eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
3.2هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
479 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
سعيد بود. كه همشهري‌مان بود همزمان با برادرم به رسيد. سعيد چون تيربارچي بود نمي‌توانستند او را بزنند. همرزمانش مي‌گفتند تك تيراندازها تند و تند به طرفش شليك مي‌كردند. فرماندهشان تعريف مي‌كرد ظهر كه شروع شد، تا شب وهابي‌ها به طرف ما شليك مي‌كردند. موقع اذان كه شد سعيد گفت حاجي بيا نمازمان را نوبتي بخوانيم. فرمانده‌شان مي‌گفت به خودمان گفتيم اين جوان 24 ساله وسط آتش جنگ فكر نماز است. آخر آتش زياد بود. نماز را نوبتي خوانديم. فرمانده‌اش مي‌گفت از نحوه دقيق شهادت برادرم اطلاع نداريم اما همرزمش مي‌گفت سعيد 200 متر از ما جلوتر بود. همان جا به شهادت رسيد و پيكرش مدتي در منطقه ماند و بعد از آزادسازي آن منطقه پيكرش را براي ما آوردند. سعيد كه شهيد شد ما سه ماه خبري از او نداشتيم. يك شب خواب ديدم جمعيت زيادي به سمت مي‌روند. سعيد روي دوش جمعيت بود. تيشرت مشكي تنش بود و روي آن نوشته شده بود. به من گفت به خدا من مي‌آيم و با وعده‌اي كه در خواب به من داده بود بعد از سه ماه پيكرش برگشت. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani