eitaa logo
عریضه(اشعار رضا دین پرور)
741 دنبال‌کننده
47 عکس
114 ویدیو
0 فایل
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام) آدرس کانال تلگرام👇: @reza_dinparvar101
مشاهده در ایتا
دانلود
با اینهمه رسوایی و روی سیاهم در که زدم دیدم رضا داده پناهم گفتم نمی بخشد مرا، دیدم که بخشید گرچه نباید می گذشت از اشتباهم دستی که خالی میشود خیلی می ارزد هرچند محتاجم ولی محتاج شاهم من سائلی را پیش سلطان دوست دارم چیزی نمی گیرم ز مردم ... در رفاهم شغل شریفم تا همیشه تکیه داری است کُنج حرم بوده از اول تکیه گاهم رفتم امین الله خواندم روبرویش شرمندگی های مرا خواند از نگاهم ای اهل عالم! لایق عشقش نبودم او عاشقم شد ... به خدا من بی گناهم! با خوردن چای حرم در صبح زودش ... مستانگی اربعینم شد فراهم قربان آن آقا که الطاف جوادش نگذاشت از درگاه او چیزی بخواهم در بوسه بر سنگ حرم رزق عراق است بوی نجف را می دهد صحن رضا هم @reza_dinparvar101
آی سلطان باوفای قدیم باز کن در روی گدای قدیم نوکر رو سیه که رو سیه است... تو رضایی، همان رضای قدیم خوب بودم ولی عوض شده ام آمده عبدِ باحیای قدیم جای من را نداده ای به کسی که نشستم دوباره جای قدیم اصلاً انگار قوم و خویش همیم بیشتر شد برو بیای قدیم شهدا! جای تان حرم، خالی دل من لک زده برای قدیم گریه در صحن کهنه می کردیم چه شد آن جمع باصفای قدیم من ضرر کردم و عقب ماندم ... از رفیقان بی ریای قدیم به علی خسته ام، نجف برسان برسان یاعلی قُوای قدیم ای که جدّت قدیم الاحسان است گریه کردی ز روضه های قدیم تشنه بودی به خویش پیچیدی جسم تو سوخت از دمای قدیم زهر خوردی، لگد نخوردی تو از رفیقان آشنای قدیم قد خمیده حسین را کشتند با عصای نو و عصای قدیم شمر، بالاسر حسینت داشت... کینه ی تازه ای جدای قدیم زد به گردن دوازده ضربه که نشد آن قفا قفای قدیم @reza_dinparvar101
22.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بنازم آن کرمت را که بار نوکر بُرد مرا از آتش دوزخ ، زیارتت در بُرد مَلَک نه ! در حرمت باز هم کبوتر بُرد مرا اذان سحر ، بین صحن حیدر برد دلت نیامده انگوری از نجف نخورم مرا بخر که غم دوری از نجف نخورم @reza_dinparvar101
مقرب شدم با ولا داشتن گریزانم از ادعا داشتن اگر سِحرِ فرعونِ نفس، اژدهاست ... کند معجزه یک عصا داشتن در آغوش سجاده سر می نهم حذر دارم از سرصدا داشتن می ارزد به سرمایه ی عالمی دل ساده و بی ریا داشتن مرا هم فقیرانه حج می برد تمنای سعی و صفا داشتن چه سخت است شرح فراق عزیز و سخت است داغ منا داشتن من از کودک غزه فهمیده ام مقامی است خوف و رجا داشتن از اول، خمینی به ما یاد داد خدا را میان بلا داشتن کمالم در این زندگی، بندگی است بقا نیست غیر از فنا داشتن شهیدان که چیزی نمیخواستند بجز روضه ها را بپا داشتن شهیدان پرواز اردیبهشت!: چه خوبست بال دعا داشتن دل رهبرم سوخت، ما سوختیم از آن صبر بی انتها داشتن رئیسی، کسی که کسی را نداشت ... به دادش رسیده رضا داشتن فدای رضا و جوادِ رضا که حظ می کنند از گدا داشتن جوان رضا را چه به تشنگی؟ به نوشیدن زهر، وا داشتن؟ پس از ناله ی او همه کف زدند چنین بود رسم عزا داشتن بنا بود اگر آن وسط جان دهد ... چرا اینهمه ماجرا داشتن چه بهتر پس از رفتنش روی بام گریزی سوی کربلا داشتن فدای تن چاک چاک حسین که شد قسمتش بوریا داشتن @reza_dinparvar101
وارد صحن رضا شو با سجود هرچه خواهی داده هنگام ورود در حرم از سائل بیچاره اش... خویش را بیچاره تر کن وانمود شاه، استقبال نوکر آمده مرحبا! ای حضرت سلطان درود دید تحویلم نمیگیرد کسی خود، غبار صورت من را زُدود دوستم دارد، نمی دانم چرا؟ جز ولایش، لا مؤثر فی الوجود با همه نامهربانی های من مهربانی اش گذشته از حدود هیچ کس جز خادمش راهم نداد هر دری جز خانهء او بسته بود مستم از یُعطِی الکَثیر بالقَلیل می روم باب الجوادش صبح زود سفرهء موسی بن جعفر هر کجاست می برد آنجا گدایش خیر و سود حرمتش را غربت زندان شکست لطمه ها دیده از آن مرد یهود این شب جمعه؛ کجایی کربلا! تا بیارم سر در ایوانت فرود السلام ای سر ... سر ارباب من! ای سری که پیش مادر شد کبود تشنه بود و گریه می کرد از غمش ماهیِ افتاده در جریان رود در میان مقتلش دیده حسین ... زیر چکمه آسمان را غرق دود از قفا بالای ده تا ضربه خورد هر کدامش بدتر از صدتا عمود وای از آن وقتی که دید از روی نی خواهرش را بین بازار یهود @reza_dinparvar101
7.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊 با این‌همه رسوایی و روی سیاهم در که زدم دیدم رضا داده پناهم گفتم نمی‌بخشد مرا، دیدم که بخشید گرچه نباید می‌گذشت از اشتباهم به نفس کربلایی حمید عسکری @reza_dinparvar101
پیش تو هستیم و صدها فیض بر ما می رسد قطره ی ناچیز هم آخر به دریا می رسد ظرف عاشق بشکند یعنی که معشوق آمده حال مجنون خوب باشد نذر لیلا می رسد التماست می کنم این گریه را از من نگیر بر وصال یار، سائل با تمنا می رسد هر کجا هم رفته برمیگردد اینجا صبح زود نوکر بد آخرش به حرف مولا می رسد آن کسی که دوستش دارم همین نزدیکی است قول داده زودتر ... امروز و فردا می رسد از هوای شهر بیزارم، هوایت کرده ام کی به روی چشم تارم گرد صحرا می رسد یوسفی و من شدم سرگرم بازاری شلوغ در صف عشاقت از دستم تماشا می رسد یا ابانا! با همین اعمال زشتم آمدم زحمت من که گنهکارم به بابا می رسد یک نفر حال مرا می پرسد و آنهم تویی فکر من هستی که دائم لطف زهرا می رسد ریزه خوار سفره ی سلطانم و معصومه اش روزی من از کنار خوان آنها می رسد @reza_dinparvar101
از اینکه باز، مرا خوانده ای خدا را شکر دوباره پای گدا مانده ای خدا را شکر مرا ز غیر خودت رانده ای خدا را شکر دلم شکسته، تو نشکانده ای خدا را شکر دوباره مشکل من را نگفته حل کردی مرا میان حرم، باز هم بغل کردی پر شکسته و زخم، التیام می خواهد کسی که خسته شده، همکلام میخواهد فقط گدای حرم، احترام میخواهد همیشه درگه سلطان، غلام میخواهد شبیه چشم حسن، کارِ چشم تو کرم است برات کرببلا رزق من در این حرم است نمانده از کرمت، دست بینوا خالی دلم گرفت و نکردی دل مرا خالی نشد کنار تو از خادم الرضا خالی شلوغ شد حرم و شد برام، جا خالی برای لحظه ی آخر، خودت همیشه بسی تو قول داده ای آنجا به داد من برسی بنازم آن کرمت را که بار نوکر بُرد مرا از آتش دوزخ، زیارتت در بُرد مَلَک نه! در حرمت باز هم کبوتر بُرد مرا اذان سحر، بین صحن حیدر برد دلت نیامده انگوری از نجف نخورم مرا ببر که غم دوری از نجف نخورم دوا رسیده به تو، تربت شفا به حسین مرا ببر حرم علقمه ترا به حسین ببین که دلهره دارد کمی ربابِ حسین همیشه می رسد اینجای روضه ها به حسین دو دست خالی من را به پرچمش برسان مرا به گریه ی ماه مُحرّمش برسان نشسته ای دم در، پرچم عزا بزنی جواد، را وسط روضه ات صدا بزنی تو سوختی که در آن حجره دست و پا بزنی وَ ناله ی جگر از روضه ی قفا بزنی طنین ناله ی یابن الشبیب ... ما را کُشت کسی که بوده سه ساعت غریب ... ما را کُشت صدا زدی نفسم سوخت، از نفس زدنش گرفت ضرب لگدها و نیزه را دهنش در آمد از تن او پاره پاره پیرهنش کفن نداشت و شد خاک کربلا کفنش صدای خواهر او را سنان نمی فهمید و شمر لعنتی آنجا زبان نمی فهمید @reza_dinparvar101
7.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊 با این‌همه رسوایی و روی سیاهم در که زدم دیدم رضا داده پناهم گفتم نمی‌بخشد مرا، دیدم که بخشید گرچه نباید می‌گذشت از اشتباهم به نفس کربلایی حمید عسکری @reza_dinparvar101
کثرت حاجت من در بر فضل تو کم است جای این خادم دلخسته کجای حرم است میهمان آمده سلطان، بغلم کن امشب این سر غرقه بخون، محضرتان باز، خم است سینه ام سوخت، تنم چون جگرت پاره شده نوکری آمده اینجا که پر از درد و غم است هرکسی سرزنشم کرد، حلالش کردم کار هرکس که بود خادم سلطان، کرم است حاج قاسم چقدر این دل من تنگت بود! آمده آنکه به پیمان غمت همقسم است مانده قدری ز بلندی تنم در کفنم یار بی دستی من، صاحب دست قلم است یا رضا اشک مرا بین حرم برگردان قبر این خادم تو منتظر پا قدم است حسرت کرببلا روی دلم مانده هنوز هوسم بوسه به شش گوشه همین صبحدم است روضه ی آن تن عریان، تن من را سوزاند ته گودال، چه جای بدنی محترم است؟ سینه ی محتضرش زیر لگد سنگین بود مادرش دید سرش روی سنان پیش همه است @reza_dinparvar101
لطف سلطان است رزق میهمانی های من این حرم شد محفل هم آشیانی های من گم شدم ... باب الرضای او به رویم باز شد می خورد تنها به این خانه، نشانی های من روبرویش گریه کردم، چشم شستم از همه عید من یعنی همین خانه تکانی های من موقع سختی رضا بار مرا گردن گرفت او کنار آمد فقط با بدزبانی های من من کجا اینجا کجا؟ لطف رضا جان دائمی است مهربانی کرده با نامهربانی های من خاک پای زائرش داروی پادرد همه است این حرم گشته توان بر ناتوانی های من گوشه ی باب الجوادش عشقبازی می کنم ای بقربان جواد او جوانی های من زیر ایوان رضا رفتم به ایوان نجف دو علی روی زمینند، آسمانی های من باز لنگم ... کربلایم دیر شد کاری بکن سائلم که پنج تن هستند بانی های من بد شده جاماندم از جمع رفیقان شهید پس کجایند آنهمه هم کاروانی های من از مدینه قافله سالار بیرون می رود میل روضه کرده امشب خون فشانی های من من بیاد مادرم در باغ سلطان، او که گفت: ای گلم آخر چه شد آن باغبانی های من آمدم بالا سر گودال و حیرانم حسین نیزه ها شد باعث این قدْ، کمانی های من پای شمر لعنتی وا شد میان قتلگاه کارگر اصلاً نشد پا در میانی های من! عده ای دنبال معجر ... لشکری دنبال سر خواهر تو مانده پای روضه خوانی های من @reza_dinparvar101
سلطان سلام! غیر تو ارباب و شاه نیست هر کس گدایتان بشود بی پناه نیست روی سیاهه ها بنویس عاشقت شدم روی سیاه دارم و بختم سیاه نیست دلبر اگر که دل ببرد، دل چکاره است؟ عشق گناهکار به یارش گناه نیست عاشق شدی اسیری دل میکُشد ترا ... عاشق، اگر اسیر نشد روبراه نیست مستی که میخورد به لبش مِی، حلالِ او راهی که میخورد به حرم اشتباه نیست شمس الشموس! کوری دل را شفا بده خورشید من! نگاه تو کار نگاه نیست پیران دم ضریح تو فریاد می زنند عمری که رفته پای زیارت، تباه نیست محتاج خلق نیستم، آقای من علی است هرگز کسی شبیه پدر تکیه گاه نیست در حجره ی پدر، پسری زار می زند روی لب پر از ترکش، غیر آه نیست وقت عزاست! نوحه بخوان! فابک للحسین تشنه تر از حسین، میان سپاه نیست مادر رسید و گفت بقربان شکل تو این ماه خون گرفته، دگر شکل ماه نیست با دیدن قفای تو از خیر سر گذشت آن خنجری که ضربه زده، خیرخواه نیست @reza_dinparvar101