eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
3.1هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
472 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 #شهید_سیدمرتضی_آوینی : 🍃 وقتی از او [ #بسیجی ] پرسیدیم كه چه آرزویی داری، پیش از آنكه فكر كند گفت: « #رهایی_قدس » و بعد اضافه كرد: «هر چه #امام بفرماید. او نایب #امام_زمان است و ما #مطیع او هستیم.» و این‌ همه #اطاعت به‌راستی حیرت‌انگیز است. 🌹 بسیجی دلباخته‌ی حق و اهل ولایت است و به خود حتی ‌اجازه نمی‌دهد بجز آنچه #ولی_امر می‌خواهد آرزویی داشته باشد. ✍امام فرمود: راه قدس از #کربلا می‌گذرد... و حالا نوبت #قدس است. 📸 #حاج_احمد_متوسلیان و یاران پیشگام #فتح_قدس با سربند #الی_بیت_المقدس در پادگان زبدانی #دمشق سال ۱۳۶۱ . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
محتوای روایتگری راویان
#کلیپ 🍃اگر با #دوربینِ انصاف اندکی به اطراف نگاه کنی ، می بینی که #جنگ هنوز هم ادامه دارد📷 🇮🇷 کان
🍃اگر با انصاف اندکی به اطراف نگاه کنی ، می بینی که هنوز هم ادامه دارد📷 . 🍃 سرفه هایی که قصه ی جنگ را برای شیمیایی تداعی می کند 🍃ویلچری که چرخ هایش ،روزگاری را حکایت میکند که رزمنده_ای دست و پایش را برای حفظ این به ودیعه گذاشته است 🍃درمیان چشمک ستارگان شهر ، رویای صادقه ای که دل خوشی فرزند شهیدی است . 🍃در کوچه پس کوچه های بی کسی,سنگ قبر بانام شهیدِ مونس روزهای تنهایی است.. . 🍃در محله ی انتظار، چشم هایی است که هنوز هم به در ِخانه دوخته شده تا شاید از عزیز سفرکرده خبری شود.✉️ . 🍃کمی آنطرف تر مردی با ایمان کوله پشتیِ بر دوش با کاسه آبی بدرقه می شود به مقصد . 🍃 هر چه داشت در طبق گذاشت و فدای کرد 🍃مدافع بود هم برای حرم هم برای قلبش. دل هیئت و زینبیون و حیدریون را سوزاند . 🍃 سوریه شهید و الاثر شد .شاید هم میخواست قلبش را در آنجا جا بگذارد.❤️ 🍃توسل به (ع) سبب شد بعد از دوسال بر گردد.و دلتنگی های فرزندانش کمی تسکین یابد. 🍃این روزها خانواده اش با نبودنش در کنار جامانده زندگی می کنند. 🍃 های زخم زبان عده ای ،دلِ داغدار خانواده را می سوزاند... 🍃هنوز هم جنگ ادامه دارد... . ✍به قلم . . 📅تاریخ تولد: ۱۳۶۰/۱۲/۱۸. 📅تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۰۱/۱۶. 📇تاریخ انتشار طرح:۱۳۹۸/۱۲/۰۴. ❣محل شهادت: استان حماه _ سوریه 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🍃هنوز هم از شناسنامه های دست کاری شده رزمنده های و رضایت نامه هایی که خودشان امضا می کردند خاطره هایی به یادگار مانده است . 🍂این روزها شناسنامه دستکاری نمی شوند اما گاهی برای رسیدن به پرواز و از حرم بانوی دمشق ، هویت ها و نام ها می شود... . 🍃برادران بختی ، برای رفتن به به هر دری زدند ، آخرین تلاششان ختم شد به یادگیری زبان افغانی و نام های مستعار و و پیوستن به هیئت و هیبت ... . 🍂مادر هم برای آرزوی فرزندانش زبان افغانی آموخت و با هر تماس فرزندانش در پشت دلتنگی ها و دلواپسی های مادرانه اش برای مجتبی بود و برای مصطفی خاله... . 🍃از جاروکشی حرم و دل هایشان رسیدند به تک تیراندازی در جمع ... شانه بر شانه هم شهید شدند و مادر با دو فرزند، لبخند صبری که همنشینش شد... . 🍂کاش به جای مصطفی شاهد دل هایمان باشیم و به جای مجتبی قاضی ... چند نام مستعار در زندگی داشته ایم و چند بار عوض کرده‌ایم ...کاش نام های مستعار نباشیم... . ✍نویسنده: . 🕊به مناسبت شهدای مدافع حرم و 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
مختصری از روایت همسرشان آقا وحید متولد ۱۵ مهر۱۳۷۰ وساکن تبریز وفرزند اول وتک پسر خانواده هستن ویک خواهر هم دارند ، تحصیلاتشون هم فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی مکانیک از دانشگاه آزاد و شغلشون استخدام رسمی سپاه بودند که وقتی ازدواج کردند هم تقریبا تازه رسمی شده بودند . دی ماه سال ۹۵ عقد کردیم ومهرماه سال ۹۶ اولین اعزام آقا وحید به صورت داوطلبانه به سوریه بود که همزمان با تولدشون اعزام شدند و۱۵ آبان ۹۶ بعد از گذشت یک ماه به شهادت رسیدند. چون آقا وحید نیروی پشتیبانی بودن اونجا یعنی قرار نبود که توی خط مقدم باشند وبه دلیل کار مهندسی توی پشت جبهه بودند ولی خب باتوجه به شناخت ما از آقا وحید میدونستیم که اونجا سلاح به دست هم خواهد شد اما تقدیر چنین بود که آقا وحید هنگامی که یک ابزاری برای تعمیر یکی از ادوات جنگی لازم بود میرن سراغ اون ابزار و توی راه به تله انفجاری که قبلا توسط داعش تو منطقه کار شده بود میخورند وپاشون روی مین میره بعدازچندساعت خونریزی شدید بالاخره انتقالشون میدن به یکی از بیمارستان های واونجا بعداز سه روز خونریزی وتحمل درد به میرسند . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
مختصری از به روایت همسرشان آقا وحید متولد ۱۵ مهر۱۳۷۰ وساکن تبریز وفرزند اول وتک پسر خانواده هستن ویک خواهر هم دارند ، تحصیلاتشون هم فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی مکانیک از دانشگاه آزاد و شغلشون استخدام رسمی سپاه بودند که وقتی ازدواج کردند هم تقریبا تازه رسمی شده بودند . دی ماه سال ۹۵ عقد کردیم ومهرماه سال ۹۶ اولین اعزام آقا وحید به صورت داوطلبانه به سوریه بود که همزمان با تولدشون اعزام شدند و۱۵ آبان ۹۶ بعد از گذشت یک ماه به شهادت رسیدند. چون آقا وحید نیروی پشتیبانی بودن اونجا یعنی قرار نبود که توی خط مقدم باشند وبه دلیل کار مهندسی توی پشت جبهه بودند ولی خب باتوجه به شناخت ما از آقا وحید میدونستیم که اونجا سلاح به دست هم خواهد شد اما تقدیر چنین بود که آقا وحید هنگامی که یک ابزاری برای تعمیر یکی از ادوات جنگی لازم بود میرن سراغ اون ابزار و توی راه به تله انفجاری که قبلا توسط داعش تو منطقه کار شده بود میخورند وپاشون روی مین میره بعدازچندساعت خونریزی شدید بالاخره انتقالشون میدن به یکی از بیمارستان های واونجا بعداز سه روز خونریزی وتحمل درد به میرسند . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani