حمید داودآبادی نوشت:
انار خوران شب یلدا !
اصلا جبهه همه چیزش متفاوت بوده!
حتی انارخوری در شب یلدا !
در این شبهای سرد که دور کرسی ، آهان ببخشید اشتباه گفتم: دور مودم و وای فای نشستیم و هرکدام سرمان به دوستان مجازی خودمون گرمه، یاد اونا بخیر که بدون اینکه بدونیم یا بهمون پیامک بدن، یا توی شبکه های مجازی عکس سلفی "من و ترکش یهویی" بذارن! توی سخت ترین و سردترین و زیر آتش خمپاره، یاد ما بودند!
یادشون بخیر
شادی اونایی که رفتند و سلامتی اونایی که هنوز هستند و میسوزند و میسازند، تا عاقبت بخیر بشن! صلوات
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شب_یلدا 61 در جبهه چگونه بود ؟!
خاطرات شب يلدا محمد قبادى در سال ١٣٦١ #چنانه :
سال ٦١ بود، كه ما تو جبهه هاى جنوب در منطقه چنانه براى عمليات خودمون را آماده مي كرديم. من كه تو قسمت تسليحات بودم با فرمانده گردان شهيد ساربان نژاد و فرمانده هاى دسته ها شهيد صراف نژاد و شهيد رضا عزتى و سردار بيگلوئى قرار گذاشتيم در چادر تبليغات كه دوستان ما آقايان ملالو و ذوقى مسؤل آنجا بودند به مناسبت شب يلدا جمع بشيم .
بعد از اينكه نماز مغرب و عشاء را خوانديم و طبق معمول همه شب زيارت عاشورا خوانده شد ، به چادر هايمان رفتيم و منتظر شديم على بى غم كه مسؤل تداركات بود شام را از قرارگاه بياورد.
اونشب شام نون و خرما بود، خوب يادم نيست بجز اينها سبزى يا پنير بود يا نبود.
هر كس شام خود را گرفته بود و به چادر ها ميبرد.
من با يكى از دوستان به نام عباس صفادل كنار چادرمون پياز كاشته بوديم و خيلى خوب سبز شده بود، من مقدارى از آن پيازچه ها را چيدم و در روغن سرخ كردم و چند تا تخم مرغ كه از قبل در چادر نگهدارى كرده بوديم را نيز اضافه كردم و سپس خرماها را نيز به آن افزودم و غذاى بسيار لذيذى شد كه به اتفاق خورديم .
اون شب همه بعد از خوردن شام با فرمانده گردان و بقيه به چادر فرماندهى و سپس تبليغات رفتيم تا شب يلدا كنار هم باشيم.
خيلى عجيب بود كه حتى يك لحظه هم از اينكه از خانواده دور هستيم ناراحت نبوديم. وقتى در چادر جمع شديم هر كدام از بچه ها از عمليات هايى كه در آن شركت كرده بودند تعريف ميكردند از شكار تانكها با آر پى جى هفت تا زدن هواپيماهاى دشمن توسط دوشكا ...
بسته هاى كوچكى كه از طرف كمك هاى مردمى كه آجيل فرستاده بودند را باز كرديم و از كمپوت ها به عنوان ميوه شب يلدا براى يكديگر تعرف ميكرديم .
آن شب يكى از طلبه ها هم به نام محمود قربانى مهمان ما بود كه از قضاء بچه محله ما نيز بود.
از شب قبل قرار شده بود بچه ها را براى آشنايى منطقه در شب براى مقدمات عمليات آماده كنيم، من كه در طول روز با فرمانده گردان، شهيد ساربان نژاد و مسؤل دسته ها شهيدان رضا عزتى و عادل صراف نژاد و شهيد محمد مظهرى كه مسؤل تعاون بود و چند نفر ديگر براى شناسائى منطقه رفته بوديم و كاملأ از نقطه صفر و نقطه قرمز عبور كرديم و تا نقطه رهائى منطقه را رصد كرده بوديم و با برنامه ريزى قبلى و آمادگى لازم منتظر شديم همه بخوابند ، بدون اينكه خودمان بخوابيم ،حال آنكه بسيار فعاليت كرده بوديم ولى خستگى را نميفهميديم ، بچه ها را بيدار كرديم و به ستون يك در حالى كه بيسم چى در جلو و عقب و من كه آن شب به عنوان بلد چى گردان بودم در كنار فرمانده گردان براى شناسائى منطقه به حركت افتاديم و تا صبح پياده روى كرديم در ميان افراد كه متاسفانه نامشان را فراموش كردم پيرمرد هفتادو پنج ساله و نوجوان چهارده ساله به چشم ميخوردند كه همگى از روحيه اى برخوردار بودند كه انسان در كنار آنها اصلأ احساس خستگى نميكرد.
وقتى از مناطق شناسائى بازگشتيم دقيقأ صبح شده بود كه نماز صبح را به جماعت خوانديم و به چادرها رفتيم و همه خوابيديم كه ميتوانم بگويم كه آن شب يكى از بهترين شب يلدا هايم بود كه از خواندن شاهنامه خبرى نبود و هيچ كس براى كسى فال حافظ باز نكرد، در آن شب از انار و هندونه خبرى نبود، در آجيلى كه مردم فهيم ما برايمان فرستاده بودند از تخمه نيز خبرى نبود ولى نامه هايى كه لابلاى آجيل ها بود ما را سخت سرگرم كرده بود و روحيه مان را مضاعف ميكرد .
ما چيزى نداشتيم كه وصيت كنيم ، بخاطر همين وصيت نامه ها شبيه به هم بودند ، من دقيقأ يادم هست كه من وشهيد عادل صراف نژاد كه متولد عراق بود و در خانه نيز عربى صحبت ميكردند وصيت نامه هاى خود را به هم نشان داديم و او نيمى از وصيت نامه مرا به وصيت نامه خود اضافه كرد و من نيز نيمى از وصيت نامه او را به وصيت نامه خود اضافه كردم.
حقيقتأ يادش بخير، لحظات مثل باد ميگذشت و ما نيز احساس ميكردم هر لحظه سبكبالتر ميشويم.
دارايى همه معلوم بود، هيچ كس قفل و بست نداشت، هيچ كس از ديگرى چيزى پنهان نداشت.
چيزى نداشتند كه قصه آن را بخورند ، يك پلاكى از گردنشون آويزون بود يا قرآنى تو جيب داشتند يا وصيت نامه اى . هيچ گاه احساس تنهايى نمى كردند.
همه ميخنديدند، نميدونم به چى؟
فقط ميدونم همه عاشق بودند. نميدونم عاشق چى بودند، فقط ميدونم خودشونو متعلق به اين دنيا نميدونستند. اونا اينو فهميده بودند كه شايد تا لحظاتى ديگر زنده نمانند.
آنها نفس ميكشيدند تا بمانند، ولى نه در قفس .......
براى آنها ديگر يلدا و نوروز معنا نداشت .
آنها افسانه رستم و اسفنديار را به #فتح_المبين و #والفجرها تبديل كردند.
آرى چنين بود قصه شب يلدائى ما، يادش بخير.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
هدایت شده از موسسه روایت سیره شهدا
سلسله جلسات نهج البلاغه خوانی با موضوع جهاد و شهادت
استاد: حجت الاسلام والمسلمین مهدوی ارفع
زمان:شنبه ها همراه با نماز ظهر و عصر
مکان :نمازخانه مؤسسه روایت سیره شهدا
#موسسه_روایت_سیره_شهدا
🌹اخبار راوی روحانی🌹
🆔 @ravayatgarnews
بمباران شديد آبادان توسط ارتش بعث عراق (1359 ش)
با آغاز جنگ تحميلي، بسياري از مناطق مرزي جمهوري اسلامي ايران اشغال شد و يا در تيررس مستقيم آتش دشمن بعثي قرار گرفت. در اين ميان، شهر مقاوم آبادان كه از همان اوان جنگ از سه طرف محاصره شده بود، همچنان به صورت پراكنده مقاومت مينمود. در اين شرايط، هواپيماهاي عراقي، به طور مرتب اين شهر و ساير شهرهاي مرزي را بمباران ميكردند. در اولين روز زمستان 1359، سه فروند هواپيماي توپولوف و ميگ عراقي به آسمان آبادان تجاوز كرده و مناطق مسكوني اين شهر را هدف قرار دادند. خانههاي مسكوني بسياري ويران شد و گروهي از مردم بيگناه به شهادت رسيده و يا مجروح شدند. با اين حال دو فروند از هواپيماهاي عراقي، در بازگشت توسط جنگندههاي ايراني مورد هدف قرار گرفته و متلاشي شدند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ای از سردار شهید یدالله کلهر
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🕊💞 #شهید_شناسی 🕊💞
❦ شهید #مجید_پازوکي
◈ ولادت:۱۳۴۶
◈ شهادت :۱۳۸۰
↶ مسئولیت: فرمانده تفحص لشکر۲۷محمدرسول الله
#محل_شهادت: خوزستان
#شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
#شهدای_تفحص
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
•✦✧ #وصیٺـــــ نـامہ✧✦•
#شهيد_مجيد_پازوكي
✸⇠درود بر امام امت،نايب برحق امام زمان (عج) حضرت امام خميني كه هرچه داريم از وجود با بركت ايشان است كه اسلام و امت اسلامي را بعداز هزاروچهارصدسال دوباره زنده نمود.
✸⇠قدر امام را بدانيد و خالصانه پيروش باشيد، انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي امانت الهي هستند وظيفة همه ما پاسداري از انقلاب و دستاوردهاي آن است.
✸⇠صلاح دنيا و آخرت ما در پيروي از ولايت فقيه مي باشدفعالانه در مسائل انقلاب و اجتماع شركت نماييدحضور گسترده و آگاهانة مردم ضامن انقلاب و اصول آن است.
✸⇠ درنمازجمعه شركت كنيدو شعائراسلام رازنده تر كنيد.
#وصیتنامه
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علی آقا پسر شهید حججی🌹
کلهی دشمنای بابا محسنو داغون میکنم☝️😢
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🌸🌱🌴🌼🌺🌼🌴🌱🌸
💠 #وصيتنامه_شهیده_زینب_کمایی 💠
💠 بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا نگذار نقاب نفاق و بیطرفی
بر چهره مان افتد و در این هنگامه جنگ #حسین را تنها گذاریم . اینها از یزید بدترند و جایگاهشان اسفل سافلین است و بس ...
ماذا وجدک من فقدک و ماذا فقد من وجدک . چه یافت آنکسی که تو را گم کرد و چه گم کرد انکس که تو را یافت .
از شما #عاشقان_شهادت می خواهم که راه این شهیدان به خون خفته را ادامه دهید .
هیچ گاه از پشتیبانی امام سرد نشوید .
همیشه سخن ولی فقیه را به گوش جان بشنوید و به کار ببندید . چون هرکس روزی به سوی خدا باز خواهد گشت.
همیشه به یاد مرگ باشید .
تا کبر و غرور و دیگر گناهان شما را فرا نگیرد .نمازهایتان را فراموش نکنید و برای سلامتی اماممان همیشه دعا کنید و در انتظار ظهور مهدی عج باشید
مادر جان تو که از بدو تولد همیشه پرستار و غمخوار من بودی حال که #وصیت_نامه مرا می خوانی خوشحال باش که از امتحان خدا سربلند بیرون امده ای و هرگزدر نبود من ناراحت نشو ٬ زیرا که من در پیشگاه خدای خود روزی
می خورم و چه چیزی از این بهتر است
که تشنه ای به آب برسد و عاشقی به معشوق .
مادر جان می دانم که برای رساندن من به این مرحله از زندگی زحمات بسیار کشیده ای و بهمین دلیل تو را به رنجهای حضرت زینب سلام الله علیها قسم می دهم مرا حلال کن و مرا دعای خیر بفرما .
در آخر از همه شما خواهران و برادران عزیزم و تمام دوستانم تقاضا می کنم
که مرا حلال کنند و اگر من باعث ناراحتی شده ام مرا ببخشید .
شما را به خون جوشان حسین علیه السام قسمتان می دهم دعا برای #امام را فراموش نکنید . خواهر کوچک شما #زینب_کمایی.💠
#وصيتنامه_شهیده_زینب_کمایی
#شهیده
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
هدایت شده از موسسه روایت سیره شهدا
سلسله نشست جلسات تفسیر قرآن با رویکرد جهاد و شهادت ،با حضور استاد ماندگاری (دوشنبه ها بعد از نماز ظهر و عصر )
مکان: مؤسسه روایت سیره شهدا
آموزش مؤسسه روایت سیره شهدا
#موسسه_روایت_سیره_شهدا
🌹اخبار راوی روحانی🌹
🆔 @ravayatgarnews
هدایت شده از موسسه روایت سیره شهدا
پخش زنده از صفحه استاد ماندگاری
https://www.instagram.com/mandegari_mahdi/
با ما همراه باشید
#موسسه_روایت_سیره_شهدا
🌹اخبار راوی روحانی🌹
🆔 @ravayatgarnews
#معرفی_شهید
#شهید_سعید_شاهدی
تـاریخ تـولـد :۱۳۴۷/۱۲/۲۰
تـاریخ شـهادت :۱۳۷۴/۱۰/۰۲
در سال۱۳۴۷ در خیابان قصرالدشت شهر تهران به دنیا آمده و در اخلاق و ادب و مهربانی زبانزد بود. علاقه وافر سعید به شهدا به ویژه شهدای دفاع مقدس از جمله مواردی است که تا پیش از شهادت وی هر وقت که نام سعید شاهدی به میان میآمد، همه میگفتند که سعید هم شهید میشود.🕊🥀
🌷سعید شاهدی در روز دوم دی ماه سال ۱۳۷۴، در ارتفاعات ۱۱۲ فکه بر اثر انفجار مین جام شهادت را نوشید و گرد یتیمی بر چهره تنها فرزندش محمد صادق نشست .
#سالروز_شهادت
#شهید_سعید_شاهدی
#شهدای_تفحص
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🌷 #معرفی_شهید
#شهید_محمود_غلامی
نـام پـدر :خیراله
تـاریخ تـولـد :۱۳۴۶/۰۵/۰۷
مـحل تـولـد :تهران
تـاریخ شـهادت :۱۳۷۴/۱۰/۰۲
مـحل شـهادت :فکه
عـملیـات :تفحص شهدا
✍ #دستنوشته #شهید_تفحص_محمود_غلامی
《من خدا را تا زنده هستم برای این نعمت عظیم شکر میکنم که این توفیق را به من داد تا مدتی در راه خودش با دشمنان اسلام در جبهه حضور داشته باشم و با آنان مبارزه کنم و از این ناراحتم که چرا نتوانستم کاملا تمام روزها را در این دانشگاه الهیات شرکت کنم.
ما باید طبق فرموده پیامبر اسلام(ص) و بعد از 8 سال دفاع در برابر دشمنان به مبارزه با نفس اماره و شیطان بپردازیم تا همان طور که در جنگ توانستیم در مقابل دشمنان سربلند بیرون آییم و دشمنان خارجی را در جنگ نابود کنیم و پیروز شویم با همان اعتقاد و ایمان می توانیم به دشمنان خارجی و داخلی غلبه کنیم و مخالفان انقلاب اسلامی را از این کیان ناامید کنیم .》 🕊🥀
🌷جستجوگران نور یا همان #تفحصگران، دنبال کننده راه پر نور💫 و آگاهی شهدا هستند❣ و در راه فداکاری و ایثاری که در پیش میگیرند، حتی از تقدیم جان شیرین خود هم دریغ نمیکنند🕊🌷
🌷لذت پیدا کردن نشانهای هر چند کوچک از پیکر شهداو امید دادن به دل پدران و مادران شهدا تنها چیزی است که یاران تفحص را به مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس میکشاند و گاهی رزق شهادت و گاهی هم زرق جانبازی را برای آنها رقم میزند.
#سالروز_شهادت
#شهدای_تفحص
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شهید_محمدرضا_علیخانی
متولد۱۳۴۴/۳/۳ در روستای #طلاور از توابع بخش صیدون،
شهرستان #باغملک خوزستان،
خط شکن دفاع مقدس که داوطلبانه به سوریه اعزام شد
که در ۲۹ آذر ۹۴ همزمان با #سالروز_شهادت_امام_حسن_عسکری (ع)
در #حلب به شدت مجروح و چند روز بعد در ۱۳۹۴/۱۰/۲ به #شهادت رسید...
#سالروز_شهادت
#مدافع_حرم
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#بسم_رب_الشهداء_و_الصدیقین
در راستای ارائه #محتوی_روایتگری به راویان عرصه جهاد و شهادت ، در کنار #معرفی_عملیات ها و اشاره ای به مناسبت های دفاع مقدسی در روز شمار دفاع مقدس ، یکی دیگر از اموری که ان شاءالله با عنایت شهدا در دستور کار قرار می دهیم ، #معرفی_کتاب_شهدایی و قرار دادن #نسخه_الکترونیکی کتاب برای دسترسی آسانِ راویان عزیز ، خواهد بود .
#نوبت_چهارم👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_کتاب_شهدایی
🦋کتاب خاطرات روحانی مجاهد #شهید_مصطفی_ردانی_پور
#دانلود_کتاب
#پیشنهاد_دانلود
#شهدای_روحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
4_5832270154347578582.pdf
257.9K
#معرفی_کتاب_شهدایی
🦋کتاب خاطرات روحانی مجاهد #شهید_مصطفی_ردانی_پور
#دانلود_کتاب
#پیشنهاد_دانلود
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani