eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
627 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 🎙 در کلام میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(رحمت الله علیه) ◻️ از امور مهم در ماه رمضان، شب قدر است. شبی که از هزار ماه بهتر می‌باشد. روایاتی داریم مبنی بر این که از هزار ماه ، بهتر و از هزار ماه، بهتر و عبادت آن بهتر از عبادت هزار ماه می‌باشد. 🔸 و خلاصه؛ شب شریفی است که ، آنان و سایر امور مردم از خوب و بد در آن مقدر می‌گردد. شبی که قرآن در آن نازل شد. ◻️🔸◻️🔸◻️ 🔺 شب قدر ◻️ شبی که به نص قرآن، مبارک است. در روایات اهل بیت آمده است: 🔸 در شب قدر فرود آمده و در زمین پخش می‌شوند، بر گذشته، بر آنان می‌کنند و برای دعاهای آنها می‌گویند تا آنگاه که سپیده دم طلوع کند. ◻️ و در این شب، رد نمی‌شود؛ مگر دعای: ◾️ عاق والدین، ▪️ قطع کننده رحم نزدیک، ◾️ کسی که شراب بنوشد ▪️ و کسی که دشمنی مؤمنی در دلش باشد. 📚 در «اقبال» از «کنز المواقیت» از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است که فرمودند: ◻️ موسی عرض کرد: خدای من! نزدیک شدن به تو را خواهانم. فرمود: نزدیکی من از آن کسی است که شب قدر بیدار شود. ◻️ عرض کرد: خدای من! تو را می‌خواهم. فرمود: رحمت من از آن کسی است که در شب قدر به . ◻️ عرض کرد: خدای من! را خواهانم. فرمود: آن برای کسی است که در شب قدر بدهد. ◻️ عرض کرد: خدای من! از می‌خواهم. فرمود: این مال کسی است که در شب قدر بگوید. ◻️ عرض کرد: خدای من! تو را می‌خواهم. فرمود: رضایت من از آن کسی است که دو رکعت در شب قدر بخواند. و از همین کتاب از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است که فرمودند: 🔸 در شب قدر باز می‌شود. بنابراین بنده‌ای در آن نماز نمی‌خواند؛ مگر این که: ⏮ خداوند متعال: ◻️ در مقابل هر ، درختی در بهشت برای او می‌نویسد که اگر سواره، صد سال در سایه آن حرکت کند به انتهای سایه‌اش نمی‌رسد 🔸 و در مقابل هر ، خانه‌ای از دُر، یاقوت، زبرجد و مروارید ◻️ و در مقابل هر ، تاجی از تاج های بهشت 🔸 و در مقابل هر ، پرنده‌ای از پرندگان بهشت ◻️ و در مقابل هر ، درجه‌ای از درجات بهشت 🔸 و در مقابل هر ، بالا خانه‌ای از بالا خانه‌های بهشت ◻️ و در مقابل هر ، لباسی از لباس های بهشت برای او می‌نویسد. ✴️ و آنگاه که سپیده صبح بدمد، خداوند از... خدمتکارانی جاویدان، بهترین پرندگان، بوهای خوش، نعمت های خوب، تحفه‌ها، هدایا، خلعت ها، کرامت ها و آنچه نفس میل دارد و دیدگان از آن لذت می‌برد، به او عنایت می‌فرماید و شما در آن هستید. ⏮ ادامه دارد... 📚 المراقبات،‌ ترجمه: ابراهیم محدث، ص ۲۹۲ تا ۳۱۰. ╭━━━⊰◇⊱━━━╮ @rkhanjani ╰━━━⊰◇⊱━━━╯
13.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 آیت الله مجتهدی تهرانی(رحمت الله علیه) 📚 شرح دعای روز ماه مبارک رمضان ‌‌‌‌‌‌‌┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤حضرت زهرا درشبهای قدر🖤 🍃نقل است که حضرت زهرا(س) به دلیل اهمیت شب‌های قدر، در روز بچه‌ها را می‌خوابانید تا، کاملاً استراحت کنند و غذای کمتری به آنان می‌داد تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتر و مطلوب‌تری از نظر جسمی و روحی برای شب زنده‌داری داشته باشند. 👈ایشان به حدی در این کار جدی و قاطع بودند، که امیرالمؤمنین(ع) در این باره می‌فرمود: ✨وَ کَانَتْ فَاطِمَةُ ع لَا تَدَعُ أَحَداً مِنْ أَهْلِهَا یَنَامُ‏ تِلْکَ‏ اللَّیْلَةَ وَ تُدَاوِیهِمْ بِقِلَّةِ الطَّعَامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَهَا مِنَ النَّهَارِ وَ تَقُولُ :مَحْرُومٌ مَنْ حُرِمَ خَیْرَهَا.» ✨«فاطمه(س) نمى‌گذاشت کسى از اهل خانه در شبهاى قدر به خواب رود به آنان غذاى کم مى‌داد و از روز قبل براى احیاى شب قدر آماده مى‌شد و مى‌فرمود: محروم کسى است که از برکات این شب محروم باشد. 📚مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏7، ص470 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرصت شب قدر.mp3
5.99M
⚡️ شب قدر، فرصتِ استثنائی برای سبقت به خدا و سبقت به رسول خدا و ولیّ خداست. در شب قدر، باطن عالَم برای سبقت پیدا کردنِ ما مهیا شده است. ⚡️ شب قدر فرصت توبه و تسویه‌حساب با تعلقات دنیایی است. @rkhanjani
🔥 🎬 سمیرا هرچه پرسید چی شده؟ اصلاً قدرت تکلّم نداشتم ... فوری رفتم تو خونه و به مادرم گفتم سردرد دارم ، میخوام استراحت کنم ... اما در حقیقت میخواستم کمی فکر کنم...مبهوت بودم....گیج بودم..... کلاس گیتار روزهای زوج بود اما اینقد حالم بد بود که فرداش نتونستم برم کلاس‌های دانشگاه. روز دوشنبه رسید . قبل از ساعت کلاس گیتار زنگ زدم به سمیرا و گفتم : سمیرا جان من حالم خوش نیست امروز کلاس گیتار نمیام. شایددیگه اصلا نیام... هرچه سمیرا اصرار کرد چته؟ ,بهانه‌ی سردرد آوردم. نزدیکای ساعت کلاس گیتاربود یک دلشوره ی عجیب افتاد به جونم. یک نیرویی بهم می‌گفت اگر توخونه بمونی یه طوریت میشه. مامانم یک ماهی می‌شد آرایشگاه زنانه زده بود،رفته بود سرکارش. دیدم حالم اینجوریه، گفتم می‌زنم ازخونه بیرون ، یه گشت می‌زنم ویک سرهم به مامان می‌زنم، حالم که بهتر شد برمی‌گردم خونه. رفتم سمت کمد لباسام. یه مانتو آبی نفتی داشتم، دست جلو بردم برش دارم بپوشمش . یهو دیدم مانتو قرمزم که مال چند سال پیش بود تنمه! از ترس یه جیغ کشیدم، آخه من مانتو نپوشیده بودم ، خواستم دکمه هاشو بازکنم ,انگاری قفل شده بود,از ترسم گریه می‌کردم یک هو صدا در حیاط بلند شد که با شدت بسته شد، داشت روح از بدنم بیرون می‌شد از عمق وجودم جیغ کشیدم. یکدفعه صدای بابا را شنیدم که گفت چیه دخترم ؟چرا گریه میکنی ؟؟ خودم را انداختم بغلش ,گفتم بابا منو ببر بیرون ,اینجا می‌ترسم. بابا گفت:من یه جایی کار دارم ,الانم اومدم یک سری مدارک ببرم,بیا باهم بریم من به کارام می‌رسم تو هم یک گشتی بزن. چادرم را پوشیدم یه گردنبند عقیق که روش (وان یکاد..) نوشته بود ,داشتم که کنار در هال اویزون بود,برش داشتم انداختمش گردنم و سوار ماشین شدم و منتظر بابا موندم. بابا سوار شد وحرکت کردیم ,انقد تو فکر بودم که نپرسیدم کجا می‌ریم ,فقط می‌خواستم خونه نباشم. بابا ماشین را پارک کرد وگفت:عزیزم تا من این مدارک را می‌دم تو هم یه گشت بزن وبیا. پیاده شدم تا اطرافم را نگاه کردم ,دیدم خدای من جلوی ساختمانی هستم که کلاس گیتارم اونجا بود! پنجره ی کلاس را نگاه کردم,استادسلمانی با همون خنده ی کریه‌اش بهم اشاره کرد برم داخل... انگار اختیاری در کار نبود,بدون این‌که خودم بخواهم پا گذاشتم داخل کلاس.... ... ‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا