بیمار می شوم که بیارد دوا کریم
محتاج می شوم بنویسد دعا کریم
جای دولقمه نان فقط از یار جان بخواه
حالا که ناز می خرد از هر گدا کریم
رفتیم با گناه زیادی که داشتیم
گفتیم تا سحر پس از العفو یا کریم
پس قبل ربنای خودت یا حسن بگو
تا جلوه ها کند پس از آن ربنا کریم
خاک رهش طلا شد و معدن درست کرد
کار مرا حسن حسن من درست کرد
یوسف رسید و گفت ببین روزگار را
انداخت این نگار ز چشمم بهار را
من حاجی کسی شده ام که گرفته است
از چهرهء مسافر خسته غبار را
حتی اگر زیان بکند خیر می دهد
ارزان نمی خرد ز ضرر دیده بار را
هرکس کنار سفرهء مهمانی خداست
جارو کشیده خانهء این سفره دار را
کوری چشمهای تمام بخیل ها
بسته شده به حلقهء این در، دخیل ها
#امام_حسن_ع
@reza_dinparvar101
دارم قرار با سرِ زخمی داس تان
تا بشکفم شبی ز گلستان یاس تان
چندی است هرزه از چمنم سبز می شود
من را هرس کنید نباشد هراس تان
یک سکهء نگاه، تفضل کنید بر
این سائل همیشگی و ناسپاس تان
یک قطره از کرامتتان را چشیده است
این عبد روسیاه، همان آس و پاس تان
یوسف ترین عزیز، سهیلِ ستاره ها
آیینه می شوم که دهم انعکاس تان
آمد عروس حجلهء خورشیدِ در شهود
در کوچه ای نشست که سر منزل تو بود
منظومهء بلند غزلهای ناتمام
مضمون بکر! که نشدی سال ها تمام
فریادم از خلیج گلو دورتر نرفت
حلقم ز پا فتاد و شد عمر صدا تمام
یا گم شدم شبی وسط این عبور سبز
یا می شود غزل، سرِ این ناکجا تمام
من مختصات عشق ترا رسم کرده ام
از نقطهء شروع دو دنیا الی تمام
روزی که جام صبر تو لبریز می شود
حتماً شده خلاصهء صبر خدا تمام
مانده روی زمان و زمین ردّ پای ماه
مبهوت جلوهء حسنم نیمه های ماه
آقا شما که ناز ز هرکس نمی کشید
پر می زنید، محنت محبس نمی کشید
قلب غرور آینه ها را شکسته اید
دستی به عکس درد خود از بس نمی کشید
یوسف برایتان رطبی نارسیده است
میل کمی به میوهء نارس نمی کشید
طرح بهشت منتظر عکس چشم توست
طرحی از این ضریح مقدس نمی کشید؟
ترجیعِ بند بند وجود من از شماست
بال و پرم، فراز و فرود من از شماست
روزی که قاب روی ترا ماه بسته است
روی ترا ستاره گلوگاه بسته است
دست خدا هرآنچه کرم در بساط داشت
در سفرهء لب تو به تنخواه بسته است
پیشانیت بلندتر از آسمان ماست
این سازه را فرشته چه کوتاه بسته است
از کوچه ای دگر بروید ای ملائکه
کوچه پُر از دل است، گذرگاه بسته است
دارم به سوی مرثیه ات پیش می روم
انگار ناف شعر تو با آه بسته است
از آنچه گفته اند از آن هم غریب تر
ای از طلوع ماه محرم غریب تر
می خواستم که هیبت تان را غزل کنم
تلخی کام عاشق خود را عسل کنم
میخواستم شکر بشود این قصیده و
در بین این پیاله، می و باده، حل کنم
لابد که قسمت دل ما نیست شادی ات
با غصهء غمت ز چه بیخود جدل کنم
ای کاش مثل چوبهء تابوت می شدم
تا پیش تیرها بدنت را بغل کنم
پادر رکاب نالهء زخمی زینبم
تا خنده را به گریهء غربت بدل کنم
تو صبر می کنی به جراحات ِتیرها
وای از تن صبورت و هیهات ِتیرها
#امام_حسن_ع
@reza_dinparvar101
بنده ات با یاالهی آمده
نیمه شب با روسیاهی آمده
داشتم یارب ترا، دارم هنوز
راست می گویم گرفتارم هنوز
از گدا جز درد بی درمان نخر
گوهر چشم مرا ارزان نخر
سال ها دنبال معراج توام
خوبی اش این است محتاج توام
سائل این خانه دلگیرش خوش است
طفل دیوانه به زنجیرش خوش است
قرب دارم، زار و مهجورم نکن
از خودت یک ثانیه دورم نکن
پشت این در، معطلم کن بیشتر
مثل مردم آبرویم را نبر
هیچکس جز تو هوایم را نداشت
هرکه دیدم بنده را تنها گذاشت
دست من خالیست دریا پُر نعم
پای من لنگ است نزدیک حرم
"دست من کوتاه و خرما بر نخیل"
ای پناهِ بی پناهان، الدخیل
گرچه کوهی از خطا آورده ام
رو به درگاه رضا آورده ام
بارها گفتم رضا گفتم حسین
شد رضا درمانم و دردم حسین
باز هم دارم هوای عطر سیب
باز می گوید رضا یابن شبیب:
تشنه ای در گودی گودال رفت
آنقدر سنگش زدند از حال رفت
عده ای پنجه به گیسویش زدند
عده ای چکمه به پهلویش زدند
شمر با ارباب عالم تُند شد
خنجر او از خجالت کُند شد
زنده بود و دست و پا می زد حسین
مادر خود را صدا می زد حسین
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع
#شب_جمعه
@reza_dinparvar101
منظومهء بلند غزلهای ناتمام
مضمون بکر! که نشدی سالها تمام
فریادم از خلیج گلو دورتر نرفت
حلقم ز پا فتاد و شد عمر صدا تمام
یا گم شدم شبی وسط این عبور سبز
یا می شود غزل، سرِ این ناکجا تمام
من مختصات عشق ترا رسم کرده ام
از نقطهء شروع دو دنیا الی تمام
روزی که جام صبر تو لبریز می شود
حتماً شده خلاصهء صبر خدا تمام
مانده روی زمان و زمین ردّ پای ماه
مبهوت جلوهء حسنم نیمه های ماه
#امام_حسن_ع
#ماه_رمضان
#ولادت
@reza_dinparvar101
ذکر یا حیدر به جانم نور ایمان ریخته
یا علی گفتم که دیدم قلب قرآن ریخته
می دهد از ناودان کعبه حاجت بیشتر
آب باران نجف که زیر ایوان ریخته
مانده ام با لافتی الا علی جبریل
از دهان منکرانت چند دندان ریخته
باضریحت میشود دل کَند حتّی از بهشت
بسکه پرهای ملائک در شبستان ریخته
کشته های عشق تو باهم شهادت میدهند
از هرانگشتت هزار و یک مسلمان ریخته
تا تعارف کردی از خرمای نخلستان خود
زود دیدم فاطمه در سفره ام نان ریخته
مزّه ی چای نجف بیخود نمیچسبد به دل
فاطمه با دست خود باده به فنجان ریخته
در قیام و در قنوت و در سلام هر شبش
از لب زهرا فقط ذکر علی جان ریخته
نخل ها و چاه ها ارزانی اهل عراق
اشکهایت را خدا در آب ایران ریخته
از نجف تا کربلا از کربلا تا کاظمین
نقشه ی راه مرا شاه خراسان ریخته
#امیرالمومنین_ع
#شب_قدر
#شب_هفدهم
@reza_dinparvar101
می کشند امشب مرا بالا و بالا از نجف
سود بالا می دهد بازار دنیا از نجف
اهل ایرانم ولیکن لهجه دارم چون عرب
مادرم اهل مدینه هست و بابا از نجف
گرد و خاکی میشوی وقتی کنار حیدری
می برد مولا بهشت خویش ما را از نجف
بی جهت چشمان پیغمبر نشد حیدر پسند
می درخشد مثل درّی نور زهرا از نجف
میل معراجی که احمد داشت حبّ مرتضاست
انتهای عرش رحمانست پیدا از نجف
طاق این میخانه را همرنگ ایوان می کند
او بخواهد کم ندارد خاک اینجا از نجف
دلو آبی نیست امّا مشک بر دوش علی است
تشنه لب هستیم و می آید بفرما از نجف
خواب دیدم که به زودی کربلایی میشوم
راه می افتم همین امروز و فردا از نجف
#امیرالمومنین_ع
#شب_قدر
#شب_هفدهم
@reza_dinparvar101
به دو سجده شکرخدا کنم
که مرا سپرده به دست تو
شده ام اسیر خُم از ازل
به هوای دام الست تو
زده ام ز می دوسه ساغری
که رسم به جام تو یا علی
زده ام جرس، من بوالهوس
که به یک نفس شده مست تو
نکنی ردم، من اگر بدم
به حرم زدم شب و نیمه شب
که نظر کنی فقط از کرم
به صدای قلب شکسته تو
جلواتِ حق، خلواتِ حق
صلواتِ حقِّ خدا علی
به حضور جلوه ی احمدم
ز نگاه باده پرست تو
همه جا حرم، همه جاعلی
دم و بازدم، دم یاعلی
دم میکده، بنشین دمی
چه دمی است وقت نشست تو
چه حلاوتی، چه ضیافتی
چه نیابتی، چه زیارتی
که نشسته ام وسط نجف
به هوای روضه و بست تو
شده ظرف خالی من طلا
شده عبد فاطمه این گدا
نشدم هنوز خسته من!
نشدی هنوز خسته تو!
علی ای که مست خدا شدی
به خدا که دست خدا شدی
حسن و حسین تو خالقِ
همه اند و زیرِ دو دست تو
سرِمست، ظهر ظهور می
سرِسجده رفته به زور می
به دعای مهدی فاطمه
شد امیر، نوکر پست تو
هله ای مسافرکربلا
نظری به نوکر بینوا
ببرم دوباره به نینوا
همه هست و نیست، هست تو
#امیرالمومنین_ع
#شب_قدر
#امام_زمان_عج
@reza_dinparvar101
23.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وصل، بر خوبان رسید... آه و گرفتاری به ما
می رسید ای کاش گاهی وقت دیداری به ما
عیب چشم پر خطا را اشک ما پوشانده است
چون گنهکاریم، می آید فقط زاری به ما
هر طرف رفتیم... اما مجلست کم آمدیم
خُب کم آوردیم! آقاجان بده یاری به ما
ای که خونِ چشمت از پرونده ی سنگین ماست
بی وفا هستیم اما تو وفاداری به ما
هر غروبی یاد آن ارباب عطشان کرده ایم...
زهر شد از غربتش انگار، افطاری به ما
#مناجات_امام_زمان_عج
#کربلا
@reza_dinparvar101
مست انگور و شراب و خُم و پیمانه شدم
تا رسیدم به درش، خادم میخانه شدم
نفس ساقی کوثر به لبم خورده شبی
دست من نیست اگر اینهمه مستانه شدم
وسط میکده ام یا وسط صحن نجف
آنقدر ریخته در باده که دیوانه شدم
به ضریحش سحری بوسه زدم تب کردم
بسکه شرمنده ی آن لطف کریمانه شدم
گرد و خاکی که شدم، جمعیت از دورم رفت
بغلم کرد علی، با همه بیگانه شدم
از خیال حرمش خواب ندارم شب و روز
بیخیال خودم و خانه و کاشانه شدم
کعبه رفتم ولی از راه بیابان نجف
خانه آباد شدم، مُحرم ویرانه شدم
در قنوتم بعلی بعلی ریخت خدا
بعد مهمان دو تا سجده ی جانانه شدم
رب اعلا به علی گفتم و تکفیرم کرد
رفتم از در ولی از پنجره در خانه شدم
راه علی، شاه علی، مفترض الطاعه علی
بنده او صد و ده بار، جداگانه شدم
نان و ریحان نگرفتم ز کسی غیر علی
از ازل ریزه خور سفره ی ریحانه شدم
فاطمه دُرّ نجف دست گداها می کرد
تا گرفتم همه دیدند که دردانه شدم
خیره باید بنشینید در ایوان طلا
پس ببخشید اگر اینهمه پُرچانه شدم
روزی ام دست حسن، آبرویم دست حسین
نوکر هر دو از آن امر ملوکانه شدم
حرمی قبّه نور و حرمی بی شمع است
سوخت خاکسترم از غصه و پروانه شدم
#امیرالمومنین_ع
#نجف
#شب_قدر
@reza_dinparvar101
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تمام دلخوشی زندگی من این است
که وقت مرگ می آئی و مرگ شیرین است
مگر نگفتی علی جان؛ فَمَن یَمُت یَرَنی
بیا که وقت وفایت به عهد دیرین است
به رغم کوه گناهی که می کِشم بر دوش
سبک شدم چو پَر کاه و سینه سنگین است
شهادتین مرا فاطمه تقبُّل کرد
بیا همه کس و کارم! زمان تلقین است
سلام وادی من؛ وادی السلام علی!
کجاست مسکن امنِ کسی که مسکین است
رسیده جان به لبم یا لبم رسیده به جان
مرا دو بوسه به روی ضریح، تسکین است
کفن کنید مرا رو به قبله ی حرمش
نجف چه جای قشنگی برای تدفین است
فراق و وصل مرا می کُشند یک میزان
سرم به دامن حیدر، به روی بالین است
سرم مقابل ایوان طلای شاه نجف...
سرم مقابل زهرا همیشه پائین است
علی که ابروی او قابِ قوس اَو اَدناست
اگر مرا نرساند به عرش، غمگین است
بخواه روزی از این پادشاه، بنده خدا!
گدای خانه او هر که هست تضمین است
ممات، عین حیات است و نار، عین بهشت
کسی که دل به علی بسته است خوش بین است
#امام_علی_ع
#نجف
#شب_قدر
@reza_dinparvar101
میزنم می، میکشم هو ساقی کوثر علی
میشود روز جزا با عشق تو محشر علی
ابروی تو قاب او ادنای پیغمبر علی
حب تو تنهی عن الفحشاء والمنکر علی
من کیم خاک قدوم میثم و قنبر علی
یک نخ از هر وصلهء نعلین تو حبل المتین
رازدار رازهای چاه تو روح الامین
در امان میماند از کید همه این سرزمین
یا امین الله فی ارضه امیر الموءمنین
سایهء تو هست حتماً بر سر رهبر علی
یک لغت از حرف تو دارد دوصد معجم فقط
همچو اقیانوسی و پیش تو دریا نم فقط
از تمام دشمنان سر میزنی از دم فقط
میشناسم من تورا تنها یل عالم فقط
میشناسندت یهودی ها یل خیبر علی
جلوهء دست خدا در غزوهء خندق تویی
درتمام آفرینش خالص مطلق توئی
ای صراط المستقیم ما فقط برحق تویی
میشود آنکس که روح ما به او ملحق تویی
میکشد سوی نجف، دائم دل ما پر علی
بر سر مهمانی ات هرشب چه قیل و قالی است
نان و خرمایی که از دست تو باشد عالی است
یا من ارجوه لکل خیر، دستم خالی است
گوشه گیری من بیچاره از بی بالی است
تو کرم کردی و شد حال دلم بهتر علی
ابرم و باران نثار این محاسن میکنم
گریه بر یک غربت بی حد و ممکن میکنم
روضه ای نذر شما از صدق باطن میکنم
ناخودآگاه است اینکه یاد محسن میکنم
میشود هربار حرفی از علی اصغر علی
حنجر شش ماهه ای را با صف دشمن چکار
کودکی را با نوک سر نیزه و آهن چکار
داشت یک تیر سه شعبه با سر و گردن چکار
رفته بودی بین میدان، بی زره، بی من چکار
من فدای آنهمه جان کندنت مادر علی
#امیرالمومنین_ع
#شب_قدر
@reza_dinparvar101