eitaa logo
عریضه(اشعار رضا دین پرور)
741 دنبال‌کننده
47 عکس
115 ویدیو
0 فایل
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام) آدرس کانال تلگرام👇: @reza_dinparvar101
مشاهده در ایتا
دانلود
هر دم و بازدمش آیه و تکبیر فقط بگذارید کند سجده دلی سیر فقط بعد این سجده اگر خواست ببندد قامت ضرب شلاق نبندید به این پیر فقط این عبا نیست که افتاده زمین پیکر اوست مانده از قاب تنش ، سایه ی تصویر فقط پلک او حوصله ی بار ندارد زخمی است مژه میریزد از این اشک سرازیر فقط درسیه چال سر از سجده که بر میدارد کاش جایی نکند گردن او گیر فقط انحنای کمرش بیشتر از قبل شده بالش زیر سر او شده زنجیر فقط بسکه پهلوش به در خورد و به دیوار گرفت از خدا خواسته زهرا برسد دیر فقط کاشکی موقع دفنش بدنش را نکشند یا بگیرند تنش را همه از زیر فقط یک نفر هفت کفن داشت ولی کرببلا یک نفر شد کفنش نیزه و شمشیرفقط @reza_dinparvar101
بالاترین خورشید، گنجی در خفا بود لبهای خشکش، تشنهء ذکر و دعا بود بی جلوه هم از بندهء بد، عبد می ساخت موسای ما در معجزاتش بی عصا بود از ساق عرش افتاد در زندان ویران آنکس که مجروحیتش از ساق پا بود با ضربه ها هرچند که از حال می رفت در سجده مدهوش ملاقات خدا بود زیر عبایش جلوه های پنج تن داشت هر جای جسمش روضهء آل عبا بود بار قنوتش را ورم هایش کشیدند هر وعده سیلی خورد آقا بی هوا بود هرکس که آمد پیش او حاجت روا شد هرچند حرفش نیشدار و ناروا بود زنجیر، دور گردنش بود و زمین خورد بسکه ردیف استخوانش جابجا بود با زخم لبهایش به سختی آب می خورد هرشب گریز روضه هایش کربلا بود ای کاظمینی ها! جنازه بر زمین ماند ای کاش در بین شما، یک آشنا بود هرچند بی کس روی تخته پاره افتاد در وقت تدفینش یقین دارم رضا بود اینجا از ابریشم، کفن آماده کردند در پیش مردم حرمت صاحب عزا بود در کربلا یا سر به روی نیزه می رفت... یا هر تنی صدپاره با سر نیزه ها بود آنجا سری در دست قاتل بود اما با خنجر کُندی بریده از قفا بود بعد سه روز ارباب ما را دفن کردند تجمیع جسم او به دست بوریا بود @reza_dinparvar101
ای نگاه تو دوای درد بی درمان من آمدم دارالشفا، در باز کن سلطان من به خدا دور از حرم، حال گدایت خوب نیست این حرم هم بی گدا باشد برایت خوب نیست دعوتم کردی که بعد ماه و سالی آمدم البته تا مشهدت با دست خالی آمدم آنهمه جرم مرا بر آب دریا می کشی من بدم، تو پیش زهرا منّتم را می کشی گرچه من ریزه خور هر روز دربار توام من کجا یار توام، عمریست سربار توام وقت و بی وقت حرم، هر زائری آمد خوش است پس رفیقان! مهربانی هر دو سر باشد خوش است من به قول عاشقی؛ "کوه گناه آورده ام بر امام مهربان خود پناه آورده ام" آخرش بین شلوغی، خویش را جا میدهم باهمین اشکم امامم را تسلاّ میدهم زخم هایت را در اطراف جگر دیدی رضا من بمیرم اینچنین داغ پدر دیدی رضا در میان سینهء تنگت غم و فریاد ماند پیکر بابای تو روی پل بغداد ماند گرچه هستی وقت تدفین پدر تنها رضا خوب شد یک تخته چوب آورده اند آنجا رضا بار زنجیری به دور آن بدن پیچیده شد آخرش جسم نحیفش در کفن پیچیده شد خوب شد آنجا کسی از پیکرش چیزی نبرد دور جسم پاره پاره، دخترش سیلی نخورد نیزه بر حلق و سر خونین نخورد اما حسین... نعل روی پیکر خونین نخورد اما حسین... تا چهل منزل به روی نیزه ها آزار دید خواهرش را در میان کوچه و بازار دید @reza_dinparvar101
با سلام و تحیت برای دسترسی بهتر به اشعار مناسبتی از هشتک های ذیر استفاده کنید.التماس دعا ✍ ماه های رجب، شعبان و رمضان ✍ محرم و صفر ✍ فاطمیه ✍ مراثی و مدایح اهل بیت علیهم السلام و .... ✍ بیداری اسلامی ✍ متفرقه @reza_dinparvar101
عاشقم کردی... نمیگویم که دلخونم نکن آخرین شب های مهمانی است؛ بیرونم نکن‌ بازهم با غفلتم، شب را سحر کردم ببخش از شب قدر تو جاماندم، ضرر کردم ببخش آخرش دست گدا بر میوهء طوبی رسید راه را گم کرده بودم، باز هم زهرا رسید کیمیا میخواستم، او خاک چادر را تکاند مادری کرد و کنار سفره اش من را نشاند هرچه بد باشم ولی مادر به من وابسته است گرچه من توبه شکستم، او دلم نشکسته است من که با بی آبرویی آمدم در می زنم... دست خالی چنگ بر دامان حیدر می زنم هرچه من گفتم خطاکارم، گنهکارم...ندید! با تمام آبروریزی، علی من را خرید گفت در دستان من پروندهء جاری توست اسم غفار خدا، قبل از گنهکاری توست ای خدا ای کاش امشب تا سحر کاری کنی آب باران نجف را بر سرم جاری کنی قفل بر پایم بزن، تا قفل آهم بشکند تیشه بر جانم بزن، قلب سیاهم بشکند اشک کم اینجا برات صد برابر می دهد روزی ام را حضرت موسی بن جعفر می دهد بر سر این روزه دار از چه بلا آورده اند پیکرش را روی تخته پاره ها آورده اند استخوانش با عبای پاره اش درگیر بود لحظه های آخری هم بر تنش زنجیر بود من فدای آنکسی که دخترش حیران نشد روی پل تشییع شد، اما تنش عریان نشد درد دل می کرد آقای غریبم با حسین فاطمه پشت جنازه داد می زد یا حسین پاره پاره ذکر یارب، زیر پا افتاده بود مصحف قرآن زینب، زیر پا افتاده بود مادرش با قد خم، ناله به هامون می کشید از دهان تشنهء او نیزه بیرون می کشید @reza_dinparvar101
مشکل گشایم دلبری ابرو گشاده است در کاظمینش؛ نوکری پُر استفاده است تولیّتِ صحنِ دل موسی بن جعفر  بعد از علی موسی الرضا دست جواد است @reza_dinparvar101
همین که دید شکسته زِ بی کسی پرِ من کشید دست نوازش به گونه ی ترِ من خدا گناه مرا هرچه هم که بود ندید گذاشت بین ملائک چه منّتی سرِ من به قدر وسعت هر شب به حقِ لیله ی قدر گذاشت رحمت خود را خودش برابرِ من نمی شود که نبخشیده رد کند ز صراط که ایستاده علی روی پل جلوترِ من هنوز منتظرم ذوب عشق او بشوم هنوز آتش دوزخ نگشته باورِ من مقدّرات مرا گریه بر حسین نوشت گرفت دست مرا توبه ی مکررِ من به عزت و شرف روضه ها حسین حسین شود جواب سئوال نکیر و منکرِ من حساب میکشد اما خیال من جمع است چه دیدنی بشود با حسین، محشرِ من نگاه من به غروب است و گریه در عرفه اگر که حاجت مرا نداده بهترِ من به کاظمین بود سوی چشمم این شب‎ها چه جانگداز شود روضه‎های آخرِ من فدای آنکه صدا زد به قعر زندانش که حال من شده اکنون شبیه مادرِ من همیشه لحظه افطار«سِندیِ» ملعون نثار کرده فقط ناسزا به محضرِ من به روی گردن من رد چند زنجیر است خدا کند نرسد این خبر به دخترِ من @reza_dinparvar101
با سلام و تحیت برای دسترسی بهتر به اشعار مناسبتی از هشتک های ذیر استفاده کنید.التماس دعا ✍ ماه های رجب، شعبان و رمضان ✍ محرم و صفر ✍ فاطمیه ✍ مراثی و مدایح اهل بیت علیهم السلام و .... ✍ بیداری اسلامی ✍ متفرقه @reza_dinparvar101
مشکل گشایم دلبری ابرو گشاده است در کاظمینش؛ نوکری پُر استفاده است تولیّتِ صحنِ دل موسی بن جعفر  بعد از علی موسی الرضا دست جواد است @reza_dinparvar101
وارد صحن رضا شو با سجود هرچه خواهی داده هنگام ورود در حرم از سائل بیچاره اش... خویش را بیچاره تر کن وانمود شاه، استقبال نوکر آمده مرحبا! ای حضرت سلطان درود دید تحویلم نمیگیرد کسی خود، غبار صورت من را زُدود دوستم دارد، نمی دانم چرا؟ جز ولایش، لا مؤثر فی الوجود با همه نامهربانی های من مهربانی اش گذشته از حدود هیچ کس جز خادمش راهم نداد هر دری جز خانهء او بسته بود مستم از یُعطِی الکَثیر بالقَلیل می روم باب الجوادش صبح زود سفرهء موسی بن جعفر هر کجاست می برد آنجا گدایش خیر و سود حرمتش را غربت زندان شکست لطمه ها دیده از آن مرد یهود این شب جمعه؛ کجایی کربلا! تا بیارم سر در ایوانت فرود السلام ای سر ... سر ارباب من! ای سری که پیش مادر شد کبود تشنه بود و گریه می کرد از غمش ماهیِ افتاده در جریان رود در میان مقتلش دیده حسین ... زیر چکمه آسمان را غرق دود از قفا بالای ده تا ضربه خورد هر کدامش بدتر از صدتا عمود وای از آن وقتی که دید از روی نی خواهرش را بین بازار یهود @reza_dinparvar101