هر بار نفس می کشم آهی گذرا را
سر می کشم انگار، کمی جام بلا را
من غافلم از شاخص آلودگی نَفْس
از فرط گنه کرده ام آلوده هوا را
سرگرم همه بودن ما جرم کمی نیست
معدوم کن این برگه ی محکومی ما را
این سُرب، کجا؟ سُرب مذابی که شنیدیم!
هر روز کنم با نَفَس تنگ، مدارا
دلْ، تنگ ... نَفَس، تنگ ... جهان، تنگ تر از تنگ
وا کن روی بیمار حرم، پنجره ها را
یک تازه نفس کاش می آورْد سحرگاه
با گرد و غبارش، طرفم کرببلا را
مادر نفسش در نمی آمد ولی انگار
تا حبس شدم باز، فرستاد دعا را
دیشب تب هجران علی بستری ام کرد
بردند نجف، عاشق ایوانِ طلا را
آخر علیِ عرش نشین، خانه نشین شد
دیدند تن دختر او رخت عزا را
نفرین به در و سیلی و میخی که گرفتند
آن دلخوشی پنج تن آل عبا را
گفتند علی آمده شب بین مدینه
با هفت نفر دفن کند آن قد تا را
بیهوده سرش نیست روی تربت زهرا
بی فاطمه دارد علی از صبح، کجا را؟
#مناجات_امام_زمان_عج
#فاطمیه
@reza_dinparvar101
اگرچه دوست، ندیده گرفته اعمالم
همان گدای خطاکار و غرق اِشکالم
وصال یار چه دارد که در فراقش نیست؟
کجاست حالِ خوش من؟ ... هنوز بدحالم
گلایه از قفسِ نفس می کنم تا صبح
نمی برد به هوایش مرا دو تا بالم
به دام حیله ی خناس ها گرفتارم
کشیده مکر شروران، مرا به چنگالم
کسی به تاجرِ خسران زده نمی خندد
گناه کردم و آتش زدم به اموالم
اگرچه غربت من را کسی نفهمیده ...
اگرچه نیست کسی یار من در این عالم ...
سلام من به همه نوکران آقایم
که وقت روضه می آیند باز دنبالم
یکی کمک بکند، مادری زمین خورده
زمان ذکر مصیبت که می رسد، لالم
برای دست ورم کرده اش، دلم خون است
بیاد درد قنوتش هنوز می نالم
لباس یاس، تن لاله را نمی پوشاند
بیاد بسترِ خونی، مریضْ احوالم
چهل نفر به زنی باردار، لطمه زدند
نگفته بی خبر از آن هجوم و جنجالم
صدای میخ در آمد، صدای زهرا نه!
کنار شعله ی آن در، به فکر گودالم
فدای آنکه فرو رفت نیزه در دهنش
برای پیرهنی، پاره پاره شد بدنش
#فاطمیه
#مناجات_امام_زمان_عج
@reza_dinparvar101
این صدای های و هوی نوکری دلواپس است
دست خالی ام ولی حقاً تو را دارم بس است
چه از این بهتر که تقدیرم گره خورده به تو
اول وقت آمدن، کار گدای بی کس است
حال ما بیچاره ها را اشک می فهمد فقط
دلشکسته که بدون گریه شد، بی مونس است
بهترین جایی که دارد روضه ها آغوش توست
باقی دنیا فقط چیزی شبیه محبس است
گمشده هایم همه پیدا شدند الّا خودم
در بیابان های نفسم، ناله ام یا فارِس است
از طلا بودن پشیمانم مرا خاکم کنید
بهترین سرمایه ی سائل همین ظرف مس است
سرخودم، اما سرم گرم نوازشهای توست
باغبان، دنبال رشد میوه های نارس است
زحمت روزی رعیت را کریمان می کِشند
گوهر دریا نصیب بوته ی خار و خَس است
پشت در ماندم، بیاید یک نفر در واکند
چه کسی اینقدر مثل من، فقیر و مفلس است
داغدار مادرم ... باید بسوزم پشت در
هر زمان خاکسترم هم دود شد آتش بَس است
تا شب آخر به حیدر حرفی از پهلو نزد
خانمی که صحبت عادی او با خِس خِس است
موی دختر که پریشان شد، همه آشفته اند
فاطمه دق میکند حالا که دستش بی حِس است
جان بقربان حسن، باید ببیند بعد از این
غاصب باغ فدک، بالانشین مجلس است
صحبت از بالانشین مجلس است و این وسط
روضه ام کاخ بلا شد، حال زینب را فقط!
#مناجات_امام_زمان_عج
#فاطمیه
@reza_dinparvar101
اگرچه عمر کوتاه و میسر نیست دیدارت
شدم این آخر عمری، پریشان حال و بیمارت
خبر داری که خیلی از گناهانم پشیمانم؟
منم آن نوکری که آمدم اینجا به اصرارت
نمی دانی چقدر این روزها بی تو گرفتارم
رهایم کن ز غفلت تا فقط باشم گرفتارت
میان خادمان خیمه ی تو گشتم و دیدم
کسی اینجا شبیه من نبود اینقدر سربارت
از این کوچه به آن کوچه، از این هیئت به آن هیئت
فدای عاشقی که می گذارد سر به دیوارت
من از پشتِ در میخانه بودن خیرها دیدم
اگرچه سائلت بودم، مرا بردی به دربارت
سحرهای رجب را از گدایی علی دارم
مرا که تشنه ی وصلم، دعا کن وقت افطارت
تو آن ماهی که پشت ابر اگر مخفی شوی هرشب
می افتد گوشه ی صحن نجف آخر سر و کارت
نوای نوحه های تو دلم را سامرا برده
فدای چشم گریان و دل زار و عزادارت
اگر آنروز هادی را به کاخ ظلم می بردند
تو را انداخت آن ظالم بیاد کوچه بازارت
اگرچه بر امام ما جسارت شد، اهانت شد
کسی از خاندان او نشد در کوچه ها غارت
میان شام، ناموس علی ای کاش معجر داشت
سر ارباب بر نی بود و زینب، دست بر سر داشت
#مناجات_امام_زمان_عج
#امام_هادی_ع
@reza_dinparvar101
گرچه شب تا سحرم بر سر سجاده هنوز
نشدم ثانیه ای عاشق و دلداده هنوز
من بجایی نرسیدم، همه ی عمرم رفت
مانده بر روی تنم خستگی جاده هنوز
گرچه خوبان به وصال تو رسیدند اما
این منم از صف وصلت عقب افتاده هنوز
آرزوهای دراز، آبروی من را بُرد
قسمتم نیست ز تو، یک نظر ساده هنوز
باغبان! رنجِ زمستانِ مرا کمتر کن
برگ، بی اذن تو از شاخه نیفتاده هنوز
کاش قبل از رمضان، نوکر خود را بخری
رفت شعبان، چکنم! نیستم آماده هنوز
چاره ی کار، مِی نابِ ضریح علی اَست
بگذارید بنوشم ز همان باده هنوز
باز شرمنده شدم، با همه آلودگی ام ...
به منِ بی سر و پا، فاطمه جا داده هنوز
ای گرفتار! برای گره وا کردن تو
هیچکس مثل رقیه نشده زاده هنوز
گره ی کار سه ساله، گره افتادن موست
چنگ خورده تر از آن سر، همه ی صورت اوست
#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_رقیه_س
@reza_dinparvar101
مست گنه بودم همیشه، مست تو نه
پابست این و آن شدم، پابست تو نه
شرمنده ام کاری برای تو نکردم
خسته شدم از دست خود، از دست تو نه
#مناجات_امام_زمان_عج
@reza_dinparvar101
چشممان کور شده، یوسف بازار کجاست؟
همه دنبال خریدند، خریدار کجاست؟
#مناجات_امام_زمان_عج
#شب_قدر
#سال_جدید
@reza_dinparvar101
هدایت شده از عریضه(اشعار رضا دین پرور)
39.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام عزیز دل ما، عزیز جان رسول
سلام یوسف زهرا، نماز و روزه قبول
گذشت این رمضان و وصال ما نرسید
شدم در این سه شب قدر، به همه مشغول
حواس من به همه چیز بوده الاّ تو!
تویی که بوده دعایت به نوکرت مبذول
دم تو گرم که دنبال کار من بودی...
ولی پی تو نبودم مطابق معمول
حلال کن کمکت نه!... اذیّتت کردم
ببخش! عمر فراقت کشیده خیلی طول
نشد گناه خودم را عقب بیندازم
که وصل ما دو به آینده می شود موکول
منم کسی که نگاهم به باغبانم نیست
کسی که باغ دو چشمم نمی دهد محصول
همیشه هول، برم داشته دم آخر
بیا دوباره گذر کن از این گدای عجول
به اذن صاحب ایوان طلای شاه نجف
مرا بخر که بخوانم دوباره اذن دخول
فقط سه حبّه ی انگور خوردم و مستم
از این شراب نخورده هر آدم معقول
کریم ها همه دارند اعتنا به فقیر
حسین گفتن ما شد زیارت مقبول
نماز عید، مرا هم به کربلا ببرید
مرا فراق حرم، بیقرار کرد و ملول
#مناجات_امام_زمان_عج
#عید_سعید_فطر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@reza_dinparvar101
پیش تو هستیم و صدها فیض بر ما می رسد
قطره ی ناچیز هم آخر به دریا می رسد
ظرف عاشق بشکند یعنی که معشوق آمده
حال مجنون خوب باشد نذر لیلا می رسد
التماست می کنم این گریه را از من نگیر
بر وصال یار، سائل با تمنا می رسد
هر کجا هم رفته برمیگردد اینجا صبح زود
نوکر بد آخرش به حرف مولا می رسد
آن کسی که دوستش دارم همین نزدیکی است
قول داده زودتر ... امروز و فردا می رسد
از هوای شهر بیزارم، هوایت کرده ام
کی به روی چشم تارم گرد صحرا می رسد
یوسفی و من شدم سرگرم بازاری شلوغ
در صف عشاقت از دستم تماشا می رسد
یا ابانا! با همین اعمال زشتم آمدم
زحمت من که گنهکارم به بابا می رسد
یک نفر حال مرا می پرسد و آنهم تویی
فکر من هستی که دائم لطف زهرا می رسد
ریزه خوار سفره ی سلطانم و معصومه اش
روزی من از کنار خوان آنها می رسد
#مناجات_امام_زمان_عج
#امام_رضا_ع
#حضرت_معصومه_س
@reza_dinparvar101
بیمارم و حالی جنون آمیز دارم
از هر کجا غیر از حرم پرهیز دارم
آدم نبودم، چای روضه آدمم کرد
با اعتقادی که به این تجویز دارم
بر صاحب این تکیه ها من تکیه کردم
که آبرو و حرمتی ناچیز دارم
دیگ غذای هیئتش را شسته اشکم
در پادشاهی، نوکری را نیز دارم
یک شب سرازیری باب القبله رفتم
پس در میان قبر، دستاویز دارم
با من کفن کن دستمال گریه ام را
این گریه را تا روز رستاخیز دارم
بالاترین جا در جنان، دور حسین است
آنجاست که شوری خیال انگیز دارم
مدیون آقای جوانان بهشتم
یک سینه از عشق حسن، لبریز دارم
قاسم کنار خیمه گاهش گفت عمو جان
شوقی شبیه اکبرت، یک ریز دارم
نه جوشنی اندازه ام پیدا شد اینجا
نه ترسی از سرنیزه های تیز دارم
#محرم
#حضرت_قاسم_بن_حسن_ع
#مناجات_امام_زمان_عج
@reza_dinparvar101
گرچه همه رد می کنند از خود گدا را
آقا محبت کن صدا کن اسم ما را
من نوکر خوبی برای تو نبودم
خیلی اذیت کرده ام آقا شما را
کج می روم وقتی هوایم را نداری
کج می گذارم روی هم سنگ بنا را
بنشان هم اکنون مادرم را در عزایم
آزار دادم من تو را -صاحب عزا را-
پشت درم، درمانده ام، در را نبندی
از خود مرانی این گدای خرده پا را
بی آبرویی آمده؛ ای آبرو دار
بی وقت آمد، آمده وقت مدارا
اول گرفتی دست های خالیم را
آخر پذیرفتی مَنِ یک لاقبا را
چشمی که گریه می کند دارو ندارد
درمان نکن این عاشق درد آشنا را
یکبار شد چشم انتظارت را نبخشی؟...
وقتی به لب دارد نوای کربلا را
محض گل روی ابوفاضل عوض کن
حال و هوای نوکر سر به هوا را
****
زهرا کنار علقمه؛ پهلو گرفته
چون دیده دریا و دو تا دست جدا را
ای کاش می شد از تن او در بیارند
آرام، تیر و آهن و سرنیزه ها را
مشکی که پاره بود را بردند خیمه
گفتند این هم مشک و این آب گوارا
#مناجات_امام_زمان_عج
#محرم
#حضرت_عباس_ع
#تاسوعا
@reza_dinparvar101
عالمی از سفره ات روزی خُور است
نان هرکس بی تو باشد آجُر است
اشک، با روضه فراوان می شود
زندگی ترکیب این دو عنصر است
زیر باران حرم پاکم کنید
آب باران، بهتر از آب کُر است
بی نشانه عاشقان گُم میشوند
دست عشاق نجف، سنگ دُر است
بهترین توفیق، ادب کردن به توست
آنکسی که می بَرَد آخر، حُر است
آتشم زد دوری از کوی حسین
تربت کرببلایش، تَب بُر است
کِی محبت خواست طفل سر به راه؟
آنکه محتاج است، طفل قُلدر است
روز آخر شد حلالم کن رفیق
آنچه کُشته نوکرت را دلهره است
سائل شاه خراسانم کنید
دست من خالی است، دست او پُر است
مادری با آبرو دارم فقط
ثروتم، گرد و غبار چادر است
پشت در، چادر به پایش گیر کرد
از تمام شهر، زهرا دلخور است
#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_زهرا_س
#وداع
#محرم
#صفر
@reza_dinparvar101