرم که در مرگ من از همه بیشتر عزادار هستند، به مفاد حدیث شریف اذا بکیت علی شیء فابک علی الحسین، به یاد مصائب اجدادمان از من فراموش نخواهند کرد ان شاءالله تعالی. گویا دیگر کاری ندارم. اللهم اجعل الموت اول راحتی و آخر مصیبتی و اغفرلی و ارحمنی بمحمد و آله الاطهار. العبد علی الحسینی الخامنه ای. (۳فروردین ۱۳۴۲)
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۳ فروردین ماه #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_هادی_جعفری گرامی باد. 🥀
🌷تاریخ تولد: ۱۳۶۵/۰۱/۰۳
🌷محل تولد: آمل
🌷 وضعیت تاهل: متاهل
🌷تاريخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
🌷محل شهادت : تکریت صلاح الدین عراق
🌷 مزار شهید: گلزار شهدای آمل
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شهید_هادی_جعفری
طی عملیاتی در تکریت عراق برای مبارزه با عوامل تکفیری، «پاسدار مدافع حرم هادی جعفری» بر اثر انفجار، پیکر پاکش سوخت.پاسدار شهید هادی جعفری، از اهالی منطقه دابودشت شهرستان آمل و متأهل بود که در سن 29 سالگی آسمانی شد. شهید جعفری پس از شهادت شهیدان اصغری و حیدری، سومین پاسدار شهید مدافع حرم آمل است.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
قسمتی از #وصیتنامه #شهید_هادی_جعفری خطاب به همسرش
همسر عزیزم فاطمه جان:
زبان کوچک و گنه کار من از وصف تو ناتوان، از خوبی های بی کرانت عاجز، و از مهربانی هایت قاصر است که بتواند تشکر بی مقدار کند. حلال کم شوهر بی مقدارت را.
فاطمه عزیزم دوستت دارم، داشتم و خواهم داشت، چیزی که شاید هیچ وقت درک نکنی چون رفتارم با گلی مثل تو خوب نبود. از تو راضی هستم و امیدوارم در قیامت هم اگر دوست داشتی، همنشینت باشم. غصه نخور و به زندگیت ادامه بده. از طرف من خودمختاری که هر طور دوست داری زندگی کنی. دوستت دارم زندگی ام.
۵/۶/۱۳۹۳
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۳فروردینماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_علی_یزدانی گرامی باد . 🥀
🌷تاریخ تولد: ۱۳۵۷/۰۶/۰۲
🌷محل تولد: اردبیل
🌷 وضعیت تاهل: متاهل ۲ فرزند
🌷تاريخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
🌷محل شهادت : تکریت صلاح الدین عراق
🌷 مزار شهید: گلزار شهدای یافت آباد تهران
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_علی_یزدانی
شهید مهندس علی یزدانی در دوم شهریور سال 1357 مصادف با20 رمضان المبارک ۱۳۹۸ در شهر اردبیل و در خانواده ای متدین و محب اهل بیت علیهم السلام به دنیا آمد. پدرش چون در شب های قدر متولد شد نامش را علی گذاشت تا همیشه زیر سایه ی ائمه اطهار بزرگ شود و علی وار زندگی کند. علی فرزند هفتم خانواده بود. دوران کودکی را در اردبیل شهرستان سرعین گذراند و در شش سالگی به تهران آمدند و در محله فلاح مقدم ساکن شدند.
دوران تحصیل خود را در محله فلاح گذراند در کنار بازیگوشی زیادی که داشت یکی از فرزندان باهوش خانواده و مدرسه بحساب می امد. در کنار تحصیل علم در بسیج مساجد و هیأت مذهبی شرکت میکرد وهمین مسئله باعث پخته تر شدن و فهمیده ترشدن او می شد. بعد از گرفتن دیپلم درسال1376وارد خدمت سربازی شد .نیمی از خدمت را در پادگان امام رضا (ع)در شهرکازرون سپری کرد . علی در حین خدمت به درس خواندن مشغول شدوبا پشتکاری که داشت در کنکورموفق به قبولی در رشته مهندسی صنایع دانشگاه زاهدان شد.علی در دوران خدمت به خودسازی واهتمام به عبادات و انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات مشغول بود و دوستانش به همین علت اورا بعنوان پیش نماز خود انتخاب کرده بودند.لقبی که به اوداده بودند و اورا به این لقب میشناختند علی غفیله بود.
دانشگاه رادر استان سیستان و بلوچستان و در شهر زاهدان در رشته مهندسی صنایع گرایش تحلیل سیستم ها به پایان برد. در دوران دانشگاه علاوه بر تحصیل ،در فعالیت های فرهنگی مسجد علی بن ابیطالب (ع)زاهدان و بسیج دانشجویی دانشگاه حضورتاثيرگذاري داشت وباروحيه انقلابي و اخلاق و منش اسلامي باعث جذب جوانان دانشجو به اسلام و انقلاب شد.شهیدعلی علاوه بر تحصیل علم و فعالیتهایی که داشت برای گذراندن خرج تحصیل ،در کنار مسجد علی بن ابیطالب (ع)مغازه ای اجاره کرد و در ان به کارهای فرهنگی می پرداخت . در همان دوران بود که مسجد علی بن ابیطالب(ع)توسط عوامل ضد انقلاب بمب گذاری شد و مغازه و همه مايملك شهید علی از بین رفت . ولی توکل بالای او باعث میشد که هیچ وقت ناامید نشود.
در خلال تحصیل ودر تهران کانون فرهنگي را با همکاری یکی از بهترین دوستانش پایه گذاری کردندوبه دلیل علاقه ی خاصی که به شهید همت داشتند نام کانون را شهید همت گذاشتند. کار اصلی این کانون پرورش نوجوانان و هدايت آنها در مسيراسلام ،اهل بيت و انقلاب وباروري استعدادهای علمی آنان بود. این جوانان اکنون هر کدام فارغ التحصیل دانشگاههای کشور وافرادي متدين،هياتي وانقلابي بوده و در جایگاه خود فرد مفیدی بحساب می آیند.
دوران دانشگاه با تمام فراز و نشیبها يش در سال 81 به پایان رسید شهید علی بعد از 4 سال دوباره راهی تهران شد تا بتواند با آموخته های خود به اهداف مقدسش نزدیک تر شود . بعد از دانشگاه ادامه خدمت خود را به پایان رساند و در سال 83 با جذب در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حضور داوطلبانه در نیروی قدس سپاه که یکی از پر مخاطره ترین رده هاست عمق اعتقاد و ارادت خود رابه آرمانهای انقلاب نشان داد ودريكي ازتخصصي ترين و موثرترين فعاليتها اشتغال داشت.. شهيدعلي طی ده سالی که در این نیرو مشغول خدمت به اسلام و انقلاب بود هر چه در توان داشت درطبق اخلاص می گذاشت تا بتواند فرد مفیدی براي نظام اسلامي باشد.در این دوران شهید علی نه تنها از آموخته های دانشگاهی خود استفاده میکرد بلکه در هر زمینه ای که فکر میکرد برای ادامه وتحقق اهداف خود نیاز است وارد میشدو علم آن را می آموخت .آنچه ازاو وخدماتش در این نیرو درذهن همكارانش باقيمانده روی باز،شوخ طبعی،سختکوشی و پرکاری ایشان است .
شهید علی در سال 85 بايكي ازسادات ذريه حضرت زهرا(س)عقد کرده ودر سال 87 زندگی مشترک خود را آغازنمود. علاقه شهید به ائمه اطهار مخصوصاً مادر سادات حضرت زهرا (س)بقدری زیاد بود که شاید به جرات بگویيم یکی از دلایل اصلی ازدواجش نزدیک تر شدن به حضرت زهرا(س)بود. خودش میگفت روزولادت حضرت زهرا (س)در کربلا از امام حسین (ع)خواستم که داماد حضرت زهرا(س) شوم تا اینگونه با جرات تمام بگویم مادرم زهراست.بعد از همان زيارت کربلا چند ماه بعد به خواستگاری آمد و شد داماد حضرت زهرا(س).بعد از ازدواج فعالیتهای شهید چه درزمینه کاری و چه در زمینه بسیج وكانون نه تنهاکمتر نشد بلکه با همراهی همسرش بیشتر از قبل شد . کانون همت بعد از مدتی علاوه برجنبه علمی به جنبه فرهنگی نيز پرداخت .بنابر خواسته شهید علی و موافقت دوستان ،دیگر وقت آن بود که این نوجوانان وجوانان علاوه بر تحصیل علم به تحصیل معرفت نيزبپردازند و کانون همت تبدیل شد به هیئت مکتب الشهدا .هیئتی که هر هفته چهارشنبه ها برگزار میشد وهمچنان هم با یاد شهید و حضورشهید هرهفته برگزار میشود.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#نحوه_شهادت_از_زبان_همسر_شهید
همسرم و همکارانش در عراق کارگاهی داشتند. پهباد آمریکایی این کارگاه را شناسایی کرده بوده و اینها متوجه شده بودند و داشتند کارگاه را تخلیه میکردند تا به جای دیگر بروند. به همکارش که او هم با همسرم شهید شده بود میگوید علی آقا اینجا را نزنند و شهید یزدانی میگوید ما کجا و شهادت کجا. روز سوم فرودین بوده و روز تولد آقا هادی. شب قبلش تا چهار صبح بیدار بودند و با همکارانش مشغول شوخی و خنده بودهاند و صبح زود ساعت 7 هم رفته بودند سرکار. معمولاً ساعت یک ظهر کار را برای نهار و نماز تعطیل می کردند و ساعت 3 و 4 ظهر دوباره مشغول کار میشدند، اما آن روز بعد از نماز و نهار بلافاصله مشغول کار شده بودند. حتی صبح یک سری از همکاران برای زیارت به نجف میرفتند و به همسرم گفته بودند و اصرار کرده بودند که همراهشان برود، اما او قبول نکرده بود. او گفته بود باید زودتر کارها را تمام کنیم. مشغول کار بودند که پهباد موشک را زده بود و شهید یزدانی درجا شهید میشوند و کل پیکرشان سوخته و پودر میشود، چون موشک به او خورده بود و آقا هادی هم پاهایش قطع میشود و بدنشان پرت میشود. همکارشان که بالای سرشان رسیده بود میگوید او در حالت اغما بوده است و چون وضعیت جسمی او خیلی بد بوده، نمیتوانستند او را بلند کنند و میروند تا پتو بیاورند میبینند بمبهای دیگر هم دارند فعال میشوند و همه قرارگاه را تخلیه میکنند...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیتنامه
#شهید_علی_یزدانی
ما در مقابل هر مهاجمی برای دفاع از کشور واسلام عزیز ایستاده ایم.
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت برایم از عسل شیرین تر است. حضرت قاسم (ع)
اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له واشهد ان محمد عبده ورسوله (ص)
الذی خلق الموت ولا حیاه لیکم احسن عملا قرآن کریم. اوست خدایی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید صحنه پیکار حق و باطل که کدامین شما نیکوکارتر است
برادران به جبهه بشتابید که امروز سنگرهای نبرد رزمندگان اسلام در جبهه تنها محل جنگ با کفار بعثی نیست بلکه محل عبادت و رازونیازهای عاشقانه آنان در دل شبهای تاریک نیز می باشد وچه زیباست به جبهه آمدن وجان خود را فدای حقیقت کردن برای یاری کردن اسلام تنها شعار کافی نیست بلکه باید جهاد نمود.
آری از خیل دلاوران گسستن نتوان،با روح خدا عهد شکستن نتوان،این است پیام یاران شهید،جنگ است برادران نشستن نتوان.
جبهه دنیای دیگری است در جبهه خاک ترخون گرفته و خون مثل آفتاب میتابد.
د ردنیای این سوی جبهه کسانی هستند که به دنبال رفاه و راحتی یا داشتن عمری نرسیده ودر جبهه انسانها در جستجوی خدا وحقیقتند و برای فدا شدن میروند .
تفاوت زندگی روزمره وزندگی در جبهه به قدر تفاوت از خود تا خداست و اما شما بسیجیان سنگر داخلی شما پایگاه بسیج است آنرا ترک نکنید چرا که منافقین از حضور شما در چنین مکانی وحشت دارند وهمیشه پیرو خط امام باشید که راه سعادت و نجات در خط امام میباشد و مطیع امام باشید هر خطی جز خط امام خمینی دوری کنید.
خواهرانم هر گاه توانستند جسد بی سر مرا به روستا بیاورند شما زینب وار رسالت زینبی را که همان رسالت پیام بعد از خون میباشد بر دوش بکشید و حجاب راحفظ نمایید که : حجاب مشتی کوبنده تر از خون بر قلب دشمنان اسلام است همانگونه که بهترین زینت مرد مرگ در راه خداست ،بهترین زینت زن حفظ حجاب است.مدتی است که قفس تن برایم تنگ شده و دنیا تنگ تر از آن.
اکنون که بسوی معبودم پرواز میکنم یک آرزو بدلم مانده و آن زیارت مرقد سید الشهدا (ع) است و کربلا نیز از سرزمینهای آزمون است صد میدان عشق به پای غیرت ... باید نور دیده شد تا به یوم عاشورا به نظاره جانبازی عشاق بی تاب نشست و شهباز خیال را باید بر نخلستانهای جاور علقمه پراند تا جوشش خون جان برکفان را به چشم دل و دیده سر تماشا کرد وحسین (ع) همه رموز هستی در دل فراخ خویش جای داده وبه یمن دلاوریهای سپاهیان اسلام شیعیان او امروز و فردا و فرداهایی دیگر سر بر دیوار خانه محقر فاطمه (س) مینهند تا سروش خدائی این عصاره حیات و تجسم عینی اراده خدا را بشنوند و هم آواز با قافله کربلا با او و اصحاب وفادارش تا گودال قتلگاه ودر نهایت وصل به معبود به پرواز درآیند دوست دارم در این قافله سالار این فوج عظیم باشم که چون مولایم بی پروا بروم وشهید بشوم دوست دارم قفس تن را رها بسازم و با خون خود وضو بسازم تا بر سجاده خون نماز عشق بخوانم خوش دارم از رزم آورانی باشم که پیکارشان گشاینده درهای فتح است از حماسه سازانی که فاتحان دشتهای تصمیم وقله های اراده اند از شاگردانی که ظرایف و لطافت و رمز و رموز زندگی را که علت بقیه مکتب است از جای جای تاریخ بیرون کشیدند و نصب العین خویش ساختند از عارفانی باشم که بر محور عشق حسین (ع) جان از هر چه غیر خداست خالی کردند وطبق اخلاص را بر بالای سر نگاه داشتند و با بازوان توانمند خویش بیرق دلاور عاشورا را برافراشته نگاه داشتند.
ای حسین(ع)- ای خون خدا - آمده ام تا به انصارت بپیوندم از تجار ماده پرست که نام مقدس انقلاب اسلامی را فدای مصالح شخصی و اغراض پست مادی خود میکنند گریزانم از کسانیکه با خون شهیدان تجارت میکنند متنفرم.
ای حسین(ع)- ای خون خدا - امروز نیز تو را تقدیس میکنم اما تقدیسی عمیقتر و پر شور تر که تا اعماق وجودم و تا آسمان روحم به تو عشق میورزد و تو را میخواهد و تورا میجوید دلشکسته ام واحساس میکنم که جز تو و راه تو داروئی دیگر تسکین بخش قلب سوزانم نیست.
خدایا- تو را شکر میکنم که مارا از ترائی (فرهنگ)غنی برخوردار کردی – هنگام شهادت به حسین (ع) مینگرم ،هنگام غم و درد به علی (ع) مینگرم و یک تاریخ دردو غم و شهادت پشتوانه جانبازی من است میدانم که راه علی را حسین وار باید رفت ،میدانم که خدای علی و حسین (ع) ما را هادی خواهد بود ودردو غم مارا خواهد شناخت واستشهاد مارا استقبال خواهد کرد.
یا مهدی(عج)- قبولم گر کنی بر پاسداری همین است آرزویم جاودانی
بود دستم تهی با روی خسته نفهمیدم چه کردم در گذشته
💐الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین💐
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلام_امام
📹 انتخاب درست؛ ایستادگی در برابر استکبار
🔻 حضرت آیتالله خامنهای:
«وقتی شما نگاه میکنید به آنچه در دنیا دارد اتّفاق میافتد، حقّانیّت ملّت ایران را و صدق ملّت ایران را در مقابلهی با جبههی استکبار از همیشه روشنتر و آشکارتر میبینید. انتخاب ملّت ما در مقابلهی با استکبار تسلیم نبود، ایستادگی بود، عدم وابستگی بود، حفظ استقلال بود، تقویت درونی نظام و ملّت و کشور بود؛ اینها تصمیمات ملّی است؛ این درست بود. وقتی نگاه میکنیم به قضایای عالم، میبینیم این [تصمیم] درست است.» ۱۴۰۱/۱/۱
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۴فروردینماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_سعید_خواجه_صالحانی گرامی باد.🥀
تاریخ تولد:1368/1/8
محل تولد:تهران
تاریخ شهادت:1396/1/4
محل شهادت:حماء-سوریه
وضعیت تاهل:متاهل
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
کانال محتوای روایتگری راویان
۴فروردینماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_سعید_خواجه_صالحانی گرامی باد.🥀 تاریخ تولد:1368/1/8 مح
#زندگینامه
#شهید_سعید_خواجه_صالحانی
شهید سعید خواجه صالحانی ۸ فروردین ماه سال ۱۳۶۸ در شهرستان پاکدشت از توابع استان تهران و به عنوان دومین فرزند خاتواده به دنیا آمد. تربیت سعید در خانواده ای مذهبی، اولین زمینه عشق او به اهل بیت عصمت و طهارت بود و همین عشق حلقه وصل سعید با فعالیت های فرهنگی و دینی را شکل می داد.
شهید خواجه صالحانی در کنار تحصیل به ورزش کشتی نیز مشغول بود و در این رشته به چند مقام استانی هم دست یافت، سعید خواجه صالحانی پس از اتمام تحصیل به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ملحق شد و فعالیت های فرهنگی خود را در این نهاد و با مسئولیت فرمانده پایگاه سیدالشهدا شهرستان پاکدشت ادامه داد.
با تشدید فعالیت تکفیری ها در سوریه و شدت گرفتن درگیری ها سعید هم تلاش میکرد به رزنمدگان فعال در سوریه ملحق شود و بالاخره موفق شد فرماندهان خود را برای اعزام راضی کند و به صف رزمندگان اسلام ناب محمدی در جبهه شامات ملحق شود.
شهید سعید خواجه صالحانی بالاخره در چهارمین اعزامش به سوریه و در چهارمین روز از سال ۱۳۹۶ و به عنوان اولین شهید امسال در طی عملیاتی در “استان حماه” سوریه به شهادت رسید. چیکر این شهید عزیز دو روز بعد از شهادت به میهن بازگشت و در روز ۷ فروردین پس از تشییع با شکوه در ر گلزار شهدای “ده امام” شهرستان پاکدشت به خاک سپرده شد و نامش را در کنار ۴۹ شهید مدافع حرم شهرستان پاکدشت ثبت کرد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیتنامه
#شهید_سعید_خواجه_صالحانی
بسم رب الشهدا و صدیقین
سلام بر ارواح پاک شهدا و امام راحل، سلام بر رهبر عزیزم سید علی، جانم فدایش، زیاد اهل قلم نیستم
انشاءالله این جهاد فی سبیل الله مقبول حق تعالی و اهل بیت علیهم السلام قرار بگیرد، از ملت و امت حزب اللهی و هموطنان عزیزم تنها خواهشی که دارم این است که پشتیبان رهبر و ولی فقیه خود باشید تا هیپ بیگانهای به کشور شما آسیب نرساند.
تمام دوستان و برادرای دینی عزیزم که به گردن این جانب حقیر حقی دارند انشاءالله که حلالم کنند.
برای فرج و ظهور امام عصرمان امام رمان (عج) دعا کنید، مراقب حیله و نیرنگ دشمن باشید، شهدای عزیزمان به راحتی خون ندادند، امر به معروف و نهی از منکر فراموش نشود. التماس دعا
*محل دفن اینجانب به عهده پدر و مادر عزیزم میباشد*
سعید خواجه صالحانی 23/8/95
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۴فروردینماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_حسین_معزغلامی گرامی باد . 🥀
فرزند : علی اکبر
تاریخ تولد :
محل تولد : همدان
لقب : سیدمجتبی
شغل : دانشجوی دانشگاه امام حسین(علیه السلام)
تاریخ اعزام : ۱۳۹۵/۱۱/۲۸
محل شهادت : سوریه_حماه
تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۱/۴
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_حسین_معزغلامی
شهیدمدافع حرم کربلایی حسین معز غلامی در ششم فروردین 1396 در پایگاه شکاری امیدیه متولد می شود او در خانواده ای به عنوان اخرین فرزند قدم به دنیای خاکی میگذارد که پدرش 32 سال سابقه خدمت به این و آب خاک را در نیروی هوایی ارتش دارد و از پیر غلامان و مادحین خاندان عصمت وطهارت است.
مادرش به دلیل بیم از دوندگی های شناسنامه ای و با واسطه یکی از اقوام، به دلیل اصالت همدانی داشتن، شناسنامه وی را از همدان گرفت و به همین دلیل تاریخ تولد سجلی وی ۱۵ فروردین و صادره از همدان ثبت شده است.
حسین از کودکی دلداده خاندان وحی بود و از همان کودکی ارتباطی ناگستنی با مسجد داشت و او ارتباط تنگاتنگی با بچه ها وامام جماعت مسجد محلشان داشت و از پام مبنری های آیت الله مجهتدی شده بود و او از کودکی ارتباطش را با خدا و خانه او محکم کرده بود در کنار درس های مدرسه به صورت آزاد درس طلبگی وحوزوی هم میخواند. او پا جای پدر میگذارد و در خادمی خاندان عصمت و طهارت به لباس مداحی این خاندان عزیز مزین میشود وذکر حسین(ع) زمزمه همیشگی لبش میگردد او که در کنار درس علم و ادب و اخلاق در درس های مدرسه هم جایگاه ممتازی دارد پس از اخذ دیپلم در کنکور سراسری در رشته تکنسین اتاق عمل پذیرفته شد اما او از کودکی نگاهش به آسمان بود او سبزی بهار را در لباس سبز پاسداری دید و برای تفسیر آرزوهایش وارد دانشگاه امام حسین شد او از کودکی نشان داده بود که راهش از بقیه جداست و هدفش با لباس سبز به سرخی شهادت خواهد رسید او راهش را با راه عموی شهیدش هماهنگ میکرد او به بسیج اعتقاد ویژه ای داشت به همه دوستانش گفته بود هر چیزی رو ول کردید بسیج رو رها نکنید او حافظ قران بود در دانشگاه امام حسین در مسابقات حفظ مقام اول را کسب کرده بود همه قدم ها را به مقصد شهادت برمیداشت محکم قدم میزد صبوریش باد ها را به سخره میگرفت آسمان زیر نگاهش حس سنگینی داشت او مرد روزهای خواستن بود اهل معامله با خدا بود حلال و حرامش صاف وشفاف
در فتنه 88 تازه 15 سالش شده بود وارد معرکه حفظ انقلاب شد تا نگذارد انقلاب به دست نا اهلان بیفتند بدجوری زخمی شد از ناحیه کتف آسیب شدیدی دید او چند باری در پیاده روی اربعین وصل شده بود به آسمانیان همان جا وعده و قرار را گذاشته بود برات شهادتش را از خود مولایش حسین گرفته بود هوای حرم را در سر داشت تا فدایی حرم شود.
او راهش را انتخاب کرده بود سوریه فقط اسم مکان بود او محضر خدا را درک کرده بود اسامی مکان ها بهانه ای بیش نبود دشمن در سوریه برای این آب وخاک شاخ و شانه میکشید اما مردان این سرزمین اجازه نزدیکی دشمن به مرزها را هم نمیدادند. حسین سه بار به سوریه اعزام شد سه دوره 60 روزه جهاد کرد و ستاره ای شد که در امتداد آسمان دفاع مقدس میشود با این ستاره ها راه را پیدا کرد.
نحوه شهادت حسین در استان حماه سوریه
پدر او قبل از فروردین 96 برادر شهید بود یه رزمنده با 32 سال سابقه رشادت در ارتش سرافراز ایران اسلامی اما از تاریخ 4 فروردین خدا به این خاندان نشان سرافرازی مدافع حرم را عنایت فرمود دیگر او پدر شهید است او مردی از تبار انفاق گران است که در راه خدا برادر وعمر وفرزند داده است .
خود حسین وقتی در برابر بیخبری ها وبیتابی های مادرش قرار میگرفت میگفت نترس من اگر شهید شوم یک ربع بعد از طریق تلگرام با خبر میشوی عکس مرا هم میزنند مینویسند شهید حسین معز غلامی و واقعا همین طور شد و خانواده اش از طریق فضای مجازی از شهادتش مطلع شدند او سه روز قبل مجروح شده بود اما ایستاده و مردانه جنگیده بود تا آرزویش را صید کند او شهادت را به چنگ آورد درست همان کتفش که سال 88 مجروح شده بود سر آغاز حادثه شهادتش را میسراید و ۳ تیر به چشم چپ، گونه راست و همان کتفی خورده شد که در فتنه مصدوم شده و وی را به شهادت رساند.
شهید حسین غلامی معز
به دلیل موقعیت بد حضور وی در سنگلاخ، دندان ها و استخوان پایش نیز هنگام سقوط به زمین شکسته و پیکر وی چند ساعتی تا برگشت به نیروهای خودی بر زمین مانده بود. او دوروز قبل از سالگرد تولدش به خیل آسمانیان پیوست.
هدیه خداوند در هشتم فروردین ماه به خاک سپرده شد و در جوار دوستان شیرمردش در قطعه ۵۰ بهشت زهرای تهران آرام گرفت. در روز تشیع شهید مداحی خودش پخش میشود که حیران میشوند خدا چه بی اندازه عزت میدهد
« تو این روزای بی کسی / کار دلم صبوریه / یعنی قسمت میشه منم / شهید بشم تو سوریه؟» «حتی اگه بره سرم/ من از شما نمی گذرم/آرزومه یه روز بگن/ به من مدافع حرم»
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
کانال محتوای روایتگری راویان
#زندگینامه #شهید_حسین_معزغلامی شهیدمدافع حرم کربلایی حسین معز غلامی در ششم فروردین 1396 در پایگاه
#وصیتنامه
#شهید_حسین_معزغلامی
با یاری خدا وتوسل به اهل بیت این وصیتنامه را می نویسم انشاالله که بعد از مرگم باز وخوانده شود.
سلام بر آنهایی که رفتند ومثل ارباب بی کفن جان دادند.من خاک پای شهدا هستم.شهدایی که برای دفاع از اسلام رفتند و جان عزیز خود را بر طبق اخلاص نهادند.خدا کند به مدد شهدا و دعای دوستانم مرگ من نیز شهادت قرار گیرد که بهترین مرگ هاست.
بعداز مرگم به پدرم توصیه می کنم که مانند اربابم حسین(ع)صبر کند وبیتابی نکند وخوشحال باشد که در راه خدا جان دادم وهمینطور مادرم به مدد اسوی صبر واستقامت در کربلا حضرت زینب(س)صبور باشد چون با گریه هایش مرا شرمنده می کند.
هر وقت بر سر قبرم آمدید سعی کنید یک روضه از حضرت علی اکبر(ع)ویا حضرت زهرا(س)بخوانید و مرا به فیض بالای گریه برسانید.هر وقت قصد داشتید خیری به بنده حقیر برسانید آنرا به هیئت های مذهبی به عنوان کمک بدهید.
از خواهران وخانواده ای آنها طلب حلالیت می کنم اگر نتوانستم نقش برادری خوب را ایفا کنم.
در کفنم یک سربند یا حسین(ع)وتربت کربلا قرار بدهید.تا میتوانید برای ظهور حضرت حجت (عج)دعا کنید که بهترین دعاهاست.
هم به خانواده ام و هم دوستانم بگویم که در بدترین شرایط اجتماعی,اقتصادی و...پیرو ولی فقیه باشید و هیچگاه این سید مظلوم حضرت آقا سید علی آقا را تنها نگذارید.
امر به معروف ونهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید خون شهدا پایمال شود.
این شعر بر روی سنگ قبرم حکاکی شود انشاالله
مرد غسال به جسم وسر من خورده مگیر
چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم
سر قبرم چو بخوانند دمی روضه شام
سر خود بالبه سنگ لحد میشکنم
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلام_امام
📹 انتخاب درست؛ ایستادگی در برابر استکبار
🔻 حضرت آیتالله خامنهای:
«وقتی شما نگاه میکنید به آنچه در دنیا دارد اتّفاق میافتد، حقّانیّت ملّت ایران را و صدق ملّت ایران را در مقابلهی با جبههی استکبار از همیشه روشنتر و آشکارتر میبینید. انتخاب ملّت ما در مقابلهی با استکبار تسلیم نبود، ایستادگی بود، عدم وابستگی بود، حفظ استقلال بود، تقویت درونی نظام و ملّت و کشور بود؛ اینها تصمیمات ملّی است؛ این درست بود. وقتی نگاه میکنیم به قضایای عالم، میبینیم این [تصمیم] درست است.»
۱۴۰۱/۱/۱
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۵ فروردینماه #سالروز_عملیات #بیت_المقدس_4 گرامی باد . 🥀
نتایج عملیات
تصرف کامل ارتفاعات #شاخ_شمیران و #شاخ_سورمر ، تصرف قسمتی از #دشت_تولبی و ارتفاعات #برددکان ،
کشته و زخمی شدن حدود 5000 عراقی
و به اسارت درآمدن 498 تن از نیروهای دشمن از توفیقات این عملیات غرور آفرین رزمندگان اسلامی بود.
همچنین انهدام بیش از 15 تانک و نفربر و 50 خودرو، به غنیمت در آمدن 11 تانک، 54 خمپاره، یک دستگاه مهندسی، 5 قبضه سلاح پدافند هوایی، 14 تیربار، یک دستگاه خودرو حامل تفنگ 106 و دو قبضه آرپیجی یازده ضرباتی سختی را بر رژیم بعث عراق وارد کرد .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شرح_عملیات
#عملیات_بیتالمقدس_4
این عملیات با هدف تکمیل و تامین جناح چپ منطقه عملیاتی «والفجر 10» و پاسخگویی به تجاوز و شرارت های دشمن جنایتکار بعثی در حمله به مناطق مسکونی و نیز به دادخواهی شهدای مظلوم شهرها و روستاهای کردنشین عراق از جمله «حلبچه»، فتح ارتفاعات مشرف برسد «دربندیخان» استان «سلیمانیه» عراق و تکمیل عملیات «والفجر 10» در پنجم فروردین ماه 1367 با رمز یا «ابا عبدالله الحسین (ع)» در محور «حلبچه- شاخ شمیران» به صورت نیمه گسترده به فرماندهی سپاه پاسداران آغاز شد و تا 7 فروردین ادامه داشت.
در عملیات «والفجر 10» علاوه بر آزادسازی شهر «حلبچه» و تصرف چند ارتفاع مهم در منطقه، رزمندگان اسلام به تأسیسات سد «دربندیخان» نزدیک شدند. همین امر باعث شد که طراحان جنگ و فرمانددهان نظامی کشورمان به عملیاتی دیگر در این منطقه و همچنین تصرف ارتفاعات مشرف به سد بیندیشند.
حساسیت عراق به منطقه عملیاتی «بیت المقدس 4»
ارتش عراق همیشه به این منطقه حساس بود، با اجرای عملیات «والفجر 10» هوشیاری دشمن افزایش یافت. حضور 10 یگان عراقی در حد فاصل شاخ شمیران تا سد «دربندیخان» از میزان اهمیت منطقه حکایت میکرد. یگانهای عراقی با حضور در ارتفاعات مسلط منطقه، شاهد بسیاری از تحرکات یگانهای سپاه در منطقه بوده و از عملیات رزمندگان اسلام در این منطقه آگاهی کاملی داشتند
یگان های شرکت کننده در عملیات «بیت المقدس 4»
قرارگاه فتح، لشکر 27 محمدرسولالله صلی الله علیه و آله و سلم با 6 گردان پیاده، لشکر 57 ابوالفضل علیه السلام با 5 گردان پیاده،ط لشکر10 سیدالشهدا علیه السلام با 9 گردان پیاده، تیپ مستقل 18 الغدیر با 3 گردان پیاده .
موقعیت منطقه عملیاتی «بیت المقدس 4»
منطقه عملیاتی «بیت المقدس 4» منطقهای کوهستانی است که از شمال به دریاچه «دربندیخان» و شاخ «تمورژنان»، از جنوب به دشت «مرتکه» و ارتفاعات شاخ «خشیک» و «بمو»، از شرق به رودخانه «زیمکان» و کوه «بیزل» و ازغرب به سد «دربندیخان» و ارتفاعات «قاشتی» منتهی میگردد.
پاکسازی استحکامات دشمن
در روز عملیات کلیه سنگرها و موانع و استحکامات دشمن پاکسازی شد و چون راه تدارکاتی نیروهای رزمنده به محور پل «جمهوری» گشایش یافت، از این راه گردان «حمزه» را نیز جهت تقویت گردان های مستقر در خط مقدم جبهه، در محور عملیاتی مستقر ساختند و گردان «مالک اشتر» نیز مدتی به پدافند پرداخت.
پاتک های شدید دشمن نیز با مقاومت جانانه رزمندگان اسلام سد گردید و خط مقدم به طور کامل تثبیت شد و تا چند روز نیروهای ایرانی در منطقه حضور داشتند وبه پدافند از مناطق به دست آمده پرداختند و نیروهای عمل کننده از پشتیبانی بسیار خوب قهرمانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بر خور دار بودند.
تصرفات رزمندگان در عملیات «بیت المقدس 4»
در عملیات «بیت المقدس 4» مناطق مهمی از جمله ارتفاعات مهم «شاخ شمیران»، «سورمر»، «پشت قلعه» و «کبیره» و قله های دیگر و روستاهای «تولمی»، «شمیران»، «کانی کوه»، «سرشات خوار» و ... به دست رزمندگان اسلام در آمد.
رشادت نیروی هوایی ارتش و هوانیروز
با روشنایی صبح، هواپیماهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایرانو بالگردهای هوانیروز وارد عمل شد و محل تجمع و جاده مواصلاتی دشمن را بمباران کردند. حدود ساعت 10 صبح نیروهای تکاور ضمن جنگ تن به تن با نیروهای عراقی در شاخ شمیران، به پاکسازی این ارتفاعات مبادرت ورزیدند.
حملات شیمیایی عراق
در حالی که نیروهای خودی جهت انجام مرحله دوم عملیات آماده میشدند، در ساعت 00:30 بامداد روز ششم فروردین سال 67 عراق پس از گلولهباران شیمیایی عقبه یگانهای رزمندگان در ارتفاعات «تمورژنان»، از سه محور به سمت شاخ شمیران پاتک کرد و با اجرای آتش سنگین و دقیق روی جاده «چم سراژین»، آن را کاملاً مسدود نمود و امکان کمک رسانی به نیروهای در خط را به صفر رساند.تا نزدیک صبح نیز تعدادی از مواضع رزمندگان در پایین «شاخ شمیران» در اختیار دشمن قرار گرفت که با حمله قوای سپاه و بسیج، این مواضع مجدداً به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
به این ترتیب، در حالی که ادامه عملیات در شب دوم میسر نشده بود، فرماندهی عملیات با در نظر گرفتن کمبود نیرو و اوضاع ناشی از بمبارانهای شیمیایی دشمن، فرمان پدافند مناسب و قوی از شاخ شمیران را صادر کرد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani