eitaa logo
عریضه(اشعار رضا دین پرور)
742 دنبال‌کننده
47 عکس
115 ویدیو
0 فایل
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام) آدرس کانال تلگرام👇: @reza_dinparvar101
مشاهده در ایتا
دانلود
9.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بین گِرداب گناهان ، ناگهان گریان شدم مُرده ای بودم که این دریا مرا بیرون کشید زیر ایوان نجف ، زهرا دل من را شکست از دل سنگم علی سنگ طلا بیرون کشید @reza_dinparvar101
گوش مرا کشیدند، گوشم به ربّنا خورد چشم گناهکارم، بر خانه ی خدا خورد چوب خطای خود را خوردم گله ندارم با گریه قلب تارم، آیینه شد جلا خورد مردم که خواب خوابند، سَرخورده ها می آیند این بنده را بغل کن، یک عمر پشت پا خورد آلوده دامنی را بین نجف خریدند تا قطره های باران، از ناودانْ طلا خورد گر عبد هم نبودی، زحمت بکش گدا باش از زحمت علی بود، هر لقمه که گدا خورد هرکس علی ندارد، دستش نمک ندارد ای خوش به حال آنکه با مرتضی غذا خورد زهرا بجای حیدر، مردانه پشت در رفت در شعله سوخت اما، سیلی که خورد ... جا خورد دعوا سر علی بود، با چل نفر در افتاد دیوار بی هوا زد ... از میخ، بی هوا خورد آن نانجیب نامرد، بد موقعی لگد زد ریحانه ی پیمبر، آنجا ز ساقه تا خورد حیدر عبای خود را انداخت روی زهرا او حرف محسنش را، زیر همان عبا خورد مادر که غصه اش را از بچه ها نهان کرد یک روز با قد خم، راهش به کربلا خورد آن تشنه ای که دورش، صد جرعه آب می ریخت از لشکری سنان و از پیرها عصا خورد صد بار بر زمین خورد پشت سر حسینش خنجر دوازده بار، روی سر از قفا خورد دنبال جا برای بوسه به پیکرش بود از بین نیزه ها دید، سر روی نیزه ها خورد @reza_dinparvar101
هر لباس کهنه قبل از سال نو پشت در است سائل این خانه اما کهنه کارش بهتر است آی صاحبخانه پس کی نونوارم می کنی؟ پیش خوبانت اگر رسوا شوم درد سر است سفره آماده است، اما میهمان آماده نیست آه باران بهاری! چشم خشکم نوبر است لطف کن چوبم بزن، ردّم کنی دق می کنم آبرویم ریخت پیش هر که این دور و بر است خاک ویرانم ولی حتماً به دردت میخورم آنکه بُرده سود، از خاک خرابه زرگر است آنقدر بخشیده ای خشم تو یادم رفته است آنچه غفلت دارم از آن، ترس روز محشر است نفس، عمری بندگی های مرا در بند کرد نفس را در هم شکستن، کار شاه خیبر است زودتر پرونده ی ما را بده دست علی حاصل صوم و صلات روزه داران حیدر است زیر ایوان طلایش، قبله سرگردان شده حرف انگور نجف در سجده مستی آور است بسکه محتاجم علی را با حسن دادم قسم چون گره را باز کردن، کار سبط اکبر است سفره ی شب های قدرم را حسن انداخته او که در دست کریمش، رزق سال نوکر است عاقبت روزی بقیعش مثل مشهد می شود گرچه حالا چشم ها از غربت آنجا تر است یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر آنکه از آتش فراری داده من را مادر است مادر ما را زدند و دست مولا بسته بود آه حیدر از همان میخی است که روی در است زینبش با آه و ناله گفت ای همسایه ها اینکه می سوزد در آتش، دختر پیغمبر است فاطمه با خنجری کُند از حسینش دل برید حنجرش آتش گرفت اما صدا بی جوهر است خیمه اش در شعله و در شعله دامن سوخته دختری که سوخته دستش به روی معجر است پیش مادر سر جدا شد، سر در آورد از تنور شانه زد زهرا بر آن مویی که پُر، خاکستر است @reza_dinparvar101
حاج مسعود پیرایشمناجات.mp3
زمان: حجم: 18.72M
نفس، عمری بندگی های مرا در بند کرد نفس را در هم شکستن، کار شاه خیبر است زودتر پرونده ی ما را بده دست علی حاصل صوم و صلات روزه داران حیدر است @reza_dinparvar101
10.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فاطمه افطار ما را می دهد نان و ریحان ، لقمه ی ریحانه است گریه بر زهرا لطیفم کرده است طفلِ مادر ، با همه بیگانه است @reza_dinparvar101
بی کس و کار آمدم تا که مرا یاری کنی در دل شب، چاره ای بر عبد ناچاری کنی عزت از تو دارم و بی آبرویی از خودم کاشکی ای آبرو دار؛ آبرو داری کنی راستی دیدی طبیبان هم جوابم کرده اند؟ زار و بیمار آمدم از من پرستاری کنی مردم آزاری به درگاهت پناه آورده است چون نمی آید به تو که مردم آزاری کنی بنده ی آلوده ی خود را نمی بخشی نبخش من نخواهم رفت از این خانه هر کاری کنی بار کج آوردم اما زود تا منزل رسید چون علی میخواست بارم را خریداری کنی منتظر هستم بیاید هر شب جمعه حسین تا که با این بنده ی بد، خوب غمخواری کنی مستجاب الدعوه ی ما در سحرها فاطمه است جان زهرا آمدم رفع گرفتاری کنی مادر ما سوخت، جای ما همه در خانه اش تا نبیند آتشی راهی رخساری کنی آه زهرا جان، چه شد مجبور بودی پشت در با فشار میخ در، تکیه به دیواری کنی من فدای تو که رفتی کربلا بالای سر بر لب خشکیده ی اربابمان زاری کنی چه بلایی بر سر پیشانی اش آورده اند که تو را مجبور کرده فکر دستاری کنی سخت می شد گوشه ی گودال؛ زیر چکمه ها که سرش را روی دامانت نگهداری کنی کاش میشد فاطمه با دخترت بین مسیر... چاره ای برچشم های کوچه بازاری کنی @reza_dinparvar101
با سلام و تحیت برای دسترسی بهتر به اشعار مناسبتی از هشتک های ذیر استفاده کنید.التماس دعا ✍ ماه های رجب، شعبان و رمضان ✍ محرم و صفر ✍ فاطمیه ✍ مراثی و مدایح اهل بیت علیهم السلام و .... ✍ بیداری اسلامی ✍ متفرقه @reza_dinparvar101
نوای دل نوشته ... ۱. به سرم زد که سری خانه ی قنبر بکشم مژه بر خاک کف گیوه ی حیدر بکشم مستم و با علی طرف شده ام باز دیوانه ی نجف شده ام ۲. فاطمه بی حرم از عرش خدا دل بُرده وصله ی چادرش از اهل کسا دل بُرده ای گدا پیش پنج تن بنشین دور سجاده ی حسن بنشین ۳. دست خالی به عبای کرمش می چسبد هر ضریحی به غبار حرمش می چسبد آسمان روضه ی منور اوست جبرئیل عاشق کبوتر اوست ۴. دست از جان بکش و دست نکش از حسنین هرکجایی شب جمعه برو بین الحرمین گله را پیش دلبرم ببرید قبل مرگم مرا حرم ببرید ۵. قمر ام بنین که قمر علقمه شد زود شد عبد حسین و پسر فاطمه شد مشک او را گرفته دست خدا تشنه ی اوست جام کرب و بلا ۶. علمش را به سر شانه بگیری عشق است در رکابش که بمانی و بمیری عشق است می نویسم روی عقیق یمن ذکر این الحسین و این الحسن @reza_dinparvar101
قنوتم شده با دعای خدیجه ... پُر از ربّنا ربّنای خدیجه خریده مرا هم خدای خدیجه برای پیمبر، برای خدیجه شدم مست کوثر به قرآنِ زهرا رود مصطفی هم به قربانِ زهرا امین بود و اصل و نسب داشت احمد دعا در دل نیمه شب داشت احمد ز قرآن سه آیه طلب داشت احمد «فداها ابوها» به لب داشت احمد نه تنها که امیّد ماهاست زهرا کس بی کسی های طاهاست زهرا ببین قبل خلقت، خدا طالبش شد چه انسیه ای! نور او قالبش شد نبی محو آن جلوه ی جالبش شد علی یار شعب ابوطالبش شد ندیدم به عمر خود اینگونه زن را کسی که بسازد ز صبرش، حسن را یقین کرد و او را خدا ممتحن کرد به دست علی دُر، بجای یمن کرد مرا وامدار حسین و حسن کرد لباس شفا را تنِ پنج تن کرد زدم در، که باب المرادم رسیده حدیث کسایش به دادم رسیده خریدار گوهر، صدف خواست از او دل مستمندان، شعف خواست از او خوشا هر کسی که شرف خواست از او گدای رجب هم نجف خواست از او اگر من فقیرم، اگر کمترینم ... نجف روبروی علی می نشینم شدم خاک سلمان و سلمان زهرا مسلمان حیدر، مسلمان زهرا به ما آبرو داده احسان زهرا دعا کرد و ایران، شد ایران زهرا برو قم زیارت که دستور زهراست در ایوان طلای رضا، نور زهراست نگاهی به چشمان بارانی ام کن از آن چادرت خاک، ارزانی ام کن اگر میشود زود قربانی ام کن مرا مثل قاسم سلیمانی ام کن همه ثروت ما گدایی زهراست فدای کسی که فدایی زهراست فدای کسی که برای علی سوخت همان پشت در، پیش پای علی سوخت عجب مادری که بجای علی سوخت پس از محسنش در عزای علی سوخت نشد مثل قبلش دگر آن رشیده شهید علی شد، خمیده خمیده @reza_dinparvar101
12.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زهراست عزت و شَرَفِ مرتضا علی ما را خریده از طرف مرتضا علی سائل شدیم در نجفِ مرتضا علی نادعلی ست زمزمة شهریارها @reza_dinparvar101
روح بلند مصطفی تا عرشِ اعظم می رسد بالاتر از بالاست...من اینقدر عقلم می رسد! هر زحمتی که می کشد، خیرش به عالم می رسد پس بوسه بر خاک درش، بر نسل آدم می رسد با او ترازوی عمل، آنقدر سنگین می شود... شاءن گدایش برتر از شاءن سلاطین می شود وقت کرم، در کیسه اش درّ و گهر دارد فقط چون از میان خانهء زهرا گذر دارد فقط از قُوسِ اَو اَدنای او، حیدر خبر دارد فقط در غزوه ها بر ذوالفقار او نظر دارد فقط با دست خود نهری کنار نهر کوثر می کشد صد جرعه را وقت عطش، با یاعلی سر می کشد انگشتر دستش، سراغ سنگ خاتم را گرفت در بین هیئت ها خودش هربار، پرچم را گرفت بعد از حُسینُ مِنِّی اش، در روضه ها دم را گرفت با گریه های او گدا، اشک محرم را گرفت لرزه به روی شانهء عرش برین افتاده است بابا بزرگ روضه خوان ها بر زمین افتاده است آنکس که ماهِ هر سحر، شب زنده دارش بوده است بعد نماز آخرش، زهرا کنارش بوده است ام ابیها که نبی هم بیقرارش بوده است... میخ ثقیفه، سال ها در انتظارش بوده است مانده جنازه بر زمین، هیزم میان کوچه هاست آن چادر خاکی شده وقتی که می سوزد عزاست در با لگد که وا شود، صد لاله پرپر می شود یاس سفید باغ حیدر رنگ دیگر می شود زهرا نگفته با کسی که باز، مادر می شود محسن که شش ماهش شود، اوضاع، بدتر می شود ای وای! از این کوچه و این خانه و این سرزمین صد مرد باهم جان دهد، یک زن نیفتد بر زمین! یا مصطفی! شد بعد تو تنهای تنها دخترت هرچند بارانی شده چشمان زهرا دخترت... کاری ندارد هیچکس، این دور و بر با دخترت راحت بغل کرده ترا هر دفعه اینجا دخترت با آن غمی که مانده در قلب حزینت گریه کن امشب برای دختر ویران نشینت گریه کن آن دختری که خسته در آغوشِ خار افتاده بود از دست زجر بی حیا، دستش ز کار افتاده بود از روی ناقه بر زمین، با چشم تار افتاده بود بین طبق می دید سر را که کنار افتاده بود قدری بغل می خواست که آغوش بابا را ندید سر بود...گردن بود...اما باز آقا را ندید @reza_dinparvar101
عالمی از سفره ات روزی خُور است نان هرکس بی تو باشد آجُر است اشک، با روضه فراوان می شود زندگی ترکیب این دو عنصر است زیر باران حرم پاکم کنید آب باران، بهتر از آب کُر است بی نشانه عاشقان گُم میشوند دست عشاق نجف، سنگ دُر است بهترین توفیق، ادب کردن به توست آنکسی که می بَرَد آخر، حُر است آتشم زد دوری از کوی حسین تربت کرببلایش، تَب بُر است کِی محبت خواست طفل سر به راه؟ آنکه محتاج است، طفل قُلدر است روز آخر شد حلالم کن رفیق آنچه کُشته نوکرت را دلهره است سائل شاه خراسانم کنید دست من خالی است، دست او پُر است مادری با آبرو دارم فقط ثروتم، گرد و غبار چادر است پشت در، چادر به پایش گیر کرد از تمام شهر، زهرا دلخور است @reza_dinparvar101