eitaa logo
عریضه(اشعار رضا دین پرور)
742 دنبال‌کننده
47 عکس
115 ویدیو
0 فایل
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام) آدرس کانال تلگرام👇: @reza_dinparvar101
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام و تحیت برای دسترسی بهتر به اشعار مناسبتی از هشتک های ذیر استفاده کنید.التماس دعا ✍ ماه های رجب، شعبان و رمضان ✍ محرم و صفر ✍ فاطمیه ✍ مراثی و مدایح اهل بیت علیهم السلام و .... ✍ بیداری اسلامی ✍ متفرقه @reza_dinparvar101
سینه ی ما را سَبُک از محنت و آلام کن این مصیبت دیده ها را لحظه ای آرام کن هشت روز از رفتنِ آن هشت تا عاشق گذشت اینچنین ما را ببر، خاک ره خُدّام کن تازه فهمیدم فقط سلطان به دادم می رسد دیر فهمیدم، ولی تو چاره زود هنگام کن اسم و رسم من نمی آید به کار کفن و دفن جان زهرا نوکر خود را بخر، گمنام کن وقت تشییع جنازه بیقرار حیدرم پیش آقای نجف، نام مرا اعلام کن زیر خاک قبر، دست خالی من را بگیر بسکه محتاجم، در آنجا بیشتر اکرام کن ای همه دلتنگی عالم، کجایی کربلا! وقت تلقین، روضه هایت را به من الهام کن هر کجا حیران شدم، بر سر زدم، گفتم حسین! پس مرا بیچاره ی آن شاه تشنه کام کن با تن عریان و بی سر، گفت خواهر جان نترس زیر این نیزه شکسته ها بیا پیدام کن ای که دائم بوسه بر زیر گلویم می زدی بوی مادر را کنون از حنجر استشمام کن @reza_dinparvar101
مقرب شدم با ولا داشتن گریزانم از ادعا داشتن اگر سِحرِ فرعونِ نفس، اژدهاست ... کند معجزه یک عصا داشتن در آغوش سجاده سر می نهم حذر دارم از سرصدا داشتن می ارزد به سرمایه ی عالمی دل ساده و بی ریا داشتن مرا هم فقیرانه حج می برد تمنای سعی و صفا داشتن چه سخت است شرح فراق عزیز و سخت است داغ منا داشتن من از کودک غزه فهمیده ام مقامی است خوف و رجا داشتن از اول، خمینی به ما یاد داد خدا را میان بلا داشتن کمالم در این زندگی، بندگی است بقا نیست غیر از فنا داشتن شهیدان که چیزی نمیخواستند بجز روضه ها را بپا داشتن شهیدان پرواز اردیبهشت!: چه خوبست بال دعا داشتن دل رهبرم سوخت، ما سوختیم از آن صبر بی انتها داشتن رئیسی، کسی که کسی را نداشت ... به دادش رسیده رضا داشتن فدای رضا و جوادِ رضا که حظ می کنند از گدا داشتن جوان رضا را چه به تشنگی؟ به نوشیدن زهر، وا داشتن؟ پس از ناله ی او همه کف زدند چنین بود رسم عزا داشتن بنا بود اگر آن وسط جان دهد ... چرا اینهمه ماجرا داشتن چه بهتر پس از رفتنش روی بام گریزی سوی کربلا داشتن فدای تن چاک چاک حسین که شد قسمتش بوریا داشتن @reza_dinparvar101
لحظه ی پرواز شنیدم، سلام باز به پابوس رسیدم، سلام دل ز همه جز تو بریدم، سلام مثل رفیقان شهیدم، سلام بوی رضا آمده از اشهدم ساکن خاک حرم مشهدم خادم سلطانم و مدیون دل فاش شده غربت مکنون دل بُرده مرا مَحکمه، قانون دل کُشته مرا زخم زبان، خون دل روزی من آمده از آسمان یار، سوا میکند از عاشقان رفته ام و بهتر از این سود نیست سوختم و بر جگرم دود نیست بین بهشت، آتش نمرود نیست خوب ببین! جاده مه آلود نیست اینطرف کوه، خدا جلوه کرد آنطرف دشت، رضا جلوه کرد گرد و غبار از حرمش رُفته ام با همه ی خستگی ام خُفته ام نیست خبر، از دلِ آشفته ام با سرِ آغشته به خون گفته ام ... «آمدم ای شاه پناهم بده دور مران از در و راهم بده» در وسط درّه، شقایق شدم خُردترین بنده ی خالق شدم صبح شدم، وعده ی صادق شدم خار، به چشمان منافق شدم قلب مرا حرف حسودان فشرد با قلمم، دشمن دین ضربه خورد گریه به زخم پر و بالم کنید خادمتان باز، خیالم کنید ای فقرا، فکر سؤالم کنید مردم غمدیده، حلالم کنید آنچه بها داشت و معلوم بود ... آهِ من، این سید مظلوم بود عصر فرج، جبهه ی دوران ماست سنگر توحید، خراسان ماست دست علی بر سر ایران ماست مکتب ما، حرف سلیمان ماست سیدعلی خامنه ای چون ولیست گور خودش را بکند صهیونیست صاحب ایمان و یقین، اصلح است هر که شود خادم دین، اصلح است یار ضعیفان غمین، اصلح است آنکه نشد کاخ نشین، اصلح است میز رئیسی سر سجاده بود سفره ی او مردمی و ساده بود زد جلوتر از رقبای خودش ثروت او بود عبای خودش هیچ نمی‌خواست برای خودش فکر همه بود، بجای خودش با رفقا نامه ای از خون نوشت او که بهشتی شده اردیبهشت ای هنر، آموخته ی فاطمی! شمعِ برافروخته ی فاطمی! نوکر ِلب، دوخته ی فاطمی! ای بدن سوخته ی فاطمی! موهبتِ اشکِ زیادت رسید مادر تو باز، به دادت رسید رفتن تو، قِصه ی سر بسته شد بغض فرو خورده ی نشکسته شد آن خبر تلخ که پیوسته شد ... مادر دلواپسِ تو خسته شد دل به خدا دادی و دلبر شدی تکّه ای از روضه ی اکبر شدی آمده بالاسر نوکر، حسین گفت دهاتی دم پیکر ... حسین روضه بخوان ای تن بی سر، حسین! کشته شدی از همه بدتر، حسین جسم ترا کهنه حصیری کشید کار عیالت به اسیری کشید ماهِ روی نیزه ی شکّاک ها! قاری قرآنِ گلو چاک ها! ای تن پیچیده روی خاک ها! شد کفنت خاک نه، خاشاک ها هر سه شب و روز، تنت سوخته فاطمه با پیرهنت سوخته @reza_dinparvar101
کثرت حاجت من در بر فضل تو کم است جای این خادم دلخسته کجای حرم است میهمان آمده سلطان، بغلم کن امشب این سر غرقه بخون، محضرتان باز، خم است سینه ام سوخت، تنم چون جگرت پاره شده نوکری آمده اینجا که پر از درد و غم است هرکسی سرزنشم کرد، حلالش کردم کار هرکس که بود خادم سلطان، کرم است حاج قاسم چقدر این دل من تنگت بود! آمده آنکه به پیمان غمت همقسم است مانده قدری ز بلندی تنم در کفنم یار بی دستی من، صاحب دست قلم است یا رضا اشک مرا بین حرم برگردان قبر این خادم تو منتظر پا قدم است حسرت کرببلا روی دلم مانده هنوز هوسم بوسه به شش گوشه همین صبحدم است روضه ی آن تن عریان، تن من را سوزاند ته گودال، چه جای بدنی محترم است؟ سینه ی محتضرش زیر لگد سنگین بود مادرش دید سرش روی سنان پیش همه است @reza_dinparvar101